روایتی ناگفته از حضور هیئت 1+5در ایران
منوچهر متکی وزیر امور خارجه دولت نهم که در جمع دانشجویان دانشگاه سمنان حاضر شده بود به سخنرانی در خصوص شاخص های دیپلماسی عمومی از منظر امام(ره) پرداخت.
به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان
ایران»، در این برنامه که به همت انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه سمنان
برگزار شد، متکی در بیان دیپلماسی امام یکی از اصلی ترین مبانی را شجاعت بر
سر حقوق ملت من جمله بحث هسته ای بیان کرد.
گزارش کامل این برنامه به شرح زیر است.
بعد از جنگ جهانی دوم هر چه جلوتر می آییم، ساختارهای جدید پیچیده و پیچیده تر می شوند.
فاتحان جنگ جهانی برای این که منافع خودشان را در اقصی نقاط دنیا حفظ کنند یک الگوی حکمرانی تعریف کردند که همه بر اساس آن حکمرانی کنند.
این الگو با چهار چوب سیاسی لیبرال دموکرات، اقتصاد مبتنی بر بازار و فرهنگی مبتنی بر غرب زدگی است که در واقع یک بهانه و پوششی بود برای این که مناطق مختلف را از فرهنگ خودشان و مبانی دینی خودشان تهی بکنند.
بعد از جنگ جهانی دوم و در ادامه رنسانس، غرب به دنبال این بود که خودش را حکمران بلامنازع جهان کند و این دارای پیچیدگی هایی است که ما باید آن را باید بشناسیم.
آن ها باتلاقی را طراحی کردند که جز عده قلیلی بقیه در آن گرفتار می شوند. این طرحی بود که غرب بعد از جنگ جهانی دوم پیاده کرد و این ادعا که امروز تمام جهان زیر پر ماست از همان جا نشات گرفته است.
در دهه های پایانی قرن اخیر در حالی که جهان به سمت سرمایه داری غرب پیش
می رفت و لیبرال دموکرات غرب به توفیقات نهایی خود رسیده بود، یک صدای ناب،
خواب های آن ها را آشفته کرد.
یکی از مقامات غربی این گونه صحبت کرد که "ما از امام ایرانی ها ناراحت نیستیم که انقلاب کرد ما از این جهت ناراحتیم که او موضعی را که ما جهان شمول کرده بودیم و مقاومتی در برابرش نبود، او رویش علامت ضربدر کشید و بعد در کمال شجاعت ایده جدید خودش را با تکیه بر عدالت خواهی در دنیا مطرح کرد و ما از این جهت از انقلاب ایران ناراحتیم و کاری که فکر میکردیم تمام شده مثل یک کلاف در هم ریخته شد." این آن نکته کلیدی است که از مضمون انقلاب اسلامی بر می آید.
شناخت این مبانی لازمه اصول گرایی انقلابی است. سی و چند سال بعد از "کمپ دیوید" تحولات خاورمیانه مدیریت می شود. خاورمیانه ای که به لحاظ اقتصادی به لحاظ سیاسی و فرهنگی که خاستگاه همه پیامبران است مورد توجه بوده است. این خاورمیانه باید مورد تغییر جدید بشود.
کمپ دیوید آغاز یک روند است که تغییر حکومت ها باید بدین صورت شکل بگیرد و چیدمان آن گونه که ما می خواهیم باید باشد اما غرب مانعی به نام انقلاب اسلامی داشت. تمام خاکریزها را در منطقه ایجاد کردند که ارتباط و اتصال با این صدای جدید و پیام جدید برقرار نشود. کشورهای منطقه موظف بودند که دستور امریکا را اجرا کنند.
کشورهای منطقه سی سال حلقه به گوش آمریکا بودند و فکر می کردند منطقه آرامی دارند و مقاومت هایی که در سودان و لیبی و الجزایر و ... بود را آرام آرام کنترل کردند. سوریه را هم برایش طراحی خاصی کردند. برای انقلاب اسلامی هم دیواری پولادین طراحی کردند که کسی با آن ارتباط نداشته باشد. شناخت این تحولات برای دیپلماسی اصولگرایانه امر لازمی است.
اما دیپلمات جمهوری اسلامی باید باور داشته باشد که نظامش حق است و مبانی اعتقادیش درست است که اگر این ها را باور داشته باشد آن وقت همه هنر دیپلماتیک خودش را به کار میگیرد برای این که در گفتگوی با دیگران حرف حق و منطق خودش را بکار ببرد.
یکی از موضوعات مهمی که در برابر دولت های خارجی داریم و در چند سال گذشته محور صحبت های مقام معظم رهبری بوده، مقوله آمریکاست یعنی رویکرد و کارکرد و استراتژی و تاکتیک های آمریکا در مناطق مختلف جهان و ایران چه رویکردی می تواند باشد؟ و چه رویکردی مصلحت اندیشانه نادرست می تواند باشد؟
اگر مرعوبانه به آمریکا نگاه بکنید دچار مشکل خواهید شد. اگر فکر کنید که آمریکا با شکل و شمایل موجودش روز به روز قدرتش افزایش پیدا می کند و بخواهی طوری با آنها برخورد کنی که لطمه نبینی، در این صورت این نگاه واقع بینانه نخواهد بود چون که منطق قرآنی هم می گوید: "و لن ترضی عنک الیهود و لا النصاری حتی تتبع ملتهم..." .
رویکرد آمریکایی این طور نیست که اگر ذره ای با او همراه شوی، قانع بشود. آنها تا آخر می خواهند که سرسپرده شان باشی.
نگاه دیگر این است که آمریکا معادله ای است متشکل از زور گویی، تبخطر، سلطه طلبی و این منش باید تغییر پیدا کند و الا آمریکا تا ابد مثل چکشی بالای سر ماست.
این تغییر چگونه شکل می گیرد؟ با قرار دادن منطق ها کنار هم. اولین منطق قدرت است و شما باید قدرت منطق امریکا را به قدرت منطق خودتان تبدیل کنید.
برای مثال مردم ما در بحث هسته ای تحلیل کرند که باید مشارکت داشته باشند و کمک کنند و روی حق مسلم هسته ای خود این شعار را دائم مطرح کردند که انرژی هسته ای حق مسلم ماست.
خیلی جالب بود که وقتی یک هیئتی از پنج + یک به تهران آمده بود، مطرح کرد که ما پذیرفته ایم که انرژی هسته ای حق مسلم شماست فقط می شود که مردم دیگر این شعار را هر روز ندهند!
ببینید شما یک منطقی را بیان کردید که او نمی تواند مقابل آن چیزی بگوید. در گذشته اگر امریکا حرفی غیر منطقی می زد و اگر کسی نمی خواست تمکین کند، از زیر کتش سلاح و امکانات و تحریم و تهدید و .... را نشان می داد اما این جا با کسانی مواجه شد که تصمیم گرفتند نترسند.
گزارش کامل این برنامه به شرح زیر است.
بعد از جنگ جهانی دوم هر چه جلوتر می آییم، ساختارهای جدید پیچیده و پیچیده تر می شوند.
فاتحان جنگ جهانی برای این که منافع خودشان را در اقصی نقاط دنیا حفظ کنند یک الگوی حکمرانی تعریف کردند که همه بر اساس آن حکمرانی کنند.
این الگو با چهار چوب سیاسی لیبرال دموکرات، اقتصاد مبتنی بر بازار و فرهنگی مبتنی بر غرب زدگی است که در واقع یک بهانه و پوششی بود برای این که مناطق مختلف را از فرهنگ خودشان و مبانی دینی خودشان تهی بکنند.
بعد از جنگ جهانی دوم و در ادامه رنسانس، غرب به دنبال این بود که خودش را حکمران بلامنازع جهان کند و این دارای پیچیدگی هایی است که ما باید آن را باید بشناسیم.
آن ها باتلاقی را طراحی کردند که جز عده قلیلی بقیه در آن گرفتار می شوند. این طرحی بود که غرب بعد از جنگ جهانی دوم پیاده کرد و این ادعا که امروز تمام جهان زیر پر ماست از همان جا نشات گرفته است.
یکی از مقامات غربی این گونه صحبت کرد که "ما از امام ایرانی ها ناراحت نیستیم که انقلاب کرد ما از این جهت ناراحتیم که او موضعی را که ما جهان شمول کرده بودیم و مقاومتی در برابرش نبود، او رویش علامت ضربدر کشید و بعد در کمال شجاعت ایده جدید خودش را با تکیه بر عدالت خواهی در دنیا مطرح کرد و ما از این جهت از انقلاب ایران ناراحتیم و کاری که فکر میکردیم تمام شده مثل یک کلاف در هم ریخته شد." این آن نکته کلیدی است که از مضمون انقلاب اسلامی بر می آید.
شناخت این مبانی لازمه اصول گرایی انقلابی است. سی و چند سال بعد از "کمپ دیوید" تحولات خاورمیانه مدیریت می شود. خاورمیانه ای که به لحاظ اقتصادی به لحاظ سیاسی و فرهنگی که خاستگاه همه پیامبران است مورد توجه بوده است. این خاورمیانه باید مورد تغییر جدید بشود.
کمپ دیوید آغاز یک روند است که تغییر حکومت ها باید بدین صورت شکل بگیرد و چیدمان آن گونه که ما می خواهیم باید باشد اما غرب مانعی به نام انقلاب اسلامی داشت. تمام خاکریزها را در منطقه ایجاد کردند که ارتباط و اتصال با این صدای جدید و پیام جدید برقرار نشود. کشورهای منطقه موظف بودند که دستور امریکا را اجرا کنند.
کشورهای منطقه سی سال حلقه به گوش آمریکا بودند و فکر می کردند منطقه آرامی دارند و مقاومت هایی که در سودان و لیبی و الجزایر و ... بود را آرام آرام کنترل کردند. سوریه را هم برایش طراحی خاصی کردند. برای انقلاب اسلامی هم دیواری پولادین طراحی کردند که کسی با آن ارتباط نداشته باشد. شناخت این تحولات برای دیپلماسی اصولگرایانه امر لازمی است.
اما دیپلمات جمهوری اسلامی باید باور داشته باشد که نظامش حق است و مبانی اعتقادیش درست است که اگر این ها را باور داشته باشد آن وقت همه هنر دیپلماتیک خودش را به کار میگیرد برای این که در گفتگوی با دیگران حرف حق و منطق خودش را بکار ببرد.
یکی از موضوعات مهمی که در برابر دولت های خارجی داریم و در چند سال گذشته محور صحبت های مقام معظم رهبری بوده، مقوله آمریکاست یعنی رویکرد و کارکرد و استراتژی و تاکتیک های آمریکا در مناطق مختلف جهان و ایران چه رویکردی می تواند باشد؟ و چه رویکردی مصلحت اندیشانه نادرست می تواند باشد؟
اگر مرعوبانه به آمریکا نگاه بکنید دچار مشکل خواهید شد. اگر فکر کنید که آمریکا با شکل و شمایل موجودش روز به روز قدرتش افزایش پیدا می کند و بخواهی طوری با آنها برخورد کنی که لطمه نبینی، در این صورت این نگاه واقع بینانه نخواهد بود چون که منطق قرآنی هم می گوید: "و لن ترضی عنک الیهود و لا النصاری حتی تتبع ملتهم..." .
رویکرد آمریکایی این طور نیست که اگر ذره ای با او همراه شوی، قانع بشود. آنها تا آخر می خواهند که سرسپرده شان باشی.
نگاه دیگر این است که آمریکا معادله ای است متشکل از زور گویی، تبخطر، سلطه طلبی و این منش باید تغییر پیدا کند و الا آمریکا تا ابد مثل چکشی بالای سر ماست.
این تغییر چگونه شکل می گیرد؟ با قرار دادن منطق ها کنار هم. اولین منطق قدرت است و شما باید قدرت منطق امریکا را به قدرت منطق خودتان تبدیل کنید.
برای مثال مردم ما در بحث هسته ای تحلیل کرند که باید مشارکت داشته باشند و کمک کنند و روی حق مسلم هسته ای خود این شعار را دائم مطرح کردند که انرژی هسته ای حق مسلم ماست.
خیلی جالب بود که وقتی یک هیئتی از پنج + یک به تهران آمده بود، مطرح کرد که ما پذیرفته ایم که انرژی هسته ای حق مسلم شماست فقط می شود که مردم دیگر این شعار را هر روز ندهند!
ببینید شما یک منطقی را بیان کردید که او نمی تواند مقابل آن چیزی بگوید. در گذشته اگر امریکا حرفی غیر منطقی می زد و اگر کسی نمی خواست تمکین کند، از زیر کتش سلاح و امکانات و تحریم و تهدید و .... را نشان می داد اما این جا با کسانی مواجه شد که تصمیم گرفتند نترسند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
