کد خبر: ۳۶۸۶۷
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:
راز دوام ازدواج یک زوج سینمایی

گفتگوی خودمانی با امین حیایی و نیلوفرخوش خلق +تصاویر

تا به حال هیچ انسان با گذشتی مثل امین ندیده ام . در ضمن امین یک هنرمند واقعی است . این را نه به این دلیل که زنش هستم - می گویم . بلکه به عنوان ادمی می گویم که بیرون گود نشسته است و واقعا این اعتقاد را هم دارم . امین بسیار به هنری که دارد احترام می گذارد

امین حیایی وهمسرش یک زوج موفق در عرصه سینما مصاحبه خواندنی را با مجله ایده ال انجام داده اند در قسمتی از این مصاحبه خواندنی امده است :


بچه ما لوس می شود

- قبلا هم با یکدیگر هم بازی بوده اید مثلا در دایره زنگی . چقدر زن و شوهر این فیلم به خودتان شبیه است ؟

هر دوبا هم : اصلا !

امین : ان دو شخصیت رابطه زن و شوهری شان اصلا شبیه ما نبود . بیشتر شبیه پدرم بود . در اصل من در ان فیلم خیلی نزدیک به شخصیت پدرم بازی کردم . پدر من ادم ارام و مثبتی است و بر عکس مادرم همان کسی است که نظم را برقرار می کند و جدی است .

نیلوفر : البته مادرش خیلی ماه است . هر دویشان خیلی دوست داشتنی هستند .

- این روحیه را از پدرت گرفتی ای ؟ این همراهی و مثبت ادیشی و ...

امین : بله بله . پدرم هم همین طور است یک دقیقه نمی نشیند . همیشه فعال است . پدر و مادرم همیشه مکمل هم بوده اند . نمی شد که هم مادرم ما را لوس کند و هم پدر . بالاخره یکی شان باید با ما قاطعانه برخورد می کرد .


- و ان ادم مادرت بود ؟

امین : مادرم همیشه نظم را برقرار می کرد . ناظم مدرسه هم بوده و این کار را خوب بلد است . بچه که بودیم فکر می کردیم زور می گوید .اما برزگ شدیم فهمیدیم که چقدر شیوه تربیتی اش منطقی بوده است . فکر کنم ما اگر الان بخواهیم بچه بزرگ کنیم دچار مشکل شویم .

بین شما دو تا کدام تان قرار است بچه را لوس نکند ؟

هر دو با هم : واقعا نمی دانیم .

امین : نه من و نه نیلوفر هیچ کدام اهل جدی بودن و دعوا کردن با بچه نیستیم . احتمالا بچه مان خیلی لوس می شود . البته بهتر است که بچه ما را مادرم تربیت کند تا بچه خوبی از اب دراید .

بعد ۲۰۱۲ بچه دار می شویم !

- در افق زندگی تان هیچ بچه ای هست ؟

نیلوفر : چرا هست . اتفاقا پدرم ۲-۳ روز قبل از فوتش به من گفت می شود من بچه دخترم راببینم ؟ تا ان روز اصلا فکرش را نمی کردم اما بعد از ان موضوع برایم جدی شده است .





امین : می گویند بعد از ۲۰۱۲ قرار است اتفاقی در دنیا بیفتد . بعدش انشالله .

- شاید اتفاق ۲۰۱۲ همین باشد ها ...

امین : (بلند می خندد) والا پیش بینی ها شده است . تا ببینیم چه می شود .

- پروزه بلند مدت است یا کوتاه مدت ؟

نیلوفر : ما مدل زندگی مان جوری است که به مسائل اینقدر جدی و پیچیده زندگی نمی کنیم . اگر قرار باشد بچه دار شویم می شویم ! یکهو دیدی همین فردا یا یک سال یا چند سال بعد .

- دیر نشود ؟

امین : نه بابا ! هیچ وقت برای هیچ چیزی دیر نیست .

رویای دو نفره

- الان پاییز ۸۹ است . ایا می توانید چشم اندازی از زندگی پیش رویتان به ما بدهید ؟ مثلا بگویید تا ۲ سال اینده می خواهیم در فلان نقطه ایستاده باشیم و فلان کار را کرده باشیم و ...

نیلوفر : یکی از چشم اندازهای مان این است که بتوانیم دو تایی برویم یک جایی و با هم در یک مزرعه زندگی کنیم چون هر دو یمان واقعا عاشق حیوانات و طبیعت هستیم . چنین چشم اندازی برایمان رویایی است و دوست داریم به ان برسیم .

مثلا دوست دارید کجا مزرعه داشته باشید ؟

نیلوفر : هر جا که وسع مان برسد . همین لواسانی که حالا داریم در ان زندگی می کنیم خوب است . شمال را هم دوست داریم . ما دوست داریم دو تایی با هم بی سر و صدا زندگی کنیم .

امین : فقط می خواهیم از با هم بودن و از لحظه ای که در ان هستیم لذت ببریم .

- گویا هنوز خانه هم نخربده اید ؟

نیلوفر : بله ! ما اصلا اینجوری نیستیم که مثلا پول جمع کنیم خانه بخریم یا زمین و ...که البته ای کاش بودیم .

در این طور مسائل اصولا می گویند زن خانه باید سیاست داشته باشد ؟

نیلوفر : متاسفانه من در این زمینه ها کمی ضعیفم ! والا نمی دانم چاره امین چیه ! (چشمک می زند)

سرعت زندگی ما

فکر نمی کنید سرعت زندگی تان خیلی بالاست ؟ از دور که می بینیم فکر می کنیم که این دو نفر کی وقت می کنند با هم خلوت کنند ؟

نیلوفر : راست می گویید ها ! سرعت زندگی مان خیلی بالاست . ما خیلی وقت ها زمان کم می اوریم . اما باورتان می شود که ما خودمان هم نمی دانیم جریان چیه ؟ همین که زنده ایم و سالم خدا را شکر .

- نیلوفر تو در چه چیزی و در چه زمان هایی بیشتر به امین تکیه می کنی و حس می کنی به وجودش نیاز داری ؟

نیلوفر : همیشه . در شادی و غم . واقعا بعد از خدا فقط امین است .

- این قدر که به هم وابسته هستید از دیگران مثلا خانواده دور نمی شوید ؟

نیلوفر : نه . اتفاقا ما با خانواده های مان خیلی در ارتباط هستیم . من با خواهر و بردارم - امین با پدر و مادرش . خیلی هم با هم خوب هستیم . راستش دوست داریم این انرزی که داریم به بقیه هم منتقل کنیم .

دو تا کار انجام بدهیم تمام است انشالله !

- امین تو خیلی پر کاری همیشه سر کاری و چند تا فیلم روی پرده داری . نمی ترسی که مردم بگویند امین حیایی با همه پر کاری دنبال این است که پول بیشتری در بیاورد ؟

امین : نه . دیگر باید فهمیده باشند که من دنبال پول نیستم . خدا روزی رسان است . رزق همه ما دست خدا است . پولی هم که به دستم رسیده هیچ وقت فقط برای خودم نخواستم . همیشه هم تقسیمش کرده ام . من هیچ وقت تک خور نبوده ام (می خندد) قبول کن که اگر قرار بود دنبال پول باشم خیلی کارهای بهتری می توانستم انجام دهم و پول دربیاورم . مثلا می توانستم کار تبلیغاتی کنم . نه ؟ ولی دوست داشته ام که حرفه ام همین باشد .

نیلوفر خوش خلق: قبل از این که با امین حیایی آشنا بشوم حتی فیلم
 هم نمی دیدم!



- اصلا به کار جنبی دیگری فکر کرده اید ؟

نیلوفر : بله . ما همیشه یک هیجانی در زندگی داریم که ما را سرپا نگه داشته است . همیشه هم به فکر انجام دادن کاری هستیم که متفاوت باشد . اگر به کار جنبی هم فکر کنیم دنبال کاری می رویم که خسته مان نکند و خودمان هم انرزی بگیریم . مطمئن باشید کار تکراری نمی کنیم .

- به چه کار متفاوتی فکر کرده اید ؟

نیلوفر : فکر کرده ایم ! حالا انشالله که می شود ! امین تو هم بهشون نگو ! ( می خندد)

اهل زدن کافی شاپ راه انداختن فروشگاهی و ... نیستی ؟

امین : ببین من بر اساس نیاز جامعه پیش می روم . فعلا که جامعه نیاز دارد که ما در سینما باشیم . ما هم هستیم . تا وقتی که جوان ها بیایند و و سینما دیگر نیازی به ما نداشته باشد .

- چرا مثل فوتبالیست های در حال خداحافظی و و ادم های در استانه بازنشستگی حرف می زنی ؟

امین : بازنشستگی نیست . به هر حال دوره ای می رسد که دیگر باید برای خودت زندگی کنی . برای همه هم پیش می اید . ما هم دوست داریم که برویم و برای خودمان زندگی کنیم . البته در این زندگی برای خودم - ممکن است که راهم عوض شود چون قفل شدن در یک مسیر را دوست ندارم . باید کارهای تازه کرد .

فکر می کنی سینما بگذارد راهت عوض شود ؟

امین : والا که جلوی خودم را گرفتم که کار جدید قبول نکنم . دو تا کار دیگر مانده که انجام بدهم و دیگر تمام است به خدا .

خداحافظ سینما

- گفتی می خواهی دو تا کار دیگر انجام بدهی و تمام . بروی دنبال راه جدید - نه ؟

امین : بله .

- دو تا کار سینمایی باقی مانده چه هستند ؟

امین : یکی کار اقای بهمن گودرزی است و دیگری کار اقای مظلومی که هر دو هم کمدی هستند .

- حالا واقعا می خواهی دو تا کار دیگر را انجام بدهی و سینما کنار بگذاری ؟

امین : ببین من یک برنامه کاری خوب دارم که در رابطه با موسیقی است برای این نیاز به تمرین مداوم دارم . نیاز به دور هم جمع شدن و وقت و انرزی گذاشتن . کلیپ هم باید بسازیم و ... مطمئن هم هستیم که کار خیلی زیبا می شود .

- چه کاری است ؟

امین : در اصل ما از طریق یک کار موسیقایی می خواهیم پیام صلحی را ارائه بدهیم و در دنیا بچرخیم و این پیام را به گوش همه برسانیم . اولین کاری که کردیم صلح بین تمام افراد گروه است . می خواهیم این کار موسیقی را به تصویر هم بکشیم . برای این کار باید کاملا وقت و انرزی بگذارم . این دو تا کار را هم برای این قبول کردم که بچه های گروه هم کار داشتند . من تا دی ماه این دو تا کار سینمایی ام تمام می شود و دیگر کاملا در خدمت گروهم .

- حالا چرا پیام صلح ؟

امین : واقعا الان دغدغه من این است که ارامش برقرار شود . خدا به یک چشم به همه ما ادم ها نگاه می کند . خدا منبع نوری است که که یک نقطه از نورش درون همه ما هست . همه باید به صفات خداوندی برسیم . وقتی خدا به همه ما به یک چشم نگاه می کند چرا ما نکنیم ؟ متاسفانه همه ما چسبیدیم به زمین و دل نمی کنیم . در تلاشیم بیشتر پول دربیاوریم و سر یکدیگر کلاه بگذاریم . ادم ها از واقعیت ها دور شده اند ما کل را ول کرده ایم و جزئیات را چسبیده ایم . هدف من اگر خداوند باشد و با عشق زندگی کنم بقیه چیزها خودشان می اید من خدا را داشته باشم همه چیز را خواهم داشت .

- این پروزه چقدر طول می کشد ؟

امین : به احتمال زیاد ۳-۲ سالی با گروه کار داریم .

- یعنی تا دو سه سال اینده نباید منتظر امین حیایی و فیلم جدید باشیم ؟

امین : همین فیم هایی که بازی کرده ام احتمالا در در این مدت اکران خواهند شد . اما کار جدید نخواهم کرد .

- بچه های این گروه از اهالی موسیقی اند یا سینمایی ها هم هستند ؟

امین : هر دو . البته بچه های سینمایی در بخش فنی ما هستند و قرار است کارهای تدوین و ... را انجام دهند .

- نیلوفر هم در این کار هم هست ؟

امین : بله

نیلوفر : من مدتی است که اواز کلاسیک و اپرا کار می کنم . ما دو تا یکدیگر را جا نمی گذاریم .

- این پروزه یکی از ان هیجان هایی است که شما دنبالش هستید ؟

امین : این پروزه خط جدید زندگی است و یک امیدواری تازه یک هیجان دست داشتنی . راستش من دلم نمی خواهد در بازیگری به نقطه ای برسم که از کارم بدم بیاید . دوست دارم همیشه انگیزه و عشق به بازیگری برایم باقی بماند .

دور می شود اذیت می شم !

- نیلوفر همین چند دقیقه پیش گفتی قرار نیست به همدیگر گیر کنید و مانعی برای همدیگر بتراشید . تا به حال شده به هر دلیلی به همدیگر گیر کنید ؟ یعنی برنامه هایتان با همدیگر تداخل پیدا کند و مانع روال زندگی طرف مقابل شود ؟

نیلوفر : زندگی دو نفره سیاست های خاص خودش را دارد . به هر حال بعد از مدتی زندگی کردن قلق های همسرت دستت می اید . می فهمی که او چه زمانی نیاز دارد که تنها باشد و چه وقت دلش می خواهد با تو حرف بزند و ... ولی واقعا هیچ وقت پیش نیامده که ما در مقطعی احساس کنیم که اگر هم از دور باشیم - بهتر است . خدا را شکر که تا به حال چنین مسئله ای نداشته ایم و همیشه در کنار هم بودن مان را به تنهایی ترجیح دادیم .

- فکر نمی کنید بخشی از این حس تان به این دلیل است که به نسبت بقیه زن و شوهرها از همدیگر به واسطه نوع کارتان دور هستید ؟

نیلوفر : شاید واقعا همین باشد . چون واقعا به واسطه کار امین ما خیلی وقت ها از هم دور بوده ایم . پیش امده که مدت یک ماه امین شب کار بوده و صبح امده خانه و خوابیده و بعد بلند شده - دوش گرفته - لباس عوض کرده و باز رفته - طبیعی است که در چنین زمان هایی ما دور شویم .

- شده در خانه با هم در خانه نقش بازی کنید ؟

امین : بله زیاد . مثلا بچه می شویم . همه مدل بازی می کنیم . وقتی در خانه باشیم در هر نقشی فرو می رویم ! (می خندد) من دیگر در خانه - امین حیایی بازیگر نیستم - امین شوهر نیلوفرم .

- نیلوفر تو یازده سال پیش همین قدر هیجان طلب و پایه بودی ؟ زمانی که تازه با امین اشنا شده بودی ؟

نیلوفر : ببینید ما سعی می کنیم همدیگر را جا نگذاریم . بله جمله ی اصلی زندگی مان همین است . (سعی می کنیم همدیگر را جا نگذاریم) هر دو یمان تنوع طلبیم . بالاخره خردادی هستیم دیگر .

وقتی دعوا می کنیم !

- شده مثلا چند روز با هم حرف نزنید ؟

نیلوفر : اصلا !

- قهر چطور ؟

نیلوفر : تا به حال قهر نکرده ایم . اصلا صحبت اش را نکنید .

- کدامتان کوتاه می ایید ؟

نیلوفر : هر دفعه یکی مان .

البته اصولا اقایان کوتاه می ایند !

نیلوفر : بالاخره دو تایی کوتاه می اییم . وقتی یک اتفاق می افتد من همیشه با خودم می گویم - وای نیلوفر این چه کاری بود که کردی ؟ برای همین سعی می کنم سریع عذرخواهی کنم . چون لابد من پر اشتباه ترم .

- چرا فکر می کنی تو پر اشتباه تری ؟

نیلوفر : خب برای من که امین خیلی صبور تر است - خیلی .

- ته تهش کی کوتاه می اید ؟

امین : ته تهش ؟

- اره .

امین : من دیگر ! به خاطر نیلوفر کوتاه می ایم !

نیلوفر : امین دعوایمان می شود ها ! (می خندد) اما واقعا امین صبور تر است .

امین : می دانی ؟ من عاشق نیلوفرم . برای همین کوتاه می ایم .

- نکند می ترسی ؟

امین : اره دیگه ! هی دارم می گویم دیگه باید خودتان منظورم را بگیرید ! باید بفهمید که از نیلوفر می ترسم . (چشمک می زند ) زنم در خانه جذبه دارد! بعضی وقت ها مامانم می شود و دعوایم می کند - اساسی ! بعضی وقت ها هم من بابا می شوم و دعوایش می کنم .

محرمانه نیلوفر !

- وقتی به امین نگاه می کنی - وقتی دارد حرف می زند و نظراتش را می گوید در چشم هایت تحسین موج می زند . تو واقعا امین را تحسین می کنی ؟ حتی در خلوتت ؟

نیلوفر : می توانم من از تو یک سوال بپرسم ؟

- بپرس !

نیلوفر : شما در امین من چیزی غیر از حس برانگیختن تحسین می بینید ؟

- شاید نه ولی ما داریم از همسرش می پرسیم .

نیلوفر : حالا این سوال من را جواب دهید . تو فکر می کنی امین چه جور ادمی است ؟

- اوووووم به نظرم می رسد مهربان است . بی شیله و پیله است - بگو و بخند و خوش برخورد و ساده است . فکر می کنم به خیلی از نقش هایش شبیه است . یک مرد ارام و دوست داشتنی و بامزه .

نیلوفر : مهم تر از همه ی این ها می دانید چیست ؟

- چی ؟

نیلوفر : امین - صبور است . خیلی خیلی خیلی . صبرش واقعا تحسین برانگیز است و من از این صبر و از خود گذشتگی اش واقعا درس می گیرم . تا به حال هیچ انسان با گذشتی مثل امین ندیده ام . در ضمن امین یک هنرمند واقعی است . این را نه به این دلیل که زنش هستم - می گویم . بلکه به عنوان ادمی می گویم که بیرون گود نشسته است و واقعا این اعتقاد را هم دارم . امین بسیار به هنری که دارد احترام می گذارد . بسیار در راه هنرش گذشت می کند . به نظرم امین واقعا یک الگو است . تمام ان چیزهایی که باید یک هنرمند رعایت کند - امین رعایت می کند و این برای من بسیار با ارزش است .

محرمانه امین !

- این که نیلوفر می گوید خیلی صبور و با گذشتی درست است ؟ واقعا ادم صبوری هستی ؟ اصلا عصبانی نمی شوی ؟

امین : مگر می شود که نشوم . ولی خودم را کنترل می کنم . همه ادم ها چنین خصوصیاتی در وجودشان هست - ولی باید یاد بگیرند کنترلش کنند . من هم یاد گرفته ام که خودم را کنترل کنم .

بزرگترین متخصص ماکارونی در دنیا !

- با هم اشپزی می کنید ؟

هر دو با هم : ارررره ...

نیلوفر : ماکارونی مخصوص امین است . فقط امین درست می کند .

امین : نیلوفر ولی همه چیز درست می کند . من متخصص ماکارونی ام و البته سوسیس تخم مرغ و املت و تمامی غذاهای دانشجویی !

- مهمان هم دارید با هم غذا درست می کنید ؟

امین : نه دیگر . برای مهمان ها غذا از بیرون می گیریم . می خواهیم از حضور مهمان هایمان لذت ببریم . نمی خواهیم وقتی پیش ما امده اند در اشپزخانه باشیم .

- امین ظرف هم می شوید ؟

نیلوفر : بله .

امین : اره بابا یک ماشین ظرفشویی داریم و من مثل بنز ظرف می شویم ! ولی واقعا ظرف شستن را دوست دارم . اصلا من میانه ام با اب خوب است . دستم به اب می خورد - حالم خوب می شود . اتفاقا توی طالعم هم امده که خردادی های سال 49 خیلی رابطه شان با اب خوب است .


 عکس   عکسهای بازیگران «سن‌پطرزبورگ» روی فرش 
قرمز!


در روسیه غوغا می کنیم !

- قرار بود در سن پترزبورگ نقش فرشاد را تو بازی کنی . نه ؟

امین : بله - اما من در همان دوره سر فیلمبرداری (کلاه پهلوی) بودم و نرسیدم .

- فکر می کنی اگر به جای قاسم خانی تو بازی می کردی - زوج تان با محسن تنابنده همین قدر خوب می شد ؟

امین : والا نمی دانم . ولی به هر حال پیمان و محسن خیلی خوب بودند . حالا انشاالله در سن پترزبورگ 2 با همدیگر کار می کنیم ! فیلمبرداری اش هم در روسیه خواهد بود - البته پیمان فعلا جا زده . ولی داریم روی او هم کار می کنیم تا با ما بیاید . صبر کنید ببینید برای سن پترزبورگ 2 چه می کنیم !

- فیلم را که دیده اید خوشتان امد ؟

امین : بله - فیلم که روی هم رفته واقعا فیلم خوبی است - اما به نظرم باید یک مونتاز دیگر می شد . به نظرم جای مونتاز اقای افخمی خالی بود .

- در سن پترزبورگ 2 قرار است چه کار کنی ؟

امین : در سن پترزبورگ 1 که نتوانستم خیلی کمک کنم چون سر کار بودم . ولی در سن پترزبورگ 2 مطمئن باشید که حسابی هستم و بازی خواهم کرد . در فیلم بعدی سه تایی غوغا می کنیم .

من جاسوس دو جانبه ام !

- حالا که می گویی دو تا کار می کنی و بعد می روی سراغ پروزه موسیقی - قلب یخی چه می شود ؟

امین : فعلا که ضبط این سریال متوقف است - چون تیم کارگردانی برای کار دیگری به فرانسه رفته اند . اما اگر ضبط شروع شود سر این کار می روم .


- خودتان سریال را دیده اید ؟

امین : یکی - دو قسمت را دیده ام - اما دلم می خواهد وقت کنم و ببینم . ولی همه خیلی دوستش داشته اند .

نیلوفر : من هم خیلی تعریف اش را شنیده ام - به نظرم سریال خوبی از اب درامده است .

- در قلب یخی نقش تان کمی متفاوت بوده است . یا نه ؟

امین : بله - جاسوس دو جانبه ای هستم که حالا در روال سریال قرار است اتفاق های جالبی در ارتباط با او بیفتد .

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۲:۲۶ - ۱۳۸۹/۱۰/۰۵
2
4
ادم حیران میماند در حجابشان
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین