تشتت آرای انتخاباتی در جبهه اصلاح طلبان در کلام علیخانی

بولتن نیوز: شیخ قدرت علیخانی در اظهار نظر اخیر خود اعلام کرده که مردم اقبال بیشتری به اصلاح طلبان نسبت به اصولگرایان دارند و در انتخابات به آنها رای خواهند داد.

اما مشخص نیست که داده ها ومستندات وی بر چه اساس استوار است و بر چه مبنایی یا تجربه ای اعلام کرده که اصلاح طلبان موفق خواهند شد.






وی اعلام کرده که اصلاح طلبان برخلاف اصولگرايان كه نتوانستند در انتخابات مجلس شوراي اسلامي به اتحاد برسند به يك اتحاد واحد خواهند رسيد و برفردي واحد ميان خود به اجماع رسيده و با يك كانديدا وارد عرصه خواهند شد.اما سوال این است که چرا اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری و مجلس قبلی به توافق بر سر افراد و حمایت از آنها نرسیدند وچرا اکثریت مردم به آنها رای ندادند.

آقای علیخانی در جای دیگری گفته،  البته لازم به ذکر است که همین اصولگراهایی که به کاندیدای واحد نرسیدند توانستند اکثریت مجلس را کسب کنند.
اما علیخانی به دوره های قبلی انتخابات اشاره نکرده که چرا اصلاح طلبان که شانس خود را برای انتخابات، قوی ارزیابی کرده اند به توافق نظر نرسیدند و هر یک سعی می کرد که کار خود به پیش ببرد و بسیاری از نزدیکان خاتمی هیچ توجهی به تحریم کنندگان انتخابات نکردند و چون شانس خود را افزون می دیدند در انتخابات شرکت کردند اما جالب است که افرادی مانند جلودارزاده، پزشکیان و تابش و... به مجلس راه نیافتند و پاسخ بی توجهی به رای دهندگان و حامیان اصلاح طلب را دیدند.
براین اساس و با توجه به ریزش شدید و به هم ریختن رای دهندگان اصلاح طلب، چه تضمینی وجود دارد که گروه های اصلاح طلب یا رای دهندگان به فردی مانند خاتمی یا عارف و... رای بدهند؟

علیخانی در عین حال گفته است: تا الان خبر قطعي مبني بر اينكه اصلاح طلبان بخواهند با تكيه بر فردي خاص وارد عرصه انتخابات شوند، وجود ندارد.اصلاح طلبان در زمينه ورود به انتخابات تا كنون جلساتي برگزار نكرده اند. ولي قطع به يقين حضور فعالي در انتخابات رياست جمهوري خواهند داشت چرا كه از پايگاه خوبي در ميان مردم برخوردار هستند.

با چنین پیش بینی خاصی، چگونه می توان انتظار داشت که کسی از طیف اصلاح طلب با حدود 20 میلیون رای در انتخابات شرکت کند و پیروز شود.

علیخانی گفته است که اصلاح طلبان چهره هاي قابل طرح در عرصه كه نظام آن ها را قبول داشته باشد و بتواند از فيلتر شوراي نگهبان نيز عبور كند به اندازه كافي در اختيار دارند.  اما معلوم نیست که کدام یک از این چهره ها در حال حاضر قادر است که با توجه به مشکلات کشور، نظر مردم را جلب کند و برنامه ای برای بهبود اوضاع کشور و هماهنگی با سایر نهادهای کشور داشته باشد.
حتی اگر چهره ای مانند عارف یا خاتمی انتخاب شوند، آیا می توان انتظار داشت که بتواند برنامه موفق یا هماهنگی لازم با سایر نهادها و ارکان نظام را داشته باشد.

علیخانی در ضمن گفته است که اگر ناطق نوری کاندیدا شود، بخشی از اصلاح طلبان سراغ او می روند. همین موضوع نشان می دهد که چه تشتت آرای زیادی در بین اصلاح طلبان وجود دارد و آنها فقط دنبال آن هستند که افرادی مانند احمدی نژاد رای نیاورند اما اگر ناطق یا قالیباف و... نامزد شوند، به آنها نیز رای می دهند.
این چه اجماع نظر و انسجامی است که علیخانی به آن معتقد است اما به راحتی اصلاح طلبان را مجبور می کند که به رقیب هم رای بدهند و چگونه است که مردم به آنها اقبال دارند اما تشتت آرا در بین آنها وجود دارد.
اگر اصلاح طلبان چهره مطرح زیادی دارند چرا حاضر می شوند به ناطق و دیگران رای بدهند؟

جناب آقای علیخانی باید توجه داشته باشند که در انتخابات ریاست جمهوری سال 88، اصلاح طلبان آن چنان به نتایج انتخابات مطمئن بودند که هر یک از دیگری گوی سبقت می ربود و بر سر این که خاتمی، موسوی یا کروبی، کدامیک نامزد انتخابات شوند، اختلاف نظر وجود داشت و چند ماه قبل از انتخابات، بالاخره مشخص نبود که خاتمی نامزد نهایی است یا موسوی یا کروبی.
در جلسات اصلاح طلبان نیز بحث بر این بود که اجازه دهید کروبی تا آخر بر موضع خود باقی بماند زیرا تاثیری در نتیجه انتخابات نخواهد داشت.
در انتخابات مجلس نیز با وجود کناره گیری بسیاری از اصلاح طلبان از انتخابات، عده ای که برای خود شانس صلاحیت گرفتن از شورای نگهبان دیده بودند، در عرصه حاضر شدند اما با وجود شکست آنها در انتخابات، اگر بازهم فرصتی بدست دهد در هر نقطه ای که پست و مقام و انتخاباتی مطرح باشد، بدون توجه به اجماع نظر اصلاح طلبان شرکت خواهند کرد.


با این اوضاع و احوال، چگونه انتظار دارید که اصلاح طلبان بر سر یک نفر به نتیجه و اجماع نظر برسند و در شرایطی که عده ای خاتمی را از جنبش سبز نمی دانند و به او انتقاد دارند و یا به افراد دیگری انتقاد دارند، چگونه انتظار می رود که با این اختلاف ها، بتوانند تنها یک نفر را در انتخابات ریاست جمهوری معرفی کنند.
از آن مهم تر، چگونه انتظار می رود با توجه به پراکندگی نظرات و اختلاف نظرهای حامیان اصلاحات، مردم به اصلاح طلبان رای دهند. اتفاقا برعکس، آن چه تصور می رود و در انتخابات مجلس شاهد بودیم، اصلاح طلبان شانس زیادی در انتخابات ندارند.
زیرا بخشی ازاصلاح طلبان رای نمی دهند، بخش دیگری نیز به طیف خاتمی اعتقاد ندارند و یا به دیگران انتقاد دارند، بخشی نیز اثرگذاری اصلاح طلبان را در این شرایط در حد صفر ارزیابی می کنند. در نتیجه همان طور که نامزدهایی مانند تابش، جلودارزاده و پزشکیان و... در انتخابات مجلس رای نیاوردند، در انتخابات ریاست جمهوری نیز بخش عمده ای از حامیان اصلاح طلبان، به نامزد آنها رای نخواهند داد.