کد خبر: ۲۱۳۲۰۰
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار:

از كودكانی كه نبايد فرش ببافند، تا كودكانی كه بايد در خواب كشته شوند

غلام رضا كاظميان پور

چندين سال پيش و در گرما گرم جنگ تحميلی و هنگامی كه در هر صبح و شب ، شهر ها ی كشورمان آماج حمله بمب افكن ها و جنگنده های ارتش بعثی قرار داشت و در زمانی كه مدرسه ها و بيمارستان ها و كارخانه ها و منازل مردم بی محابا هدف قرار می گرفت و زن و كودك و پير و جوان اين مملكت مظلومانه شهيد می شدند ؛ انجمن های حمايت از كودكان در كشورهای اروپایی ، با ادعای تلاش برای جلوگيری از بكار گيری كودكان در كارگاه های قاليبافی ايران ، طرحی را به دولتمردان و قانونگذاران خود ارائه نمودند كه به موجب آن ، صادر كنندگان ايرانی ملزم بودند نوشته ای به اين مضمون را به فرش های صادراتی خود الصاق نمايند كه : " در بافت اين فرش ، كودكان و نوجوانان مشاركت نداشته اند " . عدم الصاق اين نوشته مانع از ترخيص محموله های فرش ايران از گمركات كشور های مقصد می گرديد .

از كودكانی كه نبايد فرش ببافند، تا كودكانی كه بايد در خواب كشته شوند

اين خبر و اين تلاش وافر برای ‌دفاع از حقوق مفروض كودكان ايرانی ، در كنار اخبار مربوط به ارائه انواع حمايتهای نظامی و تسليحاتی ، سياسی ، تبليغاتی و مالی ، كشور های اروپایی و امريكا و غيره به متجاوزان بعثی و مشاركت مستقيم و غير مستقيم آنها در كشتار هزاران زن و كودك مظلوم ايرانی ؛ بسيار مضحك و صد البته تلخ و چندش آور می نمود . وجود اين رفتار دوگانه مردم و انجمن های غير دولتی كشور های ياد شده و عكس العمل آنها در برابر مشاركت احتمالی كودكان در بافت فرش و در همان حال سكوت و بی تفاوتی غير قابل باور آنها نسبت به كشتار فجيع كودكان ايرانی ، با استفاده از جنگنده ها و موشك ها ی ساخت كشورشان و كمك های بی حد و حصر به متجاوزان خونريز ، از محل ماليات هایی كه مردم اروپا و امريكا به دولت های خود پرداخته بودند ؛ به مثابه معمایی بی پاسخ ، ذهن را به خود مشغول می نمود .


از كودكانی كه نبايد فرش ببافند، تا كودكانی كه بايد در خواب كشته شوند

يك سوی اين معما ، انسان هایی قرار داشتند ، به شدت عاطفی و اخلاق مدارو زود رنج و حساس كه حتی نمی توانستند شاهد مشاركت كودكان در بافت فرش باشند و از اين حيث بسيار آزرده خاطر بودند و لاجرم در پاسخ به ندای وجدانشان ، به زعم خود برای كاستن از آلام و رنج كودكان كار و برای پايان دادن به استثمار اين مخلوقات ضعيف الجثه و بی پناه ، دست به كار شدند و مقامات كشور خود را مكلف نمودند تا اكيدا از ترخيص فرش های ايرانی فاقد برچسب فوق الاشاره خودداری نمايند .

طرف ديگراما ، انسان هایی قرار داشتند كه در برابر كشتار همه روزه كودكان ايرانی ساكت و كاملا بی تفاوت بودند ، آنها با انتخاب و تعيين و تأييد نمايندگان و سياستمداران و دولتمردان جنايتگاری كه انواع موشك ها و بمب ها و جنگ افزار ها و تسليحات شيميایی و كشتار جمعی را در اختيار متجاوزان قرار می دادند ، به آنها در كشتار هرچه بيشتر كودكان و تحميل آوارگی و سختی كودكان ، كمك می كردند . جالب تر آنكه همين انسان های شريف و رقيق القلب و دارای روحيه لطيف ؛ با پرداخت منظم ماليات ، در تأمين بخش اعظم هزينه های مترتب بر حمايت كشورشان از جنايات متجاوزان ، سهيم بودند .

از كودكانی كه نبايد فرش ببافند، تا كودكانی كه بايد در خواب كشته شوند

رفتار های فردی ممكن است در شرايط و در مواردی ، دستخوش تناقض و دوگانگی شود و ممكن است يك نفر در شرايط نسبتا مشابه و در برخورد با موضوعی واحد ، رفتار و عكس العمل های كاملا متفاوت و بلكه كاملا متناقضی از خود بروز بدهد ؛ اما عكس العمل های‌گروهی نسبت به پديده های مشابه ، تقريبا يكسان می باشد و بسيار دور از انتظار است كه گروهی و خاصه اعضای يك جامعه ، در مواجهه با پديده و رخدادی واحد ، عكس العمل متفاوت از خود بروز دهند . لذا پاسخ و دليل مقاومت و مبارزه مردم اروپا و امريكا نسبت به موضوع احتمال مشاركت كودكان در بافت فرش و در همان حال خونسردی همان افراد در مواجهه با كشتار بی رحمانه كودكان ايرانی را بايد در واقعيت مهم و تلخ ديگری جستجو نمود . واقعيتی كه می توان از آن به عنوان " فقر خبری " ، " محاصره خبری " ، " انتشار اخبار و اطلاعات مهندسی شده و هدفمند " ونظاير آن تعبير نمود .

حقيقت تلخ اين است كه بر خلاف تمام ادعاهای پوچ و بی اساس در مورد آزادی بيان و گردش آزاد اطلاعات ، شديد ترين شكل سانسور و جراحی اخبار و اطلاعات در اين كشور ها اعمال می گردد .

از كودكانی كه نبايد فرش ببافند، تا كودكانی كه بايد در خواب كشته شوند

مافيای رسانه و امپراطوری قدرتمند روزنامه و راديو و تلويزيون ، از دسترسی مردم به اخبار و گزارش های ناب و مبتنی بر حقيقت و واقعيت ، ممانعت می نمايند . اين تلاش در مواردی آنگونه شديد و قهرآميز است كه به طور مثال كمترين اظهار نظر همراه با سؤال و ترديد پيرامون موضوع مبهمی مثل ادعای نسل كشی يهوديان در جنگ اروپایی ، موجب زندان و جريمه سنگين اشخاص خواهد شد . اين قبيل محدوديت ها با شدت و ضعف در مباحثی مثل موجوديت و خاستگاه رژيم اشغالگر قدس ، جنايات اين رژيم در كشتار مردم فلسطين ، خاستگاه وهابيت ، حادثه مشكوك 11 سپتامبر ، كانون های قدرت و ثروت در اروپا و امريكا ، دست های پنهان در مديريت جهان ، دمكراسی و حقوق بشرچند گانه ، تجارت اسلحه و مواد مخدر ووو اعمال می شود .

از كودكانی كه نبايد فرش ببافند، تا كودكانی كه بايد در خواب كشته شوند

محدوديت های خبری و ديكتاتوی رسانه ای موجود در اين كشورها ، در دو قالب سلبی و ايجابی ، خود نمایی می كند . گاه در راستای منافع و مطامع قطب های قدرت و ثروت و در انطباق با اراده صهيونيست بين المللی و پادشاهان زر و زور و تزوير ، به طور كلی از انتشار هرگونه خبر در مورد موضوع مشخص جلوگيری به عمل می آيد و گاه اخبار به صورت استحاله شده به ذهن و باور مخاطب تحميل می گردد . در اين مثال اگر چه سطحی از خبر منتشر می شود اما در كنار آن با ارائه تحليل های كاملا هدفمند ، ماهيت موضوع و حقايق نهفته در اصل ماجرا بطور كلی دگرگون و وارونه ارائه می شود . به طور مثال ممكن است فقر در بخش وسيعی از قاره افريقا به عنوان يك خبر مورد اشاره قرار بگيرد و به مخاطب ارائه شود اما هرگز به منشاء و علت فقر در قاره ثروتمند و سرشار از منابع و ذخايراين سرزمين پرداخته نمی شود و هرگز به تأثير يك قرن غارت آزمندانه اين منطقه از جهان از سوی فرانسه و انگليس و بلژيك و هلند و پرتغال و ... و به نقش و تأثير برده داری و به اسارت بردن چندين نسل از مردم افريقا برای بردگی در مزارع و كارخانجات اروپا و امريكا ، كمترين اشاره ای نمی شود بلكه با وقاحت و بی شرمی ، فقر و گرسنگی مردم افريقا به عنوان نتيجه غير قابل تغيير عوامل اقليمی و محيطی و موضوعی مربوط به افريقا ، به مخاطب القا می شود .

از كودكانی كه نبايد فرش ببافند، تا كودكانی كه بايد در خواب كشته شوند

در نتيجه اين دستكاری ناجوانمردانه ، دنيایی كه برای مخاطب ترسيم می شود با دنيایی كه وجود دارد ، كيلومتر ها فاصله دارد و مآلا مخاطب آن چيزی را می داند و آن چيزی را می فهمد كه رسانه برای او در نظر گرفته و برای او انتخاب كرده است . به عبارت ديگر مخاطب اين رسانه ها از كمترين حق برای شناخت و فهم دنيای پيرامون خود و جهانی كه در آن زندگی می كنند و از كمترين حق برای انتخاب موضع مستقل نسبت به حوادث و رخداد ها و واقعيات و حقايق گذشته و حال ، برخوردار نيست .

طی روزهای اخير شاهد هستيم كه " غزه " مظلومانه و بی دفاع مورد وحشيانه ترين تهاجم صهيونيست های اشغالگر قرار گرفته است و در زمانی كوتاه قريب به 180 انسان براثر بمباران هواپيماها ، ناوهای جنگی و توپخانه اشغالگران قدس به شهادت رسيده اند . يك پنجم كشته شدگان حملات اخيررا كودكان و نوجوانان زير 15 سال تشكيل می دهند . كودكانی كه در خواب ناز و در آغوش پدر يا مادر خود جان باخته اند .

از كودكانی كه نبايد فرش ببافند، تا كودكانی كه بايد در خواب كشته شوند


ساير كشته شدگان و شهدا نيز عمدتا از غير نظاميان و به ويژه زنان و سالخوردگانی كه آسيب پذير تر هستند ، می باشند . اين نسبت جانگداز و غم انگيز و وحشتناك ، در ميان مجروحان و زخمی شدگان نيز وجود دارد . كشتار اخير و جاری مردم فلسطين ، ادامه كشتار جنايت بار و قتل عام خونبار و نسل كشی بی رحمانه مردم اين سرزمین در نيم قرن گذشته است و چه بسا آخرين نمونه از خونريزی های صهيونيست ها نباشد . به اعتبار تجربه چند ساله ، از دولت های غربی و دولت های دست نشانده عربی

و از سازمان ملل و از يونيسف انتظار نمی رود تا برای‌مردم فلسطين و كودكان غزه و نجات آنه قدمی بردارند اما چرا بسياری از جهانيان و آنان كه طاقت ندارند شاهد فرش بافتن كودكان باشند ، در برابر كشتار فجيع كودكان و نو جوانان فلسطين ساكت و خاموش و بی تفاوت هستند ؟ چرا اعتراض مؤثر و بازدارنده ای وجود ندارد ؟ چرا كماكان اجازه داده می شود تا ماليات آنها و ثروت ملی آنها در قالب اسلحه و بمب و موشك ، موجب تقويت صهيونيست ها و سبب تداوم جنايات آنها و كشتارهر چه بيشتر كودكان فلسطينی شود ؟ چرا هنگامی كه دولتمردان آنها از كشتار كودكان و زنان و پيران فلسطينی توسط نظاميان جنايتكار صهيونيست به عنوان حق مشروع دفاع از خود ياد می كنند و بر تعهد خود برای حمايت از رژيم صهيونيستی و تضمين موجوديت شوم و نامشروع آن و كمك بيشتر به اين مولود خبيث ياد می كنند ، همين مردم سكوت می كنند و هيچ صدای اعتراضی از آنها بلند نمی شود ؟

مردم اروپا و امريكا ، همان مردمی هستند كه تحمل ندارند كار كردن نوجوانان در كارگاه قالی بافی را مشاهده كنند . هيچ چيز تغيير نكرده و عواطف و احساسات اين مردم هنوز وجود دارد ، اما ممنوعيت های خبری مانع از آن می شود تا محرك لازم برای بلند شدن فرياد اعتراض و مخالف آنها ، به وجود آيد . دروغ ها و فضا سازی های ماهرانه تبليغاتی تا كنون مانع از آن شده است كه اخبار مربوط به مظلوميت مردم فلسطين و كودكان غزه به صورت صحيح و كامل در اختيار مردم اروپا و امريكا قرار گيرد . چه اينكه آگاهی جوامع اروپایی و امريكا از عمق فاجعه انسانی كه به مردم فلسطين تحميل شده است ، ايشان را ناگزير از مقاومت و ايستادگی در برابر همكاری دولت های اروپایی و امريكا با اشغالگران قدس و مشاركت مستقيم آنها در جنايات صهيونيست ها خواهد نمود .

مافيای بين المللی رسانه ، صهيونيست های جنايتكار را به عنوان قوم يهود و پيروان حضرت موسی ( ع ) و كسانی كه از آوارگی و محروميت تاريخی رنج می برند و افراد رنج كشيده ای كه به تازگی از سرگردانی نجات پيدا كرده و در سرزمين آباء و اجدادی خود سكنی گزيده اند و جامعه جهانی اراده كرده است تا اين مردم آسيب ديده و محروم را به آرامش برساند ؛ معرفی می نمايد و در مقابل مردم فلسطين را جماعتی سركش و ناهنجار و مزاحم و مخل امنيت و كسانی كه با بمب گذاری و شليك موشك يهوديان را می كشند ، معرفی می كنند .

 

فاجعه غزه يك مسئله صرفا فلسطينی و يا عربی و حتی يك موضوع منحصرا مربوط به جهان اسلام نيست ؛ آنچه كه امروز در غزه رخ می دهد يك تراژدی انسانی است . حوادث سهمناك غزه ، آ زمونی است تاريخی كه بشريت امروز و جهان معاصر با آن روبرو است . حمايت از مردم فلسطين و كمك به آنها در برابر جنايت آشكار صهيونيست ها و حاميان آنها ، مسؤليت خطيری است كه همه انسان ها و انسانيت امروز بايد به آن عمل كند . اقدامات اشغالگران قدس در باريكه غزه بی هيچ ترديد " عمليات نظامی " به شمار نمی رود بلكه جنايت جنگی و جنايت عليه بشريت و كشتار هدفمند يك نسل است. اين باريكه هم اكنون متراكم ترين منطقه مسكونی در جهان شناخته می شود . بيش از يك ميليون انسان درقطعه زمينی كوچك و محصور از هر طرف و با كمترين امكانات زيستی و به طريق اولی با كمترين امكانات نظامی ، مورد هدف هزاران موشك و گلوله توپ و خمپاره قرار دارند كه به لحاظ تركم جمعيت و ساختمان ها ، هر گلوله و هر موشك لاجرم موجب خرابی ساختمانی و ويرانی خانه ای و كشته و مجروح شدن انسان هایی خواهد شد . آنچه كه تا كنون موجب مقاومت و ايستادگی مردم فلسطين و مانع از اضمحلال اين ملت شده است ؛ ايمان و توكل به خدا و صبر در برابر سختی ها و باور قاطع به وعده الهی است كه فرموده است : ولينصرن الله من ينصره ان اللهلقوی‌عزيز" و‌نيز " يا ايها الذين امنوا ان تنصروا الله ينصركم و يثبت اقدامكم " و فرموده است " ان موعدهم الصبح اليس الصبح بقريب " انشاء الله

 

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
فاطمه
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۶:۱۴ - ۱۳۹۳/۰۴/۲۵
0
2
اخه چی میشه به این ادمها گفت مگه توی این عمرکوتاه میخوان به کجابرسن که حق زندگی روازبچه های بی گناه میگیرن خدالعنت کنه اسراییل ودست نشانده هاشو وبه حق این ماه رمضان وشبهای قدرظهورامام زمان رو برسونه
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۹:۳۴ - ۱۳۹۳/۰۴/۲۵
1
0
توی بهزیستی هم یک سرکی بکشید لطفا
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین