تحلیلی بر فرجام جبهه مردمی نیروهای انقلاب
این ″ماهی″ همین حالا از ″سر″ گندیده، چون ″دم″ ندارد
حکایت این پسوند مردمی، حکایت کچلی‌ست که خود را زلفعلی نامیده یا کوری‌ست که به خودش عینعلی می‌گوید. همین‌که خودتان مردمی بودن را به خودتان اضافه کرده‌اید، اعترافی‌ست بر اینکه حداقل در ابتدای کار، پایگاه اجتماعی ندارید.
گروه سیاسی ـ سیدمجتبی نعیمی*: این شب‌ها که بعضا پای سریال - بیانیه معمای شاه می‌نشینیم، می‌بینیم که چطور در دوران پهلوی، یک شبه، به دستور شاهنشاه آریامهر!، از دل حکومت حزب زاییده می‌شد. هرچند، بعد از انقلاب هم ماجرا چندان توفیری پیدا نکرد. آن یکی خواست امیر کبیر باشد و بسازد و دائم آجر روی آجر گذاشت و خیلی دقت نکرد که کارگر آجرچین، زیر همان آجرها مدفون می‌شود. وسط ماجرا هم آمد و کارگزاران را زایید، بی‌توجه به آجرچین.
به گزارش بولتن نیوز، این یکی هم زد زیرگوش همان آن یکی که چرا بستید و خوردید و فلان. اما تهش، مثل همان آن یکی، لگد زد روی سر کارگر آجرچین که قشنگ دفن شود و مثل همو، ایشان هم یک حزب دیگر زایید، باز بدون اهمیت دادن به آجرچین.
و ده‌ها حزب و جریان و تشکیلات دیگر که همه زاییده شدند، اما مادری در کار نبود. همه آزمایشگاهی. چرا؟ چون به قول علمای علم سیاست، اینها همه دولت ساخته و حکومت ساخته هستند. از بالای هرم قدرت ساخته شده‌اند تا پایین این هرم را ببلعند. در حالی که یک جریان سیاسی موثر، از بطن جامعه مثل رج‌های ابتدایی یک فرش ساخته شده و کم‌کم بالا می‌رود.
حالا شده داستان جبهه مردمی نیروهای انقلاب. وقتی این عنوان را دیدم به خودم گفتم این دوستان چه فکری کرده‌اند که خود را نماینده مردم معرفی کرده‌اند؟ این مردم، کجا به شما چنین وکالتی داده‌اند؟ اگر بهانه‌تان، رسیدن به این نقطه است که بدتر. چرا هنوز به نوک قله نرسیده، با پرچم و نوک قله به مدد فتوشاپ، سلفی گرفته‌اید و به اشتراک گذاشته‌اید؟
به مشکلات مردم درست اشاره کرده‌اید، اما چه کسی گفته این مشکلات را چنین غیریت‌سازی‌هایی برطرف میکند؟ ما بچه نیستیم که فکر کنیم با یک شبه تشکیلات جدید که نیروهای رده دوم همان جبهه پیروان بعلاوه چند تشکل انقلابی و اصولگرای دیگر هستند، مشکلات‌مان برطرف خواهد شد. مشکلات ما، با عمل انقلابی حل می‌شود نه نمایش انقلاب.
حکایت این پسوند مردمی، حکایت کچلی‌ست که خود را زلفعلی نامیده یا کوری‌ست که به خودش عینعلی می‌گوید. همین‌که خودتان مردمی بودن را به خودتان اضافه کرده‌اید، اعترافی‌ست بر اینکه حداقل در ابتدای کار، پایگاه اجتماعی ندارید. و از آنجا که ذات عمل‌تان - ساخت تشکیلات جدید حول محور یک موضوع کاملا سیاسی یعنی انتخابات آتی ریاست جمهوری - بر اساس تجربه قدیمی موجود، با عدم استقبال مردم مواجه می‌شود، بعید است روی خوش عموم مردم را ببینید.
نمی‌دانم لیست احزاب و تشکل‌های از بالا ساخته شده، امروز روی چه عددی‌ست، اما می‌دانم که فعلا جلوی آخرین عدد این لیست نوشته‌اند: جبهه مردمی نیروهای انقلاب. این جبهه یک روزه، از آنجا که ظرفیت جذب مردم را ندارد، دورهمی بالای هرمی‌هاست. تنها کاربردش هم این است که به ظرفیت خطرآفرین دوقطبی سازی قوت می‌بخشد.
باز هم تکرار می‌کنم: مشکلات ما، با عمل انقلابی حل می‌شود نه نمایش انقلاب.
مردم ما وقتی به مردمی بودن‌تان ایمان می‌آورند که خودتان بین هم به اتفاق برسید، نه اینکه سعی کنید مردم را دورتان جمع کنید. این مردم، جمع هستند. آن کس که جمع نیست، شمایید.
*سردبیر بولتن نیوز
انتهای پیام/
به گزارش بولتن نیوز، این یکی هم زد زیرگوش همان آن یکی که چرا بستید و خوردید و فلان. اما تهش، مثل همان آن یکی، لگد زد روی سر کارگر آجرچین که قشنگ دفن شود و مثل همو، ایشان هم یک حزب دیگر زایید، باز بدون اهمیت دادن به آجرچین.
و ده‌ها حزب و جریان و تشکیلات دیگر که همه زاییده شدند، اما مادری در کار نبود. همه آزمایشگاهی. چرا؟ چون به قول علمای علم سیاست، اینها همه دولت ساخته و حکومت ساخته هستند. از بالای هرم قدرت ساخته شده‌اند تا پایین این هرم را ببلعند. در حالی که یک جریان سیاسی موثر، از بطن جامعه مثل رج‌های ابتدایی یک فرش ساخته شده و کم‌کم بالا می‌رود.
حالا شده داستان جبهه مردمی نیروهای انقلاب. وقتی این عنوان را دیدم به خودم گفتم این دوستان چه فکری کرده‌اند که خود را نماینده مردم معرفی کرده‌اند؟ این مردم، کجا به شما چنین وکالتی داده‌اند؟ اگر بهانه‌تان، رسیدن به این نقطه است که بدتر. چرا هنوز به نوک قله نرسیده، با پرچم و نوک قله به مدد فتوشاپ، سلفی گرفته‌اید و به اشتراک گذاشته‌اید؟
به مشکلات مردم درست اشاره کرده‌اید، اما چه کسی گفته این مشکلات را چنین غیریت‌سازی‌هایی برطرف میکند؟ ما بچه نیستیم که فکر کنیم با یک شبه تشکیلات جدید که نیروهای رده دوم همان جبهه پیروان بعلاوه چند تشکل انقلابی و اصولگرای دیگر هستند، مشکلات‌مان برطرف خواهد شد. مشکلات ما، با عمل انقلابی حل می‌شود نه نمایش انقلاب.
حکایت این پسوند مردمی، حکایت کچلی‌ست که خود را زلفعلی نامیده یا کوری‌ست که به خودش عینعلی می‌گوید. همین‌که خودتان مردمی بودن را به خودتان اضافه کرده‌اید، اعترافی‌ست بر اینکه حداقل در ابتدای کار، پایگاه اجتماعی ندارید. و از آنجا که ذات عمل‌تان - ساخت تشکیلات جدید حول محور یک موضوع کاملا سیاسی یعنی انتخابات آتی ریاست جمهوری - بر اساس تجربه قدیمی موجود، با عدم استقبال مردم مواجه می‌شود، بعید است روی خوش عموم مردم را ببینید.
نمی‌دانم لیست احزاب و تشکل‌های از بالا ساخته شده، امروز روی چه عددی‌ست، اما می‌دانم که فعلا جلوی آخرین عدد این لیست نوشته‌اند: جبهه مردمی نیروهای انقلاب. این جبهه یک روزه، از آنجا که ظرفیت جذب مردم را ندارد، دورهمی بالای هرمی‌هاست. تنها کاربردش هم این است که به ظرفیت خطرآفرین دوقطبی سازی قوت می‌بخشد.
باز هم تکرار می‌کنم: مشکلات ما، با عمل انقلابی حل می‌شود نه نمایش انقلاب.
مردم ما وقتی به مردمی بودن‌تان ایمان می‌آورند که خودتان بین هم به اتفاق برسید، نه اینکه سعی کنید مردم را دورتان جمع کنید. این مردم، جمع هستند. آن کس که جمع نیست، شمایید.
*سردبیر بولتن نیوز
انتهای پیام/
منبع: بولتن نیوز
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
خیلی عجولانه ارائه نظر فرمودی کاش درهمه موارد اینچنین سریع وبی پرده سخن می گفتی نوشته هات به چپ می زنه فکر کنم اگر فقط نقد می کردی خیلی منصفانه بود وشاید اثر گذار
(انشا الله همه بتوانیم تقوای الهی داشته باشیم)
اما در مورد محتوا
ظاهرا غیر از ادبیات ضعیف و کودکانه درک نویسنده هم بچه گانه بوده چون مراد اینها از مردمی، حمایت از آنچه مردم در بعد اقتصادی و مبارزه با فساد ، مطالبه دارند، می باشد...
درکش خیلی ساده است.
نظام حزبی در ایران بیشتر به طنز می ماند تا واقعیت.
ریشه احزاب باید مردم باشند نه گروهی از سالخوردگان امتحان پس داده.