اعترافات افشاگرانه 2 اردنی بازداشتی در سوریه

به گزارش فارس، تاکنون اردنی‌های بسیاری در سوریه که علیه دولت و ارتش سوریه اقدامات مسلحانه می‌کردند، بازداشت شده‌اند. «محمد ابراهیم» و «عبدالرحمن الطیطی» دو اردنی از چندین اردنی هستند که اخیرا به همراه چند مصری، در سوریه بازداشت شدند و شب گذشته اعترافات آنان از تلویزیون سوریه پخش شد.

 

به گزارش سانا، این دو تروریست اعتراف کردند که یک گروهک سلفی در اردن آنان را به بهانه جهاد در سوریه، برای اجرای اقدامات تروریستی علیه مردم و دولت سوریه و با هماهنگی عناصری در گروهک القاعده به خدمت گرفته است تا در خدمت گروهک ارتش آزاد سوریه باشند.

 

«محمد حسین محمد ابراهیم» خود را زاده امان پایتخت اردن و دارای ملیت اردنی معرفی کرد و در بیان علت حضورش در سوریه و مبارزه مسلحانه با ارتش این کشور را «جهاد علیه دولت سوریه» اعلام کرد و گفت: فردی به نام عدنان نایفه که اردنی و از شهر الزرقاء است مرا متقاعد به جهاد کرد و گفت که چون حاکم سوریه به حکم قرآن عمل نمی‌کند باید علیه او به پا خاست و جهاد کرد.

 

ابراهیم افزود: من تا کلاس پنجم ابتدایی درس خوانده‌ام. خواندن و نوشتن را هم خوب نمی‌دانم. سال 2005 هم به زندان افتاده‌ام. چون یک سند را جعل کرده بودم. در زندان با چهار نفر آشنا شدم که در حال برنامه‌ریزی برای جهاد علیه یهودی‌ها در فلسطین بودند که مقامات اردن آنان را بازداشت کرده بودند.

 

وی افزود: به هنگام حضورم در یک بند زندان با این افراد، گفت‌وگوهایی میان ما شکل گرفت و فهمیدم که از ساکنان حطین نزدیک به محل اقامت من هستم. به همین دلیل رابطه میان ما شکل گرفت. آنان از جهاد حرف می‌زدن و می‌گفتند که بر هر مسلمانی واجب است که در هر کشوری که اشغالگران غربی آمریکایی یا یهود یا انگلیسی باشند، جهاد کرد.

 

این تروریست اردنی گفت: بعد از این کم کم گفتند که حتی جهاد در اردن نیز جایز است. گفتم که در اردن که نیروی خارجی یا یهودی نیست برای چه باید جهاد کرد که به من گفتند که حاکمی که به قرآن عمل نکند کافر است و باید علیه او جهاد کرد تا ساقط شود... سال 2006 از زندان آزاد شدم. ریش گذاشته بودم و لباس کوتاهی پوشیده بودم و خارج از زندان افراد ملتزم به امور دینی را نمی‌شناختم. ابتدای سال 2007 در اردوگاه حطین گذر می‌کردم که با افرادی به نام محمد فیصل الحموس و اسحق عبدالمجید سرحان و ودیع علی الزمر و ابراهیم السعدی آشنا شدم.

 

این تروریست اردنی گفت: بعد از مدتی الحموس مرا به درس دینی شیخ عزمی فریحات که درباره عقاید بود دعوت کرد. از او پرسیدم که عقیده یعنی چه و او پاسخ داد که شرح اسامی، صفات و جهاد و معنای سلفی و سلفی جهادی است و گفت که جلسات هر جمعه بعد از نماز صبح برگزار می‌شود.

 

وی با بیان اینکه در این جلسات با افراد دیگری آشنا شد، تاکید کرد که این شیخ پس از سه ماه بازداشت شد اما درسها با الحموس ادامه یافت و برای ما جهاد را معنا می‌کرد و از قیامت و بهشت و حوری‌های بهشت صحبت می‌کرد.

 

تروریست اردنی تاکید کرد که بدین منوال ارتباط او با گروهکهای سلفی جهادی افزایش یافت و از آنجا با فردی به نام ابراهیم مناع و نصال عطا آشنا شد که از مردم عضوگیری می‌کردند و به عراق می‌فرستادند تا با آمریکایی‌ها مبارزه کنند. وی از آنان می‌خواهد که به عراق اعزام شود اما نضال عطا وی را به دلیل عدم شناخت کافی از او، تن به این خواسته نمی‌دهد.

 

ابراهیم در ادامه تاکید کرد که در پی این موضوع، سرویس اطلاعات اردن مرا به مدت یک ماه بازداشت کرد سپس آزاد شدم اما با یک راننده اتوبوس به نام اسامه زاید مصطفی مصاروه آشنا شدم که عضو یک گروهک سلفی بود. بعد از آن به همراه این راننده به همراه یک قبضه کلاشینکوف در مرز بازداشت و چهار ماه به دلیل حمل سلاح بدون مجوز بازداش شدم. به هنگام حضورم در زندان دریافتم مصاروه ملقب به ابوانس الصحابه است که به سوریه رفته است. زمانی که از زندان آزاد شدم با عدنان نایفه که یکی از کسانی است که اندیشه‌های سلفی جهادی دارد، آشنا شدم و به من پیشنهاد جهاد در سوریه را داد و ماموریت او عضوگیری از جوانان امان (پایتخت اردن) و شهر الزرقاء برای جهاد در سوریه بود و آنان را به فردی به نام ابو بندر معرفی می‌کرد.

 

وقتی با ابو بندر دیدار کردم او گفت که مرا به همراه فردی به نام صلاح الزعبی که غیرقانونی وارد اردن شده، به سوریه اعزام خواهد کرد و او مرا به درعا [در جنوب سوریه] می‌رساند و از آنجا به [گروهک] ارتش آزاد سوریه تحویل می‌دهد و آنجا باید سراغ ابوالبراء  یا ابو انس الصحابی را که یکی از فرماندهان جبهه النصره وابسته به القاعده است، بگیرم.

 

وی افزود: من و عبدالرحمن جمال عامر الطیطی و انس که همه اردنی بودیم به سوریه رسیدیم. به من گفتند که ریش بلندت را باید کوتاه کنی تا توجه عوامل سرویس اطلاعاتی را جلب نکنی. سپس دو جوان سوری را به من معرفی کردند تا کمی لهجه سوری را به من یاد بدهند سپس کارت هویت جعلی سوری به من بدهند تا بتوانم در خیابان‌های سوریه تردد کنم. سپس به من ماموریت بمب‌گذاری خودروها را دادند. و قرار بود به دمشق بروم.

 

وی گفت: علاوه بر این قبل از ورود به سوریه، به هر یک از ما یک تفنگ خودکار روسی با مقادیر زیادی گلوله دادند سپس از مرز اردن به خاک سوریه وارد شدیم اما غافلگیر شدیم زمانی که نیرویهای سوریه ما را بازداشت کردند.

 

همکاری نظامیان اردنی در قاچاق افراد مسلح به سوریه

 

الطیطی دیگر تروریست بازداشت شده اردنی اعتراف کرد: من نیز با الحموس قرار شد به سوریه اعزام بشوم. شب هنگام به راه افتادیم و بین فرد قاچاق کننده و یکی از نظامیان اردن هماهنگی شده بود تا عبور ما از مرز تسهیل شود.

 

الطیطی افزود: فرد نظامی با ما تا حد مرز و موانع مرزی آمد و سیم‌های خاردار را کنار زد تا وارد خاک سوریه شویم. فردی به نام صلاح ما را هدایت می‌کرد. ما فقط دو کیلومتر وارد خاک سوریه شدیم که نیروهای سوریه ما را بازداشت کردند.

 

این تروریست اردنی تاکید کرد که همراه آنان 10 فرد مصری نیز بودند که ماموریت ما را رساندن سلاح برای ارتش آزاد اعلام کرده بودند.