کد خبر: ۶۸۴۸۵۵
تاریخ انتشار:
فاصله دست‌یابی ایران به تسلیحات هسته‌ای از یک سال به چند ماه کاهش یافته است؛

راهبرد بایدن در قبال ایران؛ سخت‌گیری هوشمندانه

جو بایدن، نامزد حزب دموکرات در انتخابات ریاست‌جمهوری 2020 آمریکا طی یادداشتی منتشره در وب‌گاه شبکه تلویزیونی سی‌ان‌ان، از استراتژی دولت احتمالی‌اش نسبت به ایران مبنی بر بازگشت به برجام در عین تداوم فشارها در دیگر موضوعات پرده برداشت.

گروه بین الملل - احسان کیانی دانشجوی دکترای مطالعات غرب آسیا در یادداشتی نوشت:  بایدن، نامزد حزب دموکرات در انتخابات ریاست‌جمهوری آتی آمریکا، یادداشتی تحت عنوان «راه‌های هوشمندانه برای سخت‌گیری بر ایران» نوشت که ۲۳ شهریور ۱۳۹۹ در پایگاه خبری سی‌ان‌ان منتشر شد[۱]. او در این یادداشت، ضمن نقد جدی سیاست‌های ترامپ علیه ایران، رئوس کلی برنامه احتمالی‌اش در قبال جمهوری اسلامی را شرح داده است.

راهبرد بایدن در قبال ایران؛ سخت‌گیری هوشمندانه

به گزارش بولتن نیوز به نقل از تبیین، او در نقد «فشار حداکثری» اذعان می‌کند که ترامپ با خروج از برجام نه‌تنها به «معامله بهتری» با ایران دست نیافت بلکه امنیت سربازان آمریکایی در غرب آسیا را به خطر انداخته، تهدید هسته‌ای ایران را افزایش داده و اجماع ایالات متحده و متحدانش نسبت به جمهوری اسلامی را خدشه‌دار کرده است. در حالی که برجام «چشم‌وگوش جهان را درون برنامه هسته‌ای ایران قرار می‌داد و مسیرهای دست‌یابی ایران به سلاح هسته‌ای را مسدود می‌کرد».

بایدن مدعی است فاصله دست‌یابی ایران به تسلیحات هسته‌ای از یک سال به چند ماه کاهش یافته و هیچ مسیر دیپلماتیکی برای توقف این روند وجود ندارد. او به نکته جالبی اشاره می‌کند، اینکه به لطف سیاست‌های ترامپ، ایران بدون خروج از برجام برنامه هسته‌ای‌اش را توسعه داده و ممکن است به بمب هسته‌ای دست یابد و از سوی دیگر به واسطه انقضای تحریم تسلیحاتی طبق برجام می‌تواند تسلیحات خطرناک موشکی را تهیه کند. هم‌چنین بیان می‌کند پس از ترور سردار سلیمانی، علاوه بر «آسیب مغزی» حداقل ۱۰۰ سرباز آمریکایی در حمله به عین‌الاسد، حداقل ۳ نیروی آمریکایی توسط گروه‌های مقاومت کشته شدند و بارها به پایگاه‌های آمریکایی در عراق حمله موشکی شد. در حالی که پیش از برجام چنین مواردی رخ نمی‌داد.

بایدن به نکته جالبی اشاره می‌کند، اینکه به لطف سیاست‌های ترامپ، ایران بدون خروج از برجام برنامه هسته‌ای‌اش را توسعه داده و ممکن است به بمب هسته‌ای دست یابد و از سوی دیگر به واسطه انقضای تحریم تسلیحاتی طبق برجام می‌تواند تسلیحات خطرناک موشکی را تهیه کند

راهبرد بایدن

بایدن با بیان «تعهدی محکم برای عدم دست‌یابی ایران به سلاح هسته‌ای»، سه گام برای آن‌چه توقف تهدید ایران می‌نامد، برمی‌شمارد: اول اینکه اگر ایران به طور کامل به تعهداتش بازگردد، آمریکا نیز به برجام به مثابه نقطه آغازی برای گفت‌وگو درباره تمدید غروب‌های توافق، پایان نبرد یمن، آزادی زندنیان آمریکایی و هم‌چنین ادعاهای به‌اصطلاح نقض حقوق‌بشر در ایران بازخواهد گشت. دوم اینکه ممنوعیت سفر ایرانیان به آمریکا را لغو کرده و اطمینان حاصل خواهد کرد که تحریم‌های آمریکا مانعی در مقابله ایران با بحران کرونا نباشد. و نهایتاً سوم اینکه ضمن تعهد به امنیت رژیم صهیونیستی، با هدف مقابله با آن‌چه رفتارهای بی‌ثبات‌کننده ایران در غرب آسیا می‌نامد، تحریم‌های هدفمندی علیه ایران در زمینه «نقض حقوق بشر، حمایت از تروریسم و برنامه موشک‌های بالستیک» اِعمال خواهد کرد.

ارزیابی

آنچه در بیان بایدن «هوشمندی» مقابل ایران ذکر شده، معنایی دقیق‌تر از شکل‌گیری اجماع قدرت‌های بزرگ به‌ویژه شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران ندارد. وی بارها چه در این یادداشت و چه در فرصت‌های دیگر، سیاست‌های ترامپ را به دلیل اینکه اجماع منفی آمریکا و متحدانش و حتی چین و روسیه نسبت به ایران را متزلزل کرده و سبب انزوای آمریکا در این سیاست‌ها شده، مورد انتقاد جدی قرار داده است. او قصد دارد این اجماع را در سه حوزه محل اختلاف یعنی برنامه‌های هسته‌ای، منطقه‌ای و موشکی و احتمالاً مسائل حقوق‌بشری ایجاد کند. این امر از مسیری جز بازگشت آمریکا به برجام میسر نمی‌شود. زیرا علاوه بر کسب حمایت اتحادیه اروپا و بریتانیا، توان مخالفت‌خوانی چین و روسیه در برابر فشارهای آمریکا علیه ایران نیز کاهش خواهد یافت و حتی با راهکارهای دیپلماتیک شاید در برخی موارد بتواند نظر مثبت این دو را نیز جلب کند.

به همین دلیل بازگشت به برجام توسط دولت بایدن نه نقطه پایانی بر اختلافات نیست، بلکه آغازی بر مجادلات جدیدتر است. دولت احتمالی دموکرات‌ها بخشی از تحریم‌های وضع‌شده از سوی ترامپ به‌ویژه احتمالاً تحریم‌های مرتبط با فروش نفت، صنایع پتروشیمی، فلزات و مبادلات بانکی را به طور موقت و در ازای بازگشت کامل ایران به برجام، مرتفع خواهد کرد تا ایران را ترغیب به آغاز مذاکرات درباره مفاد برجام، سیاست‌های منطقه‌ای و برنامه موشکی نماید. در صورت مقاومت ایران، در عین حضور در برجام بار دیگر بخشی از تحریم‌های هسته‌ای را اِعمال خواهد کرد و هم‌چنین فشارها را در دیگر حوزه‌ها ادامه خواهد داد.

ضمن تعهد به امنیت رژیم صهیونیستی، با هدف مقابله با آن‌چه رفتارهای بی‌ثبات‌کننده ایران در غرب آسیا می‌نامد، تحریم‌های هدفمندی علیه ایران در زمینه «نقض حقوق بشر، حمایت از تروریسم و برنامه موشک‌های بالستیک» اِعمال خواهد کرد

در عرصه منطقه‌ای، نه‌تنها همکاری دولتی دموکرات با برنامه‌های ضدامنیتی رژیم صهیونیستی مانند ترور، جاسوسی و خراب‌کاری در ایران کاهش نخواهد یافت، بلکه اتفاقاً از این اقدام‌ها به جهت ایفای نقش «پلیس بد» توسط این رژیم و آن‌که اهرم فشاری برای آمریکا در مذاکرات احتمالی ایجاد کند، حمایت خواهند کرد. ضمن اینکه بدین‌ترتیب حمایت رژیم اشغال‌گر قدس نسبت به سیاست احتمالی‌اش در قبال برجام را بیشتر جلب خواهد کرد. دولت احتمالی دموکرات‌ها در ایالات متحده بیش از ترامپ به امنیت متحدان عرب منطقه‌ای در حاشیه خلیج فارس ملتزم خواهد بود. پس احتمالاً سیاست کاهش نیروهای آمریکایی در منطقه نیز متوقف شده و حتی برعکس شود. هم‌چنین هر گونه کاهش نیروها در عراق و سوریه منوط به عقب‌نشینی سیاسی و نظامی جبهه مقاومت خواهد بود.

تأکید بیشتر بایدن بر ادعاهای حقوق‌بشری در مقایسه با اوباما نشان می‌دهد در دولت احتمالی او می‌بایست بیش‌ازپیش فعالیت‌های گروه‌های مخالف نظام و براندازان را رصد کرد و به‌صرف توقف «فشار حداکثری»، نباید نسبت به توقف حمایت‌های آمریکا از معاندین اطمینان حاصل نمود.

جمع‌بندی

تحقق اهداف بایدن در این استراتژی، بستگی وثیقی به نوع رفتار ایران دارد. جمهوری اسلامی می‌بایست در صورت احراز عزم آمریکا بر بازگشت به برجام، هر گونه عمل به تعهدات را به طور متقابل پیگیری کند. برای مثال دستگاه دیپلماسی می‌تواند ابتکار عمل را در دست گرفته و جدول زمان‌بندی‌شده‌ای طراحی نماید که طرفین طی گام‌های متوازنی، تعهدات‌شان در برجام را عملیاتی کنند. در عین حال که احتمال شکل‌گیری اجماع در شورای امنیت علیه برنامه موشکی و مسائل به‌اصطلاح حقوق‌بشری علیه ایران ضعیف است. زیرا چین و روسیه نیز در این دو موضوع، به بهانه‌های مشابهی از سوی آمریکا و اروپا متهم شده و تحت فشار قرار می‌گیرند. بنابراین احتمالاً در صورت دیپلماسی فعالی از سوی ایران، حاضر به همراهی با فشارهای غرب علیه جمهوری اسلامی در این دو حوزه نخواهند بود. ولی درباره مسائل منطقه‌ای غرب آسیا وضعیت متفاوت است. در این‌خصوص لازم است ایران ظرافت و دقت بیشتری در جلوگیری از هم‌سویی چین و به‌ویژه روسیه با غرب به کار ببندد.

دولت احتمالی دموکرات‌ها در ایالات متحده بیش از ترامپ به امنیت متحدان عرب منطقه‌ای در حاشیه خلیج فارس ملتزم خواهد بود. پس احتمالاً سیاست کاهش نیروهای آمریکایی در منطقه نیز متوقف شده و حتی برعکس شود. هم‌چنین هر گونه کاهش نیروها در عراق و سوریه منوط به عقب‌نشینی سیاسی و نظامی جبهه مقاومت خواهد بود

حتی می‌توان مانع هم‌سویی کامل اروپا با ایالات متحده در برخی حوزه‌های اختلافی مانند وضعیت لبنان، اختلافات با عربستان و یا نبرد یمن شد. در عین حال که نباید اجازه داد آمریکا، جمهوری اسلامی را متهم به مذاکره‌گریزی و خروج از مسیر دیپلماسی در مسائل منطقه‌ای نماید. بنابراین بایستی در برابر هر مطالبه زیاده‌خواهانه، بسته پیشنهادی مدونی ارائه شود تا ضمن اثبات بی‌صداقتی طرف مقابل در حل مسائل منطقه بر مبنای احترام متقابل، از تبلیغات منفی علیه ایران در سطح نخبگان و افکار عمومی جهان جلوگیری کند. مثلاً در برابر مطالبه خلع سلاح مقاومت، می‌توان خروج کامل نظامیان آمریکایی از منطقه و نابودی زرادخانه اتمی رژیم صهیونیستی را مطرح نمود. هم‌چنین لازم است از هر گونه تنش داخلی نسبت به سیاست خارجی پرهیز شود. موافقان و مخالفان برجام نباید با اتهام‌زنی‌های متقابل، اراده دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی را تضعیف نمایند و باید سعی شود وحدتی میان جریان‌های سیاسی و اجتماعی گوناگون پیرامون مقابله با فشارهای هدف‌مند آمریکا در دولت احتمالی بایدن، شکل بگیرد.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین