نفس برگزاری جشنواره موسیقی نواحی بسیار خوب است اما درخصوص شیوه برگزاری، درباره عواقب و تأثیرات پس از آن، باید نگاه دقیق و مبتنی بر اصول حفظ موسیقی محلی به عنوان میراث معنوی صورت گیرد تا این میراث کهن ایران زمین دچار مرگ زودرس نشود.
موسیقی نواحی در فرهنگ و آیین هنرمندان این نوع موسیقی مانند اکثر آیینها جنبه کاربردی دارد و معمولاً نوازندگان یا خوانندگان موسیقی محلی از این طریق ارتزاق نمیکردند و آن موسیقی در زندگیشان ساری و جاری بوده و بخشی از زندگیشان است. اما از زمانی که ما این هنرمندان را به جشنوارهها دعوت کردیم و به آنها سکه و پول دادیم، علاوه بر اینکه به ساختار درست آن به غلط دست زدیم، بلکه حرمت و معرفت و معنویت این نوع موسیقی را هم خدشهدار کردیم. حمایت از موسیقی محلی این نیست که به موسیقیدانان آن پول صدقهای بدهیم. همان طور که پروفسور محمدتقی مسعودیه بارها در کلاس درس به ما یادآوری میکرد، من هم بر این اعتقادم که برگزاری مسابقه در موسیقی محلی خیانت به این نوع موسیقی است. بنابراین اگر در یک جشنواره مردمی یا جشنواره موسیقی نواحی مقایسهای صورت گیرد یا جنبه مسابقه پیدا کند، زنگ خطری برای این هنرمندان خواهد بود و خیانت آن کمتر از این نیست که تیشه به دست بگیریم و بنای تخت جمشید را تخریب کنیم. تخریب میراث معنوی مثل میراث مادی، نمود عینی ندارد ولی خطرات بسیار زیادی برای از بین رفتن اصالت موسیقی محلی ایران دارد.
جشنوارههای موسیقی نواحی یا موسیقی فولکلور و محلی نه تنها در هیچ کجای دنیا جنبه مسابقه ندارد بلکه قابل مقایسه شدن هم نخواهد بود و زمانی که این اتفاق صورت گیرد، آرام آرام این موسیقی به سمت شهری شدن حرکت خواهد کرد. در چند روز گذشته یکی از داوران جشنواره اعلام داشته است که هنرمندان موسیقی نواحی براساس مقامهایی که آموختهاند و مینوازند، صاحب گواهینامه و رتبهبندی خواهند شد و در آن گواهینامه تأیید میشود که ایشان توانایی نواختن آن چند قطعه را دارد، در صورتی که ما به عنوان پژوهشگر، این صلاحیت را نداریم که به موسیقیدانان که خود مرجع بزرگی هستند، بگوییم شما درست مینوازید یا اشتباه! چرا ما تصور میکنیم بیشتر از هنرمندان منطقه از موسیقی آن محل اطلاعات داریم؟ موسیقیدانان نواحی ذاتاً انسانهای محجوبی هستند و چندان وارد بحث و مجادله نمیشوند و از قدرت رسانهای نیز برخوردار نیستند. در پژوهشها و سمتهایی که داشتهام، بارها از زبان آنان شنیدهام که چرا ما هنرمندان موسیقی نواحی را با هم مقایسه میکنند؟!
اما درخصوص مابقی بخشهای جشنواره چون قرار است بنا به تأکید استاندار محترم کرمان، بخشی از اجرا در فضای گردشگری باشد، این اتفاق را به فال نیک میگیریم. اجرای موسیقی محلی در تالارها و سالنهای سربسته مناسب موسیقی نیست و باید اجراهای موسیقی نواحی آرام آرام به فضاهای باز و در دل طبیعت راه پیدا کند. درخصوص بخش نوگرایی نیز باید بگویم به طور کلی موسیقی نواحی در ایران دو رویکرد دارد؛ یک نسل جوانی که خواهان تغییر در این موسیقی هستند و به سمت چندصدایی بودن حرکت میکنند و دیگر افرادی که از شکل کلاسیک خود خارج نشدهاند و اصالتها را حفظ میکنند. هر دو تفکر در جایگاه خود قابل قدردانی و ارزش هستند. اگر از این نظر به جشنواره نگاه شود، موسیقی نواحی میتواند بستری باشد هم برای افرادی که در شکل کلاسیک این آثار را حفظ میکنند و هم کسانی که ایدههای نوگرایانه دارند، اما آنچه که این روزها از صحبت داوران جشنواره شنیدهام، گویا قرار نیست چنین اتفاقی بیفتد و تنها حافظان موسیقی مقامی اجرا خواهند داشت.
موسیقی نواحی با نگاه تحقیرآمیز و صدقهای به این نوع موسیقی و موسیقیدانان آن نه تنها حفظ نخواهد شد، بلکه مسیر تخریب و اضمحلال آن را هم تسریع میکند. راهاندازی سریعتر مکتبخانه موسیقی محلی در هر استان، مسیر آموزش، پژوهش و حفظ موسیقی محلی را هموار خواهد کرد. در دورهای که مسئولیت دفتر موسیقی را داشتم، طرح مکتبخانه را نهایی و تصویب کردیم و هم اکنون افراد واجد شرایط میتوانند نسبت به دریافت مجوز و تأسیس مکتبخانه موسیقی سنتی و نواحی اقدام کنند و مجوز رسمی را در قالب مؤسسه تک منظوره دریافت کنند. توصیه من به پژوهشگران موسیقی محلی این است که با دقت و دانش لازم در مورد اصول تحقیق میدانی در این گونه موسیقی اقدام به جمعآوری نمونهها و مصاحبهها و ثبت و ضبط کنند. در بسیاری از مواقع نداشتن آگاهی نسبت به این موارد، علاوه بر سلب اعتماد از موسیقیدانان منطقه، زمینه تخریب و تحریف موسیقی محلی را هم فراهم میکنیم.
*آهنگساز و موسیقی شناس قومی