کد خبر: ۴۰۱۷۱۶
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار:
آيت‌الله العظمي جوادي آملي:

چرا سفارش كرده ‏اند هر روز زيارت عاشورا بخوانيد؟

سرّ اين كه سفارش كرده ‏اند هر روز زيارت عاشورا بخوانيد و نسبت به اهل‏ بيت(عليهم ‏السلام) تولّي داشته و بر آنان صلوات و درود بفرستيد و از دشمنانشان تبرّي بجوييد، براي آن است که طرز فکر معاندان ايشان منفور شود وگرنه هم ‏اکنون سخن از معاويه و يزيد نيست تا آنها را لعنت کنيم. نام و ياد آنها رخت ‏بربسته و قبرشان نيز زباله ‏داني بيش نيست، الآن سخن از فکر و راه يزيد و يزيديان عصر است.
گروه مذهبی: حضرت آيت‌الله جوادي آملي در كتاب ارزشمند «حماسه و عرفان» درباره فلسفه زيارت و عزاداري وعلت سفارش به خواندن زيارت عاشورا در هرروز مطلبي را بيان کرده است، متن ذکر شده اين بدين شرح است:
چرا سفارش كرده ‏اند هر روز زيارت عاشورا بخوانيد؟
فلسفه زيارت و عزاداري[1]

سرّ اين که سفارش کرده ‏اند هر روز زيارت عاشورا بخوانيد و نسبت به اهل‏ بيت(عليهم ‏السلام) تولّي داشته و بر آنان صلوات و درود بفرستيد و از دشمنانشان تبرّي بجوييد، براي آن است که طرز فکر معاندان ايشان منفور شود وگرنه هم ‏اکنون سخن از معاويه و يزيد نيست تا آنها را لعنت کنيم. نام و ياد آنها رخت ‏بربسته و قبرشان نيز زباله ‏داني بيش نيست، الآن سخن از فکر و راه يزيد و يزيديان عصر است[2]. زن فرعون وقتي که به درگاه الهي دعا کرد، نگفت خدايا مرا فقط از فرعون نجات بده بلکه گفت: (ربّ ابْنِ لي عنْدک بيتاً في الجَنّه ونجّني من فرْعوْن وعمله ونجّني من القوْم الظالمين)[3] يعني مرا از فرعون و فرعونيان، که طرفداران سنّت سيّئه و رفتار ناپسند او هستند، نجات بده. تفکرّ براي هميشه باقي مي‏ ماند هر چند که اسم و عنوانش تغيير پيدا کند.

بعد از تار و مار شدن خوارج در نهروان و خارج شدنشان از صحنه حيات و زندگي، به علي‏ بن ابي‏طالب(عليهماالسلام) عرض شد: اين مقدس ‏هاي خشک از بين رفتند. فرمود: «کلاّ والله إنّهم نُطَف فى أصْلاب الرجال وقرارات النساء کلّما نَجَم منْهم قرنٌ قُطِع، حتّي يَکون آخرهم لُصوصاً سَلاّبين»[4]؛ اينها نطفه ‏هايي هستند در پشت مردان و قرارگاه زنان. هرگاه مقداري از اينها از بين بروند، عده اي ديگر ظهورمي کنند تا اين که سرانجامِ کار، سارقانِ مسلّح و رهزنانِ غارتگر خواهند شد.
چرا سفارش كرده ‏اند هر روز زيارت عاشورا بخوانيد؟
اکنون نيز، هم راه سالار شهيدان زنده است و هم‏ مرام و مسلک اموي و مرواني و عباسي وجود دارد. اين که سفارش فراوان به اشک ريختن و عزاداري کردن نموده ‏اند براي آن است که اشک بر شهيد اشتياق به شهادت را به همراه دارد، خوي حماسه را در انسان زنده و طعم شهادت را در جان او گوارا مي‏ گرداند. چون اشکْ رنگ کسي را مي گيرد که براي او ريخته مي ‏شود و همين رنگ را به صاحب اشک نيز مي‏دهد. از اين‏رو انسان حسيني‏ منش، نه ستم مي‏ کند و نه ستم مي‏ پذيرد. اين که عده‏ اي به فکر ظلم کردن يا ظلم‏ پذيري هستند براي آن است که خوي حسيني در آنها نيست وگرنه شيعه خاص حسين‏بن علي(عليهم االسلام) نه ظلم مي کند و نه ظلم مي‏ پذيرد. آن کسي که ظلم‏پذير است اموي مسلک است چنان‏که ظالم هم اموي صفت است، هر چند که زمزمه «يا حسين» بر لب داشته باشد. و در قيامت که هر کسي را به نام زمامدارش صدا مي زنند: (يوْم ندْعوا کلَّ أُناسٍ بإمامهم)[5]، شخص ستمگر در صف امويان شرکت مي کند. لذا اگر انسان بخواهد بفهمد که راهيِ راه حضرت حسين ‏بن علي(عليهماالسلام) است يا راهيِ راه امويان، بايد ببيند که در او خوي ستم‏ پذيري يا سلطه ‏گري وجود دارد يا نه. اگر گرايش به اين خصلت‏ هاي زشت را در خود ديد بايد در اخلاق خود تجديدنظر کند.

گريه بر امام حسين (عليه ‏السلام)[6]

براساس نقلي معروف از حضرت سکينه (عليها‏ السلام) بالاي بدن مطهّر امام حسين (عليه‏ السلام)، ايشان به اين اصل کلي سفارش کردند که هر حادثه تلخي پيش آمد کرد، آن را بهانه کنيد و براي من اشک بريزيد: «أو سمعتم بغريب أو شهيد فاندبونى»[7]؛ «هرگاه داستان غريب يا شهيدي را شنيديد، براي مظلوميت من گريه کنيد»؛ زيرا اگر امام حسين (عليه‏ السلام) به خلافت مي‏ رسيد، ديگر غريب يا شهيدي وجود نداشت.

بنابراين، اصل کلي اين است که هر حادثه تلخ و ناگواري را بايد بهانه کرد و براي سالار شهيدان اشک ريخت؛ نه آن‏ که افراد داغديده براي تسکين عواطف و احساسات خود آن حضرت (عليه ‏السلام) را بهانه کنند و براي التيام زخم خويش اشک بريزند و ندبه نمايند و بين اين دو گونه عزا داري فرق وافر است؛ زيرا محصول يکي تعزيت براي حضرت امام حسين (عليه‏ السلام) است و نتيجه ديگري تسليت براي خود؛ هر چند ممکن است بهانه قرار دادن واقعه جان سوز کربلا هم بي‏اثر نباشد.

وجود مبارک سيدالشهداء (عليه‏ السلام) فرمودند: «أنا قتيل العبره»[8]؛ يعني من که به هدف اِحياي حق و اِمحاي باطل کشته شدم، بايد عَبَرات داشته باشم؛ به طوري که چشمان علاقه‏ مندان به سالار شهيدان پر از اشک شود و آن اشکْ فراوان از شبکه چشم خارج گردد و به صورت انسان عبور کند تا عَبَرات بشود.

اين سنّت حسنه، آثار فراواني دارد، از جمله اين که محبت اهل بيت (عليهم‏ السلام) در قلب شيعيان حضور پيدا مي ‏کند؛ آنگاه دوست امامان معصوم (عليهم ‏السلام) هرگز فکر و راه و روش آنان را رها نمي ‏کند؛ زيرا رهبري جوارح به دست جانحه و دل است و زمامداري قلب را محبت به عهده مي‏ گيرد و دلِ دوستان حسين بن‏ علي (عليه ‏السلام) جوارح را به صَوْب صراط مستقيم رهنمود مي ‏شود.



پی نوشت:

[1] حماسه و عرفان، ص 310.

[2] ـ مي دانيد که لعن و نفرين و فرياد از بيداد بني اميّه لعنه الله‏ عليهم با آن که آنان منقرض و به جهنّم رهسپار شده اند، فرياد بر ستمگران جهان و زنده نگه داشتن اين فرياد ستم شکن است. و لازم است در نوحه ها و اشعار مرثيه و اشعار ثناي از ائمه حق(عليهم سلام الله) به طور کوبنده فجايع و ستمگري هاي ستمگران هر عصر و مصر يادآوري شود…(وصيت ‏نامه امام ‏خميني قدّس ‏سرّه، مقدمه).

[3] ـ سوره تحريم، آيه 11.

[4] ـ نهج البلاغه، خطبه 60.

[5] ـ سوره اسراء، آيه71.

[6] . شکوفايي عقل در پرتو نهضت حسيني، ص 233

[7] ـ مستدرک الوسائل، ج 17، ص 26.

[8] ـ بحارالأنوار، ج 44، ص 280.

منبع: حوزه نیوز

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۴
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۰:۳۲ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۴
0
0
شناخت صحت و سقم نسبت زیارت عاشورا به معصوم بلحاظ محتوا و با توجه به آثاری که خواندن این محتوا در جامعه اسلامی از خود در زمینه ی توصیه قرآن کریم به ضرورت حفظ وحدت و اتحاد و هم بستگی جهان اسلام به جای می گذارد اقتضا می کند این زیارت به قرآن و عقل و علوم روان شناسی و جامعه شناسی و تاریخ و رفتار شناسی عرضه شود و به دور از هرگونه تعصب مورد بر رسی و تجدید نظر قرار گیرد.
انکار پذیر نیست که مهم ترین اولویت وظیفه ی پژوهشگر دین شناس در بحثهای دینی نخست عرضه ی یافته های غیر قرآنی خود برای شناخت صحت و سقم این یافته ها به قرآن و عقل و حاکم کردن داده های محکم و مفصل قرآن کریم واصول استدلال عقلی بر این یافته ها است.
استناد به منقولات حدیثی و روایی برای تایید یا رد یافته های مذکور بویژه در زمینه ی اعتقادات بعلاوه ی اولویت مذکور نیاز مند عرضه ی عالمانه ی دقیق به اصول علوم روایت و درایت است.
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۳:۵۶ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۴
0
0
بعلاوه هیچ عاملی ، تأکید می کنم هیچ عاملی ارکان بدن انسانی را به اندازه گریه متعادل می سازد . امّا گریه بر هر چیز کوچکی نه منطقی است و نه ممکن ! امّا گریه بر مصیبت های عظیم مانند مصیبت عظمای شهادت امام حسین علیه السلام ، هم عاقلانه است و هم آثار و برکات مادی و معنوی بسیار دارد . تحقیق کنید که این جمله از کیست ؟ : «وقتی چشم ها گریه نکنند ، احشاء گریه خواهند کرد ....»
گریه بر چیزهای کوچک انسان را محقر می سازد و از درون او را تخریب می کند . ولی گریه بر امام حسین علیه السلام انسان را تقویت کرده و روحش را جلا می دهد ؛ او را در مقابل مصائب بردبارتر ساخته و وظیفه فرد را نسبت به تغییر شرایط بد حاکم ، به بهترین شکل ممکن در جان تثبیت می سازد . گریه کننده بر امام حسین کمتر دچار ابتلائات روانی پریشی می شود ؛ چون اغلب به نقش خویش در وضع موجود و تغییر وضع به سمت مطلوب می اندیشد ... کمتر دیگران را مقصر قلمداد کرده و همین روضه و عزاداری هاست که به صورت غیر مستقیم نقشی به مراتب بهتر ، فراگیرتر و کارآمدتر از مشاوره های فعال در تثبیت سلامت روانی فرد دارد ......
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین