کد خبر: ۷۴۹۰۱۴
تعداد نظرات: ۳ نظر
تاریخ انتشار:
تکرار تراژدی تاریخ؛ خوابی که برای روحانی دیده اند

پدر معنوی لیبرال ها از پستوها می آید

عرصه سیاست در ایران برخلاف اکثر نقاط این کره خاکی عرصه دنباله دار و پرهیاهویی است؛ عرصه ای که به نظر می رسد هیچ گاه برای سیاستمداران ایرانی تمامی ندارد؛ ولع در دیده شدن تا زیاده خواهی و عدم قناعت در ریاست و منصب طلبی، تشکل سازی و تشکیلات گرایی با ویژگی های شخص محوری (نه گروه محوری) و ... همگی از ویژگی های عمده ساحت سیاست در ایران می باشد.
پدر معنوی لیبرال ها از پستوها می آید

گروه سیاسی- مصطفی مطهری: عرصه سیاست در ایران برخلاف اکثر نقاط این کره خاکی عرصه دنباله دار و پرهیاهویی است؛ عرصه ای که به نظر می رسد هیچ گاه برای سیاستمداران ایرانی تمامی ندارد؛ ولع در دیده شدن تا زیاده خواهی و عدم قناعت در ریاست و منصب طلبی، تشکل سازی و تشکیلات گرایی با ویژگی های شخص محوری (نه گروه محوری) و ... همگی از ویژگی های عمده ساحت سیاست در ایران می باشد.

به گزارش بولتن نیوز، زمانی که روحانی پاستور را ترک کرد و به خانه نشینی روی آورد کمتر کسی فکر می کرد که جریانات همسو با رئیس دولت یازدهم و دوازدهم در فکر و اندیشه گفتمان سازی با محوریت وی باشند. در واقع این گروه ها و شخصیت های سیاسی که میراث خواران انقلاب و نظام هستند در اندیشه رهیافت قدیمی دو قطبی سازی از سازمان قدرت و سیاست از یکسو و رویکردهای سیاسی از موضوع حکومتداری و حکمرانی در فضایی تقابلی در برابر نظام می باشند؛ رهیافتی که عمدتاً با کارکرد تفکیک ماهیتی از قدرت و سیاست در عرصه اجتماعی رخ می دهد که در نهایت به ذیل منافع آنها به موضوع سیاست، هویت می گیرند.

اینکه روحانی می تواند هاشمی ثانی باشد و چتر گفتمانی ایجاد کند موضوعی است که نیاز به تحلیل دارد اما با این حال دغدغه این یادداشت واکاوی این مسئله نیست. در واقع آنچه مسئله محوری این یادداشت است دلیل طرح ایده روحانی به هاشمی است. اینکه روحانی صرف داشتن دو دوره تجربه ریاست جمهوری می تواند نقش هاشمی را پیدا کند از اساس اشتباه است؛ چرا که اولآً هاشمی رفسنجانی از ابتدای تولد نظام سیاسی جمهوری اسلامی به عنوان یکی از شخصیت های محوری شناخته می شده و در طول زمان با چرخش های سیاسی همراه شد که درباره روحانی نمی تواند صادق باشد. در واقع اگر چه روحانی تجربه چند دهه حضور در مدیریت کلان کشور را دارد اما میزان نفوذ سیاسی – اجتماعی او به هیچ عنوان قابل مقایسه با هاشمی رفسنجانی نیست. مضافاً اینکه روحانی برخلاف هاشمی رفسنجانی دارای پشتوانه اجتماعی نیست؛ بطوریکه هاشمی رفسنجانی به واسطه حضور مداوم و پررنگش در عرصه سیاست کشور توانست بدنه های اجتماعی از اقشار مختلف را به خود جذب کند این در حالی است که روحانی نه تنها فاقد این پشتیبانی اجتماعی است بلکه عملاً در شرایط مذکور اقبالی نسبت به وی وجود ندارد. با این وجود اگر هدف جریان سیاسی موسوم به طیف لیبرال ها با شاخه های سیاسی اعتدالی، اصلاح طلب، کارگزاران و ... نگاه بلند مدت به این موضوع است به نظر می رسد این مسئله در خور تأمل باشد؛ چرا که اینان بر روی حافظه تاریخی مردم و فراموشی آنها در گذر زمان از یکسو و عدم توانایی مدیران فعلی در عرصه مدیریت کشور از سوی دیگر حساب باز کرده اند. روندی که در مورد هاشمی رفسنجانی بعد از دوران دولت دوم خرداد و با روی کار آمدن دولت نهم به مرور زمان انجام شد و از هاشمی به عنوان ناجی رونمایی کردند؛ و هاشمی به مثابه پیوست تاریخی برای آنها در عرصه سیاست عمل کرد.

غیریت سازی گفتمانی با محوریت روحانی بر این امر دلالت دارد که جریان مذکور به بن بست نظری – عملی برخورده است؛ بن بستی که آن قدر عمق دارد که نظریه پردازان این جریانات جهت خروج و رها شدن از آن، دل به روحانی بسته اند و تلاش دارند از طریق روحانی علیرغم این همه مخالفت های اجتماعی از اعماق طرد شدگی رهایی یابند.

واقعیت امر این است که روحانی نیز به دلیل ویژگی های شخصیتیش علاقه و تمایل ویژه ای به این امر دارد اما این که روحانی می تواند نقش لیدری را بازی کند به نظر می رسد ردایی بزرگ و گشاد بر تن و قامت مرد تدبیر سیاست در ایران است. در واقع زوایای شخصیتی روحانی نشان می دهد که وی قابلیت و توانایی این مسئله از حیث توان بسیج سازی از منظر گفتمانی – سیاسی - عمومی را ندارد. این در حالی است که تجربه ناموفق وی در عرصه دولتداری را نیز باید به  مجموع معایب شخصیتی وی اضافه کرد. به علاوه اینکه روحانی نشان داده تک رو است و تنها به حلقه نزدیکان خود که از انگشتان یک دست هم فراتر نمی روند با کسی مراوده و مشاوره سیاسی نمی کند. از این رو اگر انتظار داشت که روحانی فضای تقابلی را به مدد کار گروهی مدیریت کند کمی سخت به نظر می رسد.

جمع بندی این موضوع این است که جریان لیبرال بدلیل فقدان کاراکتر سیاسی ملی به سراغ روحانی رفته است و از سوی دیگر با طرح نام هاشمی رفسنجانی و برقراری نسبت میان وی و ایده مذکور با طرح نام روحانی به دنبال تاریخ سازی و تاریخ نگاری در فضایِ قلب واقعیت هاست. به عبارت بهتر آنها خوب می دانند که روحانی نه هاشمی است و نه می تواند مانند او باشد اما با این وجود روحانی را تنها مهره موجود خود در صفحه شطرنج سیاست ایران می دانند که می تواند کارگشای اهداف آنها برای نجات حیات سیاسی شان در آینده باشد.

 

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱۹
بابائی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۰:۰۲ - ۱۴۰۰/۰۸/۰۶
0
0
پرونده‌ای برای روحانی در کمیسیون اصل 90 و قوه قضائیه تشکیل شده است اما متاسفانه تاکنون بررسی، پیگیر و رسیدگی نشده است چرا؟
حرف دل همه مردم ایران
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۲۳ - ۱۴۰۰/۰۸/۰۶
0
0
اهانت ها و خیانت های روحانی و جهانگیری به همراه دیگرمسئولین، مدیران و مسئولان در این مدت 8 سال برای همه مردم ایران ثابت شده است.
ناشناس
|
Germany
|
۱۴:۲۶ - ۱۴۰۰/۰۸/۰۷
0
0
روحانی بایدمحاکمه شود اومانندبنی صدرماموریت ضربه زدن به انقلاب ازدرون راداشت بنی صدربا کارشکنی درجنگ وروحانی باکارشکنی وفلج کردن اقتصاد.
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین