هرچند شهرزاد نمايندهی تفكریست كه نقش طبقهی متوسط جديد در انقلاب را به عنوان انقلابيون اصلی دنبال میكند اما با داستان قوی خود توانسته نفرت عميقی از ساختار شاهنشاهي و نظام پهلوی در قلب مخاطبين خويش ايجاد نمايد...
گروه سینما و تلویزیون: معمای شاه، شبه سريال يا شبه مقالهی مصوری كه اين شبها، هر شب از شبكهی اول پخش میشود. از همان اولش هم نچسب بود و غير جذاب. چون داستان منسجمی ندارد.
به گزارش بولتن نیوز، كل سريال بين دو فضا معلق است. يك بخشش كه زندگی خود شاه است. سراسر كليشه، غير داستانی، باور ناپذير، داراي روايت يك سويه و شكل گرفته از دهها كليپ وصل شده بهم.
و اما بخش ديگر، زندگی دكتر محمود وزيری كه آنهم كليشهای و باور ناپذير بوده و هرچقدر سعی میكند به بخش زندگی شاه متصل شود، نمیشود. به يك دليل اصلی. اينكه سرگذشت محمود وزيریِ معمای شاه، میتوانست در هر دورهی تاريخی ديگری گنجانده شود. به عبارت ديگر، داستان محمود وزيریِ معمای شاه، وجه شاخصی كه نشان دهندهی زندگی در دورهی پهلوی باشد ندارد.
اما بدی معمای شاه وقتی خودش را بيشتر به رخ میكشد كه در كنار سريال موفق پخش شده در شبكهی نمايش خانگی گذاشته میشود. يعنی سريال شهرزاد.
سريالی با داستان جذاب و منسجم كه به خوبی توانسته عناصر اصلی زندگی در دورهی پهلوی را تبديل به نقاط عطف و گرههای قصهی خود كرده تا جايی كه تصور وقوع اين داستان در فضايی خارج از آن دورهی تاريخی غير ممكن میشود. و همين است كه شهرزاد را كاملا واقعی جلوه داده تا جايي كه حرفها و رفتارها و روند ماجرا، باور پذير میشود.
هرچند شهرزاد نمايندهی تفكریست كه نقش طبقهی متوسط جديد در انقلاب را به عنوان انقلابيون اصلی دنبال میكند اما با داستان قوی خود توانسته نفرت عميقی از ساختار شاهنشاهي و نظام پهلوی در قلب مخاطبين خويش ايجاد نمايد. كاری كه هيچ وقت از عهدهی معمای شاه برنيامد. چون به قول شاعر: نه هر كه سر بتراشد غلندری داند ...