ایران: از خون جوانان وطن " لاله " دمیده!

بولتن نيوز: اين روزها موضوع لاله و فيلمي كه قرار است اسدالله نيك نژاد كارگرداني كه 22 سال است در هاليوود فيلم مي سازد نقل محافل خبري كشور شده و پس از خبر منتشره از سوي بولتن نيوز به دست آويزي براي روزنامه هايي مانند ايران براي زير سوال بردن زن ايراني و حجابي كه الگويش بايد "لاله" باشد!.

در اين رابطه روزنامه ايران امروز با تعاريف بسيار از اسدالله نيك نژاد نوشت: «اسدالله نيك نژاد» همواره چهره‌اي شناخته شده براي اهالي سينما و اين روزها غير سينمايي هاست.نيك‌نژاد در طي سفر محمود احمدي‌نژاد به نيويورك، طرح فيلم «لاله» بر مبناي زندگي ورزشي لاله صديق، قهرمان رالي بين‌المللي! (كه در ايران به علت تقلب كاپ وي بازپس گرفته شد!) را به رئيس جمهور ارائه مي‌دهد و موفق مي‌شود همان جا موافقت ضمني ايشان را به دست آورد. پس از چندي، فيلمنامه كامل به وزارت ارشاد ارسال مي‌شود و مسئولان وزارت، كه خود را با فيلمنامه‌اي سالم و پرافتخار براي ايران مواجه مي‌ديدند، نه تنها اعلام رضايت خود را از ساخت اين فيلم در ايران اعلام مي‌كنند بلكه با پيشنهاد مشاركت پنجاه درصدي در فيلم نيز موافقت مي‌نمايند. با وجودي كه سازمان سينمايي، وزارت ارشاد و ديگر نهادهاي مهم سينمايي و غير سينمايي، حمايت قاطع خود را از ساخت اين فيلم اعلام كرده‌اند، اما گروهي از سياسيون، روزنامه نگاران و حتي سينماگران، نسبت به سابقه فعاليت نيك‌نژاد و رقم بودجه اين فيلم اعتراضاتي انجام داده اند؛ اعتراضاتي كه به گفته نيك‌نژاد، در راستاي فعاليت‌هاي صنفي نبوده و بيشتر، اهداف سياسي و مقاصد شخصي اعتراض كنندگان را به همراه دارد.

در اين گفتگوي طولاني اسدالله نيك نژاد با محفلي خواندن منتقدين به لاله و فيلمي كه قرار است از وي ساخته شود مي گويد: "كساني كه مقابل اين فيلم قرار مي‌گيرند در مجلس لابي مي‌كنند، اينها كساني هستند كه تمام تلاششان تنها در اين است كه ما را بدبخت، بيچاره و عقب افتاده نشان دهند كما اين‌كه با فيلم هايشان نيز اين را نشان داده‌اند و از سياستمداران استفاده مي‌كنند تا جلوي كار ما را بگيرند". "ميمانم و كساني را كه به فرهنگ و مملكت من تحت هر آنچه كه مي‌خواهند تجاوزكنند، مي ايستم. هر كس هر چه مي‌خواهد در مورد بك گراند فعاليت‌هاي من بگويد. همين نماينده محترم خانم كه بنده به ايشان رأي دادم، با گمان قضاوت مي‌كند و بنده نيز در اين ماه مبارك، ايشان را به خدا مي‌سپارم. ايشان قرار است مانند ساير نمايندگان مجلس، از اين دين، مذهب و مملكت دفاع كند ولي با ديدن چند فيلم با اسم من در دنياي اينترنت، بدون اين‌كه سناريوي فيلم لاله را خوانده باشد، در مورد اين پروژه قضاوت مي‌كند. كساني كه مقابل اين فيلم قرار مي‌گيرند در مجلس لابي مي‌كنند، اينها كساني هستند كه تمام تلاششان تنها در اين است كه ما را بدبخت، بيچاره و عقب افتاده نشان دهند كما اين‌كه با فيلم هايشان نيز اين را نشان داده‌اند و از سياستمداران استفاده مي‌كنند تا جلوي كار ما را بگيرند". "پيام من يك پيام صنفي است براي تمام دوستان محفل نشين. رفقا خواهشاً به جاي اين‌كه اين همه انرژي صرف اين كار كنيد، انرژي‌تان را صرف ساختن يك پروژه ديگر كنيد. بگذاريد در مملكت ما ده‌ها پروژه ديگر هم ساخته شود. اگر مديريت يك كشور راجع به توليد يك پروژه به وحدت نظر رسيده، او را تشويق كنيد نه اين‌كه وقتي مديريت هنري با هزار سختي و مشقت تصميم به ساخت يك پروژه بزرگ مي‌گيرد، در مقابل آن تصميم بايستيد خداوند شما را ارشاد كند". "شما راجع به سينمايي صحبت مي‌كنيد كه امكانات اوليه اش را در طول 30 سال نتوانسته‌ايد فراهم كنيد. حالا كه پروژه‌اي آمده و با خود امكاناتي را آورده، بايد اين گونه بر سرش بزنيد؟"

روزنامه ايران هم با استفاده از نام امام(ره) موضوع را به سريال "پاييز صحرا" مي كشاند تا شايد از اين گريز آبي به جوي خشكيده سفسطه بازان بريزد.

نيك نژاد مي گويد: وقتي به من گفتند كه اين سريال اشكال شرعي دارد، من خيلي ترسيدم و با خودم گفتم كه شايد سريالي ساخته‌ام كه خلاف شرع است؛ از آن زمان، من دو سال خانه نشين بودم و بعد رفتم امريكا و آنجا بود كه متوجه شدم سران وقت تلويزيون سريال را پيش حضرت امام برد‌ند و وقتي امام اين كار را تماشا كرده بودند ايراد چنداني به آن وارد نكردند و تنها ايرادي كه به گوش من رسيد اين بود كه ايشان فرموده بودند گريمور زنان چه كساني بودند كه گفته بودند آقاي فلاني و ايشان دستور دادند از آن به بعد گريمورهاي هنرپيشه‌هاي زن، زن باشند. وقتي دقت كردند و گفتند كه از نظر شرعي اشكالي ندارد و وقتي فهميدم كه حضرت امام(ره) چنين فرمودند، فهميدم كه شرمندگي و روسياهي‌اش براي كساني ماند كه متأسفانه امروز با همان لغات، با همان جملات و با همان دسته گيري‌ها و با همان موضعگيري در مقابل پروژه لاله قرار گرفته‌اند كه البته اميدوارم همان طور كه حضرت امام(ره) در دفعه قبلي تمام آنها را شرمنده كرد، اين بار هم اين‌ها متوجه اشتباه خود شوند و دست از اين كارها بردارند كه اگر لازم باشد، من يك روزي اسامي اين افراد را كه در آن زمان در مقابل پروژه «پائيز صحرا» ايستادند و امروز به صورت سازمان يافته به سينماي من حمله مي‌كنند را اعلام خواهم كرد. اسامي اي كه در آن روز در تلويزيون بودند و امروز به سينما آمده‌اند!!!.

ايران: با توجه به اين‌كه طرح «لاله» در ذهن شما شكل گرفت، آيا بلافاصله ريسك كرديد و طرح كلي يا فيلمنامه كامل آن را نوشتيد؟ منظور اين‌كه چه اطميناني از ساخت قطعي اين فيلم داشتيد كه فيلمنامه بلند آن را به نگارش درآورديد؟

مطمئناً مي‌دانيد كه جوامع غربي چقدر نسبت به جامعه ايران بدبين هستند و جامعه ما را جامعه عقب افتاده مي‌دانند، جامعه ما را در ارتباط با زنان، داراي همان ارتباطاتي مي‌دانند كه جوامع عقب مانده با زنانشان دارند، اين،آن چيزي است كه مي‌خواستم خلاف آن را به دنيا به نوعي بيان كنم. مي‌توانستم مقاله بنويسم و اين حقيقت را بيان كنم اما مقاله نمي‌توانست جايگزين يك داستان سينمايي باشد.

در طول اين سال‌ها، فيلمسازاني كه امروز به بنده خرده مي‌گيرند، فيلم‌هايي ساخته‌اند كه چهره ايران را به صورت همان چيزي كه غربي‌ها فكر مي‌كردند، تجسم دادند و كار را به جايي رساندند كه حتي راجع به سنگسار زن ايراني، فيلم ساخته شده. زماني كه من مي‌خواستم سوژه لاله را ببرم در هاليوود، خيلي‌ها در مقابل سوژه اين فيلم گارد گرفتند، گرچه چند استوديو مي‌خواستند آن را بسازند اما خيلي‌ها مي‌خواستند اين فيلم ساخته نشود و همزمان فيلم سنگسار ثريا ساخته شد. در آن زمان هيچ كس از رفقايي كه امروز به بنده و پروژه لاله انتقاد مي‌كنند و هر روز سايت‌ها را با حرف‌هايشان درباره ما پر مي‌كنند و هر روز مي‌نشينند و حسادت‌ها و انتقادات خودشان را مطرح مي‌كنند، حرفي نزدند و قبل از آن هم، فيلم بدون دخترم هرگز ساخته شد كه چه فيلمساز، چه تهيه كننده و چه منتقدان حرفي نزدند، همين الآن كه با شما صحبت مي‌كنم در استوديوي هاليوود فيلمي به نام «راگو» به كارگرداني بن افلك و تهيه كنندگي جرج كلوني دارد ساخته مي‌شود در مورد اين‌كه از نگاه آنها چگونه يك عده وحشي آمدند و سفارت امريكا در ايران را تسخير كردند الآن اين فيلم دارد ساخته مي‌شود و من اطلاع دارم كه خيلي‌ها از تهران مي‌خواستند بروند و در اين پروژه كار كنند كه اگر لازم باشد روزي اسامي آنها را اعلام مي‌كنم؛ آنهايي كه مي‌خواستند از همين جا بلند شوند و در اين پروژه ضد ايراني كار كنند در حالي كه من بهترين انتخاب آن كمپاني بودم كه مي‌توانستم به آن پروژه كمك كنم اما آن را رها كردم و آمدم ايران و الآن مورد هجمه افرادي قرار گرفتم كه اعتراضشان به صورت خودآگاه و ناخودآگاه در مورد من و پروژه لاله مطرح است. اگر اعتراض آنها به صورت ناخودآگاه است كه از خدا مي‌خواهم در اين ماه رمضان، آنها را آگاه كند و اگر خودآگاه هستند، بنده كه از آنها نمي‌گذرم، خداوند هم از آنها نمي‌گذرد چون اين افراد كه دل من را شكستند، دل خيلي از دوستداران اين نظام و انقلاب را هم شكستند چون در خارج از كشور خيلي‌ها هستند كه دوست دارند به ايران بيايند و به مملكتشان خدمت كنند. خيلي‌ها هستند كه براي پيشرفت مملكتشان به خصوص در شرايط تحريم مي‌خواهند به ايران بيايند. من مي‌دانم چه در اروپا و چه در امريكا كساني هستند كه مي‌خواهند بيايند و خدمت كنند.

من متوجه شدم اين افراد كه قدرت دارند، لابي مي‌كنند حتي با برخي نمايندگان محترم مجلس كه خودم به يكي از همين نمايندگان رأي دادم و اگر مي‌دانستم اين سركار خانم اين كار را مي‌كند، رأي خودم را پس مي‌گرفتم. حضرت علي(ع) مي‌فرمايند:«با گمان نمي‌توانيد قضاوت كنيد»،من نمي‌دانم كه اين عضو كميسيون فرهنگي مجلس چگونه با گمانه زني در مورد من و پروژه لاله قضاوت مي‌كند در حالي كه خيلي از غربي‌ها مي‌خواهند اين پروژه ساخته نشود، اينها نيز مانند همان كمپاني‌ها صحبت از ساخته نشدن اين فيلم مي‌كنند البته ناگفته نماند كه خيلي از كمپاني‌هاي خارجي نيز علاقه‌مند به ساخت اين فيلم هستند چون نوع نگاه اين پروژه را كساني كه در آن استوديوها هستند فهميده‌اند، آنها فهميده‌اند كه اين فيلم چه تأثيري مي‌تواند داشته باشد در حالي كه همين نماينده محترم خانم كه بنده به ايشان رأي دادم، با گمان قضاوت مي‌كند و بنده نيز در اين ماه مبارك، ايشان را به خدا مي‌سپارم. ايشان قرار است مانند ساير نمايندگان مجلس، از اين دين، مذهب و مملكت دفاع كند ولي با ديدن چند فيلم با اسم من در دنياي اينترنت، بدون اين‌كه سناريوي فيلم لاله را خوانده باشد، در مورد اين پروژه قضاوت مي‌كند. آخر چگونه راجع به چيزي قضاوت مي‌كنيد كه نه آن را خوانده ايد، نه آن را ديده‌ايد و نه حتي فيلمي كه ساخته نشده و بودجه‌اش نوشته نشده ولي در موردش قضاوت مي‌كنيد؟با چه زبان روزه‌اي به دروغين، بودجه‌هاي 5، 7، 10 و 20 ميلياردي را براي اين فيلم مطرح مي‌كنيد؟به هر حال خداوند شاهد تمام اين موارد است.

ايران: مي‌دانيد كه با رسانه‌اي شدن موضوع ساخت فيلم «لاله»، غير از سياسيون كه به آنها اشاره داشتيد، گروهي از سينماگران كه همكاران شما هستند نيز اعتراضات گسترده‌اي عليه سوژه اين فيلم، بودجه آن و حتي شخص شما داشته‌اند، به نظر شما اين اعتراضات از چه مجرايي آب مي‌خورد و اعتراض كنندگان به دنبال چه هدفي هستند؟

من قبلاً هم گفته‌ام كه چاكر تمام فيلمسازان ايراني هستم. اين حرف را فقط در شرايط فعلي نمي‌گويم و شما اگر به گفت‌و‌گوهاي 10، 15 سال من مراجعه كنيد، آنجا هم اين حرف را بر زبان آورده‌ام. زماني كه برخي از فيلمسازان قبل از انقلاب به لس آنجلس رفتند و كساني كه در داخل ايران فيلم مي‌ساختند را افراد خائن مي‌ناميدند، من در مقابلشان ايستادم. همين رفقايي كه امروز به عنوان تهيه كننده و كارگردان صحبت مي‌كنند بدانند كه اسدالله نيك‌نژاد در مقابل كساني ايستاد كه در قلب لس آنجلس و در دانشگاه «يو سي ال اي»، شماها را افراد خائني قلمداد مي‌كردند. برويد و حرف‌هاي همين رفقا را در اين مدت مطالعه كنيد و ببينيد كه اين حرف‌ها يا بر مبناي حسادت زده شده، يا به دليل آن موج سواري است و اصلاً چقدر مد شده كه هر كسي كه مي‌خواهد مطرح شود مي‌آيد و يا به اسدالله نيك‌نژاد مي‌پردازد يا به پروژه لاله. در مقابل، خيلي از هنرپيشه‌ها و فيلمسازان درجه يك به من زنگ مي‌زنند و به من دلداري مي‌دهند كه تحت تأثير اين محفل‌نشينان قرار نگيرم. اين مسائل به هيچ عنوان صنفي نيست كه اگر صنفي بود هيچگاه رئيس كانون كارگردانان ايران جلوي فعاليت عضو سنديكاي خود(كه من باشم) را نمي‌گرفت، بنابراين متوجه مي‌شويم كه اين آقا صنفي نيست و به دنبال برخي مقاصد سياسي است و من چون سياسي نبوده و نيستم و نخواهم بود بارها اعلام كرده‌ام كه نه محفل‌نشين مي‌شوم و نه وارد دسته‌اي مي‌شوم چون من فيلمسازم و معتقدم كه يك فيلمساز، ارزش و اهميتي براي جامعه دارد و همانطوري كه بزرگان ما گفته‌اند، هنرمند، چشم جامعه است. جامعه ما به هنرمند نگاه مي‌كند، جوانان ما از هنرمندان خود الگو مي‌گيرند. چگونه است كه اين دوستان كارگردان و تهيه كننده، بازيگر يا هر عنوان ديگر كه سخن پراكني هايشان را مي‌بينيم، مي‌آيند و راجع به پروژه‌اي كه نه مي‌دانند چيست، نه مي‌دانند چگونه ساخته مي‌شود و نه مي‌دانند كه ساخت اين فيلم آيا به صلاح مملكت است يا به ضرر آن، بدون اين‌كه هيچ كدام از اينها را بدانند، به من و پروژه لاله پرخاش مي‌كنند! آيا در چنين شرايطي اين ادعا مطرح نمي‌شود كه آنها ريشه در محافل سياسي‌اي دارند كه به دنبال منافع خود هستند؟كه اگر دغدغه‌اي صنفي داشته باشند خوب پروژه‌اي در حال ساخت است كه بخشي از بودجه آن را دولت متقبل شده و بخشي ديگر هم در اختيار سرمايه‌گذاري خارجي است كه بدين ترتيب صنعت بزرگي در حال رخ دادن است الآن جوانان به واسطه همين پروژه، كارهاي جديدي ياد مي‌گيرند، اين دوستان معترض كه بيشتر از 30 سال كه مسئله سينما را سياسي كرده و آن را از حالت صنفي خارج كرده‌اند آيا توانسته‌اند در مورد ساختار توليد سينما، يك برنامه كامل ارائه دهند؟به تهيه كننده گفته مي‌شود كه 2هنرپيشه مي‌خواهم، وسايل صحنه و امكانات مي‌خواهم كه مثلاً ببريم سر لوكيشن، ما وسيله‌اي نداريم، شما راجع به سينمايي صحبت مي‌كنيد كه امكانات اوليه اش را در طول 30 سال نتوانسته‌ايد فراهم كنيد. حالا كه پروژه‌اي آمده و با خود امكاناتي را آورده، بايد اين گونه بر سرش بزنيد؟

پس اين قضيه نه صنفي است و نه از سر دلسوزي مطرح مي‌شود. اين چيزها دلسوزي نيست كه يك نفر بيايد بگويد، پروژه لاله را خودم مي‌توانم بسازم يا اين‌كه كسي بگويد برويم به جاي فيلم 300، 350 بسازيم نه لاله! به نظرم پروژه ما، منافع بخشي را به خطر انداخته كه آن بخش، همان افرادي هستند كه در مقابل سريال «پائيز صحرا» ايستادند و امروز به قول فرنگي‌ها، گوشت قرمز را در مقابل گرسنگان پرتاب مي‌كنند و خودشان مي‌نشينند و مي‌خندند.

ايران: چرا صددرصد سرمايه‌گذاري بر روي اين فيلم را به يك طرف مثلاً شركت هاليوودي و يا وزارت ارشاد واگذار نكرديد و با مشاركت هر دو طرف اقدام به ساخت فيلم مي‌كرديد؟

اصلا شركت هاليوودي وجود ندارد!!!!! ] اصلا من هم از هاليوود نيامده ام!!! اينها توهمات است اصلا هاليوود چي كشك چي!!! [. در اين پروژه نه امريكا مشاركت دارد و نه شركت امريكايي. 2 شريك وجود دارد كه يكي اروپايي و ديگري كانادايي است و اينها به واسطه ارتباطاتي كه با آنها فراهم كرديم به مانند ارتباط ابتدايي‌مان با آقاي حسين‌نژاد، انتخاب شده‌اند. يكي از دلايل اقتصادي هر پروژه‌اي كه از يك كشور به كشور ديگر مي‌رود اين است كه بهتر است كشور ميزبان، بخشي از بودجه را سرمايه‌گذاري كند تا آن سرمايه‌گذار خارجي، احساس دلگرمي پيدا كند ولي اگر قرار باشد فيلم را صددرصد با بودجه‌اي خارجي بسازيم، امكان كج رفتن سناريو و موضوع فيلم وجود دارد ولي وقتي مي‌خواستم كه دوستان ارشاد با ما همكاري كنند به اين دليل بود كه دوستان، بهتر از من مي‌توانند مسائل را تجزيه و تحليل كنند و اينها مي‌توانند ما را راهنمايي كنند همانطوري كه تا به امروز راهنمايي‌مان كرده اند و به ما گفتند كه چه قسمت‌هايي را داشته باشيم و چه قسمت‌هايي را نداشته باشيم. اين اصلاحات، تماماً به نفع مملكت بوده و من هم به عنوان يك ايراني، هر آنچه را كه به نفع مملكتم هست مي‌پذيرم.

در اين چند هفته گمانه زني‌هايي در مورد حضور بازيگران سرشناسي چون رابرت دنيرو، شان پن، بن افلك و جرج كلوني در پروژه لاله شده است. مي‌خواهم بدانم اين گمانه‌زني‌ها تا چه ميزان صحت دارد؟

من خواهش مي‌كنم يك بار براي هميشه اعلام كنم كه دوستاني نيايند و بنشينند و از اطلاعات خودشان استفاده كنند و بعد لبخند بزنند كه فلاني گفته شان پن، رابرت دنيرو يا جرج كلوني براي اين پروژه قرارداد امضا كرده‌اند. ما ياد گرفته‌ايم هميشه بگوييم مرغ همسايه غاز است يا اين‌كه چمن همسايه سبزتر از چمن ماست. ما در ايران نيروهاي مستعدي داريم ما مي‌توانيم فيلمي بسازيم كه بدون كمك گرفتن از اروپايي‌ها، بدون كمك گرفتن از امريكايي‌ها و خارجي‌ها، بدون آوردن فيلمبردار، تدوينگر، طراح صحنه و... اثري شاخص باشد. كساني كه مقابل اين فيلم قرار مي‌گيرند در مجلس لابي مي‌كنند، اينها كساني هستند كه تمام تلاششان تنها در اين است كه ما را بدبخت، بيچاره و عقب افتاده نشان دهند كما اين‌كه با فيلم هايشان نيز اين را نشان داده‌اند و از سياستمداران استفاده مي‌كنند تا جلوي كار ما را بگيرند.

ايران: كمي در مورد تيم لاله صحبت كنيد.از نيروهاي داخلي استفاده مي‌كنيد يا به واسطه آشنايي تان در هاليوود و همچنين كار جديدي كه مي‌خواهيد به لحاظ برخورداري از جلوه‌هاي ويژه انجام دهيد، درصدد جذب نيروهاي متخصص خارجي هستيد؟

من با افتخار اعلام مي‌كنم كه به لحاظ فني، از عوامل ايراني استفاده مي‌كنيم چون ايراني‌ها بهترين هستند اما هنرپيشه‌ها را به خاطر زبان انگليسي كه در فيلم مورد استفاده قرار مي‌دهيم، تمامش را از عوامل ايراني انتخاب نمي‌كنيم. ما مي‌خواهيم براي نخستين بار دنياي غرب بفهمد كه ما مي‌توانيم پيام خودمان را به زبان خودشان به آنها نشان دهيم و بدين ترتيب ما با ديگران فرق داريم!!! ]به پاراگراف بالا توجه فرماييد كه مي گويند هنرپيشه خارجي در كار نيست[!!.

مخالفين در مورد پروژه لاله نگويند كه چطور يك دختر رالي كار مي‌خواهد پيام تمدن را به جامعه جهاني بدهد. شما ضد تبليغ كار مي‌كنيد. من مي‌دانم تبليغ و ضد تبليغ چيست منتها من نه هيچ وقت بلندگو داشتم، نه ارتباط داشتم، نه سايت داشتم و نه روزنامه. در اين دو سال هر آنچه را كه لايق خودشان بود نثار من كردند اما من باز هم ماندم به اين دليل كه جوان 18 ساله‌اي كه در جنگ 8 ساله مقاومت كرد و پدر متجاوز را درآورد به من ياد داد كه بمانم و كساني را كه به فرهنگ و مملكت من تحت هر آنچه كه مي‌خواهند تجاوز كنند، بايستم. هر كس هر چه مي‌خواهد در مورد بك گراند فعاليت‌هاي من بگويد. پيغام فيلم لاله براي جهان غرب، خيلي خيلي مهمتر از اسدالله نيك‌نژاد است، اصلاً اسد‌الله نيك‌نژاد مسئله نيست، شما فردا بياييد بگوييد كه نيك نژادي وجود ندارد، آيا به راستي اين سر و صداها مي‌خوابد؟

اسدالله نيك‌نژاد و صحبت پاياني.

پيام من يك پيام صنفي است براي تمام دوستان محفل نشين. رفقا خواهشاً به جاي اين‌كه اين همه انرژي صرف اين كار كنيد، انرژي‌تان را صرف ساختن يك پروژه ديگر كنيد. بگذاريد در مملكت ما ده‌ها پروژه ديگر هم ساخته شود. اگر مديريت يك كشور راجع به توليد يك پروژه به وحدت نظر رسيده، او را تشويق كنيد نه اين‌كه وقتي مديريت هنري با هزار سختي و مشقت تصميم به ساخت يك پروژه بزرگ مي‌گيرد، در مقابل آن تصميم بايستيد خداوند شما را ارشاد كند.