کد خبر: ۱۳۹۳۴۴
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:
یادنامه علامه شهید مرتضی مطهری(2):

از اسلام اینگونه مي شود پاسداري كرد: آزادي دادن، و مواجهه صريح و روشن با افكار مخالف

جالب است كه حساسيّت ها و هشدارهاي علامه نه فقط در آن هنگام - يعني دهه هاي چهل و پنجاه- بلكه در دهه هاي هفتاد و هشتاد نيز رنگ صدق پذيرفت؛ چراكه در دهه هاي هفتاد و هشتاد، بخش قابل توجهي از نيروهاي انقلابي، آرام آرام، مبتلا به «استحاله ی فكري» و «التقاط ايدئولوژيك» شدند و فضاي ذهني آنها به تسخير آميزه اي از آموزه هاي «اسلام» و «ليبراليسم» درآمد...

مهدی جمشیدی*: علامه مطهري معتقد است كه برخورداري جامعه ی اسلامي از آزادي نظري، لازمه ی قطعي اعتلاي معرفت و بينش اسلامي است؛ يعني نبايد گمان كرد كه براي نشر و بسط حقايق اسلامي مي بايد فضاي جامعه به روي مكاتب ديگر بسته شود و تنها منطق اسلامي مجال بيان و طرح يابد. تجربه ی تاريخي مسلمين نشان داده است كه همواره اسلام در متن مواجهه ی نظري با ديگر مكاتب و آيين ها، شكوفا مي شود و رونق مي يابد:

«تصور نشود كه با جلوگيري از ابراز افكار و عقايد مي شود از اسلام پاسداري كرد. از اسلام فقط با يك نيرو مي شود پاسداري كرد و آن منطق و آزادي دادن و مواجهه ی صريح و رك و روشن با افكار مخالف است.»(مطهری، 1389الف: 49).

به گزارش بولتن نیوز، بسياري از آثار جناب علامه نيز در چنين فضا و چارچوبي ظهور يافتند. كتاب «اصول فلسفه و روش رئاليسم» در بستر مواجهه با تفكر ماترياليسم ديالكتيك  توليد شد. كتاب «خدمات متقابل اسلام و ايران» پاسخي به شبهات تاريخي درباره ی ايمان آوردن ايرانيان به اسلام بود. كتاب «مقدّمه اي بر جهان بيني اسلامي» در عين برخورداري از صورت ايجابي قوّي، نقدي بر نگرش مادّي و ماركسيستي نيز بود.

«حماسه ی حسيني» در مقابله ی با تفسيرهاي غلط از ماهيت قيام امام حسين(ع) و خرافه زدايي از آن تولد يافت. كتاب «نظام حقوق زن در اسلام» عبارت بود از سلسله مقالاتي كه علامه ی شهيد در پاسخ به مقالات مطبوعاتي يك نويسنده كه نسبت به موقعيت حقوقي زن در اسلام انتقاد داشت نوشته بود. باور آيت الله شهيد به آزادي نظري تا آنجا گسترش مي يافت كه حتي ايشان تصريح مي كردند كه نه تنها لازم است در دانشكده ی الهيات، «ماركسيسم» نيز تدريس شود بلكه آن را بايد يك «ماركسيست» تدريس كند(همان: 43-44). بنابراين، ايجاد «خفقان فرهنگي» و «استبداد فكري»، نه تنها به بسط اسلام نمي انجامد، بلكه انقلاب اسلامي را به شكست مي كشاند:

«اگر [...] جمهوري اسلامي [...] بخواهد زمينه ی اختناق را به وجود بياورد، قطعاً شكست خواهد خورد.» (همان: 94)

علامه در زمانه اي اين سخن ها را بر زبان جاري مي ساخت كه جريان هاي ماركسيستي به شدّت قوّت يافته و دست به تركيب «اسلام» با «ماركسيسم» زده بودند. به جرأت مي توان ادعا کرد كه هيچ  يك از چهره هاي برجسته ی انقلاب به اندازه ی ايشان در اين باره، حساس و نگران نبودند و از خود واكنش نشان ندادند. جالب است كه حساسيّت ها و هشدارهاي علامه نه فقط در آن هنگام - يعني دهه هاي چهل و پنجاه- بلكه در دهه هاي هفتاد و هشتاد نيز رنگ صدق پذيرفت؛ چراكه در دهه هاي هفتاد و هشتاد، بخش قابل توجهي از نيروهاي انقلابي، آرام آرام، مبتلا به «استحاله ی فكري» و «التقاط ايدئولوژيك» شدند و فضاي ذهني آنها به تسخير آميزه اي از آموزه هاي «اسلام» و «ليبراليسم» درآمد. اگر جناب علامه در اين دهه ها به سر مي برد، بي ترديد، همانگونه كه سرسختانه در برابر موج «اسلام ماركسيستي» ايستاد، در صف اول ستيز با «اسلام ليبراليستي» نيز قرار مي گرفت و اجازه نمي داد خلوص ايدئولوژيك انقلاب اسلامي مخدوش گردد؛ زيرا كه اين مسأله براي او از اهميت حياتي برخوردار بود. امروز كه علامه ی شهيد در ميان ما نيست بايد در گفتار عميق او تأمل كنيم و بدانيم كه «ماركسيسم اسلامي»، «ليبراليسم اسلامي»، «ناسيوناليسم اسلامي» و هر آيين و مرام ديگري كه از آبشخور «التقاط» مي نوشد؛ هويت اصيل اسلامي ما را مستحيل مي سازد و به غارت مي برد، هر چند در ظاهر و قشر، خود را به جوانب و ابعادي از اسلام آراسته باشد.

نتیجه ی از دست رفتن استقلال فرهنگی و درافتادن به وادی التقاط، مبتلا شدن انقلاب اسلامي به «استحاله دروني» است؛ به اين معني كه انقلاب اسلامي پس از مرحله ی پيروزي، به تدريج و گاه به صورت نامحسوس، «تغيير مسير و ماهيت» می دهد و منحرف شود. علامه مطهری براي تبيين اين مسأله، شرايط پس از پيروزي انقلاب اسلامي را مشابه با شرايط بعد از نزول سوره ی مباركه مائده قلمداد كرده كه از آخرين سوره هاي نازل شده بر پيامبر است. در آيه اي از اين سوره مي خوانيم:

 «اَلْيَوْم يَئِسَ الَّذيِنَ كَفُروا مِنْ دينِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ واخْشَوْن»(مائده: 3).

امروز كافران از اينكه به دين شما اختلال و آسيبي برسانند، طمع بريدند و نااميد شدند. پس شما(مسلمانان) از آنان بيمناك نگشته و از من بترسيد.

اين سوره آن گاه بر پيامبر اكرم(ص) نازل گرديد كه اسلام و مسلمين در محل ظهور خويش كاملاً پيروز و مسلط شده بوند و شبه جزيره ی عربستان در ذيل اقتدار سياسي اسلام قرار داشت. آيه ی شريفه ی بالا دلالت بر اين معنا دارد كه امروز ديگر تهديد تأثيرگذاري از جانب دشمنان اسلام (از قبيل كفار و مشركين و يهودي ها و...)، متوجه اسلام نيست؛ زيرا اسلام بر همه ی آنها غلبه و چيرگي يافته است و آنها توان حذف و انهدام موجوديت اسلام را ندارند. اما از سوي ديگر، خداوند در اين آيه مي فرمايد: «از من بترسيد». علامه ی شهيد در تفسير اين عبارت مي گويد معني ترسيدن از خداوند، ترسيدن از اين است كه در اثر انحراف از مسير حق و مبتلا شدن به استحاله و دگرگوني، سنت هاي اجتماعيِ الهي كه لايتغير هستند- درباره ی آن ها اعمال شود و تحقق يابد (مطهری، 1389الف: 56)، همچنان كه خداوند در قرآن تأكيد مي كند كه چگونگي سرنوشت يك قوم به خود آنها وابسته است:

«إنَّ الله لايُغَيِّر مابِقَوْمٍ حَتّي يُغَيِّروا ما بِأنْفُسِهِمْ»(رعد: 11)

همانا خداوند سرنوشت هيچ جامعه اي را تغيير نمي دهد، مگر اين كه خود آنان تغيير كنند.

آيت الله شهيد بر اين باور است كه انقلاب اسلامي صدر اسلام از ناحيه ی همين دگرگوني دروني  آسيب ديد و از مسير اصلي اش منحرف گرديد:

«مسير انقلاب اسلامي صدر اسلام عوض شد، رنگ و شكلش عوض شد؛ يعني يك چيزي بود و به وسيله ی گروهي، كم و بيش تبديل شد به يك چيز ديگر، در اثر رخنه ی افراد فرصت طلب، رخنه ی دشمناني كه تا ديروز با اسلام مي جنگيدند، بعد تغيير شكل و قيافه دادند و اين مسير را عوض كردند.»(مطهری، 1389الف: 57)

به عنوان مثال، از نيمه ی دوم قرن اول هجري در امتداد يك پروژه ی سياسي از سوي امويان، كوشش شد كه «از اين انقلاب ماهيتاً اسلامي، يك انقلاب ماهيتاً قومي و عربي تعبير شود؛ يعني يك حركت اسلامي به صورت يك حركت عربي و نژادي و قومي تعبير و تفسير گردد.»(همان) علامه مطهري اظهار مي دارد كه همين تغيير و استحاله كافي بود تا شكاف هاي اجتماعي  ناصواب و ضدّ اسلامي در راستاي آن توليد شود و جامعه ی اسلامي، دوباره و متفرق گردد. (همان: 58)

 

*محقق پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی

 

منابع:

قرآن کریم.

مطهری، مرتضی. (1389الف). آینده ی انقلاب اسلامی ایران. تهران: صدرا. چاپ سی وسوم.

________ . (1389ب). بررسی اجمالی نهضت های اسلامی در صد ساله ی اخیر. تهران: صدرا. چاپ چهلم.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۲
کاوه
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۹:۱۹ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۰
0
3
جداً جای چنین متفکران بزرگی در جامعه امروز خالی است در حالی که علما با چماق تکفیر و ارتداد به جنگ مخالفان می روند معاندین با زیرکی تمام و با استفاده از امکانات رسانه ای گسترده در خواب غفلت مسئولین به نقد مخرب دین پرداخته اند مثلاً برنامه سرزمین جاوید با عنوان بررسی مغالطات تاریخی طرفداران زیادی بین اقشار مختلف کشور پیدا کرده و چند نفری که هم در مقام پاسخ به این برنامه آمدند حرفی برای گفتن نداشتند.
امیدوارم دلسوزانی که دغدغه معنویت و اخلاق جامعه را دارند وارد میدان شوند.
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین