کد خبر: ۵۵۱۰۰۰
تاریخ انتشار:
وضعیت سینمای کودک در گفت‌وگو با 2 عضو مرکز سینمای کودک و نوجوان

قوربـاغه آهو و دیگر هیچ!

تن‌تن در انیمیشن سینمایی «ماجراهای تن‌تن» ساخته استیون اسپیلبرگ، رو به کاپیتان هادوک می‌کند و می‌گوید: «به خبر خوب دارم و به خبر بد.»...
گروه فرهنگ و هنر: تن‌تن در انیمیشن سینمایی «ماجراهای تن‌تن» ساخته استیون اسپیلبرگ، رو به کاپیتان هادوک می‌کند و می‌گوید: «به خبر خوب دارم و به خبر بد.» هادوک می‌پرسد: «خبر بد چیه؟» خبرنگار قهرمان قصه جواب می‌دهد: «همش یه گلوله داریم.» هادوک ادامه می‌دهد: «و خبر خوب؟» تن تن هم می‌گوید: «هنوز یه گلوله داریم.»
 
قوربـاغه آهو و دیگر هیچ!

به گزارش بولتن نیوز به نقل از جام جم آنلاین، این وضعیت بغرنج و مبهم و پیچیده فیلم تنتن، بیشباهت به اوضاع این سالها و این روزهای سینمای کودک و نوجوان ایران بویژه در این فصل تابستان نیست. البته همه چیز به این بستگی دارد که خوشبین باشیم و نیمه پر لیوان را ببینیم یا بدبینانه نگاه کنیم و نیمه خالی لیوان را ببینیم. در اینصورت خبر بد این است که سینمای ایران هیچ برنامهریزی و سازوکاری برای جذب مخاطبان کودک و نوجوان و جلب رضایت آنها ندارد و در روزهای طولانی تابستان که ظرفیت بالقوه بسیار خوبی برای بهرهمندی در گیشه است، فقط و فقط دو فیلم را در سینماها برای آنها نمایش میدهد که به هیچ وجه در این زمینه کفایت نمیکند. اما خبر خوب این است که دست سینمای ایران در زمینه ژانر کودک و نوجوان دیگر خالی خالی هم نیست و ما دستکم دو فیلم خوب در این رابطه داریم؛ دو فیلمی که به هرحال نماینده سینمای کودک و نوجوان هستند و میتوانند تا اندازهای و به سهم خود، جای خالی این گونه پرطرفدار سینمایی را در اکران پر کنند.

ولی اگر کمی بدبینانهتر و شاید هم منصفانهتر به قضیه نگاه کنیم، ماجرا پیچیدهتر از این خوشبینی و بدبینی ظاهری و «یه خبر خوب» و «به خبر بد» است.

مساله اینجاست که سینمای کودک و نوجوان ایران همچون وضعیت خشکسالی و بحران آب کشور، اصلا دیگر آبی ندارد که ما اساسا از «نیمه پر لیوان» و «نیمه خالی لیوان» حرف بزنیم. حالا دیگر سالهاست، دوران طلایی سینمای کودک و نوجوان در دهههای 60 و 70 به تاریخ پیوسته و همه اهل سینما چه سینماگران و چه تماشاگران کودک و نوجوان دیروز، از آن سالها به نیکی و با خاطراتی خوش یاد میکنند. بخشی از این یادآوری همراه با نیکنامی، قطعا به نوستالژی بازی ما ایرانیها برمیگردد، اما بخش عمده و مهم آن حتما به کیفیت خوب فیلمهای کودکان و نوجوان آنموقع البته باتوجه به وضعیت و امکانات و توقعات همان سالهای سینمای ایران، مربوط میشود. فیلمهای آن زمان سینمای کودکان و نوجوانان ایران قصه‌گوتر و فانتزی‌تر و رویایی‌تر بودند.

چیزی که بیشتر فیلم‌های این سال‌های این نوع از سینما بهره چندانی از آن نبرده اند و فیلم‌ها عناصر دندانگیری برای جذب مخاطبان کودک و نوجوان و جلب نظر پخش‌کننده‌ها و سینماداران برای اکران عمومی ندارند.

نتیجه هم همین می‌شود که در تابستان، یکی از مهم‌ترین نوبت‌های اکران در ایران، سهم بچه‌ها فقط و فقط تا اینجا و طبق اخبار منتشر شده پیشین، دو فیلم است؛ اولی «خاله قورباغه» ساخته افشین هاشمی که قرار است از چهارشنبه اکران شود و دومی هم «آهوی پیشونی سفید 2» ساخته سیدجواد هاشمی که ظاهرا قرار است از مرداد ماه اکران شود.

ضمن این‌که هر دوی این آثار هم به نوعی با تکیه بر آثار موفق پیشین در زمینه برنامه‌های کودک و نوجوان تولید شده اند و صد در صد نمی‌توان آنها را یک محصول مستقل جدید و اثری نو برای بچه‌ها قلمداد کرد. خاله قورباغه، با الهام از مجموعه تلویزیونی قدیمی و محبوبی به همین نام ساخته شده و آهوی پیشونی سفید 2 هم قسمت دوم فیلم آهوی پیشونی سفید است.

ضمن امیدواری برای موفقیت این دو فیلم در گیشه، اذعان دارید که نباید سهم انبوه کودکان و نوجوانان ایرانی در تابستان فقط محدود به این دو اثر باشد و حق بچه‌های ایرانی بسیار بیشتر از اینهاست. انتظار می‌رود مرکز سینمای کودک و نوجوان که بتازگی با حکم علیرضا تابش، مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی تشکیل شده چاره موثری در این خصوص بیندیشد و پاسخگوی انتظارات بچه‌ها باشد. یادمان نرود بخش مهمی از گردش اقتصادی گیشه سینمای جهان، مربوط به فیلم‌های کودک و نوجوان است، اما ما اینجا چه در تولید و چه در اکران، بسادگی این ظرفیت بالقوه را نادیده می‌گیریم.

غلامرضا آزادی و علی عبدالعلی‌زاده، دو کارگردان و فعال سینمای کودک و نوجوان در گفت‌وگو با جام‌جم به علل این نادیده گرفتن و سهم ناچیز سینمای کودک و نوجوان از اکران می‌پردازند. ضمن این‌که هر دوی این سینماگران عضو مرکز تازه‌تاسیس سینمای کودک و نوجوان هم هستند.

اهمیتی به سینمای کودک نمیدهند

غلامرضا آزادی، تهیهکننده فیلمهای خاطرهانگیز «کاکلی» و «دره شاپرکها» درباره وضعیت نامناسب این سالها و این روزهای سینمای کودک و نوجوان به جامجم گفت: تصمیم و ارادهای برای اکران سینمای کودک و نوجوان وجود ندارد و هرچقدر هم بخواهیم برای اکران فیلمهایمان در این زمینه تلاش کنیم، راه به جایی نمیبرد. در این سالها فرصت و اهمیتی به سینمای کودک داده نمیشود.

کارگردان «قبیله من» افزود: دانستن دلیل این وضعیت راه به جایی نمیبرد، اساسا ما درد را میدانیم، اما درمان مهم است و هیچ فکر و اندیشهای درباره آن وجود ندارد. ضمن اینکه خیلی از مسائل را باید بهصورت اجتماعی حل کرد و کسانی که مسئول این کار هستند و به آن علاقه دارند، باید بهصورت جمعی در این زمینه تصمیم بگیرند. اما وقتی متاسفانه خود همین جمع با هم اختلاف نظر دارند، همه چیز از بین میرود و اجازه اتفاق نظر را نمیدهد.

این مدیر فیلمبرداری باسابقه سینما ضمن اذعان به از دست دادن فرصت مناسب تابستان برای اکران فیلمهای کودک و نوجوان، ادامه داد: برخی از فیلمسازان هستند که دغدغه فرهنگ کودکان را دارند، یک سری از فیلمسازان هم هستند دغدغه تجارت و تفریح بچهها را دارند. مثلا ما خودمان فیلمی برای نوجوانان ساختیم، اما اکران فیلمهایی را میپسندد که برای کودکان است، فیلمهایی که در آنها صحنههای زد و خورد وجود دارد یا اکران در این سالها بیشتر در اختیار کمدیهایی است که متاسفانه هر سال تکرار میشود و آن ارزشهای واقعی خودشان را ندارند. حالا اگر در این میان شما فیلمی درباره تفکر نوجوانها ساخته باشید، راهی به اکران پیدا نمیکند. فیلم سینمای کودک و نوجوان در این سالها فقط یک شعار بزرگ است که میتوان از آن سود برد، اما از خود اکران فیلم کودک و نوجوان نمیتوانند سود ببرند. آزادی همچنین در پاسخ به این سوال که آیا الان تغییر رویکردی نسبت به دوران طلایی سینمای کودک و نوجوان اتفاق افتاده یا نه، گفت: سینماها در این سالها خصوصی شده اند و آنها تعیین میکنند چه فیلمی را اکران کنند. سینماها با هم مبارزه اقتصادی دارند، یک فیلمی که فروشش زیاد است آن را در صد سینمای دیگر هم اکران میکنند که صحیح نیست. تشکیلات بزرگ فیلمسازی سعی میکنند بخش خصوصی را زیرپای خود له کنند. زمانی من و خانم فریال بهزاد، موسس سینمای فانتزی کودک در این مملکت بودیم و فیلمهای بامحتوایی چون کاکلی و دره شاپرکها را میساختیم که برای رشد و نمو و تفریح بچهها بود. اما در این سالها کمپانیهای بزرگ فیلمسازی کودک، فیلمهایی درباره موش و گربه و خر و سوسک و مار و عقرب و این حرفها که ظرفیت کاملی برای تفریح و اندیشه بچهها نیست. اصل سینما رویا و خیالپردازی است. شما ببینید وقتی یک مساله مهم و بغرنج با زبان سینما رنگ فانتزی به خود میگیرد، چقدر زیبا میشود. تا کی خر و موش و گربه؟!

آزادی تاکید کرد: ما مهمترین فصل اکران برای بچهها یعنی تابستان را از دست داده ایم. پس فردا جام جهانی فوتبال هم تمام میشود و این بچهها چون فیلم و برنامهای برای تفریح ندارند، باید وقت خود را در کوچهها و خیابانها بگذارنند، آن هم با این همه اتفاقاتی که ممکن است برای آنها تکرار شود. هر سال که میگذرد، این مساله بغرنج تر میشود و سینمای ما هم برنامهای برای استفاده از این وضع ندارد.

اولویت با تولید فیلم جذاب است

علی عبدالعلیزاده، کارگردان سینمای کودک درباره مرکز سینمای کودک و نوجوان به جامجم گفت: هنوز این مرکز توسعه سینمای کودک و نوجوان مراحل ثبت خود را سپری میکند. این مرکز یک هیات موسس داشت که اساسنامهای را تنظیم کرد که برای ثبت به وزارت کشور
رفته است. بعد که ثبت شود برای انتخاب مدیرعامل و اعضای هیات مدیره فراخوان میدهند. این مرکز با توصیه آقای محمدمهدی حیدریان، رئیس سازمان سینمایی و با هدف حمایت از سینمای کودک و نوجوان چه در حوزه تولید و چه در اکران و پخش تخصصی فیلمهای کودک تشکیل شد. هدف اصلی این مرکز ارتقای سینمای کودک و نوجوان است تا این سینما دوباره حیات طبیعی خود را ادامه دهد و باز هم مخاطب جذب کند.

کارگردان فیلمهای تارزن و تارزان و دانی و من ادامه داد: برای بهرهگیری از ظرفیت اکران تابستان و دیگر نوبتهای نمایش فیلم در سال، ابتدا باید روی بحث تولید در سینمای کودک و نوجوان تمرکز کنیم. تقریبا همه درباره حمایت از سینمای کودک و نوجوان حرف میزنند و همگی از اکران این فیلمها استقبال میکنند، منتهی باید اول تولید مناسب و موردنیاز بچهها در این زمینه اتفاق بیفتد و بعد سراغ پخش و اکران رفت.

عبدالعلیزاده افزود: متاسفانه در میان محصولات سینمایی کودک و نوجوان این سالهای اخیر، بندرت فیلمهایی وجود دارد که بتواند مخاطب کودک و نوجوان را جذب کند و بتواند حتی در یک اکران خوب، موفقیتی کسب کند.

این کارگردان درباره انتقادات بعضی از سازندگان آثار کودک و نوجوان نسبت به مافیای اکران هم توضیح داد: چندان اعتقادی به این قضیه ندارم، بلکه اعتقاد دارم اگر شما فیلم خوب و به قول سینماییها بفروش حتی در سینمای کودک و نوجوان داشته باشید، پخشکنندههایی مثل فیلمیران و آقای علی سرتیپی هم سراغ پخش و توزیع آثار شما میآیند. چون تولیدات پرفروش سینمای ما در طول سال آنقدر زیاد نیست که آنها از یک فیلم با ظرفیت فروش بالای سینمای ایران بگذرند و آن را اکران نکنند. طبیعتا اگر میان فیلمهای کودک، فیلمهایی مثل کلاه قرمزی و شهر موشها باشد، پخشکنندهها و سینمادارها بخوبی از آنها استقبال و این آثار را اکران میکنند.

عبدالعلیزاده گفت: الان اگر سینمای کوروش بگوید کل 12 سالن خود را در اختیار اکران فیلم کودک قرار میدهد، واقعا ما چه فیلمهای خوبی در این زمینه داریم؟ آیا فیلمی داریم که بتواند مخاطب را جذب کند؟ سینمای کودک و نوجوان ما فیلم مناسبی در این خصوص ندارد.

این فیلمساز و عضو مرکز سینمای کودک و نوجوان بیان کرد: ما باید قبل از هر چیز روی تولید تمرکز کنیم و فیلمهای جذابی در این زمینه بسازیم. همین مرکز توسعه سینمای کودک و نوجوان نمیتواند چیزی در این رابطه تجویز کند، بلکه ابتدا باید فیلمنامههای خوب و جذابی در این خصوص وجود داشته باشد. وقتی از میان 50 فیلمنامه رسیده، اثر جذابی وجود ندارد، فارابی و مرکز سینمای کودک و نوجوان چه کاری میتواند انجام دهد؟ پس در وهله اول باید قصههای جذابی وجود داشته باشد و بعد که فیلمهای خوبی براساس این قصهها ساخته شد، باید به شکل تخصصی سراغ اکران مناسب این آثار برای مخاطبان کودک و نوجوان برویم.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین