باوجود نيازهاي فراوان عده زيادي از افراد به كمكها و حمايتهاي اجتماعي
گوناگون مشخص نيست كه چرا ارائه خدمات مددكاري اجتماعي از طريق كلينيكها و
مراكز مددكاري اجتماعي آنچنان كه در تمام نقاط دنيا مرسوم است در كشور ما
جا نيفتاده و مورد استقبال قرار نگرفته است. اگرچه سالها از فعاليت اين
مراكز ميگذرد و سازمان بهزيستي كشور نيز تاكنون حمايتهاي قابل توجهي از
آنها داشته است اما اينكه تعداد كلينيكهاي مددكاري اجتماعي در سراسر كشور
تا پايان سال89 فقط 320 مركز بوده است.
عدم تعريف و شناخت مناسب خدمات اين مراكز براي گروههاي هدف و
نيازمندان و همينطور مشكلات مديران و مؤسسان براي ادامه اداره و ارائه
خدمات به روزتر از جمله دلايل كاهش استقبال از اين مراكز است.
جواد طلسچي مدير عامل كانون كلينيكهاي مددكاري اجتماعي كشور در اين
باره به خبرنگار «ايران» ميگويد: «سازمان بهزيستي كشور كمكها و حمايتهاي
قابل توجهي به كلينيكداران ارائه ميدهد. كمكهايي كه تا اندازه قابل
توجهي به حل مشكلات اين كلينيكها منجر شده است. براي مثال همكاران ما و
مؤسسان اين مراكز در زمان اخذ مجوز تعهدنامهاي را مبني بر اينكه از سازمان
توقعي در خصوص دريافت يارانه نداشته باشند ميپذيرند اما سازمان با وجود
چنين تعهدنامهاي كه همه ما آن را پذيرفتهايم باز كمكهاي مالي به اين
مراكز ارائه ميدهد اما بهتر است به سطحي برسيم كه حتي موارد اين كمكها هم
تعريف شده باشد، نه به شكل سليقهاي ارائه شود. در حال حاضر يكي از
مهمترين مشكلات بسياري از اين كلينيكها فشار براي كاهش حقالزحمه اين
مراكز است.»
او همچنين درباره گروههاي هميار ميگويد: «گروه هاي هميار مشاغل مهم و
جديد هستند. سازمان بهزيستي با هدف بازتوان شدن زنان سرپرست خانوار با
كلينيكهاي مددكاري قراردادي را منعقد كرده است كه به كمك گروههاي هميار
در بازتواني اين زنان فعاليت كنند به جاي اينكه اين گروهها به ياري
كلينيكها بيايند. در بعضي استان ها دلايل ناموفق بودن گروههاي هميار را
كلينيكهاي مددكاري دانستهاند.»
همچنين عنوان ميكند: « سازمان بعضي از اين مراكز را براي بازگرداندن
هزينههايي كه بهزيستي جهت كمك به تأسيس اين مراكز قبلاً پرداخت كرده
بود،تحت فشار قرارداده است. همينطور در برخي استانها بهزيستي با
كلينيكها قراردادي را منعقد كرده است كه با تشكيل گروههاي هميار مسئوليتش
تمام شده و حضور چنداني ندارد در حالي كه بازتواني گروههاي هميار با
همكاري كلينيكها و بهزيستي ميسراست.» از سوي ديگر علت ناموفق بودن
گروههاي هميار در برخي موارد عدم همكاري بعضي از مددجويان بهزيستي است كه
توانمندي لازم براي اشتغال گروهي نداشتهاند، شايد يكي از دلايل عملكرد
ضعيف گروه هاي هميار نارسايي كلينيكهاي مددكاري در ياري رساندن به
گروههاي هميار ضعيف بوده است. در حالي كه در چنين شرايطي حتي خود سازمان
هم نميتواند پيشرفت يا عدم پيشرفت يك مددجو را تضمين كند چه برسد به
كلينيكها.»
خدمات متنوع كلينيكهاي مددكاري
از سوي ديگر سازمان بهزيستي صرفنظر از برخي تجربيات نه چندان خوشايند
اين مراكز در زمينه همكاريهاي مشترك، كماكان بر انعقاد قراردادهاي
فيمابين و استفاده از تجربيات عملي و مهارتي هر دو نهاد تأكيد دارد.
دكتر فريبا بريماني سرپرست دفتر توانمندسازي خانواده، زنان و كودكان
درباره نحوه ارائه خدمات مراكز مددكاري در گفتوگو با «ايران» ميگويد:
« ارائه خدمات تخصصي مددكاري به مراجعين آزاد، حل مشكلات خانوادگي، مددكاري
گروهي و همكاري در اجراي برنامهها و پروژههاي راهبردي سازمان بهزيستي
كشور و نهادهاي ديگر ازجمله زمينههاي فعاليت كلينيكهاي مـددكـاري اجتماعي
است. همچنين سـازمـان بـهـزيستـي از طريق انعقاد تفاهمنامه با كلينيكهاي
مددكاري اجتماعي از آنان خريد خدمت ميكند.
بهزيستي در اين خصوص براي پروندهها، مصاحبه، بازديد از منزل، ارزيابي و
شناخت مشكلات جاري افراد خانواده (شامل: هزينههاي ضروري خانواده، درمان،
مسكن، تحصيل، بيمه، آموزش و...) اقدام لازم براي تدوين برنامه كمكي و رفع
مشكل و رسيدن به مرحله توانمندسازي را در دستور كار دارد.»
او در پاسخ به علت كمبود كلينيكهاي مددكاري اجتماعي در سطح كشور و
روند طولاني اخذ مجوز براي اين كلينيكها ميگويد: «كمبود سرمايه كافي براي
راهاندازي مراكز، عدماطلاع برخي از فارغالتحصيلان رشته مددكاري نسبت به
تأسيس اين مراكز و اندك بودن تعداد فارغالتحصيلان رشته مددكاري اجتماعي
يا خدمات اجتماعي در برخي از استانها سبب عدم توسعه كمي كلينيكهاي
مددكاري احتمالي در برخي استانها ميشود. اخذ مجوز يا پروانه فعاليت براي
تأسيس كلينيكهاي مددكاري اجتماعي طبق ضوابط آئيننامه ماده 26 سازمان و
مطابق با دستورالعمل تخصصي معاونت اجتماعي (دفتر توانمندسازي خانواده زنان و
كودكان) است.ضمن اينكه روند اخذ مجوز طولاني نيست. در صورتي كه روند
رسيدگي به اين نوع مجوزها طولاني شده باشد به دلايل نقص پرونده متقاضي يا
عدم تطبيق مدارك فرد با مفاد دستورالعمل ضوابط تأسيس، اداره و انحلال
كلينيكهاي مددكاري اجتماعي بوده است.»
اگرچه استقبال اندك برخي از افراد و گروهها از اين كلينيكها و خدماتي
كه در آن ارائه ميشود نشانه ناموفق بودن فعاليت اين كلينيكها در برخي
زمينهها است اما سرپرست دفتر توانمندسازي خانواده، زنان و كودكان بهزيستي
ضمن نپذيرفتن ناموفق بودن اين كلينيكها ميگويد: «اولاً كلينيكهاي
مددكاري اجتماعي ناموفق نيستند چرا كه عهدهدار وظايف گوناگون راهبردي مهمي
هستند كه از سوي سازمان بهزيستي به آنها سفارش داده ميشود ثانياً تحقق
فرايند توانمندسازي گروههاي هدف مستلزم يك برنامه چندوجهي و زمانبر است.
لذا بايد توجه نمود كه كلينيكهاي مددكاري اجتماعي براساس منابع تأمينشده
عملكرد شايستهاي كه دارند و اساساً نوع خدمات حمايتي و توانمندسازي ارائه
شده در اين كلينيكها با ساير فعاليتهاي بخش غيردولتي متفاوت است و قابل
مقايسه با يكديگر نيستند و سازمان درباره حمايتهاي ارائه شده توسط اين
كلينيكها با اعطاي حمايتهاي مالي در تلاش است كه زمينه حمايت از
خانوادههاي تحتپوشش را فراهم و نهايتاً گروههاي هدف را توانمند سازد.
همينطور براي بهينهسازي عملكرد گروههاي هميار مطالعات علمي در دست اجرا
است. ضمناً طبيعي است كه گروههاي هميار با ريزشها و تغيير و تبديلاتي
مواجه ميشوند اما اين رخدادها به معناي عدم توفيق اين گروهها نيست و تلاش
ميشود كه در جهت ارتقاي زمينههاي فعاليتي و توانمنديهاي گروههاي هميار
اقدام لازم به عمل آيد. تجارب موفق منحصر به فردي درخصوص گروههاي هميار
طي سالهاي اخير وجود داشته است. البته برخي از گروهها به دليل ناهمگون
بودن، موانع جغرافيايي، فضاي كسب و كار ، تغيير شرايط زندگي و... ممكن است
با تغييراتي مواجه گردند كه امري طبيعي است.»