کد خبر: ۶۲۱۹۲۳
تعداد نظرات: ۶ نظر
تاریخ انتشار:
سعید از جان برادر می‌گوید:

دلنوشته‌ای برای شهید حسن مقدس/ خاطرات مردی که اجرش را از حضرت زهرا (س) گرفت

هر روز و هر شب به عکس‌های روی دیوار خانه خیره می‌شوم و امیدم به شماست که به‌رسم رفاقت و دوستی، دستم را بگیری و جبران کنی.

گروه فرهنگی: سعید از هم دوره‌ای‌های قاضی مقدس است. او همزمان با سالروز گرامیداشت همرزم شهیدش حسن مقدس معروف به قاضی مقدس، دلنوشته ای را در اختیار خبرنگار ما قرار داده که در بخشی از آن آمده است: بالاخره زمانش رسید و من ناباورانه روبروی پیکر پاک و مقدس تو ایستاده بودم و تو مانند امام شهیدان غرق خون بودی تا گفته‌هایت را اثبات کنی که شهادت نتیجه ایستادگی است ایستادگی در مسیر حق، خون پاک تو بر زمین ریخت و این راه ادامه یافت.

 

متن این دلنوشته که به‌صورت اختصاصی در اختیار خبرنگار بولتن نیوز قرارگرفته، به شرح زیر است:

 

هر شب که به منزل می‌آیم و تصویر شما را روی دیوار کنار شهدا می‌بینم یاد خاطرات خوب با شما بودن می‌افتم و به خود می‌بالم، یادت هست روزی که برای خداحافظی آمدم گفتم خسته‌ام و شاید نتوانم همکاری کنم و به کارم ادامه بدهم، با لحنی سرشار از محبت گفتی: «مهندس جبران می‌کنم ...»

 

دلنوشته‌ای برای شهید حسن مقدس/ خاطرات مردی که اجرش را از حضرت زهرا (س) گرفت

 

حاجی‌ وقت آن رسیده که جبران کنی، این جمله را هرلحظه برایت یادآوری می‌کنم، امروز در سنی قرار دارم که تو در آن ماندگار شدی و به آرزوی دیرینه‌ات شهادت رسیدی، هر روز و هر شب به عکس‌های روی دیوار خانه خیره می‌شوم و امیدم به شماست که به‌رسم رفاقت و دوستی، دستم را بگیری و جبران کنی.


آری چهارده سال گذشت و من در 42 سالگی‌ دیگر جوان نیستم مانند روزی که خبر دادند حاجی مقدس به شهادت رسیده و من نمی‌خواستم باور کنم؛ راستش هنوز سوغاتی که از مأموریت آورده بودم روی صندلی عقب ماشین بود و قرار بود فردای آن روز برایت بیاورم. باعجله به‌سوی محل حادثه حرکت کردم. وقتی رسیدم پاهایم سست و اشک روی گونه‌هایم جاری شد، تو مثل همیشه آرام و باوقار بودی، حاجی جان شهادتت مبارک...

 

حتماً دیدی اولین کسی که برایت گل خرید و تبریک گفت من بودم همان گلی که روی شیشه ماشینت گذاشتم و در عکس‌ها ماندگار شد. به قول شهید آوینی: «پندار ما این است که ما مانده‌ایم و شهدا رفته‌اند، اما حقیقت آن است که زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده‌اند» تو ماندگار شدی حاجی جان، خوشا به سعادتت.

 

دلنوشته‌ای برای شهید حسن مقدس/ خاطرات مردی که اجرش را از حضرت زهرا (س) گرفت

 

هر روز که این خاطرات از ذهنم می‌گذرد، دلم برای آن روزها تنگ می‌شود، حسرت می‌خورم و دلم آدم‌های مثل ترا می‌خواهد، زمان چه زود گذشت روزی که با لبخند گفتی اگر می‌خواهند دست از این کارها بردارم باید مرا با گلوله بزنند آن روز خندیدم ...

 

ولی بالاخره زمانش رسید و من ناباورانه روبروی پیکر پاک و مقدس تو ایستاده بودم و تو مانند امام شهیدان غرق خون بودی تا گفته‌هایت را اثبات کنی که شهادت نتیجه ایستادگی است ایستادگی در مسیر حق، خون پاک تو بر زمین ریخت و این راه ادامه یافت تا یادآور این جمله شهید آوینی باشد که:

«زندگی به خون وابسته است و پیکر تاریخ بی‌خون خدا مرده‌ای بیش نیست و سر مبارک امام شهید بر فراز نی رمزی است میان خدا و عشاق، یعنی این است بهای دیدار»


و تو چه خوب با خدا و امام شهیدت دیدار می‌کنی فقط ترا به جان زهرا س یادت نرود جبران کنی و ما را فراموش نکن...

 

بخشی از خاطرات شهید حسن مقدس

سعید  در ادامه دلنوشته خود برای همرزم ، دوست و همکار شهیدش در جبهه قوه قضاییه ، خاطراتی از او را هم در اختیار خبرنگار ما قرار داده است که در ادامه ملاحظه می‌فرمایید:


تواضع:

- یادم نمی‌رود روزی که اتاق استراحت خود را برای اجرای مأموریت در اختیارمان گذاشتی، راستی بدون آنکه متوجه باشی هر روز نظاره‌گرتان بودم. درب اتاقت برای همه آن‌ها که امیدی جز خدا نداشتند باز بود، اصلاً چیزی به‌عنوان منیّت در رفتارت وجود نداشت. تو درنهایت تواضع و مهربانی به حرف مردم گوش می‌دادی و بااینکه بعضی از پرونده‌ها به دادگاه ارسال‌شده بود بازهم برای احقاق حق، کارهایشان را پیگیری می‌کردی.

 

دلسوزی:

- شاهد بودم مادری گه گریه می‌کرد و می‌گفت به دختر خردسالش تجاوز شده ولی دستش به‌جایی بند نیست، گفت دخترش سادات است و شما را به حضرت زهرا سلام ا... علیها قسم داد که مدافعشان باشی، پیگیری کردی و متوجه شدی به دلیل عدم اثبات جرم، دادگاه منع تعقیب صادر کرده، یادم هست دعوایتان شد. آن روز مانند همیشه به خاطر این اتفاقات ناگوار و اشک‌های مادری دل‌شکسته چقدر غصه خوردید و متأثر شدید. در آخر هم مدافع ناموس این مرزوبوم، اجرش را از خانم فاطمه زهرا سلام ا... علیها گرفت.


شجاعت:

- روزی که درب دادگاه کیفری باز شد و شما روی صندلی در گوشه‌ای نشستی را یادم نمی‌رود، من به‌عنوان کارشناس دادسرا در حال توضیح دادن اقدامات فردی بودم که اقدام به توهین و تمسخر قرآن و اهل‌بیت علیهم‌السلام کرده بود ولی متأسفانه قاضی به‌هیچ‌وجه حاضر به بررسی مستندات پرونده نبود، با صدای محکم بسته شدن درب دادگاه که برای اعتراض به روند دادرسی از آن خارج‌شده بودید به خودم آمدم، غیرت شما مثال‌زدنی بود و هنوز در جمع دوستان مشترکمان شجاعت شما در آن زمان نقل محفلمان و ماندگار است.

 

عدم دل‌بستگی:

- یادم می‌آید آن روزی که مشغول چیدن لوازم اداری نو روی میز کارتان بودی گفتم مبارکه حاجی، با لبخندی گفتی بالاخره بعد از سال‌ها به یاد ما افتاده‌اند. وقتی صبح به محل کار برگشتم دیدم همه وسایل اداری روی میز کار من چیده شده. با تعجب گفتم حاجی؟! و تو با لبخند گفتی داشت نفسم را درگیر می‌کرد، هدیه کردم به شما...

 

همراهی با همکاران:

- صبح روزی که به محل کار آمدی و یکی از همکاران ما روی صندلی پشت میز شما خوابش برده بود می‌خواستند بیدارش کنند اما اجازه ندادی آن روز تا نزدیک ظهر در دفتر بسیار کوچکی مستقر شدی و کارهای مردم را پیگیری و پرونده‌ها را ارجاع می‌دادی. وقتی همکارم بیدار شد خیلی شرمنده بود. با لبخندی توأم با آرامش پرسیدی خوب خوابیدی؟ خسته نباشی...

 

مجاهدت:

- شهید عزیز تو پرچم‌دار حرکتی در فضای مجازی بودی که مقام معظم رهبری در مورد آن می‌فرمایند «گاهی اوقات فکر می‌کنم تقریباً عرض و طول این جهاد عظیم که ما مأمور و موظف به انجام آن هستیم کمتر از جهادی که برای ایجاد انقلاب و تأسیس نظام اسلامی انجام دادیم نیست. امروز در پیشگاه خداوند متعال و اهل‌بیت علیهم‌السلام و همه شهدا به‌عنوان عضو کوچکی از مجموعه سایبری شهادت می‌دهم در سال‌هایی که فضای مجازی کشور عرصه و جولانگاه جریان‌های معاند و ضدانقلاب بود و جریان‌های ضد دینی و ضد اخلاقی برای تضعیف ارزش‌ها و باورهای جامعه اسلامی فعالیت می‌کردند و هیچ محدودیت مؤثری در دسترسی به مطالب موهن و مستهجن در سرویس‌دهی اینترنت کشور وجود نداشت، تلاش شبانه‌روزی و حمایت مؤثر و مجاهدت شهید حسن مقدس بخصوص در سال‌های 81 تا 1384 نقش بسزایی در مهار تهدیدات و ساماندهی اینترنت ایفاء نمود. شکل‌گیری حرکتی عظیم که تا به امروز توسط دوستان و همکاران آن شهید بزرگوار ادامه دارد...


سعید – 14/5/98

 

انتهای پیام/#

منبع: بولتن نیوز

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۶
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۴:۱۰ - ۱۳۹۸/۰۵/۱۳
0
1
روحش شاد و یادش گرامی باد
حاج رضا
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۵:۰۰ - ۱۳۹۸/۰۵/۱۳
0
0
یاد باد آن روزگاران یاد باد
مردانی مانند شهید مقدس نادر بودند و هستند و البته او هم جنسش از جنس رزمندگان دفاع مقدس بود خدایا درجاتش عالیست متعالی بگردان
امیدواریم با آمدن جناب رئیسی به قوه قضاییه بازهم شاهد حضور و رشد قضاتی همانند شهید عزیز قاضی مقدس باشیم و ان شاء الله برادر عزیزمان سعید مقدس هم بدانند مبارزه برای احقاق حق سن و سال نمی شناسد یکی در 42 سالگی بعد از عمری مجاهدت و ایستادگی برای رساندن حقی به مظلومی شهید می شود و یکی در 42 سالگی بعد از عمری مجاهدت تازه به خودش با یادآوری دوست شهیدش و دیگر شهیدان ، نهیب می زند که نباید خوابید نباید دست از مبارزه برای احقاق حق کشید و تازه شروع دیگری برای مبارزه است برای اینکه یک انقلابی یک مجاهد در راه خدا هرگز خسته نمی شود اصلا وجودش خستگی ناپذیر است و تصور ما از سعید مقدس و سعید مقدسها که با یاد دوستان شهیدشان زندگی می کنند و همچنان متعهدانه از انقلاب و دستاوردها و آرمانهایش دفاع می کنند و برای حفاظتش مبارزه می کنند همین است که بر سر آرمانهای این انقلاب و حفظش تا آخر ایستاده اند . خدا قوت برادر
زهرا
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۲:۳۶ - ۱۳۹۸/۰۵/۱۳
0
0
خدایا درجاتش عالیست متعالی بگردان
ناشناس
|
United States
|
۰۳:۱۰ - ۱۳۹۸/۰۵/۱۴
0
0
شادی. روح شهدا صلوات
کوچکترین
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۳:۴۶ - ۱۳۹۸/۰۵/۱۴
0
0
خداوند سبک زندگی و اخلاص و شجاعت و بصیرت شهدا را هم به این بنده حقیر و همه دوستان انقلاب اسلامی ایران عنایت فرماید و ما را هم عاقبت بخیر نموده و در جمع شهدا تجمیع فرماید، آمین
مدیر پایگاه ان شاء الله همچنین به همه ما
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۹:۵۸ - ۱۳۹۸/۰۵/۲۴
1
0
بی پروایی در نقل از معصوم هلاکت بار است
---
دوستان!!! وقتی که در حدیث مشهور از پیامبر اکرم (ص) ایشان در خطاب به دخت گرامی خود می گوید بجز عمل تو من هم در قیامت نمی توانم کمکی به تو بکنم ، و قرآن نیز آن را تاکید می کند:« قُلْ إِنِّي لَا أَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَلَا رَشَدًا » ﴿آیه ۲۱ سوره ج ﴾ ؛ شما در بولتن نیوز می نویسید فلانی اجرش را از حضرت زهرا (س) گرفت؟؟؟!!!
آیا می دانید با توجه به حد و مرزهایی که قرآن کریم برای شخص پیامبر تعیین کرده اگر تا قیامت تلاش کنیم نمی توانیم چنین ادعایی را به اثبات برسانیم؟؟؟!!!
زنهار که بی کمک قرآن نسنجیده گفته ای را به معصوم نسبت دهیم که در قیامت گرفتاری شوم آن برای ما پایان ناپذیر خواهد بود.
هرگز فراموش نکنیم که بی پروایی در نقل از معصوم حتما هلاکت بار است.
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین