آقای جهانگیری بیخبرید/ رقم مغلطه بر دفتر دانش نزنیم
اسحاق جهانگیری، وزیر صنایع و معادن دولت گذشته با ارسال نامهای سرگشاده نکاتی را درباره مسائل صنعتی و معدنی کشور به رئیسجمهور یادآور شده است که پارهای از بخشهای آن جای تامل دارد و در بخشهای عمده دیگري از مطلب تقریراتی صورت گرفته که واقعیت ندارد و صرفا بازی با الفاظ است که به پارهای از آنها پرداخته خواهد شد.
1- بحث عدد و رقم، به دلیل پیروی از منطق ریاضی، معمولا استوارتر از بقیه گفتارهاست. اگر رئیسجمهور در ذکر برخی از اعداد – بهزعم آقای جهانگیری- به خطا رفته است، بیشک پاسخ منطقی آن نیز باید در قالب اعداد و ارقام باشد. اینکه وی با بهرهگیری از ادبیاتی ضعیف، عبارتهایی نظیر «صداقت در گفتار»، «پاسداری از اخلاق» و... را چاشنی نامه خود کند، بیش از آنکه هتک حرمت احمدینژاد باشد، بنیه علمی مطلب را به چالش میکشد و مخاطب را بدانسو میکشاند که این نگارش نه از سر دلسوزی برای ملک و ملت که از سرعقدهگشایی سیاسی است.
2- نگارنده از همه دولتهایی که برای بهبود وضعیت معیشتی و افزایش کرامت مردم تلاش کردهاند بهعنوان یک عضو کوچک از جامعه بزرگ ایران، سپاسگزاری می كند و بر این اعتقاد است که افتتاح طرحی اقتصادی در مقیاس عظیم در ابتدای دوره هر دولتی صرفا حاصل تلاشهای آن دولت نیست و دولتمردان قبلی نیز در این دستاورد سهیم هستند. اگر نگران باشیم که مثلا دولت بعدی طرحی را افتتاح نکند تا مبادا به پای موفقیت آن نگاشته شود، بخل سیاسی است.
3- تاکید دوباره میشود که آمارهای اعلام شده درباره افتتاح پروژههای مختلف و افزایش ظرفیتهای تولید در حوزههای متفاوت صنعتی، معدنی و... در هیچ دولتی نمیتواند نشانگر کار دولت بهرهبردار باشد. مگر سد عظیم کارون 3 که در دولت خاتمی به بهرهبرداری رسید و وی برای افتتاح آن برخی سفرای کشورهای صنعتی و منطقه را دعوت کرد حاصل کار آن دولت بود؟
4- در گزارش عملکرد برنامه سوم توسعه و اظهارنظرهای کارشناسان و حتی مسؤولان دولت پیشین انتقادهای فراوانی نسبت به وجود دهها هزار طرح عمرانی نیمهتمام در کشور انجام شد. وجود این همه طرح نیمهتمام از 2 وجه قابل تامل است؛ اول آنکه اشتیاق دولت وقت را برای خدمترسانی به نمایش میگذارد و بعد مهمتر آنکه عدم بهرهبرداری از طرحهای مذکور، هزاران میلیارد تومان هزینه به مردم تحمیل میکند و اینکه در دولت فعلی، افزایش قابل ملاحظه بودجههای عمرانی – که این مورد قابل تشکیک نیست- علاوه بر شروع طرحهای جدید، بهرهبرداری از طرحهای نیمهتمام قبلی را در دستور کار قرار داد که با بهرهبرداری از آنها، نهتنها طرحهایی که تا آن زمان به دليل معطلي تنها هزینه برگرده ملت تحمیل میکردند، اکنون به ظرفیت های تولیدی کشور افزودهاند.
5- وزیر محترم دولت پیشین خود به دلیل آشنایی با واژههای «ظرفیت واقعی» و «ظرفیت اسمی» میدانند که الزاما ایجاد ظرفیت اسمی به معنای تولید در همان اندازه نیست، زیرا یک بنگاه اقتصادی، ظرفیت خود را برای بازه زمانی درازمدت تعریف میکند و در کوتاهمدت با توجه به الزامات اقتصادی نظیر کمینه کردن هزینهها و افزایش سود مقیاس تولید را تعریف میکند. در آمارهای اعلام شده توسط رئیسجمهور در بسیاری موارد ظرفیتهای اسمی ذکر شده که در صورت اقتصادی بودن تولید، بهراحتی قابلیت تحقق دارند و در واقع آمارهای اعلام شده واقعی است و استفاده از واژههای «ظرفیت تولید» و «رقم تولید» در وزارت صنایع و معادن که روزی تحت مدیریت جهانگیری بوده است امری مصطلح و مرسوم است.
6- اگر فردی آماری را رد یا تایید میکند باید برای هر گزینه انتخابی دلایل متقن داشته باشد، دلایل رئیسجمهور در قالب طرحها قابل اثبات است، اما آیا جناب جهانگیری برای اثبات مدعای خود مبنی بر دروغ بودن آمارها دلیلی دارد یا صرفا با بهرهگیری از یک فضای مطبوعاتی قصد تخطئه دولت را دارد. آیا کارشناسان و پرسنل زحمتکش حوزههای صنعتی و معدنی که در دوران تصدی وی حضور داشتهاند دیگر نیستند یا زیر سوال بردن آنها که در معادن کشور آن هم در مناطق محروم و با شرایط ویژه کار میکنند به هر قیمتی جایز است؟
7- خروج سیمان از سبد حمایتی و کاهش قیمت این محصول استراتژیک تا بیش از 50درصد و صادرات نخستین محموله آن، قرار گرفتن ایران در ردیف بزرگترین صادرکنندگان مس جهان تا صباحی دیگر، بهرهبرداری از طرحهای عظیم صنعتی و معدنی، اجرای طرح آمایش صنعت و معدن، تولید دستکم 2 خودرو با موتور ملی و دهها مورد دیگر از دستاوردها و افتخارات انقلاب اسلامی است که هجمه به آن به بهانه تخریب حزب سیاسی رقیب، کار درستی نیست. به دیگر سخن میدانیم که واقعیت چیز دیگری است، اما رقم مغلطه در دفتر دانش نزنیم.
8- رئیسجمهور با اصرار بر اجرای طرح تحول اقتصادی ریسک عظیم سیاسی پیامدهای آن را در کوتاهمدت به خاطر منافع کلان و درازمدت ملی آن میپذیرند، ریسکهایی که امثال جهانگیری از ماهیت آن باخبرند و به همان دلایل تمایلی برای ساماندهی آن در گذشته دیده نشد، اکنون که پیشرفت مملکت نیاز به همدلی دارد چه دلیلی دارد تا با انتشار نامههای سرگشاده اذهان عمومی را آشفته کرد. اگر به دنبال اثبات موضوعی هستیم، راه اول در میان گذاشتن موضوع با دستاندرکاران است و نه داد و هوار راه انداختن. مردم خود قضات خوبی برای نقد عملکرد هر دولتی هستند.