آرمان، آفتاب یزد، ابتکار، اعتماد، افکار، اطلاعات، ایران، تفاهم، جام جم، جوان، جمهوری اسلامی، حمایت، خراسان، راه مردم، حمایت، روزان، رویش ملت، سیاست روز، شرق، شهروند، قانون، قدس، کیهان، مردم سالاری، وطن امروز و همشهری روزنامه هایی هستند که روزانه به آنها پرداخته و سعی می کنیم گلچینی از بهترین های آنها را در یک سبد فرهنگی به خدمت شما عرضه کنیم.
گروه فرهنگی: امروزه رسانهای نیست که فعالیت داشته باشد و به مقولات فرهنگی توجهی نکند. چه اینکه فرهنگ و رسانه دو روی یک سکه بوده و اصلاً نمیتوان دم از کار رسانه ای زد ولی مقولات فرهنگی را نادیده گرفت. در این شرایط، یکی از مهمترین رسانههایی که از قدیم الایام و به طور مدام، موضوعات فرهنگی را مورد بررسی قرار داده است، روزنامهها بودند. تا جایی که بعید است تا امروز روزنامه منتشر شده باشد که هیچ بهره ای از فرهنگ نبرده باشد.
به گزارش بولتن نیوز، در روزگار ما نیز روزنامه های موجود با گرایشات سیاسی و فکری گوناگون، دست به این کار زده و در قالبهای مختلف، به مسائل فرهنگی می پردازند. اما نکته اینجاست که این همه تولیدات فرهنگی منتشر شده در روزنامهها برای دیده شدن پا به این جهان گذاشته اند. به عبارت دیگر، مطلبی که دیده نشود گویی اصلاً تولید نشده است. اما آیا با حجم انبوه سایتها و مجلات و روزنامهها و رسانههای مختلف دیگری که وجود دارد، میتوان به همه آنها پرداخت و مطالب شان را از نظر گذراند؟ جواب معلوم است …
* * *
آرمان/هرچه میخواهید ما را نقدکنید
مدیر گروه فیلم و سریال شبکه سه با اعلام خبر ساخت چهار سریال جدی و دو سریال طنز در این شبکه، درباره لزوم نقدپذیری از سوی مدیران صداوسیما اظهار کرد: تصورم این نیست که روحیه نقدپذیری در سازمان صداوسیما کم یا ضعیف شده باشد. غلامرضا الماسی در گفتوگو با ایسنا در ادامه مطلب بالا توضیح داد: روحیه نقدپذیری در تلویزیون کم یا ضعیف نشده است. قطعا در هر دورهای سازمان صداوسیما از سمت و سوهای مختلف مورد توجه قرار گرفته و نظرهای مختلفی راجع به آن اظهار شده است، اما قاعدتا نظراتی که کارشناسی باشد جواب گرفته و به نفع سازمان خواهد بود.مدیر گروه فیلم و سریال شبکه سه سیما در عین حال در این باره گفت: برخی از رسانهها به جهت اینکه اطلاعات نامحدودی دارند، قضاوتهایی نادرست نسبت به تلویزیون دارند؛ در حالی که قاعدتا صدا و سیما گفتوگوها و نقدهای منصفانه را پذیرفته است. الماسی سپس با تاکید بر پذیرش نقد منصفانه از سوی تلویزیون، گفت: شبکه سه سیما و گروه فیلم و سریال را هر چه میخواهید، نقد کنید و ما هیچ مشکلی از نقد منصفانه نداریم و پاسخگو خواهیم بود. او در پاسخ به این پرسش که آیا باکس سریال قرار است از شبکه سه سیما حذف شود؟ اظهار کرد: تاکنون تصمیمگیری و ابلاغیهای در این خصوص انجام نشده است. درست است که مدتی است شبکه سه سیما سریالی برای پخش ندارد، اما لزوما به معنای این نیست که باکس سریال از این شبکه حذف شود؛ چرا که یکی از باکسهای مهم پخش سریال در شبکه سه سیما مستقر است. از طرفی اینکه قرار باشد تلویزیون در کل سال فقط سریال ایرانی تازه پخش کند، غیرممکن است. الماسی در پاسخ به اینکه آیا پخش سریال «سرزمین کهن» به شبکه یک سیما انتقال پیدا کرده است، توضیح داد: درباره این موضوع هنوز چیزی به ما ابلاغ نشده است، اما به هر حال به دلیل تمرکز مجموعه کارهای نمایشی الف ویژه در مرکز امور نمایشی سیما قاعدتا تصمیم نهایی با آنهاست. هرچند شروع با شبکه سه سیما بود، اما آن زمان مرکز نمایشی امور سیما هنوز شکل نگرفته بود و در حال حاضر همه مجموعههای نمایشی به این مرکز منتقل شده و تمام فعالیتهای نمایشی در آنجا تصمیمگیری میشود. مدیر گروه فیلم و سریال شبکه سه سیما در ادامه گفتوگوی خود از ساخت چهار سریال جدی با عناوین «پریا»، «ملکا»، «چرخ و فلک» و «نفس» و دو مجموعه طنز در شبکه سه سیما در سال جاری خبر داد. او گفت: مجموعه «ملکا» در حال حاضر کمتر از یک ماه است که ساخت خود را شروع کرده است. الماسی همچنین از کلید خوردن فاز دوم مجموعه «نفس» به کارگردانی جلیل سامان از ۱۵ اردیبهشت ماه خبر داد و گفت: با توجه به مشکلاتی که پیش آمد تولید این مجموعه برای مدتی متوقف شد اما در حال حاضر پیش تولید مجدد آغاز شده و این مجموعه در ماه جاری کلید خواهد خورد. از طرفی چون قصه این مجموعه سال ۵۵ تا ۶۵ را پوشش میدهد، در تولید، نیاز به زمان و فصول مختلف است. او گفت: این مجموعه به دلیل اینکه فضای انقلاب دارد برای بهمن ماه آماده و پخش میشود. وی درباره ساخت مجموعه «چرخ و فلک» نیز گفت: تاکنون ۱۰ قسمت از این مجموعه به تهیهکنندگی مجید ملایی و کارگردانی بهرام عظیمپور و عزیزا... حمیدنژاد تولید شده است. اگر پخش این مجموعه در ماه رمضان اتفاق نیفتد، به زمان دیگری موکول خواهد شد.مدیر گروه فیلم و سریال شبکه سه سیما در عین حال از نگارش دو مجموعه طنز برای این شبکه خبر داد و گفت: مجموعه «بی نمک» به تهیهکنندگی محسن چگینی و نویسندگی و کارگردانی علیرضا بذرافشان در حال نگارش است و تاکنون ۱۰ قسمت از این مجموعه طنز نگارش شده است.او گفت: مجموعه «بینمک» قرار است در ۲۶ قسمت در فضای طنز تولید شود.غلامرضا الماسی همچنین از بازنویسی و نگارش ادامه مجموعه «ویلا» که طرحی از مرضیه برومند بود، خبر داد و گفت: این مجموعه در حال حاضر در حال نگارش است و ساخت دو مجموعه طنز در سال جاری جزو برنامههایمان خواهد بود. الماسی در پایان از ساخت این دو مجموعه طنز در شش ماهه اول سال خبر داد.
آرمان/نقدپذیری باید جزو ارکان صداوسیما باشد
اسماعیل عفیفه: نقدپذیری باید جزو ارکان صداوسیما باشد
اسماعیل عفیفه میگوید: تلویزیون هم باید مثل هر سیستم کارآمد دیگری در نقد را باز بگذارد و نقدپذیری حتما باید جزو ارکان برنامهسازی صداوسیما باشد. این تهیهکننده باسابقه تلویزیون در گفتوگو با ایسنا درباره لزوم نقدپذیری و پذیرش انتقاد از سوی رسانهای که عنوان «ملی» را به همراه دارد، گفت: فکر نمیکنم مدیران تلویزیون خیلی از اینکه نقد بشوند دچار مشکل بشوند؛ چرا که حتما یک مجموعه بخواهد درست و صحیح کار کند، نیاز به این دارد که دائما نقدپذیر باشد؛ یعنی اشکالات خود را پیدا کرده و آنها را اصلاح کند. عفیفه که تهیه سریالهایی چون «پس از باران»، «خانهای در تاریکی»، «میوه ممنوعه»، «زمانه» و ... را در کارنامه کاری خود دارد، این روزها مجموعه تلویزیونی «پریا» را برای شبکه سه تهیه میکند. او درباره احتمال پخش این مجموعه در ایام رمضان اظهار کرد: همین قدر به من گفتهاند که احتمال پخش «پریا» در ماه رمضان وجود دارد.این تهیهکننده در پاسخ به اینکه اگر این مجموعه در ایام رمضان پخش شود، تغییرات جدی بر روی آن اعمال خواهد شد، اظهار کرد: اینطور نخواهد بود؛ چرا که تصمیم برای پخش این مجموعه در ایام رمضان باید پیش از این گرفته میشد؛ از طرفی داستان «پریا» یک سوژه اجتماعی دارد و از ابتدا برای مناسبت رمضان طراحی نشده است اما میتواند در ماه رمضان پخش شود. فقط بحث تعداد قسمتها ممکن است متفاوت باشد؛ چرا که تعداد قسمتهای «پریا» بیش از ۳۰ قسمت است. عفیفه در بخش دیگری از گفتوگوی خود با ایسنا در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه تلویزیون در قبال رقیبانی جدی همچون شبکههای اجتماعی، ماهواره، شبکه نمایش خانگی و ... چگونه میتواند بهروز باشد و نیاز مخاطب را برآورده کند؟ گفت: مدیران تلویزیون طبیعتا از امکاناتی که در دست مخاطبان است (شبکههای اجتماعی و ...) آگاه هستند. قطعا از اینکه تعداد مخاطبان تلویزیون نسبت به چند سال قبل کاهش پیدا کرده است هم اطلاع دارند. با توجه به این دو نکته طبیعتا ما باید به فکر باشیم که جذابیت آنتن را برای مخاطب همچنان حفظ کنیم. اما راهکارهای آن چندان ساده نیست. او گفت: تلویزیون نیاز به کارشناسی دارد. احتیاج به این دارد که در همه ساختارها و نه فقط سریالسازی - چه بخش خبر، چه برنامههای ترکیبی و چه تاکشوها - فضاهای جدیدی باز کند تا بشود مخاطب را مجددا به تلویزیون نزدیک کرد.این تهیهکننده در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه آیا اشکالاتی که درباره تلویزیون مطرح است را میتوان به حساب کم پولی صدا و سیما گذاشت، اظهار کرد: به هر حال بودجه مساله مهمی است. شما هر ایدهای که داشته باشید برای پیاده کردن آن احتیاج به بودجه دارید. اگر این بودجه به صورت نامرتب و نامنظم به برنامهها تزریق بشود، به طور غیرمستقیم بر روی کیفیت برنامهها تاثیر میگذارد. او سپس گفت: بحث جدی رسیدن به این دیدگاه است که تلویزیون نیاز به یک فکر اساسی برای تولید برنامههای جذابتر دارد. عفیفه در بخش پایانی گفتوگوی خود درباره مجموعه «پریا» و اینکه آیا پیشبینی میکند این مجموعه بتواند مخاطبان را با خود همراه کند؟ توضیح داد: من همیشه در همه کارها همه تلاشم را کردهام در «پریا» هم همینطور؛ ما حدود سه سال است که این قصه را پیش میبریم و حداقل در حوزه فیلمنامه آن خیلی کار شده است و تحقیقات زیادی بر روی آن انجام شده است اما به هر حال هر کاری شرایط خودش را دارد این مجموعه باید عرضه شود تا ببینیم دید و نظر مخاطب چیست. او با تاکید بر اینکه فیلمنامه «پریا» از نظر استاندارد قابل قبول است، توضیح داد: در قصه «پریا» بر روی مساله اجتماعی خوبی انگشت گذاشته شده است. ساخت آن هم همینطور جذاب است و همه چیز تا اینجای کار خوب پیش رفته است.
ابتکار/دو خبر از جشنواره موسیقی نواحی؛
پرویز عبدالهی : ضرر سیگار بیشتر است یا موسیقی؟
پرویز عبدالهی، استاد موسیقی نواحی با بیان اینکه امروزه رسانهها بهنوعی حکم مرجع را برای مردم دارند، گفت: همیشه برای من سوال است که ضرر اسلحه و سیگار بیشتر است یا موسیقی؟
به گزارش ایسنا، براساس برنامهریزی صورتگرفته از سوی دبیرخانهی جشنوارهی موسیقی نواحی که از روز 17 اردیبهشتماه در کرمان آغاز میشود، ضمن تجلیل از آیمحمد یوسفی، این استاد موسیقی نواحی برای نخستینبار در نهمین جشنوارهی موسیقی نواحی ایران قطعاتی را اجرا خواهد کرد. یوسفی برگزاری جشنوارهی موسیقی نواحی ایران را فرصتی میداند که استادان موسیقی نواحی بتوانند تجربههای خود را به جوانهای علاقهمند منتقل کنند. این خواننده و نوازندهی پیشکسوت دوتار ابریشمی که همیشه از طریق کشاورزی روزگار گذرانده و پیش از این فقط در یکی - دو جشنوارهی منطقهای و یک بار نیز در کشور اتریش اجرای برنامه داشته، با اظهار خرسندی نسبت به حضورش برای نخستینبار در جشنوارهی موسیقی نواحی، گفت که امیدوارم این جشنواره در سالهای آینده نیز با همین روند و بهصورت منظم برگزار شود تا از دل آن، نوازندههای جوان به جامعه معرفی شوند. آیمحمد یوسفی متولد سال 1302 در روستای تگن شهر درگز استان خراسان رضوی و شاگرد اولیاقلی یگانه بوده است. او از معدود نوازندگانی است که هنوز با تار ابریشم که صدایی بمتر از دوتار سیمی دارد و رنگ و صوت آن متفاوت است، مینوازد. او بیش از 60 سال است که به شیوهی بخشیهای شمال خراسان میخواند و دوتار مینوازد و در زمینهی داستانسرایی و نقل افسانهها و آیینهای قومی و منطقهای فعالیت دارد.
یک پیشکسوت موسیقی نواحی و احیاگر ساز قرنه گفت: خروجی جشنوارهی موسیقی نواحی امسال با توجه به رویکرد دقت بر اصالت روایتها مطمئنا نسبت به دورههای قبل متفاوت خواهد بود. پرویز عبداللهی اظهار کرد: امسال با حضور افرادی مانند دکتر پهلوان و دیگر افرادی که شناخت درستی از موسیقی نواحی دارند، مطمئنم که خروجی جشنواره بسیار متفاوت خواهد بود و مطمئنا نوازندههای شاخصی، بویژه در میان افراد جوان به جامعهی هنری کشور معرفی خواهند شد. او با اشاره به اهمیت برگزاری جشنواره موسیقی نواحی، ادامه داد: مهمترین اتفاقی که با برگزاری این جشنواره روی میدهد، این است که در چنین جشنوارههایی علاوه بر تبادل فرهنگی که اتفاق میافتد، اقوام و فرهنگهای متنوع کشور نیز به هم نزدیک و افراد با فرهنگ هموطنان خود در نقاط مختلف کشور آشنا میشوند. او با اشاره به تلاش کشورهای پیشرفته برای تاثیر فرهنگی بر کشورهای جهان سوم و کشورهای در حال توسعه، بیان کرد: در حال حاضر کشورهای غربی تلاش خود را میکنند که فرهنگها و خردهفرهنگهایی را که در کشور ما وجود دارد، از بین ببرند. ما باید متوجه باشیم که اگر این فرهنگ و خردهفرهنگها را از دست دهیم، یعنی اینکه همه چیزمان را از دست دادهایم. این استاد موسیقی نواحی با اشاره به تاثیر فراوان رسانهها در گسترش موسیقی نواحی بین مردم، گفت: مطمئنا اگر رسانههای ما، بویژه رادیو و تلویزیون بیشتر به موسیقی نواحی اهمیت دهند و هنرمندان موسیقی نواحی اجازه داشته باشند که در شبکههای مختلف تلویزیونی برای مردم برنامه اجرا کنند، قطعا مردم نگاهشان به موسیقی نواحی تغییر میکند. او با بیان اینکه امروزه رسانهها بهنوعی حکم مرجع را برای مردم دارند، در اینباره اظهار کرد: همیشه برای من سوال است که ضرر اسلحه و سیگار بیشتر است یا موسیقی؟ چطور است که در تلویزیون انواع تفنگها و حتی استعمال مواد مخدر و ادوات آن نشان داده میشود، اما وقتی یک نوازندهی موسیقی نواحی در تلویزیون برنامه دارد، به جای ساز او، گل و بلبل نشان میدهند. این نوازندهی ساز قرنه همچنین با اشاره به نقش جشنوارهی موسیقی نواحی در جذب خانوادهها و بویژه نسل جوان به موسیقی نواحی و محلی، اضافه کرد: متاسفانه این روزها شاهدیم که بعضی افراد و گروهها به نام موسیقی نواحی با تلفیق و ترکیب چند ساز محلی با سازهای غربی، آثاری را اجرا میکنند و اسم این کار را نیز نوآوری میگذارند. در حالی که نوآوری این نیست که سازهای نواحی و محلی را با دیگر سازها تلفیق کنیم، چراکه این فقط رنگ کار را عوض کردن است و کسانی که این کار را میکنند عملا تیشه به ریشه میزنند. عبداللهی با بیان اینکه موسیقی نواحی و محلی باید به همان شکل اصیل خود اجرا شود، اضافه کرد: کسانی که با تلفیق موسیقی نواحی، آثاری را اجرا میکنند، بیشتر نگاهی تجاری به موسیقی دارند و شاید هم این تلفیقها برای مردمی که موسیقی را نمیشناسند، جذاب باشد؛ اما کسانی که موسیقی اصیل را میشناسند، میدانند که این کارها در بلندمدت به ضرر موسیقی نواحی و مناطق تمام میشود. نهمین جشنوارهی موسیقی نواحی ایران به دبیری ایرج نعیمایی از 17 تا 21 اردیبهشتماه جاری در شهر کرمان برگزار میشود.
ایران/دبیر سی وپنجمین جشنواره جهانی فیلم فجر: عدهای نمیخواهند یک اتفاق ملی شکل بگیرد
فکر میکنند کار بزرگی میکنند اگر حجاب خانمی کم شد، سریع عکس بگیرند و منتشر کنند
دبیر سی وپنجمین جشنواره جهانی فیلم فجر با اشاره به اینکه اشکالاتی در برگزاری جشنواره وجود داشته که در سال آینده اصلاح خواهیم کرد، گفت: بسیاری از خواستهها و برنامه هایمان در جشنواره محقق شد.
سیدرضا میرکریمی دیروز چهارشنبه در گفتوگو با ایرنا درباره میزان رضایت خود از برنامه هایی که برای جشنواره داشت، اظهار کرد: یکی از نگرانیهای ما این بود که وقتی میخواهیم جشنوارهای را منظم برگزار کنیم باید جمعیت هدفی را برای جشنواره در نظر بگیریم و آنها را وادار کنیم قوانینی را رعایت کنند.
وی با اشاره به اینکه بسیاری از خواستههای ما محقق شد، افزود: به عنوان نمونه اینکه شکل جدول نمایش فیلمها تغییرات جدی نکرد و اینکه نمایش هایی مخصوص خبرنگاران و نمایش هایی مختص بازار فیلم در برنامههای ما بود که به درستی از طرف مخاطبان رعایت شد. دبیر سی وپنجمین جشنواره جهانی فیلم فجر با بیان اینکه برای نظم بهتر جشنواره هشت دسته کارت در رنگهای مختلف تعبیه شده بود، ادامه داد: هر کدام از این کارتها سهمیه مستقل خود را در هر سانس داشتند.
میرکریمی گفت: میدانستیم این نظم محقق نمیشود و اینکه ممکن است تا آخرین روز برگزاری جشنواره برای از بین بردن عادت دیرین شلختگی و بینظمی در فیلم دیدن تلاش کنیم. وی با اشاره به اینکه معتقدم در ایران میتوان کار گروهی کرد، توضیح داد: همکاران من و مدیران ارشد جشنواره اجازه مصاحبه دارند و هر کدام در بخش خودشان کار میکنند، تلاش کردیم نشان دهیم این جشنواره حاصل عقل جمعی سینمای ایران است. دبیر سی وپنجمین جشنواره جهانی فیلم فجر تأکید کرد: خوشبختانه تا پایان جشنواره هیچ اختلافی بین ما نبود و بعد از اختتامیه هم برای تشخیص ضعفها و برنامهریزیهای سال آینده خیلی سریع جلسه خواهیم داشت.
این کارگردان سینما درباره حاشیه هایی که در این دوره از جشنواره به وجود آمد، گفت: متأسفانه عدهای میخواهند حاشیه بسازند و نمیخواهند اتفاق ملی شکل بگیرد. این افراد حزب و گروهشان را بیشتر از کشورشان دوست دارند.
وی با اشاره به اینکه دنیای این افراد همین اندازه است، افزود: فکر میکنند کار بزرگی میکنند اگر حجاب خانمی کم شد سریع عکس بگیرند و منتشر کنند. این مدلها دیگر خریداری ندارد، به آخر رسیده است. میرکریمی ادامه داد: خیلی به حاشیهها توجهی ندارم و خوشبختانه نقطه ضعف جدی هم نیافتهاند، به نظر من به سمت مردم برگردند و کمک کنند کار ملی انجام شود که بتوان به آن افتخار کرد. وی درباره میزان رضایت خود از بازار فیلم نیز، گفت: شاخصهای بازار فیلم بعداً معلوم میشود اما همین که یک فروشنده هزینههای سفرش را بدهد و به ایران بیاید مشخص است که بازار فیلم موفق بوده است.
دبیر سی وپنجمین جشنواره جهانی فیلم فجر با اشاره به اینکه خرید و فروش را هیچ کس اعلام نمیکند، خاطرنشان کرد: معمولاً چون در فضای تجاری رقابت است مخفی میماند تا وقتی قرارداد نهایی شود. میرکریمی تأکید کرد: ابراز رضایت نسبی راجع به بازار بوده است اما این همان بازار فیلم مطلوب ما نیست، ایدههایی برای سال آینده دارم که بعداً درباره آن صحبت خواهم کرد. وی درباره تولید مشترک سینمای ایران با کشورهای دیگر نیز گفت: در این راه موانع زیادی هست، هم مسائل و هنجارهای داخلی ما مطرح است و هم سرمایه گذاری یک فیلم در ایران قابل مقایسه با جای دیگری نیست.
جوان/گفتوگوي «جوان» با امرالله احمدجو درباره سريال «سلمان فارسي»
ساخت «سلمان» در سال 96 شروع میشود
امرالله احمدجو، كارگردان و فيلمنامهنويس از آخرين فعاليتهاي خود درباره همكاري با داوود ميرباقري براي ساخت سريال فاخر«سلمان فارسي» خبر داد.
نویسنده : بهنام صدقي
چندي پيش بود كه معاون سيما از امكان ساخت سريال فاخر «سلمان فارسي» از صحابه كبار پيامبر(ص)، در اصفهان زادگاه اين شخصيت بزرگ تاريخ اسلام خبر داد. با وجود اينكه داوود ميرباقري بعد از آغاز نمايش سريال مختارنامه، از آمادگياش براي ساخت سريال «سلمان فارسي» خبر داده بود، مشكلات مالي سازمان باعث شد تا چند سال فيلمنامه اين سريال راكد بماند و ميرباقري نيز با فعاليت در شبكه نمايش خانگي از فضاي تلويزيون و توليد سريال فاخر فاصله بگيرد تا اينكه چندي پيش دكتر علي اصغر پورمحمدي، معاون سيما، در سفر به اصفهان خبر از ساخت سريال «سلمان فارسي» داد.
امرالله احمدجو، كارگردان و فيلمنامهنويس در گفتوگو با «جوان» اظهار داشت: من در نوشتن گفتوگوها به آقاي ميرباقري كمك ميكنم و ايشان در حال نوشتن فيلمنامه هستند.
پخش سريال مذهبي «مختارنامه» بار ديگر تواناييهاي ميرباقري را در ساخت سريال مذهبي به نمايش گذاشت. ميرباقري كه سريالهاي ماندگار «امام علي (ع)» و «معصوميت از دست رفته» را توليد كرده بود، زندگي مختار ثقفي شاخص تاريخ اسلام و منتقم خون سيد الشهدا (ع) را در قالب سريالي بلند توليد كرد، سريالي كه در كشورهاي عربي و به خصوص در عراق طرفداران زيادي پيدا كرد. ميرباقري در همان سالي كه «مختار نامه» از تلويزيون پخش ميشد، سراغ ساخت سريال سلمان فارسي رفت و حتي بازيگر نقش سلمان را هم انتخاب كرد. كاوه فتوحي كه توسط ميرباقري كشف شده بود و نقش حضرت عباس (ع) را در مختار نامه بر عهده داشت، با وجود اينكه نقشش به خاطر مسائل مذهبي و نظر برخي از علما از سريال حذف شد، اما نظر كارگردان نسبت به چهره فتوحي و تواناييهاي بازيگري وي از بين نرفت و ميرباقري براي سريال «سلمان» سراغ اين نابازيگر خوشچهره رفت. ميرباقري ميخواست سريال سلمان فارسي را در استان سمنان و در نزديكي زادگاهش بسازد، ولي مشكلات مالي سازمان كه روز به روز بيشتر ميشد باعث شد تا پروژه ساخت «سلمان فارسي» از توليد فاصله بگيرد.
احمدجو در ادامه گفت: در روند ساخت سريال «سلمان فارسي»، آقاي ميرباقري حتي خودشان به كار ديالوگها ميپردازند و ما تنها در كارهاي ديگر به ايشان كمك ميكنيم. ساخت سريال فاخر «سلمان فارسي» از سال 96 شروع ميشود.
باز پخش سريال يوسف پيامبر از شبكه آيفيلم با استقبال بسيار خوبي از سوي بينندگان تلويزيون همراه شده است. آي فيلم كمي بعد از درگذشت مرحوم سلحشور، پخش اين سريال را آغاز كرده است و اكنون پخش بيش از نيمي از اين سريال گذشته است. استقبال مردم از يوسف پيامبر بار ديگر جاي خالي سريالهاي فاخر مذهبي را نشان داد. سلحشور و ميرباقري تقريباً همزمان به دنبال ساخت سريال «موسي(ع)» و «سلمان فارسي» بودند كه با وجود آماده بودن فيلمنامههايشان امكان ساخت آنها فراهم نميشد.
سال گذشته محمدرضا تخشيد، مدير كل امور نمايش سيما درباره ساخت سريالهاي فاخر گفته بود: در ساخت سريالهاي فاخر سريالهاي الف ويژه زيادي از جمله شهيد طهرانيمقدم، سلمان فارسي و كارهاي جنگي و دفاع مقدسي پيشبيني شده است و اين تعداد چون از حد و اندازه تواناييهاي سازمان صداوسيما از نظر تعداد و تأمين منابع مالي خارج بوده است، شروع به ساخت سريالها براساس اولويتها كردهايم. وي افزود: در اين ميان در ساخت سريالهاي «سلمان فارسي» و «حضرت موسي(ع)» و كارهاي جنگي مقداري جلو رفتهايم و اولويت ما اين است كه بتوانيم اين سريالها را به توليد برسانيم. با وجود اين وعده، اما تأخير در ساخت سريالهاي فاخر روز به روز طولانيتر ميشد. در اين بين متأسفانه فرجالله سلحشور بهرغم تلاش براي تهيه بودجه سريال نتوانست پروژه موسي(ع) را كليد بزند و اسفند ماه سال گذشته بر اثر بيماري درگذشت.
ميرباقري نيز از چند سال پيش با «شاهگوش» و «دندون طلا»در شبكه نمايش خانگي مشغول شد، اما سال جديد همراه با خبرهاي خوبي درباره ساخت سريالهاي فاخر آغاز شده است. پروژه موسي با كمك يك نهاد انقلابي در مسير ساخت قرار گرفته و فعلاً سيد احمد ميرعلايي به عنوان تهيه كننده و جمال شورجه به عنوان كارگردان اين سريال مشخص شدهاند. روز گذشته نيز خبري از امكان توليد سريال «سلمان فارسي» منتشر شد. با وجود اينكه داوود ميرباقري به عنوان نويسنده و كارگردان اين سريال از مدتها پيش در انتظار روز آغاز ساخت اين سريال فاخر است، ولي هنوز شخصي به عنوان تهيهكننده اين سريال مشخص نشده و بهروز خوش رزم تهيهكنندهاي كه قرار بود «سلمان فارسي» را بسازد، سال گذشته استعفايش را اعلام كرد و از پروژه كنار كشيد. امرالله احمدجو، كارگردان و فيلمنامهنويس در خاتمه اظهار داشت: «سلمان فارسي»، 40 قسمت است و قرار است انشاءالله نگارش آن تا پايان سال 95 تمام شود و از ابتداي سال 96 شروع به ساخت آن كنيم. به گفته اين كارگردان و فيلمنامهنويس، او و ميرباقري هر دو كارهاي مربوط به «سلمان فارسي» را مشتاقانه انجام دادهاند و پيگيري ميكنند و الحمدلله مشكلي از لحاظ بودجه و ديگر شرايط مربوط به تهيه و توليد فيلم ندارند.
جوان/ارزيابي آثار اهالي رسانهاي پولي ميشود
معاونت مطبوعاتي براي خبرنگارها هزينه ميتراشد!
خبرنگاراني كه در سامانه جامع رسانه ثبت درخواست كنند، بايد براي دريافت كد رهگيري واريز وجه داشته باشند، اين درحالي است كه پيش از اين ثبت درخواست هزينهاي براي اهالي رسانه نداشت!
نویسنده : محمدصادق عابديني
با تغيير سامانه ثبت سوابق خبرنگاران از سايت سمان به سامانه جامع رسانه كشور، علاوه بر دگرگوني گرافيكي در سايت جديد قوانين و مقررات جديدي نيز در سامانه نو در نظر گرفته شده است. از جمله اين تغييرات درخواست واريز وجه جهت بررسي درخواست خبرنگاران جهت دريافت كارت خبرنگاري حرفهاي است كه وزارت ارشاد براي خبرنگاران صادر ميكند.
تا پيش از اين ثبت درخواست صدور كارت خبرنگار حرفهاي هزينهاي براي خبرنگار نداشت و در هر نوبت رسيدگي به درخواستها با صدور كارت براي چندين خبرنگار موافقت ميشد. نكته جالب اينجا است كه هنوز ميزان وجهي كه قرار است خبرنگاران براي ثبت درخواست پرداخت كنند، مشخص نشده است و صرفاً براي تذكر كه اين خدمت پولي است فعلاً عنوان واريز وجه در سايت ذكر شده است تا در آينده احتمالاً مبلغ مورد نظر از سوي معاونت مطبوعاتي اعلام شود. احتمال این نیز میرود که اینکار برای تمایز بین خبرنگاران واقعی و افراد غیرخبرنگار است که برای استفاده از مزیت خبرنگاری اقدام به ارسال آثار میکردند، از این نظر میتوان اقدام معاونت مطبوعاتی را عملی حرفهای دانست. يكي ديگر از تغييرات نيز بحث بيمه خبرنگاران است. بسياري از اهالي صنف رسانه به دليل نداشتن قرارداد كار ثابت با پرداخت حق بيمه به ارشاد و بيمه صندوق هنر خود را بيمه ميكردند، اما در سامانه جديد و براي محاسبه سابقه فعاليت خبرنگاران اعلام شده است كه «صرفاً سوابق بيمهاي رسانهاي به عنوان سابقه بيمه مطبوعاتي مورد پذيرش ميباشد و سوابق ديگر و بيمه صندوق هنر جزو سوابق بيمهاي محسوب نميشود.» با اين وضعيت سوابق كاري خبرنگاراني كه تا پيش از اين با پرداخت حق بيمه به صندوق هنر بيمه شده بودند از نظر معاونت مطبوعاتي بيارزش محسوب ميشود. اين كار باعث خواهد شد تا خبرنگاران دچار ضرر و زيان شده و عملاً سابقه فعاليت حرفهايشان خارج از پرداخت حق بيمه از طريق قرارداد كار، بيارزش شود. اين رفتارها در حالي صورت ميگيرد كه معاون مطبوعاتي ارشاد بارها از دفاع از حقوق خبرنگاران صحبت كرده است!
در مجموع بايد ديد ادامه روند اقدامات معاونت مطبوعاتي كه قرار است مدافع صنفي خبرنگاران باشد ميتواند به اقدامي مثبت در جهت بهتر شدن شرايط حرفهاي كار خبر و مسائل صنفي خبرنگاران منجر شود يا خير!
سیاست روز/واکنش دبیر دومین مسابقه کاریکاتور «هولوکاست» به اظهارات وزیر امور خارجه
متأسفم که از موضع عزت صحبت نمیکنید!/ ظریف را دعوت نمیکنیم چون در مقامی نیست که در این نمایشگاه شرکت کند
بامداد سهشنبه مجله «نیویورکر» متنی از مصاحبه محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران را منتشر کرد که وی در پاسخ به سوال «رابین رایت» خبرنگار نیویورکر در مورد برگزاری نمایشگاه کاریکاتور هولوکاست توسط ایران سوال کرد، گفت: «این نمایشگاه توسط دولت ایران کنترل نمیشود و توسط دولت هم تائید نشده است.»
وقتی رایت گفت که به هر حال دولت مجوز این نمایشگاه را صادر میکند، ظریف پاسخ میدهد: «نه واقعا. انجام این کار نیازی به مجوز ندارد. ما فقط باید برای افرادی که میآیند روادید صادر کنیم. ما این را مد نظر قرار میدهیم که افرادی که نفرتپراکنی نژادی و خشونت را تبلیغ میکنند، دعوت نشوند.»
ظریف در پاسخ به این سوال که اساسا چرا ایران اجازه برگزاری چنین نمایشگاهی را میدهد، گفت: «چرا ایالات متحده "کو کلاکس کلن" (گروههای سفیدپوست نژادپرست) دارد؟ آیا مقصر اینکه سازمانهای تنفرپراکن نژادی در ایالات متحده وجود دارد، دولت ایالات متحده است؟ تصور نکنید که ایران تکصدایی است. دولت ایران از هیچ نمایشگاهی با ماهیتی که از آن صحبت میکنید حمایت نکرده و چنین نمایشگاهیترتیب نمیدهد. هر وقت توانستید سازمانهای خود را از انجام چنین کارهایی بازدارید، آن وقت میتوانید از دیگران هم بخواهید چنین کاری کنند.»
وی در مورد اینکه او و رئیسجمهور سال جدید را به یهودیان تبریک گفتهاند، گفت: «خوب، ما به افتتاحیه آن فستیوال (نمایشگاه هولوکاست) نخواهیم رفت.»
برگزاری مسابقه هولوکاست در پاسخ به توهین به پیامبر(ص)
دبیر دومین مسابقه کاریکاتور «هولوکاست» در گفتوگو با فارس درباره این اظهارنظر وزیر خارجه کشورمان، گفت: اساسا آقای ظریف از اتفاقاتی که در ارتباط با برپایی نمایشگاه هولوکاست، به وجود آمد، آشنا نیست و کسی هم نبوده که او را در جریان این اتفاق قرار دهد.
سیدمسعود شجاعیطباطبایی ادامه داد: بحثی که در ارتباط با مسابقه هولوکاست مطرح میکنیم، بحث نفرتپراکنی نژادی و خشونت نیست. چقدر خوب بود که آقای ظریف در این امر مشاورانی داشت تا از آنها سؤال میکرد یا اینکه وزارت ارشاد که کاملا در جریان این مسابقه است، آقای ظریف را هم در جریان میگذاشت.
دبیر دومین مسابقه کاریکاتور «هولوکاست» درخصوص برگزاری مسابقه اول کاریکاتور هولوکاست افزود: حدود ۱۰ سال گذشته نشریه دانمارکی «یولاندز پوستن» ۱۲ طرح توهینآمیز به پیامبر اسلام(ص) منتشر کرد ما هم در واکنش به این ادعا که در غرب همیشه اعلام میشود آزادی حد و مرزی ندارد و میتوان راجع به هر چیزی کار کرد، اقدام به برگزاری نخستین دوره از مسابقه کاریکاتور هولوکاست کردیم.
وی یادآور شد: در اتفاق دوم هم نشریه شارلیابدو با تیراژ ۵ میلیون طرح بسیار توهین آمیز نسبت به پیامبر اسلام(ص) چاپ کرد. بنابراین با ۱۰ سال فاصله مسابقه دوم را برگزار کردیم که در این دوره بیش از ۸۰۰ اثر از هنرمندان ۵۰ کشور دنیا به دبیرخانه مسابقه ارسال شد.
شجاعیطباطبایی اظهار داشت: نکتهای که برای ما مهم است، این است که در غرب اعلام میکنند برای آزادی بیان حد و مرزی قائل نیستند؛ در عین حال ما عکس این اتفاق را میبینیم. تمام کسانی که در رابطه با هولوکاستتردید کردند مثل «پروفسور فوریسون» محقق مشهور منتقد هولوکاست، «روژه گارودی» و همچنین «دیوید ایروینگ» محقق و نویسنده انگلیسی الان در زندان اتریش زندانی است فقط به خاطر اینکه مباحثی همراه باتردید را درباره هولوکاست مطرح کردند.
وی افزود: در اینجا سؤالی مطرح است؛ اینهایی که ادعا میکنند برای آزادی بیان حد و مرزی قائل نیستند و میتوانند به پیامبران همه ادیان توهین کنند، چرا نمیگذارند که محققان و تاریخنویسان در رابطه با هولوکاست حتیتردید کنند.
چرا باید تاوان هولوکاست را مردم مظلوم فلسطین بدهند؟
دبیر دومین مسابقه بینالمللی کاریکاتور هولوکاست خاطرنشان کرد: بحث اصلی ما این است که چرا باید تاوان هولوکاست را مردم مظلوم فلسطین بدهند؟! مردمی که در جنگ جهانی دوم هیچ نقشی نداشتند، بعد از جنگ جهانی دوم صهیونیستها ضمن لابیگری با سازمان ملل جواز اشغال نظامی کشور فلسطین را گرفتند و از سال ۱۹۴۸ عملا فلسطین را اشغال کردند؛ بعد هم اعلام کردند ما به خاطر این، فلسطین را میگیریم که ۶ میلیون یهودی کشته شدند و ما باید انتقام هولوکاست را بگیریم. همچنین سوال دیگر این است که چرا نیامدند از خاک آلمان که مسبب اصلی جنگ جهانی دوم بود، بخشی را جدا کنند و به یهودیها بدهند؟!
وی افزود: بحث نژادپرستی و نفرتپراکنی توسط رژیم صهیونیستی از سال ۱۹۴۸ اعمال شد. کشورهای غربی هم به شدت حامی این خشونت بودند، خشونتی که امروز زمینه نفرت تمامی دنیا از رژیم صهیونیستی را ایجاد کرده است. یعنی کودککشی صهیونیستها، مظلومیت مردم غزه و فلسطین، تقریبا برای هرکس روشن است و هرکسی در جریان اخبار باشد، میبیند که رژیم جعلی اسرائیل شرایط دشواری را ایجاد کرده است
رژیم صهیونیستی باعث و بانی هولوکاستهای جدی در جهان
شجاعیطباطبایی بیان داشت: روزی که رژیم جعلی اسرائیل تأسیس شد، همان روز در سازمان ملل موجودیت رژیم اسرائیل را به رسمیت شناختند. بر چه اساسی چنین رژیمی باید به رسمیت شناخته شود؟! بحث اصلی ما این است که رژیم صهیونیستی، باعث و بانی هولوکاستهای جدی در جهان است.
وی با اشاره به مفهوم هولوکاست در فرهنگ لغت به معنی کشتار جمعی، گفت: وقتی بحث کشتارجمعی را مطرح میکنیم، چرا بلافاصله هولوکاست جنگ جهانی دوم برایشان پیش میآید، ما نگران هولوکاستهای معاصر هستیم. بحث ما انساندوستانه است؛ الان هم کشتارجمعی را در غزه، عراق، یمن، سوریه و افغانستان میبینیم. برای ما سؤال است که چرا درباره هولوکاست و کشتارجمعی اتمی در ناکازاکی، اجازه نمیدهند کسی کاری کند؛ اتفاقی که بیش از ۲۵۰ هزار نفر در چند ثانیه قربانی شدند.
آقای ظریف نباید ما را با نژادپرستها همسان بداند
دبیر دومین مسابقه بینالمللی کاریکاتور هولوکاست با بیان پرسشهایی از وزیر امور خارجه درباره اظهارش در مجله «نیویورکر» خاطرنشان کرد: اکنون باید پرسید که آقای ظریف چه پاسخی به هولوکاست در غزه دارند؟ اساسا وی با این نوع کشتار جمعی در کشورهایی که اسمشان را آوردم چه برخوردی دارند؟! چرا به زعم وزیر، هولوکاست فقط در معنایی که صهیونیستها به دنبالش هستند، تداعی میشود؟! چرا وی ما را با خشونتطلبها، افراطیها و کو کلاکس کلنها مقایسه میکند؟
وی در ادامه گفت: آیا آقای ظریف که با مفاهیم سیاسی آشنا است، نمیداند که هولوکاست مفهوم کشتار جمعی دارد؟ اتفاقهایی مثل جنگ در ویتنام، عراق و افغانستان و یمن توسط رژیم صهیونیستی، رژیم آلسعود و امریکا رخ میدهد، به زعم ایشان چه میشود نامید؟! آیا این اتفاقها کشتار جمعی به حساب نمیآید؟! قتل هزاران کودک دنیا با چه معنی در ذهن ایشان متبادر میشود؟! چرا آقای ظریف همیشه تصورشان این است که حرف غربیها، منطقی است؟!
شجاعیطباطبایی یادآور شد: چرا وزیر امور خارجه نظام جمهوری اسلامی ایران در ارتباط با بحث تاوان هولوکاست صحبت نمیکند؟! ایران به عنوان مدافعان مظلومان جهان شناخته شدهاست، چرا وزیر امور خارجه این قضیه را نادیده گرفته و از عزت مردمی که زیر ستم رژیم اسرائیل قرار دارد، دفاع نمیکند؟!
دبیر دومین مسابقه بینالمللی کاریکاتور هولوکاست با اشاره به اینکه مبنای جمهوری اسلامی ایران دفاع از مظلومان بوده، گفت: هولوکاست بهانهای بود که اسرائیل شکل بگیرد. چرا صحبتهای آقای ظریف متناسب با عزت مظلومان دنیا نیست.
آقای ظریف را به افتتاحیه نمایشگاه هولوکاست دعوت نمیکنیم
وی در پاسخ به اظهارنظر وزیر امور خارجه ایران مبنی بر اینکه ما به افتتاحیه این نمایشگاه نمیرویم، گفت: به خاطر همین موضعگیریهای آقای ظریف، وی را اصلاً دعوت نمیکنیم که به افتتاحیه بیاید؛ چون وی را در مقامی نمیبینیم که در این نمایشگاه شرکت کند. کسی که نمیبیند و درک نمیکند ما به دنبال عزت مردم فلسطین هستیم و حرف اصلیمان این است که چرا تاوان هولوکاست را مردم مظلوم فلسطین باید بدهند، چرا باید به نمایشگاه دعوت شود؟!
شجاعیطباطبایی در پاسخ به این صحبت ظریف مبنی بر اینکه ما این را مد نظر قرار میدهیم که افرادی که نفرتپراکنی نژادی و خشونت را تبلیغ میکنند، دعوت نشوند، گفت: ما نمایشگاه را برپا میکنیم؛ در این نمایشگاه نمایندگانی از وزارت ارشاد میآیند و میبینند؛ اگر یک طرح و بحث یهودستیزی مطرح شود ما کل نمایشگاه را جمع میکنیم.
آقای ظریف حرفهای صهیونیستها را تکرار میکند
وی افزود: اکنون با برپایی این نمایشگاه، صهیونیستها در هراس هستند، چون پاشنه آشیل اسرائیل، همین بحث هولوکاست است؛ دقیقا آقای ظریف حرفهای صهیونیستها را تکرار میکند. ما به دنبال یهودستیزی نیستیم. تمام هدفگیری و نشانهگذاری ما مورد خطاب قرار دادن رژیم جعلی اسرائیل است. از وزیر خارجه کشورمان حداقل انتظار داریم وقتی درباره کارهای هنرمندان صحبت میکنند، کمی مطالعه داشته باشد و بدانند که هر بار که به پیامبر گرامی اسلام(ص) توهین شده، ما واکنش نشان دادیم.
دبیر دومین مسابقه بینالمللی کاریکاتور هولوکاست بیان داشت: هنرمندان ۵۰ کشور دنیا در این مسابقه شرکت کردند؛ هنرمندانی از کشور فرانسه که سختترین قوانین را دارد، در این مسابقه شرکت کردند و آنها با عزم راسخ اشغال فلسطین توسط رژیم جعلی اسرائیل را کاملاً درک کردند. خیلی از کشورهایی که شرکت کردند حتی مسلمان نیستند، آنها به خوبی مفهوم را درک کردند. چرا وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران این معنا را در نمییابد؟!
وی یادآور شد: به هر جهت مدتی است که رژیم جعلی اسرائیل درباره هولوکاست کار میکند و آقای ظریف باید بداند که بعد از اعلام برگزاری دومین مسابقه بینالمللی هولوکاست، رژیم جعلی اسرائیل به سازمان ملل نامه داد تا جلوی این مسابقه را بگیرند و با کسانی که در این مسابقه شرکت میکنند، برخورد کنند. من متأسفم که آقای ظریف از موضع عزت صحبت نمیکند.
شجاعیطباطبایی درباره این اظهارنظر ظریف مبنی بر اینکه این نمایشگاه توسط دولت هم تایید نشده است، تصریح کرد: اساساً اگر ایشان با مسابقه هولوکاست که من دبیر آن هستم، موافق نیست، چرا وزارت ارشاد مرا مجدد به عنوان دبیر دوسالانه کاریکاتور معرفی میکند. به هر جهت مسئولان وزارت ارشاد در جریان مسابقه هولوکاست هستند، یعنی وزیر امور خارجه کشورمان در جریان نبوده که ما را با عناوین کو کلاکس کلنها و خشونتپراکنها همسان میداند.
وی افزود: بد نیست آقای ظریف به عنوان وزیر خارجه، مشاورانی در بخش هنری داشته باشد که او را توجیه کند که حضور هنرمندان ۵۰ کشور در این رویداد به قصد نفرت پراکنی و نژادپرستی نیست. این رویداد توسط سازمانهای مردمنهاد، برگزار شده و ارتباطی با دولت ندارد.
مقایسه رژیم اسرائیل با دولت نازیسم آلمان توسط کاریکاتوریستهای دنیا
دبیر دومین مسابقه بینالمللی کاریکاتور هولوکاست ادامه داد: وقتی آقای ظریف جلوی مصاحبهگر نیویورکر، ما را با نژادپرستها مقایسه میکند باید بداند این مطالب بازتاب جهانی دارد و به دست ما هم میرسد. متأثر و متأسف میشوم که چرا وزیر کشورمان متوجه نیست بحث هولوکاست، اساساً متوجه مردم مظلوم فلسطین است. ضمن اینکه این غده سرطانی نفرتپراکنی را در جهان ایجاد کرده و علائم آن در پرچم و میل به گسترش مرزهایشان از نیل تا فرات دیده میشود.
وی در پایان خاطرنشان کرد: با توجه به آثار ارسالی به دومین مسابقه کاریکاتور بینالمللی هولوکاست، کاریکاتوریستهای دنیا، رژیم اسرائیل را فقط با دولت نازیسم آلمان مقایسه کردند و این دو اتفاق را به شکل همسان دیدهاند. ضمن اینکه در بخش کاریکاتور چهره مسابقه هولوکاست، موضوع نتانیاهو طراحی شده است.
شرق/جشنواره جهانی فیلم فجر به دنبال چیست
فرانک آرتا
بالاخره سیوچهارمین جشنواره جهانی فیلم فجر به دبیری رضا میرکریمی پایان یافت. نکته جالب این بود که امسال برای نخستینبار در تاریخ برگزاری جشنواره فیلم فجر، فضايي بینالمللی را شاهد بوديم؛ یعنی میهمانان خارجی از نقاط مختلف دنیا به این جشنواره دعوت شده بودند و با وجود بضاعت و قدرتی که رئیس سازمان سینمایی داشت، توانست تعدادی از ميهمانان مرتبط و البته کاربلد را دعوت کند. آن تعداد هم که نیامدند، به دلیل ندادن ویزا از سوی مراجع مرتبط، از حضور در این گردهمایی فرهنگی بازماندند که طبعا از یدِ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خارج بود و حرجی هم بر آن نیست! بااینحال با وجود فشارهایی که روی حجتالله ایوبی، رضا میرکریمی و امیر اسفندیاری در پشتپرده وجود داشت، آنها تمام مدت سعی کردند با روی گشوده از میهمانان، خبرنگاران و هنرمندان استقبال کنند و چهرههای خندان خود را از مخاطبان دریغ نکردند؛ اما با همه تلاشها این جشنواره کاستیهایی هم داشت. بخشی از سخنان رضا میرکریمی در اختتامیه جشنواره در سالن تالار وحدت گواه این مدعاست: «با توجه به مسئولیتی که به من داده شده، به جشنواره ۳۵ سلام میکنم. خوشحالم که جشنوارهای منظم برگزار شد؛ اما اگر کاستیای وجود داشت به این دلیل بود که من تجربهای در این زمینه نداشتم؛ اما قول میدهم سال بعد جشنواره باشکوهتری داشته باشیم.»
نبود کاخ جشنواره
همین تجربهنداشتن و البته فرصت اندك برای تدارکات جشنواره، پیامدهایی داشت. نکتهای که علیرضا شجاعنوری، رئیس اسبق بخش بینالملل بنیاد سینمایی فارابی دهه ٦٠ و دبیر نشستهای تحلیل فیلم این دوره، آن را تأیید کرد. او معتقد بود: «این دوره جشنواره جهانی فیلم فجر اتفاق میمون و مبارکی بود که آن را باید به فال نیک گرفت. تلاش شد به استانداردهای بینالمللی نزدیک شود؛ اما به این معنی نیست که این جشنواره به استاندارد مطلوب رسیده است».
او در ادامه، برخی از این نقایص را برشمرد: «اولین مسئله اين بود كه زمان كافي برای اجرای جشنواره نداشتیم. همه جشنوارههای معتبر دنیا دستکم یک سال وقت صرف میکنند تا فیلمها را انتخاب کنند و کارها را به سروسامان برسانند. همچنین در جلسات نقد و بررسی، حجم سؤالها زیاد بود و زمان برای پاسخها کم. فضای برگزاری جشنواره هم کوچک بود. مشکل اصلی این است که کاخ جشنواره به معنای واقعی نداریم».
شجاعنوری در ادامه در برابر این پرسش که در همهجای دنیا مدیران فرهنگی – هنری، خارج از نظام سیاسی و تغییر دولتها به کارشان مشغول میشوند؛ ولی در ایران متغیر فرهنگی بازتابی از تغییرات سیاسی است، گفت: «کاملا با نظر شما موافقم. اصلا مدیران فرهنگی نباید تابع تغییرات دولتها باشند. چون نمیتوان در درازمدت سرمایهگذاری فکری و برنامهریزی كرد. پس یکسری از رویدادها باید از حوادث سیاسی، بری باشند. همانگونه که هر دولتی بودجه واکسیناسیون را تغییر نمیدهد، برخورد با رویداد فرهنگی فیلم فجر هم باید اينگونه باشد.»
نداشتن مدیر هنری و سفيران قارهای
یکی دیگر از مشکلات جشنواره فیلم فجر وجود هیأت انتخاب آن است. جشنوارههای مطرح دنیا مدیران هنری ثابتي دارند که انتخاب فیلمها را به نمایندگان یا سفیران قارهای خود میسپارند و هریک موظفند فیلمهایی را از پنج قاره جهان انتخاب کنند. در حقیقت جشنواره هنری و سینمایی شأني در حد موزههای بزرگ دنیا دارد. براي مثال موزه لوور در پاریس سالهاست مدیریتي ثابت دارد و اصلا کاری به تغییرات رؤسایجمهوری فرانسه ندارد. توجه به این نکته در هرچه تخصصیتر شدن جشنواره جهانی فیلم فجر کمک می کند.
آیا FIAPF جشنواره را به رسمیت شناخته؟
فدراسیون بینالمللی انجمن تهیهکنندگان فیلم (Fédération Internationale des Associations de Producteurs de Films) سازمانی غیرانتفاعی است و دبیرخانه آن در شهر پاریس قرار دارد که مهمترین مسئولیتش نظارت، تنظیم و کنترل جشنوارههای بینالمللی فیلم در دنیاست. امیر اسفندیاری، معاون امور بینالملل جشنواره، دراينباره گفت: «نکته مهم این است که ما هنوز درخواستی به این کمیته ندادهایم تا آنها ما را به رسمیت بشناسند. البته منظورم این نیست که برای ما این موضوع مهم نیست، بلکه ما با آنها تعامل و دیدار داشتیم و مهم هم هست، اما از آنجا که هدف ویژه ای را دنبال می کنیم ، ميكوشيم جشنواره جهانی فیلم فجر، به جشنوارهای منحصربهفرد تبدیل شود. حتی برخی از جشنوارهای الف دنیا عضو این فدراسیون نیستند. البته دراینباره باید مفصل صحبت کرد».
گلاب آدینه، بازیگر سینما و یکی از داوران بخش «جلوهگاه شرق» این دوره جشنواره، ارزیابی خود را از کیفیت فیلمهای این دوره، چنین بیان کرد: «من فقط درباره داوریها میتوانم نظر بدهم. در این جشنواره هم مانند هر جشنوارهای تعدادی فیلم خیلی خوب، متوسط و زیر متوسط به نمایش درآمد. من خودم فیلمهایی از کشورهاي قرقیزستان، کرهجنوبی و ژاپن را دوست داشتم؛ اما درنهایت با توجه به نظر جمع داوران، تعدادی از فیلمهای مورد علاقهام رأی آورد و تعدادی هم نه؛ اما با توجه به اینکه در ایران در جشنوارههای متعدد بهعنوان داور حضور داشتهام و همینطور فیلمها را درجشنوارههای خارجی دنبال کردهام معتقدم فیلمهای ما در داخل خیلی باکیفیتتر هستند.»
نکته دیگر اينكه در دوره سیوپنجم، رقابت جشنواره ملی و جهانی فیلم فجر حتما هیجان زیادی خواهد داشت . هرچند كه هرکدام اهداف متفاوتی را پیگیری میکنند؛ ولی بااینحال این رقابت میتواند روی برگزاری کیفیت هر دو جشنواره تأثیر بگذارد. ناگفته نماند از یک زاویه کار محمد حیدری از رضا میرکریمی سختتر است، چون تجربه نشان داده جلبكردن نظرات سینماگران داخلی از سوی دولت جاده پرپیچوخمی است که به آسانی
نمیتوان از آن گذر کرد. بهدلیل پیچیدگیهای سازوکار سینمای ایران ، معمولا همگراییها کمتر تحقق پیدا میکند. بهویژه اینکه افرادي با دیدگاههای متنوع و حتی متغیر در سینمای ایران چندان روی خوش نشان نمیدهند که دور یک میز جمع شوند!
و اما مهمترین بخش ارزیابی جشنواره به پیگیری اهداف کلان این جشنوار ه مربوط است که ایدئولوژی این جشنواره بعد از پوستاندازی و احیا چیست؟ طبعا حجتالله ایوبی و رضا میرکریمی باید به این دست سؤالها پاسخ دهند که در هفته آینده به اين موضوع مفصل خواهیم پرداخت.
فرهیختان/با فرح اصولی به بهانه برپایی تازهترین نمایشگا هش
زن در خاورمیانه
آزاده صالحی | سالهاست همدیگر را میشناسیم. از همان زمان که به نسبت امروز جوانتر بودم و تازه کارم را در مطبوعات شروع کرده بودم به خانه سیناییها رفتم و بیتردید اگر اخلاقمداری و انسانیت آنها نبود این دیدارها هرگز ادامه پیدا نمیکرد. فرح اصولی هم یکی از اعضای خانواده سیناییها است که همیشه چه با بهانه و چه بیبهانه ما را پذیرفته است. دیدارهایی که در سالهای گذشته با او انجام دادهام به بهانههای مختلفی بوده است، این بار اما بهانه تازه ما برای انجام یک گفتوگو، نمایشگاه تازه او با مضمونی اجتماعی و بهروز است.
شما در نمایشگاه قبلی یعنی «فضیلت زخمی» که چند ماه پیش برگزار شده، موقعیت زن در خاورمیانه را با پیرنگ مینیاتور دستمایه کار خود قرار دادهاید، حالا باز هم در تدارک برپایی نمایشگاه تازهای هستید، آیا قرار است این نمایشگاه هم حول محور چنین مسائلی شکل بگیرد؟
بله، اتفاقا در این نمایشگاه هم سعی کردهام به مساله زن در خاورمیانه اشاره داشته باشم. عنوان این نمایشگاه را هم از یکی از اشعار فروغ وام گرفتهام، شعر: «گوش کن، وزش ظلمت را میشنوی». در این مجموعه هم روی مساله زنان و جنگ متمرکز هستم. دلیلش هم این است که همیشه بر این باور بودهام، زنان در مقایسه با مردان، بیشتر در جریان جنگها متحمل آسیب میشوند، ضمن اینکه در جنگها به زنان ستم مضاعفی میشود که به مردان نمیشود، مثل آزارهای جنسی یا بدرفتاریهایی مانند فروش زنان به اسارت گرفته شده. طبیعی است که هر یک از ما بهعنوان یک انسان نسبت به چنین رویدادهایی واکنش نشان میدهیم. من هم سعی کردهام نه بهعنوان یک نقاش، که در درجه نخست در جایگاه یک انسان به این مسائل بپردازم، زیرا احساس میکنم چیزهایی که برای زنان در منطقه در حال اتفاق افتادن است به هیچوجه از ما دور نیست. این رنج طوری روح آدم را میخراشد که آدم فکر میکند دارد برای اطرافیانش اتفاق میافتد. منتهی نکتهای که درباره این نمایشگاه وجود دارد، این است که قصد دارم پیش از ایران، این نمایشگاه در یکی از کشورهای اروپایی به معرض نمایش گذاشته شود، چون از طرفی مثل نمایشگاه قبلی من، آثار این نمایشگاه هم بر مبنای نقاشیهای معروف غرب ارائه شده و هم اینکه در حالحاضر یک جور تعامل میان شرق و غرب به وجود آمده است. چندانکه میبینیم شرایط خاورمیانه مثل مساله مهاجرت، امروز تبدیل به یک چالش برای غرب شده است. حالا اینکه غربیها چقدر میتوانند مهاجران خاورمیانه را درک کنند خود مسالهای است که باید به آن پرداخت. طبعا آدمهایی که از سرزمین خودشان سرگردان شدهاند، عصبانی و ناراحت هستند و ناچارا باید خود را با یک کشور، زبان و فرهنگ جدید مطابقت دهند، بنابراین نیازمند درک بالایی هستند در مورد اینکه غرب چطور قرار است اقدام به میزبانی از این آدمها کند. به همین خاطر احساس میکنم نقاشیهای من در این دوره، تلفیق و ترکیبی از فرهنگ غرب و شرق هستند و ترجیح میدهم این مجموعه در هر دو جا؛ یعنی هم در ایران و هم در کشورهای اروپایی به معرض نمایش گذاشته شود.
پس با این تفاسیر میتوان گفت شما در سالهای اخیر با ارائه چنین آثاری تبدیل به یک نقاش اجتماعی شدهاید، یعنی اگر ما پیشتر در مجموعه «حافظ» شاهد آثاری تمثیلی از شما بودهایم که بازتابی از آرمانها و درونیات شما بوده، حالا قرار است در این دو مجموعه آثار رئال و قابل لمستری ببینیم؟
پرداختن به مسائل روز همیشه در من وجود داشته است، ولی امروز پررنگتر شده است. در عینحال سعی کردهام نگاهم نسبت به زنان در مناطق بحرانزده فقط معطوف خاورمیانه نباشد، چون معتقدم در اروپا هم رفتارها با زنان ایدهآل نیست و در دموکراسی هم ستمهای مضاعف به زنان میشود. به همین خاطر فکر میکنم درک این موقعیت برای من بهعنوان یک نقاش زن آسانتر است تا اینکه بخواهم با در نظرگرفتن چنین مضمونی به ارائه اثر بپردازم.
یک سوال هم درباره فروش چنین تابلوهایی دارم. تصور کنید مردم از صبح تا شب در هجمه اخبار جهان و فشارهای رسانهای هستند، حالا شاید مخاطبی که بخواهد آخر هفتهاش را به دیدن یک نمایشگاه نقاشی برود به محض اینکه متوجه شود نمایشگاهی با این موضوع برپا شده، موضع بگیرد و از دیدن چنین نمایشگاهی سر باز بزند. به نظر شما در چنین شرایطی این نمایشگاه از منظر فروش چقدر میتواند با استقبال مواجه شود؟
نمیدانم، زیرا فروش برای من ملاک نبوده است. ضمن اینکه باید این مساله را قبول کنیم که هنر هیچگاه وادی درآمدزایی نبوده است. ولی در پاسخ به سوال شما باید بگویم هر کاری بالاخره جای خودش را پیدا میکند و آدمهایی هستند که با این کارها ارتباط برقرار میکنند، ولی تجربه برگزاری نمایشگاه «فضیلت زخمی» به من ثابت کرده که این آثار هم طرفداران خود را دارد. کمااینکه در آن نمایشگاه مخاطبانی بودهاند که رسما مقابل تابلوها به گریه افتاده و اتفاقا آن کسی که از همه بیشتر گریه کرده دو کار هم را خریده است.
شاید هم برعکس است؛ یعنی مخاطب وقتی از چنین نمایشگاههایی بازدید میکند، با دیدن کارهایی از این دست به این مساله پی میبرد که هنرمند تافته جدابافته از جامعه نیست و خود را نسبت به شنیدن و دیدن وقایع تلخی که در محیط پیرامونش میگذرد ایزوله نکرده، بلکه هنرمندی است که با درد مردم عجین است؟
شاید. با این حال من براساس تجربهای که از نمایشگاه «فضیلت زخمی» به دست آوردهام، متوجه شدهام حتی آن گروه از مخاطبانی که بهشدت تحتتاثیر کارهایم قرار گرفته بودند، اگر بودجهاش را داشتند به خرید آن کارها میپرداختند و در عوض، آن عدهای که این بودجه در اختیارشان بود هم شاید ترجیح میدادند، کارهایی را بخرند که بیمسالهتر باشد.
یک سوال هم درباره مینیاتور داشتم. هنرهای سنتی همیشه موضعگیریهای مختلفی را در هر دورهای تجربه کردهاند. مثلا در حوزه خوشنویسی هنوز هستند کسانی که به یادگیری این هنر به شیوه سنتی پایبندند و عملا هیچ دخل و تصرف و نوآوریای را در این وادی برنمیتابند یا درباره مینیاتور و دیگر هنرهای سنتی نیز به همین شکل بوده است. با این تفاسیر فکر میکنید در حوزه مینیاتور در این سالها بیشتر سنت غالب بوده یا جریانهای مدرن هم توانستهاند تاثیرگذار باشند؟
در مینیاتور معاصری که در حالحاضر شاهد آن هستیم (حالا نمیتوانم مدعی باشم که دقیقا در جریان مینیاتور معاصر هستم). منظورم کارهایی است که در این سالها دیدهام، بهویژه جشنواره تجسمی فجر، به این مساله برخوردهام که تکنیک در اغلب آثار مینیاتور درخشان بوده ولی محتوا و رویکرد قدیمی است. این مولفه در کار بسیاری از هنرمندان جوان این عرصه به چشم میخورد و همین مساله ناراحتم میکند که ای کاش به همان اندازه که این هنرمندان در تکنیک، خلاقیت به خرج دادهاند در محتوا هم چنین باشند. با وجود آنکه انتظار میرود با ورود هنرمندان جوان به عرصه مینیاتور، تغییرات جدی و مهمی صورت بگیرد، اما عملا چنین اتفاقی نیفتاده است، درواقع در شرایط کنونی شاهد اتفاق تازهای در مینیاتور نیستیم و مضامین آثار همان است که در سالهای گذشته هم به این شکل کار شده بود.
در سالهای اخیر بیشتر از شیوههای تلفیقی در هنر تجسمی بهره بردهاید، کما اینکه در نمایشگاه قبلی از اشعار فروغ و شاملو بهره گرفتهاید ولی در حالحاضر برخی بر این باورند که شعر دارد از جریان عادی زندگی خارج میشود و مخاطبان ترجیح میدهند به سمت خواندن شعرهای مینیمال، آن هم در صفحههای اجتماعی بروند. در چنین شرایطی تلفیق شعر با هنری مثل مینیاتور چقدر میتواند از جذابیت برخوردار باشد؟
در ایران در دورهای، شرایط به این شکل بود که چون هنرهایی مثل مجسمهسازی، نقاشی و موسیقی متوقف شده بودند، تمام انرژی، ذهنیت و حتی فلسفه ما به سمت شعر میرفت و بر آن متمرکز میشد. کما اینکه اگر ملتی بخواهد درباره ایرانیان بیشتر بداند باید آن را در شعرهایمان جستوجو کند، ضمن اینکه ما شاعران بینظیری داریم که هر کدام به لحاظ طرز تفکر با دیگری تفاوت دارند و هر یک نماینده یک تفکر هستند. وقتی شعر اینقدر با تاریخ کشور ما عجین شده طبیعی است که نمیتوان آن را نادیده گرفت. البته اگر بخواهم صادقانه حرف بزنم باید بگویم شناخت درستی از شاعران امروز ندارم. هر وقت صحبت از شعر میشود شعر شاعران دهه چهل و اشعار شاعران قدیمی ایران را میخوانم، زیرا احساس میکنم در شرایط کنونی هنوز شاعری نیست که روی من اثری را که شعر آن شاعران داشته، بگذارد یا شاعر زنی مثل فروغ که اینقدر اشعارش بر من تاثیرگذار باشد، هنوز ندیدهام. با این تفاسیر نمیشود گفت شعر دارد از حافظه تاریخی ما حذف میشود؛ شعر همواره درلابهلای زندگی ما جریان داشته و دارد، حالا شاید به فراخور شرایط اجتماعی در دورههایی، کمرنگ و پررنگ شده است.
قدس/گفت و گو با جواد ارشاد کارگردان سریال «دوردستها»
باند بازی در تلویزیون را نه رد می کنم نه تأیید
قدس آنلاین/ تکتم بهاردوست: این شب ها شبکه یک سیما میزبان پخش سریال «دوردستها» به کارگردانی جواد ارشاد و تهیه کنندگی فریبا توکلی محصول مشترک شبکه یک سیما و سازمان ملی استاندارد است.
این سریال بعد از سریالهای «ستاره حیات»،«چراغی در شب»،« یکی بود یکی نبود» و... پنجمین تجربه کارگردانی ارشاد است که به منظور آشنایی هر چه بیشتر جامعه باید با مشکلات ناشی از عدم رعایت استانداردها تدارک دیده شده است.به این انگیزه با این کارگردان به گفتگو نشسته ایم که می خوانید:
آیا سریال «دوردستها»یک کار سفارشی است؟
کارها کلاً در تلویزیون سفارشی است.منتها اگر منظورتان مشارکت است بله با مشارکت سازمان ملی استاندارد ساخته شده است.
این سفارشی بودن معمولاً همیشه مساوی است با اعمال نظراتی که
میتواند دست نویسنده و کارگردان را در اجرا ببندد.
متأسفانه ما کلاً در بحث سریال سازی به لحاظ اکشن مشکلات و
محدودیتهایی داریم ولی به هر جهت این کار به این شکل بودکه سازمان مشارکت دهنده اظهار علاقه کرد و
میخواست که در رسانه ملی فرهنگ سازی کند و از ما هم مثل خیلی دیگر خواسته شد که طرحی را برای این منظور ارایه دهیم و چون طرح داستان ما با
خواستههای سازمان ذی ربط هم خوانی داشت از بین طرح های دیگر انتخاب شد. در همه این نوع کارها طبیعی است که سازمان سفارش دهنده بخواهد که مسایل و دغدغه هایش گفته شود.حالا گاهی می خواهند که این مسایل مستقیم گفته شود که معمولا حداقل برای خود من این خواسته خیلی جذاب نیست ودر این کار هم سعی کردیم که دوستان در سازمان ملی استاندارد را مجاب کنیم که پیامها به صورت مستقیم بیان نشود.
از شکلگیری و ایده اولیه فیلمنامه این سریال بگویید.
طرح اولیه ای که من به سازمان ملی استاندارد ارایه دادم فیلمنامه ای بود به نام «یگانه» که با سه ماه کار تحقیقاتی مداوم طراحی و ارایه شد.چون من باید به روح کار استاندارد می رسیدم تا بتوانم آن را به مخاطب نشان بدهم که خوشبختانه همین قضیه خواست سازمان ملی استاندارد هم بود. بعد از اینکه طرح تأیید شد سمانه نامداری به عنوان نویسنده پیچش های دراماتیکی به داستان اضافه کرد و کار شروع شد.
کار برای خود شما چه ویژگیهایی داشت؟
یک کارنمایشی دراماتیک خوبی بود که جای مانور خیلی خوبی داشت و به دیدگاهای حرفه ای من نزدیک بود و من می توانستم نقطه نظرهای خودم را از نظر هستی شناسی مطرح کنم و از همه مهمتر بحث قداست کار هم در این اثر مطرح بود.بحثی که متأسفانه درآثار نمایشی ما کم است.
بازیگران چهرهای در این کار حضور دارند.چگونه به زوج فاطمه گودرزی و دانیال حکیمی رسیدید.چگونه نقش اول را به یک بازیگر تازهکار واگذارکردید؟
بازیگران حرفه ای کار جزو کاندیداهای ما بودند که با توجه به قصه بهترین گزینه ها محسوب می شدند البته برای نقش خانم گودرزی کاندیداهای دیگری مثل هنگامه قاضیانی یا پریوش نظریه را داشتم ولی به هر جهت با توجه به ویژگیهای نقش فاطمه گودرزی انتخاب شد. ولی در خصوص نقش یگانه باید بگویم که ونوس کانلی پیش از این در فیلم سینمایی «آمدن احمد» بازی کرده بود و توسط مدیر تصویر برداری که قبلا با ایشان همکاری داشتند معرفی شدند.
با توجه به اینکه تلویزیون الان خیلی مورد اقبال مردم نیست چه تمهیداتی اندیشیدید که مردم را پای این سریال بنشانید؟
برای هر کار باید یکسری پارامترهایی داشته باشیم که همانا یکی از این فاکتورها یک قصه خوب است و بعد از آن یک قصه نویس خوب.دیگر اینکه شیوه کارگردانی است که با استفاده از یکسری شگردها که همه دارند بیننده را جذب کنیم.و از همه مهمتر سرمایه گذاری است چون به هر جهت فیلمسازی و سریال سازی یک نوع صنعت است. ما باید در ژانرهای مختلف از جمله موضوع فرهنگی که دغدغه مردم هست سرمایه گذاری کنیم.و من فکر می کنم همه این اتفاقات در این سریال افتاده است.
برخی از دوستان شما بر این اعتقادند که فعلا تلویزیون در دست تعداد محدودی است و با باند بازی اداره می شود.
در این قضیه پارامترهای زیادی دخیل است و من خیلی به روشنی نمی توانم در این خصوص صحبت کنم ولی به هر جهت نه می توانم این صحبت را رد کنم و نه قبولش کنم.اما اینکه ما اصولا قبیله ای فکر می کنیم و قبیله ای عمل
میکنیم شکی نیست.
چند ماهی است که مرکز گسترش فیلمنامه نویسی فعالیتش را آغاز کرده است نظرتان درخصوص عملکرد و کارایی این مرکز چیست؟
خیلی خوب است .این کار باید سالها قبل انجام می شد.چون یکی از مشکلات ما همیشه این بوده که فیلمنامه می رود تصویب می شود ولی در طول کار نظراتی می آید که ما مجبوریم اعمال کنیم و این قضیه به بدنه کار لطمه می زند. منتها اگر اتاق فکری باشد که اگر فیلمنامه ای که طرح اولیه اش تصویب می شود از نظرات مختلف کارشناسی بشود و در نهایت تغییر نکند، نتیجه خوبی خواهیم دید.
وطن امروز/نادر طالبزاده: امسال بعد بینالمللی جشنواره «عمار» گستره بیشتری دارد
دبیر جشنواره «عمار» ضمن اعلام اینکه این جشنواره امسال در بخش بینالملل برنامههای جدیتری دارد، برگزاری سیوچهارمین جشنواره جهانی فیلم فجر را موفق دانست. به گزارش مهر، نادر طالبزاده گفت: امسال بعد بینالمللی جشنواره «عمار» گستره بیشتری دارد. باید آثار امسال بخش ایران را برای مخاطب خارجی زیرنویس ارائه کرد. این آثار میتواند نوعی ایرانشناسی باشد و مخاطب خارجی از فیلمهای «عمار» مسائل زیادی را یاد میگیرد. اگر یک آمریکایی یا یک محقق غربی بخواهد اطلاعاتی درباره ایران داشته باشد بسیار خوب است که این فیلمها را ببیند، چراکه «عمار» دغدغههایی را بیان میکند که در هیچ کتابی پیدا نمیشود. طالبزاده همچنین در بخشی از سخنان خود درباره سیوچهارمین جشنواره جهانی فجر بیان کرد: جشنواره بسیار متفاوت از جشنوارههای فجری که من تاکنون دیدم برگزار شد و من باید به آقای میرکریمی تبریک بگویم. یک ویژگی جشنواره امسال لوکیشن بود، در فیلمسازی مکان باید درست باشد به همین دلیل است که از کلمه لوکیشن استفاده میشود. اگر مکان درست نباشد فیلم هم درنمیآید؛ گویی که مکان یک شخص یا دیالوگ است و من از میرکریمی پرسیدم که اصلا چطور اینجا را پیدا کرده است. گفتههای تحسینکننده طالبزاده درباره مکان برگزاری جشنواره جهانی فجر در حالی است که زمزمههایی برای برگزاری دوره سیوپنجم این جشنواره در مجموعه قابل توجه و ارزنده «چهارسو» وجود دارد.
وطن امروز/پاسخ تند پرویز پرستویی به منتقد و مجری برنامه «هفت»
بروید دنبال کافیشاپتان!
به دنبال گفتههای نامناسب منتقد و مجری برنامه تلویزیونی «هفت» در یکی از نشریات نسبت به بازی پرویز پرستویی در فیلم سینمایی «بادیگارد»، این بازیگر برجسته پاسخی تند را نثار آنها کرد و گفت: بعد از مراسم اسکار دیدم آقای فراستی گفت اسکار بیشتر حق خرس فیلم «از گور برخاسته» بود تا دی کاپریو! این آدم چه میگوید؟ آخر باسواد، با شعور! این چه حرفی است؟ تو یک خرس را با بازیگر مقایسه میکنی؟ چرا؟ پس چه کسی را قبول دارید شما؟ بروید دنبال کافیشاپتان بهتر است. من برای مدیر رسانه متاسفم. برای این برنامهها پول هزینه میشود ولی بازخورد و اثرگذاریاش چیست؟ پرستویی در ادامه پاسخ محکمی هم به فیلمساز قدیمی کشور داد که به دنبال ایجاد حاشیههایی در برنامه هفتگی خود است. پرستویی در این باره گفت: آقای افخمی! شما که آنقدر طنازی و بدترین بازی را در تلویزیون میکنی کجا توانستهای تماشاچی را بخندانی؟ کدام فیلم طنز را داشتهای؟ من میگویم فرزند صبح؛ چون یک کار طنز خوب بود و واقعا تماشاچی همه آن را هو کردند! تا به حال نشده بدترین کارها را هم تماشاگران تا این حد هو کنند. بعدش هم خدا را شکر که آرشیو کاملی در تمام این سالها وجود دارد. اگر یک نفر یک جا جملهای از من پیدا کرد که ادعا کردهام بازیگرم، بازیگری را کنار میگذارم. آنقدر این جمله را گفتهام از آن بدم میآید که من در هر کاری کیلومترم را صفر میکنم و فکر میکنم اولین و آخرین کارم است.