آرمان، آفتاب یزد، ابتکار، اعتماد، افکار، اطلاعات، ایران، تفاهم، جام جم، جوان، جمهوری اسلامی، حمایت، خراسان، راه مردم، حمایت، روزان، رویش ملت، سیاست روز، شرق، شهروند، قانون، قدس، کیهان، مردم سالاری، وطن امروز و همشهری روزنامه هایی هستند که روزانه به آنها پرداخته و سعی می کنیم گلچینی از بهترین های آنها را در یک سبد فرهنگی به خدمت شما عرضه کنیم.
گروه فرهنگی- امروزه رسانهای نیست که فعالیت داشته باشد و به مقولات فرهنگی توجهی نکند. چه اینکه فرهنگ و رسانه دو روی یک سکه بوده و اصلاً نمیتوان دم از کار رسانه ای زد ولی مقولات فرهنگی را نادیده گرفت. در این شرایط، یکی از مهمترین رسانههایی که از قدیم الایام و به طور مدام، موضوعات فرهنگی را مورد بررسی قرار داده است، روزنامهها بودند. تا جایی که بعید است تا امروز روزنامه منتشر شده باشد که هیچ بهره ای از فرهنگ نبرده باشد.
به گزارش بولتن نیوز، در روزگار ما نیز روزنامه های موجود با گرایشات سیاسی و فکری گوناگون، دست به این کار زده و در قالبهای مختلف، به مسائل فرهنگی می پردازند. اما نکته اینجاست که این همه تولیدات فرهنگی منتشر شده در روزنامهها برای دیده شدن پا به این جهان گذاشته اند. به عبارت دیگر، مطلبی که دیده نشود گویی اصلاً تولید نشده است. اما آیا با حجم انبوه سایتها و مجلات و روزنامهها و رسانههای مختلف دیگری که وجود دارد، میتوان به همه آنها پرداخت و مطالب شان را از نظر گذراند؟ جواب معلوم است …

به همین دلیل ما در بولتن نیوز سعی کردهایم تا از این به بعد و در قالب صفحه«فرهنگ در رسانه»به بازخوانی و بازنشر اصلیترین مطالب فرهنگی روزنامهها بپردازیم. به عبارت دیگر، «فرهنگ در رسانه»تلاشی است برای تبلور روزانه تراوشات فرهنگی روزنامه های کشور. تا به این طریق، حداقل اصلیترین مقولات فرهنگی که در روزنامهها منتشر شده است، توسط مخاطبین دیده شود. البته ما از همین جا، دست همکاری خود را به سمت همگان دراز کرده و از همه کسانی که تمایل دارند به انحای مختلف در این زمینه به ما کمک کنند، دعوت میکنیم تا در کنار ما، به ارتقای صفحه«فرهنگ در رسانه»کمک کنند.
آرمان، آفتاب یزد، ابتکار، اعتماد، افکار، اطلاعات، ایران، تفاهم، جام جم، جوان، جمهوری اسلامی، حمایت، خراسان، راه مردم، حمایت، روزان، رویش ملت، سیاست روز، شرق، شهروند، قانون، قدس، کیهان، مردم سالاری، وطن امروز و همشهری روزنامه هایی هستند که روزانه به آنها پرداخته و سعی می کنیم گلچینی از بهترین های آنها را در یک سبد فرهنگی به خدمت شما عرضه کنیم.
***
آرمان/سینمای ایران تنبل شده است
سیدضیاء الدین دری کارگردان مطرح سینما و تلویزیون که چندی پیش پروانه ساخت فیلم «پهلوان خشمگین» را از سوی سازمان سینمایی دریافت کرد در رابطه با وضعیت تولید این اثر گفت: به دلیل عدم تأمین سرمایه لازم امکان ساخت این اثر سینمایی فعلا فراهم نیست و من در حال رایزنی با سرمایهگذاران بخش دولتی و خصوصی برای تولید این فیلم هستم.کارگردان سریال تلویزیونی «کلاه پهلوی» در گفتوگو با سینماپرس افزود: فراهم کردن امکانات برای فیلمسازانی مثل من در تمامی دوره های مدیریتی سخت بوده است چرا که ما به سمت تولید فیلم های ساده نرفته ایم و همواره تلاش کرده ایم تا به جزئیات فیلم ها توجه ویژه ای داشته باشیم. وی سپس با اشاره به اینکه در زمانهای که فیلمهای سنگینی مانند «چ»، «رستاخیز»، «ملک سلیمان» و... در سینما ساخته میشوند نباید از عدم وجود امکانات گلایه کرد اظهار داشت: در زمانهای سینمای ایران امکان تولید فیلمهای «بیگ پروداکشن» را نداشت اما خوشبختانه این شرایط در حال حاضر فراهم شده است و ما نباید با تولید فیلمهای سادهانگارانه خودمان را به عقب برانیم. دری در ادامه این گفتوگو تصریح کرد: سینمای ایران در حال حاضر به سمت تنبلی پیش رفته و یکی از دلایل اصلی آن این است که فیلمسازان در فیلمهایشان به جزئیات هیچ توجهی ندارند و به همین دلیل است که مردم از فیلمهای آنها استقبالی نمی کنند چون مخاطبان امروزی بسیار فهیم هستند و به خوبی متوجه میشوند که برای چه فیلمی زمان و بودجه لازم صرف شده و برای چه فیلمی صرف نشده است.کارگردان فیلم سینمایی «لژیون» تأکید کرد: من هیچ گاه از فیلمهای تاریخی و «بیگ پروداکشن» ترسی ندارم و برخلاف عده ای که معتقد هستند ورود برای تولید این آثار هزینه های گزافی را طلب می کند معتقدم که لزوما تولید فیلم های تاریخی همراه با صرف هزینههای کلان نیست به نحوی که فیلم «پهلوان خشمگین» نهایتا بودجه تولیدش زیر ۲ میلیارد تومان خواهد بود.کارگردان سریال تلویزیونی «کیف انگلیسی» ادامه داد: «پهلوان خشمگین» به هیچ عنوان فیلمی سیاسی نیست و داستان آن در مورد یک پهلوان کشتی است که به دلیل حسد برخی اطرافیانش درگیر ماجراهای پیچیده ای می شود و آنچه ما سعی داریم این است که اثری آموزنده و جذاب را بسازیم.وی در پاسخ به این سوأل که این اثر در مورد زندگی «جهان پهلوان تختی» ساخته می شود گفت: ما امثال تختی را در کشورمان زیاد داشتیم و این فیلم هرچند که در همان دوران اوج زنده یاد تختی روایت می شود اما مرتبط با او نیست و داستان تراژیک واقعی زندگی یکی دیگر از پهلوانان ایران زمین را روایت می کند. داستان این فیلم در دهه ۲۰ و ۳۰ شمسی می گذرد و امیدوارم که مخاطبان از آن استقبال کنند.دری در خاتمه این گفتوگو افزود: «پهلوان خشمگین» قطعا به جشنواره فیلم فجر نخواهد رسید و من جزو فیلمسازانی نیستم که بخواهم از کیفیت فیلمم کم کرده و آن را به جشنواره فجر برسانم؛ آنچه برای من حائز اهمیت است اینکه بتوانم وقت خوبی برای تولید فیلمم صرف کنم و اثر خوبی را به عنوان یک خوراک فرهنگی برای مخاطبان جلوی دوربین ببرم که بتواند آن ها را مجددا به سمت سالن های سینما بکشاند؛ ذکر این نکته را نیز ضروری می دانم که فیلم هایی که تاکنون روند تولیدی شان را آغاز نکرده اند اگر بخواهند به جشنواره برسند قطعا کیفیت لازم را نخواهند داشت.
آرمان/نقشهای مثبت من دیده نشد
شهرام عبدلی فارغالتحصیل رشته ادبیات است که از نوجوانی کار تئاتر را آغاز کرده و به فعالیتهای هنری خود در تئاتر و تلویزیون پرداخته است. بازیگر بیحاشیهای که حضور او را در سریال «خط قرمز» در نقش «بابک» با اینکه سالهاست از این سریال گذشته مردم آن را به یاد دارند. گفت و گوی وی با باشگاه خبرنگاران جوان در ادامه می آید
کودکی شما چگونه گذشت؟

کودکی من در محله جوادیه (قلعه مرغی) گذشت. مدرسه «یاران امام» میرفتم. بچه شیطونی بودم. صبح تا شب فوتبال و هفت سنگ بازی میکردیم. تا 13 سالگی در محله قلعه مرغی بودیم و بعد از آن محله رفتیم.
شروع فعالیت هنری شما؟
در سال اول ابتدایی در گروه تئاتر مدرسه بودم، به کمک مربی پرورشی برای دهه فجر تئاتر اجرا میکردیم. معلم ورزشم جرقه حضور در گروه تئاتر مدرسه را برایم رقم زد، چرا که آقای رضایی که خیلی دوست دارم او را ببینم، از دو ساعت کلاس ورزش که یک ساعت و نیم آن به ورزش کردن میگذشت، در نیم ساعت آخر یک قصه تعریف میکرد و به ما میگفت آن را به صورت نمایش اجرا کنید.
خود شما هم به هنر علاقه داشتید؟
من از بچگی در اکثر مهمانیها تقلید اطرافیان را میکردم و به همین خاطر رفته رفته به بازیگری علاقهمند شدم.
شروع کار شما از چه زمانی بود؟
جزو اولین نفراتی بودم که در 15 سالگی در فرهنگسرای بهمن کلاس تئاتر ثبتنام کردم.
نظر خانواده درباره حضور شما در عرصه هنر چه بود؟
پدرم به شدت به سینما علاقهمند بود و جزو کسانی بود که به سینما میرفت و مخالف حضور من در عرصه هنر نبود.
اولین حضور جدی در عرصه تئاتر؟
تله تئاتر «رستم و سهراب» رسول نجفیان را بازی کردم. بعد در مجموعه «صدایم کن» و «جوان امروز» بازی داشتم.
نقطه عطف بازی شما سریال «خط قرمز» بود؟
بله، صد در صد نقطه عطفی در بازیگری من بود.
از پیشنهاد بازی در این سریال برایمان بگویید؟
بعد از یک هفته که مریض شده بودم، برای پیادهروی از خانه خارج شدم. آن موقع محمود معظمی دستیار قاسم جعفری بود. با من تماس گرفت که در دفتر پروژه حضور پیدا کنم. برای نقش بابک خیلیها کاندیدا شده بودند. با حال مریضی که داشتم آقای جعفری گفت دورخوانی داشته باشیم. با توجه به اینکه تئاترهای من را دیده بودند، برای حضور در سریال پذیرفته شدم.
دلیل ماندگاری سریال «خط قرمز»؟
قصه متفاوت، لوکیشن متفاوت و نسل جدید بازیگری که در این سریال حضور داشتند.
خاطرهای از سریال «خط قرمز» دارید؟
خاطره زیادی در این سریال دارم. چرا که همه تازهکار بودیم. صمیمیت فراوانی داشتیم و همه در یک ویلا زندگی میکردیم. البته من و شهرام حقیقت دوست و رضا امامی از تئاتر همدیگر را میشناختیم.
شما با نقشآفرینی منفی شناخته شدید؟
زمانی که از عهده یک نقش بر میآیی، کارگردانان هم دوباره همان نقش را به شما پیشنهاد میدهند. بالای 30 نقش مثبت بازی کردم اما دیده نشده است.
ماندگاری نقش منفی در ذهن مخاطب دلیلش چیست؟
ذات نقش منفی در دیده شدن آن است. چرا که خلاف جهت آب حرکت میکند، به همین دلیل جذابتر است. شاید در لحظه تماشاگر از آن خوشش نیاید اما آن را فراموش نمیکند.
مردم هنوز هم پیگیر «خط قرمز» هستند؟
بله. همیشه نقش اولی را که بازی میکنید در ذهن مردم میماند.
تئاتر بازی میکنید؟
حداقل سالی یک بار تئاتر بازی میکنم. تئاتر را نمیتوان فراموش کرد؛ چرا که خانه اول و آخر ماست.
از حضور در سریالهای تاریخی برایمان بگویید؟
در فیلمهای تاریخی «سالهای مشروطه» را دوست دارم که نقش محمدعلی شاه را بازی کردم. نقشی که خودم خیلی دوست داشتم اما مردم حضورم در سریال «طفلان مسلم» را دوست دارند. اصولا کارهای تاریخی را دوست دارم. با توجه به جنس صدا و نوع چهرهام باید بیشتر در کارهای تاریخی حضور پیدا کنم اما اینطور نیست.

اجرا در برنامه مستند چگونه بود؟
حدود 15 برنامه در مستند (چمدون) حضور داشتم. به دلیل پشتوانه تحصیلات ادبی دوستان لطف داشتند گفتند میتوانم اجرا کنم که خداروشکر ناموفق هم نبود.
اجرا سخت است یا بازیگری؟
بازیگری سختتر است؛ زیرا انسانی جدید را باید بازی کنی.
حضور در «معمای شاه» با آقای ورزی چگونه بود؟
نقش «استالین» رهبر بزرگ شوروی و نقش «منوچهر» که وارد سیاست میشود، را بازی میکنم. با آقای ورزی سه همکاری داشتم. احترام خاصی برای او قائل هستم، آدم باشخصیتی است.
تلویزیون یا سینما؟
فیلمنامه و کیفیت کار مهم است. حضور در سینما و تلویزیون برایم فرقی ندارد، مهم نقش خوب است.
به موسیقی علاقه دارید؟
شنونده حرفهای موسیقی هستم؛ گلپایگانی، شجریان، فرهاد و...
مطالعه چطور؟
آدمها برای من به دو بخش تقسیم میشوند. آنهایی که کتاب میخوانند و آنهایی که نمیخوانند. مطالعه ارزشمندترین کار برای من است، روزی 4 و 5 روزنامه و مجله ادبی همچنین کتاب فلسفه، ادبیات، سینما میخوانم.
در تئاتر کارهای خوبی داشتید؟
در تئاتر پرونده درخشان و نقطه ضعیفی ندارم. شاگرد استاد سمندریان بودم. با داوود رشیدی، مرزبان و دکتر رفیعی کار کردم. تئاتر را خیلی دوست دارم.
بهترین خاطره شما از دوران کاری؟
بهترین خاطرات من بعد از حضور در سریال «خط قرمز» بود که به یک مجله دعوت شدم و یکسری از بچهها دنبال من بودند. تازه دو قسمت از سریال پخش شده بود، خیلی برایم جالب بود.
ویژگی زندگی شما؟
در زندگی خیلی اهل حاشیه نیستم. اهل باج دادن و تملقگویی هم نیستم. خیلی جاها به ضررم تمام شده اما اینطوری زندگی کردن برایم راحتتر است.
علاقهمند به کارگردانی هستید؟
دوست دارم فیلم بسازم اما نه با هر شرایطی فیلمساز شوم که اسپانسر برایم بازیگر و قصه را انتخاب کند.
درفضای مجازی حضور دارید؟ نظرتون از حضور بازیگران در این فضا را بگویید؟
در اینستاگرام صفحه دارم. به نظرم اینستاگرام مانند یک مجله برای یک بازیگر است. بازیگر میتواند از خودش مطلب و عکس منتشر کند. نمیتوانیم از دنیای مجازی استفاده نکنیم اما این هم خوب نیست که همه وقت خود را بگذاریم و مطالعه نداشته باشیم و نگران لایکهامون باشیم.
اعتماد/هشتمين هفت نگاه كار خود را آغاز كرد
تحقق شعار هر خانه ايراني يك اثر هنري
جمعهاي كه گذشت، هشتمين دوره نمايشگاه هفتنگاه در فرهنگسراي نياوران كار خود را شروع كرد. براي افتتاح اين نمايشگاه، علي مرادخاني، احمد مسجدجامعي، عليرضا سميعآذر و بسياري از هنرمندان آمده بودند از علي شيرازي، بابك اطميناني، تاها بهبهاني، پرييوش گنجي تا بسياري ديگر. آثار از صد هزار تومان شروع ميشد تا اثري از «سهراب سپهري» كه مثل هميشه گرانترين اثر هشتمين دوره هفت نگاه بود. اين دوره هفت نگاه، با اتفاق جديدي همراه است و آن ارايه نقاشي قهوهخانهاي است. از حسين قولرآغاسي گرفته تا محمد مدبر، حسين همداني، احمد خليلي و غيره؛ به همين خاطر است كه «علي مرادخاني» معاون هنري وزارت فرهنگ وارشاداسلامي در اين باره ميگويد: «با توجه به تنوع آثاري كه از نسلهاي مختلف جمع آوري شده اين نمايشگاه نه فقط براي افراد متخصص بلكه براي مردم عادي هم بسيار ديدني است. به نظر من اگر توريسم در كشور ما رواج پيدا كند براي بازديدكننده خارجي هم ديدار چنين مجموعهاي خيلي جالب است و گوياي گستره وسيع زاويه نگاههاي هنري در ايران است؛ من به صرافت افتادم كه وقتي چنين نمايشگاههايي برگزار ميشود با كساني كه در حوزه توريسم كار ميكنند ارتباط برقرار كنيم تا از اين امكان استفاده كنيم.»

او اما به همان نكتهاي اشاره كرد كه بسياري از هنرمندان ايراني در اين سالها به آن اشاره دارند، استمرار در كارهاي فرهنگي و حالا خوشبختانه «هفت نگاه» توانسته است به اين مهم نايل آيد. آنها سالها پيش، كارشان را با اين شعار شروع كردند كه «هر خانه ايراني، يك اثر هنري» و حالا به نظر ميرسد كه كم و بيش توانستهاند به آن خواسته خود جامه عمل بپوشانند و مهمتر از آن در كنار ديگر حراجهاي هنري، وابستگي هنرمندان عرصه تجسمي را به كمكهاي دولتي از بين ببرند. در نمايشگاه امسال بيش از ٣٨٠ اثر روي ديوار گالري فرهنگسراي نياوران رفته است و با فروش هر اثر آن را از روي ديوار برميدارند تا اثري ديگر از همان هنرمند جايگزين شود. در هفت نگاه امسال نامهاي بزرگي مانند سهراب سپهري، ژازه تباتبايي، فريده لاشايي، ايرج زند، هانيبال الخاص، محمد علي ترقي جاه، محمد مدبر، قولر آغاسي، بلوكي فر، سيد محمد احصايي، نصراله افجهاي، علي شيرازي، جليل رسولي، يداله كابلي، صداقت جباري، پروانه اعتمادي، پري يوش گنجي، گيزلا سينايي، فرح اصولي، عنايتالله نظري نوري، يعقوب عمامه پيچ، تاها بهبهاني، نصرتالله مسلميان، شهره مهران، محبعلي، احمد نادعليان، حسين علي ذابحي، محمد ابراهيم جعفري، ابراهيم حقيقي و... در كنار جوانترهايي مانند مريم درويش، بهنوش فروتن، گلناز قديري، حسين چراغچي، عليرضا سعادتمند، امير سقراطي، رايكا ميلانيان، شمسالدين غازي، ساناز دزفوليان، روشنا رستمي، كيوان بيرانوند، زهرا شفيع، ندا معين افشاري، نازيلا مقدم و... قرار گرفته است. هفت نگاه تا ششم آذرماه همه روزه در فرهنگسراي نياوران واقع در انتهاي پاسداران، روبهروي پارك نياوران داير است. يداله كابلي، هنرمند خوشنويس كه با اشتياق به تماشاي آثار مشغول بود، گفت: «در ميان صدها اثر هنري قرار دارم كه هركدام ناشي از يك نگاه عميق و ژرف است و به نگاه مشتاق كساني كه اينجا آمدهاند باعث اعتبار بخشيدن به نمايشگاه است. فكر ميكنم دنياي هنر زماني ميتواند اعتبار پيدا كند كه جوانها به پيرها نگاه كنند و پيرها به اميد اينكه بتوانند الگويي براي جوانها باشند همچنان دستگير نسل جوان باشند. جواناني پويا و فعال و با استعداد در اين كشور هستند و من خيلي خوشحالم بعد از دو سال امشب در جمع اين سيل خروشان زيبايي حضور دارم.»
كابلي در مورد نقش اقتصادي اين نمايشگاه گفت: «هنرمند وقتي در خلوت و تنهايي خود مشغول كار است اگر پشت تلاش خود علاقهمندان آثارش را نبيند اصلا دست و دلش به كار نميرود. ولي شرايط اقتصادي كشور ما طوري شده است كه هنرمند اگر بخواهد بهاي كار خودش را با توجه به مشكلات اقتصادي عرضه كند، مردم علاقهمند هنر از داشتن آن آثار محروم ميشوند. با توجه به رقابتهاي ناسالمي كه در دنياي هنر امروز حاكم است همه مجبور ميشوند كارهاي خود را با قيمتهاي كاذب عرضه كنند. در حالي كه اگر كساني باشند كه مولفهاي به نام خريد و فروش را مديريت كنند هم هنرمند ميتواند آثار خود را عرضه كند و هم قيمت مناسبي وجود دارد كه مردم بتوانند اثر را بخرند.»
آريا اقبال – مدير گالري آريا- كه در سال ٧٠ داير شده است:
در چند سال اخير كه از برگزاري نمايشگاه هفت نگاه ميگذرد، دستاوردهاي بسياري براي گالريداران و هنردوستان به وجود آمده است. يكي از مهمترين دستاوردهاي اين نمايشگاه، اين است كه با وجود فضاي رقابتي و گاهي ناسالم كه ميان برخي گالريداران وجود دارد، مديران اين گالريها به مدت هشت سال است كه در كنار هم و در محيطي صميمي حضور يافتهاند و بدون هيچ مشكلي به برگزاري چنين نمايشگاه بزرگي ميپردازند كه بدون شك ثمرات بسياري براي هنرهاي تجسمي ايران داشته است. از سوي ديگر هر چند هيچ ادعايي براي برگزاري اكسپو در ايران نداريم؛ اما هفت نگاه تا حدودي توانسته جاي خالي اكسپوي آثار هنري را در كشور پر كند. در هيچ كدام از فروشهاي آثار هنري كشور، اين تعداد هنرمند در يك نمايشگاه به نمايش آثارشان نميپردازند و اين اتفاق تنها سالي يك بار توسط هفت نگاه اتفاق ميافتد. يكي ديگر از ويژگيهاي اين نمايشگاه تنوع آثار و قيمت است. از اين رو براي هر خريداري با هر سليقه و بودجهاي اثر هنري ارزندهاي وجود دارد. آثاري كه در اين نمايشگاه عرضه ميشود از ٢٠٠ هزار تومان تا يك ميليارد و ٢٠٠ تا ٣٠٠ ميليون تومان به فروش ميرسد.
به همين خاطر است كه بهطور حتم در صورتي كه خريدار تمايل داشته باشد برگزاركنندگان ميتوانند نسبت به سليقه و بودجه خريدار تابلوي مناسبي را به او پيشنهاد دهند. به نظر من با توجه به اينكه هر سال تلاش داريم تا نمايشگاه هفت نگاه را با كيفيتي بالاتر به نمايش بگذاريم بر اين اساس فروش بسيار خوبي را براي نمايشگاه امسال پيشبيني ميكنم.

الهه جواهري – مدير گالري جواهر كه در سال ١٣٧٧ داير شده است:
اين فروش بزرگ در سال تنها يك بار برگزار ميشود و به قدري موفق بوده كه هر سال با نزديك شدن به برگزاري اين نمايشگاه، خريداران و هنردوستان پيگير زمان برگزاري آن ميشوند. يكي از ويژگيهاي برگزاري اين نمايشگاه اين است كه طيف وسيعتري از خريداران به اين نمايشگاه مراجعه ميكنند و اين در حالي است كه همواره در طول سال تنها گروه مشخصي در گالريها حضور پيدا ميكنند و ضمن بازديد از آثار هنري به خريد آن ميپردازند؛ اما در اين نمايشگاه با كساني روبهرو ميشويم كه تا به حال آنها را نديدهايم و وقتي با آنها صحبت ميكنيم تازه متوجه ميشويم كه اين افراد براي اولين بار است كه اقدام به خريد اثر هنري كردهاند و تنها از طريق رسانهها يا جرايد متوجه برگزاري اين نمايشگاه شدهاند. در واقع گروه كوچك در اين فضا تبديل به گروه بزرگي از دوستداران هنر و آثار هنري ميشود. از سوي ديگر در اين نمايشگاه از كلكسيوندار تا خريداراني كه تنها براي دكوراسيون منزلشان به دنبال آثار هنري هستند گردهم جمع ميشوند و از اين آثار ديدن ميكنند. با اين وجود اينكه خريدار، آثار كدام هنرمند را خريداري كند بسته به بودجه و سليقهاش متفاوت است، در اين زمينه گالريداران تنها ميتوانند اين افراد را راهنمايي كنند نه اينكه بر فرد خاصي تاكيد داشته باشند. در اين نمايشگاه بيش از ٤٠٠ اثر از ٣٠٠هنرمند به روي ديوار ميرود كه به مرور با فروش اين آثار، تابلوهاي هنري جديد جايگزين ميشود. البته امسال نسبت به دورههاي قبل هنرمندان مطرح بيشتري حضور پيدا كردهاند كه در نوع خود جالب است.
ليلي گلستان - مدير گالري گلستان كه در سال ٦٧ تاسيس شده است:
برگزاري نمايشگاه هفت نگاه كمك بسياري به اقتصاد هنر كرده است به طوري كه در اين نمايشگاه تمام قشرهاي جامعه توانستند به خريد آثار هنري بپردازند. اين روند باعث جلب نظر بسياري از شهروندان به هنرهاي تجسمي شده است به طوري كه اكنون پس از گذشت هفت سال از برگزاري نمايشگاه هفت نگاه شاهد استقبال عامه مردم در فرهنگسراي نياوران هستيم. در برگزاري اين نمايشگاه شاهد حضور كساني هستيم كه شايد براي اولين بار در چنين محيطي حضور پيدا كردهاند. همين افراد به مرور بخشي از آخر هفتههايشان را هم به تماشاي آثار هنري اختصاص ميدهند. از طرف ديگر قرار گرفتن اين تعداد اثر هنري برگزيده در كنار هم بسيار دلپذير است و افراد بسياري را به هنرهاي تجسمي علاقهمند كرده است. در مجموع تعداد كساني كه براي اولين بار در اين نمايشگاه حضور پيدا ميكنند نسبت به افرادي كه پيش از اين نيز جزو خريداران آثار هنري بودهاند، بسيار بيشتر است.
لي لا ثمري – مدير گالري هفت ثمر كه در سال ٧٢ داير شده است:
نمايشگاه هفت نگاه بر بازار فروش آثار هنرهاي تجسمي تاثير بسزايي دارد. در اين نمايشگاه آثار هنري مجموعهاي از هنرمندان جوان و قديمي جمع
به نمايش درآمده است. هر فردي ميتواند با هر بودجهاي از اين نمايشگاه اثر هنري خريداري كند. بنابراين در چند سال اخير بسياري از كساني كه دراين نمايشگاه حضور پيدا كردهاند كلكسيوندار نبودند. برخي از اين افراد نه براي سرمايهگذاري كه تنها براي تزيين خانههايشان اين آثار را خريداري ميكنند. همچنين با توجه به اينكه آثار هنرمنداني كه با اين ٦ گالري در طول سال همكاري دارند به نمايش گذاشته ميشود براي خريداران با هر نوع سليقهاي يك اثر هنري مناسب وجود دارد. اين آثار از سه منبع گالريها، هنرمندان قديمي و كلكسيونداران جمعآوري شده و در معرض تماشاي عموم قرار ميگيرد.
در اين ميان، اينكه هر بازديدكنندهاي چه اثري را خريداري كند بسته به سليقه و بودجهاش متفاوت است. ممكن است خريداري به اثر هنري در زمينه طبيعت علاقه داشته باشد و فرد ديگر به طبيعت بيجان يا كارهاي سنتي. در اين ارتباط گالريداران ميتوانند خريداران را راهنمايي كنند.

والي – مدير گالري والي كه در سال ١٣٧١ افتتاح شده است:
يكي از مهمترين دستاوردهاي برگزاري اين نمايشگاه، اين است كه آثار هنري برگزيده متناسب با سليقهها و بودجههاي مختلف مخاطبان ارايه ميشود. از طرف ديگر شايد كار برخي هنرمندان در طول سال ديده نشود؛ اما وقتي اين آثار به مدت دو هفته در فضاي نگارخانه فرهنگسراي نياوران قرار ميگيرد و بازديدكنندگان بسياري در اين نمايشگاه حضور پيدا ميكنند اين آثار هم بيشتر و بهتر ديده ميشود. همچنين در طول برگزاري نمايشگاه هفت نگاه دو گروه متفاوت حضور پيدا ميكنند؛ يك دسته كلكسيونداراني هستند كه مانند تمام طول سال در اين نمايشگاه هم در جستوجوي آثار خاص هستند و گروه ديگر عامه مردمي هستند كه براي اولين بار دراين نمايشگاه حضور مييابند و ضمن بازديد از آثار به خريد اثر هنري با قيمت مناسب ميپردازند. اين افراد همان كساني هستند كه در ادامه به آثار تجسمي علاقهمند شده و باز هم شاهد حضورشان در گالريها هستيم. به اعتقاد من اين نمايشگاه نوعي آرت فير كوچكي است كه در ايران تنها يك بار در سال برگزار ميشود و تنها فرقي كه باآرت فيرهاي ساير كشورها دارد اين است كه هر گالري آثارش را در يك غرفه قرار نميدهد بلكه تمام آثار در يك محيط مشخص در كنار هم قرار گرفتهاند. براي برگزاري اين رويداد، ما ٦ ماه تمام كار كردهايم و روندي بسيار دشوار را پشت سر گذاشتيم؛ حالا اما از نتيجه كار بسيار راضي هستم. ما براي اين دوره از هفت نگاه، بيش از تمام سالهاي گذشته سختگيري كردهايم و به همين خاطر آثاري كه در اين دوره ارايه شده، از كيفيت بالايي برخوردار است و اين در حالي است كه آثار نيز با قيمتهاي كمتر از قيمت واقعيشان قرار گرفتهاند كه گاه تا ٢٠ و ٣٠ درصد از قيمت واقعي كمتر است و در اين ميان هنرمندان نيز تعامل بسياري با ما انجام داده و آثارشان را با قيمتهاي كمتري عرضه كردهاند. شايد ما در اين هشت سال، توانستهايم به بخشي از اين هدفمان كه بردن آثار هنرهاي تجسمي به خانههاي مردم بود، دست پيدا كنيم و در اين ميان «هفت نگاه» نيز توانسته مخاطبان خاص خود را پيدا كند، به طوري كه در طول سال، بسياري از مخاطبان از ما ميپرسند كه چه زماني اين رويداد كار خود را آغاز ميكند. از آن طرف ديگر قيمتهاي اين آثار به جيب همه جور آدمي ميخورد. از ٣٠٠ هزار تومان گرفته تا ٢٠٠ ميليون. در واقع هر آدمي كه به هنر علاقهمند باشد، ميتواند از اين نمايشگاه خريد كند. «هفت نگاه» يك حركت كاملا خصوصي است و در اين ميان گروههاي دولتي هم ميتوانند يك اكسپو يا بينال راه بيندازند يا لااقل وزارتخانهها از نمايشگاه خريد كنند، اتفاقي كه تاكنون رخ نداده است. ما هفت گالري متفاوت هستيم كه سليقه، فرهنگ و نگاهمان به اثر هنري يكسان نيست. ادغام چند سليقه و فرهنگ مختلف به نظر من باعث شده «هفت نگاه» كار خود را بهتر انجام بدهد.
اعتماد/ثقفي: به جوانها بها بدهيمشراره داودي/ علياكبر ثقفي متولد ۱۳۳۵ تهران و فارغالتحصيل رشته ادبيات است. او سالها در حوزه سينما فعاليت كرده و نزديك به ۱۰ سال عضو شوراي مركزي اتحاديه تهيهكنندگان و توزيع فيلم ايران بوده است. اين كارگردان كه چند سالي از اين بخش سينما دور شده بود، حالا بعد از ۱۵ سال فيلم تازهاي را كارگرداني ميكند. البته او اين سالها از دنياي سينما دور نبوده است و سال گذشته نيز با تهيهكنندگي فيلم «مردي كه اسب شد» به كارگرداني پسرش، در جشنواره فيلم فجر حضور داشت كه اين فيلم در بخش هنر و تجربه مورد توجه هيات داوران قرار گرفت و تنديس ويژه را از آن خود كرد. حضور دوباره در حوزه كارگرداني دليلي شد تا به سراغ اين كارگردان و تهيهكننده برويم و از خودش درباره اين موضوع بپرسيم.
۱۵ سالي ميشود كه در زمينه تهيهكنندگي فيلم فعاليت ميكرديد و از كارگرداني فاصله گرفته بوديد، چرا اين اتفاق افتاده بود؟
كارگرداني ذوق و قريحه ميخواهد، اصلا فيلمسازي انگيزه لازم دارد و بايد انرژي دروني و دغدغه وجود داشته باشد. در اين مورد كه دوباره كارگرداني كردم، پسرم (امير ثقفي) بود كه مرا ترغيب كرد. البته من تهيهكنندگي را جدا از كارگرداني نميدانم و با اين كار بستري براي كارگردانهاي ديگر حاضر ميكرديم كه حرفشان را بزنند.
پس «هلن» بود كه شما را ترغيب كرد؟
در «هلن» مسائل مختلف اجتماعي بيان ميشود. البته در تهران وقتي از پياده رو به سمت ديگر ميروي، تا زانو در سوژه هستي، اما من به دنبال سوژهاي بودم كه عمق داشته باشد. در اين فيلم مهاجرت را به شكلي كه فرار از مشكلات و تصور بهشت است منع ميكنم، چون اعتقاد دارم هر گياهي در خاك خودش ميتواند خوب رشد كند. همچنين بنيان خانواده جايگاه ويژهاي دارد، چون در بدترين شرايط كسي كه به كمك ما ميآيد خانواده است و فكر ميكنم خانواده نمودي از جامعه كلي است و از همين رو در فيلم به اين عنصر بها ميدهيم.
اين روزها در حال فيلمبرداري هستيد؟
بيشتر از ۲۵ درصد كار را جلوي دوربين بردهايم و بازيگراني چون رويا نونهالي، پژمان بازغي، روشنگ گرامي، ستاره پسياني و هوتن شكيبا تاكنون جلوي دوربين رفتهاند.
فيلم را در جشنواره فيلم فجر ميبينيم؟
بيشتر فيلمسازها ميخواهند فيلمشان را به جشنواره برسانند و ما هم سعي ميكنيم اين اتفاق بيفتد. اما اگر فيلمي خوب شود و مخاطب آن را ببيند و بتواند با آن ارتباط برقرار كند، خودش بزرگترين اتفاق براي اثر خواهد بود.
به هر حال جشنواره فيلم به ديده شدن آثار كمك ميكند، درست است؟
من شخصا جشنواره را دوست دارم و رقابتي را كه وجود دارد و سالم باشد هم ميپسندم. اما فكر ميكنم بايد به جوانها بيشتر بها داد. اگر جواني فيلم خوبي ساخته كه همرده با اثر يك پيشكسوت است، از جوانتر قدرداني شود تا رشد بهتري داشته باشند. البته در كارهايي مانند فيلمبرداري تجربه بيشتر باعث بهتر شدن كار ميشود، اما در مقوله كارگرداني، ايده و خلاقيت مهم است كه در اين مورد بايد به جوانها بها داده شود.
خودتان هم در تيمي كه كار ميكنيد، جوانگرايي داريد؟
بله، تيمي كه براي فيلم «هلن» با آنها كار ميكنم جوان هستند و ميانگين سني آنها ٣٠ سال است.
اعتماد/معاون هنري وزير ارشاد:به نقدهاي مشفقانه پاسخ ميدهم
براي كساني كه با كل موسيقي مخالف هستند، كاري نميتوانم بكنم

اعتماد| «بنده هيچ برنامهاي در رابطه با استعفا يا كنارهگيري ندارم و فقط از صبح تا شب در معاونت به كارهايي فكر ميكنم كه بايد پيگيري شود، چون مديريت در كار هنريكردن سخت است و برنامهريزي در اين بخش كار طاقتفرسايي است. بنابراين فكر ميكنم گمانهزنيهايي كه انجام ميشود مربوط به خود رسانههاست و ما در اين مدت سعي كردهايم همه كارهايي كه انجام ميدهيم با هماهنگي مبادي ذيربط باشد. البته با وجود هماهنگيها گاهي فشارهايي وارد ميشود و آن هم بيشتر براي اين است كه برخي فعاليتها و نگرشها با نگاه برخي افراد يا گروهها انطباق نداشته و در نتيجه حوزه هنر بيشتر مورد هجمه قرار ميگيرد.» اينها را «علي مرادخاني» معاون هنري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به «ايسنا» گفته است. مديري كه ماههاست تحت شديدترين هجمهها از طرف برخي رسانههاي تندروست؛ هر بار هم دليلي براي اين ماجرا وجود دارد؛ يكبار به خاطر اجراي اپراي عاشورا؛ يك بار به خاطر تئاتر شهر و هر بار به بهانهاي. او اما ميگويد «علي جنتي» در جريان تمامي اين مسائل قرار دارد و ميگويد: «معمولا در جلساتي كه داريم درباره همه اين مباحث صحبت ميشود و هر كدام از معاونان مسائل اينچنيني دارند، اما آنقدر مهم نيست كه بخواهيم تمركز را روي آن بگذاريم. با اين حال ايشان هم تاكيد داشتند كه كارتان را بكنيد، البته با دقت و حساسيتهاي لازم و ما همه مساعي خودمان را به كار ميگيريم تا واقعا كمترين مشكل هم به وجود نيايد. درباره آنچه منتشر شده اين را هم بايد بگويم كه اگر نقدي مطرح يا تذكري داده ميشود حتما به آن توجه ميكنم. حتي گاهي در برخي مطالبي كه منتشر شده اشكالاتي ذكر شده كه دستور پيگيري دادهام، چون من تصورم بر اين است كه بعضيها با وجود همه فشارهايي كه ممكن است وارد كنند مشفقانه نقد ميكنند و كلا به آن معنا كسي را دشمن فرض نميكنم، اما در مورد اخيري كه براي «اپراي عاشورا» پيش آوردند بيشتر به نظر ميرسد عدهاي خواستند حركتي انجام داده باشند تا بگويند در محرم امسال بيكار نبودهاند، چون اين اپرا مربوط به امسال نبوده و آقاي غريبپور آن را طي سالهاي گذشته در ايران و چند كشور ديگر هم اجرا كرده است. حتي از آقاي جنتي و چند نماينده هم خواستم بيايند و كار را ببينند تا اگر مطلبي هست بگويند اما ايرادي وارد نشد.»
او به شكل تلويحي اشارهاي نيز به انتخاب مديراني چون «پيروز ارجمند» كه يكي از كساني است كه در اين مدت فشارهاي بسياري را به معاونت هنري وارد كرده، ميكند: «ما از روز اولي كه آمديم صفبندي ايجاد نكرديم، چون اگر بخواهيم اين كار را بكنيم بايد بر فرضيهاي كار را پيش ببريم و آن وقت بايد كل مديران سيستم را تغيير دهيم، شرايط را كامل عوض كنيم و همه مخاطبان را هم گزينش كنيم. در حالي كه از ابتدا گفتيم دولت بايد نيرو را در درون خودش تربيت كند. البته روزهاي اول كه شناختي از درون مجموعه نداشتيم كساني را انتخاب كرديم كه از نظر ما حوزه را ميشناختند، هر چند در مواردي آنطور كه ميخواستيم نشد. اما بهطور كلي در سيستم ما مديراني از دورههاي گذشته هستند كه كار ميكنند بدون اينكه مشكلي با هم داشته باشيم و شرايط طوري طراحي شده كه آنها بدون دغدغه كار كنند، چون قدرت بهكارگيري افراد مهم است و اينكه از پتانسيل آنها استفاده شود. صفبندي نكردن ما حتي در كارهايي كه اجرا ميشوند نيز مشخص است بهطوري كه مثلا در تالار وحدت هم «غبار» را روي صحنه ميبريم و هم «سقراط» نعيمي را چون معتقدم همه بايد كار خود را دنبال كنند و من نبايد از يك زاويه مشخص افراد را ببينم. حق هر شهروندي است كه از امكانات يك مجموعه استفاده كند، بنابراين فكر نميكنم اين فرضيه خيلي درست باشد كه چون عدهاي فرصتي را از دست دادهاند، اين طور رفتار و حاشيهسازي ميكنند.»
او همچنين به اين مساله اشاره دارد كه «در اين بين ممكن است افرادي از اساس با موسيقي مخالف باشد يا بگويند زن بايد از موسيقي حذف شود كه من اين را ديگر نميتوانم كاري كنم، چون اصلا چنين چيزي در سياستهاي دولت نيست. هرچند محدودههايي براي هركاري تعيين شده است كه مثلا تكخواني زن در كار نبايد باشد. برخي افراد نيز نظراتي دارند كه به فراخور سياستهاي موجود اجرايي دولت در تامين نسبي آن كوشش ميكنيم. براي ما اين مهم است كه موزه هنرهاي معاصر در يك روز كاري خود وقتي دانشگاهها هم تعطيل هستند هزار نفر بازديدكننده دارد، كنسرتهاي موسيقي با استقبال روبهرو ميشوند و هر شب در تهران تعداد زيادي تئاتر اجرا ميشود كه لااقل پاسخي هستند به بخشي از خيل عظيم دستاندركاران تئاتر كه هنوز فضا براي كاركردن آنها كم است. تمام حرف من اين است كه اگر بحثي هم هست بايد براين مبنا باشد كه استانداردهاي لازم وجود داشته باشد، هرچند عدهاي ممكن است معتقد باشند آنچه انجام ميشود ايدهآل نيست، اما ايدهآل به مرور به دست ميآيد و همين كه الان رونقي در فضاي تئاتر كشور يا حوزههاي ديگر وجود دارد، نشان ميدهد كه به جمعبندي مناسبي از شرايط رسيدهايم و البته اين ميتواند تاييدي باشد بر اينكه دولت حوزه فرهنگ را واگذار نكرده بلكه تلاش ميكند آن را تا جايي كه امكانات و اختيارات اجازه ميدهد، بسامان كند.» او به كمبود بودجه نيز اشاره داشته و ميگويد: «ما در ماه هشتم سال هستيم و بايد از بودجه توانسته باشيم دو سوم آن را بگيريم، اما مساله اينجاست كه امكانات و منابع دولت هم محقق نشده است و اين شرايط ما را به سمت اين واقعيت سوق ميدهد كه اگر لازم باشد ناچار هستيم برخي فعاليتها را محدودتر انجام دهيم يا مثلا برخي جشنوارهها را به بخش خصوصي واگذار كنيم، مثل جشنواره مد و لباس كه به اتاق اصناف واگذار و قرار شد بر آن نظارت كنيم. اميدوارم تجربه خوبي شود و بعد از آن ميشود درباره واگذاري اجراي جشنوارههاي موسيقي و تئاتر هم فكر كرد.»
اعتماد/بازيگر پركار مشاور جشنواره ملي شدشهاب حسيني مشاور شد

اعتماد| دبير سيوچهارمين جشنواره فيلم فجر كه بايد از آن به عنوان جشنواره ملي ياد كنيم، در حكمي «شهاب حسيني» را به عنوان مشاور خود منصوب كرد؛ بازيگري كه به تازگي كارگرداني و تهيهكنندگي را شروع كرده و نخستين فيلم سينمايياش يك سال پيش روي اكران بود. با اين حال ابلاغ چنين حكمي از سوي دبير بزرگترين رويداد فرهنگي و سينمايي كشور بيشتر از آن جهت جالب توجه است كه شهاب حسيني مدتي است در مجموعه «شهر فرش» به عنوان مدير فرهنگي حضور دارد و توانسته حمايتهاي مالي از چند پروژه سينمايي و آلبوم موسيقي را در دستور كار قرار دهد. حسيني در نخستين اثر سينمايي خودش، «ساكن طبقه وسط» نيز حمايتهايي را از اين مجموعه دريافت كرده بود. اينكه اساسا يك هنرمند در واحدهاي اقتصادي كشور وارد شود و از پتانسيل آنها براي رشد فرهنگي كشور بهره بگيرد،
به خودي خود اتفاق خوبي است و مقصود از سينماي خصوصي نيز همين است كه ديگر سازمانها و شركتهاي فعال كه تواناييهاي مالي خوبي دارند، نيز در سينماي كشور سرمايهگذاري كنند تا با استفاده از همين راهكار بتوانند براي نجات اين هنر از رخوت تلاش كنند. اما در اين ميان استفاده از چهرههاي هنري شناخته شده در جشنواره سينمايي كه اصليترين و مهمترين گردهمايي سينماييها حساب ميشود، شايد از چند وجه مورد بررسي باشد، بخشي از آن به متوسل شدن دبير جشنواره براي تامين هزينههاي اين رويداد به چهرههاي هنري نشان از بيتدبيري برگزاركنندگان دارد كه نتوانستهاند جشنواره را آنطور كه بايد به جامعه اقتصادي كشور معرفي و آنها را به سرمايهگذاري در خود سينما راغب كنند. در اين ميان فروش پايين و شايد مشكلات زيادي كه در روند اكران و پخش آثار سينمايي هر ساله به وجود ميآيد، در اين بيميلي بيتاثير نيست. نكته ديگر حضور پررنگ چهرههاي شناخته شده سينما در حوزههاي مديريتي و حتي مشاورهاي است كه به نظر ميرسد اين اتفاق از آن جهت ميافتد كه ميزان انتقادها به شيوه اجرايي جشنواره به حداقل برسد و در اين بخشها مشاوره بيشتري از خود سينماگران براي بهتر شدن اين رويداد گرفته شود. علاوه بر اين موضوع، نكته ديگري كه درباره حضور شهاب حسيني در اين سمت وجود دارد، اين است كه اين بازيگر سال پركاري را داشته و احتمال حضور فيلمهايش در فجر نيز وجود دارد و حالا مشخص نيست اين انتصاب قانوني خواهد بود يا نه؟ پيش از اين و بر اساس قوانيني كه در جشنواره فيلم فجر وجود دارد، منع قانوني براي انتخاب مشاور از ميان كساني كه خودشان در جشنواره حضور دارند، منع قانوني ندارد، با اين حال پيش از اين در شرايط مشابه اين افراد از سمت خودشان استعفا ميدادند. شايد در روزهاي آينده بايد منتظر خبرهاي بيشتري از انتصابهاي اينچنيني از سوي دبير اين دوره از جشنواره باشيم تا با استفاده از اين افراد تنور جشنواره بيشتر داغ شود و همچنين براي بهتر برگزار شدن آن تلاش كنند.
افکار/سمبل همدردی در دست هنرمندان ایرانی
افکارپرس: هنوز مدت زیادی از انتشار خبر حملات تروریستی به پاریس، گروگانگیری و قتل عام مردم در نقاط مختلف این شهر نگذشته بود که در فضاهای مجازی طرحها و کاریکاتورهایی در رابطه با این اتفاق منتشر شد.
شامگاه 22 آبانماه درپی وقوع چند عملیات تروریستی در مناطقی از شهر پاریس، دست کم 129 نفر کشته و حدود 350 نفر زخمی شدند. از جمله نخستین کسانی که در ایران، آثار هنریشان را در فضای مجازی منتشر کردند، هادی حیدری و بزرگمهر حسینپور بودند. خبرنگار ایسنا با این دو کاریکاتوریست درباره موضوعهایی مانند دلیل تفاوت واکنشها نسبت به حوادث پاریس در مقایسه با اتفاقات خاورمیانه، نحوه واکنش هنرمندان، ابزارهای مورد نیاز برای بیان دیدگاهها و همچنین آثار منتشرشده از آنها گفتوگو کرد.

هادی حیدری - کارتونیست - اظهار کرد: یکی از دلایل گسترده بودن واکنشها نسبت به حادثه تروریستی پاریس، آزادی رسانهها در آن کشور است. خبرنگارها از تمام دنیا در کشوری مانند فرانسه حضور دارند و به همین دلیل، خبر اتفاقها به سرعت رسانهای میشود. دلیل دیگر نیز حجم خشونت گستردهای است که سالها در خاورمیانه وجود داشته و موجب شده است، سطح حساسیت افکار عمومی نسبت به این موضوع در منطقه خاورمیانه پایین بیاید.
او با بیان اینکه از وقتی چشم باز کردیم شاهد خشونت در کشورهای خاورمیانه مانند فلسطین بودهایم، گفت: در کشورهای غربی، این حجم خشونتهای تروریستی کمتر است و به سرعت افکار عمومی جهان را حساس میکند و به واکنش وا میدارد. همانطور که در ماجرای حمله به مجله «شارلی ابدو» (مجله طنزی که چندماه پیش مورد حمله تروریستی قرار گرفت و چند روزنامهنگار آن کشته شدند) نیز چنین واکنشهایی بهوجود آمد.
این کارتونیست دلیل دیگر گستردگی واکنشها از سوی هنرمندان، سیاستمداران و مردم نسبت به حادثه تروریستی فرانسه را تبلیغ منفی نسبت به مسلمانان در دنیا دانست و بیان کرد: طیف مردم در کشورهای مسلمان بسیار گسترده است، به این معنا که در یک سوی دنیا مسلمانانی را داریم که تبلیغ اسلام رحمانی را میکنند و در سوی دیگر، افرادی هستند که قرائتی غیرواقعی و خشونتآمیز در رابطه با اسلام دارند.
حیدری ادامه داد: بخشی از حملات تروریستی در دنیا توسط گروههای تندرو اسلامی انجام میشود و از دل خاورمیانه بیرون میآید. به همین دلیل حساسیت مردم دنیا نسبت به خشونت در این منطقه کمتر است.
او همچنین گفت: نکته مهمی که در این موضوع باید رعایت شود، این است که بدون توجه به اینکه در کجای دنیا این اتفاقات رخ میدهد، نفس خشونت و ترور را محکوم کنیم. اقدامات تروریستی در همه جای دنیا نکوهیده است و هیچ انسان آزادهای از اعمال خشونت در هیچ کجای دنیا خوشحال نمیشود. بنابراین همه ما باید تلاش کنیم این قضایا را جامعتر ببینیم و نطفه خشونتورزی و ترور را از بین ببریم.
حیدری با بیان اینکه من با کشیدن طرحهایی با موضوع حوادث تروریستی رخداده در فرانسه و لبنان (که مسؤولیت هر دو حادثه را گروه تروریستی داعش برعهده گرفته است) واکنش نشان دادهام، توضیح داد: در طرح «فرانسه گریست» احساس کردم برج ایفل میتواند در قالب صورت انسانی غمزده باشد که از چشمان او اشک جاری است. در این طرح، رنگ برج و اشک چشم همراه پسزمینه تصویر نمایانگر پرچم فرانسه است. در طرحی هم که برای کشور لبنان کشیدم، در وسط پرچم یک درخت هست که سمت راست بالای درخت به نارنجی گراییده و به سمت قرمز رفته است. در بالای تصویر نیز پرندههای خونین در حال پرواز هستند.

وی اظهار کرد: این طرحها صرفا سمبلی برای ابراز همدردی نسبت به مردمی است که مورد خشونت قرار گرفتهاند، بدون اینکه مهم باشد این مردم از چه کشورهایی هستند.
او درباره واکنشها نسبت به طرحهای کشیدهشده، بیان کرد: برخی مخاطبان بخشی از موضوع را میبینند و بخشی دیگر را فراموش میکنند. این عده در مقابل حادثه تروریستی پاریس گفتند که مردم فرانسه حقشان بود. از طرف دیگر، عدهای هستند که میگویند شما که به حادثه فرانسه واکنش نشان دادهاید چرا در مقابل لبنان سکوت کردید؟
حیدری با بیان اینکه نباید واکنشهای ما ایدئولوژیکی باشد، درباره این گروه از مخاطبان گفت: بهتر است یک مقدار دایره دیدمان را وسیعتر کنیم و بهطور کلی نسبت به نفس خشونت واکنش نشان دهیم. همچنین عدهای طرفدار قرائت رسمی کشور در طرفداری از برخی کشورهای جنگدیده هستند و بر همین اساس، دیگران را محکوم میکنند که چرا واکنش مناسبی نشان نمیدهند. در حالی که اگر فکر میکنیم وظیفهمان این است که به دنیا نشان دهیم طرفدار صلح هستیم، باید هر اتفاق خشونتآمیزی را در هر جای دنیا محکوم کنیم.
او نقش رسانهها را بسیار مهم ارزیابی و اظهار کرد: معمولا میگویند کسانی که بوق در اختیارشان است، میتوانند تفکرشان را تغییر دهند. ممکن است رسانه در دست ما باشد، اما اگر مدیریت، آن اهداف را به سمت ضد تبلیغ شدن پیش ببرد فایدهای ندارد. تبلیغات باید هدفمند، با مطالعه و رویکردی مخاطبشناسانه و جامعهشناسانه باشد.
این کارتونیست ادامه داد: در ایران گاهی آنقدر غیرحرفهای به یک موضوع پرداخته و زیاد درباره آن تبلیغ میشود که موضوع را لوث میکنند و پس از مدتی افکار عمومی به آن موضوع عادت میکند؛ اما اگر رسانهها در نقطه دقیق و مورد نظر، حضور پررنگی داشته باشند، افکار عمومی هم واکنشی مناسب و درست نشان میدهد.
حیدری همچنین اضافه کرد: رسانه باید کاری کند که مخاطبان در مقابل حوادثی مانند ترور غافلگیر شوند. رسانههای غربی خیلی با مطالعه و هدفمند کار میکنند، اما در کشور ما رسانهها با آزمون و خطا پیش میروند؛ اما اگر میخواهند ادبیات فرهنگی کشور را رواج دهند، باید با کارشناسی و هدفمند این موضوعات را پیش ببرند.

بزرگمهر حسینپور - طراح و کاریکاتوریست - نیز درباره طرحی که برای حملات تروریستی پاریس در فضای مجازی منتشر کرده است، اظهار کرد: این کاریکاتور، مدل رفتار داعشیهاست که سر میبرند. در این طرح «سر بریدن» نماد حملات تروریستی و «برج ایفل» بهعنوان سمبل شهر پاریس، در کنار هم قرار گرفتهاند. من سمبل فرانسه و کار داعشیها را در کنار یکدیگر قرار دادم. اینها المانهایی هستند که میتواند مخاطب از روی آنها حسهایی را برداشت کند.
او درباره واکنش کاریکاتوریستها به اتفاقاتی مانند حملات تروریستی به پاریس، گفت: کاریکاتوریستها یک گروه یا جریان نیستند. بنابراین هر کدام میتوانند بهصورت انفرادی واکنش خود به این اتفاق را نشان دهند. البته اگر ما یک انجمن صنفی داشتیم میتوانستیم بهصورت صنفی به این اتفاق واکنش نشان دهیم، اما چون مثل مهرههای یک زنجیر از هم گسیخته هستیم مجبوریم بهصورت انفرادی کار کنیم.
این کاریکاتوریست همچنین به خلأ ناشی از نبودن انجمن صنفی برای کارتونیستها اشاره و اضافه کرد: درد دیرینه کاریکاتوریستها در ایران این است که یک انجمن صنفی ندارند تا در رویدادها و اتفاقات مختلف واکنش متحد نشان دهند و مجبورند بهصورت انفرادی آثار خود را در فضای مجازی منتشر کنند.
اطلاعات/همکاری پررنگ نویسندگان ایرانی با ناشران خارجی در نمایشگاه کتب کاربردی
سیزدهمین نمایشگاه بینالمللی کتب کاربردی و دانشگاهی از اول تا ۴ آذر با همت انجمن فرهنگی ناشران بینالمللی ایران، بدون برگزاری مراسم افتتاحیه در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، تالار علامه امینی برگزار خواهد شد.
به گزارش خبرنگار ما، حامد میرزابابایی رئیس این نمایشگاه در جمع خبرنگاران گفت: از وزارت ارشاد برای برگزاری بهتر این نمایشگاه درخواست کمک کردهایم که تا این لحظه (دیروز) پاسخی دریافت نکردهایم. وزارت علوم، قاعدتاً معاونت پژوهشی آن مخاطب ما بوده است که برای مشارکت اجرا، تحرک و میلی از آن ندیدهایم و کشف دلیل آن هم برای ما مشکل است. تنها اهرم حمایتی ما برای برگزاری نمایشگاه کتب کاربردی، همین تخفیفهایی است که ناشران قرار دادهاند.

بنابراین گزارش، کف تخفیف کتابهای عرضه شده ۱۵ و سقف این تخفیفات ۷۰ درصد اعلام شده است. میرزابابایی درباره برنامه جنبی نمایشگاه گفت: کتابی در حیطه مهندسی توسط شرکت «فرآب» با مشارکت «نشر جان ویلی» به چاپ رسیده است و نمایندگان «فرآب» در این زمینه گزارشی را در نمایشگاه ارائه میکنند. در این نمایشگاه که در یازدهمین دوره خود، رکورد ۸۶ هزار عنوان کتاب را ثبت کرده است، ناشران اجازه خواهند داشت تا کتابهای چاپ شده از سال ۲۰۱۲ به بعد را عرضه کنند. با توجه به اینکه ناشران، نشرهای زیرمجموعه (ایمپرنیت) دارند، آمار ناشران حاضر در این نمایشگاه، بر این اساس حدود ۳۰۰ ناشر است که ۴۱ هزار عنوان را عرضه خواهند کرد. از این میان ۴۸۳۱ عنوان کتاب به زبان عربی و مابقی به زبانهای لاتین است. ۷۳۰۳ عنوان کتاب متعلق به چاپ سال ۲۰۱۴، ۴۳۵۵ عنوان چاپ ۲۰۱۳، ۴۰۹۹ عنوان از ۲۰۱۲ و ۵۷۱۶ عنوان چاپ شده در سال ۲۰۱۱ است. بر این اساس، ۲۰ هزار عنوان از کتابها، متعلق به ۳ سال اخیر خواهد بود. به گفته رئیس این نمایشگاه، گرانترین کتاب رکورددار ۲ سال اخیر به قیمت ۵۵ میلیون در زمینه استاندارد و مرجع متعلق به موسسه ASTM در این نمایشگاه عرضه میشود و یکی از گرانترین کتابهای این نمایشگاه از سوی نشر IJI، کتابی در زمینه آیتی به قیمت ۱۰ میلیون تومان به کوشش و قلم نویسنده ایرانی، مهدی خسروپور است.
وی در پایان گفت: حمایت از کتاب انگیزه ادامه برگزاری نمایشگاه کتب کاربردی و نمایشگاهی است و حمایت از کتاب خارجی حمایت از متقاضی آن است چرا که اگر نمونه مشابه آن در داخل بود، هرگز آن را در ایران عرضه نمیکردیم. دلیل اینکه کتابی در حیطه نانوتکنولوژی که از مولفههای استراتژیک و تمرکز دیپلماسی علمی ماست، توسط علیاُف خضرایی از دانشگاه تربیت مدرس به صورت هندبوک به همت نشر خارجی به چاپ رسیده است، یکی از دلایلی است که نشان میدهد مسئولان باید از ناشر و مولف تخصصی حمایت کنند. به عنوان مثال از انتشارات وایلی ۴۶ عنوان در این نمایشگاه، ارائه شده است که همگی ایرانی هستند و این معنادار است.
ایران/در مراسم پایانی بیست و سومین دوره جشنواره کتاب سال دانشجویی رقم خورد
صف بلند استادان به احترام آثار برتر دانشجویی
قدردانی از خدمات کاظم موسوی بجنوردی و خاطره دعایی از دوران مبارزه
بخش جنبی بیست و دومین دوره جشنواره کتاب سال دانشجویی با پاسداشت زحمات یکی از خادمان نشر همراه بود؛ بنیانگذار مرکز دایرئالمعارف بزرگ اسلامی که در زمان ریاستش بر سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران خدمات ارزندهای به جامعه دانشگاهی، حوزوی و کتابخانهها ارائه کرد. سیدمحمود دعایی در این مراسم با نقل خاطراتی درباره سیدمحمدکاظم موسوی بجنوردی از این چهره مبارز یاد کرد؛ چهرهای که از او قدردانی شد اما به علت کسالت شدید قادر به حضور در این مراسم نشده بود. «معروف بود که آقای کاظم موسوی بجنوردی قبل از بلوغ از یک نبوغ برخوردار بوده است و به همین خاطر پیش از بلوغ به محضر شهید صدر رسیده بود. او در 18 سالگی عضو کادر زیرزمینی به نام حزب ملل اسلامی در عراق شد که این حزب پس از سرنگونی حزب بعث عراق، نقش مهمی در این کشور ایفا کرد.» سرپرست مؤسسه اطلاعات با بیان این مطلب به آشنایی خود با او از زمان قبل از انقلاب اشاره کرد و در ادامه خاطرهای از دورههای مبارزاتی موسوی بجنوردی در قبل از انقلاب نقل کرد: «زمانی که ایشان را به خاطر مبارزاتشان دستگیر و زندانی کردند و حکم اعدام برایش درنظر گرفته شد، پدر بزرگوارش از شهید حکیم میخواهد برای اجرا نشدن حکم وساطت کند. شهید حکیم با دربار تماس گرفته و درباره ایشان تذکر میدهد. در پاسخ به درخواست آیتالله حکیم عنوان میشود آقای بجنوردی برای رژیم در حکم ارنستو چهگوارا است ولی با این حال به خواست ایشان حکم اعدامش به حبس ابد تقلیل پیدا میکند.» کیانوش کیانی هفتلنگ مشاور عالی مرکز دایرئالمعارف بزرگ اسلامی به نمایندگی از سیدمحمدکاظم موسوی بجنوردی لوح تقدیر جشنواره کتاب سال دانشجویی را دریافت کرد.

دومین روز از بیستوسومین دوره هفته کتاب، روز دانشجویان مؤلف و محقق بود. چهرههای علمی و فرهنگی، ناشران حوزه دانشگاه و مدیران فرهنگی نهادها و سازمانها صبح روز دوشنبه 25 آبانماه همزمان با روز «کتاب و دانشگاه» در پژوهشگاه فرهنگ و هنر جهاد دانشگاهی گرد هم آمدند تا قدردانیشان از برگزیدگان جشنواره کتاب سال دانشجویی مشوقی برای ایجاد نشاط علمی در مراکز دانشگاهی و تولید و خلق آثار مکتوب باشد. «سیاسیون بر سر پیشرفت کشور دعوا نکنند»؛ این عبارت تأکیدی، بخش عمدهای از سخنرانی رئیس جهاد دانشگاهی در این مراسم بود.
به گزارش «ایران»، دکتر حمیدرضا طیبی در سخنانی کوتاه بر لزوم استفاده از پژوهشهای علمی برای رشد و توسعه کشور تأکید کرد و از سیاسیون خواست بر سر مسائل مربوط به پیشرفت کشور با هم جنگ و دعوا نکنند. او در بخشی از این مراسم با اشاره به گزارش این دوره از جایزه کتاب سال دانشجویی و افت کتابهای رشته مهندسی نسبت به سالهای قبل گفت: با توجه به اهمیت مهندسی در توسعه اقتصادی و همچنین این بحث که کار پژوهشی و علمی دانشگاهی خیلی در خدمت کارهای علمی نیست، گفته میشود که باید فعالیتهایی انجام دهیم تا به درد حل مشکلات جامعه بخورد اما راه حل این مشکلات پایین آوردن سطح پژوهشهای علمی دانشگاهی نیست، بلکه راه حل ارتقای جامعه و استفاده از پژوهشهای علمی است. رئیس جهاد دانشگاهی همچنین به لزوم دیده شدن موضوع پیشرفت کشور در برنامه ششم توسعه اشاره کرد و گفت: نباید این برنامهها به خاطر مسائل سیاسی تغییر کند. چیزی که باید اتفاق بیفتد این است که بعد از مذاکرات 1+5 باید بر سر مسائل مربوط به پیشرفت کشور به یک وفاق ملی برسیم.
در بخش دیگر این مراسم غلامعلی افروز، استاد دانشگاه تهران سخنانی درباره نقش مهم والدین و مدرسه در ترویج فرهنگ کتابخوانی بیان کرد. این استاد دانشگاه تهران با تأکید بر نقش تأثیرگذار معلمان در علاقهمند کردن کودکان به کتابخوانی اظهار داشت: اگر والدین و معلمان در هفته یک کتاب بخوانند و آن را با گشاده رویی برای کودکانشان نقل کنند بچهها شیفته آن کتاب خواهند شد.
او در ادامه گفت: «اگر بخواهیم اشتیاق فرهنگی در کودکان، نوجوانان و جوانان کشور خود ایجاد کنیم، باید معلمانی که برای تدریس کودکان خود در مدرسه برمیگزینیم از عالیترینها و برترینهای عرصه تدریس باشند.»
افروز همچنین از مردم درخواست کرد تا در جمع شب نشینیهای خانوادگی خود مطالب خوب و جدید کتابهایی را که مطالعه کردند برای یکدیگر نقل کنند که به گفته او این نوع نقل کردن، علم نافع است. او در ادامه صحبتهایش به اهمیت تصویر خانوادههای مطلوب در صداوسیما و تأثیر آن بر فضای فرهنگی جامعه هم اشاراتی داشت. افروز گفت: صدا و سیما باید در نوع عملکرد خود خانواده محور بودن را در رأس قرار دهد نه اینکه کاستیها را سیاه نمایی و بزرگ نمایی کند تا به واسطه آن مردم را بخنداند. سعید پورعلی معاون فرهنگی جهاد دانشگاهی، محمد اللهیاری معاون توسعه کتابخانههای نهاد کتابخانههای عمومی کشور و عادل تقوی سرپرست سازمان انتشارات جهاد دانشگاهی و دبیر این دوره از جشنواره کتاب سال دانشجویی از دیگر سخنرانان این مراسم بودند.
در پایان نیز مراسم اهدای جایزه، تندیس و لوح تقدیر بیستودومین جشنواره کتاب سال دانشجویی با حضور علی منتظری، حمیدرضا طیبی، سیدمحمود دعایی، سعید پورعلی، عبدالحمید احمدی (معاون فرهنگی وزارت ورزش و جوانان)، مجید غلامی جلیسه (مدیر خانه کتاب)، محمد اللهیاری و عادل تقوی انجام شد.
برگزیدگان جشنواره کتاب سال دانشجویی به شرح زیر معرفی شدند: سیدمحمدرضا حسینی، سعید کریمپور، مریم امیرعضدی، رضا طباطبایی، سمیرا معصومیان، هادی غضنفری زرنق، حیدر پیری، فریاد پرهیز، حافظ مهدنژاد، حیدر منصوری، مریم قرهداغی، اصغر مولائی، سیدشهابالدین معینالدینی، مصطفی حبیبی، جعفر طایفه باقرلو، سیدمحمدمهدی هاشمیان، سامره قوامی، احسان گلچینی، محبوبهسادات موسوی هریش، علیرضا بیرامی، نیما رستمپور، ایرج عابدی، تینوش الماسی، زینب صالحنیا، فاخره پاشائی، ندا برادران محسنیان، معصومه رستمپور.
ایران/فرهنگ
وزیر ارشاد: همه مراجع عظام تقلید از احترام و جایگاه ویژه در جامعه برخوردارند
در پی اظهارات سخنگوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درخصوص ملاقات نکردن وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با آیتالله العظمی مکارم شیرازی، علی جنتی اظهارات وی را ناشی از اطلاع نداشتن دانست و گفت: در سفر قبلی به قم با 6 نفر از مراجع عظام از جمله حضرت آیتالله العظمی مکارم شیرازی دیدار و از بیانات و رهنمودهای ایشان استفاده کردم و فرصت دیدار با برخی دیگر از مراجع محترم فراهم نشد. وی افزود: به همین خاطر در سفر پنجشنبه گذشته به قم با تعدادی از مراجع از جمله حضرات آیات عظام علوی گرگانی و شبیری زنجانی دیدار کردم که در گذشته موفق به دیدار آنان نشده بودم. علی جنتی ادامه داد: در این سفر به علت کمبود وقت، فرصت دیدار با مراجع تقلید دیگری همچون حضرت آیتالله العظمی جوادی آملی و آیتالله العظمی موسوی اردبیلی نیز فراهم نشد و به سفرهای بعدی موکول گردید. وی گفت: همه مراجع عظام تقلید از احترام و جایگاه ویژهای برخوردارند و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با توجه به ماهیت فرهنگی خود، افتخار دارد که از تذکرات و رهنمودهای تمامی مراجع بهرهمند شود.
جام جم/کافه میرداماد
عباس غزالی: تغییر شرایط با میانبر خطاست!
بازیگر 31 ساله که با بازی در سریال «وضعیت سفید» و نقش بهروز به شهرت رسید و دو سال قبل در سریال مادرانه، نقشی متفاوت از بهروز را بازی کرد. غزالی در زمان پخش سریال وضعیت سفید در گفتوگوهایی که انجام داد، یادآوری کرد بچه جنوب شهر است و بیشتر موفقیت خود را مدیون کانون فرهنگی هنری حُر است که او را در مسیر درست قرار داد.
تصویر عباس غزالی: تغییر شرایط با میانبر خطاست!
به گزارش جام جم سیما ، با عباس غزالی که سال گذشته در سریال حانیه بازی کرد، همکلام شدیم تا برایمان بگوید چگونه میتوان با شرایط آشتی کرد و موفق شد.
پستی در اینستاگرام منتشر کردهاید و از کمپین کمک به نوجوانان محکوم به قصاص (طفلان مسلم) حمایت کردهاید. در توضیح این پست نوشتهاید، خانواده، جامعه، شرایط و... دستبهدست هم میدهند تا یک نوجوان راه را به خطا برود. شرایط چگونه میتوانند باعث خطا شوند. آیا محله و منطقه سکونت میتواند در خلافکاری آدمها موثر باشد؟
به نظرم هر منطقه و محله میتواند آسیبهای خاص خودش را داشته باشد، اگر خود فرد زمینه خلافکاری داشته باشد. آسیبها فقط مختص به جنوب شهر نیست، اما جنوب شهر نسبت به مناطق دیگر فراز و نشیبها و پیچیدگیهای خاص خود را دارد. آدمهای این محلهها با مشکلات زندگی بیشتر دست و پنجه نرم کرده، سرد و گرم زندگی را بیشتر احساس میکنند و همین باعث میشود در شرایط مختلفی قرار بگیرند. گاهی شرایط آنها را به سمت پیامد مثبت میبرد و گاهی منفی. انسان هم جایزالخطاست. نمیخواهم با این جمله آدمهای خلافکار را تبرئه کنم، اما کسی که خطاکار است و دچار اشتباه میشود، به خصوص در سنین کم که در سن رشد است، قلبا تمایلی ندارد به این راه برود، اما شرایط دست به دست هم میدهد و باعث میشود یک جرم یا خلاف شکل بگیرد. به نظرم به راه اشتباه رفتن به خیلی چیزها بستگی دارد؛ خانواده و جامعه در شکلگیری شخصیت خیلی موثرند، بهخصوص پدر و مادر. آنها میتوانند رفتار کودک را زیر ذرهبین بگذارند و اشتباهات او را ببینند و کمک کنند تا اصلاح شود. با توجه به تجربه خودم معتقدم باید در بچه این حس را به وجود آورد که عضو مهمی در خانواده و جامعه است. اگر حس مسئولیت در بچهها تقویت شود، بهتر میتوانند خود را با شرایط وفق دهند و کمتر دست به طغیان میزنند که هر طور شده شرایط را عوض کنند. وقتی با نوجوانانی که مرتکب خلاف شدهاند، صحبت میکنم، آنها از کرده خود پشیمان هستند. این نوجوانان که بیشتر به جنوب شهر تعلق دارند، میگویند از شرایط خسته هستند. آنها برای فرار از این شرایط خودشان دستبهکار شدهاند و من فکر میکنم اشتباه اصلی همین است.

آنها میخواهند کدام شرایط را تغییر دهند، چه چیز اذیتشان میکند؟
آدمهای متعلق به طبقات مختلف اجتماعی هر کدام مشکلات خاص خود را دارند، اما در خانوادههای کمدرآمد، مسائل اقتصادی و فشاری که به خانواده وارد میشود، جوانان را بیشتر به سمت اشتباه میبرد. نوجوان یا جوان میخواهد زندگیاش مثل زندگی پدر و مادرش نباشد. در قدم اول تصمیم میگیرد درس بخواند تا بتواند شغل مهمی پیدا کند که هم وجهه اجتماعی هم وضعیت مالی خوبی داشته باشد، اما وقتی در همین اولین قدم با مشکل روبهرو میشود و خانواده نمیتواند هزینه تحصیل او را فراهم کند، دچار معضل میشود. او باید به جای درس خواندن کار کند، اما نمیتواند کار درستی پیدا کند. در چنین شرایطی راه میانبر را انتخاب میکند که اکثر آنها راههای اشتباه و خلاف است و ناگزیر دستش به جرم آلوده میشود.
شما چگونه برای خود هدفگذاری کردید و چطور به این اهداف رسیدید؟
همیشه به راهی که رفته و میروم فکر میکنم. به نظرم باید راه درست را پیدا کرد. معتقدم سن بلوغ برای نوجوان سن خطرناکی است. در این سن احساس استقلالطلبی میکند و میخواهد خودش تصمیمگیرنده باشد، گاهی از مشاوره دست میکشد و راهنماییها را گوش نمیکند. در این سن کنترل نوجوانان خیلی سخت است، اما من خوشبختانه در این سن وارد فاز آموزش شدم. در مسیری قرار گرفتم و احساس کردم میتوانم به خواستهام برسم. به کانون فرهنگی، هنری حُر رفتم و مسئولان و هنرمندانی که با این کانون همکاری میکردند، به من کمک کردند استعدادم را پیدا کنم و راه درست رسیدن به خواستههایم را نشانم دادند.
به نظرم خانواده باید در سن بلوغ خیلی هوشمندانه با نوجوانان رفتار کند، بهتر است در این سن به جای مانعتراشی برای نوجوانان از آنها بپرسیم که علاقه اصلیشان چیست؟ فارغ از این که خود پدر و مادر به چه حرفهای علاقه دارند، خودخواهی را کنار گذاشته و به علاقه فرزندانشان توجه کنند. به نظرم این بهترین راه برای دوستی والدین و فرزندان است. وقتی بچهها به این باور برسند که پدر و مادر به علایق آنها احترام میگذارند، به والدین خود اعتماد میکنند.
جام جم/گفتوگو با امیریل ارجمند، بازیگر معمای شاه
تحت تأثیر بازیگری پدرم هستم
امیریل ارجمند که نقش محمود وزیری را در سریال «معمای شاه» برعهده دارد، فرزند ارشد داریوش ارجمند و متولد سال 1353 است. از زمانی که فیلمنامه این سریال نوشته میشد تا امروز که بخشهای نهایی آن در حال تصویربرداری است، ارجمند در کنار تولید کنندگان «معمای شاه» بوده و یکی از اصلیترین نقشها را برعهده دارد.
تصویر تحت تأثیر بازیگری پدرم هستم
همکاری مستمر با این سریال و حجم بازی در نقش محمود وزیری، روزهای پرکاری را در سه سال گذشته برای ارجمند رقم زده است تا آنجا که از اسفند سال 93 که زندگی مشترکش را آغاز کرده، حتی نتوانسته یک سفر کوتاه با همسرش داشته باشد.
در این گفتوگو، امیریل ارجمند درباره نقش محمود وزیری و البته تعریفش از بازیگری به نکات جالبی اشاره کرده است:
میشود گفت که شما نقش اصلی سریال «معمای شاه» را برعهده دارید؟
نمیتوانم نگاه شخصی به حضورم در این سریال داشته باشم. «معمای شاه» یک کار بزرگ است که یک گروه آن را انجام داده است و من یک نفر از این گروه هستم.
چه چیزهایی شما را به بازی در این نقش علاقهمند کرد؟
از زمان نگارش فیلمنامه در جریان آن بودم اما نمیدانستم قرار است این نقش را بازی کنم و زمانی که این کار به من سپرده شد تلاش کردم در خلق آن همراهی موثر داشته باشم. «معمای شاه» سومین همکاری من با آقای ورزی است و بسیار با ایشان راحت هستم.
حتما ویژگیهای نقش در این همکاری موثر بوده است!
بله. آنچه در این سریال از من میبینید با همه بازیهایم در سینما یا روی صحنه تئاتر متفاوت است. این چیزی است که برایم جذاب بود و میتوانستم شخصیتی به نمایش بگذارم که شبیه شخصیتهایی که در فیلم شکارچی شنبه، اخراجیهای 2، سریال راز و نیاز، تبریز در مه و کارهای دیگرم ارائه کردهام نباشد. برای هر بازیگری جذاب است که بتواند در قالبهای متنوع قرار بگیرد.
بین خودتان و شخصیت محمود وزیری چه مشترکاتی دیدید؟

در بازیگری سه تا «من» داریم. یکی از این منها امیریل ارجمند است، دیگری نقش است و من سوم، منی است که وسط این دو قرار میگیرد و اجازه نمیدهد خصوصیات یکی به دیگری نفوذ کند. من سوم مهمتر است و تعادل بین دو شخصیت را حفظ میکند. اگر قرار باشد با مشترکات خودمان نقشها را بازی کنیم، ممکن است به آن وفادار نباشیم. مهمترین چیز از نظر من، این است که بازیگر تابع کارگردان باشد چون اوست که همه چیز را درباره یک اثر میداند و روند شخصیتها را در ذهن دارد. من بهعنوان بازیگر موظفم ذهنیت کارگردان را عینی کنم.
صحنههای زیادی است که من و یوسف صیادی در نقش برادر بزرگترم که شیرینعقل است، منقلب شدیم و احساسات شدیدی را تجربه کردیم
شاید کمی قدیمی فکر میکنم چون در مکتبی هنر را آموختهام که ممکن است دیگر برای خیلیها جالب نباشد. برای من کارگردان مهمترین عنصر در تولید یک اثر است. او مسلط بر اوضاع قصه است و من به تنهایی نمیتوانم کاری بکنم.
از همان ابتدای صحبتمان گفتم که نباید نگاه شخصی به حضورم در این سریال داشته باشم چون وقتی عضوی از یک گروه هستم باید برای رسیدن به هدف تعامل داشته باشم و از خودخواهی و حرکت تکنفره پرهیز کنم. ما بازیگران مهرههای کارگردان برای اجرای یک کار بزرگ هستیم و بخشی از گروه تولید.
برداشتم این است که شماجزو بازیگران تکنیکی هستید؟
نه. من همیشه به لحاظ حسی درگیر نقش میشوم. در «سربازان اعدام» نقشی برعهده داشتم که بسیار از خودم دور بود و در پایان فیلم میمیرد. بعد از آنکه مرگش را بازی کردم تا مدتی کسی نزدیکم نمیآمد چون به شدت حالم بد بود و گریه میکردم. حتما میدانید هنرمندان و بخصوص بازیگران خیلی زود افسرده میشوند و این ناشی از تجربه احساسات شدید و متعدد است. صرفا با اتکا به تکنیک نمیشود یک نقش را بازی کرد. یک بازیگر همیشه پر از احساس است و با تمام وجودش بازی میکند. معتقدم بازیگری یعنی این که هم بر احساسات مسلط باشم و هم آن را به شکل واقعی بروز بدهم.
درباره نقش محمود وزیری هم لحظات شدید احساسی داشتید؟
بله. این قصه بالا و پایین زیاد دارد. صحنههای زیادی است که من و یوسف صیادی در نقش برادر بزرگترم که شیرین عقل است، منقلب شدیم و احساسات شدیدی را تجربه کردیم.
بازیگری برای شما مهمتر است یا موسیقی؟
من از تئاتر شروع کردم و در این رشته تحصیل هم کردهام. در زمینه موسیقی هم فعالیت دارم اما بازیگری حرفهای است که جذابیت بیشتری برایم دارد. موسیقی دغدغه دوم من است.
ارجمند:
معتقدم بازیگری یعنی اینکه هم بر احساسات مسلط باشم و هم آن را به شکل واقعی بروز بدهم
شاید بهتر بود موسیقی را انتخاب میکردید. در بازیگری ممکن است همیشه زیر سایه پدرتان باقی بمانید!
من از اینکه زیرسایه ایشان باشم، لذت میبرم. اگر قرار بود غیر از این باشد، حتما طی این سالها طور دیگری ظاهر میشدم. من زیر سایه پدرم هستم و لذت میبرم از فرزند این پدر بودن.
تحت تاثیر پدرتان هستید؟
من و برزو ارجمند، پسرعمویم از بچگی در دنیای بازیگری بزرگ شدهایم. به جز اینکه تحصیلاتمان در این زمینه است، در هوای بازیگری قدکشیدهایم. بنابراین طبیعی است که تحت تاثیر پدرم و شیوههای کاری او باشم اگر جز این باشد، عجیب است.
با این حساب چه آیندهای را برای خودتان ترسیم میکنید؟
برای من یک نکته خیلی مهم است. اینکه برای کار مفید باشم و اتفاق بهتری را رقم بزنم. از اینکه سفارش بشوم، لذت نمیبرم و از حضور در کارهای رفاقتی که بر اساس رابطه است، لذت نمیبرم. برای من تواناییهایم مهم است.
پدرم معرف من نبوده است
هیچ وقت در هیچ کاری پدرم معرف من نبوده است و این چیزی است که از آن لذت میبرم.
تا جایی که مقدور بوده، سعی کردهام با همفکری خودش در اثری که او حضور دارد، من نباشم.
کارم را مستقل شروع کردم و اگر مستقل نبودم شاید ده سال پیش خیلی اتفاقات مهمتر و بزرگتری در دنیای بازیگری برای من رخ میداد، ولی همیشه از خودم پرسیدهام که این اتفاقات میتوانست ماندگار باشد و تداوم پیدا کند؟ به نظرم ماندگاری در کار هنری خیلی مهمتر از پرکاری است.
فکر میکنم اگر در دنیای هنر ماندگار شوم هم وظیفهام را در قبال خودم انجام دادهام و هم در قبال فرهنگ کشورم.
جوان/كارگردان بيكار آماري عجيب از تلفات انساني در جنگ سوريه منتشر كرد
جعفر پناهي داعش را تأييد كرد
جعفر پناهي، كارگردان به ظاهر ممنوعالفعاليت، طي پستي كه در اينستاگرامش منتشر كرده ، آماري از كشته شدگان جنگ سوريه را به نقل از ويكيپديا منتشر كرده است. در اين آمار گفته شده كه بيش از 90 درصد مردمي كه در مناقشه سوريه كشته شدهاند، توسط نيروهاي دولتي به قتل رسيدهاند و در مقابل سهم گروهك تروريستي داعش بسيار اندك و زير يك درصد است! اين ادعا در حالي صورت ميگيرد كه گزارشهاي رسانههاي بينالمللي همگي نشان از خشونت و توحش داعش در قتل و غارت سوريه و عراق دارد و حمايت مردم سوريه در جريان مناقشه جاري از دولت قانوني اين كشور نيز آمار 90 درصدي كشتهشدگان را زير سؤال ميبرد، اما پيش از آنكه به دلايل انتشار چنين آمار عجيبي از سوي پناهي بپردازيم، بهتر است نگاهي داشته باشيم به اينكه اين آمار از كجا آمده است.
ويكيپديا طبق رسم معمول خود لينكي استنادي را در منابع ذكر كرده است. منبع استنادي اين خبر نيز سايت «كمپين سوريه» است كه آن را مخالفان دولت بشار اسد در لندن اداره ميكنند. مدير اين كمپين يك يهودي ايراني- امريكايي به نام جيمز صدري است. صدري در آكسفورد تحصيل كرده و فعاليتهايي در زمينه صلح سبز داشته است.
اسحاق ورسا و يهودي امريكايي ديگر مدير اين كمپين است. «بيسان فقيه»، روزنامهنگار سوري كه در دانشكده مطالعات شرقي و آفريقايي دانشگاه لندن تحصيل كرده و از مخالفان سرسخت دولت سوريه به شمار ميرود و «آنا نولان» مجري همجنسگراي تلويزيوني كه مليتي ايرلندي دارد، ديگر مديران اين كمپين هستند. كمپين سوريه كه آرزوي «سوريه بدون اسد» را دارد نيز در ارائه آمار مربوط به كشته شدگان به آمار شبكه حقوق بشر سوريه استناد كرده است.
اين شبكه نيز تحتنظر مخالفان نظام سوريه مديريت ميشود و وجه تشابه آن با كمپين سوريه اين است كه دفتر اين شبكه اطلاعرساني نيز در لندن و انگليس واقع شده است. به دلايل اينكه معارضان مسلح سوري يكي از اضلاع جنگ داخلي در سوريه هستند، آيا ميتوان به آمار اين گروه به عنوان سندي درباره ميزان كشته شدگان و تركيب مسببان قتل آنها نگاه كرد؟! حال به ابتداي گزارش برگرديم و اينكه چرا بايد شخصي مانند جعفر پناهي اين آمار را منتشر كند؟!
نگاهي به كامنتهاي مخاطبان در ذيل مطلب تعداد كشته شدگان جنگ سوريه نشان ميدهد كه بسياري از افراد از غيرواقعي بودن اين آمار انتقاد كردهاند و برخي ديگر نيز به اينكه جعفر پناهي آمار غيرواقعي انتشار داده است، اعتراض داشتهاند. قطعاً پناهي صرف اينكه آمار كشته شدگان سوريه را روكند، به انتشار اين آمار دست نزده، زيرا بحران سوريه كه كل خاورميانه را تحتالشعاع قرار داده آنقدر برد خبري و اهميت داشته است كه شبكههاي مختلف خبري و رسانهها به آن بپردازند و حتي اخبار لحظه به لحظه آن را منتشر كنند. نكتهاي كه در مطلب ميزان كشته شدگان به چشم ميآيد و به احتمال زياد منظور اصلي كارگردان ايراني از انتشار آن بوده است، اعلام ميزان مقتولان است كه توسط دولت سوريه كشته شدهاند، يعني آمار وحشتناك بالاي 90 درصدي كه در ويكيپديا به آن اشاره شده است.
قطعاً اگر اين آمار واقعي بود هيچگاه جبهه مقاومتي عليه داعش و در حمايت از دولت قانوني سوريه شكل نميگرفت و اين دولت مانند آنچه در مورد آفريقاي جنوبي در زمان آپارتايد به وجود آمده بود با يك بايكوت جهاني روبهرو ميشد، اما مردم سوريه نشان دادهاند بهرغم ويرانيهايي كه جنگ براي آنها به همراه داشته است هنوز از دولت ملي كشورشان حمايت ميكنند. گزارشهاي تصويري شبكههاي تلويزيوني از حمايت مردم سوريه از پيروزيهاي دولت اين كشور بر تروريستهاي داعش و جبهه النصره يا ارتش آزاد نشاندهنده مقبوليت اين دولت نزد ملت خود است.
متأسفانه جريان شبهروشنفكري در ايران هميشه تلاش دارد تا خود را در مقابل مواضع رسمي حاكميت قرار دهد، حتي اگر آن موضع بهحق باشد. مخالفخواني يكي از پزهاي شناخته شدن روشنفكران است، بنابراين وقتي همه كانالهاي رسمي و غيررسمي اطلاعرساني در ايران بر حمايت مردم سوريه از دولت كشورشان و مبارزه آنها با تروريستهاي خارجي و تحت حمايت دولتهاي عربي و غربي تأكيد ميكنند، افرادي نيز پيدا ميشوند كه بخواهند با وارونه نشان دادن اوضاع براي خود وجههاي به دست آورند.
تجربه تلخ مردم سوريه در چند سالي كه كشورشان جولانگاه تروريستها شده است اكنون با بازگشت تروريستها به خانههايشان در اروپا، در قلب قاره سبز در حال تكرار است، اين بار آيا روشنفكران ايراني ميتوانند آمار عملياتهاي تروريستي در پاريس را هم به بشار اسد منتسب كنند؟!
جوان/شرط عجيب حوزه هنري براي شركتكنندگان يك جشنواره
حوزه هنري براي علاقهمندان به شركت در يكي از جشنوارههاي سينمايياش، شرطي عجيب تعيين كرده است.
نویسنده : وحید مهری
جشنواره فيلم صد كه امسال در تقويم برگزاري جشنوارههاي حوزه هنري است، اين روزها در حاشيه جشنواره فيلم كوتاه تهران حضور دارد تا ضمن ارائه فراخوان به هنرمندان اين عرصه، توضيحاتي در خصوص محتواي برگزاري اين رويداد به شركتكنندگان ارائه كند. در بخشي از فراخوان اين جشنواره كه اين روزها در سينما چارسو توزيع ميشود، آمده است: «حضور برگزيدگان در مراسم پاياني جشنواره الزامي است و عدم شركت بهمنزله انصراف تلقي خواهد شد.»
معني و مفهوم اين جمله اين است كه اگر افرادي در اين رويداد برگزيده شوند، حتماً براي دريافت جايزه خود در مراسم اختتاميه حضورداشته باشند والا فيلم از بخش مسابقه خارج میشود و از جايزه هم خبري نخواهد بود. پيش از اين نيز يكي از جشنوارههاي سينمايي در دوران مديريت پيشين سينماي ايران چنين شرطي را تعيين كرده بود تا از عدم حضور فيلمسازان در مراسم اختتاميه جلوگيري نمايند. در آن دوران برخي فيلمسازان كه سياستهاي سينمايي را قبول نداشتند، در مراسم اختتاميه جشنوارهها حاضر نميشدند و جايزه آنها برايشان ارسال ميشد. گاهي نيز عدم حضور آنها باعث خالي شدن سالن ميشد. به نظر ميرسد درج چنين شرطي از سوي حوزه هنري براي جلوگيري از بروز اين اتفاقها رخ داده است، اما مشخص نيست هيئت داوران جشنواره چگونه حاضر خواهند شد بهواسطه عدم حضور فيلمساز ـ كه احتمالاً تا چند ساعت پيش از مراسم ممكن است قطعيت پيدا نكند ـ در رأي خود تجديدنظر كنند و مثلاً فيلمساز ديگري را جايگزين نمايند؟! اميد است حوزه هنري براي برخي افراد كه ممكن است به دليل بيماري امكان حضور در اين رويداد را نداشته باشند، امكان ارائه «گواهي پزشكي يا بليت هواپيما» در صورت عدم حضور در مراسم را قائل شود تا حق اين فيلمسازان ضايع نشود.
حمایت/دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی کشور در گفتو گو با «حمایت»:
ملاک درست و معینی برای تعیین سرانه مطالعه نداریم
دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی کشور از برگزاری دورههای آموزشی و مهارتی کتابداران بخش کودک و نوجوان خبرداد .
«علیرضا مختارپور» در گفتو گو با «حمایت» اظهارکرد: گسترش بخش کودک و نوجوان کتابخانههای عمومی کشور و تجهیز آنها به کتاب و منابع جدید از جمله اقدامات مدنظر تا حدودی اجرایی شده است ؛ زیرا اگر عادت مطالعه در کودکان و نوجوانان نهادینه شود ماندگار خواهد شد. وی با بیان اینکه در همین ارتباط برای کتابداران بخش کودک و نوجوان دورههای آموزشی و مهارتی برگزار کردهایم تا آموزش و مهارت قصه گویی را یاد بگیرند ادامه داد: سه دوره در سال جاری تاکنون برگزار شده و این افراد به استانهای خود بازگشته اند. محتوای این سه دوره نیز به صورت لوح فشرده آماده شده و قرار است به زودی برای کتابداران سراسر کشور ارسال شود. به گفته مختارپورسومین اقدام صورت گرفته نیز برگزاری دوره آموزش مشاوره کتابدار است که در طول یک سال گذشته 1000 نفر از کتابداران به صورت حضوری در دورههایی آموزشی، مشاوره دیدهاند و با روشهای جدید ترویج کتابخوانی و کتابداری آشنا شدهاند.
وی برگزاری نشست کتابخوان در سال جاری را از سایر اقدامات این نهاد برشمرد و خاطرنشان کرد: تا به امروز بیش از 200 نشست برگزار شده است. این نشست به اشتراکگذاری کتاب است یعنی افرادی که کتابی را خواندهاند و این کتاب را خوب تشخیص داده اند در یک نشست حضوری آن را به افراد دیگر معرفی میکنند. خوشبختانه تا به حال دراین نشست بیش از 2200 کتاب معرفی شده است و دیروز هم همین نشست در مرکز اسناد و کتابخانه ملی کشور در سطح نخبگان برگزار شد .
وی یادآورشد: این مهم اقدامی برای ترویج کتابخوانی است.
دبیر نهاد کتابخانههای عمومی کشور همچنین در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه چه برنامههای دیگری برای ترویج کتابخوانی در نظر گرفته شده است هم گفت: درحال تجهیز کتابخانه های عمومی کشور به کتابها و نشریات جدید هستیم. تمام این فعالیتها و همچنین هماهنگیهایی که با رسانههای گروهی برای ترویج کتابخوانی داریم و همچنین تامین فضای مناسب در کتابخانهها و آموزش کتابداران از جمله اقدامات امیدوار کننده در ترویج کتابخوانی است.
حضور 2هزار کتابدار در مدرسه مجازی
مختارپور در بخش دیگری از سخنانش به مدرسه مجازی برای کتابداران هم اشاره و تصریح کرد: مدرسه تابستانی «خواندن» در تابستان امسال در مشهد مقدس برگزار شد. در کل دو مدرسه در مشهد برگزار شد و دو مدرسه در تهران برگزار میشود اما هفته آینده مدرسه مجازی خواندن در نهاد کتابخانه های عمومی کشور شروع به فعالیت خواهد کرد .ما قصد داریم به جای اینکه افراد محدودی در این مدرسه شرکت کنند حدود 2000 نفر از کتابداران کشور را در مدرسه «خواندن» با محتواهای مختلف آشنا کنیم . به زودی هم ظرفیت این مدرسه افزایش خواهد یافت تا هم کتابداران نهاد و هم کتابداران سایر دستگاهها در این مدرسه مجازی آموزش ببینند.
به گفته وی سال آینده از طرف نهاد کتابخانه های عمومی کشور سال «خواندن» نامیده شده است. «ما معتقد هستیم بر اساس نظرات اساتید و کارشناسان کتابخوان در دنیا امروزه هم کتابخوانی ، هم کتابداری و هم ترویج کتابخوانی یک مهارت و علم است که باید آن را یاد گرفت. باید گفت اینکه یک کتاب چطور خوانده و چطور فهم شود .همچنین چه مراحلی در خواندن کتاب باید لحاظ شود و چطور یادداشت برداری کنیم و چطور نقد بنویسیم... همه اینها مهارت است که باید آموزش داده شود.
وی اضافه کرد: ممکن است یک کتاب تازه منتشر شده 10 هزار صفحه باشد و خواندن ان بسیار طول بکشد و این باید مورد توجه یک کتابدار باشد زیرا که یک کتابدار در مواجهه با خوانندگان کتاب باید بتواند توضیحات لازم در زمینه کتاب تازه منتشر شده را ارایه دهد. بدین صورت کتابداران ما باید مهارتهای لازم را در حوزه کتابخوانی یاد بگیرند به طوریکه بدون اینکه وقت زیادی صرف مطالعه کتاب کنند از محتوای آن کتاب آگاه شوند.
این مسئول فرهنگی تصریح کرد: برای کتابخوانها نیز این مورد صدق میکند زیرا در سال کتابهای زیادی منتشر می شوند که مطالعه آنها برای یک نفر امکان پذیر نیست. برای همین نیاز است تا کتابخوان نحوه گزینش بهترین کتاب متناسب با سلیقه و تحصیلات خود را آموزش ببیند. اینها مهارت هایی است که ما در این مدرسه مجازی آموزش میدهیم .
رسانه های جمعی رسالت خود را به درستی انجام دهند
دبیر نهاد کتابخانههای عمومی کشور در ادامه این گفت و گو و در پاسخ به پرسشی مبنی براینکه آیا وسایل ارتباط جمعی جایگزین مناسبی برای کتاب هستند یا خیر نیز بیان کرد: فضای مجازی و وسایل ارتباط جمعی رقیبی برای کتاب نیست اگر هر کدام کارکرد خودشان را داشته باشند.
کارکرد تلفن همراه برای تلفنهای ضروری و بانک شماره تلفن است. حال اگر منظور این باشد که فردی در تب لت و یا تلفن همراهاش پی دی اف کتابی را مطالعه کند این همان کتابخوانی است و منافاتی با آن ندارد زیرا هدف ما گسترش مطالعه است. شما ممکن است کتاب صوتی گوش بدهید این هم مطالعه محسوب می شود. برای ما «مطالعه» اصالت دارد البته بعضی رسانهها مانند صدا و سیما رسالت دیگری دارند. این رسانه ها باید اهتمام خود را برای ترویج مطالعه و کتابخوانی داشته باشند.
مختارپور ادامه داد: ترویج کتابخوانی در تلویزیون هم این نیست که یک نفر فقط یک کتابی را معرفی کند. ما درحال حاضر در سریالها کاراکتری نداریم که از جملات کتاب استفاده کند، یا در حال مطالعه کتاب باشد و یا داستانهایی در محیط کتابخانه یا نویسندگی و مترجمی صورت بگیرد. ما سریالها یا انیمیشن ها و تئاتر ها و یا فیلمهایی نداریم که موضوع و یا فضای آن کتاب باشد .حتی در موسیقی، نقاشی و محیطهای شهری خود نیز با این موضوع برخورد نمیکنیم.
به گفته وی کشورهایی در دنیا هستند که در معماری شهری خود از کتاب و کتابخوانی بهره بردهاند و در پارک های کودکان صندلی هایی وجود دارد که به صورت صفحه کتاب است و کودک با نشستن بر روی آن میتواند صفحه ای از آن کتاب را مطالعه کند.
مختارپور اضافه کرد: البته امسال سازمان زیباسازی شهرداری یک سری طرح جلد کتاب را در میادین گذاشته که طرح خوب و قابل تقدیر است ولی خیلی کم است .من معتقدم همت ما برای ترویج کتابخوانی کم است وهمه ما باید کوشش کنیم تا این نقیصه برطرف شود.
آمار دقیق از سرانه مطالعه نداریم
وی همچنین در پاسخ به این سوال که آیا آمار دقیقی از سرانه مطالعه در کشور به تازگی استخراج شده یا خیر هم گفت: در سالهای گذشته هیچ مطالعه و سنجشی که بر اساس روش های دقیق علمی و با تعریف مشخص صورت بگیرد انجام نشده است. ضمن اینکه بعضی از کسانی که این سنجش ها را انجام میدهند ملاک های ارزشیابی آنها با هم متفاوت بوده است؛ مثلا خیلی از این افراد مطالعه پیامک و یا زیرنویس برنامههای تلویزیونی و یا مطالعه تابلوهای معابر و ... جزو سرانه مطالعه به حساب می آوردهاند.
بعضی ها هم معتقد هستند چیزی که برای یک وظیفه شغلی مطالعه میشود جزو سرانه مطالعه به حساب نمیآید مثل یک ویراستار یا یک دانشجو و یا یک حروفچین.
مختارپور تصریح کرد: پس باید اول باید تعاریف را درست کنیم و ملاک درست و معینی برای سرانه مطالعه به دست آوریم،سپس به دنبال ارزشیابی و کسب میزان سرانه مطالعه در جامعه باشیم. همچنین مطالعه ای که برای به دست آوردن این اعداد و ارقام را انجام میدهیم باید راستیآزمایی کنیم. البته شواهدی وجود دارد که مردم ما کم مطالعه میکنند و دلیل آن هم پایین آمدن شمارگان کتاب است ولی آمار دقیق و علمی وجود ندارد.
درخواست جامعه کتابداران
دبیر نهاد کتابخانههای عمومی کشور همچنین به برخی موارد مطرح شده در همایش تقدیر از کتابداران کهدر تالار وحدت برگزارشد اشاره و بیان کرد: در این نشست چند درخواست مشخص مطرح شد. ما در این همایش از مسئولان حاضر خواستیم دستور دهند تا با تشکیل فوری جلسات کارشناسی تحقق درخواستهای جامعه کتابداران در برنامه و بودجه سال 95 مورد توجه قرار گیرد.
وی در شرح درخواستها نیز اظهارکرد: تغییر فصول بودجه و اختصاص بخشی از بودجه در سطر یک که افزایش آن متناسب با میزان افزایش در نهادها و دستگاههای دیگر است؛ تعمیم افزایش حقوق و مزایای کتابداران از فصل یک بودجه مشابه برخی دیگر از نهادهای عمومی؛ افزایش بودجه تملک دارایی برای تأمین منابع کتاب، نشریات و منابع دیجیتالی؛ تخصیص بودجه برای ساخت، تجهیز و تعمیر به نهاد کتابخانهها؛ تعیین شغل کتابداری به عنوان یکی از مصادیق مشاغل سخت و زیانآور برای شاغل؛ تخصیص بخشی از بودجه حمایت از نشر و کتاب دستگاههای فرهنگی به تأمین منابع مورد نیاز کتابخانههای عمومی؛ اختصاص بخشی از اعتبارات مناطق محروم به احداث، توسعه، تعمیر و تجهیز کتابخانههای روستایی و ... بخشی از این پیشنهادها بود.
رسالت/حجت الاسلام رفيعي:
خطر جهل اعتقادي بيشتر از بمب هسته اي جهان را تهديد مي کند
به گزارش خبرگزاري رسا، حجت الاسلام ناصر رفيعي، استاد حوزه علميه در سخنراني در حسينيه اعظم ثارالله اروميه، با اشاره به انواع جهالتي که انسان مي تواند به آنها مبتلا شود، اظهار داشت: جهل اعتقادي از خطرناک ترين انواع جهالت هاست که خطر آن بيش از بمب هسته اي جهان را تهديد مي کند.

وي افزود: گروه تکفيري داعش به سادگي تشکيل نشده است و براي به وجود آمدن آن تلاش هاي زيادي براي ايجاد جهل اعتقادي در بين اين افراد شده و پشتوانه فکري بسيار جاهلانه اي دارند که همه جنايت هايشان را به واسطه آن توجيه مي کنند. حجت الاسلام رفيعي رفتار برادران حضرت يوسف (ع) را با وي نشانه جهل اخلاقي آنان عنوان و اضافه کرد: آنها حسادت را با محبت اشتباه گرفته بودند و حسادت خود را نسبت به برادر کوچک تر با بهانه نياز داشتن به محبت پدر توجيه مي کردند. وي با اشاره به اينکه آمار طلاق در کشور ما به 5/22 درصد رسيده است، افزود: در اثر جهل رفتاري، آمار طلاق به اين شکل در حال افزايش است و اين اتفاق بنيان خانواده را به خطر انداخته و مضرات بسياري را در پي دارد. استاد حوزه علميه تصريح کرد: بيش از 70 درصد آمارهاي طلاق مربوط به ازدواج هايي است که در سال هاي آغازين زندگي مشترک هستند و اين مسئله نشان مي دهد که جوانان ما شيوه رفتاري صحيح با زوج خود را نياموخته اند و توان حفظ يکديگر را در زندگي خود ندارند.
روزان/پاسخ شریفینیا به منتقدان «معمای شاه»
روزان نیوز- محمدرضا شریفینیا دربارهی سریال «معمای شاه» سخن گفت.
محمدرضا شریفینیا بازیگر سریال «معمای شاه» میهمان کافه خبر بود و دربارهی این سریال و سایر مسائل مرتبط با تلویزیون و سینما سخن گفت.
در بخشی از این گفتوگو او با اشاره به روایت محمدرضا ورزی کارگردان این سریال اظهار داشت: «قرآن میگوید بشارت باد بر کسانی که تمام قولها را میشنوند و از بین آنها بهترین را برمیگزینند. این درباره مشرکانیست که آن زمان درباره پیامبر سخن میگفتند. از این آیه ما امروز میتوانیم چنین استنباط کنیم که باید تمام حرفها را بشنویم و بعد با مراجعه به عقل خود درباره آن تصمیم بگیریم.»
او افزود: «شما گفتید درباره بعضی از شخصیتها وثوق تاریخی وجود ندارد، خب آقای ورزی و تیم تحقیقاتیاش رفتهاند و این روایت را از این شخصیتها ارائه دادهاند، شما میتوانید بروید و روایتهای دیگر را هم بخوانید.»
این بازیگر ادامه داد: «حضرت علی میگوید حرفها را بزنید و بحثها را رو کنید.بعد از این کار حقیقت از میان همین حرفها و بحثها آشکار میشود. نمیشود درباره شخصیتهای تاریخی حکم قطعی صادر کرد. همین الان در ارتباط با یک موضوعی که ماجراهای امروز جامعه ماست و این اختلاف را در جامعه به وجود آورده هر کسی از ظن خودش به آن نگاه میکند. شما به من میگویید چرا فلان کار را کردی؟ من می گویم چرا شما فلان کار را نکردید؟ درباره هر موضوعی ممکن است هر بار حرفی زده شود. امروز اینجا تقلب شده یا نشده، یک جا پیامبر غدیر خم را مطرح میکند، یک جا هم میگویند مردم خودشان باید رهبر را انتخاب کنند. خب شما یا تاسی به حرف پیامبر میکنی، یا این موضوع را نفی میکنی. خب باید درباره همه اینها تحقیق کرد. همین در تاریخ ما باعث بحث و جدل و اختلاف بین شیعه و سنی است. چند سال از این اتفاقات گذشته؟ مگر حل شده؟ ولی دربارهاش میتوان بحث کرد.»
شریفینیا اما در پاسخ به این پرسش که وقتی روایات متفاوت یا مخالف از یک اتفاق اجازه یا توانایی بروز و ظهور ندارند چطور میتوان به حقیقت دست پیدا کرد؟ گفت: «این تقصیر من نیست. چرا باید ما فحش بخوریم؟ من به شدت مخالف این هستم که نظرات مخالف پخش نشود. من میگویم حتی اگر پخش نمیشود، من وظیفه دارم که بروم و بخوانم. من هم موافقم که آن روایت مخالف پخش شود، من میگویم اگر آقای حاتمی کیا آمدند یک فیلم ساختند به نام «گزارش یک جشن» یا آقای امیریوسفی «آشغالهای دوستداشتنی» را ساخته است یا آقای درمیشیان «عصبانی نیستم» را ساختند، این فیلم ها باید اکران شود.»
بازیگر سریال «امام علی (ع)» ادامه داد: «من درباره قوانین اسلامی یک عقیده دارم و آن این است که این قوانین به مثابه یک ساختمان بتونی بسیار محکم است به شکلی که تمام نظرات مخالف در برابر آن به اندازه سنگ ریزه هستند. اگر شما قبول داشته باشی که ایدئولوژی محکمی داری، نباید از این سنگریزهها بترسی وگرنه از یک صدای کوچک هم ممکن است دچار هراس بشوی. چرا باید بترسیم؟ چرا نباید بگذاریم نظر مخالف مجال ظهور داشته باشد؟ مگر در زمان پیامبر (ص)فقط ایشان بودند که حرف میزدند؟ مشرکین بدترین حرفها را میزدند ولی آنهایی که پیامبر (ص) را انتخاب کردند، راه رستگاری را طی کردند و انتخاب دیگران باعث شد تا در ضلالت بیافتند.»
روزان/واکنش عموپورنگ به استعفای مدیر گروه کودک و نوجوان
روزان نیوز- داریوش فرضیایی پس از استعفای علی زارعان دلنوشتهای را برای وی منتشر کرد.
داریوش فرضیایی پس از استعفای علی زارعان مدیر گروه کودک و نوجوان شبکه دو سیما دلنوشتهای را برای وی در صفحه شخصیاش منتشر کرد.
در پی اشتباه عموهای فیتیله ای و آزرده خاطر شدن هم وطنان آذری زبان کشورمان، علی زارعان مدیر گروه کودک و نوجوان شبکه دو سیما به منظور پذیرش اشتباه صورت گرفته و دلجویی از آذری زبانان میهنمان از سمت خود استعفا داد.
در همین رابطه داریوش فرضیایی(عمو پورنگ) از مجریان کارکشته کودک و نوجوان در صفحه شخصی اینستاگرامش با انتشار تصویری از علی زارعان نوشت:
چهارده سال پیش وقتی مسابقه زنده تلفنی "عموپورنگ " راه افتاد ؛ یادم میاد با مهربانی و گشاده رویی از من استقبال کردی نه موهایت اینچنین سفید بود نه صورتت اینگونه خسته، اما هر چه هست میدانم خیلی زحمت کشیدی و تلاش کردی چون بچه های سرزمینت را دوست داشتی؛ همچون دو فرزند گلت!! سالها گذشت اما هرگز حرف دلت را در سروده های زیبایت نگفتی غافل از اینکه امروز به راحتی میتوان آنها را در نگاهت خواند و فهمید "برادر عزیزم آقای زارعان: بابت سالها زحماتی که در عرصه کودک و نوجوان کشیدید از شما سپاسگزارم ؛ خداوند پشت و پناهتان باشد.
شرق/چرا اینروزها فروش فیلمها افت کرده؟
تحریک ولع سالنسازی در بخش خصوصی
فرانک آرتا: جذب مخاطب و فروش بالای فیلم دلمشغولی همیشگی سازندگان سینما در همهجای دنیا بوده و هست. اینروزها هم زمزمههایی از سوی برخی از اهالی سینما به گوش میرسد که سینمای ایران به علت فروش پایین فیلمها و مسائلی دیگر رو به موت است؛ نکتهای که حجتالله ایوبی، رئیس سازمان سینمایی، در گفتوگوی تلویزیونیاش پنجشنبه گذشته در برنامه «شهر فرنگ» قویا آن را رد کرد و با ذکر دلایل، تصریح کرد که سینمای ایران نهتنها رو به قبله نیست، بلکه آینده امیدوارکنندهای دارد. این نکته مبرهن است که سینمای ایران در دورههای مختلف دچار رکود شده، که در هر دوره سرنوشتش به فضای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و... گره خورده.

حال این سؤال پیش میآید که در دوره فعلی دلایل رکود چیست. سیدجمال ساداتیان، تهیهکننده سینمای ایران، به این پرسش چنین پاسخ داد: «به نظرم بیش از هرچیزی باید چرخه تولید و نمایش در سینما را بررسی کنیم. واقعیت این است که ترازوی تولید و توزیع فیلم در ایران همگن نیست. با توجه به تعداد سالنهای سینما در ایران ما باید سالانه٣٠-٣٥ فیلم تولید کنیم. درحالیکه تولیدات ما در مدت یکسال به حدود صد فیلم میرسد. از این تعداد دستکم ٣٠ فیلم در گروه «هنر و تجربه» به نمایش درمیآیند. ولی صاحبان ٧٠ فیلم دیگر تمایل دارند فیلمشان در سطح وسیع به نمایش عمومی درآید. اما با این اوضاع متأسفانه ظرفیتهای نمایشی ما پاسخگو نیست».تهیهکننده فیلم «برف روی کاجها» به ذکر دلایل دیگر پرداخت و گفت: «از سوی دیگر این اشکال به سینماگران برمیگردد که چقدر فیلمهایشان توانایی جذب مخاطب را دارند. اصولا دو،سه فیلم که در جذب مخاطب موفقند در اوایل هر سال به نمایش عمومی درمیآیند و بقیه فیلمها هم در بازه زمانی فشرده و با سرعت زیاد در ششماه دوم سال به نمایش درمیآیند که با توجه به محدودیت سالنهای سینما در کشور، هر فیلمی حتی اگر هم پرفروش باشد پیش از اینکه چرخه اکرانش کامل شود، ناچار است جای خود را به فیلم بعدی واگذار کند!»ساداتیان در ادامه به ذکر آمار پرداخت و عنوان کرد: «بهطورمثال سینما آزادی که پنج سالن نمایش دارد، این روزها یک سالن آن به نمایش «محمد رسولالله(ص)» اختصاص دارد و سالن دیگرش هم به یک انیمیشن. درنهایت سه سالن باقی میماند که ١٠ فیلم برای نمایش در آن باید صف بکشند. بهترین ساعات هم از نقطهنظر بازدیدکنندگان برای نمایش فیلم ساعات ٦ و ٧ عصر است که طبیعی است هر فیلمی هم از این فرصت برخوردار نیست. از همینجاست که منازعات و گلهها بهوجود میآید. اخیرا گزارشی خواندم که ایران از نقطهنظر تولید فیلم رتبه نهم- دهم کشورهای جهان را دارد ولی بهلحاظ سرانه صندلی نمایش، در جایگاه یکی مانده به آخر قرار گرفته است!»تهیهکننده فیلم «جامهدران» که اینروزها بعد از گذشت دوروز تیزر تلویزیونی آن دچار ممیزی شد، درباره اقدام سازمان سینمایی در ساخت سالنهای سینما عنوان کرد: «هنوز هم خیلی کم است. مثلا آمریکا با ٢٤٠میلیوننفر جمعیت حدود چهارهزار سالن سینما دارد. درحالیکه ایران با بیش از ٧٥میلیوننفر جمعیت فقط ٣٤٠ سالن نمایش دارد که با قاطعیت میگویم که ٢٠٠ سالن آن چندان مناسب و استاندارد نیست. ما فقط ١٢٠ -١٣٠ سالن سینمای مناسب داریم. درحالیکه ما باید دستکم ١٥هزار سالن با درجه کیفی بالا داشته باشیم. مثلا دوبی که سینمایی ندارد، با دومیلیوننفر جمعیت ٢٤٥ سالن سینمای استاندارد دارد! درحالیکه اگر ما از فاصله میدان ونک تا تجریش که سهمیلیوننفر جمعیت دارد به فکر ساخت سالن بودیم، این روزها سرمایه سینما با توجه به موقعیت این مناطق بهراحتی قابل بازگشت بود».تهیهکننده فیلم «چهارشنبهسوری» در برابر این پرسش که مشکل اصلی کجاست، گفت: «من مشکل را در سازمان سینمایی نمیبینم. بلکه باید در سطح کلان به آن توجه شود و بهمثابه «طرح ملی» به آن نگاه کرد. درواقع شهرداریها باید به مسئله سالنسازی توجه کنند. در همهجای دنیا شهرداریها هستند که به فکر اوقات فراغت مردمند. چون مثلا ساخت مجتمع تجاری - فرهنگی بزرگی مثل پردیس کوروش از حوزه قدرت مالی وزارت ارشاد و حتی دولت خارج است. پس بهتر است بخش خصوصی را وارد کنیم و برای ترغیب و تحریک ولع سالنسازی در این بخش راهکارهای منطقی و همدلانه ایجاد شود تا آنها تشویق شوند».مرتضی شایسته، رئیس کانون پخشکنندگان سینمای ایران، نظر خود را درباره فروش پایین فیلمها در اینروزها چنین بیان کرد: «درست است که اینروزها مقداری فروش فیلمها پایین آمده. اما این موجب نمیشود که بگوییم سینما مرده است. به نظرم سینما زنده است و ما هم به امید زندهایم».تهیهکننده فیلم «آتیشبازی» در ادامه افزود: «من فکر میکنم خود فیلمسازان و تهیهکنندگان باید به فکر ساخت فیلمهای پرفروش و درعینحال خوب باشند. درحالیکه در این دو، سهسال اخیر مسئولان سینمایی همچون آقایان ایوبی و مهندس مسچی خیلی همراه سینما بودند».در پایان این تهیهکننده سینما بر ساخت سالنهای سینما تأکید کرد و گفت: « نهضت سالنسازی و بهخصوص دیجیتالیکردن سالنهای سینما که توسط سازمان سینمایی صورت گرفته، کار خوب و قابلدفاعی است. منتها این اقدام باید ادامه داشته باشد و امیدوارم در شهرستانها هم این مسئله به طور جدی پیگیری و عملی شود».اما پیمان پارسینژاد، مدیر سینما عصرجدید، درباره فروش پایین فیلمها در این فصل عنوان کرد: «هرسال در این فصل فروش فیلمها پایین میآید و طبیعی هم هست. اما بهطورکلی مشکل اصلی سینمای ایران این است که فاقد فیلمهای خوب است. ٨٠ درصد فیلمهای مجوزدادهشده، قابلیت جذب مخاطب را ندارند. دولتها در سیاستهای خود باید در نظر بگیرند که چرا به فیلمهای خوب مجوز نمیدهند و درعوض برای فیلمهایی با فیلمنامههای شبیه فیلمهای هندی بهراحتی مجوز صادر میکنند!»وی در ادامه افزود: «این مسئله، هم در دوره آقای شمقدری بوده و هم در دوره آقای ایوبی و از این نظر فرقی نکرده. اینروزها وقتی به مردمی که برای تماشای فیلم به سینما عصرجدید میآیند، نگاه میکنم، میبینم بیشتر مردم برای تفریح به سینما میآیند. درحالیکه سینماروهای حرفهای که دغدغه سینما دارند، در این سالها به سینما نمیآیند. آنها مدتهاست که با سینما قهر کردهاند که فکر کنم پاسخ آن واضح است».
شرق/بارسلونا میزبان «هفته فیلم خانه آسیا» شد
دیپلماسی فرهنگی، این بار در اسپانیا
شرق: سومین دوره از هفته سینمایی خانه آسیا با شرکت آثاری از آسیا و از جمله پنج فیلم سینمای ایران با حضور مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی و رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی در بارسلونا، پایتخت اسپانیا برگزار شد. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی بنیاد سینمایی فارابی، این جشنواره که به «هفته فیلم خانه آسیا» نیز مشهور است با حضور مسئولان شهر بارسلون، دیپلماتهای خارجی مقیم این شهر، هنرمندان، مدیرکل و مسئولان خانه آسیا و علیرضا تابش، مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی در سینما جیرونای بارسلون برگزار شد و پنج فیلم سینمای ایران، از بیستم تا بیستوچهارم آبان در این جشنواره حاضر بودند. هفته سینمایی فیلم خانه آسیا از سه بخش تشکیل شده است و در بخش رسمی این جشنواره ۱۹ فیلم به رقابت پرداختند. چهار فیلم با پخشکنندگی فارابی به اسامی «شیفت شب» ساخته نیکی کریمی (در بخش رقابتی)، «جزیره رنگین» ساخته خسرو سینایی (در بخش نمایشهای ویژه)، «خداحافظی طولانی» ساخته فرزاد موتمن و «حکایت عاشقی» ساخته احمد رمضانزاده (هر دو در بخش پانوراما) روی پرده رفت. در چارچوب این هماهنگیها، فیلم «امروز» ساخته رضا میرکریمی نیز در بخش پانوراما نمایش داده شد.در این جشنواره فیلم سینمایی «چند مترمکعب عشق» به کارگردانی جمشید محمودی نیز به عنوان تنها نماینده کشور افغانستان حضور داشت. بر اساس تفاهم حاصلشده با «خانه آسیا»، پنج فیلم ایرانی دیگر نیز در رویدادی ویژه در آیندهای نزدیک به عنوان نمایندگان سینمای ایران در شهرهای بارسلون و مادرید به نمایش در خواهند آمد. در این رویداد فرهنگی که از سه بخش رسمی، پانوراما و ویژه تشکیل شده است، ژاپن با شش فیلم، ایران و چین هر یک با پنج فیلم و کره جنوبی با چهار فیلم سهم بیشتری نسبت به دیگر کشورهای آسیایی داشتند.

تابش: برای همکاریهای بیشتر آمادهایم
«رامون مورنو»، مدیرکل خانه آسیا در ملاقات با علیرضا تابش، مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی و علیرضا اسماعیلی، رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی در اسپانیا، حضور مؤثر فیلمهای ایرانی در جشنواره هفته فیلم خانه آسیا در بارسلون را موجب رونق این رویداد و گشودن فضای جدیدی از حوزه سینما در کشور اسپانیا دانست. وی با اشاره به مسئولیت خانه آسیا در انجام فعالیتهای مختلف فرهنگی، هنری و علمی در حوزه کشورهای آسیایی در کشور اسپانیا گفت: این حضور را آغازی چشمگیر برای انجام سایر فعالیتها خصوصا در حوزه معرفی دستاوردهای هنری و مفاخر و اندیشمندان دو کشور در اسپانیا میدانیم. مورنو در ادامه با اشاره به تأثیر شگرف و مؤثر حضور دانشمندان اسلامی در کشور اسپانیا و نقش آنها در تمدنسازی، وظیفه خانه آسیا را معرفی این اندیشمندان به نسل جوان دانست و همکاری جمهوری اسلامی را در این خصوص خواستار شد. علیرضا تابش، مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی نیز ضمن تشکر از دعوت و پذیرایی صمیمانه خانه آسیا، گفت: بسیار خرسندم که دور جدید همکاریهای ایران و خانه آسیا در اسپانیا آغاز شده است و این بنیاد و نهادهای فرهنگی هنری ایران در همکاری با خانه آسیا برای تحقق ایدههای فرهنگی مشترک، آمادگی دارند. عضو هیأت امنای بنیاد فارابی با تشریح توفیقات سینماگران ایرانی در رویدادهای مهم جهانی افزود: هنر معاصر ایران و سینمای نجیب آن، بازتابنده روح ملتی است که در آینده همچنان بیش از امروز با بیان هنری، جهان را شگفتزده خواهد کرد. علیرضا اسماعیلی، رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی در اسپانیا نیز ضمن تشکر از خانه آسیا در نمایش و عرضه فیلمهای ایرانی در شهرهای مادرید و بارسلون به سوابق همکاریهای رایزنی فرهنگی با خانه آسیا و مراکز علمی و فرهنگی در این کشور اشاره و ابراز امیدواری کرد، با همکاری فیمابین در سال آینده میلادی، اجرای برنامههایی مانند دوره شیعهشناسی، سمینار روابط دوجانبه و چندین برنامه هنری تحقق یابد.
گرس: سینمای ایران میتواند معرف خوبی برای جامعه غرب باشد
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی فارابی، مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی با حضور در محل خانه آسیا در بارسلون ضمن بازدید از بخشهای این مرکز فرهنگی با مسئولان آن دیدار و گفتوگو کرد. در این دیدار که دکتر علیرضا اسماعیلی، رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی در اسپانیا نیز حضور داشت، علیرضا تابش مدیرعامل بنیاد سینمایی با تشکر از دعوت به عملآمده از وی برای حضور در جشنواره «فیلم خانه آسیا» گفت: در میان کشورهای غربی، اسپانیا موقعیت ویژهای در نظر ایرانیان دارد، چرا که تمدن اروپایی و اسلامی در اسپانیا به هم پیوند میخورد. وی در دیدار با «مننه گرس»، مدیربخش فرهنگ خانه آسیا اسپانیا، گفت: نمایش ١٠ فیلم ایرانی توسط بنیاد سینمایی فارابی در جشنواره «فیلم خانه آسیا» آغاز رشد همکاری سینمایی ایران و اسپانیاست، که امیدواریم به تولید مشترک بین سینماگران دو کشور بینجامد. تابش با اشاره به وجود تفاهمنامه فرهنگی بین ایران و اسپانیا اظهار امیدواری کرد؛ در آینده برنامه مبادلات هنری و فرهنگی بین دو کشور اجرائی شود؛ چراکه وجوه مشترک و زمینههای بسیار مساعدی برای گسترش ارتباطات در حوزههای هنری میان ایران و اسپانیا وجود دارد.در ادامه این نشست، «مننه گرس»، مدیر بخش فرهنگ خانه آسیا و دبیر جشنواره بینالمللی هفته فیلم خانه آسیا نیز با تشکر از حضور علیرضا تابش، مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی در این رویداد، گفت: شرکت فیلمهای ایران با همکاری خوب رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی در اسپانیا و بنیاد سینمایی فارابی با جشنواره محقق شد و با توجه به جایگاه برجسته سینمای ایران بسیار خوشحالیم که این اتفاق در جشنواره امسال رخ داد.وی ضمن اشاره به همکاریهای رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی و روند انتخاب فیلمها گفت: خانه آسیا اکران فیلمهای ایرانی را پس از هفته فیلم در بارسلون، در شهر مادرید با همکاری «تک فیلم» انجام خواهد داد. وی با اشاره به جایگاه سینمای ایران و اهمیت معرفی آن خصوصا در کشورهای غربی، تصریح کرد: جامعه ایران را در غرب به درستی نمیشناسند و سینمای ایران میتواند معرف خوبی برای جامعه غرب و اسپانیا باشد و چندصدایی و تفکرات مختلفی را که در جامعه ایرانی وجود دارد، به دنیا معرفی کند.
قانون/مروری بر عملکرد رسانه ملی در دوران ریاست جدید
روزگار بهتر تلویزیون فرا می رسد؟
مهدی کوهنورد
سازمان صداوسيماي جمهوري اسلامي ايران به عنوان متولي انحصاري پخش برنامههاي راديويي و تلويزيوني،درسالهای پس از انقلاب وبه ويژه پس ازاصلاحيه قانون اساسي درسال 1368؛كه فرآيندانتخاب رياست آن راازيك شوراي سرپرستي(متشكل از روساي سه قوه)به رهبر انقلاب منتقل کرد،همواره بزرگترین ومهمترین رسانه ایران بوده است.انتخاب رياست سازمان توسط بالاترين مقام كشوري،تضمين انحصارپيامرساني وانتظارات طرح شده دراحكام انتصاب روساي سازمان،همگي حكايت ازنقش بالاي آن درهدايت جامعه دارد.درنگاهي كوتاه به محتواي احكام صادر شده تاپايان دوره آقاي عزتا…ضرغامي ميتوان گفت انتظارازرسانه به عنوان يك ابزار فرهنگسازمبتني بردين،اخلاق،اميدو آگاهي،متوجّه مقابله باتهاجم فرهنگي دشمن وتوسعه فضاي فرهنگي ايران بوده است.

اين انتظاربارديگروالبته باتاكيدي دقيقتر طي حكم انتصاب آقاي محمد سرافراز در آبان ماه سال 1393 به ایشان ابلاغ شدو رهبرمعظم انقلاب درتكميل مطالبات پيشين از رئيس جديدخواستهاند با تکیه برفعالیتهاوبرنامههای حرفهاي وعمیق،مسئولیت تاریخی حفظ وارتقای استقلال فرهنگی و هویت انقلاب ایران اسلامی را به انجام برسانند.همچنين«عزم ملی و
ابتهاج معنوی و نشاط انقلابی»آحادجامعه درمسیراهداف بلندنظام اسلامی وپشتیبانی رسانهای وکمک به مدیریتهای اجرایی درجهت تامین اهداف واجرای سیاستهای کلان نظام وتحقق سند چشماندازکشورمهمترين انتظارات رهبري ازايشان است.
چنان كه ميدانيم مدیریت وعملکرد روسای پیشین سازمان صداوسیما بسته به شرایط،امکانات ومحدودیتهای زماني،دارای نقاط قوت وضعف فراوانی بوده است.دوره جديدنيزاز اين قاعده مستثني نبوده و قضاوت در خصوص كيفيت حركت در مسير جديد آن هم قبل از يك سالگي انتصاب آقاي سرافراز دشوار است. اما همزمان انتظار آن است كه در دوره جدید، با توجه به تجربیات سه دهه گذشته و تسلّط بر مسائل و مشکلات، رشد و اعتلاي اين سازمان با سرعت بیشتری پیگیری شده و دیگر شاهد نقاط ضعف گذشته نباشیم.
انحلال شبکه ها
راهبردهاي سازماني جناب آقاي سرافرازبراي هدايت كشتي رسانه دردریای مواج اطلاعات «چابكسازي» و «كوچكسازي» بودند.وي به واسطه سالها خدمت مدّعي بوده وهست كه گسترش شبكهها و دامنه اقدامات رسانه ملي هزينههاي سازمان راافزايش وكيفيت محتوايي آن را كاهش ميدهد.در اين راستا پس از تعيين معاون سيما، سريعاً براي اجراي اين دوراهبرد ادغام برخي شبكهها در دستور كارقرار گرفت ومديران مدّعي شدنداين ادغامهابهینهسازی هزینهها و افزايش كيفيت محتوا را در پي خواهد داشت. در اين راستا شبکه«جام جم»به طور کلی ازگیرندههای دیجیتال حذف و به جای آن شبکه تازه تأسیس افق جایگزین وشبکه تماشا منحل ودرشبکه نمایش ادغام شد و به جای آن، شبکه پرمخاطب نسیم با سراسری شدن، در میان شبکه گیرندههای دیجیتال قرار گرفت.
تغییرمدیران
اقدام دوم كه همزمان انجام شد،تغيير در ساختارسازمان ومديران شبكههاي سراسري وحذف بسياري از ردههاي مديريتي بود. بر اساس اعلام مدیران این سازمان حدود صد رده مدیریتی رسانه ملی حذف و به لحاظ ساختاري «اداره کل طرح و برنامه و نظارت سیما»، «اداره کل اطلاعات و برنامهریزی سیما» و «اداره کل مالی و اداری سیما» با ادغام مسئولیتها در سایر اداره کلها، به طور کلّی منحل شده و از مجموع این ادغامها، اداره کلّ جدیدی با عنوان
«اداره کل برنامهریزی و امور مالی سیما» تشکیل شد. اماآيارسانه توانسته است در6 ماه گذشته ودر كنار كوچكسازي، درمسيركيفيسازي توليدات خود نيز گام بردارد؟پاسخ به اين سوال درشرايط حاضرصريحاًمنفي است.اين تغييرات عليرغم ادّعاي واضعاناش درمسير تحول كيفي برنامههاي رسانه نيست.دليل اين ناكامي را ميتوان بيش ازهرچيز متوجه نگاه صرفاً كمّي مديريت رسانه دانست.تاكيد برچابكسازي نه تنها به توليدبرنامههاي جديدمنجرنشده،بلكه ازحجم برنامهسازيها نيزكاسته است.همچنين برخي از برنامهها از حالت زنده خارج و حجم برنامههاي مشاركتي نيز در مقايسه با سالهاي گذشته چند برابر شده است.
تغييرات فيزيكي و كمّي اعمال شده در بهترين حالت تنها موفّق به كاهش هزينههاي این سازمان شدهاند و در مجموع نهتنها بهبودي در عناصر كيفي صورت نگرفته بلكه در اين ميان بخش بالايي از صرفهجويي مالي از محلّ كاهش تعداد پرسنل قراردادي و پروژهاي و حقوق و مزاياي آنهااتّفاق افتاده است. چنانكه اخباررسيده حاكي ازآن است كه دستمزدنيروهاي قراردادي وپروژهاي سازمان صدا و سيما از ابتداي دوره تصدّي آقاي سرافراز در برخی ادارات سازمان نزديك به 40 درصد كاهش داشته است و اگرچه مديران سازمان مدّعياند در حال تغيير و ساماندهي قراردادهاي كاري هستند، اما اين ادّعا بعد از نزديك به 6 ماه هنوز عملي نشده و طي 4 ماه گذشته بسياري از اين نيروها بدون قرارداد كاري موظّف به انجام كار در سازمان بودهاند.نكته جالب آنكه صدا و سيما در اقدامي خلاف قانون، وضعيت بيمه اين دسته از نيروها را نيزبه حالت خويشفرما تغيير داده است. مجموعه اين شرايط، دريافتي شاغلان پروژهاي سازمان رابه زير دستمزد پايه رسانده است. جالب است بدانيد که اين نيروها موظّف هستند تمامي مراحل گزينش رسمی سازمان را نيز طي کنند. با توجه به تاثير شرايط مالي اخير بر انگيزه كاري اين افراد، عدم پيشرفت در كيفيسازي برنامهها دور ازانتظار نيست، چرا كه سرمايه انساني پايه و اساس هر فعاليتي است و انتظار نميرود يك سازمان بتواند بدون رعايت حقوق افراد در تعاملات اداري و اجتماعي، در مسير ارتقاي خود حركت کند. جالب آنكه بيتوجهي به سرمايه انساني در سازمان بزرگ صداوسيما اين روزها به توپي تبديل شده است كه مديران آن را به زمین دولت پرتاب ميكنند.صداوسیما مدّعي است افزايش 6 درصدي بودجهاش باتورم پیشبینی شده توسط دولت براي سال آينده(رقم 14درصد)متناسب نيست و طبیعتاً اين رشد، سازمان را با مشکل مواجه میکند.دولت نيزدرلایحه بودجه سازمان صدا و سیما را ملزم کرده که بیش از 50 درصد از درآمدش راازمحل درآمدهای غیردولتی یعنی آگهیهای بازرگانی تامین کند .

جدال برسربودجه همچنان ادامه دارد
اكنون مناقشه بودجه ميان دولت و صدا و سيما توجيهي است كه مديران براي پايمال كردن حقوق كارمندان خود به آن دست مييازند و آن چه در اين ميان البته فدا ميشود كيفيت است و آن چه بر زمين ميماند رسالت،اهداف و وظايف محول شده است.دعواي كمّي كه محتوا را نيز فدا ميكند و رئيس سازمان بزرگ فرهنگي كشور را وادار به تهديد دولت با چنين جملاتي: «با این مقدار بودجه، سازمان حتی قادر به پرداخت حقوق کارکنان خود نیست، اگر قرار باشد که صداوسیما درصد زیادی از بودجهاش را از راه تبلیغات تامین کند،میتواند تبعاتی داشته باشد؛ برخی انتقادمیکنند که چرا تبلیغات زیاد پخش میشود،چرا مصرفگرایی را رواج میدهیدیا چرا کالاهای خارجی تبلیغ میکنید.در حالی که اگر دولت، بودجه سازمان را تامین کند،حتی نیازی به پخش آگهی بازرگانی نخواهیم داشت».
دولت بودجه 1200 ميلياردي راپيش روي صداوسيما نهاده وصداوسيما با اصرار و فشار بر كارمندان خود، قصد چانهزني با دولت را دارد. اين در حالي است كه به دليل نبود شفافيت درخصوص زيرمجموعههاي درآمدزاي سازمان، امكان برآورد بودجه واقعي مورد نياز نيز ممكن نيست، با اين حال بنا بر اطلاعات حاصله و اظهارات منتقدان رسانه، درآمد اين سازمان از محل آگهيهاي بازرگاني و ديگر شركتهاي وابسته، رقمي حدود 3000 ميليارد برآورد ميشود كه به خوبی كفاف هزينههاي سازمان صداوسيما را خواهد داد.
رفتار اين روزهاي مديران رسانه ملي به هيچ وجه با فضاي به شدّت رقابتي و پرسرعت رسانههاي امروزي سازگار نيست و ميتواند به نارضايتي
درون سازماني منجر شود. از سوي ديگر كاهش كيفيت محتوايي دركنار سوگيريهاي سياسي،ازاقبال مخاطبان به رسانه كاسته و در نهايت ميتواند رغبت بيشترمخاطبان به شبكههاي ماهوارهاي را به همراه داشته باشد.این در حالي است كه رشد فناوريها و سرعت گردش اطلاعات طي سالهاي گذشته تا حدّ زيادي رسانه ملي را در انزوا قرار داده است و مديران اين سازمان نتوانستهاند به تعامل متناسبي با اين فضاها نائل شوند.با اين شرايط و اوصاف به شدّت بر اين نگراني افزوده ميشود كه آيا صدا و سیما با ادامه چنين وضعيتي قادر است رضايت و اعتماد مخاطبان و جايگاه از دست رفته خود را بازگرداند؟
قدس/با «محمدرضا ورزی» درباره علاقه بیحد و مرزش به ژانر تاریخی و تازهترین سریالش «معمای شاه»؛
گاهی دکمه سر آستین بازیگر در کار تاریخی می شود گاف!
حامد مظفری - محمدرضا ورزی جزو معدود کارگردانان ایرانی است که خیلی زود تکلیفش را با سینما و تلویزیون مشخص کرد...
او دانشآموخته تاریخ بود و علاقه به تاریخ بود که او را به خواندن این درس در دانشگاه رهنمون کرد و سبب ساز آن شد که وقتی پا به عرصه تصویر میگذارد چه در کمدی، چه در درام، ژانر تاریخی را دنبال کند؛ البته این تأکید بر ژانر تاریخ خیلی زود هم خودش را نشان داد.

در شرایطی که بعد از علی حاتمی بجز حسن فتحی و معدود تجربیاتش، کسی جرأت آن را نداشت که سراغ گونه تاریخی برود و دردسرهای مختلفی را - که این ژانر دارد- تجربه کند؛ همین که ورزی توانست حدود یک دهه در این گونه بماند و البته پله به پله جلو آید باعث مباهات است.
اولین تجربه سینمایی ورزی، داستانی تاریخی - مذهبی بود؛ داستانی درباره زندگی حضرت ابراهیم (ع) و تلاشهایی که وی برای ساختن خانه کعبه و اتمام رسالتش انجام میداد. این فیلم «ابراهیم خلیلا... (ع)» نام داشت و ورزی کوشید حین ساخت آن با کمک بخش عمده بازیگرانی که در سالهای قبل و بعدتر، آنها را در رسانه ملی دیده بودیم، اثری در حد و اندازه یک جوان سی ساله خلق کند.
البته گرفت و گیرهای دراماتیک «ابراهیم خلیل ا... (ع)» و بخصوص خطی بودن بیش از حد داستان آن در برخی جاها آزاردهنده میشد، اما همین که ورزی جوانی بود در آغاز راه باعث میشد، بسیاری از مشکلات بر وی بخشیده شود. این شد که ورزی دومین کار سینمایی خود «مظفرنامه» را نیز در گونه تاریخی و این بار با مایههای طنز ساخت. «مظفرنامه» بازه زمانی ترور ناصرالدین شاه تا امضای فرمان مشروطیت توسط مظفرالدین شاه را روایت میکرد.
اکران نه چندان قابل قبول «ابراهیم خلیلا...(ع)» و «مظفرنامه» اما سبب ساز آن شد که ورزی سومین فیلم سینمایی اش را در گونه کمدی بسازد؛ اثری به نام «نظام از راست» با خط داستانی تکراری جابهجایی یک دزد و پلیس با بازیهای اکبر عبدی و میرطاهر مظلومی هرچند به لحاظ علقههای تاریخی چیزی برای ورزی نداشت، اما سازوکار سینمای گیشه پسند را به وی آموخت.
اما این نقطهای نبود که ورزی از ماندن و امتداد آن لذت ببرد. این طور شد که باز هم به تلویزیون رفت و این بار سریالی با عنوان «تبریز در مه» را ساخت؛ سریالی که یکی از پرحرف و حدیثترین ادوار تاریخی معاصر ایران زمین یعنی جنگهای ایران و روسیه تزاری را روایت میکند. ورزی در این مجموعه تلویزیونی، ماجرای جنگهای ایران و روسیه را در زمان فتحعلی شاه و عباس میرزا به تصویر کشیده و روایتگر جنگهای این دو کشور از آغاز تا مرگ عباس میرزا بود. در این سریال او کوشش فراوانی کرد تا مطالعات آکادمیک تاریخی خود را به منصه ظهور برساند و تا حدودی نیز موفق بود.
از اینجا به بعد، دیگر تمرکز کامل ورزی بر تصویرسازی تاریخی بود و او آثاری چون «عمارت فرنگی» و «معمای شاه» را کارگردانی کرد که در هر دوی اینها مروری دارد بر اتفاقات مربوط به سلطنت پهلوی اول و دوم. «معمای شاه» تازهترین سریال ورزی که بتازگی هم پخش آن آغاز شده، پروسه طولانی تولید را پشت سر گذاشته و حین فیلمبرداری به دلیل گرفت و گیرهای مالی چندین باری معلق شد اما بالاخره از نیمه آبان ماه، روی آنتن رفت.
با ورزی درباره وقفههای پیش آمده حین تولید «معمای شاه» و برخی ویژگیهای این سریال و همین طور علایق سریال سازیاش گفتوگو کرده ایم؛ که هم اینک، پیش روی شماست.
از «معمای شاه» شروع کنیم. این سریال حین تولید چند بار به دلیل مشکلات بودجه متوقف شد. آیا این توقفها شما را اذیت نمیکرد که قید کار را زده و سراغ کار دیگری روید؟
چون کار را خودم شروع کرده بودم و بیشتر از نیمی از آن را هم گرفته بودم اینکه رها میکردم و به سراغ پروژه دیگری میرفتم واقعاً با روحیاتم سازگار نبود. شاید اگر در هفته یا ماه ابتدایی فیلمبرداری، این کمبودها و گرفت و گیرها به وجود میآمد راحتتر میشد قید کار را زد و سراغ کار جایگزین رفت اما وقتی نیمی از فیلمبرداری را انجام دادهای مثل این است که فرزندی را تا 5 سالگی خودت پرورش دادهای و ناگهان رهایش کنی در میان یک مشت غریبه. این شد که سعی کردم با همه کمبودها کنار بیایم و خودم پای کار باشم و شده هفتهای یک دقیقه فیلم بگیرم، اما کار را رها نکنم. خوشحالم که آن صبر و استقامت سرانجام جواب داد و کار روی آنتن رفت.

یادمان میآید علی حاتمی هم به هنگام ساخت مجموعه «هزاردستان» بارها به دلیل کمبودهای مالی، کارش به بن بست خورد و در این میان میکوشید با دست گرفتن فیلمهایی مانند «کمال الملک» وقتش را بهتر صرف کند و به بیان بهتر از اتلاف وقت جلوگیری کند.
من نمیدانم مرحوم حاتمی در چه وضعیتی کار میکرد، اما اینکه بخواهی در دل یک پروژه بناگاه سراغ پروژه دیگری بروی بیش از هر چیز نیازمند آن است که شما تکلیف کار را بدانی. من وقتی حتی از یک هفته آینده خودم هم خبر نداشتم، طبیعی بود که نمیتوانستم برنامه ریزی کنم برای انجام یک کار موازی. حاتمی اگر حین «هزاردستان» میرود و
«کمال الملک» را میسازد، قطعاً برنامه زمانی لازم برای این کار را احتساب کرده اما من و گروه تولید واقعاً نمیدانستیم چه زمانی پول میرسد که براساس آن بازه زمانی، برنامهریزی کنیم برای استفاده بیشتر و بهتر از فراغت پیش آمده. پس نتیجه اینکه منتظر میماندم تا بودجه برسد.
آیا این کمبودهایی که هنگام کار به وجود آمد، باعث از هم پاشیدگی گروه نشد؟ یعنی مجبور نشدید بازیگری را جایگزین کنید؟
به هر حال من قبلاً هم برای رسانه ملی کار کرده بودم و میدانستم کار کردن طولانی مدت برای مدیوم تلویزیون چه دردسرهایی دارد، بخصوص وقتی برخورد کنید با تغییر مدیریت که به تبع آن مدیریتهای میانی را دچار تغییر میکند و همین، عاملی میشود برای آن که کار، گره بخورد اما خوشبختانه آمد و رفت مدیران جدید رسانه ملی به نفع کار تمام شد. محمد سرافراز مدیر تازه رسانه ملی نیز با روی باز و نگاه مثبت به این سریال نگاه کردند و کوشید مشکلات را مرتفع کند تا سریال، زودتر آماده شود. این نکته خیلی ویژهای بود که بهار امسال مدیر رسانه ملی شخصاً به پشت صحنه «معمای شاه» سرزده و با عوامل، خوش و بش کردند و البته سعی کردند درباره کمبودها و نقصانها از ما اطلاعات بگیرند.
جالب است که مدیر رسانه ملی در آن دیدار بر اهمیت برههای از تاریخ که محور داستانی «معمای شاه» بود، به صراحت صحبت کردند.
خوشبختانه ایشان دید بازی دارند و بر وقایع تاریخی مهم مملکت ما اشراف دارند و واقعاً آمدنشان سرصحنه به نفع ما و گروه شد که بتوانیم دستکم بخشی از درددلها را برایشان بازگو کنیم و ایشان نیز انصافاً تمام تلاش خود را کردند تا مشکلات حل شود و چرخ سریال به درستی بچرخد. یادم میآید مدیر رسانه ملی در آن دیدار، اهمیت روایت «معمای شاه» را از چند جنبه دانسته بود؛ یکی از جنبه حضور مردم در دل مبارزات علیه رژیم شاه مخلوع و دیگری نحوه زندگی دربار و سیر و سلوک شاه و دیگری روش مبارزاتی امام خمینی(ره) و نهضتی که موسوم شد به نهضت امام(ره). مدیر رسانه ملی اینها را ارکان مختلفی میدانست که داستان را پیش میبرند و مرتب بر این امر تأکید داشت که اگر یکی از این ارکان درست و بجا در دل داستان قرار نگیرد همه سریال ممکن است زیر سؤال برود.
«معمای شاه» ابتدا بنا بود 50 قسمت باشد. چه شد که به ناگاه به 80 قسمت رسید؟ آیا این بالا رفتن تعداد قسمتها به افت کیفی نمیانجامد؟
در ابتدا بنا بود 50 قسمت سی دقیقهای داشته باشیم اما چون باید زمان تیتراژها را هم احتساب میکردیم، خواه ناخواه از مقدار داستان هر قسمت کم شد و این شد که تعداد قسمتها بالا رفت و زمان آنها پایین آمد، اما این قول را به شما میدهم که این 80 قسمت هم تک تک زمینه لازم برای کشش مخاطب را دارند و هیچ گاه سعی نکرده ایم بیدلیل و خدای نکرده با آب بندی، وقت مخاطب را تلف کنیم.
در «معمای شاه» بازیگران مختلفی داشته اید، آن هم در سنین مختلف که از جوان گرفته تا پیشکسوت را شامل میشود. کار کردن با این همه بازیگر دردسر نداشت؟
وقتی بناست سریال تاریخی بسازید باید به این نکته هم دقت کنید که برای ملموس بودن وقایع چارهای ندارید جز آن که بخش عمده شخصیتهای تأثیرگذار تاریخی را وارد داستان کنید و وقتی شخصیتها وارد داستان میشوند کنار هر کدام، شخصیتهایی فرعی قرار میگیرند و به این ترتیب همیشه کاراکترها زیاد میشوند. داشتن کاراکتر زیاد، از یک طرف بازیگردانی را دشوار میکند و از طرف دیگر شخصیت پردازی را. درباره شخصیت پردازی سعی من بر این بود که با کمک دستیارانم حتی جزییترین اسناد تاریخی را که پیرامون یک شخصیت وجود دارد، بیرون بکشیم و براساس آن شخصیت را پیریزی کنیم. در «معمای شاه» حدود 1600 شخصیت داشتیم و دلم هم نمیخواست حتی یکی از آنها هرز برود، پس تا توانستم بر شخصیت پردازی کاراکترها در پیش تولید وقت گذاشتم و وقتی به مرحله انتخاب بازیگر رسیدم دیگر شمایی کلی از هر کاراکتر را برای بازیگر تشریح میکردم. این کار باعث میشد بازیگران هم با خیال راحت جلوی دوربین بروند. درباره اینکه دردسر نداشت؛ مطمئناً هر کار تاریخی کاری سخت و دشوار است. اینکه در آپارتمان، دوربین تان را بکارید و فیلمی معاصر بسازید به مراتب راحتتر از زمانی است که دارید کار تاریخی میکنید و میخواهید کاری هم کنید که حتی یک مورخ سختگیر هم نتواند از شما گاف بگیرد.

شاید علت اینکه در سینما و تلویزیون ما آدمهای زیادی سراغ ژانر تاریخی نمیروند، همین دردسرها باشد؟
قطعاً همین است. در کار تاریخی، دقت مخاطب به چندین برابر میرسد. حالا مهم هم نیست خودش در آن بازه زمانی که داستان شما میگذرد زندگی کرده باشد یا نه. کافی است نکتهای را مثلاً درباره دکمه سر آستین در آن دوره شنیده باشد تا همان بشود برایتان گاف و دیگر تا آخر داستان را باور نکند. برای همین، تولید فیلم و سریال در ژانر تاریخی کار پردردسری میشود بخصوص که اگر برخی از منتقدان تاریخی هم مخاطب سریال شما باشند که در آن صورت دردسرهایتان چند برابر میشود. مثلاً درباره گویش کاراکترها در دوره پهلوی دوم هم هنوز نمیدانیم چطوری باید ادبیات را لحاظ کنیم.
البته شما انگار کوشیده اید زیاد عقب نروید و از همین ادبیات معاصر و مرسوم در دوران حاضر استفاده کنید.
من حین تحقیقاتم فهمیدم شهروندان در آن دوره به لحاظ گویش، بیشترین شباهت را به زمان کنونی داشته اند و به جای اینکه به سمت ادبیات کتابی برویم، سعی کردم ادبیات محاورهای را در دستور کار قرار دهم. برخی از ضرب المثلها و عبارات هم که برآمده از تاریخ ادبیات ایران است و ربطی به دوره خاصی ندارد و این است که این ضرب المثلها را هم میتوان بیتغییر، وارد دیالوگها کرد.
در سریالها یا فیلمهایی که با محوریت زندگی پیامبران میگذرد، این انتخاب بازیگر نقش پیامبر است که اهمیتی دوچندان دارد. درباره «ابراهیم خلیل ا... (ع)» از محمد صادقی که یک بازیگر آکادمیک است در این نقش استفاده کردید و در «مظفرنامه» از اکبر عبدی در نقش مظفرالدین شاه بهره بردید. میخواهم بدانم در انتخاب بازیگران این نقشها بیشتر به سمت بازیگران علاقهمند به تاریخ میروید یا آنهایی که چهرههایشان گریمخور خوبی دارد؟
به نظرم جفتش باید رعایت شود. بدیهی است بازیگری که علاقهای به شخصیتی تاریخی نداشته باشد، هرچقدر هم که بازیگر ماهری باشد باز هم یک جای کار شما را لنگ میگذارد؛ پس ترجیح آن است که به سراغ علاقهمندان به تاریخ بروید؛ البته که علاقه به تاریخ به معنای آشنایی با تاریخ به صورت علمی آن نیست. به نظرم بازیگران فیلمهای تاریخی بد نیست که با تاریخ و نقشهایی که بازی میکنند آشنایی داشته باشند، اما اگر این آشنایی بیش از حد باشد ممکن است حتی برایشان دردسرآفرین هم بشود. در «معمای شاه» دو کاراکتر مهم داشتیم یکی رضا شاه بود که جعفر دهقان با خیال راحت برایم ایفا کرد و دیگری محمدرضا پهلوی که آن را به حسین نورعلی سپرده بودیم.
درباره جعفر دهقان که از قدیم او را میشناخته اید بحثی وجود ندارد. حسین نورعلی را چطور آماده نقشی تا این حد خطرناک کردید؟
منظورتان از خطرناک چیست؟
...یعنی نقشی که ممکن است آینده حرفهایاش را دستخوش تغییر کند؛ یعنی یا آن قدر خوب از کار دربیاید که مواجهش کند با انبوهی نقش مشابه، یا آن قدر بد از کار دربیاید که از بازیگری محوش کند. خطر کلیشه شدن هم که همیشه وجود دارد.
اگر یادتان باشد، حسین نورعلی در «عمارت فرنگی» هم نقش محمدرضا پهلوی را بازی کرده بود و همان جا فهمیدم بازیگر مستعدی است و گریم هم که روی صورتش جواب داده بود؛ پیش خودم گفتم چه بهتر که خودش را برای «معمای شاه» هم داشته باشم؛ البته که امیر دژاکام از استادان تئاتر ایران هم خیلی روی او کار کرد و مدتها به او آموزش داد. او الآن یک بازیگر خوب شده است، چون هم از نظر تجربی یکی از سختترین نقشهای عمرش را گذرانده و هم از نظر آکادمیک، زیر نظر دژاکام که نام معتبری است کار کرده. بعد از این سریال، باید فقط کمی باهوش باشد.
یکی از بزرگترین ایرادهای سریالهایی که تعداد قسمتهایشان بالا میرود، آن است که داستانها بیشتر از
حد کش پیدا میکند تا به واسطه آن ردیف بودجهای که در اختیار کار قرار گرفته توجیه لازم را پیدا کند. میخواهیم بدانیم درباره «معمای شاه» هیچ گاه مجبور نشدید از این ترفند برای پوشش مشکلات مالی استفاده کنید؟
ما در این پروژه مشکل مالی خیلی داشتیم و از ماههای پنجم و ششم مرتب درگیریهای مالی داشتیم که البته برایمان غیرطبیعی هم نبود، اما به دنبال آب بندی به سریال نبودیم به یک دلیل مهم و آن هم اینکه دلم میخواست حاصل کارم قابلیت ماندگاری در آرشیو تلویزیون را داشته باشد. میخواستم اگر 10 سال بعد یک دانشجوی تاریخ آمد و خواست درباره پهلوی دوم تحقیق کند یک دامنه تصویری خیلی خوب جلوی رویش باشد. برای همین تا توانستم از اضافات کم کردم و به اصل اضافه کردم. مخاطب سریال را قبل از همه خودم دیدم و وقتی خودم را گول نزدم، طبیعی است که کسی نمیتواند ادعا کند او را گول زدهام.
از امیر دژاکام گفتید. چطور شد مسؤولیت انتخاب و هدایت بازیگران را به وی سپردید؟
دژاکام از حدود چهار سال قبل که وارد پیش تولید و پروسه انتخاب بازیگر شدیم کنارما بود. هم با بازیگران انتخابی کار میکرد و هم اینکه سعی میکرد، بازیگران مفید و مؤثری را که کمتر دیده شده بودند، جذب کار کند. دژاکام دقت بالایی دارد و بسیاری از ریزه کاریهایی را که شاید کارگردان یک کار نبیند، میبیند و البته ساعتها میتواند درباره دلایل انتخابش با شما گپ بزند. او یکی از تئاتریهای اصیل است و من به انتخابهایش احترام میگذارم.
تعدد لوکیشن یکی دیگر از سختیهای پروژه بوده است. شما در لوکیشنهای مختلفی فیلمبرداری کردید، از کاخ گلستان گرفته تا کاخ نیاوران و موزه عبرت. هماهنگیهای استفاده از چنین لوکیشنهایی چقدر باعث تأخیر در کار میشد؟
بسیاری از این کاخها در زمره مدیریت سازمان میراث فرهنگی هستند و طبیعی است که برای استفاده از آنها باید هماهنگی با میراث فرهنگی را میداشتیم. کاخ سعدآباد، نیاوران، کاخ موزه گلستان، شمس العماره و موزه عبرت از جمله لوکیشنهای ما بود که البته سعی شد با طراحی صحنه درست و اصولی شرایط استفاده درست از آنها را فراهم کرد. به مانند همیشه بخشهایی از لوکیشنها هم در شهرک سینمایی غزالی بود که سالهاست به لوکیشن ثابت آثار تاریخی ما بدل شده است. برای استفاده از تک تک این لوکیشنها نیاز داشتیم به هماهنگیهای قبلی و این هماهنگیها نیز باعث میشد، بخشی از پروسه فیلمبرداری صرف نامه نگاریهای مربوط به استفاده از این لوکیشنها شود.

ساخت آثار تاریخی زمانبر و انرژی بر هستند و همین باعث میشود چهرههایی که در این ژانر کار میکنند بخصوص در کشور ما که نظام استودیویی درستی برای تولید این قبیل کارها وجود ندارد، خیلی زود خسته و دلزده شده قید کار را بزنند. این خستگی برای شما حین پیشبرد پروژه به وجود نیامد؟
خستگی که هست، اما بستگی دارد به اینکه چقدر عاشق کارتان باشید. اگر ژانر تاریخی ژانری باشد که واقعاً به آن علاقه داشته باشید، سختیهایش هم برایتان کمتر میشود و مطمئناً میتوانید در درازمدت هم بیاموزید و هم لذت ببرید و به عبارت بهتر آموزش توأم با لذت داشته باشید، اما اگر به این کار به چشم یک تکنسین نگاه کنید، حتماً اذیت میشوید بخصوص در ساز و کار حاکم بر کشور ما که نه سینما صنعت شده و نه تصویربرداری تلویزیونی. در این راه قطعاً شکست میخورید، اگر عشق و علاقه قلبی برایتان وجود نداشته باشد. شخصاً به همه جوانان فیلمساز علاقهمند به گونه تاریخی توصیه میکنم تا میتوانند مطالعه کنند و وقتی وارد کار شدند هم تا میتوانند صبر داشته باشند. منتظر نباشند یک شبه نتیجه کارگردانی که سالیان سال است کار کرده برایشان حادث شود. آرام پیش بروند، اما با ممارست.
ادامه کار خودتان را چطور میبینید؟ آیا آدمی هستید که ژانر تاریخی را ادامه میدهید یا آنکه ممکن است شما هم به مانند بسیاری دیگر تغییر مسیر دهید و سینما یا سریال بعدیتان را در ژانری کم دردسرتر بسازید؟
راستش را بخواهید سختیهای کار آن قدر هست که بعد از تولید هر کدام از آثار تاریخی همین به فکرم رسیده که قید این کار را بزنم، اما بعد که مدتی گذشته و خستگیها برطرف شده و واکنشهای مثبت مخاطبان را دیدهام پیش خود گفتهام وظیفهام این است که از تجربهای که برایم فراهم آمده استفاده بهتری داشته باشم.
قدس/ماجرای ارسال نامه مشکوک سینماگران علیه فیلم محمدرسول الله
در پی ارسال نامه مشکوک برخی سینماگران داخلی علیه فیلم فاخر «محمدرسول الله(ص)»،دو رسانه خبری بینالمللی از انتشار و پخش مصاحبه با مجید مجیدی کارگردان این فیلم خودداری کردهاند.
به گزارش فارس، نامهای با امضای «سینماگران مستقل ایران» علیه فیلم ارزشمند «محمدرسول الله(ص)» به جشنوارههای سینمایی و نیز رسانههای خبری بینالمللی ارسال شده است.
چندی پیش نامهای با امضای فیلمسازان و سینماگران مستقل ایران به موسسات و نهادهای رسانهای و برگزارکنندگان جشنوارههای سینمایی در سطح جهان ارسال شده است که در آن فیلم سینمایی محمد رسول الله(ص)-نماینده معرفی شده ایران به آکادمی اسکار -فیلمی غیرمرتبط با بدنه سینمای ایران و فیلمی حاکمیتی خوانده شده است.

یک منبع آگاه در این زمینه بدون اشاره به جزئیات این نامه گفت:در این نامه فیلم سینمایی محمد رسول الله به عنوان یک فیلم حاکمیتی معرفی شده و درخواست شده است که رسانههای بزرگ خبری جهان و همچنین برگزارکنندگان جشنوارهها و جوایز سینمایی به عظیمترین پروژه سینمایی جهان اسلام نپردازند. در این نامه به صراحت درخواست شده است که این محصول سینمایی بایکوت شود.
در پی ارسال این نامه، دو رسانه بزرگ از انتشار و پخش مصاحبه با مجید مجیدی کارگردان این فیلم خودداری کرده و برخی دیگر از رسانهها که درخواست انجام گفتگو با این چهره سینمایی را داشته اند دعوت خود را پس گرفته اند.
بنا به این گزارش، پس از پیگیریهای انجام شده از سوی چند کارگردان که به لابی با افراد و چهرههای سرشناس سینمایی جهانی پرداختهاند،هویت برخی از نویسندگان این نامه مشخص شده است.
این در حالی است که نامه مزبور بدون داشتن اسم و نشانی از نویسندگان آن و صرفا به امضای مبهم سینماگران مستقل ایران رسیده است.
قدس/کارگردان برنامه فیتیله:
خودم آذریزبانم، چطور میتوانم به خودم و قومی که به آن تعلق دارم توهین کنم
محمد مسلمی گفت: من خودم آذریزبانم، چطور میتوانم به خودم و قومی که به آن تعلق دارم توهین کنم در حالی که از میان ما آذریها شاعران بزرگ و شخصیتهای برجسته علمی و فرهنگی بسیاری به کشور معرفی شدهاند.
به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس، پخش یک آیتم تصویری در برنامه «فیتیله» روز جمعه گذشته از شبکه دوی سیما، در حالی رنجش خاطر برخی هموطنان آذری را به همراه داشت که رسانه ملی نیز با انتشار بیانیهای نهتنها از آذریزبانان کشورمان دلجویی کرد که نسبت به توقف پخش این مجموعه تلویزیونی دستور داد.
عوامل این برنامه از کارگردان و بازیگر گرفته تا تهیهکننده نیز در گفتوگوهای جداگانه از این اشتباه اظهار تاسف کرده و بر سهوی بودن آن تاکید کردهاند. همه اینها در حالی است که توجه توام با احترام به اقوام و قومیتهای ایرانی یک اصل پذیرفته شده در بین سیاستگذاران، مدیران و برنامهسازان رسانه ملی بوده و هست. این امر حتی در تولید برنامههایی که جامعه هدف مخاطبان خود را کودکان و نوجوانان تعیین میکند، پررنگ میشود.
واکنشها دردناک است
از نگاه محمد مسلمی، کارگردان برنامه فیتیله، مجموعه اقوام ایرانی در کنار هم سرزمین بزرگ ایران را شکل دادهاند و در این برنامه همیشه ایران با همه اقوام، آیینها و گویشها دیده شده است. او درباره واکنشهایی که به برنامه روز جمعه نشان داده شد، به جامجم گفت: ما به عشق مردم زندهایم و این واکنشها بسیار دردناک است.
کارگردان برنامه فیتیله که خود آذریزبان است، درباره اجرای لهجه آذری در برنامه فیتیله گفت: بارها در این برنامه و حتی در سریال «عکاسخانه» لهجه آذری داشتهام و همیشه به ادبیات، فرهنگ و فهم مردمم ایمان داشتهام. من خودم آذریزبان هستم، چطور میتوانم به خودم و قومی که به آن تعلق دارم توهین کنم در حالی که از میان ما آذریها شاعران بزرگ، شخصیتهای برجسته علمی و فرهنگی بسیاری به کشور معرفی شده است.

به گفته این کارگردان، ممکن است در جریان 24 سال فعالیت هنری، اشتباهی رخ بدهد اما به این معنا نیست که جریان خاصی در پس آن نهفته باشد یا عموهای فیتیلهای ابزار کسانی شده باشند که به دنبال اهداف خاصی بودهاند. این کارگردان یادآوری کرد پدران و مادران زیادی وقتی کودک بودهاند به تماشای برنامه عموهای فیتیلهای نشستهاند و امروز همراه بچهها تماشاگر این برنامه هستند؛ همینطور بسیاری از آنها با اعتماد فرزندشان را پای این برنامه نشاندهاند.
اشتباه را جبران میکنیم
مدیر شبکه دوی سیما گفت: همه اقدامات رسانه ملی در جهت تحکیم وحدت اقوام مختلف است و بر همین اساس اقدام هتل فیتیلهای را جبران میکنیم.
محمدرضا جعفریجلوه در گفتوگو با خبرگزاری صدا و سیما، درباره اقدام برنامه هتل فیتیلهای که 15 آبان 94 روی آنتن رفت و سبب ناراحتی آذریزبانان شد، افزود: من از هموطنانی که با دیدن این قسمت از هتل فیتیلهای خاطرشان مکدر شد، عذرخواهی میکنم و امیدوارم بتوانیم برای کسانی که آزرده خاطر شدهاند کاری کنیم کدورتها رفع شود.
وی با بیان این که همه برنامههای صدا و سیما در عرصههای مختلف اقداماتی مکمل و جبرانی است، افزود: هدف ما تحکیم وحدت ملی و حفظ ارزش اقوام مختلف باتوجه به ویژگیهایشان است.
جعفریجلوه با اشاره به این که هیچ گاه نخواستهایم قومی را زیرسوال ببریم و بدون شک برای جبران این کار هم اقداماتی خواهیم کرد، گفت: همه اقوام ایرانی مانند سرمایههای عظیمی هستند که باید آنها را حفظ کنیم.علیرضا آقایی، تهیهکننده فیتیله نیز در صفحه اینستاگرم خود، به منظور سخنانی را خطاب به مردم با هدف عذرخواهی منتشر کرد.
معرفی آیینها و قومیتها دغدغه فیتیلهایها
«فیتیلــه» از جملــه برنامههای کودکمحور است که سالهای سال محبوب کودکان ایرانی بوده و اوقات فراغتشان را زیبا و پربار کرده است. مجریان این برنامه آنقدر در دل و دیده کودکان ایرانی برای خود جا باز کردهاند که ملقب شدهاند به عموهای فیتیلهای؛ عموهای فیتیلهای مهربانی که به شهرهای مختلف سفر میکنند تا شریک شادی و غم کودکان ایرانی باشند. فیتیله و عموهایش حالا بهگونهای سهوی ـ قطعا ـ خطایی کردهاند و نمایشی را جان بخشیدهاند که گفتمان و حرکات شخصیتهایش شاید نوعی توهین قومیتی را به ذهن مخاطبان و بینندگان متبادر کند.
ویژهبرنامه نوروزی عموهای فیتیلهای در سال 1391 هر روز به یکی از آیینهای نوروزی میان اقوام ایرانی پرداخت و «سفرنامه فیتیلهای» در 30 قسمت شهرهای مختلف کشور، آیینها و گویشهایش را به کودکان معرفی کرد. در این سفرنامه نهتنها مردم شهرهای مختلف بلکه اقوام ایرانی از جمله ترکمنها به همت عموهای فیتیلهای به بچهها معرفی شد. تمام این اقدامات در کنار کارهای نیکویی همچون کمک به زلزلهزدگان، عیادت از جانبازان، یاری ایتام و حتی گرفتن رضایت از شاکیان برای محکومین به اعدام میطلبد که منتقدان با مشاهده یک اشتباه سهوی بر موج سوار نشده و شمشیرها را از رو نبندند و اندک تساهل، تسامح و انصاف را هم چاشنی واکنشها و برخوردهای خود کنند.
واکنش رسانه ملی به یک بیدقتی
رسانه ملی نیز با وجود سهوی بودن این خطا، بیانیهای صادر کرد و ضمن عذرخواهی از هموطنان و خصوصا آذری زبانان و به دور از هرگونه توجیه رسانهای، برای رفع کوچکترین ابهام و بدبینی هموطنان به موارد زیر تاکید کرد:
با وجود سهوی بودن این اتفاق، مسئولان و عوامل دخیل در تولید و پخش این برنامه، متخلف محسوب میشوند و این مساله تا آشکار شدن موضوع و ریشههای آن به طور جدی پیگیری خواهد شد.
با وجود جایگاه مردمی این برنامه، به خاطر بیدقتی صورت گرفته، تا انجام شدن بررسیهای لازم، پخش برنامه «فیتیله» فعلا متوقف میشود.
همچنین مدیر شبکه دو سیما، طی نامههایی جداگانه، مدیر گروه کودک و نوجوان و مدیر پخش این شبکه را توبیخ و جانشین مدیر پخش و مسئول نظارت نهایی برنامههای شبکه را از مسئولیت خود برکنار کرد.
بدیهی است سازمان صداوسیما پس از بررسی دقیق این موضوع و رسیدن به نتایج نهایی، موارد را به اطلاع مخاطبان خواهد رساند.
کاروکارگر/مدیر کل روابط عمومی ستاد مبارزه با مواد مخدر:
تقدیر ستاد مبارزه با مواد مخدر از «لامپ صد» «نزدیکتر» و «عصر یخبندان»
فرزین رحیمنظری با اشاره به اینکه اولین دوره برگزاری این جشنواره به حدود هشت سال پیش برمی گردد، گفت: البته اولین دوره تنها در بخش مکتوب اختصاص داشت که پس از خوب در دوره ای بعدی حوزه های دیداری و شنیداری نیز به آن اضافه شد.

به گزارش کاروکارگر به نقل ازروابط عمومی چهارمین جشنواره اعتیاد و رسانه، وی با بیان اینکه چهارمین دور جشنواره که امسال برگزار خواهد شد، وقفه ای 3 ساله دارد، افزود: در این دور مهمترین هدف، بحث جلوگیری از اشاعه اعتیاد است و معتقدیم رسانه بهترین عملکرد را در این خصوص و محقق شدن این امر خواهند داشت.
رحیم نظری ادامه داد: اجتماعیکردن موضوع مواد مخدر دیگر موضوعی بود که رئیس جشنواره اعتیاد و رسانه در توضیح آن گفت: با اجتماعیکردن موضوع مواد مخدر این موضوع برای مردم و مسئولان به صورت دغدغه خواهد شد.
این مدیر فرهنگی حضور عبدالرضا رحمانی فضلی در وزارت کشور را بسیار موثر در برگزاری این جشنواره عنوان کرد و ادامه داد: وزیر کشور به دلیل اهمیتی که در این حوزه برایش وجود داشت در ابتدای حضور خود در وزارت خانه با برخی مسئولان که اتفاقا نخستین این افراد هنرمندان بودند دیداری هایی داشت.
رحیمنظری افزود: در کل وزیر کشور با تمام دستههایی که با مردم در ارتباط هستند؛ رایزنیهای بسیار خوبی انجام داد و به اهداف بسیار مثبتی دست پیدا کرد و الان وضعیت به شکلی شده است که هر هفته در نماز جمعه نیز به این موضوع اشاره میشود.
وی نتیجه فعالیت های چند سال اخیر و توجه به موضوع اعتیاد در حوزه فرهنگی را تولید فیلم هایی چون لامپ صد، نزدیکتر و عصر یخبندان عنوان کرد و گفت: نکته قابل تامل اینجاست که تمام این فیلم ها در بخش خصوصی تولید شده است و ما تنها در بحث مشاوره و کمک بسیار ناچیز در این پروژها حضور داشتیم و جا دارد که در این جشنواره و در این نشست خبری از این فیلم ها تقدیر داشته باشیم.
مدیر کل روابط عمومی ستاد مبارزه با مواد مخدر در ادامه اظهارداشت: ساخت آلبوم موسیقی با نام «بگو نه» نیز برای رسیدن به اهدافمان در بحث جلوگیری از اعتیاد ارائه دادیم و در کل به این نتیجه رسیدیم که برای جا افتادن بحث اجتماعی کردن راههای جلوگیری از اعتیاد، رسانه، مطبوعات و ... مهمترین عامل هستند و میتوانند کمک شایانی به ما کنند و انصافا حمایتهای بیشماری از جانب این ارگانها صورت گرفته است.
مهلت ارائه آثار به دبیر خانه جشنواره از دیگر محور های سخنان رحیمنظری که در این باره توضیح داد: فرصت ارسال آثار تا آخر آبان ماه بود که به خاطر استقبال و درخواست بیشمار صاحب آثار این مهلت تا 25 آذر تمدید شد.
وی دستیابی به جزئیترین اطلاعات در این خصوص را نیز به سایت ستاد مبارزه با مواد مخدر راهنمایی کرد و افزود: در سایت نحوه ارسال آثار به صورت کامل موجود دارد و علاقمندان به سادگی می توانند از آن استفاده کنند.
رحیمنظری تمامی اهداف جشنواره اعتیاد و رسانه را در سه بخش؛ حساسسازی رسانهها و به تبع مردم در خصوص بحث اعتیاد، دیده شدن کار رسانهها در این جشنواره در ازای جوایز برگزیدگان آن و اجتماعی کردن و جلوگیری از بحث اعتیاد در جامعه عنوان کرد.
وی افزود: اگر هر کسی به هر نحوی در هر پست و جایگاهی که دارد، در خصوص جلوگیری از بحث اعتیاد و مشکلات و عواقب آن اطلاعرسانی کند این موضوع تا حد بسیار زیادی اصلاح خواهد شد.
رئیس جشنواره اعتیاد و رسانه میزان آثار رسیده به جشنواره تا به امروز را 170 اثر خواند و افزود: این تعداد آثار در حوزههای دیداری و شنیداری و مکتوب به جشنواره ارسال شده که با تمدید زمان مهلت ارسال آثار این تعداد بیشتر خواهد شد.
وی افزود: با صدا و سیمای هر استانی نیز تفاهماتی طی سالهای گذشته و امسال داریم که با توجه به فرهنگ آن استان آثاری تولید و ارائه خواهد شد.
رحیمنظری در پاسخ به سوال خبرنگاری درباره زمان و محل برگزاری جشنواره نیز خاطرنشان کرد: عمده آثار ارسال شده قبلا نمایش داده شده و فقط در جشنواره نمایش داده میشود. شروع جشنواره نیمه آذر خواهد بود و اختتامیه آن قبل از پایان سال و احتمالا در بهمن ماه برگزار خواهد شد.
در ادامه این نشست رسانه ای جلالالدین صدری، دبیر چهارمین جشنواره سراسری اعتیاد و رسانه نیز گفت: از ابتدای سال مقدمات برگزاری جشنواره ازطرق مختلف انجام شد که در دوره چهارم ما بیشتر دنبال کیفیت هستیم تا کمیت و انتخاب آثار برجسته را مد نظر قرار دادیم.
وی با تاکید بر اینکه در بخش داوری نیز از اشخاصی سرشناس و کاربلد استفاده خواهیم کرد، افزود: در میان آثار ارسال شده افراد سرشناسی از حوزه های مختلف شرکت کرده اند که موجب افزایش سطح کیفی جشنواره خواهد شد.
دبیر چهارمین جشنواره سراسری اعتیاد و رسانه خاطرنشان کرد: مکان و جوایز جشنواره هنوز مشخص نشده که بعداً اطلاعرسانی میکنیم.
مردم سالاری/ حسامالدين سراج با انتقاد ازعدم شناخت مسئولان فرهنگي و هنري از موسيقي:
نبود استراتژي درست موسيقي، فرهنگ را دچار تزلزل کرده است
حسام الدين سراج، موسيقي را يکي از ارکان مهم فرهنگ دانست و افزود: نبود يک استراتژي درست باعث شده خود مديران هم به بيراهه بروند و دچار تزلزل شوند. در چنين موقعيتي کل فرهنگ کشور آسيب ميبيند. وقتي يک کشور فرهنگ درستي نداشته باشد قاعدتا سياست درستي هم ندارد. موسيقي يکي از ارکان مهم فرهنگ است. اين هنرمند در گفتگو با ايلنا درباره وضعيت و رابطه صداوسيما با موسيقي و سياست و سليقه آنها در حوزه موسيقي گفت: اين مسئله از نبود يک برنامهريزي درست و دقيق درباره موسيقي در کل کشور ناشي ميشود. دليل ديگر عدم شناخت مسئولان فرهنگي و هنري از موسيقي است زيرا اگر يک مسئول فرهنگي و هنري شناخت درستي از موسيقي سنتي يا مقامي يا موسيقي جدي که ميتواند پشتوانه فرهنگي ملي ما باشد، داشته باشد قاعدتا نميگذارد اين نوع موسيقيها توسط ديگر انواع موسيقي تفنني پايمال شوند.
وي ادامه داد: اگر مديران فرهنگي به اهميت موسيقي آگاه بودند و ميدانستند با موسيقي چه کارهايي ميشود کرد فضا را بگونهاي مديريت ميکردند که موسيقي ارزشمند اشاعه پيدا کند. سراج در پاسخ به اين سوال که آيا آزادسازي فضا در موسيقي يعني اينکه همه با هر سليقهاي در موسيقي بتوانند فعاليت کنند، گفت: اصلا اينگونه نيست. آيا وقتي ما به پزشک مراجعه ميکنيم دکتر به ما ميگويد که در فلان قفسه دارو هست و هرکدام را ميخواهي بردار و بخور تا بهبود پيدا کني؟ خير، اين حرف را به ما نميزند زيرا به عنوان يک متخصص تشخيص ميدهد ما به يک نوع خاصي دارو نياز داريم و دستوراتي ميدهد که مجموعه آن دستورات شما را به سمت سلامت ميبرد.
سراج ادامه داد: در بخش فرهنگ و موسيقي نيز اينگونه است. وقتي يک هنرمند و کسي که در زمينه موسيقي در کار خودش متخصص است و به مقام استادي رسيده، مطلب و راهکاري را بيان ميکند، معتقد است اين مطلب براي همه سازنده است و باعث ارتقاي فرهنگ ميشود و جامعه را به سمت صلاح و سلامت ميبرد. وي ادامه داد: اگر فعاليت در حوزه موسيقي را اينگونه آزاد بگذاريم که هر فردي هر نوع اثري را که ميخواهد اجرا کند و بعد بگوييم مردم خود انتخاب کنند اغتشاش رخ ميدهد. سراج افزود: امروز در برخي از آثاري که به نام موسيقي پاپ منتشر ميشود؛ حرفها و اشعاري را ميبينيم و ميشنويم که بسياري از ما در حالت عادي حاضر نيستيم به کسي اين حرفها را بزنيم اما برخي اين حرفها را در موسيقي پاپ ميخوانند و بعد ميگويند خيلي مشتاق و طالب دارد.
سراج افزود: استقبال از اين آثار به دليل خوب بودن نيست. طبيعي است اگر کسي در سر يک کوچه صندلي زير پاي خود بگذارد و شروع به فحش دادن کند؛ قطعا افراد زيادي جمع ميشوند ببينند چه خبر است زيرا يک اتفاق غيرمعمول افتاده و به نوعي آشناييزدايي صورت گرفته است. وي ادامه داد: برخي از آثار موسيقي نيز آشناييزدايي انجام ميدهند و مورد استقبال قرار ميگيرند. ولي آيا براي کل فرهنگ و هنر مفيد هستند؟ اگر از اثري استقبال شد دليل بر خوب بودن آن اثر است؟ شايد چنين آثاري باعث شوند توليدکننده به يک سود مادي برسد اما به هنر و فرهنگ کشور ضربه ميزنند و نوعي خيانت است به همين دليل بايد امور موسيقي به افراد کاردان سپرده شود. وي ادامه داد: نتيجه روند فعلي مديريت موسيقي در صداوسيما و ساير بخشها اين شده که من امروز ديگر راديو را روشن نميکنم زيرا بسياري از آثاري که از راديو پخش ميشود موسيقي نيست بلکه آلودگي صوتي است. درحاليکه مثلا من 20 سال پيش وقتي راديو را روشن ميکردم اگر از موسيقي يک کانال خوشم نميآمد؛ به کانال ديگر ميرفتم.
سراج درباره آخرين فعاليتهاي خود گفت: آلبوم لبخواني باران با اشعاري از وحشي بافقي، ميزرا حبيب خراساني، مشتاق اصفهاني، ساعد باقري و قيصر امينپور که يک آهنگ آن توسط خودم و بقيه توسط صادق موسوي ساخته شده است؛ بزودي روانه بازار ميشوند.
وطن امروز/بررسی فصل جدید از سریال ضد ایرانی «هوملند»
سرزمین دروغین!
مطبوعـات آمریکایــی تولید سریال «هوملند» را در راستای نگاهی «پسا11سپتامبــری» میدانند تا از این طریق دسیسههای شکستخورده آمریکایی به کمک ساخت قهرمانی پوشالی به صحنه آید. چندی است که فصل پنجم سریال «میهن» محصول شبکه Showtime در حال پخش است. این سریال مغرضانه ضد ایرانی که از ۲ اکتبر ۲۰۱۱ آغاز شد، با تبلیغات پروپاگاندای رسانههای غربی در شبکههای مختلف پخش شده و از پاییز پنجمین فصل آن که در آلمان فیلمبرداری شده، به نمایش درآمده است. «هوملند» اولین سریال آمریکایی است که یک فصل کامل آن در آلمان فیلمبرداری میشود. این سریال از اسلامهراسانهترین سریالهای تلویزیونی در آمریکا برشمرده میشود اما این تنها ویژگی این سریال نیست.

«میهن» قطعاً بارزترین محصول ضدایرانی تاریخ هالیوود نیز هست. این سریال براساس داستان سریالی عبری با نام «Prisoners of War» ساخته شدهاست و به طور مشخص به مسائل مرتبط به ایران و توافق هستهای و فضای درونی ما میپردازد و با نگاهی کاملا مغرضانه و با روایتی دروغپردازانه سعی دارد حقیقت ماجرا را به شکلی متفاوت نمایان کند. سریالی که دشمنافروزیهای سیاستمداران غربی را در برابر ایران اسلامی به شکلی روشن نمایان میکند و حالا در فصل 5 از پخش خود به دنبال داستانکهایی جدید در ادامه سویه جهتدار خود علیه ایران است. نیویورک تایمز درباره این سریال آمریکایی و ضد ایرانی مینویسد: «هوملند، نسخه آمریکایی شده سریال عبری «زندانیان جنگ» است؛ حتی دیالوگها نیز تغییر نکرده است». سریال اسرائیلی «زندانیان جنگ» ساخته گیدئون راف اثری دغلبازانه در راستای اهداف غربی بوده که این رویه به شکلی آشکار در سریال «هوملند» مورد اقتباس قرار گرفته است. برنامهریزی مشخص سیاستمداران آمریکایی در ساخت این سریال چنان مشخص بوده که نشریه نیویورک تایمز به صراحت اذعان میدارد: «تهیهکنندگان هوملند با افزایش چند برابری بودجه، استفاده از بازیگران حرفهای و شناخته شده و کم کردن بعد سیاسی و شاخ و برگ دادن به بعد عاطفی موفق به جذب مخاطب بیشتر شدهاند». داستان اصلی سریال «HomeLand» درباره یکی از نیروهای ویژه ارتش آمریکا است که سالها قبل در عراق ربوده شده بود و از سرنوشت وی اطلاعی در دست نبود. ناگهان طی عملیات ارتش آمریکا در خاک عراق، بهصورت اتفاقی همان نیرویی که 8 سال پیش مرگش اعلام شده بود پیدا میشود؛ مردی مسلمان با محاسن بلند که چندین سال از فرهنگ آمریکا دور بوده است و در این سریال تلاش میشود که وی دور از تمدن نشان داده شود. پس از مدتی مشخص میشود او در این 8 سال اسیر نیروهای القاعده بوده و به صورت تصادفی توسط نیروهای ویژه ارتش پیدا میشود. پیدا شدن وی و تلاش برای پیگیری اتفاقات رخ داده از زبان وی، داستانی سیاسی را در بستری ملودرام شکل میدهد، چرا که پس از مدتی یکی از مأموران سیا به او شک میکند و در مسیر داستان مشخص میشود که وی در این 8 سال اسارت، با شستوشوی مغزی به یک نیروی القاعده تبدیل شده و قصد دارد عملیاتهای تروریستی درخاک آمریکا انجام دهد. در واقع نیکلاس برودی به خاطر تجربه تهاجم آمریکاییها در عراق و دیدن مرگ فرزند رهبر خود که ابونظیر نام دارد، میخواهد از بانیان این حمله انتقام بگیرد و ابونظیر وی را برای یک حمله انتحاری در آمریکا آماده کرده است. فصل جدید سریال «هوملند» برای جذب بیشتر مخاطبان دارای تفاوتهایی در داستان، شخصیتها و روایت است، به نحوی که پس از خروج بازیگر اصلی سریال، موارد تنشزایی چون تروریسم به سرکردگی داعش محور اصلی آن قرار گرفته است. آلکس گانزا، تهیهکننده «هوملند» گفت: پس از اینکه تصمیم گرفتیم شخصیت نیکلاس برودی سرباز آمریکایی را که «دمین لوییس» نقش او را بازی میکرد، بیرون بکشیم، سراغ نوآوری دیگری رفتیم. به گفته گانزا برای به تصویر کشیده شدن وضعیت داعشیها کارهای تحقیقاتی مفصلی انجام شده است. از طرفی ماجراهای جاسوسی بین روسیه و آمریکا در برلین دنبال میشود و این خطوط روایی متمایز نسبت به فصلهای پیشین در راستای سرک کشیدن به اذهان متفاوت دیگری در راستای تعبیر وارونه غربیهاست. فصل جدید این مجموعه تلویزیونی پس از گفتوگو با کارشناسان اطلاعاتی واشنگتن، بار دیگر بر «کری متیسون» مامور سیا با بازی «کلر دنیز» تمرکز دارد. حضور کری، مامور خارج شده از سازمان سیا در شهری مثل برلین که به عنوان یک شهر بزرگ برای جاسوسان شناخته میشود، موضوع اصلی سریال را به هم متصل میکند. اما پشتیبانیهای انجام شده از این سریال توسط جنایتکاران تاریخ هم جای تامل باقی میگذارد؛ یکی از شناخته شدهترین جلادانی که سریال «هوملند» را مورد عنایت قرار داده، شیمون پرز اسرائیلی است که در دیدار با نوید نگهبان، بازیگر ایرانی این سریال ضمن ابراز خرسندی از تولید هوملند گفت: «اسرائیل همیشه در خط مقدم تولید فیلم و سریال قرار دارد». داستانهای فرعی متعددی در راستای ماجرای اصلی این سریال وجود دارد و بارها از ایران با عنوانهایی نظیر حامی تروریسم و به دور از تمدن نام برده میشود. برای نمونه در فصل سوم از این سریال، اشارات ضدایرانی تا جایی شدت گرفت که حتی رسانههای آمریکایی هم به آن اعتراض کردند. تم اصلی داستان به گونهای جهتدهی میشود که مخاطبان این سریال به اندازه کافی دلیل پیدا میکنند که بفهمند، آنچه میبینند نتیجه همکاری بخش پروپاگاندای ارتش اسرائیل با گروههای مخالف دولت ایران است. سریال میهن که 2 فصل ابتدایی خود را به موضوع تقابل میان سیا و القاعده اختصاص میدهد، در انتهای فصل دوم نشان میدهد چگونه دفتر سیا با یک انفجار مهیب، تخریب میشود. این اتفاق در فصل بعد سریال، به ایران نسبت داده میشود که ظاهراً میخواسته از حمله اسرائیل به تأسیسات هستهایاش انتقام بگیرد. این فصل از سریال، تهدید ایران و عوامل مخفی این کشور را خطری بسیار بزرگتر از القاعده نشان میدهد. همچنین در قسمتی از سریال این مکالمه نشان داده میشود: «راجع به آن فرد ایرانی که خیلی دربارهاش شنیدهایم چه [اطلاعاتی داری]؟ مغز متفکر عملیات. آیا او هم از دسترس ما خارج است؟» نام او «مجید جوادی» است که فرمانده نظامی است! در این میان اشاره میشود که سیا وی را برای اجرای نقشه تغییر حکومت در ایران استخدام کرده است. ظاهراً این مأمور سیا، موفق هم میشود به وظیفه خود عمل کند. در جایی از قسمت 8 از فصل 3، مدیر به یکی از رؤسای خود در سیا میگوید: «جوادی ارزش [تلاش کردن و پیدا کردن] را داشت. درباره مرحله دوم برایم توضیح بده.» مدیر، پرونده را به عضو سیا میدهد. وی بعد از آنکه نگاهی به پرونده میاندازد، با تعجب میگوید: «تغییر حکومت؟» «بالاخره داریم زمینهچینیهایش را انجام میدهیم. اول، جوادی را به مراتب بالای فرماندهی در ارتش میرسانیم». این نگاه کوردلانه غربیها که سالهاست به اشکال مختلف در صدد طرح آن هستند، در سریال «هوملند» در قالب خیالی خام دنبال میشود و تصویری دروغین و غبارآلود را پیش روی مخاطب قرار میدهد. از طرفی در برخی دیگر از بخشهای سریال هم میتوان نگاه ضد ایرانی سازندگان آن را یافت، مثلا قسمت 11 این فصل هم به ایران اختصاص دارد، جایی که نیروهای آمریکایی موفق میشوند با یک عملیات تروریستی، یکی از اعضای ارتش را به بهانه پناهندگی وارد مرز ایران کنند. توصیفاتی که در سریال از کشور ایران ارائه میشود، کاملاً خلاف واقعیت است. حتی این کشور را یک کشور عربی معرفی میکنند. نیکولاس برودی که وارد ایران شده است، بعد از نخستین برخورد با فرمانده ارتش از فرصت استفاده میکند و او را میکشد و کاملا مشخص است که این نوع دشمنی آشکار با یک ملت، در این سریال هالیوودی کاملا برنامهریزی شده و در ادامه جنگافروزیهای همیشگی آمریکاییهای جنایتکار است. مواردی که در ادامه سریال هم به نظر میرسد همچنان ادامه داشته باشد، چرا که ماهیت و هدف از ساخت این سریال همین دروغپردازی و بذر فریب بوده است.
وطن امروز/انتشار دائرهالمعارف مصور حضرت آیتالله خامنهای

کتاب «روایتی از زندگی و زمانه حضرت آیتالله سیدعلی خامنهای» از سال ۱۳۱۸ تاکنون، به قلم جعفر شیرعلینیا از سوی نشر سایان منتشر شد. این کتاب روایتی از 75 سال زندگی رهبر معظم انقلاب از روزهای کودکی و مدرسه، روزهای مبارزه تا پیروزی انقلاب، از سالهای پرمخاطره دهه 60، دوران ریاستجمهوری و سالهای جنگ و از 25 سال رهبری از دولت سازندگی تا دولت اصلاحات و پس از آن تا امروز است. این کتاب دارای 1200 عکس کمتر دیده شده و منتشر نشده است، عکسهایی مستند که مکمل متن مفصل این کتاب بوده که در حجمی بالغ بر یکهزار صفحه منتشر شده است. این کتاب دارای 9 فصل است، فصلهایی که از تولد رهبر معظم انقلاب در فروردین 1318 آغاز میشود و تا 75 سال بعد از آن یعنی تا فروردین 1393 را روایت میکند. این کتاب که در قطع وزیری منتشر شده در شمارگان 100 هزار نسخه با قیمت 140 هزار تومان راهی بازار کتاب شده است.
وطن امروز/حضور مجیدی در پشتصحنه فیلمی درباره جاویدالاثر احمد متوسلیان
کارگردان فیلم سینمایی «محمد رسولالله(ص)» میهمان عوامل فیلم سینمایی «ایستاده در غبار» ساخته محمدحسین مهدویان شد. به گزارش فارس، گروه تولید فیلم «ایستاده در غبار» که هماکنون مشغول فیلمبرداری در لوکیشنی حوالی جنوب تهران هستند، میزبان مجید مجیدی، مهدی فرجی (مدیر سابق شبکه یک) و سیدمحمد آوینی شدند. مجیدی دقایقی از صحنههای تدوینشده فیلم را همراه با مهدویان و عوامل پشتصحنه تماشا کرد و پس از این نمایش، مهدویان را به خاطر کارکرد، فضاسازی شهری و بازیهای خوب بازیگران تحسین و از کادربندیها و قابهای هادی بهروز، مدیر فیلمبرداری «ایستاده در غبار» تمجید کرد. او ساختار فیلم «ایستاده در غبار» را به پنجرهای تشبیه کرد که مخاطب قرار است قصه را از درون آن ببیند. کارگردان فیلمهای «بچههای آسمان» و «رنگ خدا» با اشاره به اینکه تصنع موجود در برخی فیلمهای جنگی از باورپذیر بودن آن برای مردم میکاهد تاکید کرد در فیلم سینمایی «ایستاده در غبار» این تصنع به چشم نمیخورد. او در پایان این گفتوگو و بازدید، نکاتی فنی را هم برای بالاتر بردن کیفیت فیلم به مهدویان توصیه کرد. «ایستاده در غبار» نخستین اثر سینمایی محمدحسین مهدویان است که زندگی جاویدالاثر احمد متوسلیان را از دوران کودکی تا سالهای حضور در جبهههای جنگ روایت میکند.
وطن امروز/نمایش قدرت نظامی ایران در فیلم سینمایی «Ctrl+c»
علیرام نورایی، بازیگر سینما و تلویزیون در رابطه با جدیدترین فعالیتهایش گفت: بتازگی بازی در فاز اول فیلم سینمایی «Ctrl+c» به کارگردانی «ایمان تحسین» را به پایان رساندهام و در انتظار آغاز فاز دوم هستم. به گزارش سینماپرس، بازیگر فیلم سینمایی «قلادههای طلا» افزود: فیلم سینمایی «Ctrl+c» اثری در ژانر سینمای اکشن است که نمونه آن را تاکنون در سینمای کشور مشاهده نکردهایم. وی با اشاره به داستان این فیلم سینمایی اظهار داشت: این فیلم که داستان آن در زمان آینده میگذرد به قدرت نظامی جمهوری اسلامی ایران در سالهای آتی میپردازد و نشان میدهد کشور ما به یکی از پیشرفتهترین کشورهای دنیا در عرصه قدرت نظامی بدل شده است و همه دنیا نگاهشان به سمت کشور ماست. نورایی سپس خاطرنشان کرد: از آنجا که این فیلم قدرت نظامی ما را به رخ جهانیان میکشد و اقتدار و عظمت جمهوری اسلامی ایران در آن حرف اول را میزند برای حضور در آن به خودم میبالم و امیدوارم این فیلم بتواند حضور چشمگیری در سیوچهارمین جشنواره فیلم فجر داشته باشد. این بازیگر سینمای ایران سپس از پایان بازی در فیلم سینمایی «یتیمخانه ایران» به کارگردانی ابوالقاسم طالبی خبر داد و اظهار داشت: این فیلم یکی از آثار شاخص و درخشان سینمای ایران است که داستان آن به حدود ۱۰۰ سال قبل و زمان جنگ اول جهانی بازمیگردد.

وطن امروز/انتشار فرمایشات رهبر انقلاب به زبان اسپانیولیرئیس موسسه فرهنگی اندیشه شرق از انتشار موضوعی فرمایشات رهبر حکیم انقلاب از ابتدای ولایت ایشان تاکنون برای انتشار به زبان اسپانیولی در کشورهای آمریکای لاتین خبر داد. به گزارش تسنیم، حجتالاسلام والمسلمین ربانی در اینباره افزود: عمده این فرمایشات در پایگاه اطلاعرسانی مقام معظم رهبری وجود دارد و ما قرار است آنها را به صورت کتابچههای موضوعی منتشر کنیم. برای نمونه موضوعاتی از قبیل پیامهایی که ایشان برای حج فرستادهاند، بحثهایشان در حوزه فرهنگ، سیاست و... . ربانی همچنین با اشاره به بازخورد و میزان استقبال از این آثار در کشورهای اسپانیولی زبان گفت: در نمایشگاههایی که در این کشورها برگزار میشود و ما نیز حضور داریم معمولاً قرآن در درجه نخست استقبال است. همچنین کتابهایی با موضوعات زن در اسلام، حکومت اسلامی، ولایت فقیه، داعش، تروریسم و... در مقامهای بعدی استقبال قرار دارند. در مجموع البته کتابهای مرتبط با رهبر معظم انقلاب یا فرمایشات و منویات ایشان نیز بسیار مورد استقبال قرار میگیرد.