کد خبر: ۶۵۷۲۵۹
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:
واکنش پرویز پرستویی به ماجرای جنجالی چت خصوصی با سالومه؛

افشای حقایقی از پشت‌پرده آتشی که یک پیام به پا کرد!

پرویز پرستویی جزئیات دقیقی از ماجرای چت اینستاگرامی با مجری شبکه فارسی زبان خارجی را تشریح کرد.

به گزارش بولتن نیوز، این روزها در میان اخبار کرونا، ماجرای هک شدن صفحه اینستاگرام یکی از مجریان شبکه فارسی زبان خارج از کشور هم مورد توجه برخی‌ قرار گرفته است. انتشار چت‌های خصوصی این مجری با تعدادی از هنرمندان، بازخوردهای گوناگونی داشته است. در این میان، چت او با هنرمند شاخص و موجهی مانند پرویز پرستویی از بقیه موارد، عجیب‌تر جلوه کرده است. به همین دلیل، بیان جزئیات از زبان خود این بازیگر صاحب نام قابل توجه می‌نمود. جزئیات، داستان را سوای آنچه برخی‌ها در ذهن پروراندند، می‌نماید.

 

پرویز پرستویی در ابتدای گفتوگوی تلفنی، با بیان مزایا و معایب فضای مجازی، به انتقاد از هتاکی‌های بی‌امان برخی از کاربران فضای مجازی پرداخت و گفت: صفحه اینستاگرام شخصی من، برعکس صفحات برخی دیگر که به مسائل شخصی می‌پردازند، نگاهی اجتماعی و انتقادی به مسائل دارد. واقعیت این است که من چندان اهل مصاحبه نیستم و صفحه مجازی‌ام را به فضایی برای انعکاس دغدغه‌های اجتماعی‌ام تبدیل کرده‌ام؛ تا از این طریق با مخاطبانم، تعامل داشته باشم.

 

این بازیگر با ابزار دلخوری از برخی جریان‌ها و رسانه‌ها که بدون توجه به سابقه او، بی‌محابا و بدون دانستن بار کلمات، به وی حمله کرده‌اند به بیان ماوقع پرداخت.

 

 

وی گفت: چند سال قبل و در زمان اکران فیلم «بادیگارد»، مراسم بزرگداشتی برای من در ونکوور کانادا برگزار کرده بودند. بنا به دعوت برگزارکنندگان، راهی کانادا بودم که در فرودگاه، خبرنگاری از من درباره سردار سلیمانی پرسید. مدتی قبل در جلسه‌ای سه‌ساعته همراه با ایشان، فیلم را دیده بودیم. در کل نمایش فیلم، حواسم به واکنش‌های او بود تا این شهید را ورای شنیده‌های قبلی، بشناسم. به آن خبرنگار گفتم آنچه من از سردار سلیمانی فهمیدم این بود که از نظر سردار، جنگ تمام نشده و پای او روی زمین بند نیست. فیلم این مصاحبه، پخش شد و آن ور آبی‌ها به من حمله کردند و حتی در ونکوور، علیه من به‌عنوان نماینده نظام، تجمع کردند. این ماجرا گذشت تا روزی که سردار سلیمانی شهید شد.

 

چت پرویز پرستویی با سالومه مجری من و تو

 

همان روز، بدون اینکه کسی به من بگوید یا مصلحت‌اندیشی کنم، بر اساس احساسم همان فیلم را گذاشتم. زیر پست نوشتم منظورم از روی زمین بند نبودن، همین شهادت بود. همان‌هایی که امروز به من می‌تازند، تشویقم کردند و آن ور آبی‌ها هم فحش دادند. دقایقی بعد، اینستاگرام آن را حذف کرد ولی همان چند دقیقه کافی بود تا برخی رسانه‌ها، آن را بردارند. همان شب، مجری خانم یکی از شبکه های خارج از کشور، در برنامه‌اش، این پست را نشان داد و علیه من حرف‌های تندی زد و گفت که جیره‌خوار نظام هستم. راه ارتباطی و شماره تماسی از او نداشتم، برای همین از طریق دایرکت اینستاگرام به او پیام دادم. به او محترمانه گفتم، پستی که برای سردار سلیمانی گذاشتم، کاملا نظر شخصی خودم بود و به توصیه کسی نبود. من برای دفاع از پستم درباره شهید سلیمانی، به سراغ او رفتم و گفتم برای این کار، پولی نگرفته‌ام. همان یک‌بار هم بود. متأسفانه تمام چت ما هم منتشرنشده و آن را تقطیع شده، نشر داده‌اند.

 

پرویز پرستویی گفت: بعضی‌ها می‌گویند حیف از تو که نقش حاج کاظم را بازی کردی. من را محاکمه و اعدام کنید اما به «حاج کاظم‌ها»ی آژانس شیشه‌ای و «ذبیحی‌»های بادیگارد توهین نکنید. من با عشق و تمام وجودم این نقش‌ها را بازی کردم.

 

وی در پایان بابیان اینکه ما همه در این نظامیم و برای این نظام کار می‌کنیم که چیز پنهانی نیست، گفت: اگر نقدی هم می‌کنم، در درون همین نظام است. نقدم به هدف اصلاح و دلسوزانه است و نه زدن ریشه. به خاطر جایگاهی که خدا لطف کرده و به ما هنرمندان داده، حس می‌کنم حرفم رساتر است و برای همین درباره مسائل مختلف مثل کرونا، سیل و زلزله، نکته هایی را می‌نویسم تا کمکی به جریان بهبود اوضاع داشته باشم.

 

انتهای پیام/#

منبع: باشگاه خبرنگاران جوان

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۱:۳۹ - ۱۳۹۸/۱۲/۱۷
0
0
پس الان اون حاج آقا با خیال راحت بیل بزنه!
بعد هم بدون عمامه بیاد تا شما راضی بشی،
چونکه نقش حاج کاظم را بازی کردی؟
طلبه همدانی و امام جمعه کازرون را هم با پخش خرما
روان شاد می کنیم و تمام!
بعد بررسی بستر سازی ترور فیزیکی و شخصیتی طلبه ها هم باشه برای تاریخ نسلهای آینده؟
و شما هم، چون نقش حاج کاظم و ذبیحی بازی کردی،
اصلاً معاف از هرگونه پاسخ‌گویی!
اصلاً شما نیت خیر داشتی!
شما هم میری دنبال قرارداد توپ بستن برای یه فیلم
جدید! کجا رفتند آنها که هشتاد پله از گودهای دروازه غار بالا می آمدند برای رفتن دنبال یه لقمه نون؟
و کجا رفتند........... آنها که از دروازه غار بیرون آمدند و از پله ها بالا رفتند؟؟؟ پشت سرشان را هم نگاه نکردند! همان دروازه غار که قبل از انقلاب خارجی هایی از جنس اربابان سالومه در آن پرسه میزدند برای مواد، کم هم نبودند! حاج کاظم این چیزها را یادش میاد، ولی بعضی ها که پله ها را بالا رفتند و ساکن.....؟ شدند، فراموش کردند،
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین