کد خبر: ۷۸۸۹۹
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار:

دختر شهید آوینی: پدرم تحت فشار بود

اين روزها كمتر كسي يادش مانده كه پدرم در يك سال آخر حياتش بسيار تحت فشار بود و از نظر همان‌ها كه امروز برايش مراسم برگزار مي‌كنند يك چهره فرهنگي نامطلوب به حساب مي‌آمد. تصور مي‌كنم اگر امروز در قيد حيات بود نه خودش علاقه داشت و نه به ايشان اجازه داده مي‌شد كه به فعاليت فرهنگي بپردازد.
«سيدمرتضي آويني» پيش از آن‌كه نامش با شهادتش براي مردم كشور شناخته شود، صداي صميمي و حزن‌آلودش بر روي تصاوير تاريخي برنامه تلويزيوني «روايت فتح» براي پير و جوان و زن و مرد اين مملكت شناخته بود. اما شهادت اين روزنامه‌نگار و مستندساز كه سال 1372 هنگام فيلمبرداري از يكي از مناطق عملياتي (فكه) رخ داد و عنايت ويژه مقام معظم رهبري كه او را "سيد شهيدان اهل قلم" نام نهادند، موجب شد كه از آن پس در فضاي عمومي جامعه، «سيدمرتضي آويني» معياري شود براي هنر متعهد در جامعه ارزش‌گرا.

«ایسنا» به‌بهانه فرا رسيدن سالگشت شهادت او گفت‌وگويي با دخترش انجام داد كه در اين مصاحبه از برخي كم‌توجهي‌ها نسبت به شناخت و جاري ساختن سيره سيد شهيدان اهل قلم در جامعه گله‌هايي مطرح كرده است.

- با گذشت 19 سال از شهادت پدرتان همچنان ياد او زنده است؛ به همان نسبت آيا راهش هم تداوم پيدا كرده است؟

□ راستش من چندان معناي تداوم راه پدرم را درك نمي‌كنم. پدر من از ابتداي دوران جواني‌اش، مسيري شخصي را در تفكر آغاز كرد كه امروز با مرور آثار نوشتاري و تصويري‌اي كه از او به جا مانده، مي‌شود اين سير را دنبال كرد. اما همان طور كه در مورد همه‌ي متفكران چنين است، اين سير، سلوكي شخصي بوده و امكان ادامه پيدا كردن جمعي آن وجود ندارد. ولي نكته‌اي كه از آثار او و نحوه سلوكش مي‌توان درك كرد، اين است كه ايشان در مسير تفكر اجازه‌ي ورود هيچ نكته‌ي حاشيه‌اي را نمي‌داد و فقط نفس جست‌وجوي حقيقت برايش اصالت داشت.

ـ‌ جريان فرهنگي امروز چقدر متناسب با تفكر شهيد آويني به عنوان سيد شهيدان اهل قلم است؟

□ جريان فرهنگي امروز كشور به‌شدت تحت سيطره سياست است و اين چيزي است كه به هيچ وجه از نظر ايشان پذيرفتني نبود. پدرم گاهي اظهارنظرهاي سياسي هم كرده و موضع سياسي هم داشته، ولي در نهايت يك آدم فرهنگي بوده كه در موقع پرداختن به كار فرهنگي اجازه دخالت اغراض سياسي را نمي‌داد. اما امروز عرصه فرهنگ كشور بيش از هر دوره ديگري سياسي است. اين آلودگي قطعاً تضاد كامل با دغدغه‌هاي پدرم دارد.

ـ‌ سيره شهيد آويني امروز چگونه مي‌تواند ادامه پيدا كند؟

□ همان‌طور كه گفتم تصور نمي‌كنم كسي بتواند يك بار ديگر درست مثل پدرم زندگي كند و همان تجربيات را تكرار كند، ولي مي‌شود از او روح جست‌و‌جوگري و صداقت در دنبال كردن حقيقت را آموخت. مي‌شود اصيل بودن را آموخت و زندگي كردن غيرسفارشي را. او هميشه تلاش كرده با خودش صادق باشد و همان جور زندگي كند كه باور دارد، نه آن‌جور كه فكر مي‌كند مصلحت است.

ـ‌ ثبت رويدادي در تقويم تذكري براي ياد كردن از آن رويداد است و مراسم‌هاي سالگرد هم به مناسبت يادآوري برگزار مي‌شود اين جريان يادآوري و زنده نگاه داشتن ياد در طول سال چقدر ادامه دارد و مي‌تواند ادامه داشته باشد؟

□ در حال حاضر كه اين جريان در طول سال ادامه ندارد. متاسفانه همه چيز به همين مراسم‌هاي سالگرد محدود شده كه در اغلب آنها حرف‌هاي كليشه‌اي و تكراري زده مي‌شود و معمولاً هم اظهارنظرهايي انجام مي‌شود كه ربطي به شخصيت پدرم و افكارش ندارد. بيشتر سخنران‌هايي كه در اين نوع مراسم‌ها حاضر مي‌شوند درباره آن شهيد آويني كه خودشان در ذهن‌شان ساخته‌اند حرف مي‌زنند. متاسفانه خيلي‌هاي‌شان حتي يك سطر از نوشته‌هاي ايشان را نخوانده‌اند.

ـ‌ در تقويم‌هاي امسال شاهد جابه‌جايي يك روزه در تاريخ شهادت پدرتان هستيم كه با واكنش خانواده‌تان هم همراه بوده است. علت آن چه بوده است؟

□ دليلش را بايد از كساني پرسيد كه اين تغيير را انجام داده‌اند. ما فقط حيرت كرديم. فكر مي‌كنم مسئولين مربوطه تصور مي‌كنند مناسبت‌هاي تقويمي مثل قطعات پازل است كه مي‌شود آنها را يك جوري چيد كه متناسب و جالب به نظر برسند!

ـ با شناختي كه از پدرتان داشتيد اگر امروز ايشان در قيد حيات بودند فكر مي‌كنيد در كدام عرصه بيشتر فعال بود و سينما در فعاليت‌هاي ايشان چه جايگاهي داشت؟

□ آنها كه دنبال پاسخ اين سئوال مي‌گردند بد نيست فعاليت يك سال آخر ايشان را دقيق‌تر بررسي كنند و واكنش‌هاي روزنامه‌ها و نهادهاي مختلف به نوشته‌ها و گفته‌هاي او را بازنگري كنند. اين روزها كمتر كسي يادش مانده كه پدرم در يك سال آخر حياتش بسيار تحت فشار بود و از نظر همان‌ها كه امروز برايش مراسم برگزار مي‌كنند يك چهره فرهنگي نامطلوب به حساب مي‌آمد. تصور مي‌كنم اگر امروز در قيد حيات بود نه خودش علاقه داشت و نه به ايشان اجازه داده مي‌شد كه به فعاليت فرهنگي بپردازد. پدرم در اواخر سال 1371 ابراز علاقه براي بازگشت به عرصه معماري هم داشت. ايشان مهندس معمار بود. اما از اين حدس و گمان‌ها كه بگذريم تاريخ تولد و درگذشت انسان‌ها خود گوياي حقيقتي است و درنتيجه تصور زنده بودن ايشان و پيش‌بيني اين‌كه در سال 1391 به چه كاري اشتغال داشت، واقعاً برايم غيرممكن است.

ـ پدر شما سابقه فعاليت مطبوعاتي پررنگي داشت، با حضورتان در اين عرصه چقدر تلاش داريد جا پاي پدرتان بگذاريد؟

□ دنبال اين نيستم كه جا پاي او بگذارم، چون نه توانايي و سوادش را دارم و نه به آن همه حوزه‌هاي متنوع تسلط دارم كه او داشت. من فقط تلاش كرده‌ام آن‌قدر كه بلد هستم و از پس كار برمي‌آيم در حوزه سينما فعاليت كنم و بنويسم. پدرم علاقه و اصرار زيادي به آموزش درست سينما، ياد گرفتن مباني، و تاليف و ترجمه متوني براي آشنايي با اساتيد سينماي جهان داشت. بخش عمده وقت من در سال‌هاي اخير صرف همين كار شده است. چون فكر مي‌كنم ما همچنان در حال شناختن سينما هستيم و بايد بيش از اينها بياموزيم.

ـ اگر مورد ناگفته‌اي و خاطره‌اي از پدرتان داريد كه طي اين سال‌ها كمتر به آن پرداخته شده است و شنيدن آن مي‌تواند مؤثر باشد، بيان كنيد؟

□ در اين سال‌ها بارها تجربه كرده‌ام كه اكثر مخاطبان تصوري از پدرم دارند كه مبتني بر آثار منتشرشده از ايشان نيست؛ تصوري است كه با ديدن برخي برنامه‌هاي تلويزيون يا حضور در چند نشست يا سمينار حاصل شده و آن را با تصوري كه از مفهوم شهدا ـ به معناي عام كلمه ـ در ذهن دارند، تركيب كرده‌اند. درنتيجه وقتي يكي از اعضاي خانواده يا دوستان نزديك‌ نكته‌اي را در مورد ايشان گفته‌اند كه با تصور آنها در تضاد بوده است، گوينده را به جعل در تاريخ يا سياسي‌كاري متهم كرده‌اند. و چون متاسفانه تفكر سياسي، تفكر غالب امروز است، تقريبا غيرممكن است كه من چيزي بگويم و برداشت نادرست از آن نشود. درنتيجه، ترجيح مي‌دهم در اين مورد سكوت كنم و اين قبيل ناگفته‌ها را براي خودم نگه دارم.

ـ نگران نيستيد كه براي هميشه ناگفته باقي بماند؟

□ ناگفته باقي‌ماندنش بهتر از رواج سوءتفاهم‌هايي است كه مقابله با آنها قدرت و تواني مي‌خواهد كه ندارم. اين موقعيت را تجربه كرده‌ام كه كساني بدون كوچك‌ترين آشنايي با تفكر پدرم به چنان اطميناني درباره شخصيت او رسيده‌اند كه در برابر هر تفسير متفاوت برآشفته مي‌شوند و خانواده و دوستان پدرم را به انحراف از آرمان‌هاي او متهم مي‌كنند. در چنين معركه‌اي بگذاريد بعضي چيزها ناگفته بماند. پدرم به اين قيل و قال‌‌ها اعتنا نمي‌كرد، من هم سعي مي‌كنم پيروي كنم. تاريخ قضاوت خواهد كرد.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۲
عبدالله
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۹:۴۹ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۰
0
2
فرزند شهید آوینی در زمان شهادت ایشان طفلی کوچک بوده اند. متاسفانه ایشان و برخی دیگر از اعضای خانواده این شهید هیچ همسویی فکری واقعی با شهید عزیز ندارند. (از وضعیت ظاهری شان گرفته تا وضعیت فکری شان). دلیل می آورم: ایشان مدعی اند که پدرشان یک عنصر فرهنگی بوده اند که «گاهي اظهارنظرهاي سياسي هم كرده و موضع سياسي هم داشته، ولي در نهايت يك آدم فرهنگي بوده كه در موقع پرداختن به كار فرهنگي اجازه دخالت اغراض سياسي را نمي‌داد.». اتفاقا همین نکته ای است که دقیقا مخالف دیدگاههای شهید آوینی است. از دیدگاه آوینی فرهنگ نباید سیاست زده باشد و البته سیاست زدگی چیزی جز سیاسی بودن است. آوینی نه به مقوله فرهنگ فی نفسه ارزش می داد و نه به مقوله سیاست. او تنها یک چیز می دانست و آن هم ادای تکلیف بود. تکلیف یعنی گاه به فرهنگ پرداختن، گاه کار سیاسی کردن . گاه به معماری پرداختن. او هیچیک از این عرصه را دارای اصالت نمی دانست و برای او اصالت با تکلیف بود. حال می پرسم: آیا می توان ساخت «روایت فتح» را که آیینه تمام نمای آوینی است، کاری سیاسی ندانست؟ آیا درگیرهای فکری او با لیبرالهایی که در دوران سازندگی بر فرهنگ این کشور حاکم شده بودند را می توان فراموش کرد؟ آیا نامه آوینی به خاتمی (وزیر فرهنگ و ارشاد آن زمان) را می توان از یاد برد؟ اصلا کدامیک از نوشته ها و ساخته های مستند سینمایی این شهید رنگ و بویی از سیاست ندارد؟ خان گزیده ها؟ روایت فتح؟ خون نامه؟ تحلیلهای سینمایی؟ نوشته هایش در عرصه مبانی نظری هنر؟ مقاله منشور تجدید عهد هنر؟ مقاله دیدیم که می شناسیمش؟ مقالاتی که با نام مستعار سجاد شکیب می نوشت؟ متاسفانه برخی علاقمندند که شهید را به نفع دیدگاههای خودشان تفسیر کنند و آنگاه با بی تقوایی تمام، دیگران را به همین اتهام می رانند! اکنون به عنوان یک علاقمند به مبانی اندیشه ای شهید آوینی از دختر شهید می پرسم: «خود شما واقعا چند تا از کتابهای پدرت را خوانده ای»؟ شما با فرهنگ شهادت طلبی پدرت چقدر همخوانی داری؟ آیا شهادت طلبی بدون ورود به عرصه سیاست معنا دارد؟ شما یادتان نمی آید، بلکه اصلا سنتان اقتضا نمی کند که یادتان بیاید و احتمالا مادر محترم و عموجان و همسرتان نیز نخواسته اند برایتان بگویند که وقتی پدرتان در یکی از برنامه های رسمی به جای ارائه مقاله و یا سخنرانی کلیشه ای بی محتوا، تنها لیستی از دهها سؤال بی پاسخ را قرائت کرد، چه ولوله ای راه انداخت و موجب شد که از سوی روشنفکر نمایانی که ادعای استقلال هنر از سیاست را داشتند با بدترین الفاظ نظیر فاشیست، مرتجع، امل، و... مورد هجمه قرار گیرد. و نیز یادتان نمی آید _ یعنی سنتان اقتضا نمی کرد_ که بدانید چه دل خونی از وضعیت دانشگاه داشت و بالاخره عطای تدریس در آن را به لقایش بخشید و...
شما گفته اید که مخالفان شهید آوینی امروز مدعی شده اند. من هم اتفاقا با شما هم عقیده ام. زیرا بارها و بارها درد دل او را در مورد مدیریت آن زمان حوزه هنری (آقای زم) شنیده بودم. راستی چه کسانی به دنبال تعطیل کردن مجله سوره بودند؟ اگر حسین سلامت منش بخواهد صادقانه شهادت بدهد، این حرف را تایید میکند. و اگر یوسفعلی میرشکاک هم بخواهد می تواند! البته در روزنامه جمهوری اسلامی که هم در آن زمان و هم اینک تحت مدیریت دوستان آقای رفسنجانی است مقاله نوشتند که آقای سردبیر کمی هم به خدا فکر کنید. چند روز بعد از این مقاله با لبخند و شاید پوزخند به من گفت: می بینی؟! اینهااز من می خواهند از خدا بترسم!! راستی مخالفان دیروز چرا امروز در جمع دوستان برخی از اعضای خانواده شهید آوینی اند؟!
از فرزند شهید توقع داریم ادامه دهنده راه پدرش باشد، نه اینکه بگوید «پدرم قابل تکرار نیست»!!
امیدوارم ایشان و برخی دیگر از اعضای خانواده شان به جمله ای که در پایان مصاحبه شان گفته اند ملتزم بمانند: «كساني بدون كوچك‌ترين آشنايي با تفكر پدرم به چنان اطميناني درباره شخصيت او رسيده‌اند كه در برابر هر تفسير متفاوت برآشفته مي‌شوند ». امیدوارم این نقد دلسوزانه ایشان را برآشفته نکند.
والی الله تصیر الامور
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۸:۳۹ - ۱۳۹۴/۰۹/۲۱
0
0
نمی توانم با آمار مطمئنی بگویم اما با توجه به آنچه دیده می شود و آنچه شنیده می شود می توان بیان داشت که متاسفانه هستند آن دسته از شهیدانی که قدم های بزرگی در مسیر اعتلای حکومت اسلامی در حوزه فعالیتی خود برداشته اند که از نسل خانواده خود (فرزندان و همسر)آنچنان که بایدوشاید ادامه دهنده طریق نداشته اند ؛ نمی دانم شاید این هم برای خود امتحانی است .
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین