محمد شریعتمداری با تأکید بر اینکه اوضاع را رصد و از روند کارها به خوبی مطلع است، گفت: اصول و اساس کار هدفمندی یارانهها کامل و درست پیش رفته و نحوه اجرای کار از آنچیزی که تصور میشد، بسیار بهتر بوده است.
به گزارش فارس، "محمد شریعتمداری " وزیر بازرگانی در دولت اول و دوم
محمدخاتمی و عضو شورای راهبرد روابط خارجی در بخش پایانی گفتوگویی تفصیلی
خود با فارس به تبیین ابعاد گوناگون قانون هدفمندی یارانهها پرداخت؛ متن
کامل این بخش به شرح ذیل است.
- شریعتمداری: بنده به عنوان یک عضو
دولت خاتمی هزار و یک نقد در مورد خودم وارد است، بنده از نقد نمیترسم
اما نگاه دولت دهم و نهم به سفرهای استانی واقعا نگاهی بیبدیل است. بنده
خودم هم به سفرهای استانی میرفتم و حدود دو هزار و 400 یا 500 کیلومتر در
عمق برخی مناطق خشکسالیزده کشور که حتی بعضاً خودرو هم در آن بخشها امکان
عبور و مرور نداشت، رفته و به مردم سر میزدیم؛ اما به این شکل که دولت به
صورت جمعی به مناطق مختلف سفر کند، چنین چیزی در دولت اصلاحات وجود نداشت؛
لذا چنین اقدامی واقعاً بدیع است.
البته گاهاً چنین اقداماتی
انجام میشد، مثلا در دوره دفاع مقدس در مورد خرمشهر چنین سفرهایی انجام
گرفت؛ اما در مجموع اقداماتی این چنینی بسیار اندک هستند که دولت به صورت
منظم به مناطق مختلف کشور سفر کند؛ بنابراین انتقاد و نقد در مورد سفرهای
استانی را میتوان در مورد همه دولتهای قبل از دولت نهم وارد دانست؛ چراکه
در آن دولتها چنین اقدامی انجام نمیشد.
یکی از نقدهایی که به آن
دوران (اصلاحات) صرفنظر از دیدگاههای سیاسی وارد میدانم، این است که از
زمانی که رهبر معظم انقلاب فرمودند که مهمترین عامل توسعه سیاسی کشور "فقر،
تبعیض و فساد " است، به این مسئله توجهی نشد؛ مثلاً اگر همان زمان به
تبعیض توجه میکردیم، آیا امروز بدنام میشدیم؟ نه اینکه ما بیتوجه
بودیم؛ اما ما هم باید همانند امروز برای از بین بردن تبعیض برنامه ریزی
میکردیم. یا اگر مثلا برای ریشهکنی فقر فکری میکردیم، بهتر نبود؟
دولت
هشتم زمانی که پایان یافت و مسئولان دولت را به احمدی نژاد تحویل دادند،
صندوق ذخیره ارزی حدودا 15 میلیارد دلار پول داشت، ممکن است که برخی از
وزرای صنعتی ما هم خوشحال بودند از اینکه تمام تلاش خود را برای
سرمایهگذاری و خرج نکردن صرف کردند؛ اما مهمتر از آن این بود که چرخهای
توسعه وقتی میچرخد که مردم احساس کنند کرامتشان حفظ و به فقر آنها توجه
شده است.
امروز مردم یارانههای مستقیم را میگیرند و این خیلی خوب
است، لذا این انتقاد به دولت اصلاحات وارد است. من این حرفهایی که عدهای
با اغراض میگویند و از کلماتی مانند گداپروری استفاده میکنند را درست
نمی دانم؛ همفکران ما میگفتیم این اقتصاد گداپروری بوده ولی بعد که مردم
به اینها رأی دادند انتظار داشته باشیم به دولت فعلی فحش بدهند و به ما
آفرین بگویند. من میگویم حداقل تامین معیشت برای افرادی که زیر چرخ
دندههای زندگی له میشوند، این به معنای گداپروری و اقتصاد صدقهای نیست،
به کار بردن این الفاظ توهین به مردم است و نباید این حرفها را بزنند و من
خودم هیچ وقت از این کلمه استفاده نکردهام.
* فارس: توضیح بیشتری میدهید؟
-
شریعتمداری: میخواستند با دادن القاباتی مثل اقتصاد پویولیستی و ... بار
ارزشی کارهای دولت احمدی نژاد را مخدوش کنند و طوری بگویند که اینها
عوامفریبانه است. لذا منصفانه است بگویم علاوه بر رسیدگی به مردم به
سرمایهگذار هم باید بپردازیم. لذا من نمیفهمم چرا برخی این حرفها را
میزنند؛ توجه به حداقلهای زندگی مردم یک امر ضروری بود و من خودم با یکی
از آقایان که در دولت فعلی مؤثر است چندی پیش ملاقات کردیم، به او گفتم
بارکالله خوب کاری کردید به مردم محروم توجه کردید خدا پدرتان را بیامرزد؛
اما حالا که این کار خوب را کردید، در توانمندسازی مردم هم قدمهای بزرگ
بردارید.
از آنجا که دولت نهم و دهم دست به کارهای بزرگ زده،
اینبار نهضت توانمندسازی مردم را انجام دهید. مثلا افزایش مهارتهای شغلی
در روستاها بوسیله جذب بدون کنکور دانشجو انجام دهید؛ لذا از آنجا که حوزه
اقتصادی مراکز اصلی تولید کشور روستا است، باید جوانان در آنجا بمانند و
تولید کنند و به سمت شهرها روی نیاورند و به جامعه مصرفی شهری اضافه نشوند؛
لذا برای اینکار باید زیرساخت را فراهم، مهارتهای ایشان را افزایش داده و
تسهیلات ارزشمند را در اختیار آنها قرار دهیم تا این نهضت بوجود آید.
فارس: آقای شریعتمداری! نمیترسید برخی به شما بگویند این حرفها را برای هدف دیگری میزنید؟
- شریعتمداری:
من در مصاحبههام اصلا قصد ندارم مجیز کسی را بگویم و بی جهت از کسی تمجید
بیهوده کنم، والله هرچه میگویم از موضع انصاف، منافع ملی ایران و مردم
متدین کشورم است؛ چراکه جمهوری اسلامی ایران را شجره طیبه میدانم که من
مکلف به تقویت آن هستم.
من 30 سال در ردههای بالای حکومت
کارکردهام و به جاهایی که باید رسیدهام، لذا نیازی به هیچ چیز ندارم و
هرچه بلد بودیم انجام دادهایم و گفتهایم ولی امروز نیز از موضع مشورت و
کمک هر آنچه را که احساس کنم لازم است خواهم گفت.
* فارس: چه علتی وجود داشت که دولتهای هاشمی و خاتمی نتوانستند این طرح(هدفمندی یارانهها) را انجام دهند؟
- شریعتمداری:
آقای خاتمی در پایان دولتشان اظهار تاسف کردند که یکی از کارهای خوبی که
من میتوانستم انجام بدهم و ندادم همین طرح هدفمندی یارانهها بود. در دولت
آقای هاشمی طرحی را اجرا کردند تحت عنوان «طرح تک نرخه کردن ارز ایران»؛
اما از آنجا که کار کارشناسی دقیقی انجام نشده بود و نقاظ ضعف و قوت آن حتی
در کلیاتش، مطرح نشده بود، رقم قابل توجهی رشد نقدینگی برای اجرای این طرح
تک نرخی کردن ارز به وجود آمد و دولتی که میخواست تعزیرات حکومتی را منحل
کند، قید بندها را از اقتصاد کشور بردارد و رقابتپذیری را در اقتصاد حاکم
و نظام عرضه و تقاضا را سامان دهد؛ مجبور شد در نهایت اقدام به ایجاد
سازمان بازرسی و نظارت در وزارت بازرگانی کرده و برای جلوگیری از صدمات
همین کاری که درست انجام نداد صدها کار را جبرانی و اصلاحی انجام دهد.
در
دولت خاتمی و با حضور آقای نوربخش در جلسات طولانی و مداوم مشغول هماهنگی
اجرای کارها میشدیم و نتایج خوبی هم داشت یک طرح دیگری نیز انجام شد به
عنوان "برداشتن نرخ یارانه مرغ "، دادن کوپن ریالی به جای آن بود، که
مشکلات عجیب و غریبی در کشور به وجود آورد که هر وقت صحبت از هدفمند کردن
یارانهها میکردیم، میگفتند مثل همان ماجرای مرغ میشود، لذا این دو
موضوع باعث شده بود که ترس و واهمه بر همه حاکم شد و ترس اجرای طرحهای مهم
اقتصادی حاکم شده بود.لذا اینها هم در عدم توانایی برای اجرای طرح هدفمند
کردن یارانهها از دلایل بود؛ کل شبکه اقتصاد کشور دچار این نگرانی بود که
نکند کاری بکنیم و مشکلی پیش بیاید.
طرحی را به دولت برده بودم و
با هر مشکلی که بود توانستم به تصویب برسانم، بحث این بود که نظام
یارانهای نان را تثبیت کنم؛ برداشتن یارانهها 23 هزار میلیارد بود که
میگفتم تثبیت کنیم، یعنی اینکه اگر ما سال بعد تعرفه گندم را افزایش
دادیم، قیمت دلخواه نان اعمال شود، و اگر هزینه دستمزد تبدیل گندم به آرد و
قیمت حمل افزایش یافت، قیمت را کنترل کنیم و قیمت تمام شده روند طبیعی خود
را طی کند و این یک مثال است از حذف یارانهها است؛ ما سه بار به جلسه
سران سه قوه رفتیم و طبق نظر آقا که میخواستند حتماً اجماع صورت گیرد و
پایه هم اینگونه باشد و الا امکان انجام امور نبود.
اجماع موجب میشد
دولت شانه به زیر انجام کار بدهد، حال اینکه در عمل چقدر توانستند به این
کار موفق شوند بحث دیگری است؛ ولی در همان ابتدا مخالف جدی با این کار شد و
میگفتند مشکل پیش میآید و اجماع حاصل نشد، در نهایت بحث حذف نرخ نان که
فقط یک قلم از کل کالاها بود، به اجرا نرسید.
اما دولت احمدینژاد و
آمد خیلی حرفهای جدید زد و گفت میخواهم شرایط مدیریت کشور را نو کنم و
یک محافظه کاری ناشی از دولت خاتمی و هاشمی را از میان برداشت؛ چراکه بدنه
دو دولت خاتمی و هاشمی تغییر چندانی نکرده بودند، هرچند ممکن بود ارتقا
پیدا کرده باشند ولی تغییر چندانی نکرده بود.
مثلاً بنده در دولت
هاشمی معاون وزیر بودم و در دولت خاتمی وزیر شدم، ولی آقای احمدینژاد که
آمد تحول جدی اتفاق افتاد؛ در اکثر وزارتخانهها وزیر و معاونین تغییر جدی
کردند و این تغییر و تحول روحیه شجاعانهای را میخواهد. محافظه کاری
میگوید خیلی تغییر نده؛ چرا که میخواهم موفق جلوه کنم.
چون این
نگاه در دولت احمدینژاد حاکم بود، دولت توانست کارهای بزرگی به این شکل
انجام دهد؛ در دوره اول یعنی دولت نهم سعی کردند مقدمات کار را کمکم فراهم
کنند و همین آقای شمسالدین حسینی وزیر اقتصاد، در دولت نهم معاون آقای
مصری در وزارت رفاه شد و آمادگی و مطالعات لازم انجام شد و دولت دهم توانست
این کار بزرگ را اجرا کرد.
این مسیر تحول در اجرای سیاستها
برنامه عمومی دولت و تغییراتش تغییرات بسیار مهمی بود، لذا آمادگی بیشتری
برای چنین طرحی داشت، ضمن اینکه هوشمندی خاصی را میطلبید که دولت احمدی
نژاد داشت.تغییر نگاه، به نحوه اجرا داشتن شهامت اجرا باعث شد دولت
احمدینژاد بتواند این طرح را قانون و عملیاتی کند.
من این را به
شما بگویم که در دولت اصلاحات یک برنامه توسعه پنج ساله نوشتیم، در آن
نوشتیم توسعه سیاسی؛ همان موقع ما هم گفتم توسعه سیاسی دغدغه اصلی نظام
نیست، البته به مفهوم عام کلمه نیست. من در کار اجرا بودم و میدانم که در
مسائل کار اجرایی مسائلی و پیچیدگیهای وجود دارد که مشخص مسئول گاهاً قصد
تخلف و بیقانونی هم ندارد اما بعضی اوقات مدیر به دلیل شرایط مجبور میشود
بدون اینکه نیت سویی داشته باشد، از برخی مقررات عدول کند که به نظرم لازم
نیست مرتب پرونده روی پرونده درست کنیم و شجاعت انجام کارها از مدیران
نباید سلب شود، البته نه اینکه دست به کارهای غیر قانونی بزنند.
لذا
وقتی کسی ادعای فضای باز سیاسی هم دارد، در این فضا همه اجازه خواهند داشت
در مورد آن صحبت کنند، هدفمندی یارانهها موضوع بسیار مهمی است و اگر قرار
باشد همه درباره آن صحبت کنند انتظارات مردم را تحریک میکند؛ "تحریک
انتظارات تورمی " یک مفهوم واقعی در اقتصاد است که گاهی اوقات از آثار
واقعی یک تصمیمی که تورمزا است بدتر است و با دغدغه روانی که برای مردم
ایجاد میکند مردم را به دنبال احتکار و.... سوق میدهد.
احتکاری
که در شرایط طبیعی رخ نمیداد، با بروز حالت روانی و به هم خوردن تعادل
عرضه و تقاضا در بازار این مشکلات رخ میدهد و قیمتها از محل انتظارات
تورمی تغییر میکند.
مثلاً اگر در فلان روزنامه مخالف سیاسی دولت
نوشته شد که پرتغال کیلویی 1500 شد در حالیکه در میدان کیلویی 650 تومان
خریداری میشود، فضایی را در نقاط مختلف شهر ایجاد میکند و با تحریک
انتظارات تورمی، هم از طریق فشار تقاضا و هم از نظر کمبود عرضه متناسب با
آن شرایط بحرانی به وجود میآید.
بنابراین کسی که در مسائل سیاسی
میگوید آزادی بیان صددرصد، در مسائل اقتصادی میشود هزار درصد و هرکس هرچه
دلش میخواهد میگوید، نتیجه این میشود و در نهایت امکان اجرای چنین کار
بزرگی در کشور امکان نمییابد.
در دولت احمدی نژاد موضوع هدفمند
کردن یارانهها را موضوع ملی معرفی کردند و گفتند مقابله برخی مطبوعات و
رسانهها با آن باعث ضرر و زیان ملت خواهد بود. هرچه نقد هم کردند اما با
فونت هشتاد دیگر در روزنامهشان تیتر نکردند. لذا نشستهای کارشناسی بسیار
خوبی از کلیه اقتصاددانان برگزار شد و مدیریت بسیار خوبی انجام شد.
یکی
دیگر از تفاوت دولت احمدینژاد با دولتهای قبل که توانست این طرح را اجرا
کند. به دلیل ذخایر ارزی مطمئن و پشتوانه خوب بود که توانست این کار را
انجام دهد و کارها و مقدمات بسیار خوبی که دولت احمدینژاد انجام داد، زیرا
ممکن است همه شرایط هم فراهم باشد ولی کسی نخواهد اجرا و عمل کند، این مهم
است که احمدینژاد این کار را انجام داد.
* فارس: آیا دولت تا به اینجا در اجرای این طرح با مردم صادقانه عمل کرده است؟
- شریعتمداری:
به نظر من نظام جمهوری اسلامی تا به حالا نشده است که به مردم واقعیت را
نگوید؛ در شروع اجرای این قانون، لازمه و شرایط ایجاب میکند که به همه
دهکها یارانه واریز شود؛ اما آیا لازم است زمانیکه وضعیت اقتصادی
دهکهایی بهتر شد باز هم یارانهها به این دهکها واریز شود؟ لذا معتقد
نیستم که در ادامه نیز باید تا ابد به آنها یارانه واریز شود و این به
معنای عدم صداقت نیست، لذا با تکمیلتر شدن مراحل اجرای طرح، هدفمندی را به
معنای واقعی را باید به اجرا درآوریم؛ اما تا زمانی که قطعاً و یقیناً
ثبات کافی در قیمتها به دلیل اجرای قانون هدفمند کردن یارانه اتفاق
نیافتاده در قدرت خرید مردم به وجود نیاید، تغییر در اوضاع رخ نخواهد داد.
یا
مثلاً در برخی از واحدهای تولیدی نیز که در شرایط فعلی خیلی کارآمد نیست،
والان یارانه دریافت میکند، آیا باید تا ابد یارانهها بگیرد؟ خیر؛ بلکه
وقتی به درآمد خوب و پایدار رسید و توانست به بهرهوری و رشد برسد، به
تدریج حتماً باید یارانههای او حذف شود. با اطمینان از درآمد و سطح رشد
اقتصادی حتماً باید سمت حذف یارانهها برویم.
* فارس: شما
به عنوان اقتصاددانان که برنامهها را رصد میکنید، آیا نحوه اجرای این
قانون توسط این دولت ما را به نقطه مطلوب میرساند؟
- شریعتمداری:
برای همه اینها برنامه زمانبندی تعیین شده است و در برنامه اجرایی دولت
همه وجود دارد. مطمئناً تا این لحظه علیرغم اینکه ممکن نبود که کار بدون
اشکال باشد، اصول و اساس کار کامل پیش رفته است. در کلان برنامهریزی کامل و
مناسب بوده است و در اجرا تا به امروز نسبت به آنچیزی که تصویر میشد
خیلی بهتر بوده است و نتایج بازخوردها، عکسالعملها خوب بوده است و آثار
اجرای طرح در نتایج تورمی تحت کنترل دقیق است. وضعیت التهاب در سطح عمومی
قیمت کالاهای خالص 10 درصد از پیشبینی بهتر است و اینها را باطلاع عرض
میکنم از آن چیزی که فکر میکردم خواهد شد بسیار بهتر بوده است. دولت مسیر
را درست میرود ضمن اینکه باید برخی مشکلات را شناسایی و مرتفع کند.