کد خبر: ۷۱۵۴۶۱
تاریخ انتشار:
ناگفته های پرسابقه ترین اسیر ضد انقلاب؛

مصاحبه اختصاصی بولتن نیوز با راوی کتاب عصرهای کریسکان/ «امیر سعیدزاده» از شکنجه های ضد انقلاب می گوید

عصرهای کریسکان کتابی متفاوت در زمینه ادبیات پایداری است که روایتی دوسویه از امیر سعید‎زاده (سعید سردشتی) و همسرش در سال‎های منجر به پیروزی انقلاب اسلامی ایران و پس از آن در منطقه کردستان را مرور می کند.

گروه بین الملل: کتاب «عصرهای کریسکان» خاطرات دلاور سرافراز کرد زبان کشورمان، امیر سعیدزاده مشهور به (سعید سردشتی) است که بیش از 6 سال از عمر خود را در زندان‌های کومله و دمکرات سپری کرده و بارها شکنجه شده است.

 

 

 

به گزارش بولتن نیوز، سعید سردشتی، در همه مسیرهای سخت زندگی و در پیچش رخدادهای سیاسی، نگاه و آرمانش را نسبت به نظام و کشور از دست نداد. این مرد شجاع از معدود رزمندگان نجات یافته از زندان مخوف حزب منحله دمکرات کردستان ایران در کریسکان است.

 

کتاب «عصرهای کریسکان» به جنگ‌های داخلی در کردستان و شرایط ملتهبی که با وجود دسیسه‌گری‌های خائنانه گروهک‌های تروریست و تجزیه طلب کردی رخ داده می‌پردازد و خواننده در گذر از خاطرات زندگی سعیدزاده، پی به بخش مهمی از تاریخ سیاسی ایران خواهد برد.

 

از طرفی شرایط بغرنجی که در سال‌های مختلف برای شخصیت محوری کتاب پیش آمده، موجب شده با اثری بالقوه دراماتیک برخورد کنیم که امکان هیجان خوانش را برای مخاطب فراهم می‌کند، چرا که امیر سعیدزاده در مجموع 7 سال از زندگی خود را در زندان گذرانده که 3 سال آن در زندان کومله و 4 سال در زندان گروهک تروریستی حزب دمکرات کردستان ایران ‎و در عصرهای ناکوک کریسکان سپری شد.

 

عنوانِ «کریسکان» اشاره به منطقه‌ای در کردستان عراق دارد که زمانی مقر اصلی حزب دمکرات ایران بوده است و کریسک در زبان کردی به معنای سنگی است که در رودخانه مانده و بر اثر گذر آب صیقل خورده است.

 

عصرهای کریسکان کتابی متفاوت در زمینه ادبیات پایداری است که توسط سوره مهر منتشر شده و در آن با زوایای مختلف اتفاقات سیاسی در بزنگاه‌های تاریخی آشنا شده و روایتی دوسویه از امیر سعید‎زاده (سعید سردشتی) و همسرش در سال‎های منجر به پیروزی انقلاب اسلامی ایران و پس از آن در منطقه کردستان را مرور می کند. روایتی که گاه چنان دهشتناک به تصویر در می‌آید که رنجش از تورق صفحات کتاب را برای خواننده به دنبال خواهد داشت.

کیانوش گلزار راغب نویسنده این کتاب از همرزمان سعید سردشتی است و آنها پس از سالها یکدیگر را پیدا می کنند.

به گفته آقای سعیدزاده، گلزار راغب با اصرار فراوان، او را راضی می کند تا خاطراتش را منتشر کند.

 

 

 

«عصرهای کریسکان» خاطراتی را از زبان رفیق قدیمی خود امیر سعیدزاده روایت می‌کند؛ کتابی که می‌تواند تصویری شجاعانه از استقامت و ایثار را در دشت‌های شقایق این سرزمین  به یادگار باقی بگذارد.

 

این کتاب چندی پیش توسط مقام معظم رهبری تقریظ شد و مدتی بعد آقای امیر سعیدزاده دیداری خصوصی با رهبر معظم انقلاب داشتند که در این دیدار مورد مهر و محبت رهبری قرار گرفتند و فیلم این دیدار از شبکه های مختلف سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد.

 

به همین بهانه خبرنگار بولتن نیوز میهمان آقای امیر سعیدزاده مشهور به سعید سردشتی بود و گفتگویی اختصاصی با ایشان ترتیب داد.

 

مشروح کامل گفتگوی اختصاصی بولتن نیوز با راوی کتاب عصرهای کریسکان را ملاحظه می کنید:

 

 

 

 

بولتن نیوز: آقای امیر سعیدزاده ( سعید سردشتی ) ضمن تبریک فرا رسیدن سال نو به شما و خانواده محترمان، از شما برای شرکت در این گفتگو تشکر می کنیم.

امیر سعیدزاده: سلام و درود به روان پاک بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی ( ره ) و جانشین بر حق ایشان مفام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای و درود می فرستم به روان پاک شهیدان سرافراز کشور و خانواده هایشان و عرض سلام نیز دارم به پیشگاه امت اسلامی و از بولتن نیوز هم برای انجام این گفتگو تشکر می کنم و سال نو را هم به همه شما عزیزان تبریک و تهنیت عرض می کنم.

 

بولتن نیوز: آقای سعید زاده ما از هم شما برای قبول این گفتگو تشکر می کنیم، در ابتدای گفتگو، بعنوان اولین سوال خودتان را بطور کامل برای هموطنانی که شما را نمی شناسند معرفی کنید؟

امیر سعیدزاده: بنده امیر سعیدزاده مشهور به سعید سردشتی هستم متولد 1338 هجری شمسی و ساکن شهرستان سردشت از توابع استان آذربایجان غربی هستم، کرد زبان و سنی مذهب هستم.

مصاحبه اختصاصی بولتن نیوز با راوی کتاب عصرهای کریسکان/ «امیر سعیدزاده» از شکنجه های ضد انقلاب می گوید

بولتن نیوز: معنی عصرهای کریسکان چیست؟

امیر سعیدزاده: کریسکان دره ای بود که در کردستان عراق من در آنجا اسیر بودم. سنگ هایی که رودخانه فصلی آنها را صیقل و صاف می کند به زبان کردی کریسک نام دارد.

این دره هم کلا از این سنگ ها پر است.

بنده در همین دره در اسارت حزب دمکرات بودم.

 

بولتن نیوز: شما چند مرتبه اسیر شدید و در این باره برای خوانندگان ما توضیح دهید.

امیر سعیدزاده: انقلاب اسلامی که پیروز شد گروهکهای تجزیه طلب کردستان را اشغال کردند.

متاسفانه اولین بار در سال 1359 توسط کومله اسیر شدم. کومله به بهانه های واهی من را اسیر می کردند و به من لقب مزدور می دادند و می گفتند تو طرف جمهوری اسلامی هستی! من نزدیک به 4 بار اسیر شدم و این را در دیدار خصوصی با رهبر معظم انقلاب هم به عرض ایشان رساندم.

 

بولتن نیوز: چرا ضد انقلاب به امثال شما رزمنده های بومی حساس هستند؟

امیر سعیدزاده: متاسفانه اصطلاح بدی هم بر علیه افرادی مثل من در کردستان بکار می برند و می گویند جاش!

در مورد این لقب من صحبتی با مردم دارم.

ضد انقلاب لقب زشتی به امثال ما زدند و به ما گفتند جاش!

این کلمه بسیار رکیک و زشت است.  من خیلی فکر کردم کلمه جاش واقعا برازنده چه کسانی است؟

جاش برازنده کسانی است که در خارج از کشور با دلارهای بیگانگان و کشورهای متخاصم، بر علیه مملکت و کشور خودشان آشوب به پا می کنند، این کلمه برازنده نیروهای بومی کردی نیست. حضرت امام خمینی (ره) به رزمندگان بومی کردستان لقب پیشمرگان کرد مسلمان را دادند.

من پیشنهاد می کنم به نیروهای بومی کرد لقب" جان نثاران مردم کرد" داده شود.

این واژه را توسعه بدهیم و جایگزین کنیم و این خدمت بزرگی به جامعه است و این قطعا باعث وحدت می شود، باعث احترام گذاشتن به کردها می شود.

کسی که اجاره ای است او جاش و خائن است ما اجاره ای نیستیم، ما از امنیت و دستاوردهای خودمان دفاع می کنیم ما برای چیزی که بدست آورده ایم، برایش خون و شهید داده ایم، برای حفظ آن تلاش و مبارزه می کنیم اما آنها برای چیزی که ندارند می جنگند.

آنها از عربستان و آمریکا دنباله روی می کنند و به دستور بیگانگان کار می کنند، اسم جاش ها و مزدوران اجاره ای برازنده این افراد است.

مردم کرد یک تاریخ و ریشه و فرهنگ بزرگی در کشور دارند، آیا مردم برازنده این کلمه هستند؟

در طول تاریخ مردم کرد آدم های شادی بوده اند، در بین مردم کرد همیشه شادی بوده است و انسان های انقلابی و آزادیخواهی هستند و با پیروزی انقلاب اسلامی و سرنگونی حکومت پهلوی آنها این کلمه زشت را برای مردم کردستان به ارمغان آوردند.

کردها هرگز ضد انقلاب نبودند اینها باعث شدند این واژه رایج شود.

آنها باعث شدند کلمه ضد انقلاب وارد ادبیات جامعه شود، آنها این واژه را از اربابان خود به ارمغان آوردند.

مصاحبه اختصاصی بولتن نیوز با راوی کتاب عصرهای کریسکان/ «امیر سعیدزاده» از شکنجه های ضد انقلاب می گوید

بولتن نیوز: آقای سعیدزاده بعد از پخش فیلم دیدار خصوصی شما با رهبر معظم انقلاب در صداوسیما، علی جوانمردی متقابلا فیلمی پخش کرد که در آن یک سری افراد در زندان حزب منحله دمکرات اعتراف می کردند و یکی از آنها که جوانمردی مدعی بود شخص شما هستید از حزب دمکرات تعریف و تمجید می کرد، پاسخی دارید؟

امیر سعیدزاده: ابتدا از شما بخاطر مطرح کردن این سوال تشکر می کنم، سوال بسیار خوب و بجایی بود، مردم باید بدانند.

ببینید پدر علی جوانمردی بازنشسته ارتش است مادرش حقوق بگیر است، حالا چنین فردی که خبرنگار صدای آمریکاست، جاسوس سیا است فیلمی بدون تحقیق پخش کرد و مدعی شد که در این فیلم فردی که خطاب به رسانه ها در حزب دمکرات مصاحبه می کند و از این گروهک تعریف می کند من هستم!

در حالیکه فردی که در این فیلم می زد شخصی بنام ص.ف اهل بوکان است، اصلا من نبودم، من کنار این فرد ایستاده بودم و حرف نمی زدم. علی جوانمردی با چه رویی این فرد را به نام من قالب کرده است؟ علی جوانمردی تو اصلا امیر سعیدزاده را دیده ای و صدایش را شنیده ای؟ این مایه ننگن است کسی که مدعی است خبرنگار آزاد است، این رفتارهای عجیب را از خود نشان می دهد و به مردم دروغ تحویل می دهد.


بولتن نیوز: اخیرا فیلمی از حزب منحله دمکرات در اشنویه پخش شده است که نیروهای دمکرات در حال تیراندازی هستند، حزب دمکرات مدعی شده که در کشور حضور داشته است، نظر شما چیست؟

امیر سعیدزاده: حزب دمکرات تعمدا نیروهای نوجوان و احساساتی را روانه کشور کرد.

این گروه می خواهد این نوجوان هایی که در طول عمرشان یک درگیری نظامی را هم به چشم ندیده اند، را به کشتن بدهد و با نام شهید، برای خود خوراک تهیه کند.

دقت کنید چرا در این تیم یک فرد پخته و قدیمی نبود؟! چرا یک فرد با تحصیلات عالیه حضور نداشت؟!

اکثر کسانی که عضو این گروهکها می شوند، مشکلات اجتماعی دارند، یا مشکل سربازی داشته اند، یا بدهکار بوده اند، یا تحت تعقیب بوده اند، یا بیکار بوده اند و یا در ازدواج شکست خورده اند.

داوطلب پیشمرگی احزاب کردی این دسته انسان ها هستند.

این را هم می گویم نباید نام مردم کرد با تفنگ و اسلحه و آشوب عجین شود، من متاسفم واقعا، مردم کرد نجیب هستند، وطن پرست هستند، با تمام اقوام هم زیستی و رفت و آمد دارند، نباید نام کردها را با اسلحه و گلوله ببرند.

 

بولتن نیوز: از دیدار خصوصی حضرتعالی با رهبر معظم انقلاب بگویید.

امیر سعیدزاده: دیداری که با رهبر انقلاب داشتم، یکی از بزرگ ترین آرزوهای زندگی من بود. آن روز را هرگز فراموش نمی کنم، شانه های رهبر را بوسیدم، دستشان را بوسیدم و این افتخار بزرگ واقعا نصیب هر کسی نمی شود. رهبری حتی به خوبی نام شهدای کردستان را به خاطر داشتند و این برایم جالب بود. امیدوارم باز هم بتوانم رهبر انقلاب را ببینم و یکبار دیگر دست ایشان را ببوسم. رهبری بسیار به بنده لطف داشتند و آن روز را هیچوقت فراموش نخواهم کرد.

 

بولتن نیوز: در دوران اسارت شما را شکنجه هم می کردند؟

امیر سعیدزاده:  بسیار اذیت و آزارهای فراوانی کشیدم ، شکنجه های زیادی می کردند، شکنجه هایی که از یادآوری آن هم حالم بد می شود.

 

بولتن نیوز: حزب دمکرات و کومله مدعی هستند که حامی مردم کردستان هستند، نظر شما چیست؟

امیر سعیدزاده:  من خودم کُرد هستم و به کُردبودن خودم افتخار می‌کنم و از کُردِ ایرانی که تمامیت ارضی ایران را پاس بدارد هم دفاع و حمایت می‌کنم. کُرد را نباید با دموکرات، کومله و احزاب شناخت؛ چون کُرد یک فرهنگ و یک باور است. کُرد، دموکرات و کومله نیست. کُرد وطنش را نمی‌فروشد. کُرد در آغوش بعث نمی‌رود. این‌ها به اسم خلق کُرد، خلق کُرد را بدنام کردند. چرا فکر می‌کنید کردها ضد انقلاب‌اند!؟ در واقع دموکرات، کومله و منافق با گرفتن اسلحه به دست، باعث شدند که برچسب ضدانقلاب به کُرد زده شود. پس، این‌ها به این مردم خیانت کردند. این‌ها از جنگ جهانی دوم با اسلحه سروکار داشتند و دموکراسی و خودمختاری برای خلق کُرد سر می‌دادند. اگر این‌ها حق‌اند، چرا بعد از ۷۵ سال از جنگ جهانی دوم، خاک کردستان ایران در تصرف آن‌ها نیست. مردم هیچ‌وقت با آن‌ها همراه نبودند.

اگر همراه بودند که به داخل کردستان می‌آمدند.

مردم کُردی که داخل خاک ایران هستند، دکتر، مهندس‌، وکیل‌، رئیس‌، دبیر و باسوادند. اگر آن راه را حق می‌دانستند، آن‌ها را همراهی می‌کردند، ولی اصلاً این‌طور نیست. من افتخار می‌کنم که کُرد هستم، ولی روش آن‌ها را قبول ندارم. من کردستانی را قبول دارم که با ایران و همراهش باشد. ایران مثل درخت با شاخ و برگی است که هرچقدر شاخ و برگش بیشتر باشد، هم زینتش و هم سایه‌اش بیشتر است. کُرد هم یک شاخه از آن درخت است. آیا من باید آن شاخه را بکَنم!؟ من زبان، لباس و فرهنگم را دوست دارم و از آن دفاع می‌کنم، ولی نه با دلارهای آمریکایی!

مصاحبه اختصاصی بولتن نیوز با راوی کتاب عصرهای کریسکان/ «امیر سعیدزاده» از شکنجه های ضد انقلاب می گوید

بولتن نیوز: سایت ما را می شناسید؟ و نظرتان در خصوص این سایت چیست؟

امیر سعیدزاده: بله سایت بولتن نیوز را می شناسم و اخبار و گزارش هایش را مرتب پیگیری می کنم و از اینکه بخش زیادی از مطالب شما به تحلیل و افشای ضد انقلاب اختصاص دارد خوشحالم و امیدوارم چنین سایتهایی در کشور در این راه مستمر باشند.

 

بولتن نیوز: آقای امیر سعیدزاده از اینکه وقتتان را در اختیار ما گذاشتید از شما تشکر می کنیم و از محبت شما نسبت به بولتن نیوز هم کمال تشکر را داریم، در پایان اگر حرف ناگفته ای مانده است، بفرمایید.

امیر سعیدزاده: من هر چه گفتم واقعیت بوده است، امیدوارم کتاب عصرهای کریسکان را همه بخوانند و این کتاب معبری برای جوانانی باشد که راه شهدا را بپیمایند. انشاء الله.

از شما و همه همکاران تان در سایت خبری بولتن نیوز تشکر می کنم و برایتان در راهی که در پیش دارید آرزوی موفقیت و سلامتی می کنم.

 

بولتن نیوز: ما هم از شما بخاطر شرکت در این گفتگوی خودمانی تشکر می کنیم و برایتان طول عمر بابرکت از خدای متعال خواستاریم.

 

انتهای پیام/#

مطالب مرتبط

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین