کد خبر: ۶۳۷۹۶۹
تاریخ انتشار:
متهم همیشگی یک ذهن محافظه‌کار

با لنگ به دنبال تطهیر بانیان و با چماق به دنبال مبتلایان وضعیت نیفتیم

هر فردی که در غیرانتفاعی درس‌خوانده، یا بچه‌اش پایش را در غیرانتفاعی گذاشته یا خودش در غیرانتفاعی تدریس می‌کند و رزقش ازآنجا می‌آید، متهم ماجراست و باید خجالت بکشد!

با لنگ به دنبال تطهیر بانیان و با چماق به دنبال مبتلایان وضعیت نیفتیمگروه اجتماعی: وحید اشتری – فعال اجتماعی و رسانه‌ای – در یادداشت پیش رو معتقد است اگر دانش‌آموزی دیدید که خلاف جریان است و خودش غیرانتفاعی خوانده ولی بلد است از وضعیت دفاع بیجا نکند و معلمی دیدید که دارد در غیرانتفاعی تدریس می‌کند ولی جیبش و زبانش به هم گره نخورده‌اند و با صف منتقدین همدل است به‌جای اینکه بگزید حتماً رویش را ببوسید.

 

به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت به شرح زیر است:

 

چند روز پیش با یک دانش‌آموز گپ می‌زدم احساس کردم دوست نداشت اسم مدرسه قبلی‌اش را بیاورد. چند وقت قبل هم یکی از دوستان ایام دانشگاه را بعد از مدت‌ها دیدم گفت من با این موج جدید عدالت‌خواهی خیلی همدلم. پرسیدم الآن کاروبارت چیست دیدم این پا و آن پا می‌کند. فهمیدم مدرس شده است ولی نمی‌خواهد بگوید.

 

اخیراً یکی دو جا دیدم، کسانی در نقد عدالت خواهان و در دفاع از آقای حداد نوشته بودند فلان چهره که منتقد حداد است چرا فرزند خودش در مدرسه غیرانتفاعی است و‌ حرف‌هایی ازاین‌دست. تازه به ماجرای رفتار آن دانش‌آموز و آن رفیق قدیمی که فارغ‌التحصیل و مدرس یکی از همین مدارس موردنقد بودند پی بردم. از این نوشته و این تولید ادبیات تأسف خوردم.

 

می‌دانم که کارکرد این حرف‌ها چیزی بیشتر از چماق نیست؛ اما نکته جالب اینکه محافظه‌کارها ظاهراً وقتی هم که می‌خواهند در نقش منتقد بی‌عدالتی آموزشی فرو بروند، نهایتاً انگشت اتهامشان باز به‌سوی مردم است.

 

با لنگ به دنبال تطهیر بانیان و با چماق به دنبال مبتلایان وضعیت نیفتیم

 

یعنی در نگاه آن‌ها، هر فردی که در غیرانتفاعی درس‌خوانده، یا بچه‌اش پایش را در غیرانتفاعی گذاشته یا خودش در غیرانتفاعی تدریس می‌کند و رزقش ازآنجا می‌آید، متهم ماجراست و باید خجالت بکشد!

 

این دوستان هنوز نفهمیده‌اند وقتی از بی‌عدالتی آموزشی یا سایر رانت‌ها و تبعیض‌ها در نظام درمان و مسکن و سوداگری و خرید سکه و دلار یا تخلفات و مفاسدی مثلاً در لواسان یا الباقی حرف زده می‌شود درواقع دارد وضعیت نقد می‌شود و باید یقه بانیان وضعیت را گرفت نه باقی مردم که اصطلاحاً مبتلایان به وضعیت هستند.

 

همه حرف اصلاً این است که در همین تهران وضع مدارس دولتی به‌جایی رسیده که غیرانتفاعی حتی دیگر برای مرفهین هم نیست.

 

مردم معمولی مجبورند دو شیفت سه شیفت کار کنند اسنپ بروند که بچه‌شان را غیرانتفاعی قسطی ثبت‌نام کنند. این‌ها متهم نیستند. همه ناچارند آلوده به وضعیت شوند، چون بانیان وضعیتی ساخته‌اند که آینده آنجاست، رشته دانشگاهی خوب آنجاست، شغل آنجاست و الخ.

 

ولی محافظه‌کارها حاضرند حتی برای تطهیر بانیان وضعیت با چماق تحقیر سراغ مبتلایان وضعیت بروند. به خاطر همین است که هیچ‌وقت عدالت‌خواهی فیک شان ظرفیت اجتماعی شدن ندارد.

 

با لنگ به دنبال تطهیر بانیان و با چماق به دنبال مبتلایان وضعیت نیفتیم

 

مثل‌اینکه وقتی نظام بانکی و خلق پول و ساختار خانمان‌براندازش را نقد می‌کنیم و از تبعات بانک زدن ارتش و بنیاد مستضعفان و سپاه و بنیاد شهید و نیروی انتظامی می‌گوییم تهش یک نفر برود یقه کارمند حقوق‌بگیر بانک یا آن پیرمرد پیرزن‌هایی که مجبورند در وضع کنونی در همین بانک‌ها حساب باز کنند را به‌عنوان متهم بگیرد.

 

مضحک‌تر اینکه به دلیل ترس از درگیری با آن بالایی‌ها یا در دفاع از بانیان وضعیت برود یقه منتقد و استاد دانشگاهی که دارد نظام کنونی بانکی را نقد می‌کند بگیرد و بگوید خودت چرا حساب بانکی داری‌.

 

اتفاقاً اگر دانش‌آموزی دیدید که خلاف جریان است و خودش غیرانتفاعی خوانده ولی بلد است از وضعیت دفاع بیجا نکند و معلمی دیدید که دارد در غیرانتفاعی تدریس می‌کند ولی جیبش و زبانش به هم گره نخورده‌اند و با صف منتقدین همدل است یا فارغ‌التحصیل مدرسه فرهنگ دیدید که قبیله‌ای نگاه نمی‌کند یا پدری که بچه‌اش در غیرانتفاعی است ولی عادت نکرده وضعیت را توجیه کند و در صف عدالت‌خواهان است به‌جای اینکه بگزید حتماً رویش را ببوسید. این آدم‌ها در دوره و زمانه ما خیلی کمیاب‌اند.

 

انتهای پیام/#

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین