کد خبر: ۱۹۹۶۸۸
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار:
پس از سرنگونی دولت دموکراتیک ایران در کودتای 28 مرداد توسط CIA

امریکا مدیر CIA را به عنوان سفیر به تهران فرستاد

حمید ابوطالبی از سوی سیاستمداران واشنگتن به دست داشتن در گروگانگیری دیپلمات های آمریکایی بین سال های 1979-1981 متهم شده است. ابوطالبی می گوید که او جزو شبه نظامیانی که در آن گروگان گیری دست داشته اند نبوده، بلکه به عنوان مترجم گروه فعالیت داشته است.
گروه بین الملل، تصمیم دولت اوباما و تصویب قطعنامه ای توسط کنگره که از ورود سفیر تعیین شدۀ ایران به سازمان ملل متحد جلوگیری می کند، تهران را خشمگین کرده و تظاهراتی را در ایران برانگیخته است.

به گزارش بولتن نیوز، جان کول در وبسایت شخصی اش نوشت: حمید ابوطالبی به عنوان سفیر درچندین کشور اروپایی خدمت کرده است. او از سوی سیاستمداران واشنگتن به دست داشتن در گروگانگیری دیپلمات های آمریکایی بین سال های 1979-1981 متهم شده است. ابوطالبی می گوید که او جزو شبه نظامیانی که در آن گروگان گیری دست داشته اند، نبوده بلکه به عنوان مترجم گروه فعالیت داشته است.
 
ماجرای این گروگانگیری در ایران انقلابی بخش به شدت ناخوش آیندی است که قوانین بین المللی و قانون اسلامی شیعه را (که مصونیت دیپلمات ها را به رسمیت می شناسد) نقض کرده است. من در میان دیپلمات های باقی مانده دوستانی دارم و جنایتکارانی را که این افراد را به ترس و وحشت انداخته اند نمی بخشم.


ازقضا، ایران عدم پذیرش ابوطالبی را از سوی آمریکا، به عنوان نقض قوانین بین المللی محکوم می کند و تاکید کرده که فرد دیگری را انتخاب نمی کند و توسط همین سفیر به سازمان ملل خواهد رفت.    
 
تبلیغات
این کج خلقی امریکا مایۀ تأسف است، زیرا ایران و اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد در حال حاضر سرگرم مذاکرات با ایران هستند تا اطمینان حاصل شود که برنامه غنی سازی هسته ای غیر نظامی این کشور هیچگاه به توانایی هسته ای نظامی بدل نمی شود و احتمالاً در شرایط فعلی اعزام یک سفیر ایرانی به سازمان ملل می تواند مفید باشد.
 
احتمالاً آیت الله خامنه ای، رهبر معظم ایران، ابوطالبی را به دلیل نقش کوچکش در ماجرای گروگان گیری به عمد به نیویورک فرستاده، تا تندروهای ایران را - که به خاطر مذاکرات و تمایل آشکار دولت ایران به پذیرش پیشنهادغرب مبنی بر ایجاد شفافیت بیشتر در فرآیند غنی سازی و تاسیسات هسته ای ایران به شدت ناراحت هستند - کمی تسکین دهد.   
 
 چیز دیگری که درمورد این اوقات تلخی واشنگتن می گویند، این است که ایالات متحده نیز کاری به همان اندازه و شاید بدتر را در حق ایران انجام داده است.

درسال 1953 سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا(سیا) با ژنرال های دست راستی و دیگر عناصر ضددموکراتیک در ایران توطئه چینی کرد تا محمد مصدق، نخست وزیر منتخب را سرنگون کند.  
 
مصدق، فردی لیبرال با پیشینه ای اشرافی، گناهی مرتکب شد و به قدرت رسید، آن هم درست بعد از آن که مجلس وقت ایران، صنعت نفت این کشور را ملی اعلام کرده بود(به عنوان مثال اعلام کرد که نفت ایران -کمافی السابق- متعلق به ایران است و آن گونه که در آن زمان تصور می شد، متعلق به BP -شرکت نفت ایران و انگلیس نیست). 

ایالات متحده، محمد رضا پهلوی را بار دیگر بر تخت سلطنت نشاند و او را به دیکتاتوری قابل تحمل و دست نشانده و طرفدار آمریکا تبدیل کرد.
 
ریچارد هلمز، دردهه های 1950  و 1960مامور  CIA بود، فردی که به نحو نجیبانه ای برنامه ریز ترور بود. او سپس ترفیع گرفت و طی سال های 1966-1973 معاون مدیر سازمان سیا شد. هلمز یک قاتل زنجیره ای بود که علاوه بر ستیرین در گوشمالی دادن به فیدل کاسترو در کوبا و سالوادور آلنده رهبر ترور شدۀ شیلی نیز دست داشت.
 
طی سال های 1973-1977، هلمز توسط دولت نیکسون به عنوان سفیر به ایران اعزام شد. اعزام یک مامور حرفه ای CIA و مدیر پیشین آن سازمان به عنوان نمایندۀ دیپلماتیک به کشوری که همین سازمان CIA دموکراسی را در آن نابود کرده بود، سیلی بزرگی به صورت مردم ایران بود و آن ها نیز به خوبی این موضوع را فهمیدند. زیرا جهان سوم گرایی در اوج رواج خود بود و بسیاری از جوانان چپ گرا در ایران احتمالاً از نقش شوم هلمز در شیلی و کوبا آگاه بودند.
 
بحران گروگانگیری؟
این اتفاق دقیقاً به این خاطر افتاد که سفارت آمریکا در تهران به عنوان ستادمرکزی برنامه ریزی برای کودتای سال 1953 مورداستفاده قرار می گرفت. هنگامی که دولت جیمی کارتر، شاه ایران را برای درمان پزشکی به ایالات متحده پذیرفت، انقلابیون احساس خطرکردند که مبادا این بار هم رفتن شاه به امریکا مقدمه ای برای آن باشد که واشنگتن بار دیگر او را به تخت بنشاند. وگرنه این کار رفتاری خشونت آمیز و در جهت نقض قوانین بین المللی نبود.

عدم توانایی ایالات متحده در جدا کردن کار اطلاعاتی از حقه های کثیف و عملیات مخفیانه و ناتوانی این کشور در جدا کردن این عملیات سری از دیپلماسی، همان چیزی است که در اواخر سال 1979 زندگی دیپلمات های آمریکایی را به خطر انداخت. انتصاب ابوطالبی به سمتی در نیویورک به عنوان نوعی توهین تلقی شده، اما اعزام هلمز به تهران به عنوان سفیر، به واقع نوعی زهرچشم گرفتن از ملت ایران بود.

 
بنابراین و با این که تندروهای ایران(که هرگز کودتای ایالات متحده را نبخشیده اند) همواره مایلند به ایالات متحده آمریکا توهین کنند اما کاری که ما در حق آن ها انجام داده ایم به مراتب بدتر است.  

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۹:۱۹ - ۱۳۹۳/۰۱/۲۷
0
3
اينها هنوز نمى دانند كه سفير را وزارت امور خارجه تعيين مى كند
ناشناس
|
GERMANY
|
۲۰:۳۰ - ۱۳۹۳/۰۱/۲۷
0
4
ای یانکی های مغرور و کند ذهن تا کنون به یاد دارید که یک یانکی بدست ایرانیها کشته شده باشد ؟؟ گروگانها نخیر جاسوسان شما , نه شکنحه ابوغریبی شدند نه کتک خوردند نه با آب و آتش وسگ و..مار .مثل شما قرون وسطائیها در قرن 21 جاسوسان شما را آزار ندادند.لیکن شما ها تا کنون مستقیم وغیر مستقیم خون دهها هزاز ایزانی را ریخته و صدها هزار نفر را زخمی و بی خانمان کردید فقط برای غارت معادن و نفت ما, ای گدایان و یاغیان پررو . خجالت بکشید وشرم کنید. ملت ایران بومیان امریکا نیستند که نسل آنها را بتوانید نابود کنید و سرزمینشان را صاحب شوید و برای شما برده شوندملت ایران تاریخ ساز و تمدن ساز است به شاگردی , شما را میپذیریم تا از تمدن ایران و مکتب انسان ساز اسلام فراگیرید بلکه آدم شوید و دست از غارت و کشتار ملتها بردارید.
زنده باد ایران اسلامی و پاینده باد وطن ما وقلب ما ایران.
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین