کد خبر: ۷۲۰۷۲
تاریخ انتشار:

انقلاب‌های‌منطقه،نور انقلاب اسلامی است

فعال سیاسی بحرین انقلاب‌های منطقه را بیداری اسلامی دانست و گفت: آنچه که اکنون مشاهده می‌کنیم نور انقلاب اسلامی ایران است. نور بیداری اسلامی است که از بیش از 30 سال پیش همزمان با ورود قدم‌های مبارک امام خمینی(ره) بر این سرزمین پاک شروع به تابیدن کرد.

خبرگزاری فارس به مناسبت اولین سالگرد بیداری اسلامی منطقه تلاش دارد که با اندیشمندان و شخصیت‌های سیاسی و نیز هسته‌های اصلی تشکیل دهنده انقلاب‌های منطقه مصاحبه‌های را انجام دهد که هر روز یکی از این مصاحبه‌ها روی خروجی فارس قرار می‌‌گیرد.

این مصاحبه‌ها در چندین محور از جمله سیر روند بیداری اسلامی، موفقیت و دستاوردها، چالش‌ها و موانع فراروی انقلاب، چشم انداز انقلاب و پیوند آن با انقلاب اسلامی ایران و تلاش‌های غرب برای مصادره آن دنبال می شود.

قاسم الهاشمی از فعالان سیاسی بحرین است که به علت مخالفت با نظام آل خلیفه از این کشور طرد شده و هم اکنون در لندن به سر می‌برد، وی همچنین سابقه طولانی در مبارزه با رژیم‌ منامه و رژیم‌های دیکتاتوری کشورهای عربی دارد و معتقد است که باید علت عقب ماندگی ملت‌های عرب را در نظام‌های دیکتاتوری حاکم بر آنها جستجو کرد. وی که از طرفداران سر سخت جمهوری اسلامی ایران است؛ مصاحبه‌های بسیاری با رسانه‌های داخلی دارد که از آن جمله می‌توان به شبکه خبری العالم و خبرگزاری فارس اشاره کرد. این بار به سراغ این شخصیت بحرینی رفتیم و دیدگاه‌هایش درباره بیداری اسلامی در منطقه و نقش انقلاب اسلامی ایران در تحولات منطقه را از وی جویا شدیم. او با رد ادعاهای بعضی‌ها مبنی بر دخالت‌های کشورمان در حوادث اخیر بحرین تاکید کرد که این انقلاب‌ها و این جوششهای مردمی نشأت گرفته از بیداری اسلامی است که آمریکا و انگلیس و تمامی مستکبران و کشورهای استعمارگر را به هراس انداخته است.

آنچه در پی می‌آید مصاحبه کامل با این معارض بحرینی است:

س) به نظر شما آیا آنچه که هم اکنون در بحرین جریان دارد را می‌توان بیداری اسلامی نامید و اگر با این مقوله موافقید به نظر شما این بیداری اسلامی از کجا آغاز شده است؟ و آیا می توان آن را به فعالیت‌های اندیشمندانی چون مرحوم سید جمال الدین اسد آبادی و محمد عبده و امام خمینی (قدس سره) مرتبط دانست؟ ملت بحرین چگونه به این بیداری رسید؟

در ابتدا بایستی به مفهوم بیداری و بیداری اسلامی اشاره کنیم تا معنا و مفهوم این خیزش‌های مبارک مردمی و قیام‌های این ملت اسلامی را بفهمیم. ما می‌گوئیم که ملت‌های موجود در منطقه ملت‌هائی مسلمان هستند و این یک میراث اسلامی است، منتها  باید بدانیم که تفاوتی بین مسلمان بودن و اسلامی بودن وجود دارد و آن تفاوت در این است که شما خواهان رها شدن از ترس تطبیق رسالت و اندیشه و اهداف اسلامی باشید. این همان مشکل اساسی ملت‌ها است و بر این اساس بود که  مصلحین و متفکران ﭘدیدار شدند، از سید جمال الدین اسد آبادی گرفته تا امام خمینی (رحمة الله علیه). ولی تفاوتی که بین امام خمینی (قدس سره) و دیگر مصلحان وجود داشت، ایمان وی به  عملی کردن اهداف حقیقی و صحیح اسلام اصیل و ناب محمدی و گسترش اندیشه اسلامی بود.

منظور من گسترش اندیشه‌هائی است که دیگران را از بسیاری عوامل رها می‌ ساخت. ما نمی‌گوئیم که مردم مسلمان نیستند ولی این اندیشه‌های امام خمینی رحمه الله علیه، آنها را از قیودی رها ساخت و باعث شد تا دنباله رو وی در تطبیق اهداف اسلامی باشند. به عنوان مثال ترسی در وجود مردم بود، زیرا که مردم فاقد آن عقیده راسخی بودند که آنها را بر این ترس غلبه دهد. عقیده این مردم تکامل نیافته بود. در جهان اسلامی و جهان عرب دو مانع  وجود دارد مانع آزاد شدن آنان می‌شوند. مانع  اول مانع مفهومی بود. چرا که مفهوم رایج اسلام به این نحو بود که مانع شوریدن بر علیه والی یا امیر یا رئیس است، و بر اساس این فهم، شوریدن بر حاکم جایز نیست. این روش در فهم، مانع امت بود تا این اندیشه‌های عظیم اسلامی پا به عرصه وجود بگذارد، و در نهایت مانعی بودند در مقابل این امت که در مسیر تطبیق رسالت صحیح اسلام گام بردارد.

مانع دوم وجود این ستمگران و طاغوتیان بود که در تلاش برای ابقای این گونه روش فهم بدون بیداری و نگه داشتن این امت‌ها در خواب است. امام خمینی (قدس سره) توانست تا آنچه که ما از آن به حجابی ضخیم یاد می کنیم و حائلی بین مسلمانان و بین فهم وبرداشت آنها از دین و مسؤولیت‌هایش بود را کنار بزند. امام خمینی (ره) با رهبری‌اش توانست افق‌های جدیدی را ﭘیش روی دیگران قرار دهد و باعث گردید تا از نو و به شیوه‌ای نوین بیندیشند.

آنچه که الان مشاهده می‌کنیم نور انقلاب اسلامی ایران است. نور بیداری اسلامی است که از بیش از 30 سال پیش همزمان با  ورود قدم‌های مبارک امام خمینی رحمة الله علیه بر این سرزمین پاک شروع به تابیدن کرد و از اینجا بود که بیداری و جوشش حقیقی برای تکاندن غبار فهم نادرست مسلمانان و عدم آشنائی آنها با مسؤلیت‌های حقیقی دینشان آغاز شد.

س) چه چیزی باعث شد تا ملت بحرین به این شکلی که هم اکنون مشاهده می‌کنیم در برابر آل خلیفه بایستند؟ به نظر شما ریشه این انقلاب بحرین در کجا نهفته است؟

صراحتا ریشه‌های این انقلاب به دو سبب اساسی باز می‌گردد. یکی شدت ظلم و دیگرى  مورد هدف قرار دادن عقیده. در حقیقت عناصر این نظام از طرحی ﭘرده برداشتند که در دسترس است و شما و خوانندگان محترم این مصاحبه می توانید آن را مطالعه کنید. این گزارش که به گزارش بندر معروف است از درون این خانواده مستبد آل خلیفه به بیرون درز کرده است. بر اساس این طرح، مذهب جعفری مورد هدف قرار می‌گیرد. تا  در 20 سال آینده شیعیان این کشور به اقلیتی کوچک در بحرین تبدیل شوند و بعد از آن به طور نهائی از بین ببرند. و به این شکل بحرین را از وجود  شیعه امیرالمومنین پاک کرده تا بحرین به طور یکدست کشوری سلفی، وهابی و تکفیری به شمار رود.

س) همه می‌دانند که اکثریت ملت بحرین از اتباع اهل بیت علیهم السلام و شیعه هستند. آیا ممکن است جمعیت یک کشورو ترکیب جمعیتی بطور کامل تغییر داده شود؟ آیا چنین امری شدنی است؟

آل خلیفه به تطبیق و عملی کردن این طرح همت کرد و در این راستا به 300 نفر از بلوچستان پاکستان و یمن تابعیت بحرینی اعطا کرد. این تعداد در مقایسه با کل  تعداد شیعیان بحرین که تعداد آنها 500 هزار نفر است بسیار خطرناک است. این  تعداد با توجه به تعداد دیگری از سنی‌ها که آل خلیفه از کشورهای دیگر به بحرین آوردند باعث شده تا در طول این دو سال تعداد آنها به نسبت تعداد ما نزدیک باشد، چه رسد به اینکه این طرح  20 سال  ادامه ﭘیدا کند که در آن صورت ما را کاملا از وجود حذف خواهند کرد.

س) به نظر شما انقلاب بحرین با چه جالش‌هائی مواجه است؟ و وظیفه ملت بحرین در مقابل این چالش‌ها و خنثی کردن طرحهای آل خلیفه چیست؟

به نظر من هر مرحله چالش‌های مخصوص به خود را دارد و بحرین به جهت آنکه در منطقه مهم و استراتژیک واقع شده است بنابراین با چالشهای مهمی مواجه است.. ناوگان دریایی آمریکا در بحرین قرار دارد. بحرین نزدیکترین کشور به عربستان سعودی است که اکثریت اتباع شیعه جعفری در مناطق احساء و قطیف در نزدیکی بحرین ساکن هستند. وجود منافع آمریکا و انگلیس، وجود لانه جاسوسی آمریکا که بزرگترین پایگاه جاسوسی آمریکا در خاورمیانه و بزرگترین ﭘایگاه این کشور، قرار گرفتن بحرین در وسط خلیج فارس که آبراه حیاتی و مهم بین‌المللی جهت خروج و نقل و انتقال نفت و محصولات نفتی عراق و عربستان سعودی و کویت می باشد، باعث شده تا بحرین در رویاروئی با چالش‌های بزرگی باشد. ولی ما نیز به اندازه این چالش‌ها و بزرگ‌تر از آنها هستیم. ما ثابت کردیم که در بحرین نه تنها  توان رویاروئی با این چالشها بلکه با چالشهای بزرگتر از آنها، نیز آمادگی داریم. به مدت 7 ماه است که آل خلیفه و هم پیمانانش سعی در قتل عام ما را دارند، 7 ماه است که  با انواع اسلحه مورد تعقیب قرار می‌گیریم در حالی که ما هیچ گونه سلاحی در دست نداریم ولی آنها مسلح به انواع تانک‌ها و سایر تجهیزات نظامی هستند. ارتش آنها در مناطق مختلف بحرین جولان می دهد و مزدورانی را از مناطق مختلف دنیا به بحرین آورده اند و از نیروها و کارشناسان انگلیسی‌ها وآمریکائی‌ها و ﭘشتتیبانی اطلاعاتی و لوجستیکی آنها بهره می برند  ولی ما همچنان استوار در مقابل آنها ایستاده‌ایم. همیشه بحرین در ساعات شب تحت کنترل ماست. پس بر اساس معیارهای نظامی تا این لحظه ما بر آنها ﭘیروز بوده‌ایم. صحیح است که بحرین دارای موقعیت استراتژیکی مهمی است و  انقلاب بحرین با چالش‌هایی مواجه است ولی ملت بحرین توانائی مواجهه با این چالش‌ها را دارد.

س) یک سری ادعاهای غیر واقعی را از آل خلیفه و عربستان سعودی مبنی بر اینکه  منشاء اتفاقاتی که هم اکنون در بحرین جریان دارد ایران است را می‌شنویم و یا اینکه تحولات بحرین ادامه انقلاب اسلامی ایران است؟ تحلیل شما از این گفته ها چیست؟

بعضی اوقات انسان دردهای بزرگی را در دل پنهان می کند و نمی داند که بر این موضوع بخندد یا گریه کند. کدامین دست ایرانی است که با دست آویز قرار دادن آن می‌خواهند بر فرق سر ما بکوبند؟ بر فرض که دستانی ایرانی و یا فرشتگانی ایرانی در حوادث بحرین دخیل باشند یا فرض کنیم که کل ایران در بحرین حضور داشته باشد، سؤال مطرح شده این است که چرا شما حاکمان ظالم بحرین دست آویز و بهانه‌ای برای دخالت‌های ایرانی‌ها و غیر ایرانی‌ها در امور خود می دهید؟ چرا شما که حاکم بحرین هستید بر فرق مظلومین می‌کوبید و او نباید به کسی پناه ببرد؟ پس به کجا پناه ببرد؟ بدون شک به کسی پناه می برد که دست کمک به او دراز می کند. اگر ما ایران را یاور خود نمی‌دیدیم در آن صورت نعوذ با الله به شیطان ﭘناه می‌بردیم. این امر به دور از منطق است. ما می‌گوئیم که غیر منطقی است اگر گفته شود جمهوری اسلامی ایران  در این  خیزش‌ها دستانی دارد. جمهوری اسلامی ایران با رسانه های خود از مظلومان و آزادی آنها دفاع می کند. آنان که این اتهامات را مطرح می کنند خود به خوبی واقف هستند که ایران هیچ گونه دخالتی در این حوادث ندارد. آیا آنها می خواهند ما نیز مانند آنها مثلا اردن را متهم کنیم؟ طبعا  ما بالاتر و بزرگتر از این اتهام پراکنی‌ها هستیم دستانی که بر فرق مردم می‌کوبد، دستانی که سرهای ملت را متلاشی می کند، دستانی که مرا از شغلم اخراج می کنند، دستانی که حقوق مرا در محل کارم نادیده می‌گیرند و دستانی که مرا از کشورم اخراج می کنند و دستانی که دست به ظلم عمومی می‌زند در این حوادث دخیل است. خطاب به آل خلیفه می‌گویم که به این ظلم و ستم خویش علیه ملت مظلوم این کشور پایان دهند تا در آن صورت هیچ کس حق نخواهد داشت تا در امور کشورم دخالت کند. ما این را مکررا به آنها اعلام کرده ایم.

س)‌ نظر شما درباره  ارسال مزدوران اردنی که هم اکنون در کنار نیروهای سپر جزیره مشغول سرکوب انقلاب هستند نظر چیست؟

آل خلیفه مزدورانی را از اردن ، پاکستان ، یمن  و عربستان سعودی و از باقیمانده‌های فدائیان صدام را به بحرین آورده و آنها را به اسلحه و مهمات مجهز کرد و به آنها گفت" غیثوا فی الارض فسادا کیف ما تریدون " ( آنطور که می خواهید همه چیز را تباه و از بین ببرید"). علاوه بر آن به ارتش اشغالگر عربستان سعودی اجازه داد تا بحرین را به اشغال در آورد تا شهروندان را مورد ضرب و قتل و سرکوب قرار دهند. با این حال ما با قدرت تمام و با همت و عزم در مقابل تمامی این ظلم و ستم‌ها مقاومت کرده‌ایم. نظام آل خلیفه به خوبی می داند که هر آنچه تلاش کند و مزدورانی را از اینجا و آنجا جهت تغییر جمعیت به بحرین بیاورد در نهایت ﭘیروزی با ملتهای صبور و مؤمن است. خداوند  فرموده است که (زمین را بندگان صبور خداوند اگر خواهان آن باشند به ارث خواهند برد). خداوند دائما انسان را به صبر و ثبات فرا می‌خواند و او می داند که ما صابر و ثابت قدم و مجاهد هستیم و کلیه کارهای ما قبل ازآغاز، برای خدا بوده و هر کاری که برای خداوند باشد می روید و خداوند می داند که همه این نیت‌های خالصانه تنها برای اوست. وظیفه ما تنها  انجام وظیفه است و پیروزی تنها از سوی خداوند است. ما کاملا به این موضوع ایمان داریم آنچه که با این سلاحمان انجام دادیم در نهایت با این خونها و با این مجاهدات به ﭘیروزی خواهد رسید.

س) آمریکائیها و غربیها عموما مطرح می کنند که آنچه در حال حاضر در خاورمیانه و شمال افریقا و از جمله بحرین درحال وقوع است، حرکتی مردمی به سمت دمکراسی است. ولی شعارهای اسلامی و تکبیرها و نمازهای جماعت و همچنین تظاهرات انمقلابیون ضد صهیونیست‌ها در مقابل سفارتهای دشمن صهیونیسم بیانگر چیز دیگری است. در حقیقت این اقدامات انقلابیون نشانگر اسلامی بودن این انقلاب‌ها است. به نظرجنابعالی آیا این انقلاب‌ها حرکت به سمت دمکراسی است، یا بیداری و بازگشت به عدالت اسلامی و خداوند است؟

البته که  اساس آن بیداری اسلامی است. و بیداری اسلامی همان مفهوم دموکراسی است. من به دموکراسی به مفهوم غربی آن عقیده‌ای ندارم. من چیزی به اسم "حقوق" را می فهمم، نه دموکراسی. دمکراسی در مفهوم غربی یعنی حکومت مردم بر مردم یعنی در این دموکراسی جایگاهی برای خداوند  وجود ندارد  و تنها مردم در آن معیار قرار گرفته اند. ولی مفهوم من " مفهوم حقوق " است. شما انسان هستید و مخلوق خداوند و من هم همینطور، حقوقی دارید و واجباتی. اگر آنها این را دموکراسی بدانند من با آنها هم عقیده هستم در غیر این صورت من اعتقادی به این طبقه بندی و نامگذاری ندارم. در پاسخ شما به این صورت می توان گفت که امت جدید با بیداری‌ اش، مطالبه گر حقوقی است. و سر دادن این شعارها چیزی جر بیداری اسلامی نیست.

س) به نظر شما پیامدهای این انقلاب‌های اسلامی که هم اکنون در خاورمیانه و شمال آفریقا در حال وقوع است، بر مساله فلسطین چیست؟

این انقلاب‌های اسلامی و این بیداری اسلامی، آمریکا و انگلیس و تمامی مستکبران و کشورهای استعمارگر را هراسناک کرده است. چرا؟ برای اینکه این درک جدید و این بیداری و این انقلاب در اندیشه مسلمین و این باز شدن چشمان ملت‌های مسلمان بعد از این مدت خفتگی، تهدیدی بزرگ و مستقیم برای نظام سرطانی اسرائیل است. اسرائیل تنها یک محدوده سرزمینی نیست. وجود اسرائیل یعنی نادیده گرفتن امت و اهانت به شأن و منزلت آن است، وجود اسرائیل به معنای ریشه‌دار شدن وجود مستکبران و هیمنه و سیطره آنها بر ثروت‌ها و آینده این امت است. اسرائیل تنها فقط یک دولت که و یک محدوده جغرافیایی که مجموعه‌ای از یهود در آن سکونت دارند؛ نیست بلکه وجود اسرائیل به عنوان غده‌ای سرطانی و همچنین به معنای مرگ امت اسلامی است و از بین بردن این سرطان به معنای سلامت یافتن این امت است.

س) شما این تحولات منطقه را به بیداری اسلامی تعبیر کردید. نقش مقاومت اسلامی لبنان و فلسطین در این بیداری اسلامی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

مقاومت نقش بزرگی را بر عهده داشته است. در حقیقا باید گفت که منشأ مقاومت اسلامی همان اندیشه‌های امام خمینی و منویات ایشان است. برادرانمان در مقاومت اسلامی لبنان و فلسطین آگاهی و بیداری بالائی را از خود نشان دادند و امروزه شاهد اتحاد بالای آنها هستیم و این همان چیزی است که ما صاحبان خط رسالت اصیل محمدی برای تحقق آن در تلاش هستیم تا کوشش‌هایمان که به سمت یک هدف واحد در حرکت است با وحدت عمل و با سرعت تمام به غایت و مقصود خود برسد.

بله، نیروهای مقاومت با وحدت و اتحاد خود در مقابل توطئه‌های رژیم صهیونیستی، این جرثومه فساد و اشغالگری، نقشی محوری در این بیداری اسلامی ایفا کردند. و این یک امتیاز مثبتی است که برای این بیداری اسلامی و برای اندیشه‌های رهبر عظیم انقلاب اسلامی امام خمینی رحمة الله علیه ثبت خواهد شد.

گفت‌وگو از عبدالرسول الهایی

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین