گروه اجتماعی: پس از کشف حجاب تعدادی از دختران در خیابانهای برخی شهرهای کشور با پیروی از خطوط القایی عناصر لائیک و خودفروخته ای مانند مسیح علی نژاد در رسانه های بیگانه مانند بی بی سی و من و تو، برخی از عناصر جریان ساز و اختارشکن در داخل، اقدام به توجیه و بسترسازی ذهنی این اقدام نمودند که در میان آنها عمادالدین باقی یکی از آنان به شمار میرود. وی در تاریخ 15/11/96 در مطلبی که منتشر کرده مدعی گشته که در منابع تاریخی مربوط به صدر اسلام نشانه ای از اجبار به رعایت حجاب وجود ندارد.
به گزارش بولتن نیوز، این که حجاب در صدر اسلام اجباری نبوده یا گذشته از آن که فاقد مستندات محکمی است از این نظر قابل پاسخ قطعی است که در آن زمان و در آن جامعه به دلیل نوع پوشش زنان، ضرورتی بر تاکید بر رعایت پوشش نبوده است، زیرا نوع لباس مورد استفاده زنان، نظر شرع را تامین می کرده اما در حال حاضر، عواملی وجود دارند که با توجه به آنها رعایت حجاب ضروری و نه اجباری است. ضمن آن که واژه «اجباری» که برای حجاب به کار برده می شود هم درست نیست زیرا رعایت مواردی مثل حجاب بر اساس قانون است و قانون برای حفظ جامعه و مصالح آن، تمهیداتی را در نظر گرفته که ممکن است محدودکننده تلقی شود. در واقع حجاب قانون است نه اجبار.
در مورد قانون حجاب در تاریخچه جمهوری اسلامی نیز باید کفت زمان تصویب اولین قانون حجاب در سال شصت و دو، از آنجا که فرهنگ عمومی به حجاب اعتقاد داشت، نه تنها این قانون با مقاومت اجتماعی روبه رو نشد بلکه مورد استقبال هم قرار گرفت. اما هر چه به پیش می آییم، از قانون حجاب تنها پوسته الزام آورش باقی میماند و محتوای فرهنگی اقناع کنندهاش در جامعه باز تولید نمیشود. نتیجه اینکه بعد از حدود سه دهه، چون منطق قانون حجاب برای جوانان جا نیفتاده، قانون حجاب تبدیل به یک چماق شده است.
هر چند به احتمال زیاد، پدیده دختران خیابان انقلاب یک پروژه سیاسی است اما نباید تصور کنیم با کنترل این پروژه، توانستهایم نیاز به اقناع در جامعه پیرامون مسئله حجاب را برطرف کنیم. «تداوم بازتولید اقناع، قانون بقای هر قانونی است.» قانونی که به نظر میرسد در خصوص مقوله حجاب چندان در چهار دهه جمهوری اسلامی مدنظرقرار نگرفته است. در نتیجه، امروز با افرادی مواجهیم که بدون جهتگیری سیاسی و اعتقادی، با مقوله حجاب مشکل منطقی دارند.
به نظر میرسد یکی از مناسب ترین کارها برای حل مسئله حجاب، برگزاری کرسی آزاداندیشی در این رابطه است. برگزاری گفتگوهایی که در آن، افراد مختلف با نگرشهای گوناگون درباره حجاب، با یکدیگر در این خصوص صحبت کنند. منطقهای متنوع، با همدیگر آشنا شوند و نهایتا آنهایی که از سر اعتقاد به حجاب گرایش دارند یا ندارند، در درون خود به نتیجه درست برسند. که نمود بیرونی افراد، چیزی جز اعتقادات درونیشان نیست.
ای کاش در کنار هر دختری که روسریاش را به چوب زده و بلند میکند، دختر محجبهای هم روی صندلی رفته و این تابلو را بلند کند که: «حجاب، بودن یا نبودن؟ بیایید در این مورد با هم گفتگو کنیم» قطعا کسی که برای رفتارش منطق قوی و قابل دفاع دارد، از گفتگو فرار نمیکند. تنها کسی از گفتگو فرار میکند که میخواهد عقیدهاش را به دیگران حقنه کند. آنهایی که برای پروژههای سیاسیشان دنبال باحجابی یا بیحجابی زنان و دختران این جامعه هستند، از گفتگو فرار کرده و مرزشان را از دیگران جدا میسازند.
در انتها، ذکر یک نکته مهمتر. و آن اینکه پدیده دختران خیابان انقلاب یا مسئله حجاب، تا حد زیادی معلول مسائل دیگر است. به نظر میرسد عمق استراتژیک این قضیه را باید در عدالت اجتماعی رها مانده، حل بحرانهای اقتصادی، ناتوانی خانوادهها در تشکیل ازدواج، فساد برخی مسئولین و تضاد رفتاری آنها با ادعاهایشان، و کارآمدی دستگاه حاکمیت جستجو کرد. اگر اینها حل شود، علل ثانویهای که بر علل فرهنگی مضاعف شده و مسئله حجاب را ایجاد میکنند از میان میرود.
انتهای پیام/#
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
دشمنان اسلام خود را خسته نکنند.
ما نجابتمان را به آزادی دروغین نمی فروشیم.
حجاب ما ارثیه مادرمان حضرت زهرا (س) است.
میمون های موفرفری نمی توانند آن را از ما بگیرند(: