کد خبر: ۷۵۹۳۷۳
تاریخ انتشار:
فرهنگ با دستورالعمل و جبر اصلاح شدنی نیست

راه تحقق توسعه کشور اصلاح فرهنگ های غلط و ارزش سازی در جامعه است

هر اقدامی در جایگاهی(اجتماعی، فردی) بر مبنای باور‌ها و ارزش‌های نه تنها فردی بلکه بر مبنای باور‌ها و ارزش‌های حاکم بر جامعه شکل میگیرد و در همین ارزشها و باورها است که میتوان شاهد جانبازی و ایثار‌هایی شکوهمند همانند شهادت بود که ارزشی ایدئولوژی و بر اساس آموزه‌ها و ارزش‌های دینی ساخته شده است، ارزش‌های عظیمی که افراد برای دستیابی به آن‌ها حاضر به فدا کردن جان خود خواهد بود.

راه تحقق توسعه کشور اصلاح فرهنگ های غلط و ارزش سازی در جامعه استگروه اقتصادی ـ رحیم جاودان خرد*: تا چند دهه پیش اکثر اندیشمندان حوزه توسعه بر این عقیده بودند که توسعه معنایی اقتصادی دارد. یا بهتر بگوییم توسعه فقط شامل بعد اقتصادی بود و دولتها برای تحقق توسعه کشور، به قوی تر کردن و تقویت اقتصاد کشور خود می پرداختند. ولی در حقیقت چیزی که باعث توسعه اقتصادی میشود توسعه فرهنگی است، زیرا فرهنگ موتور محرکه اصلی توسعه است، حتی توسعه اقتصادی نیز بر مبنای ارزشهای حاکم بر جامعه تحقق می یابد. برای درک بهتر و دقیق تر این موضوع کافی است نگاهی به تعریف فرهنگ داشته باشیم، فرهنگ مجموعه ای است از باورها، ارزشها، آداب، رفتار‌ها و باید ها و نبایدهایی که احاد یک جامعه در سازگاری با محیط اطراف و در ارتباط با همدیگر به کار می برند و از نسلی به نسل دیگر انتقال میدهند.

به گزارش بولتن نیوز، برای توسعه در هر حوزه ای نیاز به اصلاح نگرش جامعه نسبت به آن مساله و همچنین ارزش گذاری مجدد هستیم، چون هر اقدامی در جایگاهی(اجتماعی، فردی) بر مبنای باور‌ها و ارزش‌های نه تنها فردی بلکه بر مبنای باور‌ها و ارزش‌های حاکم بر جامعه شکل میگیرد و در همین ارزشها و باورها است که میتوان شاهد جانبازی و ایثار‌هایی شکوهمند همانند شهادت بود که ارزشی ایدئولوژی و بر اساس آموزه‌ها و ارزش‌های دینی ساخته شده است، ارزش‌های عظیمی که افراد برای دستیابی به آن‌ها حاضر به فدا کردن جان خود خواهد بود.

معنای فرهنگ ماهیتاً به قدری تودرتو است که در مواقعی افراد را مجبور به رفتار‌هایی میکند که شاید اولویت نخست  او نباشد، اما به خاطر فرهنگ حاکم بر جامعه و نیاز فرد به سازگاری با سایر افراد ناچار به رعایت و پایبندی به فرهنگ  حاکم است، چیزی که از آن به عنوان هنجار یاد میشود.فرهنگ افراد یک جامعه را قادر به پیش بینی رفتار یکدیگر میسازد، به نحوی که اشخاص مختلف میتوانند براساس رفتاروگفتار خود، واکنش‌های دیگران را از قبل درک کنند و بدانند که برای دریافت واکنش مطلوب چه رفتار و گفتاری باید داشته باشند.

راه تحقق توسعه کشور اصلاح فرهنگ های غلط و ارزش سازی در جامعه است

دگرگونی های تکنولوژیکی و آسان شدن ارتباطات بین جوامع مختلف باعث انتقال ارزشها و تغییرات تمایلات فردی در کشورهای مختلف شده در حقیقت این ارتباطات و آشنا شدن با فرهنگ‌ جوامع مختلف تاثیرات اساسی بر فرهنگ غالب بر جوامع به خصوص در جوامعی که به صورت غیره فعال یا بی تفاوت با این تغییرات محیطی برخورد کرده اند داشته است.

این تغییرات نه‌ تنها جلوه گر اهمیت یافتن هرچه بیشتر نقش فرهنگ در زندگی، بلکه باعث درک عمیق‌تری از نقش و قدرت فرهنگ در انواع ساخت‌های زندگی انسانی و تحلیل اجتماعی است، مواردی که مدت هاست به اشتباه تحت‌ تاثیر عواملی مثل قانون گذاری ومسائل اقتصادی قرار گرفته است.

با درک اهمیت فرهنگ می‌توان بهتر فهمید که توسعه در تمامی حوزه ها و عرصه‌های متنوع جامعه باید توسعه‌ای برمبنای  فرهنگ و یا به معنای حقیقی کلمه «توسعه فرهنگی» باشد، وقتی درباره توسعه فرهنگی بحث می شود یعنی نزدیکی باور‌ها به آنچه که رسیدن به اهداف را در زندگی فردی و اجتماعی تضمین میکند، تنها در این حالت است که کوشش های کشور در مسیر پیشرفت مقرون با موفقیت می‌گردد. توسعه بدون پیوست فرهنگ لجام گسیخته بوده و اهداف فردی و اجتماعی را به واقعیت تبدیل نخواهد کرد.

کلید حل اکثر مشکلات و راه تحقق توسعه، اصلاح خورده فرهنگ‌های غلط و ارزش سازی است، وباید بدانیم که ریشه حل مشکلات فرهنگی کشور هم در فرهنگ سازی است، یعنی اصلاح ارزش ها، اعتبار بخشی به برخی ارزش‌ها و کمرنگ کردن برخی باور‌های غلط که شاید همه آن‌ها تحت تاثیر تهاجم فرهنگیگریبانگیر جامعه شده است.

فرهنگ توسعه محور، و یا به عبارت بهتر فرهنگی که در آن توسعه و آنچه توسعه میطلبد ارزش انگاری شده باشد همواره گروه های مختلف اجتماعی را به سمت دستیابی به هدفی بزرگ که  توسعه کشور در همه ابعاد است راهنمایی و هدایت می‌کند. در کشوری که ارزش‌های فرهنگی در آن در مسیر توسعه جامعه باشد، رسیدن به اهداف بسیار سریعتر خواهد شد، زیرا حرکت در مسیر توسعه به عنوان ارزش قلمداد می شود و بدون صرف انرژی آحاد جامعه در جهت هدفی واحد گام برداشته و حتی با دور کردن افراد غیر هم رای به پالایش فرهنگی و تداوم حرکت به سمت هدف کمک می کنند. در  مقابل ارزش‌های سطحی در فرهنگ، جامعه را از تحقق اهداف دور می کند. حتی در دراز مدت بر زندگی شخصی افراد نیز تاثیر می گذارد به طوریکه که جامعه سرگردان هر روز به سویی کشیده می شود بی آنکه حتی رسیدن به اهداف شخص را به جایگاهی برساند، چون هدفها بر اساس ارزش‌های سطحی ساخته شده است.

در خصوص کار کردن و فرهنگ کاروتلاش و مصرف کردن و فرهنگ مصرف هم به همین صورت نخست باید ارزش‌هایی که در این زمینه باعث توسعه می شود نهادینه گردد تا از این طریق بتوان بنیاد‌های فرهنگی آن را را ساخت و در جهت تقویت آن حرکت کرد.

فرهنگ سازی دستورالعملی و بخشنامه ای محکوم به شکست است مطابق آنچه تاالان گفته شد محور اصلی و موتور محرک توسعه همگامی همه افراد جامعه با هدف حاکمیت است. وقتی ارزش‌های برابری بر جامعه غالب شود همه فعالیت‌های انفرادی اشخاص نیز باعث سیر به هدف نهایی خواهد شد. اما موضوع حائز اهمیت آن است که ارزش سازی و تفاهم جامعه نسبت به فرهنگ اصلی ارتباط تنگاتنگی با ارزش‌های قبلی و مطالبات جامعه دارد.

وقتی می گوییم کشور در معرض تهاجم فرهنگی قرار گرفته است، هدف همین است، یعنی دشمن و یا به طور کلی هر فرد و مجموعه‌ای که از ضعیف شدن کشور و انحطاط آن سود می برد درپی تضعیف ارزش‌ها و جایگزینی آنها با ارزش‌های سطحی و ضد ارزش به جای آن است که در تداوم این تغییرات باعث آشفتگی فرهنگی، تضاد میان جامعه، چند گروهی و در نهایت انحطاط و فروپاشی کشور خواهد شد.  رهبر معظم انقلاب در این خصوص تعبیر در خور توجه دارند، ایشان با بی سابقه عنوان کردن حجم تهاجم فرهنگی دشمن که نوک پیکان به سمت  نوجوانان و جوانان است عنوان داشتند: " در کشور ما در کمترزمانی جوان‌ها و نوجوان‌های ما این جور مورد تهدید و تهاجم فکری و اخلاقی قرار داشتند. البتّه در دوران حکومت پهلوی، این تهاجم از سوی خود مسئولین کشور به وجود می‌آمد [امّا]امروز از سوی بیگانگان، از سوی دشمنان، از سوی منحرفین این تهاجم وجود دارد". آنچه که ایشان به عنوان تهاجم داخلی فرهنگی از سوی رژیم پهلوی عنوان میکند دقیقا ساختن ارزش آن رژیم در جهت تحقق اهداف مطلوب همان نگرش بوده است.

نکته ای که متاسفانه در موضوع فرهنگ سازی به آن توجه نمی شود این است که، فرهنگ با دستورالعمل و جبر اصلاح شدنی نیست و تنها ارزشی در  کشور نهادینه و در طول زمان فرهنگ و هنجار می شود که علاوه بر آنکه ریشه در اعتقادات و فرهنگ بومی موجود داشته باشد، دلایل پذیرش آن نیز تشریح  گردد.

تصمیم گیری درست باید زمانی اتفاق بیفتد که اطلاعات اولیه به صورت صحیح گردآوری شود، برای همین است که اگر قرار است موضوعی در جامعه تبدیل به فرهنگ شود باید در قدم اول تمامی ابعاد مثبت و منفی آن تشریح شود و به ابهامات مطرح شده پاسخ عقلایی و قانع کننده داده شود، تنها در این صورت است که در صورت مقایسه آن با سایر ارزش‌های ملی و دینی مردم نسبت به پذیرش یا رد آن مسئله واکنش نشان میدهند و اگر به عنوان ارزش پذیرفته شود در طولانی مدت به فرهنگ جامعه تبدیل شده و رسیدن به آن قطعی است، و این در واقع  آن چیزی است که به عنوان نهادینه کردن فرهنگ شناخته می‌شود که هیچگاه با اجبار و دستورالعمل قابل تحقق نیست مگر شاید برای مدت کوتاه و در جغرافیایی محدود پذیرفته شود.

 

* مدرس دانشگاه و پژوهشگر حوزه توسعه

منبع: بولتن نیوز

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین