قطع ماهواره ای برنامه هاي الكوثر نبود مديريت استراتژيك کشور را نشان داد

گروه فرهنگی - عماد رضايي در یادداشتی پبرامون قطع ماهواره ای الکوثر نوشت:  برنامه های  در ساده ترين تعريف براي واژه مديريت استراتژيك رسانه بايد نوشت كه مديريت استراتژيك بروز خلاقيت هاست. با توجه با شالوده ارتباطي و اطلاعاتي سازمان هاي رسانه اي، و نيز نظر به پنهان ماندن زواياي تازه اين علوم كه زمينه ساز ابتكار و خلاقيت چه در بين عوامل رسانه اي و چه در ايجاد ساختار محيطي متناسب با شرايط تهديدي و فرصتي است، مي طلبد كه مديريت استراتژيك در عرصه رسانه بدون نگاه منفعت طلبانه به سود و ضرر آني نگاه بلند مدت را در راستاي اهداف كلان طراحي كرده و دنبال كند.

به گزارش بولتن نیوز، براي نگارنده جالب است، كشوري مانند بريتانيا كه شهره به خست مردمانش در جهان است شبكه اي مانند بي بي سي را تاسيس مي كند كه در حال حاضر فقط در استوديوي مركزي شهر لندن هزاران كارمند از اقصي نقاط جهان را در قالب خبرنگار جمع آوري كرده و براي هر پنج قاره جهان با زبان هاي مختلف برنامه اجرا مي كند و در اين بين پخش فارسي شبكه تلويزيوني و راديويي در بي بي سي از جايگاه بسيار ويژه اي نيز برخوردار شده است.

سوال اساسي اينجاست كه آيا دولت بريتانيا در حال حاضر با توجه به شيوع كرونا و محدوديت هاي اجتماعي كه بر صنايع و نهادهاي اقتصادي خود وضع كرده با كمبود گسترده منابع مالي روبرو نشده است!؟ پس چرا همچنان تمام كانال هاي بين المللي بي بي سي به ويژه كانال فارسي آن با قدرت مشغول به فعاليت و شانتاژ رسانه اي عليه ايران هستند؟

در آلمان و فرانسه هم كه مركل و ماكرون به ده ها ميليارد يورو ضرر مالي ناشي از خسارات كرونا خبرداده اند چرا همچنان راديو دويچه وله فارسي و راديو بخش فارسي فرانسه كه توسط مديران كمونيست از حزب سابق توده اداره مي شوند، همچنان فعال هستند؟

همين الان در اكثر شهرهاي آمريكا گسترده ترين تظاهرات هاي مردمي بابت قتل جورج فلويد سياه پوست توسط پليس نژادپرست ايالات متحده، برگزار مي شود كه اتفاقا از مشكلات اقتصادي ناشي از ناكارآمدي دولت ترامپ در مبارزه با كرونا نيز به ستوه آمده اند پس چرا دولت ترامپ كه از پول ماليات دهندگان آمريكايي كشور را اداره مي كند دستور به تعطيلي راديو فارسي زبان فردا در پراگ و بخش فارسي زبان صداي آمريكا نداده است؟

به سرزمين هاي اشغالي فلسطين برويم مگر دولت نتانياهو با مشكلات عديده اقتصادي ناشي از كرونا روبرو نيست؟ چرا همچنان راديو فارسي زبان پيام اسرائيل به مديرعاملي منشه امير با قدرتي بيشتر به فعاليت خود عليه ايران ادامه مي دهد؟

پاسخ ها كاملا روشن است. ايران اسلامي و انقلابي دشمن راهبردي ايالات متحده و اسرائيل غاصب و نيز دشمن استراتژيك آلمان، فرانسه و بريتانيا به حساب مي آيد و بنابراين هجمه رسانه اي به كشورمان براي ساعتي نبايد متوقف شود تا در اوج مشكلات اقتصادي كشورهاي غربي و ناكارآمدي نظام هاي درماني شان كه در قضيه شيوع كرونا به وضوح خود را نشان داده نبايد به همان شكل توسط مردم ايران ديده شود بنابراين وظيفه تعريف شده و سازماني اين رسانه ها، وارونه نمايي حقايق از طريق شانتاژهاي گسترده رسانه اي به حساب مي آيد كه در اين ميان از پول رژيم كودك كش سعودي نيز به عنوان اشانتيون تاسيس من و تو و ايران اينترنشنال، بهره مي گيرند.

حال مديريت استراتژيك در كشور ما   که تعدادی از نهادهای تصمیم گیر و اجرایی متولی آنند و نگاه باز و هوشمند به مسائل رسانه ای در ابعاد داخلی و بین المللی نیز از لوازم و ضروریات اولیه کار آنهاست، به چه شكل صورت مي گيرد؟

متاسفانه در پاسخ بايد نوشت كه به نحوي اسف بار و غيرقابل توجيه. مديريتي كه جناح محور است و مداوم چرتكه مي اندازد كه آیا صداوسیما در جهت خواسته های جناحی اش کار می کند یا نه؟ و اگر صداوسیما مطیع و منقاد نبود پس بايد تحت فشار بودجه ای قرار گیرد و در نتیجه این سخت گیری ها اگر در الكوثر، سحر و ديگر شبكه هاي برون مرزي صداوسيما هم تخته شود، باکی نیست. چنین مدیریتی نه از جريان انقلاب اسلامي فهم درستي دارد و نه بر عكس آن ادعاي مديریتي، كوچكترين شناختي از عرصه رسانه.

فايده الكوثر در برگرداندن تيرهاي زهرآگين استكبار جهاني به سوي خودشان است. فايده الكوثر در بيدارسازي امت جهان اسلام است كه توسط حاكمان خودكامه عرب در جهل رسانه اي قرار دارند. فايده الكوثر در اطلاع افكار عمومي جهان از كودك كشي رژيم جنايتكار سعودي با هواپيماها و تسليحات غربي است. فايده الكوثر شكل نگرفتن اجماع در جهان اسلام به تحريك افراطيون مذهبي و تروريست هاي القاعده و داعش و النصره عليه انقلاب اسلامي و مردم مظلوم ايران است.

 و صد البته كه ديدن چنين فوايد راهبردي كه بقای انقلاب اسلامي را در پي دارد براي برخی مديران كاسب كار سیاسی كشور كه ادعاي داشتن مدارك دانشگاهي از فلان كشور اروپايي و آمريكايي را دارند، قابل درك نيست بنابراين با در خوشبینانه ترین حالت، با سوء مدیریت در اعتباردهی و تخصیص و تزریق بودجه به استقبال هجمه هاي گسترده تبليغاتي شبكه هاي غربي عليه كشورمان مي روند كه همواره پناهگاه جنايتكاراني چون روح الله زم و آمدنيوزها بوده اند و در نهایت صف اندک رسانه های جبهه مقاومت و نمایندگان دیپلماسی خارجی ج.ا.ا. در سپهر متلاطم  رسانه ای جهان را کم بنیه تر و کم عده تر می کنند.

بنابراين بايد يك بار ديگر به بازتعريف مديريت استراتژيك در اشل كلان جهان  بپردازيم و از مديراني جسور كه منافع ملي آينده محور را گره به سود و زيان جناحی امروز نمي زنند، بهره گيريم. مدیرانی که باور داشته باشند که بودجه شبکه های برون مرزی صداوسیما باید به اندازه بودجه دفاع نظامی کشور مهم است و در جهان امروز، سرنوشت جنگ قبل از میدان فیزیکی نبرد، در عرصه رسانه تعیین می شود.