کد خبر: ۶۲۴۹۵۱
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:
به شأن و شئونات تصنعی اداری بی‌توجه بود؛

شهید لاجوردی از دادستان انقلاب تهران تا نجاری در زیرزمین خانه

شهید لاجوردی وی از سمت دادستان انقلاب تهران برکنار می‌شود، نمی‌رود دورِ فلان آدم به طمع مثلاً پست مشاورت، صاف می‌رود زیرزمین خانه‌اش مشغول «نجاری» می‌شود.

اقتدار دهه نود را مرهون نادر مهدوی و دوستانش هستیمگروه سیاسی: امین فرج به‌عنوان یک فعال در صفحات اجتماعی در یادداشت پیش رو به ویژگی‌های بارز شهید لاجوردی پرداخته و آورده است: من گیج می‌شوم وقتی می‌بینم طرف دادستان انقلاب تهران و پیشانی برخورد با منافقین بوده، اوین زیردستش بوده، سطح تعاملش در حد دفتر امام و شورای عالی قضایی و این‌ها بوده؛ اما وقتی از کار برکنار می‌شود، نمی‌رود دورِ فلان آدم به طمع مثلاً پست مشاورت، یا به کسی رو نمی‌زند که فلانی! ما هم بیکار شده‌ایم و جایی را سراغ داری برای ما یا نه؟! صاف می‌رود زیرزمین خانه‌اش مشغول "نجاری " می‌شود.

 

به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت که در صفحه اجتماعی امین فرج منتشرشده، به شرح زیر است:

 

برای شهید لاجوردی صفت‌های مختلفی گفته‌اند: آدم‌شناس بودنش، قاطع و شجاع بودنش، مهربان بودنش با زندانی‌ها و... به این‌ها که خیلی‌ها درباره‌اش حرف می‌زنند، کاری ندارم. یکی از ویژگی‌های شهید لاجوردی که خیلی توجهم را جلب کرده، بی‌توجهی به شأن و شئونات تصنعی اداری است.

 

تصور کنید یک مدیرِ میانی، یک فرماندار، یک مدیرکل، نه اصلاً یک رئیس شعبه بانک از کار بیکار شود، چه می‌کند؟ کجا می‌رود؟ در ذهنش چه شغل‌هایی را برای خودش قابل انتخاب می‌داند؟

 

شهید لاجوردی از دادستان انقلاب تهران تا نجاری در زیرزمین خانه

 

شهید لاجوردی از دادستان انقلاب تهران تا نجاری در زیرزمین خانه

 

شهید لاجوردی از دادستان انقلاب تهران تا نجاری در زیرزمین خانه

 

من گیج می‌شوم وقتی می‌بینم طرف دادستان انقلاب تهران و پیشانی برخورد با منافقین بوده، اوین زیردستش بوده، سطح تعاملش در حد دفتر امام و شورای عالی قضایی و این‌ها بوده؛ اما وقتی از کار برکنار می‌شود، نمی‌رود دورِ فلان آدم به طمع مثلاً پست مشاورت، یا به کسی رو نمی‌زند که فلانی! ما هم بیکار شده‌ایم و جایی را سراغ داری برای ما یا نه؟! صاف می‌رود زیرزمین خانه‌اش مشغول "نجاری " می‌شود. کمی که می‌گذرد و صدای نجاری، همسایه‌ها را اذیت می‌کند می‌رود سراغ دوخت روسری و پارچه!


نه یک روز و دو روز و یک ماه و یک سال، حدود پنج سال!

 

سال شصت‌وهشت می‌آیند سراغش که شما بیا بشو رئیس سازمان زندان‌ها، می‌آید. اسفند هفتادوشش که از مسئولیت کنار می‌رود، بازهم نمی‌رود سراغ رفقای مسئولش، برمی‌گردد به خانه؛ اما این بار چون چشمش برای دوخت پارچه و روسری توان ندارد، می‌رود بازار در یک حجره کوچک مشغول روسری فروشی می‌شود. رفت‌وآمدش هم با یک دوچرخه! بازهم نه برای ادا بازی و ژستِ انزوا به طمع مسئولیت بعدی، نه. آخرسر هم در همان بازار توسط منافقین که کینه‌اش را هنوز به دل داشتند شهید شد: یکم شهریورِ هفتادوهفت؛ بیست‌ویک سال قبل.

 

یکی از دوستانش می‌گفت در عمرم کسی را به‌اندازه لاجوردی، خودساخته ندیدم و فکر نمی‌کنم دیگر ببینم.

 

انتهای پیام/#

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۲:۱۹ - ۱۳۹۸/۰۶/۰۲
0
0
به امید روزی که دست های پیدا و پنهان در ترور بزرگانی مانند شهید مطهری، شهدای محراب، شهید فلاحی و فکوری و تیم همراهش، شهید مظلوم آیت، شهید مظلوم بهشتی و یارانش ، شهید چمران، شهید مظلوم آیت املشی، شهید قدوسی، شهید رجایی و باهنر، شهید لاجوردی، شهید ستاری و اردستانی و تیم همراهش، شهید احمد کاظمی و تیم همراهش، شهید صیاد شیرازی،. شهید مظلوم طهرانی مقدم و تیم قوی او و بسیاری از شهدای دیگر که راز ترورشان بی پاسخ مانده روشن شود تا رسوا شوند نفوذیان و نوکران غربگدا انگلیس بنام اصلاح طلبان در ایران.
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین