کد خبر: ۵۹۰۸۷۴
تاریخ انتشار:
ما نه به ژاپن، بلکه به فرهنگِ خودمان باختیم

کیروش و توسعه‌ی شتابزده‌ی نمایشی

تفسیرهای مختلفی از صحنه‌‌ی پیش از گل اول ژاپن ارائه شد. بسیاری از تحلیل‌ها این صحنه را خلاصه‌ای از فرهنگ مردم ایران توصیف کرده اند.

گروه فرهنگی: کمیل سوهانی در شبکه اجتماعی تاملات نابهنگام در این رابطه نوشت: پس از باخت ایران در برابر ژاپن، تفسیرهای مختلفی از صحنه‌‌ی پیش از گل اول ژاپن ارائه شد. بسیاری از تحلیل‌ها این صحنه را خلاصه‌ای از فرهنگ مردم ایران توصیف کرده و اظهار داشتند که ما نه به ژاپن، بلکه به فرهنگِ خودمان باختیم.

 

کیروش و توسعه‌ی شتابزده‌ی نمایشی

 

جدا از موضوع پیچیدگی فرهنگ(که در پست قبلی به آن اشاره کردم)، فرض کنیم که بتوان این صحنه را خلاصه چندهزارسال تاریخ و فرهنگ یک ملت دانست، با فرضِ صحت این گزاره، آیا اکنون به "پاسخ" رسیده‌ایم و یا در نقطه آغازِ "پرسش" هستیم. آیا وقتی یک "چگونگی" را به "فرهنگ" نسبت می‌دهیم، یعنی با امری ذاتی، صُلب و تغییرناپذیر مواجه‌ایم یا نه، این نسبت دادن مقدمه‌ای است برای تغییر؟

 

به گزارش بولتن نیوز، اگر به این نتیجه رسیدیم که باید و می‌توان تغییر کرد آیا به طور منطقی نباید به این بیاندیشیم که احتمالا صورت‌های دیگری از "بودن" نیز در گذشته‌ی ما وجود داشته و بنابر دلایلی ما پا در مسیر "تغییر" و اینگونه "شدن" گذاشته‌ایم ؟

 

قاطبه روشنفکرانی که در مورد "علل توسعه نیافتگیِ" ایران قلم زده‌اند، همانند تحلیل‌هایی که از این صحنه‌ی فوتبال ارائه می‌شود علتِ اصلی "توسعه نیافتگی" را "فرهنگِ مردم ایران" می‌دانند.

 

در این کتاب‌ها پس از برقراری نسبتِ مستقیم میان فرهنگ و توسعه‌نیافتگی، دلایل این وضعیت در دو سرفصلِ کلیِ "استبداد تاریخی" و "جغرافیای خشک" خلاصه می‌شود.

 

"توسعه‌نیافتگی" در این تحلیل‌ها با ترکیبِ "عقب‌ماندگی" همنشین شده و در قدم بعد دعوت به حرکت به سمت "دیگرانی" می‌شود که قاعدتا "جلوتر" از ما هستند. بدین ترتیب در ساده‌ترین شکل ممکن مسیر حرکت برای "تغییر" مشخص می‌شود.

 

همانطور که گفته شد پذیرش فرضِ امکان تغییر به طور منطقی باید انسان را به اندیشه در مورد احتمال تغییر و تبدلی در گذشته انداخته و به واکاوی علل آن وادارد، اما این تحلیل‌ها ضمن دعوت به فراموشی گذشته، راه روشن و بی‌تردیدِ آینده و پیوستن به "دیگرانِ" پیش‌رفته را توصیه می‌کنند.

 

مسیرِ کوتاهِ نسبت دادنِ شکست‌ها به "فرهنگ" و سپس حرکتِ شتابزده در جهت تشبه به "دیگران"، ریلی است که روشنفکران وطنی سال‌هاست قطار توسعه را برای حرکت در آن تشویق می‌کنند.

 

 اما ظاهرا ژاپنِ پیروز و روشنفکرانش هیچ‌گاه اینطور نبوده‌اند. آنچنان‌که "چونه‌موتو" اندیشمند ژاپنی در کتاب "راه و رسم سامورایی" می‌نویسد: "...در اواخر سده نوزدهم، ژاپنیان به مرحله‌ی وامگیری آگاهانه‌ی فرهنگی، که در تاریخ ژاپن بی‌سابقه هم نبود، پرداختند. رهبران ژاپن در نظر داشتند که کشور را متجدد کنند نه غربی. یعنی بر آن شدند تا از هر رشته‌ی فنی و اداری، بهترین شیوه‌ها که بتواند ژاپن را با ملت‌های بزرگ جهان برابر سازد برگزینند، آنان در نظر نداشتند که آیین‌های کهن را قربانی کنند یا از اصالت "روح ژاپنِ کهن" (یاماموتو داماشی) و روح ملیت چشم بپوشند...".

 

همچنین دکتر پرویز ورجاوند در کتاب "پیشرفت و توسعه بر بنیاد هویت فرهنگی" می‌نویسد: "...آنها تصور بسیار روشنی از خویش دارند، بدان معنا که خود را موجوداتی اصیل می‌دانند. آقای «کورودا» استاد دانشگاه بین‌المللی ژاپن و رئیس مرکز تحقیقات خاورمیانه درباره‌ی نحوه‌ی برخورد ملت ژاپن با فرهنگ غرب مثال زیبایی به کار برده است: «ژاپنی‌ها مثل صدف بسته می‌شوند و از آنچه به کارشان می‌آید گوهری می‌سازند که ویژگی ژاپنی دارد»" .

 

آیا داشتن تصویر روشنی از خود و مواجهه‌ی آگاهانه، انتخابگر و هضم‌کننده جز در پرتو شناخت حقیقی و موشکافانه‌ی گذشته امکانپذیر است. آیا تحقیرِ فرهنگ خویش بدون بررسی "چرایی‌‌های" وضع موجود ما را به جایی غیر از پوسته‌ی بی‌رمق و نمایشی توسعه کنونی می‌رساند؟ آیا در حالی که پایی در گذشته نداریم، می‌توانیم قدمی مطمئن به سمت آینده برداریم؟

 

وضعیت هیجانی و بی‌بنیادِ فوتبال در این کشور، شباهت کاملی به توسعه‌ی شتابزده و نمایشیِ ما دارد.


۸ سال حضور یکی از گرانترین مربیان دنیا بدون قرار دادن آجری بر آجر زیرساخت این ورزش. بدونِ هیچ امید و اعتمادی به آینده.
به نظر می‌رسد با رفتن او ما دوباره در نقطه صفر ایستاده‌ایم؟
نقطه‌ای که هیچ تصور روشنی از آینده فوتبال کشور نداریم.
مربیِ آینده تیم ملی چه کسی خواهد بود؟
آیا به جام جهانی بعدی صعود خواهیم کرد؟
آیا اگر صعود کنیم می‌شود یک بازی را بدون گل به خودی حریف ببریم؟
برای یک بار هم که شده می‌توانیم از گروه خود بالا برویم؟

 

این وضعیت تحقیرآمیزِ بی‌بنیاد ارتباطی با دوگانه "نفی خویشتن" و "دلدادگی به دیگری" ندارد؟

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین