بولتن نيوز: فریبا داوودی مهاجر، نويسندهي سابق روزنامههاي اصلاحطلب و ضد انقلاب فراري كه چندي پيش در مقابل دوربين تلويزيون صداي آمريكا و در پاسخ به درخواست مجري برنامه، كشف حجاب كرد، چند روز پيش مطلبي دربارهي حجاب منتشر كرد.
به گزارش بولتن نيوز، از خصوصيات دين اين است كه مبتني بر "معرفت" و "شناخت" است. در واقع نيرو محركهي دين، امر شناخت است. تا زماني كه شناخت درستي از منظومهي معارف و آموزههاي ديني وجود نداشته باشد، حتي اگر فردي، سال ها تظاهر به دينداري كند، باز هم احتمال سقوط و ريزش او وجود دارد. تاريخ اسلام و به تبع آن تاريخ انقلاب اسلامي، مملو از نمونههاي مختلفي از اين افراد است. افرادي كه براي سالها تظاهر به دينداري كردند اما يا به دليل همين عدم معرفت و شناختي كه عنوان شد و يا به دليل منفعت سياسي كه داشتند براي مدتي دست به نفاق زده و خود را ديندار نشان دادند اما پس از مدتي چهره اصلي خود را هويدا ساختند.
يك نمونه از اين افراد فريبا داوودي مهاجر است. شايد تا پيش از اين برخي از افراد تصور مي كردند كه داوودي مهاجر، داراي گرايشات مذهبي و ديني بوده است اما در يكي از جديدترين مطالبي كه وي منتشر كرد، پرده از اين واقعيت بر داشت كه اساسا در هيچ دوره اي از زندگي خود، ديندار به تمام معنا نبوده و شناخت و معرفت درستي نسبت به آموزههاي ديني نداشته است.
داوودي مهاجر در ابتداي اين مطلب خود اينطور ميگويد:
"از دبستان مدرسه مختلط می رفتم و با پسرها در مدرسه فوتبال و والیبال و وسطی بازی می کردم. پسر و دختر برایم تفاوتی نداشت. خانواده ام مذهبی نبودند. اتفاقاتی افتاد عجیب و غریب که من در چنین خانواده ای تمایلات مذهبی پیدا کردم. حدود ۱۴ سالگی..."
وي اعتقاد به مذهب را "مدل ساختگي" خود معرفي كرده و مينويسد:
"اما مذهبم هم مدل خودم بود و در ذهنم خط کشی ایجاد نمی کرد. حجاب گذاشتم اما مفهوم با حجاب و بی حجاب، بی دین و دیندار برایم مثل گذشته بود. با پسرها بحث سیاسی می کردیم، اردو می رفتیم و دسته جمعی برای برداشت گندم و کمک به کشاورزها به روستا میر فتیم و خلاصه تنها تفاوت من نسبت به گذشته باور خدا بود و واجبات شخصی" (!!!)
داوودي مهاجر كه تصور مي كند به صرف گذاشتن يك چادر روي سرش، حالا ديگر مذهبي است ادامه مي دهد:
"ازدواج کردم، خیلی زود. باورم نسبت به ازدواج خوش بینانه بود. من که تازه مذهبی شده بودم فکر می کردم در ازدواج تنها توافق ایدولوژیک زندگی را شکل می ده. بچه بودم و بی تجربه و گوش به حرف خانواده نمی کردم. من که تا قبل از ازدواج برداشتی از کلمه زور نداشتم، معنی دستور را نمی دانستم و اهانتی از خانواده نشنیده بودم. با قهر ناآشنا بودم و هر چه می خواستم مادرم فراهم می کرد. با ازدواج معنای همه آنها را فهمیدم."
در ادامه وي با بزرگنمايي از وضعيت داشتن حجاب، به صراحت به اين موضوع اشاره مي كند كه پدر وي، مشروب خوار بوده است:
"شنیدن اهانت برای اندکی رنگ روشن یا کمی باز شدن چادر، آن هم وقتی که مانتو و هم شلوار و روسری و دو جفت جوراب کلفت مشکی پوشیدی و مرتب یک نفر نه به عنوان همسر که در نقش نگهبان مرتب یادآوری می کند که بچه ای که پدرش مشروب می خورده مسلمان از کار در نمی آید و از سر تا پایش اشکال دارد. سخت بود که حجاب داشته باشی و حجاب را خودت انتخاب کرده باشی و برای حجاب بیشتر و بیشتر تحت فشار باشی."
در ادامه، وي مشخص مي كند كه اساسا حتي در مورد حجاب هم باور درستي نداشته است. چرا كه تصور مي كند حتي مقابل "محارم" نيز بايد حجاب داشت:
"من معنی اجبار و زور و حجاب اجباری را در خانه ام فهمیدم. وقتی که فهمیدم باید از محرم حجاب بگیرم و یا مقابل شیشه های مات خانه ۳ پرده آویزان کنم. وقتی که در یک مهمانی خانوادگی و با وجود حجاب کامل خانم ها، سفره مردها از زن ها جدا بود. وقتی که کرم زدن یا عینک آفتابی زدن بی دینی محسوب می شد. و بایدهایی که برای کنترل بیشتر و بیشتر یک زن شکل می گرفت."
البته معلوم نيست وي بر اساس كدام فتوا و يا نظري، عينك آفتابي زدن را عين بي ديني به حساب آورده است! اما جالب آنكه در انتهاي اين متن، وي پرده از نفاق خود بر مي دارد و به صراحت مي گويد كه به احكامي چون ديه و ارث هم كه در قرآن به وضوح از آن ياد شده است اعتقادي ندارد:
"من که اسلام را برای ظلم ستیزیش پذیرفته بودم کم کم منطق شهادت یا دیه و ارث نابرابر میان زن و مرد و دیگر نابرابری ها را با ادعای عدالت خواهی اسلام در نمی یافتم . در دلم آشوب بود و اول ها سعی می کردم آن را توجیه کنم ولی توجیه پذیر نبود. آدم سکوت هم نبودم. نمی توانستم بنشینم و این همه ظلم که به نام دین بر خودم و بر مردم می رفت را تحمل کنم."
يادآور مي شود داوودي مهاجر در کارنامه خود همکاری با مرکز تحقیقاتی و آموزشی جامع مدنی ایران، صندوق اعانه ملی برای دموکراسی(NED)، عضویت در خانه آزادی وابسته به سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا(سیا)، همکاری با رسانه های فارسی زبان خارج از کشور و وابسته به بنیاد ایفوس، رسانه های وابسته به سازمان اطلاعات هلند و... را دارد.
گفتني است چند ماه پيش كه دعواي سختي بين داوودي مهاجر و عليرضا نوري زاده بر سر چگونگي تأمين منابع مالي در گرفته بود، نوري زاده، مطلب مهمي را درباره وي بر زبان آورد. نوري زاده فاش كرد كه داوودي مهاجر در آمريكا حاضر شده در ازاي تامين خانه و زندگي كشف حجاب كند. نوري زاده خطاب به داودي مهاجر چنين گفت:
«شما كي هستيد كه از من منابع مالي مي خواهيد؟ شما وقتي آمديد آمريكا با روسري! منابع مالي تان كي بود؟ كي به شما آپارتمان داد كه روسري تان را برداشتيد؟ هزينه كنفرانس ها بسيار كمتر از مبلغي است كه به عنوان بورسيه در آمريكا به شما پرداخت شده است، بنابراين وقتي حساب كتاب باز مي كنيد بدانيد با كي طرف هستيد. خود را نخود هر آش نكنيد و در جاهايي كه از حد و حدود شما بالاتر است دخالت نكنيد.»
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
2. همسرشان یا به تعبیر خودشان نگهبانشان راست گفته پس!
3. بنده شخصا گیر دادن به عینک آفتابی را تجربه کرده ام. هر چه به مرد میگفتم به میهمانی میروم و .... نمیفهید!