کد خبر: ۷۰۶۷۱۳
تاریخ انتشار:

مردی که هر دو ماه یکبار مار اورا میگزد

«مار‌ها از جان عسگر چه می‌خواهند؟» این توضیح مربوط به ویدئویی است که این هفته در فضای‌مجازی بار‌ها و بار‌ها دست به دست شد ...

به گزارش بولتن نیوز، «مار‌ها از جان عسگر چه می‌خواهند؟» این توضیح مربوط به ویدئویی است که این هفته در فضای‌مجازی بار‌ها و بار‌ها دست به دست شد و نام عسگر را دست مایه طنز بسیاری از پست‌ها قرار داد. او مورد عجیبی است. عسگر شریفی، مردی ساکن روستای تل پوک سروستان در استان فارس است که سال‌ها فقط اطرافیانش از ماجرای مارگزیدگی او خبر داشتند، اما این روز‌ها بازتاب یک گزارش تلویزیونی، حرف و حدیث‌های زیادی درباره اتفاقی که دست از سر او برنمی‌دارد، به دنبال داشته است.

عسگر، مردی ۵۰ ساله است و در اولین جمله‌اش در گفتگو با ما می‌گوید از نیش مار‌ها که همیشه ساق پای راستش را هدف می‌گیرند، کلافه شده است. در ویدئویی که در فضای مجازی منتشر شده، خبرنگار می‌گوید مار‌ها سال‌هاست که زندگی عسگر شریفی را تلخ کرده‌اند. جالب این جاست که خبرنگار شبکه استانی می‌گوید در زمان تهیه همان گزارش هم مار‌ها به پای عسگر رحم نکردند! بنابراین خبرنگار همراه با عسگر به بیمارستان می‌رود و مراحل درمان این مرد روستایی را روایت می‌کند و در پایان از بینندگان می‌پرسد که به نظر شما، مار‌ها از جان عسگر چه می‌خواهند؟» سوالی که تیتر داغ‌ترین ویدئوی این روز‌های فضای‌مجازی شده است. در پرونده امروز زندگی‌سلام به سختی این مرد روستایی را که در ابتدا راضی به گفتگو نمی‌شد، پیدا کردیم تا برای‌مان از رمز و راز مارگزیدگی‌های مداومش بگوید، هرچند از لحاظ علمی دلیل این اتفاق ثابت نشده است.

مارگزیدگی هایم از سال ۷۰ شروع شد
شریفی در این سال‌ها هر کاری کرده تا مار‌ها دست از سرش بردارند، اما فایده‌ای نداشته است. او که تقریبا از ۲۰ سال پیش به این مشکل دچار شده، می‌گوید: «از سال ۷۰ مار‌ها من را نیش می‌زنند. مارگزیدگی‌ها، زمان مشخصی ندارد. بعضی وقت‌ها در فاصله یک هفته ۲ بار مورد حمله مار‌ها واقع شدم. بعضی وقت‌ها هم دو ماه گذشته و خبری از نیش مار‌ها نبوده است. اگر بخواهم میانگین بگیرم، فکر می‌کنم هر یک تا دو ماه، حتما یک بار طعمه مار‌ها می‌شوم.»

در منطقه زندگی‌ام مار زیاد نیست
به محض شنیدن خبر مردی که مدام دچار مارگزیدگی می‌شود، اولین احتمال این است که یا او در خانه‌اش از مار نگهداری می‌کند یا تعداد مار در منطقه زندگی‌اش زیاد است. او در این باره می‌گوید: «در این سال‌ها خودم هم نمی‌دانم چرا چنین اتفاقی برایم می‌افتد. منطقه‌ای که ما زندگی می‌کنیم، کوه و تپه‌های زیادی دارد. ما در روستای «تل پوک» سروستان هستیم که منطقه‌ای عادی است و جوری نیست که مار زیادی داشته باشد و محل زندگی‌ام باعث مارگزیدگی‌های پی‌درپی باشد، اما انگار مار‌ها همه جا هستند. هرجایی من را پیدا کنند، حمله می‌کنند! در خانه، کوه و روستا فرقی ندارد. همه جا طعمه مار‌ها شده‌ام!»

پاهایم را بستم، مار‌ها به دستم حمله کردند!
ماجرای مارگزیدگی‌های عسگر آن جایی جالب می‌شود که می‌گوید مار‌ها فقط پای راست او را نیش می‌زنند. او در این باره می‌گوید: «در طول این سال‌ها مار‌ها فقط ده تا بیست سانتی‌متر از ساق پای راستم را هدف گرفته‌اند. مدتی هرکاری را که به فکرتان بیاید انجام داده‌ام، ولی فایده‌ای نداشته است. مثلا یک بار به توصیه دیگران به صورت آزمایشی و برای مدتی پایم را بستم، ولی مار‌ها به دستم حمله کردند و اوضاع بدتر شد!»

بدجوری گرفتار این مشکل شده‌ام‌
می‌پرسم این همه مارگزیدگی اثری روی بدنت نداشته است؟ می‌گوید: «تازگی‌ها اعصابم ضعیف شده است. زود عصبانی می‌شوم و ناراحت هستم. گاهی نمی‌توانم درست صحبت کنم. گاهی هم لرزش بدن دارم. این مارگزیدگی این قدر تکراری شده که بعضی‌ها آن را به سخره می‌گیرند و می‌خندند، ولی همه زندگی‌ام را تحت تاثیر قرار داده است. خانواده از دست این مشکل من درمانده شده‌اند و هر چند وقت در بیمارستان‌ها باید دنبال من بگردند. فشارخون دارم، ترس و استرس مارگزیدگی باعث شده تا فشار خونم بالا برود خلاصه بدجوری گرفتار شده‌ام و نمی‌خواهم برای این که آدم معروفی باشم، هربار طعمه مار‌ها بشوم!»

درد نیش مار‌ها با هم متفاوت است
آقا عسگر تا الان این‌قدر مارگزیده شده که حساب و کتاب دفعات آن از دستش در رفته است. او می‌گوید: «دقیقا نمی‌دانم چندبار طعمه مار‌ها شده‌ام، ولی بیشتر از ۵۰ بار این اتفاق برایم افتاده است. نیش مار‌ها با هم متفاوت است و درد یکسانی ندارد. بعضی وقت‌ها مار بزرگ تری نیش می‌زند. حالم بد می‌شود و سریعا باید به بیمارستان بروم. بعضی وقت‌ها هم بچه مار‌ها به پایم حمله می‌کنند که درد کمتری دارد. آن وقت حتی به بیمارستان هم نمی‌روم. یکی، دو ساعتی می‌نشینم و بی‌حال می‌شوم. بیشتر مواقع مار‌ها که حمله می‌کنند تا دو روز بعد حالم بد است. این دو روز یا در خانه یا در بیمارستان هستم.»

می‌گویند پای من یک بویی دارد!
«بعضی‌ها می‌گویند که حتما یک بار، ماری را اذیت کرده‌ای، ولی واقعا من به مار‌ها تا امروز کاری نداشتم»، عسگر با این مقدمه می‌گوید: «خیلی به دلیل این مارگزیدگی‌ها فکر کرده‌ام. هیچ دلیل علمی ندارد، ولی در عامه مردم این‌طور گفته می‌شود که پایت بویی دارد و مار را به طرف خودش می‌کشاند. یک تصور هم این است که اولین ماری که من را نیش زده، چیزی در بدنم گذاشته و مار‌های دیگر پای من را دشمن خودشان تشخیص می‌دهند. من ۱۷-۱۸ ساله بودم که اولین بار مار من را نیش زد. اولین باری که مارگزیده شدم خیلی ترسیدم و حالم بد شد. این ماجرا تمام شد و تا سه، چهار سال دیگر تکرار نشد، اما از نوبت بعدی که طعمه مار شدم دیگر نتوانستم با خیال راحت در روستا راه بروم. جالب این جاست که اگر تنها باشم، مار‌ها به من حمله می‌کنند، اما اگر کسی همراهم باشد، مار‌ها کاری ندارند.»

خانه و همه گوسفندانمرا فروختم تا خوب شوم. اما نشد‌
می‌پرسم هیچ وقت برای راحت شدن از شر مار‌ها کاری نکرده است؟ این‌طور پاسخ می‌دهد: «ما عشایر هستیم. تا چندسال پیش هرچند وقت کوچ می‌کردیم و به جای دیگری می‌رفتیم. قبلا هربار که ماری من را نیش می‌زد برای رسیدن به دکتر باید یکی، دو ساعت راه می‌رفتم تا به شهرستان‌های اقلید یا لار برسم. قبلا ییلاق و قشلاق داشتیم و من به خاطر همین بلد نبودم که باید به کجا بروم و دردم را به چه کسی بگویم؟ یک خانه روستایی داشتم و یک بار خانه و همه گوسفندانم را فروختم تا دوای دردم بشود. پول خرج شد، ولی هیچ فایده‌ای نداشت. مار‌ها همچنان پایم را نیش می‌زنند و هربار حالم بد می‌شود. چند وقت پیش مجبور شدم و دوباره با وام و قسط و قرض گوسفند خریدم، چون زندگی‌ام نمی‌چرخید.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین