کد خبر: ۳۶۵۹۰۳
تعداد نظرات: ۳ نظر
تاریخ انتشار:
سبک زندگی ایرانی اسلامی-3

چه بخوریم؟ چگونه بخوریم؟

اکنون رشد هزینه های دارو و فرآیند درمان یکی از مشکلات طاقت فرسای مردم و دولتمردان در جامعه ما است در حالی که بخش عمده این هزینه ها بدلیل همین شیوه غلط تغذیه است . از اینرو بدون شک توجه به مسئله « سبک زندگی » و تغذیه مناسب باید در سرلوحه برنامه های آموزشی جامعه قرار گیرد .
« وزارت ارشاد » و گمشده ای به نام « فرهنگ »گروه فرهنگی ـ رضا سیف‌پور*: در بخش های قبل درباره مفهوم « سبک زندگی » صحبت کردیم و قول دادیم تا از این پس این موضوع را هرچه بیشتر به شکلی کاربردی تر دنبال کنیم. در این قسمت میخواهیم درباره موضوع بسیار مهم تغذیه صحبت کنیم . تغذیه بخش مهمی از « سبک زندگی » افراد هر جامعه را به خود اختصاص می دهد . گفتیم که « سبک زندگی » الگوی زندگی یک فرد است که در فعالیت ها ، دلبستگی ها و افکار شخضی او بروز کرده و نمودی اجتماعی به خود می گیرد و گفتیم که برآیند این رفتارها هم « سبک زندگی » مردم یک جامعه را مشخص می کند . از اینرو در واقع « سبک زندگی » چیزی بیش از شخصیت یا طبقه اجتماعی فرد است. به عبارتی دیگر « سبک زندگی » شامل الگوی دقیقی از کنش ها و واکنش های فرد در جهان پیرامون است . دقیقا از همین منظر رهبر معظم انقلاب ، « سبک زندگی » را بخش حقیقی و اصلی « تمدن اسلامی» تعریف کرده و می فرمایند: « بخش حقیقى، آن چیزهائى است که متن زندگى ما را تشکیل می دهد ، که همان سبک زندگى است . این، بخش حقیقى و اصلى تمدن است . مثل مسئله‌ خانواده ، سبک ازدواج ، نوع مسکن، نوع لباس، الگوى مصرف، نوع خوراک، نوع آشپزى، تفریحات، مسئله‌ى خط، مسئله‌ زبان، مسئله‌ کسب و کار، رفتار ما در محل کار، رفتار ما در دانشگاه، رفتار ما در مدرسه، رفتار ما در فعالیت سیاسى، رفتار ما در ورزش، رفتار ما در رسانه‌اى که در اختیار ماست، رفتار ما با پدر و مادر، رفتار ما با همسر، رفتار ما با فرزند، رفتار ما با رئیس، رفتار ما با مرئوس، رفتار ما با پلیس، رفتار ما با مأمور دولت، سفرهاى ما، نظافت و طهارت ما، رفتار ما با دوست ، رفتار ما با دشمن، رفتار ما با بیگانه . اینها آن بخشهاى اصلى تمدن است که متن زندگى انسان است ».

چه بخوریم؟ چگونه بخوریم؟

به گزارش خبرنگار بولتن نیوز، ما در این سلسله مباحث سعی خواهیم کرد به تدریج به تمام این مولفه ها با نگاهی کاربردی بپردازیم اما در این میان نوع خوراک شاید مبحثی جالب و شنیدنی باشد . اهمیت این بخش از قضا از دید دولتمردان جامعه اسلامی نیز پنهان نمانده بطوریکه در بند دوازدهم « سیاست های کلی سلامت » به وجوه مختلف آن اشاره شده و از آن به عنوان عامل مهمی در اصلاح « سبک زندگی » یاد شده است اما متاسفانه در عمل هنوز چندان به آنچه اصول تغذیه صحیح در « سبک زندگی ایرانی – اسلامی » است دست نیافته ایم . واقعا چرا؟!

"جوزف نای" در کتاب « قدرت نرم » آنجا که میخواهد ویژگی های منحصر به فرد جامعه آمریکایی را برشمرد از سه مولفه خاص به عنوان مولفه های اصلی « سبک  زندگی آمریکایی » یاد می کند که دو تا از آنها دقیقا مرتبط با موضوع تغذیه است ! یکی همبرگر و دیگری کوکا کولا ! (1)  البته این خیلی عجیب نیست بخصوص وقتی می شنویم که آمریکایی ها یک ضرب المثل معروف دارند مبنی بر اینکه : « غذای مرا بخور مرا بشناس » . این یعنی « دیپلماسی غذا » ! . غربی ها در « دیپلماسی غذا » بسیار فعال تر از سایر کشورها هستند واز این ابزار برای گسترش « قدرت نرم » خود در دنیا استفاده می کنند . در اینجا ذکر این نکته لازم است که نوع زندگی مبتنی بر « فست فود » و « کوکاکولا » دقیقا متناسب با « سبک زندگی » غربی است ، یعنی زندگی ماشینی پر شتاب و کار محور ، بله ! کار بیشتر برای مصرف بیشتر! . شاید خیلی ها فکر می کردند اختراع یا ابداع خوردن غذاهای ساندویچی و نوشابه های بطری ، اقدامی تفریحی و تفننی برای اوقات بیکاری است ! خیر . از قضا این نوع غذا مختص ایام سختی و تلاش و پرکاری است . دوران سختی که غرب در « انقلاب صنعتی » و پس از آن سپری کرد ویژگی های خاص خود را به زندگی غربی ها تحمیل کرد . کار، کار، و کار !! این کار مداوم سبک تغذیه ای خاص خود را به همراه آورد . خوردن غذاهای بسته بندی شده ای که سریع آماده می شد و فرد برای برگشتن به حالت کار آماده می شد . اینجا دیگر زن و مرد فرقی نداشت .  متاسفانه در جامعه ما این لایه سطحی رفتار غربی ها بدون شناخت و توجه کافی از طریق همان از فرنگ برگشته ها و تولیدات رسانه ای گسترش یافت و نهادینه شد بدون آنکه مبنای فرهنگی آن شناخته شود . یک خانواده آمریکایی به دلیل زندگی به شدت مصرفی شده ، مجبور است بخش عمده زمان خود را صرف کار کند تا بتواند هزینه زندگی مصرفی خود را تامین نماید . این خانواده غربی بر اساس این شرط اولیه حتی مجبور است بقیه امور زندگی خود را متناسب با آن تنظیم کند بطوریکه مثلا در فیلم های سینمایی و سایر تولیدات رسانه ای غربی می بینم یک دانشجو ، سر کلاس ساندویچ و نوشابه می خورد و بعد سوار ماشین خود شده برای کار پاره وقت به فلان رستوران می رود و بعد شب را در مسافرخانه سرمی کند . یا اینکه می بینیم در هنگام کار به کارگرها ساندویچ و نوشابه داده می شود ( البته ساندویچ و نوشابه ای به نسبت سالم تر از آنچه ما مصرف می کنیم ) و کارگر غذایش را نخورده دوباره به کار برمی گردد . آن وقت متاسفانه فرهنگ وارداتی چون به شدت ناقص وارد می شود باعث می شود تا خانواده ما دور میز شام در زمان استراحت و اوج بیکاری کل خانواده ، دور هم جمع شوند و سوسیس و کالباس حاصل از خمیر مرغ با نوشابه گازدار مملو از قند را بخورند و به خیال خود فکر کنند که از « مدرنیته » عبور کرده اند و حالا در اوج « پست مدرن » به سر می برند . غافل از اینکه انسان غربی در آرزویش این است که مثل همان خانواده دور هم جمع شوند و بتوانند ساعتی در فراغ خاطر و سکوت و آرامش طبیعت در کنار هم به سر ببرند و بدون شک اگر در ایام آخر هفته این فرصت را پیدا کنند با یک غذای ساده و سالم برای خود جشن می گیرند و به آشپزی می پردازند اما متاسفانه مردم ما آن را نمی بینند . تغذیه رکن مهمی از « سبک   زندگی » است و ما عملا از آن غافلیم . متاسفانه «غرب زدگی پیدا و پنهان » ما باعث شده تا به شکل نامناسبی از الگوی غربی تقلید کنیم و در این بین متولیان رسانه و فرهنگ بسیار مقصرند  . حاصل آن نوع زندگی برای انسان غربی می شود « رونق اقتصادی » و « کار » اما برای ما می شود « رکود » و « بیکاری » که باید به آن بیماری و هزینه های هنگفت درمان را هم افزود . ببینید تفاوت از کجا تا کجاست؟ این است که در « سبک زندگی » باید از رفتارهای تقلیدی به شدت پرهیز کنیم .

چه بخوریم؟ چگونه بخوریم؟

این نوع رفتار نسنجیده تغذیه اگر به « سبک زندگی » جامعه تبدیل شود آسیب های جبران ناپذیری به همراه دارد. خیلی از به پزشکان عقیده دارند عامل بسیاری از بیماری ها کیفیت و کمیت تغذیه افراد است. عادت های بد غذایی، خوردن غذاهای مضر، پرخوری های مستمر، عدم رعایت رژیم غذایی سالم و طبیعی به همراه کم تحرکی و دوری از ورزش می تواند دلیلی برای پیدایش بیماری ها و به تبع آن زمین گیر کردن اعضای فعال جامعه شود. این در حالی است که یکی از تفاوت های اصلی « سبک زندگی ایرانی - اسلامی » در مقایسه با « سبک زندگی غربی » توجه به همین خوراک سالم و غیر مضر است . چیزی که در فرهنگ و آداب و سنن کهن ما بسیار به آن تاکید شده و در دین مبین اسلام و سیره معصوین(ع) مورد توجه جدی قرار گرفته است . لازم به یادآوریست ، « سبک زندگی» کشورهای غربی بدلیل فرآیند توسعه اقتصادی و رونق مصرف گرایی ، در شکل خوب خود هم مشتمل بر غذاهای آماده پرچرب و در نهایت ناسالمی است که خود غربیان تلاش می کنند تا از آن فاصله بگیرند زیرا به شدت درصد قابل توجهی از افراد جامعه را درگیر بیماری های جدی می کند. حال چرا این مهم باید از دید مردم جامعه ما پنهان بماند و در رسانه های ما بطور صریح و روشن بیان نشود؟

اکنون رشد هزینه های دارو و فرآیند درمان یکی از مشکلات طاقت فرسای مردم و دولتمردان در جامعه ما است در حالی که بخش عمده این هزینه ها بدلیل همین شیوه غلط تغذیه است . از اینرو بدون شک توجه به مسئله « سبک زندگی » و تغذیه مناسب باید در سرلوحه برنامه های آموزشی جامعه قرار گیرد . در دهه گذشته « سازمان بهداشت جهانی » به میزان زیادی بر اهمیت سبک زندگی سالم تاکید نموده است . از منظر آنهانیز یکی از موارد پراهمیت بحث های اولیه سبک زندگی ، بر تغذیه افراد متمرکز است  ( 2 ) شکی نیست شرایط اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی و همچنین شرایط اقتصادی و حتی سیاسی حاکم بر جوامع مختلف می‌تواند از اهمیت بسیار زیادی در عادات غذایی افراد برخوردار باشد اما واقعا این شرایط در جامعه ما چگونه است؟ ما را چه شده که انسان شهرنشین و روستایی ما تا این حد فکر می کند که وقتش تنگ است و نای ماندن ندارد؟! . این شهروند ما به کجا می خواهد برود که فکر می کند فقط باید « فست فود » خورد و رفت؟!  چرا خانم های جوان خانه دار چگونگی پخت غذاهای خوشمزه مادرها و مادربزرگ های خود را فراموش کرده اند؟ . غذاهایی همچون آبگوشت ، انواع آش ها و خورش ها که دفتر خاطرات ذهنی دور و نزدیک ما را غنی ساخته اند اکنون چه جایگاهی در سبد غذایی ما دارند؟ در حالی که این غذاها تماما متناسب با اقلیم ، فرهنگ و نوع کنش های اجتماعی ما شکل گرفته و بلوغ یافته اند . کنار گذاشتن این غذاهای ساده و مغذی و روی آوردن به غذاهای فست فودی که متاسفانه در فیلم ها و سریالهای ما هم تبلیغ می شوند برای ما نتیجه ای جز کاهش « ضریب سلامت » افراد جامعه در بر نخواهد داشت و علت آن هم به نظر من تقلید شتابزده و کورکورانه از سبک زندگی مردمی است که زندگی ، فرهنگ و شرایط اجتماعی شان سنخیتی با امروز و دیروز و فردای ما ندارد .

چه بخوریم؟ چگونه بخوریم؟

اجازه دهید پایان این بحث را به کلام بزرگان زینت بخشیم . "ابوحامد محمد غزالی" در کیمیای سعادت می‌نویسد : « اصل دنیا سه چیز است : طعام ، لباس مسکن». قرار گرفتن تغذیه ( طعام ) در جایگاهی همچون بخشی از اصل زندگی جایگاه مهمی است که در بسیاری از احادیث اسلامی نیز به آن پرداخته شده است تا جایی که در مواردی تغذیه ، بعدی معنوی پیدا می کند . امام صادق(ع) می فرمایند : غذای تو ، دوای تو باید باشد . از این رو، در طب سنتی هر غذا یک مصلح دارد که سردی و گرمی غذا را به تعال می رساند . مثلا مصلح برنج زیره ، مصلح گوشت پیاز، مصلح عدس گلپر، مصلح انار گلاب، مصلح سر هل و گلاب، مصلح مرغ زعفران و...برشمرده شده است ( 3 ) این یعنی اینکه در فرهنگ ایرانی – اسلامی ما غذا در جهت تقویت سلامت روح و جسم استفاده می شود و اگر غیر این باشد مسیر را به اشتباه رفته ایم . حتی اهمیت این امر تا آنجاست که در آیات قرآن و روایت های اهل بیت (ع) نام برخی خوراکی ها همچون انگور، خرما، کشمش و زیتون ذکر شده است . جالب اینکه به لحاظ علمی نیز اثبات شده که این قبیل خوراکی ها برای سلامتی بدن بسیار سودمند هستند .        

قرن ها پیش"بقراط" نصایح زیادی دربارة مصرف و یا عدم مصرف برخی مواد غذایی به بیماران خود می‌کرد و بسیاری از پزشکان یونان ‌باستان رژیم درمانی را بخش مهمی از درمان بیماری ها به حساب می‌آوردند . در میان دانشمندان ما نیز " ابوعلی سینا " در ارتباط با آداب خوردن و آشامیدن سخنان بسیاری نقل کرده است . از جمله اینکه غذای مطلوب غذایی است که شخص از آن بسیار لذت می‌برد ، زیرا لذت‌بخشی خوراک به این معنی است که معده آن را به خوبی در برگرفته و نیروی گیرنده آن را به خوبی پذیرفته است . وی از سویی دیگر ذکر می کند ، غذایی که بسیار لذت‌بخش باشد اگر به مقدار زیاد تناول شود زیان‌آور خواهد بود.
           اینها را که کنار هم می گذاریم می بینیم اصلاح رفتار تغذیه ای ما به عنوان بخشی از « سبک زندگی » بسیار ضروری است بنابراین باید از تقلید سطحی و کورکورانه دست برداریم و نیز تمام دستگاه های فرهنگی ما تلاش کنند تا از طریق آموزش و تبلیغات مناسب در رسانه های جمعی بویژه تلویزیون ، خانواده ها را به مصرف و آماده سازی غذاهای مناسب متناسب با فرهنگ و آداب و سنن ما ، با محوریت خانواده ، تشویق نمایند .

*مدرس دانشگاه

پی نوشت :
1-    نای ، جوزف .(1389)  قدرت نرم . ترجمه سید محسن روحانی . انتشارات دانشگاه امام صادق(ع)
2-    پارسای، سوسن؛ سلطانی، رضا.(1381)  بهداشت مادر و کودک، چاپ اول . تهران:انتشارات سنجش .
3-    عزیزخانی، محمد.(1383) طب ایرانی، تغذیه. تهران: نشر فراندیش .

منبع: بولتن نیوز

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
ماهرخ
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۲۳ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۳
0
2
عالی بود ..... تا الان اینجوری به موضوع ساندویچ خوردن نگاه نکرده بودم . ممنون
رحمان
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۳:۰۰ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۳
0
1
موضوع سبک زندگی موضوع مهمی است.ابعاد مختلفی هم دارد بسیار مهم است که این ابعادمنعکس شود . لطفا قانمندی وقانون مداری هم شرح داده شود
صادقی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۰۰ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۵
0
0
کاش اشاره ای هم به تبلیغات رسانه های غربی برای غذا و جریان مک دونالد می کردید
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین