10 تشكل دانشجويي شيراز طي بيانيهاي مشترك خطاب به محمد خاتمي، 15 سوال و انتقاد خود را نسبت به رويكردها و عملكرد وي مطرح و خواستار پاسخگوي وي به اين سوالات شدند.
به گزارش خبرگزاري فارس، متن اين بيانيه كه از سوي انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه شيراز، بسيج دانشجويي دانشگاه شيراز، ستاد يادواره شهداي دانشگاه شيراز، بسيج دانشجويي دانشگاه علوم پزشكي شيراز، جامعه اسلامي دانشجويان دانشگاه علوم پزشكي شيراز، ستاد يادواره شهداي دانشگاه علوم پزشكي شيراز، بسيج دانشجويي دانشگاه آزاد اسلامي واحد شيراز، تشكل وصال دانشگاه آزاد اسلامي واحد شيراز، بسيج دانشجويي آموزشكده فني شهيد باهنر شيراز و بسيج دانشجويي دانشگاه صنعتي شيراز خطاب به سيدمحمد خاتمي رئيس بنياد باران صادر شده، به شرح ذيل است:
اينك با گذشت 12 سال از انتخابات دوم خرداد 76 و تجربه 8 ساله ملت ايران در پياده سازي بنيانهاي تساهل و تسامح، التقاط جامعه مدني، جريان سازي گفتگوي تمدن ها، حاكميت دوگانه و چندين مفهوم و جريان ملتقط از اين دست؛ با اعلام سفر جنابعالي به شهر شيراز؛ شايد فرصت مناسبي براي ابراز پرسشهاي نسل سوم انقلاب و دانشجويان پرسشگر از فردي كه معتقد است: «دانشگاه بدون پرسش مانند آسمان بدون خورشيد است» باشد. اما آنچه تاكنون از شما شاهد بوديم تنها نمادي از آسمان بدون خورشيديست كه صداي هيچ مخالفي را تحمل نمي كند. اصرار جنابعالي بر حضور در جلسات گلچين شده و دور از منتقدين برخلاف شعارهايي نظير تحمل مخالف، زنده باد مخالف من و آزادي بيان مي باشد. آقاي خاتمي، اينك با گذشت از دوران پرتلاطمي كه نظام اسلامي در دوران بي برنامگي 8 ساله زعامت جريان اصلاحطلب (به گفته مكرر خود و ديگر همفكرانتان) را پشت سر گذاشت، فرصت خوبي براي بازخواني و پرسشگري از جنابعالي در جمع فرهيختگان و دانشجويان مي باشد. اميدواريم با سعه صدر و به دور از هر گونه تعصب، ناراحتي و در كمال صبر و حوصله پاسخ مناسبي براي سوالات ما داشته باشيد و اميدواريم اين پاسخگويي همچون پاسخگويي شما و دولتمردانتان در سالهاي گذشته (سال پاسخگويي) نباشد.
1- آقاي خاتمي به عنوان اولين سوال، آيا جنابعالي در راستاي شعارهايتان همچون آزادي بيان واحترام به حقوق مخالف حاضر هستيد در يك ديدار واقعاً دانشجويي به منتقدان و مخالفانتان تريبون بدهيد و پاسخگوي عملكرد 8 ساله تان باشيد؟
2- ما قصد داريم تعريف جامع ، علمي وعملي شما را از «تحمل مخالف» بداينم. آيا شعار «هركس پيام دوم خرداد را درك نكرده است بايد كنار برود» را مي توان در چارچوب اين شعار دانست؟ آيا سخن برادرتان در مشهد مقدس در تبليغات دوره هشتم انتخابات كه گفته بود: «هركس كه با اصلاحات نيست نابود شود» را نشانه تحمل مخالف مي دانيد؟
3- آقاي خاتمي، شما در سخنان خود در اواخر دوران رياست جمهوري و همچنين بعد از اتمام دوران زعامت خود بارها و بارها اعلام داشتيد كه دولت اصلاحات فاقد برنامه مشخص و مدون بود و اصلا براي اداره كشور برنامه اي نداشتيم؛ از طرف ديگر جنابعالي وهمفكرانتان از هر تريبوني به تخريب دولت نهم و بي برنامه بودن دولت اشاره داشته ايد. چه رابطه ي بين شعارهاي پرطمطراق زمان رياست جمهوري و اذعان بي برنامگي و ضعف در دوران بعد از آن وجود دارد؟
4- اينكه شما بعد از 12 سال هنوز به تعريف درستي از اصلاحات نرسيدهايد، همچنين عملكرد مناسب مردم آگاه ايران اسلامي را پس از رو نمايي پشت پرده هاي اصلاحات ديده و درك نموده ايد، و از طرفي باز هم با همان شعار اصلاحات سركار آمده ايد، اين همه نشان دهنده غير اساسي بودن تئوري هاي اصلاحات براي اداره ي مملكت و دستاويز قرار دادن اين شعارها براي همراه نمودن افكار عمومي نيست؟
5- شخصي كه ادعا ميكرد اختيارات قانوني ندارد، كمبود اختيار دارد و... و از طرف ديگر از سوي همفكرانش به «تداركاتچي» و امثالهم متهم مي شد، اينك چه تغييري در اختيارات و جايگاه رياست جمهوري ديده كه قصد به صحنه آمدن دارد؟ آيا اين تنها فشار اطرافيان تندرويي نيست كه اينك طعم تلخ خروج از حاكميت را چشيده اند وقصد دارند از شما به عنوان يك تداركاتچي سكوي پرش بسازند؟
6- آقاي خاتمي، آيا تاسيس بنياد باران وبرپاورد حقوق مادام العمر براي ياران واعوان سابقتان در جهت عدالت اجتماعي مورد نظر شما مي باشد؟
7- شما در دوران دولت فعلي ناچارا مرتب از « خط امام» و « تحريف ارزشها» دم ميزنيد. اما آيا سكوت شما در برابر ارزشهاي يكي از تئوريسين اي اصلاحات « اكبر گنجي» كه صريحا اقرار داشت انديشههاي امام راحل به موزه تاريخ پيوسته است را بيتفاوتي تلقي نميكنيد؟ ملاك خط امامي بودن چيست و آيا اين ملاك در دوران شما و دوران حاضر تغييري كرده است؟ راستي وصيت امام راحل را اميدوارم فراموش نكرده باشيد: «من چه ميان شما باشم يا نباشم، توصيه مي كنم نگذاريد انقلاب به دست نامحرمان ونا اهلان بيفتد.» آيا حضور اعضاي خائن نهضت آزادي در جلسات سياسي شما مصداق تحريف خط امام نيست؟
8- آقاي خاتمي، آيا نگارش نامه دستگاه ديپلماسي دولت شما در سال 2003 به آمريكا كه از سوي دستگاه ديپلماسي و امنيتي آمريكا تأييد شد را مشاهده كردهايد؟ نامه ننگيني كه طي آن دولت شما از آمريكا خواهش كرده بود (بخوانيد التماس) تا در قبال خلع سلاح حزب ا... لبنان، روشنتر شدن پرونده هستهاي و...، ايران را از ليست كشورهاي محور شرارت خارج نمايند؟ آيا اين جمله امام را به خاطر داريد كه « نكته مهمي كه همه ما بايد به آن توجه كنيم و آن را اصل و اساس سياست خود با بيگانگان قرار دهيم، اين است كه دشمنان ما و جهان خواران تا كي و تا كجا ما را تحمل مي كنند و تا چه مرزي استقلال و آزادي ما را قبول دارند؟ به يقين آنان مرزي جز عدول از همه ي هويت ها و ارزش هاي معنوي و الهي مان نمي شناسند، به گفته قرآن كريم هرگز دست از مقاتله و ستيز با شما بر نمي دارند مگر اين كه شما را از دين تان برگردانند.». آيا نامه شما غير از ذلت و ننگي ارمغاني براي فرزندان خميني كبير داشت؟
9- در حالي رسانههاي مخالف دولت بر شايعاتي همچون اخراج و بازنشستگي اساتيد تاكيد دارند كه در دوران شما بيش از 200 تن از اساتيد مذهبي دانشگاههاي كشور از جمله بسياري اساتيد دانشگاه تهران به ناحق اخراج شدند (به نقل از مصاحبه صادق زيباكلام) اساتيدي همچون دكتر نجفي، فتح الهي، نامدار و... . آيا شما فراموش كرده ايد در عرض 3 ماه بيش از 30000 نفر از مديران اجرايي كشور به جرم عدم همراهي با ستادهاي شما بركنار شدند و دولت شما حتي به آبدارچي و خادم مسجد نيز رحم نكرد؟
10- آقاي خاتمي، افرادي كه اكنون به اجبار پشت سر شما جمع شدهاند همانهايي هستند كه خواستار تعليق كليه فعاليتهاي هستهاي ايران اسلامي بودند. همانها بودند كه تحصن بچه گانه مجلس ششم را به خاطر دوري از قدرت برگزار كردند و مقام معظم رهبري اين تحصن را حرام شرعي اعلام نمودند. همانهايي كه به گفته ابطحي تنها بر اساس منافع و شرايط از كانديداتوري كسي حمايت ميكنند. همانهايي كه به گفته خودشان مي خواستند جام زهر را به رهبرانقلاب بنوشانند. چرا نسبت به اين افراد هيچ موضعي نميگيريد؟
12- شما اين روزها به شدت به فكر ديدار با مراجع هستيد و همفكرانتان, مخالفان شما را به مخالفت با مراجع متهم مي كنند. آيا شما فراموش كرده ايد در اعتراض به عملكرد وزير فرهنگ و ارشاد شما تحصن 12000 طلبه در قم برگزار شد و شما هيچ اقدام مناسبي براي رفع دغدغههاي مراجع انجام نداديد. مراجعي كه به گفته آقاي كروبي دغدغههاي بسياري از عملكرد دولتمردان شما داشتند. آيا شما در مقابل توهينهاي اطرافيانتان به مراجع تقليد، مسئله تقليد و ولايت فقيه موضعي گرفتيد (هاشم آغاجري)؟ آيا مراجع از ديد شما و اطرافيانتان تنها محدود به 1 الي 2 مرجع خاص ميشود؟
13- آقاي خاتمي، شما چه پاسخي براي اقدام زشتتان در دست دادن با زنان اجنبي ايتاليا داريد؟ آيا اين اقدامات در شان لباس روحانيت ويادگار رسولالله ميباشد؟ چرا شما سعي داريد با كمك افراد معلوم الحال به تطهير اين اقدام زشت وننگين بپردازيد؟
14- آقاي خاتمي، مقام معظم رهبري در ديدار با دولتمردان دولت نهم ، يكي از بركات دولت را جلوگيري از نفوذ تفكرات سكولاريسم در بدنه قوه مجريه دانستند. نظر شما در اين مورد چيست؟ موضع دولت شما در قبال نفوذ تفكر سكولاريستي (در قالبهاي سفارشي مختلف) چگونه بوده است؟ لطفا اين همه دم از تحريف خط امام وتحريف در مسير ارزشهاي انقلاب نزيند.(با توجه به مطلب صفحه 409 كتاب مباني نظري توسعه چهارم كه توسط دولت شما نگارش شده بود با اين بيان كه « تمايز دو نهاد ديني و سياسي بايد از هم بازشناخته شود»)
15- چندي پيش شاهد به خاك و خون كشيده شدن زنان و كودكان فلسطيني بوديم، سكوت تعجب برانگيز شما و اطرافيانتان و گاها طرفداري از رژيم غاصب صهيونيستي(طيف علامه دفتر تحكيم وحدت) بسيار جاي تامل داشت. همانطور كه در صفحه 329 كتاب مباني توسعه چهارم دولت شما نوشته شده است: «تحقق خلافت شما بدون قدرت و بسيج توده هاي مستضعف يا نيروهاي صرفا فضيلت خواه و نابهنگام سنتي و بدون كشف توان لازم ممكن نيست.» آيا در جامعه آزاد و مدني شما جايي براي مجاهدين و مستضعفين وجود ندارد؟ جايگاه تمدن مظلوم و مسلمان فلسطين در گفتگوي تمدن هاي شما كجاست؟ آيا قرار است جامعهاي از مرفهين سياس و مستضعفين مورد بيلطفي، به لب زنجير و به زبان قفل زده، ايجاد نماييد؟ همان مستضعفيني كه قرآن وارثان زمين خوانده است و پيامبر و ائمه آنها را ياوران مهدي موعود شمرده ( كه البته اطرافيان شما فرمودهاند بايد به جايي برسيم كه بتوانيم امام زمان را هم در برابر عموم استيضاح كنيم!!! ) و امام خميني(ره) ايشان را صاحبان انقلاب اسلامي؟!
جناب آقاي خاتمي! لطفاً به سوالات ما دانشجويان انقلابي پاسخگو باشيد.