کد خبر: ۵۳۵۷۲۳
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار:
بازنگاه هشدارآمیز به راهبردتقابلی جدید آمریکا و سیاست تبعی اروپا علیه ایران

برجام‌های فراهسته‌ای که برای مهار جمهوری اسلامی خواهند آمد

اروپایی‌ها معتقدند متن برجام باید دست نخورده باقی بماند و در پرونده‌هایی جداگانه باید به سراغ موضوعات غیر هسته‌ای برای مهار رفتار ایران رفت.

گروه سیاسی: همان‌طور که انتظار می‌رفت رئیس‌جمهور آمریکا در 13 اکتبر اعلام کرد که برجام را دوباره مورد تأیید قرار نخواهد داد و جمهوری اسلامی ایران را به نقض توافق متهم کرد. اگرچه ترامپ در سخنرانی‌اش، ایالات‌متحده را از توافق خارج نکرد، اما بر توانایی خود در این موضوع تأکید کرد و به کنگره هشدار داد که اگر اصلاحات لازم را روی توافق انجام ندهد، آمریکا را از توافق خارج می‌کند؛ منظور او از اصلاحات نیز مذاکره مجدد برای اصلاح برجام و آغاز مذاکرات موشکی و منطقه‌ای است.

برجام‌های فراهسته‌ای که برای مهار جمهوری اسلامی خواهند آمد

به گزارش بولتن نیوز، در این نوشتار کوشش شده است به راهبرد جدید تقابل‌جویانه آمریکا علیه ایران نگاهی گذرا افکنده شود.

گذار از برجام به مسائل منطقه‌ای و موشکی

دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا در شبانگاه جمعه21 مهر ماه سخنراني جنجالي‌اش را مطابق عادت معمول رؤسای‌جمهور این کشور، با ادعاها و اتهامات به جمهوری اسلامی ایران آغاز کرد و لفاظی‌های مغلوط و مغشوش بسیاری را در اتهام‌زنی دروغین به ایران درباره حمایت از گروه‌های تروریستی و توسعه‌طلبی صنایع موشکی و نفوذ منطقه‌ای ایران با هدف نشانه گرفتن آمریکا و هم‌پیمانان منطقه‌ای آمریکا و... در نطقش مرتکب شد که با بازتاب‌های فراوانی در سطوح مختلف از مقامات کشورهای عضو ۵+۱  گرفته تا سازمان ملل و رسانه‌های جهانی و حتی شخصیت‌های مطرح داخل آمریکا و مآلاً در جمهوری اسلامی ایران روبه‌ر‌و شد. ترامپ پس از وارد کردن انواعی از اتهامات به ایران، ضمن اعلام راهبرد جدید آمریکا در مقابل ایران گفت باید در برابر رفتارهای خصمانه این کشور بایستیم تا هرگز نتواند به سلاح هسته‌ای دست یابد!

ترامپ در بخشی دیگر از سخنانش به صراحت اعلام کرد که ما برجام را تأیید نمی‌کنیم و نخواهیم کرد و خبر داد که دولت و کنگره با هم برای اصلاح برجام اقدام خواهند کرد. ترامپ خواسته دیگر آمریکا را این‌گونه بیان کرد که برجام درباره بحث موشکی ایران مسکوت است و از کنگره خواست اشتباهاتی که در برجام وجود دارد را رفع کند.

رئیس‌جمهور آمریکا در پایان سخنانش از برنامه و مسیری که در آینده بر اساس آن عمل خواهد کرد نیز سخن به میان آورد و به صراحت ايران را به نقض توافق هسته‌اي متهم کرد و در عین حال به وزارت خزانه‌داري و کنگره مأموریت داد تا درباره برطرف‌کردن نواقص توافق هسته‌اي با ايران چارچوب مذاکره و همکاری را آماده کنند و در پایان نیز اعلام کرد که اگر نتوانیم درباره رفع اشکالات برجام با کنگره و هم‌پیمانان خود به توافق برسیم، برجام را لغو خواهیم کرد.

راهبرد جدید یا بیانیه‌خوانی؟!

در ارزیابی ماهوی سخنرانی ترامپ دو دیدگاه کلی قابل احصا است؛ برخی از تحلیلگران معتقدند سخنان ترامپ نکته تازه‌ای نداشت و بیشتر از اعلام راهبرد جدید، در قواره بیانیه‌ای قابل تحلیل است که در آن چیزی جز تکرار مجموعه‌ای از اتهامات کلی و دروغین به جمهوری اسلامی ایران نبود. از این حیث تفاوتی با مواضع اعلامی دولت‌های گذشته آمریکا که وجه مشترک همه آنها تقابل و ضدیت با ایران است، نداشت.

این نگاه همچنین نقش ماجراجویی‌های ترامپ را در رویکرد اعلام شده برجسته فرض می‌کند و معتقد است که متغیر فردی و اراده کارگزاری نقش مؤثری در سیاست تقابلی آمریکا در مقطع جدید دارد. اما به جز این فرض، نگاه دومی هم وجود دارد که بر این فهم متمرکز است که هر چند ترامپ از حیث روانشناختی ماجراجوست و رفتارهایش پیش‌بینی‌ناپذیر است، اما با کنار هم گذاشتن مجموعه قطعات جورچین جدید که شامل مواضع دولت، کنگره و اندیشکده‌های آمریکا و نیز موضع‌گیری‌های مبهم تروئیکای اروپا می‌باشد و جملگی نیز بر نفوذ ایران در منطقه و توانمندی‌های موشکی متمرکز شده‌اند، درمی‌یابیم که مکر و توطئه آمریکا مهم‌تر از بلاهت ترامپ است و راهبرد جدید را نمی‌توانیم با بیانیه‌خوانی و یاوه‌گویی‌های رئیس‌جمهور آمریکا در یک سطح فرض کنیم و به دلیل همین نکته مهم بود که رهبر معظم انقلاب در دیدار هفته گذشته خود با نخبگان علمی کشور بر این موضوع مهم تکیه کردند که بلاهت ترامپ، نباید ما را از مکر آمریکا غافل کند.

توصیه‌های 6 گانه به ترامپ

در آوریل سال جاری میلادی مؤسسه مطالعاتی واشنگتن توصیه‌های شش‌گانه‌ای را برای مهار ایران به ترامپ پیشنهاد می‌کند تأمل در این توصیه‌ها از این نظر مهم است که ما را متوجه درک ابعاد و عمق راهبرد جدید آمریکا می‌کند. این شش توصیه به اختصار به شرح زیر است:

۱ـ رقابت با ایران در مناطق کلیدی؛ ایران کشوری است که از خلأهای موجود استفاده فرصت‌طلبانه می‌کند؛ آمریکا باید در تمامی مناطقی که ایران نفود خود را افزایش داده است، از ایران پیشی بگیرد. سوریه، عراق و یمن بخشی از این مناطق کلیدی است.

۲ـ ایجاد یا ترمیم اتحادهای پیشین در منطقه؛ ایران در چهار دهه گذشته تلاش کرده اتحادهای تأثیرگذاری را با کشورهای خاورمیانه ایجاد کند، آمریکا باید حمایت‌های مستقیم و غیر مستقیمی از متحدانش در منطقه داشته باشد و با کشورهایی که هنوز وارد اتحاد با ایران نشده‌اند روابطی صمیمانه برقرار کند.

۳ـ شکاف و اختلاف‌افکنی میان ایران و متحدانش؛ اکثر متحدان ایران منافع مشترک حداکثری با این کشور ندارند. اگر آمریکا بتواند اتحاد حشدالشعبی عراق و حوثی‌های یمن را با ایران بر هم بزند، سودمند خواهد بود.

۴ـ قطع راه‌های ارتباطی ایران با متحدانش؛ ایران برای پیشبرد اهدافش در منطقه، به خصوص سوریه به برقراری راه‌های ارتباطی زمینی، هوایی و دریایی نیاز دارد. آمریکا باید افزون بر ایجاد موانع بر سر راه ایران، رابطه خود را با عراق بیشتر کند تا از این طریق نیز راه‌های رسیدن ایران به سوریه را مسدود کند.

۵ـ تحمیل خط‌قرمزهای زیانبار و باورپذیر علیه ایران؛ آمریکا باید برای حوزه‌هایی که امکان دارد ایران در آینده به فعالیت در آنها بپردازد، خط قرمز تعیین کند و تهدیدات را در این حوزه آن قدر باورپذیر کند که جمهوری اسلامی ایران با هراس از تهدیدها، از مواضع خود کناره‌گیری کند.

۶ـ متهم کردن افراد و نهادهای نظام؛ افراد و سازمان‌های مختلفی که برای پیشبرد اهداف ایران تلاش می‌کنند، باید متهم شوند. این امر نیازمند کار دیپلماتیک، اطلاعاتی و تحریمی است تا بتوان به طور جامع و کامل فرایند مهار ایران را به پایان رساند.

برجام‌های فراهسته‌ای که برای مهار جمهوری اسلامی خواهند آمد

توصیه‌های مؤسسه واشنگتن به خوبی گویای آن است که مؤلفه‌های اساسی راهبرد جدید آمریکا در قبال ایران که این روزها دولت و کنگره آمریکا نیز بیان می‌کنند، بر محور خنثی‌سازی نفوذ ایران در منطقه استوار است. در این راهبرد، سلب توانایی ایران و به ویژه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای دسترسی و کمک به متحدانش در منطقه، مورد توجه قرار گرفته است. بر اساس پیشنهادهای این مؤسسه و مطابق با آنچه در سخنرانی اخیر ترامپ آمد، ایجاد اجماع علیه سیاست‌ها و فعالیت‌های منطقه‌ای و داخلی جمهوری اسلامی ایران از سوی آمریکا دنبال می‌شود.

تحمیل برجام‌های موشکی و منطقه‌ای

درک این واقعیت مهم است که اگر از نظر ایران مزیت برجام و انتظار حقیقی از این توافقنامه رفع تحریم‌های ظالمانه بوده است، آمریکا در صورتی برجام هسته‌ای را دارای دستاورد و مزیت می‌داند که بتواند از طریق آن برجام‌های بعدی را تولید کند. این رویکرد به ترامپ و سیاست‌هایش نیز ربطی ندارد؛ بلکه از روزهایی که مذاکرات هسته‌ای در جریان بود تا زمانی که برجام منعقد شد، سیاست قطعی آمریکا بوده و مواضع اکنون آنها نیز ادامه همان روند پیشین است؛ چنانکه در دوره اوباما با حفظ تحریم‌های گذشته، بارها محدودیت‌ها و تحریم‌های جدید را اعلام و اعمال کردند؛ از این رو جمهوری اسلامی ایران، آن‌گونه که عده‌ای به نادرستی می‌گویند، صرفاً با «اقدامات ترامپ دیوانه» طرف نیست؛ بلکه مسئله اساسی آن است که با «راهبرد و توطئه جدید آمریکا برای تقابل با ایران» مواجه هستیم.

به طور اساسی در بین مسئولان و نهادهای مختلف آمریکایی اختلاف‌نظری در حفظ و تشدید تحریم‌ها و اینکه باید ایران را مجدد پای میز مذاکره آورد و محدودیت‌هایی فراهسته‌ای علیه آن وضع کرد، وجود ندارد، اگر اختلافی هم هست بر سر این است که جناح منتقد ترامپ مدعی است، وی نباید با اعلام خروج از برجام اعتبار بین‌المللی آمریکا را زیر سؤال ببرد و کار را برای آمریکا در مذاکرات و توافقات احتمالی آینده با ایران و دیگر کشورها دشوار کند. بنابراین نشانه‌ها و قرائن آشکار به ما می‌گوید که دولت آمریکا بر اساس راهبرد اعلام شده می‌خواهد با اعلام عدم پایبندی ایران به برجام، مذاکرات را به نقطه صفر برگرداند و مذاکرات سیاسی را در شیوه‌ای تازه با جمهوری اسلامی ایران بر سر موضوع نفوذ منطقه‌ای و توانمندی‌های موشکی ایران از سر گیرد.

راهبرد آمریکا و نقش اروپا نقطه اختلاف یا بازی مشترک؟!

پرسش دیگری که این روزها در افهام و افکار عمومی جامعه مطرح می‌شود، نقش اروپایی‌هاست. اینکه؛ آیا راهبرد جدید آمریکا با هماهنگی اروپا طراحی و اعلام شده است؟ پاسخ به این پرسش برای جمهوری اسلامی ایران مهم و تعیین‌کننده است. نشانگان مختلفی از اظهارات و مواضع مسئولان آمریکایی و اروپایی وجود دارد که به نوعی تقسیم کاری را در این زمینه بین آنها نشان می‌دهد.

آمریکا و تروئیکای اروپایی در مقطع کنونی سناریوی «پلیس خوب و پلیس بد» را بازسازی می‌کنند؛ سناریویی که تجربه آن در طول بیش از یک دهه درگیرسازی ایران در پرونده هسته‌ای در اذهان ما وجود دارد. نقطه اختلاف اروپا و آمریکا در خصوص نحوه مواجهه با برجام کاملاً واضح است؛ در حالی که ترامپ اصرار دارد متن برجام را با محدودیت‌های فنی دائمی و گنجاندن تعهدات منطقه‌ای و موشکی اصلاح کند، اما اروپایی‌ها معتقدند متن برجام باید دست نخورده باقی بماند و در پرونده‌هایی جداگانه باید به سراغ موضوعات غیر هسته‌ای برای مهار رفتار ایران رفت. بنابراین بین اروپا و آمریکا در اینکه باید مذاکرات جدیدی را برای مهار قدرت منطقه‌ای و توانمندی موشکی ایران در پیش گرفت، هیچ اختلافی وجود ندارد.

در این سناریو بحث بر سر این است که ترامپ در قامت پلیس بد نقطه اوج تهدید و خطر را در کمتر از60 روز آینده نشان داده است؛ بر این اساس ممکن است کشورهای اروپایی در نقش پلیس خوب، طرح بینابینی خود را که مرکز ثقل آن حفظ برجام و آغاز مذاکرات فراهسته‌ای باشد، به جمهوری اسلامی پیشنهاد دهند. تروئیکای اروپا از زمان سخنرانی ترامپ تاکنون در چندین بیانیه و ملاقات‌های سطح بالای سیاسی با یکدیگر، دقیقاً بر همین نکته تأکید کرده‌اند که اروپا از یک‌ سو‌ خواهان حفظ برجام است و از سوی دیگر نگران توسعه‌طلبی ایران در عرصه منطقه‌ای و قابلیت‌های موشکی است. این هم کاملاً محتمل است که اروپا و آمریکا یک توافق آشکار یا پنهان صورت دهند و قانون کاتسا را که چند روز آینده زمان آغاز اجرای آن است، به طور مشترک اجرا کنند تا ایران ناچار شود مذاکره و گفت‌وگو درباره برنامه‌های منطقه‌ای و موشکی خود را بپذیرد.

طراحان این سناریو در نظر دارند طبق روش و سازوکاری که برجام هسته‌ای در داخل ایران به نقطه تأیید و تصویب رسید، برجام‌های منطقه‌ای و موشکی را از بستر ساختارهای درون کشور و به شکل مسالمت‌آمیز به تصویب بخش تصمیم‌گیر ایران برسانند. این سناریو دو نقطه را هدف قرار داده است؛ از یک سو می‌خواهند در فضای عمومی جامعه مانند برجام هسته‌ای دوقطبی‌های مخالف و موافق را به وجود آورند و سپاه پاسداران را نیز مقصر تحریم‌های جدید مالی و بانکی که طبق قانون کاتسا در پیش است، معرفی کنند؛ از سوی دیگر به زعم خود تحت تأثیر چنین فضای روانی و تبلیغاتی، تحلیل و جهت‌گیری محاسباتی بخش تصمیم‌ساز و مدیریتی کشور را به سوی آغاز مذاکرات مجدد منطقه‌ای و موشکی سوق دهند.

اما خواسته و انتظار جمهوری اسلامی ایران از اروپا، همان موضعی بود که رهبر معظم انقلاب در دیدار 26 مهر ماه با نخبگان علمی کشور بیان داشتند. تأکید ایشان بر این نکته مهم استوار بود که اعلام حمایت اروپا از برجام، برآورده کردن حداقل انتظار است و اینکه اروپا بگوید ترامپ برجام را پاره نکند کافی نیست؛ معظم‌له تصریح کردند توقع آن است که اروپا در برابر اقدامات عملی آمریکا بایستد و خود مسائلی را ابراز نکند که پیشتر از زبان آمریکایی‌ها شنیده شده است.

تجربه‌ها و عبرت‌ها

اما نکته تاریخی و عبرت‌آموز که پیش روی مدیران و بخش سیاسی کشور قرار گرفته آن است که از ظرفیت دیپلماسی برای ایجاد اجماع سیاسی به نفع ایران بهره ببرند، اما تصور نکنند که اروپایی‌ها در دوگانه آمریکا‌ـ ایران، طرف جمهوری اسلامی ایران را خواهند گرفت. به عبارت دیگر، باید در ورود به نقشه‌ای که تروئیکای اروپایی طراح آن هستند، احتیاط کنند. در این زمینه می‌توان به تجارب و عبرت‌هایی از رفتار گذشته دو طرف در مذاکرات اشاره کرد که کاربست آنها در نحوه مواجهه با آینده این مناسبات مهم تلقی می‌شود.

1ـ تبیین دوراندیشی رهبر معظم انقلاب: اولین اصلی که به نظر می‌رسد در وضعیت جدید به نحو مطلوب باید تبیین شود، دوراندیشی و درایت رهبر معظم انقلاب است. معظم‌له با وجود بدبینی به آمریکا و صرفاً براساس راهبرد «نرمش قهرمانانه»، به سه علت، یعنی آشکار شدن اشکالات اندیشه توسعه برون‌زا، کسب تجربه برای ملت و دولت مبنی بر بی‌حاصل بودن اعتماد به آمریکا و شناخت ماهیت دشمن حاضر به مذاکره با آمریکا درباره بخش هسته‌ای شدند و اندکی بعد، رفتارها و نقض عهدهای آمریکا نشان داد که آنچه رهبری در خشت خام می‌دیدند، برای برخی حتی بخشی از نیروهای موجود در جبهه انقلاب قابل فهم و درک نبود.

2ـ انتقال تحلیل‌ها از ضدیت با ترامپ به استکبارستیزی: آنچه از تحلیل محتوای ادبیات سیاسی رسانه‌ها، عوام و حتی برخی خواص جامعه قابل فهم است، نگاه کارگزارمحور و ارجاع مسائل پیش آمده به شخص ترامپ است. این در حالی است که مرور رفتارهای گذشته آمریکا در پیش و پس از انقلاب این اصل را برای جامعه مشخص می‌کند که آنچه در رفتار آمریکا در تقابل با جمهوری اسلامی ایران وجود داشته، رفتارهای سیستمی و استکبارمنشانه آنها بوده است و لذا رویکرد استکبارستیزانه باید جایگزین فهم ترامپ‌ستیزانه شود.

3ـ کارآمدی اقتصاد مقاومتی: به نظر می‌رسد با تحولات به وجود آمده و نگاه جدید هیئت حاکمه آمریکا، زمان آن فرا رسیده باشد که نگاه تعامل با بیرون و ارجاع مشکلات اقتصادی به خارج از کشور را کنار بگذاریم و با اعتقاد به اقتصاد مقاومتی تمام همت و عزم خود را معطوف حل مشکلات مردم کنیم.

این موضوع برای چندمین بار در دیدار اخیر نخبگان علمی کشور با رهبر معظم انقلاب مورد تأکید معظم‌له قرار گرفت که یگانه راه‌حل مشکلات کشور، اقتصاد مقاومتی و تأکید بر داشته‌ها و توانمندی‌های داخلی است.

عزیز غضنفری ـ نشریه صبح صادق

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
بهمنیار
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۳:۴۶ - ۱۳۹۶/۰۸/۰۱
0
0
آمریکائیان اگر بمیرند محال است از برجام خارج شوند راهبرد آنها اضافه کردن تحریم های هسته ای و غیر هسته ای بیشتر است تا ایران را مجبور کنند یا از برجام بیرون رود و یا دوباره بر سر برنامه های موشکی و منطقه ای اش با آنها مذاکره کند آنها تفکرات دولت لیبرالی روحانی و هم فکرانش را مثل موریانه می جوند و به زباله دانی می اندازند آنها با متحدان اروپائی خود قرن هاست که حوزه نفوذ مذاکرات و توافقات خودشان را با بقیه کشورهای جهان تعریف کرده اند، آنها برای کسب منافع خود در همه کشورهای اسلامی به یک استراتژی مشترک رسیدند اینکه تمامی منافع اروپا و آمریکا با اسلام ناسازگار است و همه اینها در حالی ست که عاشقان رابطه با آمریکا در ایران می گویند کربلا به ما درس مذاکره داده و یا وزیر امور خارجه ایران ظریف ادعا می کند من از کلمه دشمن در دیپلماسی استفاده نمی کنم چون اعتقادی به دشمن ندارم آن وقت این آقا رفته با دشمنان قسم خورده ایران نشسته و می خواسته با ضعف و امتیاز دادن حق مردم ایران را از دشمنان کینه توز ایران بگیرد این دولت روحانی نه حدِ تدبیر را می داند و نه حدِ اعتدال را ، در واقع این آمریکائیان هستند که اعتدال را در مذاکرات به کار می برند، تا جائی فشار می آورند تا استخوانها نشکند، تا جائی تدبیر را به کار می گیرند تا دولت سازشکار روحانی به نیاز شدید آنها به مذاکره پی نبرد، مذاکرات دولت روحانی با آمریکا نه تدبیر بود و نه اعتدال، برجام طعنه آمریکا بود بر جهل دولت اعتدال
بهمنیار
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۳:۴۷ - ۱۳۹۶/۰۸/۰۱
0
0
آمریکائیان اگر بمیرند محال است از برجام خارج شوند راهبرد آنها اضافه کردن تحریم های هسته ای و غیر هسته ای بیشتر است تا ایران را مجبور کنند یا از برجام بیرون رود و یا دوباره بر سر برنامه های موشکی و منطقه ای اش با آنها مذاکره کند آنها تفکرات دولت لیبرالی روحانی و هم فکرانش را مثل موریانه می جوند و به زباله دانی می اندازند آنها با متحدان اروپائی خود قرن هاست که حوزه نفوذ مذاکرات و توافقات خودشان را با بقیه کشورهای جهان تعریف کرده اند، آنها برای کسب منافع خود در همه کشورهای اسلامی به یک استراتژی مشترک رسیدند اینکه تمامی منافع اروپا و آمریکا با اسلام ناسازگار است و همه اینها در حالی ست که عاشقان رابطه با آمریکا در ایران می گویند کربلا به ما درس مذاکره داده و یا وزیر امور خارجه ایران ظریف ادعا می کند من از کلمه دشمن در دیپلماسی استفاده نمی کنم چون اعتقادی به دشمن ندارم آن وقت این آقا رفته با دشمنان قسم خورده ایران نشسته و می خواسته با ضعف و امتیاز دادن حق مردم ایران را از دشمنان کینه توز ایران بگیرد این دولت روحانی نه حدِ تدبیر را می داند و نه حدِ اعتدال را ، در واقع این آمریکائیان هستند که اعتدال را در مذاکرات به کار می برند، تا جائی فشار می آورند تا استخوانها نشکند، تا جائی تدبیر را به کار می گیرند تا دولت سازشکار روحانی به نیاز شدید آنها به مذاکره پی نبرد، مذاکرات دولت روحانی با آمریکا نه تدبیر بود و نه اعتدال، برجام طعنه آمریکا بود بر جهل دولت اعتدال
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین