کد خبر: ۲۳۶۶۰۰
تاریخ انتشار:
در نشست فیلم «پرویز» با انتقاد از پُز دادن مسئولان با فیلم ها مطرح شد؛

«پرویز» قصه یک آدم است، نه همه جامعه!

بازیگر نقش پرویز معتقد است این فیلم قصه یک آدم مشخص است نه همه افراد جامعه و تهیه‌کننده فیلم هم می‌گوید مسئولان نباید با موفقیت‌های سینمای مستقل که حمایتی از آنها نکرده‌اند، پُز بدهند.
مسئولان با این فیلم ها پز ندهند/ «پرویز» قصه یک آدم است نه همه جامعه
گروه سینما و تلویزیون، بازیگر نقش پرویز معتقد است این فیلم قصه یک آدم مشخص است نه همه افراد جامعه و تهیه‌کننده فیلم هم می‌گوید مسئولان نباید با موفقیت‌های سینمای مستقل که حمایتی از آنها نکرده‌اند، پز بدهند.

به گزارش بولتن نیوز، فیلم «پرویز» که این روزها بی سر و صدا در گروه «هنر و تجربه» روی پرده سینماست بدون برخورداری از تبلیغات مرسوم برخی فیلم ها توانسته مخاطب را با خود همراه کند.

فیلم درباره پیرپسری است که پدرش تصمیم می گیرد ازدواج کند و او را از خانه اش طرد می کند. پرویز تصمیم می گیرد انتقام این حذف شدن را بگیرد ...

چندی پیش میزگردی با حضور مجید برزگر کارگردان، سعید آرمند تهیه‌کننده و لوون هفتوان بازیگر نقش پرویز داشتیم که در بخش نخست آن درباره تولد گروه «هنر و تجربه»، روند دریافت پروانه نمایش فیلم، لزوم احترام گذاشتن به سلیقه مخاطبی که به دنبال سینمایی از جنس متفاوت است و ... صحبت کردیم. در بخش دوم کارگردان بیشتر درباره موضوع فیلم و خشونت نهفته در آن که می تواند نشانه ای از بروز خشونت در زیر پوست شهر باشد صحبت کرد.

در بخش سوم این نشست بحث با صحبت های لوون هفتوان شروع شد که تاکید داشت این فیلم را باید داستان یک فرد در موقعیت خاص دانست. با ما برای مطالعه این مطلب همراه شوید:

هفتوان: به نظر من وقتی داستان مشخصی تعریف می شود این موضوع می تواند عمومیت پیدا کند و تاویلات و تفسیرهای مختلفی که درباره آن است برتاباند. ولی وقتی من این فیلم را می بینم یک آدم مشخص را می بینم. پرویز همه آدم ها نیست و فیلم ما کل جامعه را نشان نمی دهد. البته در «پرویز» نشان داده می شود جامعه کنونی ایران خشن و پرتنش شده ولی اینکه بخواهیم نشان دهیم به دلیل شرایط اقتصادی است، این را نداریم. ما می بینیم که پرویز به دلیل فقرش نیست که این کارها را می کند. پرویز به دلیل گرانی نیست که این کارها را می کند. این فیلم داستان یک آدم مشخص است. این آدم مشخص 50 سال اینگونه زندگی کرده است. اگر او در سن 30 سالگی ازدواج کرده بود در مقابل اینگونه حذف شدن جور دیگری رفتار می کرد.

به هر حال یکی از ویژگی های این فیلم برای من این است که آدم مشخصی را برمی دارد و داستان مشخصی را در محیط مشخص تعریف می کند و از همه مهم تر همان نکته ای است که شما اشاره کردید؛ نگاه سرد و بی تفاوت و خنثی که واقعه را تعریف می کند و برای همین هم این امکان را می دهد که لایه های مختلفی را در آن ببینیم. شما آن را فیلمی اجتماعی دیدید، دوستان و متخصصانی آن را از نظر روانکاوی بررسی می کنند. من متن 10 صفحه ای از منظر فلسفی درباره فیلم خواندم. حتی برداشت های سیاسی هم از فیلم شده است که آن را هم در ظهور قدرت خشن و اینکه چگونه می آید و به کجا می رسد، می توان دید.

مسئولان با این فیلم ها پز ندهند/ «پرویز» قصه یک آدم است نه همه جامعه

و اما درباره شخصیت پردازی که شما گفتید درست درنیامده و مقدمه آن کافی نیست هم باید بگویم که مقدمه 20 دقیقه ای بسیار آهسته و کند از نظر من خیلی خوب است و برای آن ضرباتی که بعدا مثل طوفان می آید، لازم است.

آرمند: من از روز اول که فیلمنامه را خواندم فکر می کردم همه چیزش درست است. بعضی ها می گویند چند دقیقه اول فیلم کند است و ممکن است حتی تماشاگر از سالن بیرون برود که این مساله چالش خیلی مهمی برای مجید برزگر در تدوین بود و خودش دوست داشت این بخش 10 - 15 دقیقه ای طولانی تر باشد. سکانس هایی هم گرفته شد و در نهایت به این تدوین رسیدیم که به نظرم درست است.

هفتوان: اجازه می خواهم یک خاطره تعریف کنم. اواسط فیلمبرداری بودیم که قرار شد ابتدا صحنه پایانی فیلم گرفته شود. از آنجا که مجید برزگر کارگردان خیلی دقیقی است و به همه ریزه کاری ها دقت می کند یک پلان بلند را چند بار می گرفت. من هم که هنوز در حال و هوای کند اول فیلم بودم از این تکرار خسته شده بودم و به شوخی به مجید گفتم: مجید جان ببخشید! زیاد وسواس به خرج نده. این آخر فیلم است و تو فکر می کنی تا الان تماشاگران در سال مانده اند؟! آنها یا رفته اند یا خوابیده اند.

آرمند: نکته لوون خیلی جالب بود. خیلی ها تصوری که از تولید اینگونه فیلم ها دارند این است که فیلم کم هزینه است و خیلی راحت از خیلی چیزها می گذرند ولی دقیقا برعکس است. همانطور که لوون گفت مجید برزگر همه جزئیات را خیلی دقیق مدنظر داشت. تکرارها بر سر جزئیاتی بود که شاید خیلی کارگردان ها مدنظر قرار نمی دهند. در انتخاب عوامل هم همین دقت وجود داشت. ما بهترین صدابردار و صداگذار را داشتیم.

این در حالی است که مسئولان ما نگاه درستی به این گونه فیلم ها ندارند. به همین دلیل هیچ مسئولی در ایران حق سواستفاده از موفقیت های این فیلم ها را ندارد. وقتی فیلم های ایرانی جایزه می گیرند اینها در سخنرانی هایشان پز می دهند و می گویند فیلم های ایرانی سفیران فرهنگی هستند. کدام یک از فیلم هایی که آنها حمایت کردند در خارج از کشور موفق بوده؟ آن فیلم هایی که میلیاردها تومان خرجشان کردند کجا برای ایران کسب آبرو کرده اند؟ سینمایی از جنس «پرویز» را نه تنها حمایت نمی کنند بلکه تلاش دارند ما کار نکنیم.

برزگر: روشن ترین مثال آن که همه خبر دارند فیلم «جدایی نادر از سیمین» است که فیلمبرداری آن تعطیل شد و گفتند پروانه اش هم باطل شده است. بعدش دیدیم همان گروه در فرودگاه به استقبال کارگردان آن رفتند که اسکار گرفته بود.

مسئولان با این فیلم ها پز ندهند/ «پرویز» قصه یک آدم است نه همه جامعه

آرمند: و گفتند برایش لابی کردیم.

برزگر: این شرایط برای دیگر فیلمسازان مستقل هم وجود دارد. این شرایط برای تهیه کنندگان سخت تر است. من شخصا سعی می کنم در معرض ارشاد و فارابی قرار نگیرم چون فکر می کنم انقدر از هم فاصله داریم که حتی نمی دانم بحث را باید از کجا شروع کنم. البته با آمدن تجهیزات و سینمای دیجیتال دیگر خیلی هم نیازی به آنها نیست. به هر حال یک ماه دستمزد فلان بازیگر می شود هزینه تولید «پرویز» ولی همان هم از ما دریغ می شود.

من شخصا برای سینمای بدنه احترام قایل هستم و اصلا کاری به آنها ندارم ولی نمی دانم آنها چرا انقدر از ما عصبانی هستند. چرا ناراحتند فیلم هایی مثل «ماهی و گربه» یا «پرویز» می فروشد؟ چند روز پیش سینما کوروش بودم و مقایسه فروش فیلم ها مسایل عجیبی را برای من روشن کرد.

البته باید به این نکته اشاره کنم که ما اساسا تماشاگر سینما نداریم و این را می توان با معادلات ساده ریاضی ثابت کرد. فارغ از تک مضراب هایی چون اخراجی ها و مدرسه موشها، 200 تا 300 هزار نفر برای تماشای یک فیلم میلیاردی می روند و این یعنی اینکه نسبت به کل جمعیت ایران و یا حتی نسبت به جمعیت شهرهای دارای سینما ما تماشاگر زیادی نداریم.

می خواهم به نکته ای اشاره کنم که برخی از این فیلم ها که فروش میلیاردی دارند از هر ابزاری برای جذب مخاطب استفاده می کنند؛ موسیقی و رقص و آواز، حضور چهره های عجیب با گریم های خاص، عبور از خط قرمزها، کپی از فیلم های قبل انقلاب و عاشقانه و ...که در نهایت 250 هزار تماشاگر بیشتر داشته باشند و در آنسوی قضیه ما فیلم هایی که داریم که هیچ یک از این کارها را نکرده و کارگردان فقط فیلم خودش را ساخته است. تفاوت تعداد تماشاگر این دو دسته فیلم در 150 هزار نفر تماشاگر است.

آرمند: آنهم با این همه سانس و اکران در شهرستان ها.

مسئولان با این فیلم ها پز ندهند/ «پرویز» قصه یک آدم است نه همه جامعه

برزگر: بخش عظیمی از مخاطب ایرانی در شهرهای بزرگ که طبقه متوسط زیادی دارد تشنه سینمای متفاوت هستند. اینها دی وی دی فیلم های خوب را در خانه می بینند. آن گروهی که سینمای جدی را دنبال نمی کنند در خانه ماهواره می بینند که اتفاقا همانقدری که او نیاز دارد برایش محتوا تامین می کند؛ کمی خاله زنکی، رنگ و لعاب، شکست عشقی و گره های ساده داستانی. تنها جایی که مخاطب سینمای جدی می تواند سینمای مطلوبش را ببیند همین گروه «هنر و تجربه» است در حالی که همین گروه هم اکران های چرخشی با سالن های کم دارد.

آرمند: ما 20 نمایش هم در یک هفته نداریم.

برزگر: با همه این حرف ها سالن ها پر است و به شکل غیرقابل باوری نزدیک به سوددهی هستیم آنهم بدون هیچ گونه تبلیغات از جمله تیزر و بیلبورد.

آرمند: ما یک تیزر به تلویزیون دادیم که انقدر بهانه آوردند تا از پخش آن بگذرند.

هفتوان: شاید روی حجم من ایراد گرفته اند.(می خندد)

برزگر: به غیر از «ماهی و گربه» که معدود بیلبوردهایی دارد دیگر فیلم های «هنر و تجربه» چنین فرصتی ندارند. از تبلیغ در گیشه هم خبری نیست. اگر کسی به سینما برود که در گیشه بلیت بخرد اثری از تبلیغات فیلم های «هنر و تجربه» پیدا نمی کند. تمام بضاعت آقای علم الهدی در گروه «هنر و تجربه» همینی بود که برایمان تامین کرده است. ولی در گیشه تماشاگر در محاصره کارتون های بریده شده از بازیگران دیگر فیلم هاست و چیزی از فیلم هایی مثل پرویز، ماهی و گربه، من از سپیده صبح بیزارم، تابور و ... نمی بیند. مخاطب این فیلم ها خودش با مطالعه و بیشتر از طریق اینترنت سراغ آنها آمده است.

حالا وقتی می بینیم فیلم های این گروه با سالن های پر اکران می شوند با خودت می گویی چه خوب پس مخاطب همین نقدها و نشست ها را می خواند. چند شب آقای پوراحمد فیلم را دیده بود و ساعت 12 شب به من زنگ و گفت از فیلم خوشش آمده و سالن پر بوده و حتی تماشاگرانی سر پا بوده اند.

ادامه دارد...

منبع: خبرگزاری مهر

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین