کد خبر: ۳۶۶۶۴۶
تاریخ انتشار:
به بهانه تاسیس خانه نیما

"نیما به خانه چه کسی می رفت !؟"

فرض محال که محال نیست! می خواهم خیال کنم که اگر امروز نیما بود، به خانه چه کسی می رفت. منظورم این است به خانه کدام شاعر؟و باز منظورم این است که کدام شاعر و شعرش باعث می شد تا...
گروه فرهنگی: در یادداشت پیش رو که به قلم ولی الله پاشا زانوسی ، شاعر و روزنامه نگار کشورمان نگاشته شده نویسنده به بهانه تاسیس خانه نیما متنی تحت عنوان "نیما به خانه چه کسی می رفت !؟" نگاشته است.

به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت که به صورت اختصاصی در اختیار خبرنگار ما قرار گرفته و به شرح زیر است:
فرض محال که محال نیست! می خواهم خیال کنم که اگر امروز نیما بود، به خانه چه کسی می رفت. منظورم این است به خانه کدام شاعر؟و باز منظورم این است که کدام شاعر و شعرش باعث می شد تا این یاغی یوش کسی که وقتی هم عصر و نسلانش چهره معشوقکانشان را به ماه تشبیه می کردند، او پلنگانه از فراز کوههای نور و کجور،پنجه بر صورت ماه می کشید،ان ژنده پوشی که قبای کهنه شعر را در ان سیاهی شب از اندامش به دراورد و رخت نو بر قامت نحیفش کرد،این غرور و هیبت شعر را وادار می کرد تا به دیدن و شنیدنش مشتاق شود؟

اگر که بود کدام شعر و شاعر را ادامه طبیعی و منطبق با منطق شاعرانه، پس از تحمل ان همه رنج برای تحول شعر پارسی که می رفت در غبار سنت مدفون شود،می دانست؟

شباهنگام درب خانه کدام شاعر را می کوفت و قامت خرد و خراب اما نازک ارای ش، بر استانه کدام خانه ظاهر می شد؟

اکنون که دوستانم خانه ای برای نیما بنا کردند؛اگر چه بی در، بی پنجره، بی سقف! به فال نیک می گیرم و نیک می دانم که سنگ بنا و غایت اراده دوستان در این مسیر ارادت به نیمای بزرگ و شعر و اندیشه های سترگ اوست.

همانطور که می دانید،عرصه هنر و ساحت شعر؛ جولانگاه خودنمایی ها،تفرعن و تفنن نیست.اوردگاه اندیشه های متکثر،صداهای متباین و نیز متخالف است.طرح و ترویج افکار گوناگون،پرهیز از خودکامگی و قایل بودن به این مفهوم که حقیت نزد همگان است از مصالح اولیه اما مهم در همزیستی زیرسقف یک خانه ان هم از جنس شعر و اندیشه است. در خصوص ارتباط مقوله های فرهنگی با پراتیک فردی نیازی به بازگویی نیست چرا که اساسا کسی یا کسانی که حضور و بروز اندیشه های دیگر را برنتابند و هر رهیافتی را با خط کش ذهن و باور خود اندازه گیری و قضاوت کند،اگر"فردریک جیمسن،ژان بودریار،ژان فرانشوا لیوتار" هم که باشد،فهم درستی نه که از پسامدرنیزم، بل که از جریان سازی مدرن نیما ندارد و در پساپشت تناقض ها و سنت جا مانده است.

همگان می دانیم که ثیرگذاری نیما نه تنها در حوزه شعر که در تمام وجوه فرهنگی و اندیشگی و درک و دریافت ها غیر قابل کتمان است اما به میزان و ارجمندی کار و کردارش،گفتار و خوانش صورت نگرفته است.

شاید سرعت افسارگسیخته اتفاقات در ان دوران ایران به تبع تحولات پی در پی در عرصه های جهانی،شتابزدگی جامعه ی جا مانده در پشت دیوارهای بلند سنت برای دست یابی به افق ها و چشم اندازهای تازه تر، وجود ولع  برای پر کردن خلع ناشی از "تاخیر فرهنگی" و نیز شیفتگی ها و از سویی مقاومت و مخالفت ها از جانب کسانی که یا حب امیز و یا بغص الود به کار و کردار نیما می پرداختند و می پردازند را بتوان برخی ازدلایل این غفلت یاد کرد که باعث شد انطور که بایسته و شایسته نیما است به ان پرداخته نشود.

قاعدتا پس از سپری شدن قریب به یک قرن از هر حرکت اجتماعی،سیاسی و فرهنگی،هر چقدر هم که اصالت مند و دارای ظرفیت و در عصر خود به روز بوده باشد،می بایست به ان به عنوان ذخیره و با رویکرد تاریخ انگارانه نگریست و از ان عبور کرد نه اینکه هنوز به مانندجریان - ادبی -جاری باشد.

بنابراین رویکرد امروز ما به نیما انهم نه صرفا به جهت تحلیل تاریخی از یک عنصر سنتی بل که ابشخوری ادبی و جریانی قابل اعتنا،نشانگر وجود تاخر،تعلل و خلعی عمیق در درک و دریافت دست اوردهای نیما از گذشته تا هنوز است.

با این توصیف ، نه تنها تاسیس "خانه نیما" در نوشهر؛ بل که در تمامی شهرها یک ضرورت است اما شایسته است به گونه ای باشیم و بیاندیشیم که اگر نیما اکنون بود،به " خانه نیما " هم سری بزند!

( لازم به توضیح است استاد ولی الله پاشا زانوسی ، صاحب امتیاز،مدیرمسوول و سردبیر هفته نامه ویشار در شمال کشور می باشند که از شعرا و داوران ارزنده جشنواره های شعر و ادب کشور نیز هستند)


منبع: بولتن نیوز

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین