موج سواری سیاسی به بهانه عزای عمومی!؟

به گزارش گروه خاکریز سایبری بولتن نیوز؛ نویسنده وبلاگ سیرن در آخرین مطلب وبلاگ خود نوشت:

دو سایت مشهور خبری در کشور با موقعیت سنجی بی نظیر همزمان با بلند شدن صدای اعتراض جدایی طلبان آذری و ضد انقلاب فراری ضمن حمایت از مردم مظلوم و زلزله زده استان های شمال غربی کشور مقابله با دولت جمهوری اسلامی را در دستور کار قرار دادند. حتی یکی از این دو سایت خبری در اقدامی عجیب از جانب خود یک شنبه را عزای عمومی اعلام کرد!

جالب اینجاست که این پهلوانان و قهرمانان بیرون از گود خدمت در حالی انتقاد از دولت را در پیش گرفتند که هنوز زمان عملیات امدادرسانی به پایان نرسیده بود و مسئولین به سرعت در حال امدادرسانی به روستاهای صدمه دیده از زلزله بودند. پس در حالی که نه گزارشی از کم کاری و فقدان امکانات کافی مخابره شده بود و نه موردی از نارضایتی غیر قابل پیش بینی مردمی به دست کسی رسیده این نق زدن ها احتمالا از جایی غیر از واقعیت نشات گرفته اند. درچنین شرایطی شترمرغ های سیاسی موردی بهتر از اعتراض به اعلام نشدن "یک یا چند روز عزای عمومی در کشور" به مناسبت مرگ جانگداز تعدادی از هموطنان آذربایجانی نیافته اند!

مدیریت سایت دوم هم بدون این که ارتباطی با دنیای واقعی برقرار کند یا با نماینده مجلسی که هزینه قلم به دستان اش را تامین می کند تماس بگیرد به باز نشر پیام های ضد انقلاب در شبکه های اجتماعی پرداخت اما ظاهرا با تذکر کمیته فیلترینگ مقاله کذایی را از خروجی حذف کرد. اما در اقدامی عجیب تر در فاصله ای کوتاه با درج مقاله ای انتقادی با عنوان "نمک پاشی به زخم زلزله زدگان مظلوم آذربایجان" معترض افعال و پیام های کذب و فضاسازی ضد دولتی ضد انقلاب و جدایی طلبان شد که پیش از این با شعف آنها را تایید کرده بود!  اما مقاله کذایی را نیز مجددا بدون هیچ توضیحی حذف کرد!

به احتمال زیاد هدف از دامن زدن به شبهاتی بی مورد در مورد دولتی که حداقل در مورد زلزله اخیر عملکرد قابل قبولی از خود نشان داده است، بالا بردن میزان نارضایتی عمومی از مسئولین و سوء استفاده از شرایط روحی جامعه  برای ماهیگیری به نفع این و آن در آستانه انتخابات ریاست جمهوری است. موضع گیری هایی به دور از واقعیات جامعه که تنها برای رویگردانی مردم از جانب جمهوری اسلامی به سمت خارج از کشور و یا سیاستمداران وابسته و بی بهره از اقبال مردمی، به افکار عمومی دیکته می شود. حتی کارگزاران سیاسی این گروه ها تا انجا پیش رفته اند که با مقایسه پیام های صادر شده توسط رئیس جمهور برای افتخار آفرینان المپیکی و عدم اعلام عزای عمومی در سراسر کشور به علت بلایای طبیعی رخ داده در آذربایجان غربی و شرقی و اردبیل نتیجه گیری دشمن شاد کن و آلوده خود را  اعلام کرده اند!

آیا دامن زدن به موضوعات قومی به بهانه اعلام نشدن عزای عمومی در سراسر کشور ملی گرایانه است؟ آیا کمک به همه گیری شایعه بی توجهی رسانه ملی و دولت به هم وطنان زلزله زده، وطن پرستانه است؟

واقعیت این است که امکانات بررسی حواشی حادثه و شرایط مناطق زلزله زده به علت بسته شدن راه های ارتباطی با روستاهای خسارت دیده در ساعات ابتدایی صبح یک شنبه فراهم شد و برآورد دقیقی از میزان خسارت ها وجود نداشت. ارقام تلفات جانی بین 80 تا 300 نفر متغیر بوده؛ پس رفتار دولت در دامن نزدن به جو ناامنی روانی در جامعه به واسطه شیوع شایعات تا حصول اخبار موثق و قابل اطمینان منطقی بوده است. اگر هدف از اعلام عزای عمومی مستولی شدن غم و اندوه بر جامعه به واسطه خسارات جانی عارض شده بر خانواده بزرگ ایرانی است که همه ایرانی ها و حتی سایر ملیت ها بی شک با اطلاع از چنین اخباری همدردی خواهند کرد. اما اگر هدف از این خرده گیری های سیاسی ضربه زدن به دولتی است که وزراء آن کمر بسته در مناطق زلزله زده با سرعتی مثال زدنی حاضر شده اند؛ مروجین بدانند که مردم هوشیارانه چنین خباثت ورزی هایی را تشخیص می دهند. قابل ذکر است دولت جمهوری اسلامی با اقتدار دست کمک و یاری بین المللی را به واسطه بهره مندی از امکانات مکفی ملی رد کرده است. واقعا علت این بهانه جویی های واهی چیست؟!

بر همگان واضح و مبرهن است که دولت تفاوتی میان اقوام ایرانی اعم از کرد، ترک، لر و بلوچ و عرب قائل نیست. بی شک موفقیت دولت در مدیریت حوادث و بلایای طبیعی نشان از اقتدار و قدرت ملی دارد، کدام دولتی از کسب موفقیت های مدیریتی با بازتاب جهانی استقبال نمی کند؟!

اما در مورد وظیفه صدا و سیما... مهم ترین نقش رسانه ملی کنترل روانی جامعه است. پخش گزارشات جنجالی و تکان دهنده در مورد زلزله ای که عمق خسارات آن هنوز مشخص نیست تنها به از دست رفتن خویشتنداری جامعه منجر خواهد شد. تصور کنید چه جمعیت کثیری از مردم ، عزیزان شان در سه استان بزرگ آذربایجان غربی، شرقی و اردبیل ساکن هستند. در صورت اطلاع رسانی پر حجم توام با حواشی تکان دهنده، سیلی از جمعیت راهی مناطق آسیب دیده خواهند شد که این موضوع نه به نفع آسیب دیدگان است نه سودی برای مردم و جامعه و دولت دارد. مشکلاتی که بر اثر گسیل مردم بدون برخورداری از هیچ مهارتی به استان کرمان در ایام زلزله بم بروز کرد هنوز هم در تاریخ ثبت است. کم نبودند افرادی که از خون می ترسیدند و برای کمک خودشان را به هر طریقی به بم رسانده بودند! وقایع ضد امنیتی متعددی نیز در همان ایام به لطف خدا کشف شد اعم از باندهای مواد مخدر که برای دزدی و سوء استفاده به مناطق ممنوعه وارد شده بودند و یا اتباع معمولی که بی شرمانه از مردگان روی زمین مانده مردم دزدی می کردند. پس آن چه در اولویت رسانه ملی و دولت است مدیریت اوضاع نابسامانی است که در صورت طولانی شدن مخاطرات به فاجعه ختم خواهد شد. علاوه بر آن پرهیز از غلو و اطلاع رسانی دقیق نیز وظیفه رسانه ملی است.

ملت نیز می توانند با خویشتنداری به همدردی با آسیب دیدگان پرداخته و تسلی خاطر بازماندگان باشند. نقش واقعی جامعه برای خدمت رسانی به بازماندگان بعد از وقوع حادثه آغاز می شود. آنجا که اقوام و آشنایان و حتی هم وطنان را در خانه های گرم خود میهمان می کنیم و دل دردمندشان را تیمار خواهیم کرد. کودکان یتیم را نوازش کرده و لقمه در دهان شان می گذاریم... چه بسا روزی فرا رسد که دستی مهربان در بلایی دور از انتظار مرهمی بر دل عزیزان ما نهد. ابتلائات الهی دامان همه اقوام بشر را خواهد گرفت، این بار زلزله قربانی گرفت زمانی هم فرا می رسد که بلایایی دیگر از راه خواهند رسید، محبت و نوع دوستی همیشه التیام بخش دل های غم دیده است.

 بی شک دشمنان قسم خورده نظام بی طمع برای روستائیان مظلوم آذربایجانی اشک نمی ریزند؛ لاشخوران ضد ملت عادت کرده اند بر سر هر میتی در اسرع وقت حاضر شوند و از صید درد دیگران بهره ای برند. به گمان شان عزای ایرانی عروسی اپوزیسیون است چون مجالی برای  تهمت زنی، رواج شایعه و تاختن به مسئولین نظام یافته اند اما بدانند که به فضل پرودگار به زودی عروسی شان تبدیل به عزا خواهد شد. وطنی پرستان دشمن نشناس نیز باید بدانند که ناکامی پی در پی و شکست های دردناک نصیب آنها خواهد شد که از درد دیگران پوستین قدرت می دوزند برای دستیابی به آینده ای نامطمئن و متزلزل!