آشوب های امریکا سقوط سیاسی نیست، سقوط اجتماعی است

گروه بین الملل: این روزها حتی اخبار کرونا هم عمق تاثیرگذاری آنچه که در امریکا رخ میدهد را ندارد. آتش زیر خاکستر جامعه امریکایی، دوباره شعله ور شده و زخم مرهم نیافته بین مردم این کشور مدعی پرچمداری جهانی، باز سرباز کرده است. تو گویی فقط آن سیاهپوست بی گناه نبود که ذره ذره زیر پای پلیس ایالت متحده خفه می شد. این همه سیاه و سفید پوستانی بودند که از این تفکر عقب افتاده، احساس خفگی کرده و حالا دیگر نه در امریکا که در چند کشور اروپایی نیز صدای اعتراض بلند کرده اند.

به گزارش بولتن نیوز، اعتراض به موضوعات مختلف تقریبا در همه جای جهان وجود دارد. در کشور خودمان هم کم نبوده اعتراض بخشی از جامعه به بخش یا همه ساختار رسمی کشور بابت موضوعی که تصورش می رفت – به درست یا غلط – که در آن به مردم اجحاف شده است. اما باید بپذیریم آنچه که این روزها در امریکا در حال وقوع است، یک اختلاف بین جامعه و دولت نیست. بلکه اگر اصل ماجرا را دقیق آسیب شناسی کنیم به یک گسل عمیق در جان جامعه امریکایی می رسیم که نشان دهنده خطری بسیار عمیق تر از یک نزاع سیاسی است. خطری که حیات هر تمدنی را می تواند به ممات تبدیل کند.

مسئله نژادپرستی تنها یک اختلاف یا درگیری بین قوای حاکمه و بخشی از مردم نیست. چه اینکه اگر تصویری از این اختلاف بین این دو گروه می بینیم باید بدانیم که این تصویر خود بازتاب یافته ای از یک واقعیت عمیق تر در بیرون از این سطح است. این مسئله، یعنی نژاد پرستی امریکایی ریشه در باورهای اجتماعی جامعه امریکایی و ریشه در خوی استکباری برخی از خود دیگر پنداران جامعه امریکایی دارد. تحقیر سیاه پوستان اتفاق جدیدی در ایالت متحده نیست. در ادبیات امریکا، به خوبی می توان ریشه های آپارتایت را دید. دعوای مردم با مردم بر سر رنگ پوست. از این فاجعه آمیزتر هم می شود؟

وقتی مردم به عنوان بی بدیل ترین عنصر حیاتی هر جامعه و نظام سیاسی به دو یا چند دسته تقسیم شوند و از حالت توازی و تعارض به حالت تهاجم و درگیری با یکدیگر در آیند، آن زمان زمانی است که باید فاتحه آن جامعه را خواند. این اتفاق در برخی کشورهای دیگر هم وقوع یافته و دیده ایم که در فلان کشور، بابت اختلاف ریشه ای دو بخش از جامعه بر سر مثلا موضوعات اعتقادی، هنوز هم که هنوز است، آن کشور رنگ ثبات به خود ندیده است. این قضیه اما وقتی وخیم تر می شود که ریشه این درگیری مردم با مردم را امری سخیف همچون اختلاف در رنگ پوست بدانیم. دیگر از این پست تر نمی شود بود.

در این شرایط، جامعه در منحط ترین حالت ممکن خود قرار دارد. و باید گفت جامعه امریکایی که روزی از طرف حکام آن به عنوان جامعه آرمانی به جهانیان معرفی می شد، امروز در پایین ترین وضع انسانی خود قرار دارد. امروز فقط این پلیس امریکا نیست که به آپارتایت دامن می زند. بلکه نقش پلیس در این درگیری، خود معلول عامل اصلی تری یعنی آن بخش از جامعه سفید پوست امریکایی است که یقین دارند چون سفید پوست به دنیا آمده اند آدم تر از سیاه پوستان هستند. و سیاه پوستان که اصلا آدم نیستند و حق حیات ندارند.

لذا می توان نتیجه گرفت کشوری که خود را صاحب یکتا تمدن قابل پذیرش در عصر جدید می داند، امروز در آتش حماقت استکباری بخشی از جامعه و بالتبع آن، نظام سیاسی خود می سوزد و این، سوت آغاز سقوطی است که ایستگاه پایانی آن، دور نیست.

انتهای پیام /#