کد خبر: ۴۳۶۹۰
تعداد نظرات: ۴۳ نظر
تاریخ انتشار:

با "جدایی نادر از سیمین" هیچ اتفاقی نمی‌افتد

کی گفته می‌شود جامعه‌ی ایران را طبقاتی تحلیل کرد؟ به فرض که بشود، ‌کی گفته طبقه‌ی متوسط جدید، تازه آن هم سکولارشان، طبقه‌ی اصلی جامعه‌ی ایران است؟ یکی به اصغر فرهادی و اصغر فرهادی‌ها و آدم‌هایی که پشت سرشان ایستاده‌اند بگوید با جدایی سیمین‌ها یا همان قشر بریده از نظام طبقه‌ی متوسط جدید سکولار، از نادرها و...

1. سیمین می‌خواهد از ایران برود اما نادر بخاطر مریضی پدرش، موافق این سفر نیست. ترمه (دخترشان) هم این وسط گیر کرده. اما سیمین تصمیمش را گرفته و برای اینکه نادر را راضی کند، او را تهدید به طلاق می‌کند و چند روزی می‌رود خانه‌ی بابا. نادر برای رسیدگی به پدر پیرش، کارگر خانمی را استخدام می‌کند. این کارگر (راضیه) که از قضا حامله است، با دختر کوچکش (سمیه) دو-سه روزی، کارگری خانه‌ی نادر را می‌کند تا اینکه یک روز نادر، زودتر از همیشه خانه می‌آید و می‌بیند که پدرش در غیاب راضیه، در حال مرگ افتاده و مقداری از پولش هم که در کمد بود، گم شده. در نتیجه به راضیه شک می‌کند. در همین حین، راضیه از راه می‌رسد. نادر هم که به شدت عصبانی است، راضیه را هل می‌دهد و از خانه بیرون می‌کند.

همان شب نادر می‌فهمد که راضیه در بیمارستان بستری شده. چرا؟ چون در اثر هل دادن، زمین خورده و بچه‌اش سقط شده. شوهر راضیه بخاطر سقط بچه‌اش و راضیه بدلیل تهمت، از نادر شکایت می‌کنند. سیمین و ترمه به نادر شک دارند و او سعی می‌کند آنها، بخصوص ترمه را قانع کند که او تقصیری ندارد. وی بعد از مدتی، برای اینکه برگ برنده‌ای داشته باشد، بخاطر بدتر شدن وضعیت پدرش و گم شدن پول‌ها از راضیه شکایت می‌کند. شوهر راضیه که ول‌کن ماجرا نیست، به این در و آن در می‌زند تا حق زنش را از نادر بگیرد. چون نمی‌تواند ثابت کند که در اثر هل دادن نادر، بچه‌ی‌شان سقط شده و همسایه‌ها و معلم ترمه بعنوان شاهد، حرف‌هایی زده‌اند که کار را برای راضیه سخت کرده است. تلاش‌های وی از مجاری رسمی و قانونی نتیجه‌ای ندارد. البته او اعتقادی هم به این روش‌ها ندارد. در نتیجه به سیم آخر می‌زند و به مدرسه‌ی ترمه می‌رود و آنجا شلوغ کاری می‌کند. سیمین که ترمه را در معرض خطر می‌بیند، سراغ شوهر راضیه می‌رود تا توافقی این مسئله را حل کنند و در قبال دریافت پولی، رضایت بدهد که پرونده بسته شود. آنها رضایت می‌دهند و پرونده بسته می‌شود. اما راضیه نمی‌پذیرد که پول را بگیرند، چون احتمال می‌دهد در اثر تصادفی که روز قبل از دعوایش با نادر داشته، بچه‌اش سقط شده. سیمین و نادر، آخر سر از هم جدا می‌شوند و ترمه معطل می‌ماند بین ماندن پیش پدر و رفتن با مادرش. فیلم در این تعلیق به پایان می‌رسد.

2. نادر، سیمین، ترمه، پدر نادر و معلم ترمه، نماینده «طبقه متوسط جدید سکولار» ایران هستند. راضیه، سمیه، شوهر راضیه و خواهر شوهر وی، نماینده‌ی طبقه پایین (و ایضاً مذهبی)، و قاضی، نماینده‌ی حکومت است.


این قشربندی‌، در خود هم تقسیماتی دارد. نادر، آن بخشی از طبقه متوسط جدید را نشان می‌دهد که بنابر اجبارها و علایقی، درونِ گفتمان موجود تعریف می‌شود. اما سیمین، آن قسمتی از این طبقه را نشان می‌دهد که بریده‌اند و با ساختار موجود در تقابل بوده و راهی جز جدایی از نظم حاکم را برای خود متصور نمی‌بینند. پدر نادر، ریشه، هویت و چراغ راه این قشر است که نفس‌های آخر را می‌کشد. معلم ترمه, نماینده‌ی بخش سازشکار این طبقه است و مسئول ماست مالی کردن اوضاع و حیات موقت ایشان بوده. و اما ترمه، آینده‌ی این طبقه است با سرنوشتی نامعلوم. البته قشر پایین هم به سه دسته تقسیم می‌شوند:

راضیه که نماینده‌ی مظلومان این قشر و ایضاً مذهبی‌های واقعی آنها است. شوهر وی که نماد قشر معترض (و کله‌خر) ایشان و خواهر شوهر نادر هم مثل معلم ترمه، محل سازش این طبقه است با دیگران. و سمیه که آینده طبقه پایین و مذهبی است. قاضی هم که نماد حکومت است. با مختصاتی مثل مذهبی بودن و بی انعطاف بودن و دستگاهی برای کنترل طبقات جامعه.

3. به نظر این قلم کلید تحلیل این اثر سینمایی آن است که باید بجای شخصیت‌های موجود، طبقات اجتماعی را که آنها، معرف‌شان هستند قرار داد و سپس، به خوانش مجددی از این فیلم پرداخت:

4. طبقه متوسط جدید سکولار ایران که بنابرنظر کارگردان (و در اساس، علوم اجتماعی معطوف به غرب)، طبقه‌ی اصلی جامعه‌ی ما محسوب می‌شود (چون تمرکز فیلم بر ایشان است)، در حال چند تکه شدن است و این واگرایی، کل مملکت را دچار بحران می‌کند. (بحران وحدت، چیزی که خیلی از رجال سیاسی از قدرت جا مانده، امروز دنبالش هستند) به‌عبارت دیگر، بخشی از این طبقه (سیمین) که بار اصلی توسعه و دمکراسی را بر دوش می‌کشد (رجوع کنید به کتب جامعه‌شناسی سیاسی این نحله فکری) در حال کندن از کشور هستند و بخش دیگر ایشان (نادر) هم صرفاً بدلایل اضطراری (مرضی پدر نادر) تن به این خروج نمی‌دهد. و آینده‌ی این طبقه و البته آینده‌ی ایران (ترمه) در حالتی دوگانه مانده و سرنوشتی نامعلوم دارد. یعنی ترس از آینده‌ی این طبقه و جامعه‌ی ایران (ترمه) در حال حاظر تنها دلیل، ثبات نسبی جامعه است.

در عین حال، این طبقه‌ی پایین و مذهبی جامعه است که برای حفظ حیات خود، نیازمند گرایش به سمت طبقه متوسط جدید سکولار است. (نیاز راضیه برای کار و رفتن به خانه نادر) مسئول بدبختی‌های این طبقه هم خودشان هستند (فقر خانواده‌ی راضیه بخاطر بی‌کاری شوهرش و مشکلات شوهر راضیه که یک پایش در زندان است و یک پایش در کلانتری) و طبقه متوسط جدید سکولار، نه تنها نقشی در این وضع ندارد که حتی بعضی وقت‌ها مددکار آنها نیز می‌شود. (احترام نادر به راضیه قبل از درگیری و راه آمدن با شرایط راضیه برای کار در خانه) حتی از این فراتر، در نزاع طبقاتی مورد نظر نویسنده (که دعوای نادر و راضیه نماد آن است) شاید طبقه متوسط جدید سکولار "تقصیرکی" داشته باشد، اما مسبب اصلی خود طبقه پایین و مذهبی جامعه است. (اینکه راضیه سر کارش حاضر نبوده و باعث عصبی شدن نادر شده و حتی در آخر فیلم، وقتی راضیه پول را نمی‌پذیرد چون شک دارد که هل دادن نادر باعث سقط شدن جنینش شده باشد، موید این نکته است) در ضمن، هسته‌ی اصلی طبقه متوسط جدید سکولار (نادر) سعی دارد تا اطمینان و اعتماد خود را در بین آیندگان این طبقه (ترمه) از دست ندهد و هرچند کمی خورده شیشه دارد، اما با تساهل آیندگان، این عدم اعتماد از بین می‌رود. (تردید ترمه به نادر و مناسباتی که تا انتهای فیلم بین‌شان بود و کاملاً احساسی، ختم به خیر شد) در نزاع طبقاتی پیش رو، نه‌تنها طبقه پایین و مذهبی، عامل اصلی معرفی می‌شود، بلکه حتی به همان اندازه که از این وضع آسیب دیده، به طبقه متوسط جدید سکولار آسیب هم وارد کرده. (مجروح شدن پدر نادر در اثر غیاب راضیه و گم شدن پول‌های نادر)

جالب‌تر اینکه در این شرایط تعلیق و بلاتکلیفی، کسی که تصمیم می‌گیرد از مسیری غیر از مسیر رسمی و قانونی، به حقش برسد طبقه پایین و مذهبی جامعه است. (شوهر راضیه) چرا؟ چون هم در گذشته چنین امری بر ایشان ثابت شده (یعنی قانون گریزی در این طبقه ریشه‌ی تاریخی دارد) و هم تلاش‌های وی در مسئله‌ی تازه اتفاق افتاده نیز تأکیدی است بر این اعتقاد. و اما نظام حاکم (قاضی) که باید یکی به میخ بزند و یکی به نعل (هم حبس یک روزه‌ی نادر و هم دستور بازداشت راضیه) تا جامعه صرفاً روزگار بگذراند تا ببینیم در آینده چه می‌شود. نکته‌ی قابل توجه اینکه در این نزاع طبقاتی (دعوای خانواده‌ی نادر با خانواده‌ی راضیه)، از ابتدا حکومت (قاضی) نمی‌تواند تصمیم بگیرد که حق با کدام طرف نزاع است و در انتها، توافق طبقاتی (توافق سیمین با شوهر راضیه برای دریافت پول و رضایت راضیه و بسته شدن پرونده) بدون حضور حکومت است که ثبات نسبی را به جامعه بر می‌گرداند و بین ایشان را به صلح و صفا می‌کشاند. و در آخر، جداشدن تکه‌ای از مردم ایران (با نمایندگی سیمین) از ساختار موجود در جامعه (طلاق سیمین از نادر و رفتن او به خارج) و ابهام از وضعیت آینده‌ی طبقه متوسط جدید سکولار جامعه (ترمه) که به نوعی آینده‌ی کل جامعه قلمداد می‌شود. ابهامی که بحران و مسئله‌ی اصلی کشور است و هنوز سرنوشتی برای آن قابل پیش بینی نیست. یا گذشتن از ایران و به تبع واگرایی جامعه‌ی ایران، یا ماندن در ایران و ... پس باز هم این طبقه و آینده‌ی آن است که مهم است.


5. کی گفته می‌شود جامعه‌ی ایران را طبقاتی تحلیل کرد؟ به فرض که بشود، ‌کی گفته طبقه‌ی متوسط جدید، تازه آن هم سکولارشان، طبقه‌ی اصلی جامعه‌ی ایران است؟ کی گفته این طبقه در حال واگرایی و بریدن از نظام موجود است؟ به فرض که ببرد، کی گفته با بریدن این بخش از این طبقه‌ی جامعه‌ی ما، کل جامعه دچار بحران می‌شود؟ کی گفته اضطرار و ترس از آینده و نه امید به آینده، دلیل تعاملات اجتماعی طبقات است؟ در کجای تاریخ ما، طبقات پایین و مذهبی، برای حیات خود وابسته به یک عده برج عاج نشینِ خودبین و مغرور بوده‌اند؟ آیا یادمان رفته که با تجویزهای همین مثلاً روشنفکرها بود که سیاست‌های اشتباه به نام توسعه در ایران اجرا شد و باعث فاصله‌ی طبقاتی و فقر و فساد و بی‌عدالتی گردید؟ کی این مثلاً نخبگان جامعه، درد عوام را داشتند که اگر داشتند، عقب تر از ایشان قرار نمی‌گرفتند؟ آیا ریشه‌ی مشکلات امروز ما در مناسبات پابرهنگان و مذهبیون ماست یا در تجویزهای مثلاً کارشناسی شده‌ی نخبگان بادکنکی ما؟ از همه جالب‌تر، آیا این طبقه‌ی پایین و مذهبی بوده و است که با وجود تمام ظلم‌هایی که در حقش شده، به کوچه و خیابان ریخته و دریافت حقش را در ریختن خون دیگران دیده یا این مثلاً خواص جامعه (بخصوص طبقه‌ی متوسط جدید سکولار) بود که در افتضاح 88، کف خیابان را با محکمه اشتباه گرفتند و شاهد شورش اشرافیت علیه جمهوریت بودیم و شد آنچه نباید می‌شد؟ آیا این شورش را توافقات بین طبقاتی کنترل و مرتفع کرد یا نظام سیاسی و در رأس آن، رهبر انقلاب بود که ایشان را بر سر جایشان نشاند؟ آیا نظام سیاسی تکلیفش‌ را در قبال جریان‌های مختلف نمی‌دانست و یکی به میخ زد و یکی به نعل؟ آیا مسئله‌ی امروز ما، دلسردی و بریدن عده‌ی قلیلی از دشمنانِ دوست‌نما از نظام موجود است یا ...

6. یکی به اصغر فرهادی و اصغر فرهادی‌ها و آدم‌هایی که پشت سرشان ایستاده‌اند بگوید با جدایی سیمین‌ها یا همان قشر بریده از نظام طبقه‌ی متوسط جدید سکولار، از نادرها و حتی کل جامعه‌ی ایران، هیچ آینده‌ی به خطر نمی‌افتد.

7. حضرت امام خمینی (ره): ای مستضعفان جهان برخیزید! و هم پیمان شوید و ستمگران را از صحنه برانید که زمین از خداست و وارث آن مستضعفانند. هان ای مستضعفان جهان! بر مستکبران آدمخوار بشورید و حق خود را از آنان بگیرید که خداوند با  شماست و وعده‌ی او تخلف ناپذیر است.

سیدمجتبی نعیمی

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۴۳
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۶
دادا
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۲:۴۳ - ۱۳۹۰/۰۱/۱۵
25
10
طبقه متوسط جدید سکولار یا خسر الدنیا والاخره جامعه
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۲:۴۳ - ۱۳۹۰/۰۱/۱۵
طوری صحبت می کنید انگار آخرت هم قرار شده شما سالاری کنید.
ناشناس
|
France
|
۱۹:۲۲ - ۱۳۹۰/۰۱/۱۵
21
14
بسیار تحلیل زیبا و در خور توجهی بود
ممنون ازتون آقای نعیمی
واقعا این آقای فرهادی با خاکستری نمائی وضعیت ایران باب جدیدی را در فیلم سازی باز نموده اند
hasti
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۲:۴۷ - ۱۳۹۰/۰۱/۱۶
5
2
من گفتم
انقلاب 88 گفته ...
شاهد
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۹:۴۴ - ۱۳۹۰/۰۱/۱۶
22
7
دم شما گرم با این تحلیل مشتی. کلا روحمونو جلا داد.
اهوازی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۰:۵۲ - ۱۳۹۰/۰۱/۱۶
16
6
من یک اهوازی هستم در شهر ما بهترین سینما (هلال) را از یک هفته پیش از عید یک سره به همین فیلم شیطانی داده اند و سینماساحل که اخراجی های 3 را آورده اصلا تلفن را برای اعلام سانس هایش جواب نمی داد
يك ايراني
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۴:۵۶ - ۱۳۹۰/۰۱/۱۶
10
6
مطمئن هستيد كه نگارش فوق مربوط به آقاي نعيمي است .جملات خيلي شبيه تفاسير و نظريات دكتر حسن عباسي است .بررسي مي كنيد.
بهزاد
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۶:۳۴ - ۱۳۹۰/۰۱/۱۶
6
23
راستش رو بخاين من اين فيلم رو نديدم ولي با اين تحليلي كه از شما خوندم فهميدم مثل اينكه اين فيلم خيلي بزرگتتر از اوني هست كه الان هست و اگه اين تحليل درست باشه بايد به اصغر فرهادي احسنت گفت كه تونسته در 100 دقيقه يه جامعه به برگي ايران رو نشون داده باشه
سلام
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۰:۰۶ - ۱۳۹۰/۰۱/۱۷
6
15
منظورت از «روشنفران» همین «برادران سابق مومن خودتان» یعنی سعید حجاریان و بهزاد نبوی و مصطفی تاچزاده و دیگر دانشجویان متعهد خط امام هستند دیگر. نه؟! درست فهمیدم؟!
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۸:۳۷ - ۱۳۹۰/۰۱/۱۷
6
2
به نظر من جامعه مذهبی همیشه به علت نگاه کردن قضایا از دریچه به اصطلاح دین از نوعی عقب ماندگی اجتماعی برخوردار هستند و این موضوع البته کلیت ندارد ولی همیشه هم سعی شده آدمای بی بضاعت و کم فرهنگ به این صورت نمایش داده شوند.
فرهاد
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۰:۱۴ - ۱۳۹۰/۰۱/۱۷
4
11
فیلم بسیار خوبی است و نکات زیادی دارد که به برخی از آنها - هرچند با دید منفی - اشاره شده است. نمی توان انکار کرد که نخبگان جامعه اشتباه نمی کنند. ولی هیچ ملت متمدنی زمام خود را به دست طبقه فرودست جامعه نمی دهد. چون این طبقه فاقد تعقل و منطق کافی است و فیلم پاسخ سوال قاضی - کدام شرایط؟ - را که در ابتدای فیلم مطرح می شود، به خوبی می دهد.
پاسخ ها
سید جواد موسویان
| Iran, Islamic Republic of |
۱۰:۱۴ - ۱۳۹۰/۰۱/۱۷
جالبه انگار هر اهل تعقل و متمدنی الزاما پولدار هم هست.راستی شما تمدن را در بصیرت و تفکر می دانید یا در پولداری.
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۲:۵۱ - ۱۳۹۰/۰۱/۱۷
3
8
ای کاش به جای انتقاد کوبنده انتقاد سازنده میکردید! و به کسی که داره برای هنر و فرهنگ این مملکت کار میکنه احترام میذاشتید تا همین طبقه ی روشنفکری که شما مد نظرتون هست مجبور به ترک وطن نشن !!ای کاش ...
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۶:۱۷ - ۱۳۹۰/۰۱/۱۸
6
10
با وجود این تفاسیر باز هم به نظر من تنها راه نجات رفتن از این مملکت است.
پاسخ ها
lk
| Iran, Islamic Republic of |
۱۶:۱۷ - ۱۳۹۰/۰۱/۱۸
خوش اومدی
سید جواد موسویان
| Iran, Islamic Republic of |
۱۶:۱۷ - ۱۳۹۰/۰۱/۱۸
فعلا که خود غربی ها دچار ورشکستگی مالی و فکری شده اند و 99 درصد جامعه از وضع موجود ناراضی اند.خوب شما هم تشریف ببرید بین همون ها.امیدوارم به شما هم خوش بگذره
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۲:۲۹ - ۱۳۹۰/۰۱/۱۸
6
4
شما خودت میگی جدایی نادر از سیمین نماد جدایی فلان بخش از جامعه است. بعد آخرش میگی کی گفته؟:))
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۲۲:۲۹ - ۱۳۹۰/۰۱/۱۸
برو بابا چرت نگو
99 درصد از کجا آوردی
نکنه فک کردی خارج یعنی افغانستان؟
بی حساب کتاب فقط حرف میزنید
ع
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۱:۲۵ - ۱۳۹۰/۰۱/۱۹
3
6
متأسفم برات که دوست نداری حقیقت را ببینی ،کسی که خوابه میشه بیدارش کرد ولی کسی که خودش را به خواب زده هرگز نمیشه.حتمأ دیش ماهواره وگوش دادن شجریان توی فیلم برای نادر یعنی سکولار بودن
پاسخ ها
سید جواد موسویان
| Iran, Islamic Republic of |
۰۱:۲۵ - ۱۳۹۰/۰۱/۱۹
متاسفم .کاشکه کمی بصیرت داشتین و می دونستین یکی از اصول در هنر استفاده از نمادها است و هر اثر هنری علاوه بر ظاهرش یک باطنی دارد و بازیگران و سیر فیلم بر اساس پیغام باطنی آن و نمادهایش انتخاب می شوند.مطمون باشید این فیلم که مورد استقبال ضد انقلاب قرار گرفته پس حتما در راستای اهداف آنها ساخته شده.
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۰۱:۲۵ - ۱۳۹۰/۰۱/۱۹
اقاي موسويان شما فكر كنم جز بصيرت چيزي بلد نيستين
مدیر پایگاه کاربر عزیز بصیرت یعنی تفکر یعنی عقلانیت یعنی خواندن فکر و دانستن برنامه ریزی دوست و دشمن برای رسیدن به یک تصمیم پس اگر آقای موسویان جز بصیرت چیزی بلد نباشد یعنی همه چیز بلد است
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۲:۳۹ - ۱۳۹۰/۰۱/۱۹
1
8
حتی با اینکه کنتقد خواسته فیلم رو بکوبه اما بازم نتونسته و یه جوری نوشته که هرکس نرفت هباشه فیلم رو ببینه تصمیم بگیره بره ببینهممثل خودم که با خوندن همین نقد رفت م فیلم رو دیدم.این فیلم فوق العاده بود و این که هر شخصیت نماینده یه قشر از جامعست نقطه ی قوتی که به فیلم ارزش میده.کارگردان هیچ جورقضاوتی در این فیلم نکرده و نمیشه فک کرد که فلان شخصیت از بقیه شخصیتا بهتر بود.این فیلمسازی استادانه کار هرکسی نیست.این منتقد هم اگر دیدگاه سیاسی خودش رو در نقد تاثیر نمیداد منتقد خوبی میشد و میتونست نقد خوبی بنویسه.اینکه شما میگید سیاه نمایی یا خاکستری نمایی هم بیشتر از یه کدورت سیاسی نیست.که چون میدونید اصغر فرهادی کیه و چه حرفایی زده این رو میگین.
امید
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۲:۴۹ - ۱۳۹۰/۰۱/۱۹
2
3
خدا با فرو دست های مظلوم و مستضعفه .نه با اونا که با کمترین ناراحتی به خودشون اجازه میدن هرجوری با قشر مستضعف برخورد کنن. قشر مرفه کم صبره و بنابراین اتفاقا کوتاه نگرتر و کم عمق اندیش تره
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۱:۳۰ - ۱۳۹۰/۰۱/۲۰
2
4
نويسنده محترم به رغم كوبيدن ديدگاه هاي علوم انساني به قول ايشان غرب گرا خودشان دقيقا تحت تاثير مكتب هاي جامعه شناسي سياسي غربي هستند. زيرا تفسير ايشان از اين فيلم بر مبناي نظريات طبقاتي و قشر بندي اجتماعي استوار است كه همه ما به خوبي ميدانيم منشاي ماركسيستي و نيز ليبرال دمكراتيك دارد. من به عنوان يك تماشگر ساده اين فيلم كه تصادفا جامعه شناس هم هست مطلقا متوجه اين ديدگاه طبقاتي ندشدم. فيلم به نظر من روايتي از زندگي ما ايرانيان بود و روابط اجتماعي در هم تنيده اي كه كه مبتني بر اصراف سرمايه اجتماع و فرهنگي واقتصادي ماست كه به خاطر حفاظت وسواس گونه ما از يك پير صورت مي گيرد. خواسه يا نا خواسته همه ما در اين فاجعه اتلاف مسئوليم و نيز همه ما در تدوام اين اسارت شريك. در عين حال همه ما بي گناهيم چون سيستم ما را به رغم ميلمان در اين جو سوظن و دروغ در گير مي كند و سيمين تنها كسي است كه خود را نيمه نفس مي رهاند. مساله اصلا طبقاتي نيست چون اين فيلم گواه ان است كه همه طبقات در اين مصيبتي كه يك پير پديد اورده قرباني مي شوند.
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۰:۱۰ - ۱۳۹۰/۰۱/۲۲
3
4
لیاقت امثال شما همون اخراجیهای 3.
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۰:۲۶ - ۱۳۹۰/۰۱/۲۳
4
3
من واقعا دليل عصبانيت ايشون رو نمي فهمم بهتره ايشون قضاوت رو به همين مردم بسپارن و خودشون و امثال خودشون برن فيلمهايي مثل اخراجيها رو البته اگه بشه گفت فيلم ببينند.
ناشناس
|
Switzerland
|
۱۰:۱۸ - ۱۳۹۰/۰۱/۲۴
3
1
تحليل بسيار خوبي بود.
بايد اضافه كنم طبق بررسي هاي انجام شده، الان به غير از رجل منحرف سياسي و مسببان افتضاح 88، سازمانهاي اطلاعاتي سيا و موساد، دول استعمار گر انگليس آمريكا اسرائيل و حتي مصر سابق، همگي پشت اصغر فرهادي هستند و از او حمايت مي كنند و قصد بر اندازي دارند.
تنها اشكال تحليل فوق اينست كه نگارنده خيلي زياد تلويزيون تماشا مي كند.
پيشنهاد: دسته جمعي بريم در خونه اصغر فرهادي و باهاش يه گفتمان حسابي بكنيم.
اگر سانديس هم در محل توزيع شود، خوب است.
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۲:۱۱ - ۱۳۹۰/۰۱/۲۴
1
1
خوبه به اينجا هم يه سر بزنيد.
اگه انصاف داريد و شرط امانبداري رو رعابت ميکنيد.اين پيام رو سانسور نکنيد.
http://alef.ir/1388/content/view/99477/
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۲:۱۵ - ۱۳۹۰/۰۱/۲۴
1
1
شرط انصاف و امانتداري اين است که پيام رو حذف نکني، تا نظر ديکه ايي هم در باره اين فيلم خوانده بشه.
بهتر است که به لينک زير يه سر بزنيد.
http://alef.ir/1388/content/view/99477/
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۳:۲۱ - ۱۳۹۰/۰۱/۲۷
1
1
be nazar miad nevisande ba aghaye shariatmadari nesbate famili darand.
عماد
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۰:۱۳ - ۱۳۹۰/۰۷/۲۶
1
1
طبعا در این دنیا بخشی از زندگی بعضی از مردم در ماراتون بی انتهای کسب مقام و رتبه نسبت به هم میگذرد و کسانی هم دنیا را صرفا محل برگزاری این مسابقه میدانند ( صرف نظر اینکه جلو میدوند یا عقب ماندند یا حتی تماشاچیند.) اما به نظر میرسد این فیلم بیشتر به رابطه انسانها با "حق" پراخته و کاری به مسابقه ندارد.
سروش
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۱:۳۸ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۸
0
1
با سلام
فقط نکه ای که لازم بود بگم اینه که در صورتی تنها دلیل نرفتن نادر به خارج را مریضی پدر و یعنی این طبقه بدانیم پس چطور در پایان فیلم با مرگ پدر نادر حاضر به رفتن به خارج نشده و از سیمین جدا می شود؟؟!!
پاسخ ها
سیدجواد موسیوان
| Iran, Islamic Republic of |
۰۱:۳۸ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۸
یکی از روش های کارگردان برای جذب مخاطب استفاده از روش های مبهم و چند منظوره است تا هر مخاطبی بر حسب سلیقه اش برداشت خودش را داششته باشد و پیام اصلی اش را در این بین مخفی می کند .پیام اصلی این فیلم در یک کلام القاء جدایی است.جدایی از وطن و جدایی از اسلام.اولی یعنی ایران هراسی و دومی یعنی سکولاریسم و لیبرالیسم.و مهم این است که نادر و سیمین که نماینده قشر متوسط اند یا گرایش به آن سوی مرزها دارند (سیمین) و یا گرایش به سمت ایران بدون اسلام (نادر و سیمین) .لیکن دعوای بین نادر و سیمین یک جنگ رزگری برای فریب عوام است بلکه هدف هر دوی انها دین گریزی می باشد.
رامین
| Iran, Islamic Republic of |
۰۱:۳۸ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۸
چرا بد برداشت میکنی سید جان کی ایران هراسی رو گفته اگه خوب دقت کنی نادر هم به سیمین میگه میگه شما عادت دارین با یه مشکل کوچیک در میرین سیمین ذاتشه میخواد از مشکلات فرار کنه خیلی ها اینطور هستند ولی خیلی ها هم مثل نادر هستند و وای میستن و با مشکلات میجنگن

یه سوال دیگه اگه کسی از وطن یعنی ایران بره از اسلام هم جدا میشه یعنی اسلام فقط مال ایران هست

فک کنم شما اشتباه میکنید اسلام سر آغازش مال عربستان هست پس جای دیگه هم اسلام بوده و هست 1 یا 2 میلیارد نفر مسلمان داریم که فقط 70 میلیون اون در ایران زندگی میکنن به نظر شما اونی که تو آمریکاست مسلمان نیست (یعنی در آمریکا مسلمان نداریم) چرا داریم خوبشم داریم الان تو خود امریکا خیلی ها دینشون رو به اسلام تغییر میدن

مسائل رو با هم قاطی نکنید لطفا
سید جواد موسویان
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۲:۱۸ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۷
2
6
مطمئن باشید این فیلم که مورد استقبال ضد انقلاب و غربی ها قرار گرفته پس حتما در راستای اهداف آنها ساخته شده.از اهل انصاف یک سؤال دارم : چرا در فرانسه که می گویند مهد آزادی است ، اگر نویسنده ای درباره هولوکاست بگوید مجرم است؟!بنابراین آزادی بیان در آنجا در حدی است که بتوانی حرف های آنها را به انحاء مختلف تکرار کنی.لذا اگر این فیلم در فرانسه جایزه می گیرد به خاطر همراهی پیام های فیلم با اهداف شوم آنها است.و اما هدف آنها چیزی جز ایجاد تفرقه و چند دستگی در ایران و در نهایت نابودی تمدن ایرانی-اسلامی (ایران هراسی) نیست و فرقه و مذهب شما برای آنها حتی مهم نیست.
پاسخ ها
رامین
| Iran, Islamic Republic of |
۱۲:۱۸ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۷
میدونی چرا مورد استقبال اونا قرار گرفته چون اونا اونقدر فیلم اکشن و جنایی و فیلم با موضوعات مختلف دیدن که نگو ولی این فیلم که عاطفی است باعث توجه همه قرار گرفته
رامین
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۲:۴۱ - ۱۳۹۰/۱۱/۱۴
2
2
یک سوال از همه شما دارم چرا وقتی یک فیلم اینطور مورد توجه قرار میگیرد و یک نفر به موفقیت میرسد چرا باید پدرش را در بیاوریم و به همه جا متصلش کنیم و هزار دلیل بیاریم که فلان است و فلان

بگذارید این فرد در اوج بماند تا دیگران هم این فرد را دیده و تلاش کنند تا برای کشور عزیزمان بزرگی بیافرینند

نه اینکه بزنیم چشم طرف رو دربیاریم تا عبرتی برای دیگران بشه و دیگه فیلمی با کیفیت بالا ساخته نشه میدونید الان بیشتر از 95 درصد فیلم های ایران شده عشق و عاشقی که همشون هم مرفه بی درد هستند اینجا اون شجریان رو نبینید برید اون زن حامله رو ببینید که واسه 300 تومن میره کار میکنه از شوهرش پنهون میکنه برید اون پدر رو ببینید که به جای داغ بچه مردش به فکر گرفتن دیه و دادن بدهیاش داره برید بچه نادر و سیمین رو ببینید که حرف های زیادی داره دراخر فیلم با اینکه حرف نمیزنه ولی خیلی حرفا میزنه یعنی بچه تبدیل میشه به بچه های طلاق مشکل سیمین رفتن به خارج نیست چون اگه میخواست بره حتما تا اون زمان رفته بود تو این فیلم به نظرم هر کسی خیلی عالی نقش گروهی از مردم رو بازی کردن خیلی عالی
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۶:۲۳ - ۱۳۹۰/۱۱/۲۳
4
4
خیلی قشنگه ترخدا ببینه هر کی ندیده
سخر منفرد
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۲:۲۳ - ۱۳۹۰/۱۲/۰۹
2
14
حضرت امام گفتن هر وقت دیدین دشمنتون داره تحسینتون میکنه بدونین یه جای کارتون اشتباهه
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۲:۴۸ - ۱۳۹۰/۱۲/۱۰
1
1
وقتی فیلمشو دیدم یاد بدون دخترم هرگز افتادم.
بیننده
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۰:۰۹ - ۱۳۹۱/۰۱/۰۶
1
0
..... هیچ ..... و دیگر هیچ
آقای نعیمی کمی با مردم باش و بشین با دخترهایی مثل ترمه به خدا در ایران کم نیست
. فیلم جدایی نماینده ی مردم ایران بود اما از لحاظ فن هنری و کارگردانی نماینده بود . چرا اینهمه جبهه گیری ؟ و خطاب های کوبنده ؟ یعنی در ایران هیچ خانواده ای نیست که مثل نادر و سیمین و .... باشه ؟
امین از خوزستان
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۷:۴۶ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۹
1
0
به نظر من فیلم اموزنده و حقایق جامعه رو نشون میده
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۰:۲۲ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۳
0
0
اخرش باز نبود؟؟؟
چی شد؟؟؟؟
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین