کد خبر: ۵۵۹۲۷۴
تاریخ انتشار:
جوادالائمه(ع) نقطه عطف امامت

درسی که از علی بن جعفر باید گرفت

على بن جعفر گفت: اگر خداوند این ریش‌سفید را شایسته (امامت) ندانست، و این کودک (امام جواد) را شایسته دانست من فضیلت او را انکار کنم؟

درسی که  از علی بن جعفر باید گرفتگروه دین و اندیشه: حجت‌الاسلام‌والمسلمین مجتبی الهی خراسانی، رئیس میز توسعه و توانمندسازی علوم اسلامی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم در یادداشت پیش رو به اتفاقات دوران امامت اما جواد (ع) پرداخته و آورده است: در دوره‌های مختلف مرجعیت نیز هر وقت که مرجعیت مطلق شیعه در یکی از فقها تبلور می‌یافت، سایر فقها و بزرگان حوزه او را بر خود مقدم می‌داشتند و به‌اصطلاح، زیر پرچم همو حرکت می‌کردند.

به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت به شرح زیر است:

امامت جوادالائمه (ع) در سن کودکی چندان اسباب دلواپسی شد که برخی احتمال امامت عبدالله بن موسی(عموی امام جواد) را دادند اما با بررسی بیشتر، او را شایسته امامت ندانستند و از او رو گرداندند. شمارکمی هم به احمد بن موسی گرویدند یا به واقفیه پیوستند. به گفته نوبختی علت پیدایش این اختلاف، آن بود که بسیاری هنوز بلوغ را از شرایط امامت می‌دانستند.

برخوردهای گوناگون با امام جواد علیه‌السلام حکایاتی شگفت‌انگیز از وسعت دانش و اطلاع امام جواد پدید آورد و نشان داد منشأ این علم و آگاهی، بشری نیست. چه این‌که کودکی به سن و سال وی که فرصتی برای علم‌آموزی نداشته نمی‌تواند بدون اتصال به علم الهی و منشأ غیبی، این مجموعه گسترده از احکام و الهیات و حوزه‌های گوناگون معارفی و اطلاع‌ از مکنونات قلبی و پیشگویی حوادث را در اختیار داشته باشد.

کلینى (ره) از محمد بن حسن بن عماد روایت می‌کند که گفت: من در حضور على بن جعفر (عموى امام رضا علیه‌السلام و یکی از بزرگ‌ترین فقهای تاریخ شیعه) در مدینه نشسته بودم، دو سال بود که در مسجد رسول خدا صلی‌الله علیه و آله، نزد او می‌رفتم و احادیثى را که از برادرش امام کاظم علیه‌السلام شنیده بود، می‌‏فرمود و من می‌‏نوشتم، (و شاگرد او بودم) در این هنگام ناگاه دیدم ابوجعفر (حضرت جواد علیه‌السلام در سنین کودکى) در مسجد رسول خدا صلی‌الله علیه و آله بر او وارد شد، على بن جعفر [با آن سنّ و سال‏] تا حضرت جواد علیه‌السلام را دید، شتابان برخاست با پای‌برهنه و بدون ردا، به‌سوی حضرت جواد علیه‌السلام رفت و دست او را بوسید، و احترام شایان به او نمود، حضرت جواد علیه‌السلام به او فرمود: «اى عمو بنشین، خدا تو را رحمت کند». على بن جعفر گفت: «اى آقاى من، چگونه بنشینم، بااینکه تو ایستاده‏‌اى؟». هنگامی‌که على بن جعفر (ع) به مجلس درس خود بازگشت، اصحاب و شاگردانش، او را سرزنش کردند و به او گفتند: «تو عموى پدر او (حضرت جواد علیه‌السلام) هستى، درعین‌حال این‌گونه در برابر او کوچکى می‌کنی (و دستش را می‌بوسی) و …؟». على بن جعفر گفت: ساکت باشید، آنگاه ریش خود را به دست گرفت و گفت: «اگر خداوند این ریش‌سفید را شایسته (امامت) ندانست، و این کودک را شایسته دانست و به او چنان مقامى داد، من فضیلت او را انکار کنم؟ پناه به خدا از سخن شما، من بنده او هستم.»

 

درسی که  از علی بن جعفر باید گرفت

 

چنین رفتار درس‌آموز خالصانه و از سر ایمان و اخلاق، پس از دوران حضور امامان اهل‌بیت علیهم‌السلام و آغاز دوران غیبتی نیز، سیره مستمر عالمان و بزرگان شیعه بوده است.

از ابوسهل نوبختی یکی از بزرگ‌ترین متکلمان شیعه پرسیدند: چگونه با بودن شما مقام نیابت به حسین بن روح رسید؟ وی گفت: آن‌ها در انتخاب نایب خود بهتر اطلاع دارند.

در دوره‌های مختلف مرجعیت نیز هر وقت که مرجعیت مطلق شیعه در یکی از فقها تبلور می‌یافت، سایر فقها و بزرگان حوزه او را بر خود مقدم می‌داشتند و به‌اصطلاح، زیر پرچم همو حرکت می‌کردند.

هماهنگی و تبعیت آیات ثلاث قم سید محمدتقی خوانساری، آسید صدرالدین صدر و سید محمد حجت کوه‌کمره‌‌ایی از آیت‌الله بروجردی، هنوز زبانزد خاطرات علمای قم است.

در روزگار ما نیز، مراجع بزرگ و فقهای قوی‌پنجه و عارفان سترگی را دیده‌ایم و می‌بینیم که بی‌هیچ عسر و حرجی، خود را تابع ولی‌فقیه و رهبری نظام اسلامی دانسته و می‌دانند و همگان را به تبعیت از او فرامی‌خوانند. این سیره مستمری است که از زمان حضور امامان تا غیبت ایشان ادامه داشته و سند اخلاص و اخلاق و ایمان فقها و بزرگان شیعه است. رحم الله الماضین منهم و حفظ الباقین!

 

انتهای پیام/#

 

 منبع: شبکه اجتهاد

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین