ذبح منافع ملی برای توجیه اقتصادی برجام توسط دولت

گروه سیاسی- مصطفی مطهری: در طول سال های مدیریت ناقص و معیوب دولت تدبیر و امید بر فضای اجرایی کشور، این دولت و حامیان آن در تمام بخش های رسانه ای و تحلیلیِ داخلی تلاش کرده اند تا از دولت ناکارآمد و منفعل تدبیر و امید یک دولت ناجی در نزد افکار عمومی بسازند. مبنا و دلیل این حمایت ها از دولت از یک مبدأ آغاز شده و به یک مبداً نیز ختم می شود. مبدأ و مقصدی که دولت عدم اجرای آن را نیز عامل ناکامی و عدم موفقیت خود عنوان می کنند. این عامل با شاخص های مبدأیی و مقصدی که از آن با عنوان ابتدا و غایت نام می برند چیزی نیست جزء برجام. 

به گزارش بولتن نیوز، در واقع برجام که در طول این سال ها محور تمام سخنان، اظهارات، تصمیمات و اقدامات دولت بود نه تنها نتوانست به نقش ناجی محور خود عمل کند بلکه به عاملی جهت نابه سامانی های داخلی، تشدید رکود، رشد چشمگیر تورم و روند دلالی ها در کشور تبدیل شد. در واقع اگر چه انتقادات از دولت در ارتباط با برجام وجود داشت اما اینکه دولت بر مبنای شواهد و مدارک موجود طبق گزارش دادستان تهران در بین سال های 95 تا 97 یعنی سال های برجام 30 میلیارد و 200 میلیون دلار از منابع ارزی و 60 تن از ذخایر طلا را حراج کرده تا از ناحیه این اقدام، برجام را گشایش سازِ بخش اقتصادی نشان دهد مسئله تازه ای است که اکنون آشکار شده است. انتشار این گزارش و مفاد آن حاکی از آن می باشد که برجام برخلاف ادعاهای چند سال دولت و حامیانش هیچ گونه اثربخشی نداشته و تنها مصرف آن تحمیل تعهدات بین المللی بر ایران از سوی غربی ها بوده است.

حال اگر این راهبرد فریب جامعه از سوی دولت را در طول این سال ها با مبنایی تسری بخش و تعمیم گرایانه در نظر بگیریم باید منتظر تغییراتی در فضای داخلی در بخش های اقتصادی کشور با سیاست اثر بخش نشان دادن برجام در این روزها باشیم که مذاکرات در جریان می باشد. در واقع دولت نشان داده است در این باره از هر ابزاری برای موفق نشان دادن اقدامات خود در چارچوب برجام استفاده خواهد کرد. از این رو وارد کردن شوک های مقطعی در این باره از سوی دولت دور از انتظار نیست. در واقع این ادعا زمانی جنبه واقعی تر بخود می گیرد که خبرها حاکی از آن است که گویا دولت قرار است با دستکاری بازار در مقطع کنونی از طریق تزریق دلار و کاهش آن تا مرز 12 تا 18 هزار تومان، دوباره منابع داخلی را به گونه ای مدیریت کند که این نگرش در بخش های مختلف جامعه شکل بگیرد که صحبت از برجام و نزدیک شدن به آن در قالب مذاکرات نقش تعادل بخش اقتصادی دارد و می تواند جامعه را به انتفاع برساند.

بنابراین با توجه به نکات گفته شده، فارغ از از رویکرد نظری – حمایتی از دولت و برجام که در طول این سال ها انجام گرفته و اکنون نیز ادامه دارد، واقعیت و شواهد موجود از این امر حکایت می کنند که دولت با راهبرد فریب و منحرف کردن واقعیت جهت نجات بخش نشان دادن برجام و نقش مسیحایی آن حاضر است همه چیز حتی مردم، معیشت آنها، منافع و امنیت ملی را با رویکرد توجیهی و کاذب فدا کند.