کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود...قلم جنبان در وصف بزرگ مبلغ حماسه عاشورا سهل و ممتنع است؛ از سوی جوانب زندگانی آن بزرگوار آنچنان وسیع است که دسترسی به آن را سهل می نماید و از دیگر سو همین سعه وجودی کار را دشوار می سازد و حقارت ما انسان های نفسانی بر سختی کار می افزاید.
وجود اقیانوسی خاندان اهل بیت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و لطف و مرحمت ایشان برای تمامی شیعیان ثابت گردیده و این سیاهه تنها یادآوری قطره ای از فضایل بانوی بزرگوار اسلام در خجسته زادروز میلاد ایشان است.
«صبر» از زینب سلام الله علیها شرمنده شدواژه صبر با استعانت از ازخودگذشتگی های حضرت زینب به معنای اتم خود دست یافت؛ این فرزند بزرگوار امیرالمؤمنین علی(ع) از ابتدای تولدشان مورد توجه خاص خداوند متعال بودهاند، ایشان تحت تعالیم الگوهای بالای انسانیت یعنی در كنار خاندان وحی تربیت شدند و یكی از توصیفات حضرت زینب(س) این بود كه پیامبر اكرم(ص) درباره ایشان فرمودند: «او شبیه همسرم خدیجه(س) است».
ایشان نیز به سان جده بزرگوار خود در راه تعالی اسلام از همه چیز خود گذشتند و دنیا و مافیها را در برابر ولی زمان خود به راحتی و به حلاوت عسل قربانی نمودند.
رحلت پیامبر اعظم، مصائب پس از ارتحال ختم المرسلین، غسل و تدفین شبانه مادر، 25 سال خانه نشینی پدر، آماج تیرها بر پیکر حسن، قربانی شدن اهل و فرزند، بر بالای نیزه سر برادر و نگاه حرامی در کاخ دشمن، همه و همه نصیب یک زن بود در ابتلای بزرگ الهی برای تاریخ بشر.
به دوش کشیدن این همه مصیبت چیزی نیست جز تحقق روایت معصوم علیه السلام که فرمود:
«مثل مومن مثل دو کفه ترازو است؛ هر چه کفه ایمان او سنگین تر شود، مصائب او نیز افزون گردد و بالا رود»
«عفت زینبی» یادآور «عفت فاطمی»آن چیزی در سرتاسر زندگانی همه زنان بزرگوار اسلام خودنمایی می کند، برترین عبادت ایشان یعنی رعایت عفت و پاکدامنی در همه احوال و حالات است.
عفت زینبی در همه عرصه های شخصی و اجتماعی متبلور بود؛ نقل است كه يكي از همسايگان اميرالمؤمنين(ع) در كوفه ميگويد: «من پنج سال در همسايگي ايشان زندگي ميكردم، اسمي از زينب(س) شنيدم، ولي شخصيت او را نديدم» يعني آنقدر حيا و عفت حضرت زينب(س) زياد بود كه حتي در برابر چشمان نامحرمان ظاهر نميشد.
در تمامی سخنرانی های آتشین این عالمه بزرگ اسلام نیز تنها صدای زینب سلام الله علیها بود که جمع از نورانیت آن فیض می برد و این چیزی نبود جز میراث گران بهای مادر که در تمامی صحنه ها او(مادر) را به یاد برادران می آورد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز همین عفت زنان خاندان پیامبر اسلام بود که الگوی زنان مسلمان ایرانی شد و ضمن رعایت حریم پاکدامنی خود به شخصیت اجتماعی حقیقی خود پس از قرن ها دست یافتند و به تعبیر سلاله حضرت زینب، حضرت امام خمینی:
«اين تحول يك تحولى است كه بالاترين تحول است در جامعه. جامعه ما از بانوان- يعنى بعضى بانوان- زمان محمد رضا و رضا خان برگشتند به يك بانوانى كه زينب گونه شدند و تابع فاطمه. آن روز تابع آرايش اروپايى بودند و اينكه بايد از اروپا طرح لباس بيايد. امروز تابع مكتب هستند و آنچه اسلام بپسندد مقبول است. اين يك تحولى است كه بالاترين تحولات است در جامعه ما. نگه داريد اين تحول را. توجه كنيد به اينكه دستهاى فاسد و قلمهاى فاسد و گفتارهاى فاسد شما را به اغفال نكشاند و شما را برنگرداند به حال سابق. اين راه را شما ادامه بدهيد. و تودههاى ميليونى مردان ما هم ادامه بدهند و مىدهند. و تودههاى ميليونى بانوان ما هم ادامه بدهند و مىدهند.»
شهامت علوی در قامت زینبیمنظومه فکری و عملی حضرت زینب سلام الله علیها، انفعالی و تنها با پیشه گرفتن صبر به پایان نرسید بلکه شهامتی که او از پدر به ارث برده نیز همواره او را همراهی می کرد و همین عامل بود که موجب گشت پیام حرکت عاشورا برای همیشه تاریخ بماند.
شهامت ایشان به حدی بود که حتی مردان بنی هاشم را تسلی می بخشید همانگونه که در تسلی دادن به امام سجاد علیه السلام به او گفت:
«اى پسر برادر! آن چه مىبینى (شهادت پدر) تو را بى تاب نسازد. به خدا سوگند! این عهد رسول خدا با جد، پدر و عمویت است.»
بارزترین تابلوی شهامت علوی ایشان در مجلس یزید لعنة الله علیه بود که در میان هزاران حرامی و دشمن قسم خورده پس از آنکه یزید چوب به لب و دندان حسین علیه السلام زد و اشعار کفر آمیزی خواند، زینب به پا خواست و این خطبه را ایراد فرمود:
« به نام خداوند بخشنده و مهربان. خداوند جهانیان را حمد و سپاس میگویم و بر پیامبر اسلام و خاندان او درود می فرستم. خداوند متعال حقیقت را نیکو بازگو فرمود، آنجا که در قرآن بیان داشت: کار کسانی که زشتکاری و گناه انجام دادهاند، به جایی رسید که آیات خدا را دروغ شمردند و آنها را به مسخره گرفتند.
آری؛ کلام خدا راست و عین حقیقت است. یزید! از این که زمین و آسمان را بر ما تنگ گرفتهای و ما را همانند اسیران کافر به این شهر و آن شهر کشاندهای، گمان کردی که ما نزد خدا خوار و پست شدیم و تو در پیشگاه او منزلت یافتی؟ با این تصور خام و باطل، باد به غبغب انداختهای و با نگاه غرورآمیز و نخوت بار به اطراف خود مینگری، در حالیکه شادمانی از اینکه دنیایت آباد شده و بر وفق مرادت است و مقام و منصبی را که حق ما خاندان رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است، در دست گرفتهای.
اگر چنین خیال باطلی در تو پیدا شده، لحظهای بیندیش! مگر تو فراموش کردهای کلام خدا را که میفرماید: آنان گمان نکنند که مهلت یافتن خیر و سعادتشان است. نه تنها به نفعشان نیست، بلکه برای آن است که بر گناهان خود بیافزایند و برای آنان عذاب ذلت آمیز ابدی در پیش است...»
ما نیز امروز از مهد محبین اهل بیت پیامبر اسلام، خطاب به یزیدیان زمان- که کشتار ایشان به مراتب وسیع تر از یزید است- می گوییم که مکتب ما به ما این چنین می آموزد که زینب وار در برابر تمام مرارت ها، سختی ها و تنگناها تا پای جان و از دست دادن تمام عزیزانمان بایستیم و فریاد بلند عاشورا همچنان زنده نگه داریم که فرمود:
«هیهات مناالذلة»