و باز؛ جنگ تمدن‌ها

گروه بین‌الملل، بخش استکباری تمدن غربی همیشه به اسلام به چشم یک تمدن رقیب نگاه کرده است. این نکته را فرانسیس فوکویاما در نظریه‌ی معروف خود که به پایان تاریخ شهرت یافته، به وضوح بیان می‌کند. اما ظهور جمهوری اسلامی و وجه غالب دینی انقلاب سال 57 مردم ایران، باعث تشدید نگاه خصمانه‌ی مستکبران غربی به اسلام شد. اسلامی که با زبان نرم خود پیش می‌رود و هر روزه شاهد گسترش دامنه‌ی مسلمانان در جهان هستیم.

به گزارش بولتن، همین گسترش نرم و اقزایش تعداد مسلمانان در دنیای غرب، باعث شدن تا مستکبران غربی به فکر افتاده و توطئه‌ی جدیدی علیه دین رحمانی خدا بچینند. و آن توطئه، تولید و یا حمایت از جریان‌هایی‌ست که به ظاهر اسلامی هستند اما در عمل، تنها نمودشان، اختلاط بخشی از شریعت با خشونت است. و باید این چهره در همه جای دنیا به عنوان چهره‌ی اصلی اسلام معرفی می‌شد تا دیگر نه تنها هیچ انسان متعلق به تمدن غربی نخواهد که به سمت اسلام برود بلکه باید یک نفرت عمومی نسبت به این دین الهی ایجاد می‌شد.

طالبان، القاعده، النصره، داعش، 11 سپتامبر و ده‌ها عملیات تروریستی و گروگان‌گیری دیگر طراحی شد تا برچسب اسلام به آنها بخورد. و البته یک موج رسانه‌ای فوق سنگین برای بزرگ‌نمایی واقعیت ساختگی مستکبران غربی. این‌ها محصول آن توطئه بود. قرار بود انسان‌های درگیر کار و تفریح (بخوانید ابتذال) غربی که ندای اسلام به گوشش می‌رسد، به محض شنیدن نام اسلام، یاد داعش بیافتد. یاد سرهای بریده از روی تعصب کور دینی. یاد گروگان‌گیری بیافتد. و ...

راهپیمایی اربعین امسال اما بازتولید وجه فرهنگی عالم اسلام بود. راهپیمایی‌ای که در آن از مردم کشورهای غربی هم حضور داشتند. از امریکا، از انگلستان، از آلمان، از ... و می‌توانستند جو اربعین حسینی کربلای امسال را به اروپا و امریکا انتقال دهند. اما رسانه‌های غربی در خصوص این بزرگ‌ترین تجمع انسانی طول تاریخ تنها یک کار کردند: هیچ کاری نکردند. سکوت. خفه‌قان.

اما این کافی نبود. چون دیگر دنیا مثل گذشته نیست که رسانه تنها در دست مستکبران غربی باشد. امروز مسلمانان هم رسانه دارند و می‌توانند به حد بضاعت خود، دنیا را از واقعیت‌های موجود آگاه کنند. همچنین وقتی مسافران اروپایی و امریکایی اربعین به محل زندگی خود برمی‌گردند، حتما انتقال دهنده‌ی‌ آن چیزهایی هستند که در کربلای امسال اتفاق افتاده است. پس باید در کنار سرپوش گذاشتن بر روی اربعین 20 میلیونی، یک بار دیگر به شهروندان اروپایی و امریکایی یادآوری می‌شد که چهره‌ی اصلی اسلام به زعم رهبران کشورهای غربی و رسانه‌های وابسته به ایشان چیست؟

نتیجه: گروگان‌گیری سیدنی. ایرانی مجنونی که 20 سال پیش از این کشور رفته و بارها دولت ایران به دولت استرالیا گزارش داده که این فرد با چنین مشخصاتی پناهنده به شما شده و باید کنترل شود، یکباره از دورن آب‌ نمکی که در آن قرار داشته خارج شده، داعشی می‌شود و گروگان‌گیری می‌کند. آنهم در سیدنی، یکی از آرام‌ترین شهرهای جهان. آنهم در نزدیکی سفارت امریکا در سیدنی که یعنی شهروند امریکایی، حواس تو هم به ایران باشد. ایران همان داعش است. راهپیمایی اربعین‌اش را نبین، گروگان‌گیری سیدنی‌اش را ببین. و یک کار رسانه‌ای 17 ساعته بر روی این موضوع که با مرگ گروگان‌گیر، مسئله حل نشده بلکه، پاک می‌شود تا بازی استکبار جهانی بر سر موضوع صدام حسین و بن لادن، یکبار دیگر تکرار شود.

و چه حقیر است دولت استرالیا که از یکسو با سیاست‌های سخت‌گیرانه‌اش علیه مهاجرین، زمینه را برای رفتارهای افراطی در آنها ایجاد می‌کند تا هر وقتی که اربابان تشخیص دادند، یکی از مهاجرین افراطی شده، در زمین بازی آنها نقش پردازی کند. و از سوی دیگر، این چنین با کشتن گروگان‌گیر، بی‌صداقتی خود را اثبات کرده و نمی‌گذارد تا پشت پرده‌های این گروگان‌گیری که حتما به ضرر آقای ارباب است، به روی پرده بیاید.

این می‌شود که تنها چند ساعت بعد از اتمام غائله‌ی سیدنی، در یکی از شهرهای آلمان، راهپیمایی ضد اسلامی شدن غرب انجام شده و صدراعظم این کشور رسما از آنها حمایت می‌کند و دغدغه‌ی‌شان را مهم عنوان می‌‌کند. بی‌بی‌سی فارسی در مورد این راهپیمایی می‌نویسد:

« حدود ده هزار نفر در تظاهراتی علیه "اسلامی شدن غرب" در شهر درسدن در شرق آلمان شرکت کرده اند. همزمان یک ضدتظاهرات با شرکت حدود پنج هزار نفر برگزار شد اما هیچ حادثه ای گزارش نشده است. درسدن زادگاه جنبشی تحت عنوان "اروپایی های میهن پرست علیه اسلامی شدن غرب" (پگیدا) است که هفته گذشته هم راهپیمایی بزرگی ترتیب داده بود. آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان به مردم کشورش اخطار داده است که اجازه ندهند افراط گرایان از آنها سوءاستفاده کنند.

خانم مرکل در برلین گفت: "در آلمان آزادی تجمع هست، اما جایی برای تحریک و دروغگویی در مورد کسانی که از سایر کشورها پیش ما آمده اند وجود ندارد." او اضافه کرد:‌ "همه باید مراقب باشند مورد بهره برداری ترتیب دهندگان این نوع رویدادها قرار نمی گیرند." جنی هیل خبرنگار بی بی سی در درسدن که در محل تظاهرات بود می گوید که برنامه تظاهرات مخالفت با "اسلامی سازی" آلمان بود و بعضی فریاد می کشیدند: "اروپا جای شریعت نیست."

اما به گفته او به سرعت معلوم شد که اکثر حاضران علیه مهاجرت گسترده و میزان بالای پناهجویان اعتراض دارند. با افزایش شدید شمار پناهجویان به دلیل جنگ در سوریه و عراق، مهاجرت در سال جاری به بحثی داغ در آلمان بدل شده است. آلمان پذیرای بیشترین پناهجویان در اروپاست.»

بخش استکباری تمدن غربی دنبال خاموش کردن موج اسلام‌گرایی‌ست و این کار را از شهرمندان تمدن خود آغاز کرده است. یعنی از اروپا و امریکا. اولین هدف‌شان این است که کسی در عالم غرب، مومن به اسلام نشود. و چه هزینه‌هایی که برای این ایده پرداخت نمی‌کنند. حتما این موضوع، خیلی مهم است که مستکبران محاسبه‌گر غربی حاضر شده‌اند برای آن، این همه هزینه کنند. و حتما این موضوع خیلی مهم است که هر وقت به بیانات امام خمینی(ره) در مورد وظایف وزارت ارشاد نگاه می‌کنیم می‌بنیم که ایشان تأکید دارند این وزارتخانه به امر تبلیغ دین در نقاط مختلف دنیا اهتمام ویژه بورزد:

«اميدوارم شما بتوانيد چهره اسلام را آن گونه كه هست نشان دهيد. امروز دولتها مى‏خواهند ايران را به صورت زننده‏اى به دنيا معرفى كنند. رسانه‏هاى گروهى و سازمانهاى آنچنانى وقتى پيروزى ايران و اسلام را مى‏بينند و يا وقتى مى‏فهمند كه عراق آن همه ظلم به ما كرده است، به دروغ مسئله نقض حقوق بشر در ايران را عنوان مى‏كنند و ادعا مى‏كنند كه بهاييها در ايران هيچ آزادى ندارند و آنها به خاطر بهاييگرى زندان‏اند.

حتى مى‏ گويند زنان آبستن را در خيابانها مى‏كشند. آنها هرچه مى‏خواهند بگويند، ولى شما بدانيد مردم محروم دنيا يعنى آنهايى كه وابسته به دولتها نيستند با ما هستند، و بالاخره اسلام راه خودش را باز نموده و چهره‏اش را به همه نشان مى‏دهد. ما هم بايد هر كداممان به اندازه قدرتمان سعى كنيم تا در راه تحقق اسلام قدم برداريم. اميدوارم همه خصوصاً وزارت ارشاد بيشتر ازديگران زحمت بكشند تا همه را ارشاد نمايند. ان شاء اللَّه موفق شويد تا به اين كشورى كه از حيث فرهنگى هم عقب افتاده بود و هيچ كس در سابق براى اصلاح و ارشاد كارى انجام نمى‏داد، خدمت كنيد.» صحیفه‌ی امام خمینی(ره) / جلد 18 / ص 389

آیا ما هم حاضریم برای این موضوع مهم، به حد وسع‌مان هزینه کنیم؟ آیا مدیریت فرهنگی کشور واقف به شرایط تاریخی که در آن به سر می‌بریم هست؟ آیا امر تبلیغ اسلام در خارج از ایران جدی گرفته می‌شود؟ آیا رسانه‌ی ملی و وزارت ارشاد برای رفع ابهام از ذهن اروپایی‌ها و امریکایی‌های بدبین نسبت به اسلام برنامه‌ای دارد؟ یا اینکه تنها به این امید نشسته‌ایم که عدو سبب خیر شود و مثل بسیاری از غربی‌هایی که از راه تبلیغات مسموم، گوش‌شان با نام اسلام آشنا شد و تحقیق، آنها را به سرانجامی غیر از سرانجام مدنظر مستکبران تمدن اروپایی-امریکایی کشاند، بسیاری دیگر هم از این راه، به سلامت برسند؟ این درست که خدا مکر مکاران را به آنها برمی‌گرداند، اما این وسط تکلیف ما چه می‌شود؟