کد خبر: ۵۵۰۹۴۸
تاریخ انتشار:

هرکس هرچیزی را به هرقیمتی می‌فروشد

در یک ماه اخیر همه‌چیز در بازار گران شده است. فروشندگان به بهانه گران‌شدن ارز هرچیزی را به هرقیمتی که می‌خواهند می‌فروشند حتی اگر آن کالا کاملا...

به گزارش بولتن نیوز، گرانی چیزی از ترافیک نکاسته است. راننده ترمز می‌کند. یکی از مسافران عقبی هزارتومان به سمت راننده دراز می‌کند. ماشین‌ها حرکت می‌کنند، ماشین ما هم حرکت می‌کند، راننده تقریبا مسن با صورت سوخته‌اش وقتی پول را لای پول‌هایش می‌گذارد، عرقش را با پشت دستش پاک می‌کند و بی‌آنکه کسی را خطاب قرار بدهد، می‌گوید: «بعد هم می‌گویند مردم پول ندارند، اگر پول ندارند چرا اینطور می‌ریزند بازار؟»

به مقصد که می‌رسیم، زنی که هزار تومان داده بود منتظر می‌ماند بقیه پولش را بگیرد و پیاده شود. اما راننده می‌گوید که بقیه‌ای در کار نیست: «از امروز صبح ۲۰۰تومان آمده روی کرایه‌ها خانم!». زن زیر لبش چیزهایی می‌گوید که من نمی‌شنوم؛ اما راننده در جوابش می‌گوید «برو ببین دلار چند شده است».

می‌رویم که ببینیم دلار چند شده است. بازار «امیر نو» تبریز، یکی از اصلی‌ترین پاساژهای خرید و فروش ارز و البته تجمع ارز فروشان و دلالان است. جای سوزن انداختن نیست!

«دلار دلار...»، «یورو یورو»، «آقا دلار می‌فروشی؟» «یورو چند شد؟ کسی خبر داره؟» این سوال‌ها همان حوالی پاساژ پخش شده‌اند. حتی کسی اگر به فکر اقتصاد و پول نباشد، با گذر از مقابل پاساژ این سوال‌ها به گوشش می‌خورد و بعد شاید در پی آن باشد که جوابی برایشان پیدا کند. اگر کمی صبر کند، جوابش را هم خودشان می‌دهند: «یورو ۹هزار تومان شد... دلار... دلار ۸هزارتومان».

می‌رویم که ببینیم دلار چند شده است. بازار «امیر نو» تبریز، یکی از اصلی‌ترین پاساژهای خرید و فروش ارز و البته تجمع ارز فروشان و دلالان است. جای سوزن انداختن نیست!

«دلار دلار...»، «یورو یورو»، «آقا دلار می‌فروشی؟» «یورو چند شد؟ کسی خبر داره؟» این سوال‌ها همان حوالی پاساژ پخش شده‌اند. حتی کسی اگر به فکر اقتصاد و پول نباشد، با گذر از مقابل پاساژ این سوال‌ها به گوشش می‌خورد و بعد شاید در پی آن باشد که جوابی برایشان پیدا کند. اگر کمی صبر کند، جوابش را هم خودشان می‌دهند: «یورو ۹هزار تومان شد... دلار... دلار ۸هزارتومان».

داخل پاساژ قیامت است. فقط چندتا از صرافی‌ها باز هستند و بقیه به دلایل و بهانه‌هایی بسته. یکی از مغازه‌ها نوشته بنابر دستور دولت، خرید و فروش ارز در این مکان تا اطلاع ثانوی صورت نمی‌گیرد. اما می‌گیرد، دلال‌هایی که دست‌شان گوشی است و کمرشان یک کیف که تند تند پر و خالی می‌شود، خرید و فروش‌های زیادی را صورت می‌دهند.

این پاساژ نسبتا کوچک، روی تمام بازار اثر گذاشته است. از هر فروشنده‌ای که می‌پرسی چرا اینقدر گران، در جوابت می‌گوید «می‌دانی دلار امروز چند شده است؟»

خیابان دارایی تبریز که اصلی‌ترین مرکز عمده‌فروشی مواد غذایی به شمار می‌آید، پر از ماشین‌های بزرگ و رفت‌وآمد کارگران و هیاهوهای مدام است. همه‌چیز طبق یک ماه پیش است. عین همان روزهایی که دکتر روحانی برای افتتاح رویداد «تبریز۲۰۱۸» به این شهر آمده بود و در سخنرانی‌هایش تاکید کرده بود که «اگر ترامپ از برجام خارج شود، ما هم برنامه‌های خودمان را داریم» یا «ترامپ با خروج از برجام یک پشیمانی تاریخی برای آمریکا رقم خواهد زد».

حالا ترامپ از برجام خارج شده است و قیمت ارز، سکه، طلا و بسیاری از کالاها از ۵۰درصد تا ۱۵۰درصد افزایش پیدا کرده است.

«حاج آقا باز شما می‌گویید سنگک گران شده است، ما به همان لواشش هم قانع هستیم» این را یک خریدار به فروشنده‌ای در بازار سرپوشیده تبریز می‌گوید، می‌گوید و بعد می‌خندد به چیزی که شاید درجاهای دیگر دنیا مستحق گریه باشد.

بازار کفش و چرم شلوغ و پر از مسافر است. اما عده کثیری فقط برای دیدن و گشتن آمده‌اند چون داخل مغازه‌ها عمدتا خالی است و فروشنده‌ها یا سرگرم موبایل‌شان هستند یا با یک دستمال به جان ویترین افتاده‌اند. چه خبرهایی می‌توانند از داخل موبایل‌شان بخوانند؟ شاید اینکه دلار دوباره گران شده است و باید مقداری روی قیمت کفش‌ها بکشند. کفش‌هایی که صددرصد تولید داخلی است!

از بازار کفش و چرم به راحتی می‌توان وارد بازار آجیل و خشکبار شد. خوبی بازار سرپوشیده تبریز همین است که همه‌چیز یک‌جاست و هرکسی می‌تواند با قدم زدن در دالان‌های این بازار فاجعه‌ای را که در رگ‌های اقتصاد کشور جریان دارد را حس کند.

قیمت پسته از ۸۰هزار تومان شروع می‌شود. خرده‌ریزه‌های گردو که ضایعات محسوب می‌شوند به قیمت ۷۰هزار تومان به فروش می‌رسند. فروشنده‌ای را می‌بینم که با یک دستمال روی آجیل‌ها را تمیز می‌کند و گرد و غبارشان را می‌گیرد.

استاندار آذربایجان شرقی گفته بود افزایش قیمت کالاها بی‌دلیل است، فرماندار تبریز گفته بود تعزیرات را ملزم کرده‌ایم که بر قیمت کالاها نظارت کنند. او گفته بود با شماره ۱۲۴ می‌توانید تماس بگیرید و گزارش تخلف در قیمت را بدهید. آدم باید این شماره را بگیرد و گوشی را به طرف بازار دراز کند و همینطور راه برود.

به غیر از بازار کیف و کفش و آجیل، دالان‌ها و راسته‌های دیگر بازار تاریخی تبریز در ازدحام خلوت به سر می‌برند. در راهی که به سمت یکی از خروجی‌ها می‌پیمایم، ۳پیرمرد مغازه‌دار را می‌بینم که چهارپایه گذاشته‌اند و وسط بازار نشسته‌اند.

«بی‌سابقه است این گرانی! حاج‌ علی تو در این سال‌ها دیده بودی که قیمت ماشین در عرض یک ماه ۵۰درصد گران‌تر شود؟» این را یکی از آن ۳پیرمرد می‌گوید. دیگری با لحن منتقدانه‌ای جوابش را می‌دهد: «مرد مومن ۵۰درصد کجا بود؟ تو بگو ۱۰۰درصد! هرسال بعد از عید یک‌چیزهایی گران می‌شد اما نه این‌قدر!».

از بازار سرپوشیده خارج می‌شوم و به خیابان می‌رسم. از هیاهوی جمعیت فقط یک‌چیز می‌توان شنید و آن هم این است که کمپین علی کریمی و نخریدن کالا به مدت یک‌ماه در همان اینستاگرام مانده است و این بیرون برای خریدن گوشت ۵۰هزار تومانی مردم صف ایستاده‌اند.

به پاساژ میوه‌فروشان می‌رسم. میوه‌هایی رنگین با قیمت‌هایی سنگین! کمتر میوه‌ای را می‌توان پیدا کرد که قیمتش از ۱۰هزارتومان پایین بیاید. مسئله دشواری‌ست اینکه یک پدر بخواهد در روزهای گرم تابستان دست خالی به خانه نرود و از طرفی به قدری میوه بخرد که برای تمام اعضا خانواده برسد. در این پاساژ، ۲۵۰ گرم و نیم‌کیلو، رایج‌ترین مقداری است که از فروشندگان درخواست می‌شود.

اینجا بازار تبریز است. هرکس هرچیزی را با هرقیمتی که می‌خواهد می‌فروشد. مواد غذایی، لوازم خانگی، خودرو، ارز، طلا، موبایل، کامپیوتر، دوربین، میوه و هرآنچه که به خروج آمریکا از برجام مربوط هست و نیست، گران شده است. مردم دلشان از دولت پر است و دولت از هرج و مرج در بازار انتقاد می‌کند. چه‌کسی پاسخ می‌دهد؟

برای مشاهده مطالب اقتصادی ما را در کانال بولتن اقتصادی دنبال کنیدbultaneghtsadi@

منبع: خبرگزاری مهر

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین