کد خبر: ۳۲۶۹۳۵
تاریخ انتشار:
بسته روزانه بولتن نیوز در حوزه فرهنگ/ 13 بهمن 94

فرهنگ در رسانه

آرمان، آفتاب یزد، ابتکار، اعتماد، افکار، اطلاعات، ایران، تفاهم، جام جم، جوان، جمهوری اسلامی، حمایت، خراسان، راه مردم، حمایت، روزان، رویش ملت، سیاست روز، شرق، شهروند، قانون، قدس، کیهان، مردم سالاری، وطن امروز و همشهری روزنامه هایی هستند که روزانه به آن‌ها پرداخته و سعی می کنیم گلچینی از بهترین های آنها را در یک سبد فرهنگی به خدمت شما عرضه کنیم.
گروه فرهنگی: امروزه رسانه‌ای نیست که فعالیت داشته باشد و به مقولات فرهنگی توجهی نکند. چه اینکه فرهنگ و رسانه دو روی یک سکه بوده و اصلاً نمی‌توان دم از کار رسانه  ای زد ولی مقولات فرهنگی را نادیده گرفت. در این شرایط، یکی از مهمترین رسانه‌هایی که از قدیم الایام و به طور مدام، موضوعات فرهنگی را مورد بررسی قرار داده است، روزنامه‌ها بودند. تا جایی که بعید است تا امروز روزنامه منتشر شده باشد که هیچ بهره ای از فرهنگ نبرده باشد.

به گزارش بولتن نیوز، در روزگار ما نیز روزنامه های موجود با گرایشات سیاسی و فکری گوناگون، دست به این کار زده و در قالب‌های مختلف، به مسائل فرهنگی می پردازند. اما نکته  اینجاست که این همه تولیدات فرهنگی منتشر شده در روزنامه‌ها برای دیده شدن پا به این جهان گذاشته اند. به عبارت دیگر، مطلبی که دیده نشود گویی اصلاً تولید نشده است. اما آیا با حجم انبوه سایت‌ها و مجلات و روزنامه‌ها و رسانه‌های مختلف دیگری که وجود دارد، می‌توان به همه آن‌ها پرداخت و مطالب شان را از نظر گذراند؟ جواب معلوم است …

فرهنگ در رسانه

***

ابتکار/گزارش مراسم افتتاحیه و روز اول سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر؛

سال نو سینمای ایران آغاز شد

مراسم افتتاحیه سی و چهارمین دوره جشنواره فیلم فجر تحت تاثیر رفتاری که با فاطمه معتمدآریا در کاشان شده بود و همچنین یادی از بهرام بیضایی برگزار شد. در این مراسم که عصر روز یک شنبه 11 بهمن آغاز شد احسان کرمی، مهناز افشار و بهرام رادان به عنوان مجری حضور داشتند و از محمدمهدی دادگو، رضا کیانیان و مهدی فخیم‌زاده تجلیل شد. افتتاحیه سی‌وچهارمین جشنواره فیلم فجر با حضور تعداد زیادی از بازیگران؛ کارگردانانی که آثارشان در بخش‌های مختلف جشنواره ثبت شده است؛ هیات داوران؛ اعضای هیات انتخاب؛ دبیران دوره‌های قبل و وزرای کار؛ ورزش و ارشاد برگزار شد.

تقسیم نخستین تندیس‌های جشنواره

مراسم افتتاحیه سی‌وچهارمین جشنواره فیلم فجر با خوش‌آمدگویی دبیر جشنواره فیلم فجر و اهدای بخش مواد تبلیغی آغاز شد. در این بخش محمد بدرلو تندیس بهترین عکس را گرفت. بدرلو پس از دریافت این تندیس از برادرش (رضا درمیشیان)، هومن سیدی و انجمن سینمای ایران تشکر کرد. تندیس سیمرغ بهترین آنونس را محسن امیریوسفی برای آنونس «خواب تلخ» گرفت. امیریوسفی هنگام حضور روی صحنه با معرفی خود به عنوان معضل امیریوسفی گفت: خواب تلخ بعد از 12 سال اکران شد و من بسیار خوشحالم. وی ادامه داد: دوست داشتم امروز من به همراه عوامل فیلم آشغال‌های دوست داشتنی روی سن حاضر می‌شدیم و امیدوار بودم امسال حداقل یکبار فیلم؛ آنهم بعد از سه سال؛ برای موافقان و مخالفان فیلم به نمایش درمی‌آمد. در بخش پوستر تندیس جشنواره به علی باقری (طراح پوستر فیلم من می‌خوام شاه بشوم) اهدا شد.باقری با اشاره به اینکه این اولین سمیرغ در طول کارش است؛ گفت: خوشحالم این جایزه را برای پوستر یک فیلم مستند می‌گیرم و به همه تبریک می‌گوییم.

تقدیم جشنواره به شهدای حرم

حجت الله ایوبی در ادامه این مراسم؛ با خیرمقدم به اهالی سینما گفت: این خانه؛ خانه شماست و امروز همه ما آمده‌ایم که به شما خوش‌آمد بگوییم. ایران خانه فرهنگ و هنر است و درود می‌فرستم به همه آنهایی که به جشنواره فیلم فجر آمدند و سلام می‌کنم به همه عاشقان، عاشقان فرهنگ.

تقدیر از یک شهید

در ادامه مراسم با حضور رخشان بنی‌اعتماد، فاطمه معتمدآریا، مهتاب کرامتی و سیده‌زهرا حسینی از خانواده شهید صیاح طاهری تقدیر شد.فاطمه معتمدآریا با اشاره به دوستی خود با همسر شهید طاهری گفت:‌ شهید طاهری نماد صلح دوستی بود و من امروز به یاد او می‌گویم که هر جا صلح باشد من برای تبلیغ آن اولین فرد هستم.مهتاب کرامتی نیز طی سخنان کوتاهی گفت: شهید طاهری نشان داد که می‌شود صبور بود و سکوت کرد و وقت کار؛ کار کرد.

تقدیر از کارگردانی با اعتماد به نفس بالا

در ادامه مراسم از مهدی فخیم زاده تقدیر شد. مهناز افشار (مجری این بخش) گفت: به همه سینماگران سلام می‌کنیم و امیدواریم این سلام پایانی برای خودسری‌ها باشد. وی سپس قسمتی از متنی که نوشته ایوب آقاخانی بود را قرائت کرد.در ادامه این برنامه از محمدمهدی دادگو (تهیه‌کننده و مدیر باسابقه سینمای ایران) تقدیر شد.

آثار جان اشتان بک را ده‌ها بار خوانده‌ام

در ادامه مراسم با حضور علی ربیعی، فاطمه معتمدآریا و بهرام رادان از رضا کیانیان تجلیل شد.وزیر کار طی سخنانی گفت: رضا کیانیان آنقدر به نقش‌ها هویت می‌دهد که ما به عنوان ببیننده لذت زیادی می‌بریم و کارهایی که وی بازی کرده؛ همه قابل تماشا و دیدن است.ربیعی با اشاره به اینکه ده‌بار تاکنون کتاب‌های جان اشتان بک را خوانده است؛ گفت: من کتاب‌های این نویسنده را خوانده‌ام اما زمانی که فیلمی دیدم قبل از انقلاب که براساس این کتاب و با حضور همایون و مهدی فخیم زاده ساخته شده بود؛ لذت من ده برابر شد.

تاثیر زیاد شانس در زندگی ایرانی‌ها

رضا کیانیان نیز گفت: در زندگی یک مسایل شانسی‌ست. به‌خصوص در زندگی ما ایرانیان شانس نقش زیادی دارد و من بسیار خوش شانس بودم که در خانواده خوبی به دنیا آمدم. برادر خوبی مانند داود داشتم و مدرسه خوبی رفتم و همسر و خانواده خوبی دارم و امروز نیز این بزرگداشت نتیجه تمام این سالهاست و بخشی از آن مدیون همکاری با هنرمندان خوب است.در این بخش؛ داود کیانیان (برادر رضا کیانیان) خاطره‌ای از او نقل کرد و سپس برنامه به نکوداشت رویا تیموریان با حضور محمد حیدری و ویشکا آسایش اختصاص یافت.مسعود رایگان (همسر رویا تیموریان) هم در این بخش به دفاع از همسرش پرداخت و گفت: حرف زدن درباره رویا تیموریان بسیار سخت است زیرا تیموریان عاشق زندگی و ویژگی‌های زیادی دارد.

افسوس برای جای خالی یک هنرمند بزرگ

رایگان با اشاره به جای خالی بهرام بیضایی در سینمای ایران گفت: دو سال پیش من به وزیر ارشاد گفتم که مهربانی و خوش‌رویی کلید هر دری است از شما م‌ خواهم کاری کنید که سال آینده برای بهرام بیضایی در همین سالن بزرگداشت بگیریم.

یخ جشنواره هنوز باز نشده است

سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر در حالی در کاخ جشنواره آغاز شد که به نظر می‌رسد هنوز شور و هیاهوی این رقابت سینمایی ایجاد نشده است.اولین روز از سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر در حالی در کاخ جشنواره آغاز شد که فیلم «برداشت دوم از قضیه اول» اولین فیلم از بخش «هنر و تجربه» پخش شد. عوامل این فیلم که شامل تعداد قابل توجه از گروه تئاتری «پاپتی ها» بودند با حضور در فرش قرمز جشنواره، سوژه عکاسان حاضر در جشنواره شدند.با توجه به اینکه روزگذشته اولین روز از جشنواره فیلم فجر بود، در کاخ جشنواره حضور خبرنگاران و منتقدان بیشتر از هنرمندان به چشم می خورد که البته این گروه از حاضران در جشنواره بیش از آنکه برای دیدن فیلم ها به سالن سینما بروند، به دنبال دریافت کارت های خود و یا کارت های ورود به نشست های نقد و بررسی بودند.هرچند در دوره های گذشته در همان روز اول گروه های اطلاع رسانی به خبرنگاران حضور داشتند و جدول های نمایش فیلم در کاخ به وجود داشت، اما در این دوره از جشنواره و در روز اول همچنان برنامه ریزی دقیقی برای اطلاع رسانی به خبرنگاران انجام نشده است. هماهنگی در زمینه ارائه کارت ها به خبرنگاران به کندی انجام می شود.اولین نمایش در برج میلاد با فیلم مستند «اهالی خیابان یکطرفه» به کارگردانی مهدی باقری در ساعت ۱۴:۳۰ دقیقه آغاز شد. سالن در این سانس به دلیل حضور کم تعداد خبرنگاران، منتقدان و مهمانان تقریبا خالی بود.دومین فیلم «برداشت دوم از قضیه اول» به کارگردانی پویان باقرزاده بود که سالن نمایش این فیلم هم چندان شلوغ نبود.از دیگر نکاتی که در کاخ جشنواره به چشم می‌آید غرفه هایی است که برای شبکه های تلویزیونی و رایویی در نظر گرفته شده و در همین روز اول به آنها تحویل داده شده است و عوامل شبکه های مختلف رادیویی و تلویزیونی از همان ساعت ابتدایی آغاز جشنواره در حال آماده کردن غرفه های خود هستند و حتی برخی از غرفه ها تازه در حال چیدمان وسایل و نصب دکورهای خود هستند.امسال برای اولین بار یک تیم امنیتی جلوی درهای ورودی خانم ها و آقایان قرار دارد که هرکدام از حاضران و مهمانان که می خواهند وارد برج میلاد شوند از این تدابیر امنیتی می گذرند.

درهای این کاخ گشوده شد اما ...

سی و چهارمین جشنواره‌ی فیلم فجر در حالی در «برج میلاد» آغاز به کار کرده که هنوز این سالن آماده میزبانی از اهالی رسانه نشده است.‌با نمایش مستند «اهالی خیابان یک طرفه» مهدی باقری، ظهر 12 بهمن ماه رسما جشنواره در سالن همایش‌های میلاد آغاز شد و قرار است آثار مستند، مراسم فرش قرمز نداشته باشد.در ورودی مرکز همایش‌ها تونلی برای ورود تعبیه شده است‌ که پیش از این محمد حیدری اعلام کرده بود، قرار است در این تونل تاریخچه سی و چهار ساله فیلم فجر مرور شود اما تونل برای چنین کاری هنوز آماده نشده است.از تغییرات این دوره نسبت به سال‌های قبل جدا شدن محل ورود آقایان و خانم‌ها از هم است و در بدو ورود وسایل همراه باید از گیت عبور کند و خود افراد هم با دستگاه‌های مخصوص بازرسی می‌شوند که این صحنه ورودی کاخ جشنواره کن را یادآور می‌شود.برای نمایش فیلم مستند حدود 200 نفر در سالن حضور داشتند که از جمله حاضران می‌توان به محمد مهدی طبابایی نژاد‌ (مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی) اشاره کرد.برخلافی که گفته می‌شد امسال برای حاضران ناهار در نظر گرفته نشده است، این قطع شدن ناهار تنها برای خبرنگاران و عکاسان است و سایر افراد امکان استفاده از ناهار را دارند.به روال سال‌های گذشته بخشی را برای استفاده خبرنگاران از اینترنت و بخشی نیز به استقرار شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی اختصاص داده شده که هنوز به طور کامل آماده بهره‌برداری نشده است.از جمله حاضران در ساعات اولیه‌ی کاخ جشنواره می‌توان به پژمان لشگری پور‌، شفیع آقا محمدیان‌، احسان کرمی‌، محمدرضا عباسیان‌ و حسین پارسایی اشاره کرد.در روز اول پس از نمایش مستند، به ترتیب در سانس‌های 16، 18:30 ،21 و 22:30 فیلم‌های «برداشت دوم از قضیه اول» پویان‌باقرزاده،«گیتا» مسعود حدادی، «نقطه کور» مهدی گلستانه، «نیمه شب اتفاق افتاد» تینا پاکروان اشاره کرد.

کاخ مردمی برای میزبانی آماده است

مدیر کاخ مردمی سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر از آماده بودن شرایط پذیرایی از مخاطبان سینمای ایران در پردیس ملت که امسال کاخ مردمی جشنواره است، خبر داد.برخی از مخاطبان سینمای ایران درباره چگونگی حضور در کاخ مردمی سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر سئوالاتی را مطرح کردند. یکی از سئوالات مطرح درباره کاخ مردمی وعده ای بود که در ابتدا مبنی بر دادن کارت برای حضور در پردیس سینما داده شده بود اما در حال حاضر هیچ کارتی برای مخاطبان درنظر گرفته نشده است. همچنین کسانی که بلیت شرکت در برنامه‌های کاخ مردمی جشنواره فیلم فجر را تهیه کرده اند سوالاتی درباره نحوه شرکت در فرش قرمز و دیدار با هنرمندان داشتند.مجید مظفری مدیر کاخ مردمی سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر در توضیح چگونگی حضور مخاطبان در پردیس سینمایی ملت گفت: متقاضیان حضور در کاخ مردمی سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر که بلیت های مورد نظر خود را پیش خرید کرده‌اند با همان بلیت ها می توانند به پردیس سینما ملت مراجعه و از فیلم های موردنظر خود دیدن کنند.وی درباره فرش قرمز و حضور عوامل فیلم های حاضر در این دوره از جشنواره در کاخ مردمی توضیح داد: طبق برنامه ریزی انجام شده فرش قرمز برای فیلم های حاضر در بخش «سودای سیمرغ» پهن خواهد شد و عوامل فیلم ها به همراه مردم یک ساعت قبل از شروع هر فیلم در جایگاه ویژه ای که درنظر گرفته شده حضور پیدا می کنند و با هنرمندان مورد علاقه خود گپ و گفت داشته و عکس یادگاری می اندازند.مظفری در پایان با اشاره به این مطلب که نخستین فرش قرمز از مجموعه آثار حاضر در «سودای سیمرغ» به فیلم «آااادت نمی کنیم» ساخته ابراهیم ابراهیمیان اختصاص دارد، گفت: اولین فرش قرمز راس ساعت ۱۶:۳۰ دقیقه در پردیس سینما ملت پهن خواهد شد و عوامل فیلم «آااادت نمی کنیم» در این مراسم حضور خواهند داشت و پس از پایان مراسم فرش قرمز از مهمانان حاضر در کاخ مردمی پذیرایی خواهد شد.

نمایشگاه عکس و پوسترهای مسابقه تبلیغات

نمایشگاه عکس و پوستر بخش مسابقه تبلیغات و اطلاع رسانی سینمای ایران با حضور عکاسان سینمای ایران در پردیس گالری ملت افتتاح شد.نمایشگاه عکس و پوسترهای مسابقه تبلیغات سینمای ایران عصر روز ۱۲ بهمن ماه با حضور امیر عابدی مدیر مسابقه اطلاع رسانی و تبلیغات سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر در گالری پردیس سینما ملت افتتاح شد.در ابتدای این مراسم که با حضور عکاسان سینمای ایران و صاحبان آثار در این نمایشگاه برپا شد، امیر عابدی توضیحاتی درباره نمایشگاه ارائه کرد: این نمایشگاه مجموعه ای از مواد تبلیغاتی سینمایی شامل عکس و پوستر است.وی با اشاره به آثار حاضر در این نمایش گفت: ۱۸۴ قطعه عکس از ۲۳ عنوان فیلم و از ۲۱ عکاس و همچنین در بخش پوستر ۴۲ قطعه پوستر در معرض نمایش قرار گرفته است.عابدی در پایان گفت: همچنین برای آن دسته از علاقه مندان سینمای ایران که در تهران حضور ندارند در فضای مجازی مجموعه عکس ها و پوسترها را به نمایش گذاشته ایم.پس از پایان صحبت های امیرعابدی، علی نیک رفتار از عکاسان سینمای ایران از پوستر این بخش رونمایی کرد.


ابتکار/پورناظری: کارم اصلا عجیب نیست

سهراب پورناظری گفت: این‌که تصمیم گرفتم، در جشنواره‌ی موسیقی فجر به جای «ژیوان گاسپاریان» با «آنتونیو ری» روی صحنه بروم، در دنیای موسیقی اصلا چیز عجیبی نیست.

به گزارش ایسنا، قرار بود اجرای مشترک ژیوان گاسپاریان (نوازنده‌ی دودوک اهل ارمنستان) و سهراب پورناظری (نوازنده‌ی کمانچه و تنبور) یکی از رویدادهای سی‌ویکمین جشنواره‌ی موسیقی فجر باشد؛ اما به‌دلیل ابتلای گاسپاریان به آنفولانزای شدید، حضور او در ایران منتفی شد و پورناظری نیز تصمیم گرفت همراه آنتونیو ری (هنرمند اسپانیایی موسیقی فلامنکو) اجرا کند.پورناظری - آهنگساز و نوازنده‌ی کمانچه و تنبور - درباره‌ی دلیل این تصمیم و لغو نکردن اجرایش، گفت: به هر حال من به جشنواره‌ی موسیقی فجر تعهد داشتم و مخاطبانم نیز از من انتظارهایی دارند‌. با وجود بیماری ژیوان گاسپاریان و حضور نیافتن او در ایران، چنین تصمیمی گرفتم.او ادامه داد: البته فکر نمی‌کنم این موضوع در دنیای موسیقی، چیز عجیبی باشد و مساله‌ای غیرمتعارف به‌شمار رود. ضمن این‌که من مدت‌ها ایده‌ی هم‌نوازی با گیتار فلامنکو را در ذهن داشتم و دلیلش این است که این موسیقی، اشتراک‌های زیادی با موسیقی ایرانی و همچنین تکنیک‌های ساز تنبور دارد. شاید اگر یک رپرتوآر 90 دقیقه‌ای آماده داشتم به‌تنهایی روی صحنه می‌رفتم؛ اما ترجیح دادم اجرایم به‌صورت هم‌نوازی باشد.وی بیان کرد: این کنسرت حدود 90 دقیقه است که 60 دقیقه آن به تک‌نوازی من و آنتونیو ری اختصاص دارد و حدود 30 دقیقه نیز هم‌نوازی خواهیم کرد. تک‌نوازی من صرفا با ساز تنبور است، اما با آنتونیو ری کمانچه هم خواهم زد، زیرا فکر می‌کنم ما دو نفر در زمینه‌ی موسیقی، حرف مشترک با هم داریم.فرزند کیخسرو پورناظری در پاسخ به این پرسش که چقدر در فستیوال‌های معتبر دنیا این‌گونه تغییرات معمول است‌، گفت: من در فستیوال‌های مختلفی شرکت کرده‌ام و طبیعی است که در هر فستیوالی، اتفاقاتی غیرقابل پیش‌بینی مانند بیماری و مسائلی از این دست رخ دهد که چاره‌ای نیز برای آن وجود ندارد. این یک اتفاق معمولی در همه‌ی فستیوال‌هاست.این آهنگساز در بخش پایانی سخنانش تاکید کرد: پروژه‌ی من با ژیوان گاسپاریان منتفی نشده، بلکه به تعویق افتاده است و به‌طور قطع در آینده آن پروژه هم روی صحنه خواهد رفت.در کنسرت یادشده که در قالب جشنواره موسیقی فجر روی صحنه می‌رود، روبین واسی (پرکاشن)، حسین رضایی‌نیا (دف)، مهیار طریحی (سنتور باس) و آرین کشیشی (گیتارباس) خواهند نواخت.


اعتماد/سي‌وچهارمين جشنواره تئاتر فجر با معرفي برگزيدگانش به كار خود خاتمه داد

وزير ارشاد: تئاتر همچنان در اولويت سبد حمايتي دولت است

اعتماد|سي‌وچهارمين جشنواره تئاتر فجر هم شامگاه ديشب دوازدهم بهمن‌ماه با معرفي برگزيدگانش به كار خود پايان داد. اين مراسم در حالي در تالار وحدت برگزار شد، كه جشنواره سي و چهارم منظم‌تر اما كم‌شورتر از جشنواره‌هاي پيشين بود. اين دوره از جشنواره به دبيري سعيد اسدي برگزار شد. دوره‌اي كه بخش عمده‌اي از آثار راه يافته به بخش مسابقه و البته بخش عمده‌اي از كانديداها در ديگر بخش‌ها از بين نمايش‌هايي بودند كه در طول سال اجراي عموم داشتند.

پخش تصاوير آرشيوي مرتبط با روزهاي تظاهرات مردمي ايران عليه رژيم سابق و استقبال از ورود امام خميني (ره) انقلاب آغاز‌كننده اين مراسم بود. در اين بخش موسيقي خاطره‌انگيز «ايران‌اي سراي اميد» با صداي محمدرضا شجريان در سالن طنين‌انداز شد. دكور اختتاميه اين دوره از جشنواره تئاتر كه كارگرداني آن بر عهده نيما دهقان بود به شكلي طراحي شده بود كه در صفحه نمايش چندبعدي تيزر نمايش‌ها نشان داده مي‌شد. اجراي اين مراسم بر عهده محمد سلوكي بود و در ابتداي آن‌كه با حضور علي جنتي، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي و علي مرادخاني، معاون هنري وزير ارشاد همراه بود، سعيد اسدي در صحبت‌هاي كوتاهي گفت: «تئاتر ما را در صلح و آرامش كنار هم گرد آورده است و همين كافي است. » در ادامه كليپي از درگذشتگان تئاتر در طول سال گذشته پخش شد و برگزيدگان بخش تئاتر خياباني اعلام شدند.

در بخش تئاتر خياباني در اين دوره، نمايش‌هاي «فيگور» به كارگرداني مجتبي خليلي از تهران در ٥ بخش و نمايش‌هاي «بودن يا نبودن در ميدان جنگ» به كارگرداني سعيد خيرالهي از دهلران، «نوازش جوجه‌تيغي» به كارگرداني فاطمه رادمنش از تهران و «خوشه برنج» به كارگرداني محسن اردشير از آمل با نامزدي در ٤ بخش ركوردار نامزدي بودند.

هيات داوران بخش تئاتر خياباني متشكل از حسين مسافر آستانه، امير دژاكام و جواد عزتي در بخش موسيقي با تقدير از «سجاد حقگو» براي موسيقي نمايش خياباني «فيگور» از تهران، گروه موسيقي «خوشه برنج» را براي موسيقي نمايش خياباني «خوشه برنج» از آمل شايسته دريافت جايزه دانستند. در بخش طراحي فضا از بين سه نامزد اين بخش در نهايت «محسن اردشير» براي طراحي فضاي نمايش خياباني «خوشه برنج» و «روح‌الله سنايي» براي طراحي فضاي نمايش خياباني «كسي فشنگ‌ها را نمي‌شمارد (٢) » از ورامين به عنوان برگزيده معرفي شدند. حسين مسافر آستانه بقيه برگزيدگان بخش خياباني را اعلام كرد. در بخش بازيگري مرد هم از بين پنج نامزد اعلام شده در نهايت از «مصطفي كولي‌وندي» براي نمايش «بودن و نبودن در ميدان جنگ» تقدير و «علي‌محمد رادمنش» براي بازي در نمايش خياباني «نوازش جوجه‌تيغي» از تهران به عنوان برگزيده اعلام شد. در بخش بازيگري زن هم جايزه ويژه هيات داوران به يكتا توكلي بازيگر نقش «جوجه» در نمايش «نوازش جوجه‌تيغي» تعلق گرفت و فاطمه رادمنش براي بازي در همين نمايش جايزه بازيگر زن را به نام خود كرد.

در ادامه اين مراسم از ايوب آقاخاني براي نمايش «تكه‌هاي سنگين سرب»، نيما دهقان براي نمايش «جان گز»، كوروش زارعي براي نمايش «اروند خون» با اهداي تنديس ايثار و شهادت تقدير شد. تقدير از برادر شهيد حسن حسيني و پدر و مادر شهيد سيدجواد خليلي به عنوان شهداي تئاتر از بخش‌هاي ديگر مراسم بود. اما در بخش كارگرداني هم با تقدير محسن اردشير براي كارگرداني نمايش خياباني «خوشه برنج» از آمل، جايزه برگزيده اين بخش به اميرحسين شفيعي براي كارگرداني نمايش خياباني «كسي فشنگ‌ها را نمي‌شمارد (۲)» از ورامين اهدا شد. در بخش بزرگداشت‌ها ابتدا نماهنگي پخش شد و پس از آن ايرج فقيري هنرمند بوشهري، بهزاد قادري (پژوهشگر و نويسنده) و منيژه محامدي با اهداي لوح، تقدير شدند. علي جنتي در ادامه اين مراسم با اشاره به اينكه جشنواره تئاتر ويژگي‌هاي برجسته‌اي داشت كه نمي‌توان به راحتي از آن گذشت، با اعلام اينكه تئاتر در اولويت دولت است، گفت: «اميدوارم تبادلات فرهنگي هنري در دوران پساتحريم با كشورهاي صاحب تئاتر دنيا افزايش يابد. وزارت ارشاد در سال جاري اهتمام اصلي خود را معطوف به حل مشكلات تئاتر كرد و از اين پس نيز اين مسير را تا كاهش يا رفع اين مشكلات ادامه مي‌دهد. به دليل اهميت هنر نمايش امسال را سال تئاتر اعلام كرديم كه هدف از اين نامگذاري اين بود كه در جهت گسترش فضاهاي نمايشي و همچنين حمايت از هنرمندان، اقداماتي صورت بگيرد. »

پيش از اين، هيات داوران بخش مسابقه تئاتر ايران متشكل از گلاب آدينه، ناصر آقايي، محمدرضا خاكي، قطب‌الدين صادقي و شهرام زرگر پس از ارزيابي آثار حاضر در اين بخش، نامزدهاي خود را اعلام كرده بودند.

در بخش گريم «مجيد ادراكي» و «فرانك صبايي» براي نمايش «ادامه مطلب»، «فريدا صفاييان» براي نمايش «راه مهر، راز سپهر»، «سيداحمد نگهبان» براي نمايش «طپانچه خانم»، «ثمين سالك» براي نمايش «داستان‌هاي ميان‌رودان» و «فريبا نورشعاع حسيني» براي نمايش «دو روي روايت نادري» كانديد بودند كه در نهايت ثمين سالك براي نمايش «داستان‌هاي ميان‌رودان» به عنوان برنده شناخته شد.

در بخش موسيقي نيز «سعيد ذهني» براي «ترور»، «مجيد كوچكي» براي نمايش «ساده با تو يك ترانه»، «آرش عزيزي» براي نمايش «طپانچه خانم»، «احسان آنالويي» براي نمايش «چِر» و «سهند تاكي» براي نمايش «دو روي روايت نادري» به عنوان كانديدا اعلام شده بودند كه اين جايزه به «سعيد ذهني» براي موسيقي نمايش «ترور» رسيد.

در بخش طراحي لباس هم «پريدخت عابدين‌نژاد» براي طراحي لباس نمايش‌هاي «هيچ‌كس نبود بيدارمان كند» و «طپانچه خانم» به عنوان برگزيده شناخته شد. براي طراحي صحنه نيز هيات داوران «رضا مهدي‌زاده» براي طراحي صحنه نمايش‌هاي «ترور» و «هيچ‌كس نبود بيدارمان كند» را شايسته دريافت جايزه دانست.

اما به سنت ديگر جشنواره‌ها بخش بازيگري در اين دوره از جشنواره تئاتر فجر از جذابيت خاصي برخوردار بود. در بخش بازيگري مرد نام‌هاي آشنايي به عنوان كانديد به چشم مي‌خورد: «حميدرضا آذرنگ» براي بازي در نمايش «هتلي‌ها»، «كاظم هژيرآزاد» براي بازي در نمايش «راه مهر، راز سپهر»، «فريد قبادي» براي بازي در نمايش «ترور»، «محمدرضا صولتي» براي بازي در نمايش «تاريكي» و «تب سرد روي پيشاني داغ»، «سام كبودوند» براي بازي در نمايش «هتلي‌ها» و «بهرنگ علوي» براي بازي در نمايش «زبان اصلي». در نهايت هيات داوران جايزه بهترين بازيگر مرد سي و چهارمين جشنواره تئاتر فجر را به «محمدرضا صولتي» براي بازي در نمايش «تاريكي» و «تب سرد روي پيشاني داغ» اهدا كرد.

در بخش بازيگري زن نيز «نسيم ادبي» براي بازي در نمايش «هتلي‌ها»، «حديث زارع‌نژاد» براي بازي در نمايش «كات»، «فريبا متخصص» براي بازي در نمايش‌هاي «طپانچه خانم» و «هيچ‌كس نبود بيدارمان كند»، «كمند اميرسليماني» براي بازي در نمايش «هتلي‌ها»، «گيتي قاسمي» براي بازي در نمايش «عامدانه، عاشقانه، قاتلانه» و «آزاده صمدي» براي بازي در نمايش «زبان اصلي» به عنوان كانديدا اعلام شده بودند كه اين جايزه با تقدير از نسيم ادبي به «فريبا متخصص» براي بازي در نمايش‌هاي «طپانچه خانم» و «هيچ‌كس نبود بيدارمان كند» اهدا شد.

در بخش نمايش‌نامه‌نويسي نيز «مسعود هاشمي‌نژاد» براي نگارش نمايشنامه «يك زندگي بهتر»، «جواد اشكذري» براي نگارش نمايشنامه «شرم و دغدغه»، «ساناز بيان» براي نگارش نمايشنامه‌هاي «عامدانه، عاشقانه، قاتلانه» و «هتلي‌ها» و «محمدامير ياراحمدي» براي نگارش نمايشنامه «هيچ كس نبود بيدارمان كند» كانديد بودند كه در نهايت جايزه اين بخش به «ساناز بيان» براي نگارش نمايشنامه‌هاي «عامدانه، عاشقانه، قاتلانه» و «هتلي‌ها» تعلق گرفت.

اما جايزه كارگرداني جشنواره سي‌وچهارم تئاتر نيز در حالي به «شهاب‌الدين حسين‌پور» براي كارگرداني نمايش «طپانچه خانم» اهدا شد كه «حميدرضا آذرنگ» براي كارگرداني نمايش «هتلي‌ها»، «جواد نوري» براي كارگرداني نمايش «دو روي روايت نادري»، «حميدرضا نعيمي» براي كارگرداني نمايش «ترور» و «مهدي شايان» براي كارگرداني نمايش «ادامه مطلب» ديگر كانديداهاي اين بخش بودند. در ادامه اين مراسم برگزيدگان ٨ بخش مسابقه تئاتر بين‌الملل جشنواره تئاتر نيز معرفي شدند. معرفي برترين‌هاي طراحي پوستر و بروشور سي‌و چهارمين جشنواره تئاتر فجر در سه بخش مسابقه تئاتر بين‌الملل، مسابقه تئاتر ايران و مسابقه نسل نو از بخش‌هاي ديگر مراسم اختتاميه جشنواره تئاتر بود.

مراسم پاياني جشنواره‌ تئاتر فجر در تالار وحدت در حالي برگزار شد كه در اواسط آن حكم دبيري سعيد اسدي كه امسال دبير جشنواره‌ بود، براي سي‌وپنجمين جشنواره تئاتر فجر در سال آينده نيز اعلام شد.

چهره‌هايي چون هادي مرزبان، اسماعيل خلج، ايرج راد، پرويز پورحسيني، مهدي سلطاني، حسين مسافرآستانه، هرمز هدايت، پري صابري، اردشير صالح‌پور، قادر آشنا (مديركل سابق هنرهاي نمايشي)، فريبا متخصص، هرمز هدايت، محمد اميرياراحمدي، آزاده صمدي، رضا گوران، هوشنگ گلمكاني، جلال تهراني، ايوب آقاخاني و كاظم هژيرآزاد از جمله مهمانان حاضر در مراسم اختتاميه سي‌وچهارمين جشنواره بين‌المللي تئاتر فجر بودند.


اطلاعات/یادی ازشادروان دکتر حسن حبیبی در گفتگو با احمد دانیالی

اسطوره اخلاق ، سیاست و فرهنگ

سه سال از درگذشت حسن حبیبی سیاستمداری اخلاق مدار و پارسا می‌گذرد؛ او با پذیرش مسوولیت‌های بسیار در راه تقویت و استحکام آرمان‌های انقلاب در مسیر اعتدال گام‌های موثری برداشت و نام و یاد خویش را در خاطر همگان جاودانه ساخت.

کسانی که با این اندیشمند فرهیخته آشنایی و مراوده داشتند خصایصی از جمله عشق به اسلام و وطن ، متانت و آرامش، کم گویی و گزیده‌گویی،تلاش مستمر در مطالعه ، تحقیق ، پژوهش و علم اندوزی ، قانونمنداری ، احترام به دیگران ، خدمت به کشور و آرمان‌های انقلاب واسلام و ساده زیستی را تنها بخش‌هایی از اخلاق و سیره آن مرد بزرگوار می‌دانند.

یکی از دوستان و یاران همیشگی مرحوم حبیبی ، احمد دانیالی مشاور رییس دانشگاه آزاد اسلامی ‌و مدیر کل انتصابات این دانشگاه است.وی که از دوران شهید رجایی در حوزه‌های مختلف نخست وزیری و ریاست جمهوری مسوولیت‌هایی داشته و چند سالی نیز سفیر کشورمان در دانمارک بوده یکی از دوستان و همراهان مرحوم دکتر حبیبی است.

دانیالی روز دوشنبه و در سالروز درگذشت مرحوم حبیبی با حضور در ایرنا از این اسطوره اخلاق،سیاست ، فرهنگ و پاکدستی یاد کرد و گفت :

مرحوم حبیبی الگویی برای همه دولتمردان

مرحوم حبیبی با تواضع ، فروتنی ، بردباری ، دقت در امور ، نظم در کارها ، رعایت تمام جوانب شرعی و قانونی امور و تحمل دیگران، الگو و نمونه ای برای همه اعضای جامعه به ویژه دولتمردان و کسانی که در مسند امور قرار دارند بود.

بسیاری از دولتمردان کنونی مرحوم حبیبی را فردی صبور ، دیندار ، انسانی متدین و بی ادعا می‌دانند.در بسیاری از ماموریت‌های خارج از کشور و در ملاقات‌های مهم با سران کشورها با توجه به شناختی که خارجی‌ها از وی داشتند از او در حد یک رییس جمهور استقبال می‌کردند و این برای جمهوری اسلامی‌ایران جایگاه و منزلت بالایی ایجاد می‌کرد.

همه هدایای با ارزشی که در دیدارهای خارجی به وی اهدا می‌شد تحویل موزه می‌داد و به شدت پیگیر کتاب‌ها و هدایای فرهنگی بود تا از آنها درست استفاده شود.

فعالیت‌های علمی‌چشمگیر

مرحوم حبیبی تا آخرین لحظات عمر و حتی روی تخت بیمارستان از فعالیت‌های علمی‌غافل نمی‌شد و دایم در حال یادگیری و تلاش برای نشر علم و دانش بود.

وی در تاسیس برخی نهادهای فرهنگی از جمله بنیاد ایران شناسی و فرهنگستان زبان فارسی نقش اساسی داشت.

زمانی که نام خلیج فارس توسط دشمنان کشور تحریف شد مرحوم حبیبی از جمله کسانی بود که با دغدغه و علاقه موضوع ایران و خلیج فارس را دنبال و مستندات تاریخی مرتبط با نام تاریخی آن را تدوین کرد.در کنار تلاش‌های اجرایی هیچ گاه فرهنگ و علم را فراموش نکرد و به همین دلیل جزو ماندگارترین چهره­‌های علمی‌و فرهنگی کشور بود.

ذکر خصایص و ویژگی‌های بارز بزرگمردانی چون حبیبی برای نسل جدید لازم و ادای دین است.

یاد و خاطره بزرگان درگذشته که تاثیرات بسیاری در کشور داشته‌اند برای جوانان که آنها را ندیده اند بسیار مفید است و می‌تواند برای آنان الگو باشد.ایشان فردی بی تکلف و صمیمی ‌بود و احترام زیادی به آدم‌ها می‌گذاشت و فرقی نمی‌کرد که بزرگ باشند و یا کوچک ، هیچ وقت رفتارش با افراد تحقیرآمیز نبود و حرف‌ها را با دقت گوش می‌کرد و سعی می‌کرد فردی که وقت گذاشته با ایشان صحبت کند همان وقت را صرف آن نفر کند.

گوشم را به مجلس فروخته‌ام

روزی درمجلس خواستم با ایشان صحبت کنم که وی گفت گوشم را به مجلس فروخته ام و بابت گوش کردن حقوق می‌گیرم و الان نمی‌توانم صحبت کنم ، وقت استراحت می‌توانم به حرف‌های شما گوش دهم.

وقت و زمانی را که برای کسی می‌گذاشت برای دیگری خرج نمی‌کرد و حتی وقتی تلفن ایشان زنگ می‌زد اجازه می‌گرفت و جواب می‌داد.

تحمل پذیری و سعه صدر

بارزترین ویژگی ایشان تحمل پذیری و سعه صدر بود و با صبر و تحمل بالایی که داشت هرگز عصبانی نمی‌شد.

به طور مثال از کاریکاتورهایی که مجله گل آقا از ایشان چاپ می‌کرد هیچ وقت ناراحت نمی‌شد و حتی برای مرحوم صابری نامه تشکر آمیز هم می‌نوشت. بعد از فوت ایشان عکس‌ها و کاریکاتور‌های اصلی گل آقا از وی و وسایلی که در دوران معاونت دریافت کرده بود به موزه امیر کبیر در منطقه ۷ شهرداری تهران اهدا شد. در دوران معاون اولی مسایل و اختلافات را درهمانجا حل می‌کرد و قوه قضاییه داخلی تشکیل داده بود، درایت و

سعه صدر در همه مسایل داشت که اینها باعث می‌شد وزرا نیز احترام خاصی برای ایشان قایل باشند.

نظم و ساده زیستی

مرحوم حبیبی با شناخت بالایی که از رفتارها و مسایل اجتماعی داشت از افکار وسیعی برخوردار بود و نظم و انضباط خاص و ساده زیستی او زبانزد همه بود.

درمسایل اقتصادی و اجتماعی در هر موضوعی مطالعه داشت و از اطلاعات وی دیگران نیز استفاده می‌کردند. سلامت و اخلاق ایشان باعث می‌شد هیچ فردی راجع به او صحبت نکند و ایشان به خاطر عشقی که به ایران داشت در سفر به کشورهای خارجی هر موقع نام ایران می‌آمد اشک در چشمانش بود و ایران را مجموعه منسجم می‌دانست و آن را ایرانشهر می‌دانست و یک ایران با استان‌های مختلف نمی‌دانست.

به دلیل مطالعه وسیع ، هوش و قدرت تفهیم بالایی داشت و خواندن را بسیار دوست داشت و کتابخوانی را به عنوان یک فرهنگ وسیع بین جوانان می‌خواست که اشاعه دهد و هر کجا کتابی پیدا می‌کرد آن را مطالعه می‌کرد و به دنبال ایجاد فرهنگ کتابخوانی بود. مرحوم حبیبی که بنیاد ایران شناسی را راه انداخت معتقد بود ایران شناسی باید در ایران باشد و غرب و شرق برای شناخت ایران باید در همین جا بیایندو ایران شناسی را فرا گیرند.

ارزش زیادی برای خانواده و پدر و مادر قایل بود

مرحوم حبیبی خانواده خود را بسیار دوست داشت و احترام زیادی برای آنان قایل بودو زمان گذاشتن برای خانواده به ویژه فرزند برای ایشان اهمیت زیادی داشت.

آنقدر برای پدر و مادر خود احترام قایل بود که وقتی از دنیا رفت روی سنگ قبرش گفته بود بنویسند فرزند باقر و فاطمه موضوعی که معمولا روی هیچ سنگ قبری اسم مادر را نمی‌نویسند.

حسن حبیبی سال ۱۳۱۶ در تهران به دنیا آمد و از همان کودکی به دلیل استعداد بسیاری که در فراگیری علوم زمانه ی خویش داشت، دوره ی اول و دوم ابتدایی را در طول یک سال خواند و در سال‌های بعد در کنار آموختن درس‌های رایج آن روزگار، به تشویق پدر در حوزه ی علمیه، علوم دینی را فراگرفت و از دانش دینی پدرش در این زمینه بهره مند شود.

او با تحصیل در رشته حقوق و جامعه شناسی موفق به کسب مدرک دکترای حقوق و جامعه شناسی از دانشگاه سوربون فرانسه شد و در آنجا در کنار امام خمینی قرار گرفت و به مبارزه علیه رژیم پهلوی پرداخت و به هنگامه ی ورود معمار بزرگ انقلاب به ایران، با ایشان به وطن بازگشت.

این حقوقدان بنام ، پس از پیروزی انقلاب اسلامی‌ایران در تدوین قانون اساسی نقش بسیار موثری ایفا کرد و به عنوان وزیری سیاستمدار در دولت مهدی بازرگان در وزارت ارشاد و پس از آن در وزارت علوم و وزارت دادگستری خدمت‌های ارزنده ای را ارایه کرد. وی در کنار این فعالیت‌ها، از پرداختن به کارهای پژوهشی بازنماند و توانست به عضویت شورایعالی انقلاب فرهنگی درآید و تا پایان عمر در این شورا حضور داشت و در دوران ریاست جمهوری آیت‌الله‌ هاشمی ‌رفسنجانی به عنوان معاون اول رییس جمهوری انتخاب شد و در سه دوره‌ی چهار ساله در این مقام باقی ماند.

وزیر فرهنگ و آموزش عالی ، نخستین رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی ، معاون اول رئیس جمهوری ، عضو هیات امنای فرهنگستان‌های جمهوری اسلامی‌ایران و عضو هیات امنای کتابخانه مجلس شورای اسلامی‌از سوابق اجرایی مرحوم دکتر حبیبی بود.


اطلاعات/وزیر فرهنگ: ناهنجاری‌ها از نگاه هنرمند متعهد دور نمی‌ماند

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با تعبیر اینکه راه‌اندازی "VOD” خبر خوبی برای اهالی سینماست،همچنین درباره‌ی «دغدغه روشنگرانه سینماگرِ متعهد» سخن گفت.

به گزارش ایسنا، علی جنتی که در آیین افتتاحیه سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر ۱۱ بهمن ماه در تالار وحدت، سخن می‌گفت،در ابتدا بیان کرد: بسیار خشنودم که بارِ دیگر در این شبِ عزیز و به یادماندنی و تقارنِ خوش‌یمنِ آغازِ جشن‌های پیروزی انقلاب اسلامی با سی‌و‌چهارمین جشنواره فیلم فجر در میان شما هستم تا شاهدِ مراسمِ گشایشِ یکی از معتبرترین جشن‌های هنری ایران اسلامی باشیم. از فردا (۱۲ بهمن ماه) یک‌سال تلاش سینماگرانِ کشورمان رونمایی خواهد شد.

او در ادامه به جایگاه جشنواره فیلم فجر اشاره کرد و گفت: این رویداد فرصتِ کم‌نظیری است برای ارتباط هنرمندان با یکدیگر و هنرمندان با مردم و مخاطبان است، رویدادی ویژه و بی‌نظیر برای سینمای ایران و صاحبانِ اصلی آن که سینماگران هستند.

عضو کابینه دولت یازدهم تصریح کرد: جشنواره سی‌و‌چهارم را می‌توان جشنواره‌ای دانست که تمام‌قد در دولت تدبیر و امید متولد و بالیده است و تفاوتِ محسوسی با جشنواره‌های گذشته دارد.

وی تاکید کرد: سینما در جهانِ امروز، نمادِ قدرت نرم و هوشمندی و نگاه ما به توسعه سینما نگاهی به آینده است؛ با چنین نگاهی سیاست‌های سینمایی این دوران طراحی شده است.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه به مهم‌ترین رویدادهای دو سال گذشته نیز در عرصه سینما اشاره کرد و گفت: برای نخستین‌بار بیش از ۲۰۰ فیلم متقاضی حضور در جشنواره بودند و تا کنون چنین استقبالی در هیچ دوره‌ای وجود نداشته است.

به گفته وی؛ این نکته بیانگر آن است که سینمای ما از تحولات به وجود آمده در سطح کلان و سیاست‌های سینمایی امیدوارتر از همیشه رو به جلو حرکت می‌کند و این در حالی است که تنها بیش از ۳۰ فیلم با مشارکت بنیاد سینمایی فارابی ساخته شده و تهیه‌کننده بقیه فیلم‌ها بخش خصوصی یا نهادهایی غیر از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بوده‌اند.

جنتی تصریح کرد: این عبارت را که گاهی گفته می‌شود «سینمای ایران صنعتی ورشکسته است» به هیچ عنوان قبول ندارم. در یک صنعت هنریِ ورشکسته این همه علاقه‌مند و تولیدِ بدیع معنا ندارد.وی با اشاره به پویایی، نشاط، نو شدن سینما، گفت: خانه سینما فعال است، مشکلات مربوط به سالن‌های نمایش تا حدود زیادی برطرف شده و گیشه‌ها هم رونق گرفته‌اند. آشتی مردم با سینما دیگر یک آرزو نیست بلکه یک واقعیت است. ۶۵ میلیارد تومان فروشِ گیشه تا پایان دی‌امسال امید‌آفرین است.وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه به عنوان یک خبر خوب برای اهالی سینما، گفت: پس از یکسال‌و‌نیم تلاش به زودی آغاز به کار شبکه وی او دی(VOD)را جشن خواهیم گرفت.به گفته وی با راه‌اندازی این سیستم، بسیاری از نگرانی‌های جوانان خوش‌ذوقِ مستندساز و تولیدکنندگانِ فیلم‌های کوتاه و انیمشین برطرف خواهد شد.

جنتی افزود: VODبستری است که امکان دیده شدن برای همه را فراهم و گردش مالی سینما را چندین برابر خواهد کرد.

رئیس شورای فرهنگ عمومی در ادامه مطرح کرد: در این سال‌ها و با وجود همه پیشرفت‌هایی که در حوزه‌های مختلف فرهنگی داشته‌ایم اما متأسفانه فرهنگ‌عمومی، به‌ویژه در حوزه جوانان، خانواده و آسیب‌های اجتماعی، بسیار آسیب‌پذیر شده و موجب نگرانی جدی است.

جنتی اضافه کرد: اگر هنرمند در برابر شکاف‌ها و ناهنجاری‌های آزار‌دهندة اجتماعی سکوت کند پس چه کسی باید آنها را فریاد کند تا دیگران چاره‌ای بیندیشند؟ آری، دیدن برخی از صحنه‌ها بر پردة سینما ممکن است نازیبا و ناراحت‌کننده هم باشد و حتی اثراتِ نامطلوبی بر برخی طیف‌ها بگذارد اما دست‌کم وجدانِ عمومی را نسبت به حقایقِ موجود و وقایعِ زیرپوستی روشن می‌کند.

عضو کابینه دولت یازدهم تصریح کرد: فشار روانیِ ناشی از ناهنجاری‌های اجتماعی از نگاهِ تیزبین و ذهنِ خلاق هنرمندِ متعهد دور نمی‌ماند و به تصویر درمی‌آید. من نام آن را «دغدغة روشنگرانة سینماگرِ متعهد» می‌گذارم.

جنتی در عین حال گفت: البته بنده منکر این موضوع نیستم که باید مراقبت کرد، چون ممکن است بیانِ مکررِ یک امر نکوهیده گاه از حد روشنگری بگذرد و زمینة بروز چنین ناهنجاری‌هایی را افزون‌تر ‌کند. اینجا مرزی بسیار ظریف وجود دارد که تشخیص آن تنها از خُبرگانِ سینما برمی‌آید که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم بدان اهتمام فراوان دارد.

وی افزود: به همین دلیل سازمان سینمایی و دبیرخانة جشنواره فیلم فجر، ساز و کارهای دقیقی برای تعادل در پذیرش، تولید و اکرانِ فیلم‌ها پیش‌بینی کرده‌اند.

عضو شورای عالی سینما اظهار داشت: جشنواره فیلم فجر، به عنوانِ جشنِ مردمی سینمای ایران از زد و بندهای سیاسی به دور است. در جشنواره این دوره شاهد افزایش چشمگیرِ تولید فیلم‌های با موضوع انقلاب اسلامی و ارزش‌های آن خواهیم بود. فیلم‌هایی که به موضوعات مهم در روند شکل‌گیری انقلاب اسلامی، رویدادهای حین و بعد از انقلاب اسلامی، دفاع مقدس، شهدا و جانبازان و حتی مسائل منطقه‌ایِ ناشی از انقلاب اسلامی پرداخته‌اند.

جنتی ادامه داد: چنین رویکردی نشان می‌دهد که به ‌رغم برخی انتقادها، نسل‌های جدید سینمای ایران همچنان متعهد و پایبند به اصول و ارزش‌های انقلابی و راه امام (ره) جلو می‌روند و سینماگرانِ جوان و فیلم اولی‌ها نیز دغدغه‌های متنوعی دارند و با آرمان‌های انقلاب و دفاع مقدس بیگانه نیستند.

عضو کابینه دولت تدبیر و امید همچنین تاکید کرد: در یک کلام سینمای ایران نمادِ سینمای اسلامی در جهان است، هر چند هنوز جای کار دارد.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پایان از سینماگرانِ و اهالی رسانه به خاطر همراهیِ مجدّانة این رویدادِ هنری قدردانی و از تلاش‌های چند‌ماهه و بی‌وقفة رئیس سازمان سینمایی، دبیر جشنواره، هیئت‌های انتخاب و اعضای ستاد برگزاری را نیز قدردانی کرد.


ایران/علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی در مراسم رونمایی از مجموعه کتاب‌های حقوق و زندگی محسن اسماعیلی:

رسانه‌ها باید براحتی در کشور فعالیت کنند

«آیین رونمایی از مجموعه کتاب‌های «حقوق و زندگی» محسن اسماعیلی عضو حقوقدان شورای نگهبان دیروز دوشنبه در مرکز همایش‌های کتابخانه ملی برگزار شد. در این مراسم نهاوندیان رئیس دفتر رئیس‌جمهوری، قاضی‌زاده هاشمی وزیر بهداشت، مقیمی معاون سیاسی وزیر کشور، آیت‌الله محقق داماد، پورمحمدی وزیر دادگستری، ابوترابی فرد نایب‌رئیس مجلس شورای اسلامی، آیت‌الله رشاد رئیس شورای عالی حوزه‌های علمیه تهران، حجت‌الاسلام والمسلمین ناطق نوری، حجت‌الاسلام و المسلمین دعایی مدیرمسئول روزنامه اطلاعات، سردار علی فضلی جانشین رئیس بسیج مستضعفان، امیری، قائم مقام وزارت کشور، محمدباقر قالیباف شهردار تهران، و جمعی از حقوقدانان و اساتید دانشگاه و همچنین برخی از نمایندگان مجلس حضور داشتند. علی لاریجانی در آیین رونمایی از مجموعه کتاب‌های حقوق و زندگی و تجلیل از خدمات محسن اسماعیلی که در مرکز همایش‌های کتابخانه ملی برگزار شد گفت:‌ امیدوارم این محفل باعث شود در مورد مسائل حقوقی بخصوص حقوق شهروندان علاقه‌مندی بیشتری نشان داده شود و برخی از کارهای آقای اسماعیلی هم در این رابطه است. رئیس مجلس خاطر نشان کرد: دو کتاب از این مجموعه نیز در مورد حقوق رسانه است که صیانت از حقوق رسانه‌ها باید مورد توجه قرار گیرد و اینکه رسانه‌ها براحتی در کشور فعالیت کنند و آزادی‌های لازم برای فعالیت را داشته باشند امر بسیار ارزشمندی است و حکم مهم جلوبرنده برای کشور همین کارکرد رسانه‌هاست. ‌ آیت‌الله محقق داماد با حضور در مراسم رونمایی از مجموعه کتاب‌های «حقوق و زندگی» محسن اسماعیلی گفت:‌ 30 سال قبل من محسن اسماعیلی را کشف کردم. کماکان از همان روز تاکنون بدون استثنا در کنار من کار و تحقیق را ادامه داده است. وی گفت: علی رغم سینه مجروحش دلش برای حقوق ملت ایران می‌تپد و نگران پایمال شدن حقوق مردم است. وی ادامه داد:‌ این محفل و بیاناتی که عزیزان در آن مطرح کردند نشان از این دارد که برادر ارجمندمان دکتر اسماعیلی در عمر پربرکت خود تلاش نمودند به مراتب عقلانیت، ایمان و علم آراسته شود و اگر این آراستگی نبود امروز چنین تجلیلی شکل نمی‌گرفت. وی افزود: دکتر اسماعیلی عزم و اراده‌ای جدی در پیوند علم و عمل داشتند و نهایتاً می‌بینیم با ایمان و عمل صالح برای رشد معنوی جامعه تلاش‌ می‌کنند. رئیس نهاد ریاست‌جمهوری گفت: جامعه ما به فقاهتی نیاز دارد که با نگرش اصولی راه حل پیش رفتن را ارائه کند و در چهره‌های جوانی همانند دکتر اسماعیلی چنین امیدی وجود دارد. وی با اشاره به ویژگی‌های شخصیتی محسن اسماعیلی اظهار کرد: ایشان اولاً وقتی بحث علمی مطرح می‌شود مثل یک دانشجو تشنه شنیدن حرف دیگران است و با تولید فکر مشارکت می‌کند اما در عین حال در گفت‌وگو حتی با پیروان ادیان الهی دیگر همه لازمه‌های این دستور قرآنی که باید استماع قول کنیم را رعایت می‌کند. محسن اسماعیلی در مراسم رونمایی از مجموعه کتاب‌های حقوق و زندگی به نگارش خود ضمن قدردانی از خانواده بخصوص پدر و مادرش اظهار کرد: از پدر و مادرم که با دستی خالی اما دلی پاک و ضمیری مؤمن این فرصت را فراهم آوردند تا فردی در جامعه پرورش یابد که جز آرزوی خوشبختی مردم نداشته باشد تشکر می‌کنم؛ در واقع دست‌خوش زحمات همه استادانی که از ابتدا تا آینده از محضرشان استفاده کرده و می‌کنم، هستم. این عضو شورای نگهبان با بیان اینکه حقوق به تنهایی نمی‌تواند دردی از جامعه را درمان کند، افزود: حقوق باید با اخلاق عجین شود. ایران و انقلاب شایسته بسیاری از پیشرفت‌های بزرگ‌تری است که ما با آن فاصله داریم. ما باید دنیای مردم را آباد کنیم که برای آباد کردن دنیای مردم نیاز به حاکمیت قانون توأم با اخلاق است.

او افزود: این اخلاق پیش از اینکه اخلاقی فردی باشد، اخلاق اجتماعی و سیاسی است. به همین راحتی می‌شود صاحبان گرایش‌های مختلف کنار هم جمع شوند و به یکدیگر علاقه داشته باشند.


جام جم/داریوش کاردان: جوانان به الگوی خوب نیاز دارند

قدیمی‌ترها او را با شخصیت استاد خرناس می‌شناسند؛ شخصیتی رادیویی و طنز که طرفداران زیادی داشت.

تصویر داریوش کاردان: جوانان به الگوی خوب نیاز دارند

داریوش کاردان هم دست به قلم است و طناز، هم صدای گرم و خوبی دارد که برای دوبله و گویندگی مناسب است و هم بازیگر قابلی است.

به گفته خودش حدود 38 سال است که در عرصه فرهنگی و هنر فعال بوده و در بیشتر حوزه‌ها فعالیت کرده است.با کاردان هم‌صحبت شدیم تا برایمان از تجربیات شخصی و کاری‌اش بگوید و این‌که برای رسیدن به مقصد بهتر است از چه راهی رفت.

چطور شد به کارهای فرهنگی و هنری علاقه‌مند شدید؟ چه کسانی از شما حمایت کردند؟

گرایش به سمت کارهای هنری و فرهنگی در خمیره آدم‌هاست. اما بقیه‌اش به اتفاقاتی بستگی دارد که در زندگی هر فردی رخ می‌دهد. برای خود من اگر اتفاقات دیگری می‌افتاد، الان جای دیگری بودم. زمانی که ما بچه بودیم، تشویق جایگاه خاصی نداشت.همین‌ که جلوی راهمان را نمی‌ گرفتند، خودش تشویق و حمایت بود. در دوره تحصیل گاهی در فعالیت‌های فرهنگی و هنری مدرسه مانند نمایش حضور داشتم،‌ شعر می‌گفتم و... پدر و مادرم طبع شعر داشتند و این در انتخاب‌هایم بی‌تاثیر نبود.

پدر و مادرتان چه شغلی داشتند؟

پدرم سردفتردار اسناد رسمی بود و مادرم معلم. چهار تا برادریم و متاسفانه خواهر ندارم!

برخی معتقدند که معلم‌ها بنا به حرفه‌ای که دارند، فرزندان موفقی تربیت می‌کنند، با این اوصاف مادر سهم زیادی در تربیت و انتخاب‌های شما داشته و شما در زندگی کمتر با چالش روبه‌رو شده‌اید؟

بله قطعا همین‌طور است. اما واقعیت این است که نمی‌توان وارد کار هنری و فرهنگی شد و با چالش روبه‌رو نشد.

منظورم زندگی شخصی است...

پدر ومادرم هر دو در راهی که برای زندگی انتخاب کردم، سهم داشتند. من بچه آخر خانواده بودم و به اصطلاح ته تغاری و طبیعتا کمی لوس...!

روان‌شناسان و جامعه‌شناسان بر این باورند که هر چه خانواده آرام و بدون جار و جنجال باشد، بچه‌ها موفق‌ترند .شما با این گفته موافق هستید یا سهم فرد و نوع نگرش خودش را هم در موفقیت موثر می‌دانید؟

خانواده، بنیان و به اصطلاح فونداسیون اصلی برای شکل‌گیری شخصیت بچه‌ها و موفقیت آنهاست. اصل خانواده است. به نظرم در خانواده اگر مقابل استعداد بچه ممانعتی وجود نداشته باشد، او حتما موفق می‌شود.در خانواده ما هم این‌طور نبود که مثلا من شعری بگویم و پدر و مادرم حلوا حلوایم کنند. ما امکانات بچه‌های امروزی را نداشتیم، مثلا اگر می‌خواستیم بدانیم شاعر یک بیت شعر چه کسی است، باید به کتابخانه می‌رفتیم و کلی جست‌وجو می‌کردیم. اینترنتی وجود نداشت که ما به وسیله گوگل بتوانیم به همه اطلاعات دسترسی پیدا کنیم. تلاش فردی مهم است اما شرایط خانواده و جامعه هم مهم است، البته در کنار همه اینها نباید شانس را نادیده گرفت.

یعنی شما به شانس معتقدید؟

صددرصد! برخی می‌گویند شانس و گروهی نامش را گذاشته‌اند اتفاق.در جامعه ما آدم خوش صدا و کسی که طبع طنز و شعر داشته باشد، خیلی زیاد است اما چند نفرشان مشهور می‌شوند و کارهایشان به گوش مردم می‌رسد؟ خیلی کم! قطعا شانس و اتفاق مهم است که داریوش کاردان بتواند کارهایش را به مردم عرضه کند.

اما همان‌قدر که شانس و اتفاقات مسیر زندگی مهم است، پشتکار هم اهمیت دارد؟

بله ! باید استعداد، اتفاق، سرنوشت و پشتکار باشد تا فرد به نتیجه برسد.در مسیر راه من هم سنگلاخ و مشکلات فراوان بود اما تحمل و تلاش من‌هم زیاد بود .اتفاق زندگی من خیلی ساده پیش آمد. من به عنوان نویسنده با رادیو همکاری می‌کردم.یک روز گوینده برنامه نیامد و به من گفتند تو جایش گویندگی کن! بعد گفتند صدایت خوب است و من تبدیل شدم به گوینده!‌ ناگفته نماند که در زمان مدرسه، فن بیان کار می‌کردم و در مسابقات مدرسه شرکت می‌کردم اما این‌که صدایم از رادیو پخش شود، یک اتفاق بود. خیلی‌ها صدای خوب دارند اما شانس پیدا نمی‌کنند که صدایشان از رادیو پخش شود.

شما با واژه خودساخته موافقید؟ و این که می‌گویند افراد خودساخته موفقیت بیشتری در زندگی کسب می‌کنند؟

به نظرم همه چیز به انگیزه درونی آدم‌ها بستگی دارد و این‌که اولویت‌هایشان در زندگی چه باشد.حتی کسی که اولویتش پولدار شدن است، اگر در این راه پشتکار نداشته باشد، موفق نمی‌شود.من هم از این قاعده مستثنا نبودم، اگر انگیزه و پشتکار نبود، نمی‌توانستم دوام بیاورم. آن‌قدر مسائل غیرقابل پیش‌بینی و گاهی تلخ پیش می‌آید که اگر مقاوم نباشی، باید فرار کنی. مسیر زندگی و رسیدن به آرزوها راحت و هموار نیست که آدم سرش را پایین بیندازد و راحت برود تا به مقصد برسد. خار مغیلان‌ زیادی در مسیر راه هست که باید از آنها بگذری تا به مقصد برسی؛ رقیبان و صد‌ها مشکل دیگر. در این بازار شلوغ، ماندن و موفق شدن خیلی دشوار است و تلاش زیادی می‌خواهد .

از راهی که انتخاب و طی کرده‌اید، راضی هستید؟

از گذشته‌ و کارهایی که کرده‌‌ام، خیلی راضی‌ام. اما الان با این اوضاع کاری و شرایط موجود از وضع خودم راضی نیستم. چشم‌انداز خوبی نمی‌بینم. آنچه مایه مباهاتم هست، گذشته است که در عرصه‌هایی مانند تلویزیون، رادیو، مطبوعات، دوبله، طنز و...فعالیت کرده‌‌ام و از آنها لذت می‌برم، چون در هر دوره‌ای بهترین‌ها را ساخته و نوشته‌ام اما از این‌که الان نمی‌توانم کار کنم، حالم خوش نیست.

اما الان هم بد نیستید! چهره موفق و معروف ...

بله! از نظر مردم من آدم موفقی هستم.مردم خیلی به‌من لطف دارند. همیشه از ابراز دوست‌داشتن آنها لذت می‌برم و من هم به مردم ارادت دارم. اما چند سالی است که اوضاع کار خیلی بد شده است. در حوزه طنز طاقت مردم و مسئولان کم شده، سینما هم که باید عضو گروهی باشی تا به شما نقش بدهند، اوضاع مالی صدا و سیما هم که خوب نیست.چند تا سریال بازی کرده‌ام که هنوز دستمزدم را نداده‌اند. همه اینها باعث می‌شود از شرایط فعلی راضی نباشم.

خار مغیلانی که شما آن را تجربه کرد‌ه‌اید در زندگی همه آدم‌ها وجود دارد که هر کسی به روش خودش از آن عبور می‌کند اما گروهی هم هستند راه میانبر را انتخاب می‌کنند تا زود به مقصد برسند که بیشتر هم رسیدن به پول زیاد است، نظر شما در‌این‌باره چیست؟

به آنها مقداری حق می‌دهم.شاید کمی هم راحت‌طلبی باشد و این‌که جوان‌های امروزی بیشتر تمایل دارند بی‌درد سر و بدون مشکل به خانه شیک و ماشین آخرین مدل و پول زیاد دسترسی پیدا کنند. زمانی که جوان بودم تا این حد راحت‌طلبی وجود نداشت و ما پله پله زندگی خود را ساختیم و جلو آمدیم. هیچ وقت پول قلمبه و بزرگ به‌دستمان نرسید و دنبال آن هم نبودیم . اما واقعیت این است که جامعه و مدیران هم الگوهای خوبی به جوانان ارائه نمی‌کنند. آدم‌های موفقی که پله پله و با پشتکار به مقصد رسیده‌اند را معرفی نمی‌کنند. جوان‌های نخبه و موفق شهرستانی که می‌توانند الگوی جوانان باشند از طریق رسانه‌ها یا دولت به مردم معرفی نمی‌شوند اما فضای مجازی و اینستاگرام پر است از آدم‌هایی که عکس ماشین مدل بالا یا ساعت چند میلیون تومانی، خانه شیک و... خود را منتشر می‌کنند.در چنین شرایطی طبیعی است که جوان‌ها بیشتر به سمت تجمل‌گرایی آن‌هم از راه میانبر بروند. انگیزه فردی برای موفقیت مهم است اما فرد یا افرادی هم که در جوانان انگیزه ایجاد کنند، اهمیت دارند.

شما اجرای مسابقه ثانیه ‌ها را به عهده داشتید و در این مسابقه مشخص شد که اطلاعات جوانان امروزی آنقدر نیست که حتی بتوانند در یک مسابقه تلویزیونی موفق شوند.بالا بردن دانش و اطلاعات که انگیزه بیرونی لازم ندارد و با امکانات و فناوری موجود خیلی راحت می‌توان دانش فردی را ارتقا داد...

این پدیده‌‌ای جهانی است و فقط مختص کشور ما نیست. اکنون در سراسر دنیا گوشی‌های هوشمند دست همه هست و مردم بیشتر جُک، عکس و مطالب سطحی را برای یکدیگر ارسال می‌کنند. این‌که تنبلی و سطحی‌نگری بر مردم غالب شده، درست است اما آن روی سکه این است که برای انتخاب شرکت‌کنندگان یک مسابقه باید به تهیه‌کننده و دیگر سازندگان وقت داد تا با آزمون، کسانی را برای مسابقه انتخاب کنند که اطلاعات خوب و مفیدی دارند. وقتی کار عجله‌ای باشد نتیجه، ورود افراد کم اطلاع و کم سواد به مسابقه می‌شود. البته در زمان پخش مسابقه ثانیه‌ها، فضای منفی علیه این مسابقه شکل گرفت و بیشتر، کمبودها پررنگ شد و مثلا کسانی که با اطلاعات خوب به مرحله‌نهایی راه یافتند در فضای مجازی یا جاهای دیگر معرفی نشدند.

و حرف آخر برای این مصاحبه؟

به‌عنوان کسی که بیشتر از 30 سال است در عرصه فرهنگ و هنر این کشور فعالیت می‌کنم از همه مردم، مسئولان، نخبگان و... می‌خواهم بیشتر هوای جوان‌ها را داشته باشند. ما بهترین جوان‌های دنیا را داریم اما این روزها سرگشتگی آنها زیاد است و باید به آنها پر و بال داد، پای درد و دلشان نشست و به آنها بها داد و کمکشان کرد و از همه مهم‌تر این که جدی‌شان گرفت.


جام جم/در نشست علمی «خانواده ایرانی و فضای مجازی؛ تغییرات و گوناگونی» مطرح شد‌

خانواده ایرانی در شوک فضای مجازی

هشتمین نشست از سلسله نشست‌های عصر گفت‌وگو با موضوع «خانواده ایرانی و فضای مجازی؛ تغییرات و گوناگونی» در مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران برگزار شد.

در این نشست دکتر محمدمهدی لبیبی، استاد جامعه‌شناسی دیدگاه‌های خود را زمینه تعاملات و تقابل‌های فضای مجازی و خانواده‌های ایرانی بیان کرد. جامعه‌شناسی رسانه، جنسیت و زندگی روزمره، جامعه‌شناسی تاریخی ازدواج و خانواده از قرن‌ 21 از نگاه جامعه‌شناسان ازجمله آثار تالیفی این مدرس و استاد دانشگاه است.

دکتر لبیبی پیش از این مدیر رادیو سلامت، رادیو تجارت و مدیرکل پژوهش‌های رادیو بوده است.

قرعه فال به نام فضای مجازی

به اعتقاد این جامعه‌شناس، نظرات و دیدگاه‌ها در مورد خانواده در ایران طیفی است. گروهی در این سوی طیف و دیگرانی در آن سو. در یک طرف، دیدگاه‌‌های مذهبی و سنتی و در سوی دیگر، فمینیستی نزدیک به دیدگاه‌های غربی. وی در عین حال اعتقاد دارد نقش فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی برآمده از آن در خانواده‌ها بیش از حد بزرگ شده است و به شکل یک فاجعه نشان داده می‌شود.

دکتر لبیبی با اشاره به تحلیل‌های اشتباهی که این روزها در مورد فضای مجازی ارائه می‌شود، تصریح کرد: گویا فقط به دنبال یک متهم در رابطه با خانواده‌ها بوده‌ایم که این قرعه به نام فضای مجازی و بخصوص شبکه تلگرام زده شده است. مگر پیش از پیدایش و حضور این ابزارها، خانواده‌های ایرانی مشکلی نداشتند؟! فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی نقش کاتالیزور دارند و به نوعی تسریع‌کننده یک روند هستند نه ایجادکننده آن. این ابزار چیزی را به وجود نمی‌آورند، بلکه سرعت پیدایش یا نابودی آن را تسریع می‌کنند. ممکن است با پیدایش رسانه‌های نوین، سرعت تغییر و تحولات در خانواده‌ها بیشتر شود، اما ریشه مشکلات در جای دیگر است.

شوک‌های وارد شده به خانواده‌ها

وی با انتقاد نسبت به برجسته کردن معایب فضای مجازی و نادیده گرفتن کارکردهای مثبتش گفت: نتایج مطالعات نشان می‌دهد در همه دنیا تحولاتی در خانواده‌ها رخ داده است و فقط مختص ایران نیست. در همه دنیا سن ازدواج افزایش یافته و نرخ طلاق بالا رفته است، غیر از کشورهای مسلمان جنوب شرق آسیا مانند مالزی و اندونزی که در این کشورها قبح طلاق بسیار بالا ست و تا حد ممکن جلوی آن گرفته می‌شود.

دکتر لبیبی با برشمردن عواملی که به خانواده‌ها شوک وارد کرده‌اند، ادامه داد: ماهواره اولین شوک را به خانواده‌ها وارد کرد، چراکه برنامه‌هایی در آن تولید می‌شد که متناسب با هنجارهای اخلاقی و اجتماعی نبود.

شوک دوم، اینترنت بود که برای اولین بار بحث تعامل را با خود آورد. مخاطبان در فضای اینترنت فعال شدند و توانستند نظرات و دیدگاه‌های خود را با دیگران به اشتراک بگذارند.

شوک سوم، اما شبکه‌های اجتماعی بودند که قدرت بیشتری داشتند ؛چرا که قابلیت‌های ماهواره و اینترنت را یکجا در خود جای دادند. در عین حال در دسترس بودن آنها هم برای کاربران‌شان جذابیت داشت و برای مخاطبان‌شان یک حاشیه امنیت مناسب هم ایجاد کرده بود. این تصور که بتوان با یک برنامه‌ریزی، مانع حضور مردم در فضای مجازی شد، اشتباه محض است. اصولا در دنیای امروز چنین چیزی امکان‌پذیر نیست، اما می‌توان اقداماتی را در دستور کار قرار داد که از اثرات مخرب آن کاسته شود.

مدرنیته، شروط و الزاماتش

این پژوهشگر و محقق اجتماعی با تاکید بر این که واقعیتی به نام خانواده را باید بخوبی بشناسیم، اظهار کرد: شناخت ما از ماهیت خانواده در جامعه ایرانی و تحولاتش کامل نیست. مارکس وبر می‌گوید ما واقعیت‌ها را آن‌گونه که هست نمی‌شناسیم، بلکه آن طور که می‌شناسیم، می‌فهمیم.

فهم ما از خانواده ایرانی محدود به شناخت‌مان است. تحولی که در جامعه ایرانی روی داده، مدرن شدن است. مدرن بودن خانواده در ایران البته با غرب تفاوت دارد. باید این پرسش را مطرح کرد که خانواده ایرانی تا چه حد با تعریف غربی مدرنیزه همراه شده ‌است. ابتدا باید معنی خانواده مدرن را درک کنیم و بعد ببینیم آیا این خانواده در فضای مجازی شکل گرفته است یا خیر؟

دکتر لبیبی فردگرایی، عقل‌گرایی، انسان‌گرایی، مادی‌گرایی، آزادی‌گرایی، لذت‌گرایی و سکولاریسم را ازجمله ویژگی‌ها و شاخصه‌های مدرن شدن در غرب ذکر کرد و توضیح داد: اگر فردگرایی در جامعه‌ای رشد نکند نمی‌توان به آن جامعه، عنوان مدرن را اطلاق کرد. این خصیصه در ایران یک پدیده منفی است و در غرب مثبت.

عقل‌گرایی نیز به این معناست که هر‌چه عقل حکم کند را محور قرار داده و به آن جامه عمل پوشانده شود. انسان‌گرایی نیز بر این اصل مهم که انسان برترین مخلوقات است، تاکید دارد.

در چنین تعریفی از انسان‌گرایی، بشر حق دارد تمام هستی را در خدمت خود بگیرد و هیچ چیز نمی‌تواند انسان را از بهره‌بردن از این نعمت‌ها منع کند.

نقطه مقابل خانواده ایده‌آل

این مدرس و استاد دانشگاه افزود: مادی‌گرایی در خانواده‌های ایرانی وجود دارد، اما چندان پررنگ نیست. اصولا اصالت دادن به پول و مادیات در زندگی اجتماعی در ایران نکوهیده است، در حالی که در غرب این‌گونه نیست.

بر مبنای آزادی‌گرایی نیز انسان یک موجود آزاد است و باید هر گونه که می‌خواهد زندگی کند، اما لذت‌گرایی یا غنیمت شمردن دم در خانواده‌های ایرانی و بخصوص در نسل جوان پررنگ است. سکولاریسم هم جدایی دین از زندگی را توصیه می‌کند. 70 درصد تشکیل خانواده‌ها در سوئد به شکل هم‌بالینی است که حتی مورد تائید مسیحیت هم نیست. این تعابیر درست در نقطه مقابل تعریف سنتی از یک خانواده ایده‌آل است و بسیاری از آنها در خانواده‌های ایرانی مشاهده نمی‌شود، در نتیجه نمی‌توان ادعا کرد خانواده‌های ایرانی مدرن شده‌اند.

معلق میان سنت و مدرنیته

دکتر لبیبی، پدیده تک‌فرزندی در ایران را نشانه‌ای بر معلق بودن خانواده‌های ایرانی میان سنت و مدرنیته دانست و تصریح کرد: در غرب یا تمایل به بچه‌دار شدن دارند یا از بیخ و بن با فرزندآوری مخالف هستند، اما در ایران ممکن است یک زوج فرزند نخواهند، اما به دلیل سنت‌ها و فشارهای خانواده و والدین بچه‌دار شوند و فقط به یک فرزند اکتفا کنند. علت تک‌فرزندی در ایران فقط مسائل اقتصادی نیست، چراکه بسیاری از خانواده‌های مرفه هم شامل این قاعده شده و فقط یک فرزند دارند. ازدواج، خانواده و فرزند دیگر معانی گذشته را ندارد و خانواده‌های ایرانی از تعابیر و ارزش‌های مدرنیته غربی تاثیر پذیرفته‌اند. در این میان فضای مجازی نقش کاتالیزور و تسریع‌کننده را بازی کرده است. بخشی از جوانان ایرانی از سنت‌ها و ریشه‌های خود جدا شده‌اند، ولی هنوز در جای جدید استقرار نیافته‌اند.

فضای مجازی در خدمت تحکیم خانواده‌ها

به گفته این پژوهشگر و محقق اجتماعی، یک پژوهش و تحقیق کامل دارای سه مرحله توصیف واقعیت، تحلیل و تفسیر و اکتشاف و پیداکردن راه‌ حل است، اما در ایران 90 درصد تحقیقات در همان مرحله اول می‌ماند.

دکتر لبیبی با اشاره به این مهم که از فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی می‌توان در جهت تحکیم روابط میان خانواده‌ها بهره برد، یادآور شد: باید از نسل قدیم خواست جوانان را در فضای مجازی همراهی کنند. ‌باید از طریق رسانه‌های رسمی کشور به والدین نحوه ورود صحیح به این فضا را آموزش داد.

در عین حال باید نیاز نسل امروز را دید و درک کرد. نادیده گرفتن یک جوان، بدترین و بیشترین آسیب را به او وارد می‌کند. دیوار بین نسل‌ها باید از هم پاشیده و ویران شود. اگر نسل جدید بی‌نیاز باشد و احساس کمبود و خلا نکند، رفتنش به فضای مجازی بلااشکال خواهد بود.

ارتقای سواد و دانش رسانه‌ای جامعه

این جامعه‌شناس با تاکید بر ارتقای سواد و دانش رسانه‌ای جامعه افزود: باید گروه‌های خانوادگی در فضای مجازی را تقویت کرد.

شبکه‌های اجتماعی این پتانسیل را دارند که افراد یک خانواده را دور خود جمع کنند. به هیچ عنوان نباید نگاه منفی به فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی داشت و آنها را به فروپاشی خانواده‌ها متهم کرد. می‌توان از فضای مجازی در خانواده‌‌ها استفاده هدفمند کرد. حتی می‌توان از این فضا برای ارتقای سطح آگاهی‌های افراد یک خانواده بهره جست.

خطای بزرگ در شناخت مدرنیته

ما در فرآیند مدرنیته دچار یک خطای بزرگ در شناخت آن هستیم. آنچه مدرنیته یا تجددگرایی نامیده می‌شود دو جزء اساسی دارد؛ مدرنیسم یا نوگرایی و مدرنیزاسیون یا نوسازی. این دو جزء با هم در ارتباط هستند. مدرنیسم تفکر است و ملموس نیست، اما مدرنیزاسیون را می‌توان به عینه دید. طبیعتا همراه با نشانه‌ها و ابزار مدرن شدن تفکر، نگرش و اندیشه آن هم می‌آید. برخی از ارزش‌های مدرنیته غربی در خانواده‌های ایرانی نفوذ پیدا کرده، ولی نمی‌توان گفت همه خانواده‌‌ها مدرن هستند. بسیاری از خانواده‌های ایرانی همچنان سنتی هستند. خانواده ایرانی مدرنیته را پذیرفته، اما نه به شکل کامل و به همین دلیل می‌توان ادعا کرد هنوز وارد بحران نشده‌ایم. زمانی بحران آغاز می‌شود که همه تغییرات پذیرفته شده باشد. در غرب نوعی یکپارچگی در زمینه مدرنیته اتفاق افتاده است، اما در ایران نه.

گروه‌های‌خانوادگی‌در‌فضای‌مجازی

فضای مجازی، هم مزیت دارد و هم تهدید. باید از مزایا و پتانسیل‌هایش هم استفاده کرد. در حال حاضر شاهد شکل‌گیری گروه‌های خانوادگی در این فضا هستیم که یک نکته و پیامد مثبت است. یکی از معضلات شبکه‌های اجتماعی در ایران حضور نیافتن والدین و نسل گذشته در این فضا ست. البته این فاصله و دوری میان فرزندان و والدین قبلا هم بوده و فضای مجازی فقط این معضل را سرعت بخشیده و برجسته کرده است. پدران ایرانی در شرایط معمولی هم حضور کمرنگی در خانه دارند.

دیوار بتونی یا آسیاب بادی؟

گرچه خانواده ایرانی دچار بحران نیست و در مرحله تغییر قرار دارد شکاف نسلی نداریم، اما اختلاف مشهود است. هنوز عصر خانواده به پایان نرسیده است و شانس حل بسیاری از مسائل و معضلات وجود دارد. همه اینها به شرطی است که منفعلانه و تدافعی عمل نکنیم. در مقابل توفان دو راهکار می‌توان اتخاذ نمود ؛ دیوارها را بتونی ساخت یا آسیاب‌های بادی بنا کرد.


جوان/رفتار غيرحرفه‌اي جشنواره فجر با انيميشن‌هاي سينمايي

جشنواره سیمرغ‌هایش را از انیمیشن دریغ کرد

در حالي که پيش از اين خبر ايجاد بخش انيميشن در جشنواره عنوان شده بود، با تغيير نظر جشنواره نسبت به انيميشن‌هاي سينمايي، اين آثار از حضور در کاخ جشنواره و داشتن نشست خبري نيز محروم شدند...

نویسنده : محمدصادق عابدینی

در حالي که پيش از اين خبر ايجاد بخش انيميشن در جشنواره عنوان شده بود، با تغيير نظر جشنواره نسبت به انيميشن‌هاي سينمايي، اين آثار از حضور در کاخ جشنواره و داشتن نشست خبري نيز محروم شدند، اين در حالي است که امسال بيشترين تعداد انيميشن‌هاي سينمايي در جشنواره حضور دارند.

فجر نمي‌خواست محل جهش انيميشن باشد!

امسال براي نخستين‌بار در تاريخ سينماي ايران و تاريخ پويانمايي کشور هشت اثر انيميشن پويانمايي در جشنواره فجر حضور پيدا کردند؛ اتفاقي که تنها متخصصان سينما و کارشناسان حوزه انيميشن مي‌توانند ارزش و اهميت آن را درک کنند. جهش پويانمايي ايراني بعد از چند تجربه موفق در سال‌هاي گذشته مانند انيميشن «تهران 1500» و «شاهزاده روم» که همراه با دريافت جايزه ويژه دبير جشنواره توسط «شاهزاده روم» همراه بود، امسال هشت اثر سينمايي انيميشن به جشنواره راه يافتند. حضور اين ميزان از توليدات داخلي نشان از پتانسيل بالا در ميان جواناني است که وارد عرصه توليد انيميشن شدند و مي‌توانند آينده صنعت پويانمايي کشور را تضمين کنند! اين اتفاق وقتي هيجان‌انگيز‌تر مي‌شدند که جشنواره قول تخصيص بخش ويژه‌اي به انيميشن‌هاي سينمايي داد. جشنواره وعده داد سيمرغ بلورين بهترين انيميشن را اهدا کند و حتي امکان رقابت انيميشن‌ها با فيلم‌هاي بخش سوداي سيمرغ نيز مطرح شد، اما اين خبرهاي خوب در فاصله چند روز مانده به برگزاري جشنواره رنگ باختند و حمايت‌هاي اوليه جايش را به بي‌مهري و بي‌توجهي داد. به نحوي که حتي از دعوت سازندگان اين انيميشن‌ها به مراسم افتتاحيه جشنواره نيز دريغ شد.

عقب‌نشيني جشنواره از تصميم قبلي

در نشست دوم دبير جشنواره، محمد حيدري آب پاکي را روي دست سازندگان انيميشن‌ها ريخت و گفت: امسال بخش مجزايي براي انيميشن در جشنواره سي و چهارم نداريم؛ در فراخوان جشنواره انيميشن پيش‌بيني نشده بود، اما براي حمايت از اين بخش نوپا در سينماي ايران هشت اثر رسيده به دبيرخانه جشنواره را در چند سينماي مردمي نمايش خواهيم داد و اين آثار در برج ميلاد نمايش ندارند و در سينماهاي مردمي اکران‌هايي خواهند داشت. وي تصريح کرد: در صورت شايستگي، اين امکان وجود دارد که جايزه ويژه‌اي از سوي ستاد برگزاري به يکي از اين هشت اثر به عنوان انيميشن برتر اهدا شود، اما اين رفتار متناقض باعث شد تا توليدکنندگان هشت اثر انيميشني با صدور نامه‌اي سرگشاده نسبت به اجحافي که جشنواره به راه انداخته است، اعتراض کنند.

احتمال بارش کوفته قلقلي!

در بخشي از اين نامه که با عنوان «جشنواره فجر با احتمال بارش کوفته قلقلي!» منتشر شده، آمده است: «شلوغي سالن افتتاحيه‌ جشنواره فيلم فجر، صداي چليک چليک دوربين‌ها، بوي تند ادکلن بازيگران و لباس‌هاي مرتبشان، اجازه نمي‌دهد کسي به فلسفه‌ جشنواره فکر کند. به اينکه قرار بود جشنواره فجر به اعتلاي سينما بينجامد تا رونقي بر صنعت سينما شود. تا بتواند سره را از ناسره تفکيک كند، فرهنگ متعالي‌مان را معرفي کند و به ما فيلمسازان مسير درست سينما را نشان دهد. جشنواره‌اي پررونق که براي بسياري از فيلم‌ها، تبديل به هدف شده است. از ماه‌ها قبل کليد مي‌خورند تا به فجر برسند و ستاره‌هايشان روي فرش قرمز بروند، اما سينما منحصر به فيلم‌هاي زنده نيست. در دنيا، سينماي انيميشن گيشه را قبضه مي‌کند و دايره‌ مخاطبان بيشتري را هدف مي‌گيرد. صنعتي که هنوز طعم آن را درست نچشيده‌ايم، مگر چند کامي که به شيريني از آن ستانده‌ايم. سال گذشته به‌‌رغم بي‌مهري جشنواره سي‌وسوم، انيميشن شاهزاده‌ روم برخلاف پيش‌بيني‌ها، چندين برابر فيلم‌هايي فروخت که بازيگرانش روي فرش‌ها غلت مي‌زدند و سيمرغ‌ها برايشان تنبک!»

سازندگان انيميشن‌هاي سينمايي ادامه مي‌دهند: «ابتداي امسال، از سمت سازمان سينمايي، سال انيميشن نامگذاري شد و اين نقطه‌ اميدي بود براي اين صنعت که مسئولان هم اهميت موضوع را دريافته‌اند و قرار است جدي گرفته شويم. پس از آن، با ورود بي‌سابقه‌ هشت اثر به جشنواره مواجه شديم که در تاريخ جشنواره تاکنون، حداکثر با سه اثر انيميشن روبه‌رو بوده‌ايم. لذا دبير جشنواره در نشست اول مژده‌ نگاهي ويژه‌ به تأسيس بخش انيميشن داد و تأکيد كرد که امسال براي اين حوزه برنامه‌ها داريم. همگي تصور کرديم منظورشان از ويژه يعني خوب!»

انيماتورهاي جوان کشورمان که اغلب از جوانان متعهد و جبهه مؤمن انقلابي نيز هستند، در ادامه نامه با اشاره به فروش بيش از 4 ميليارد توماني فيلم شاهزاده روم اين سؤال را مطرح مي‌کنند که چرا با وجود جهشي که انيميشن داشته است و در سالي که به نام انيميشن نامگذاري شده، در افتتاحيه جشنواره فيلم فجر حتي يک صندلي نيز براي سازندگان انيميشن‌هاي سينمايي اختصاص داده نشده است؟!

آنها در اين نامه تأکيد مي‌کنند: «مگر يک دعوت محترمانه يا تخصيص يک سيمرغ بي‌جان، هزينه‌ زيادي است که در قبالش توسعه‌ اين صنعت دانش بنيان، جذب سرمايه‌هاي خصوصي و ژست حمايت از آن را به همراه دارد؟ مگر امسال بهترين فرصت براي اين اقدام جريان‌ساز نيست؟ فرش قرمز و جايزه‌ها که عموماً به ستاره‌ها مي‌رسد براي ما دغدغه‌اي نيست، اما احترام و توجه به يک صنعت عظيم و جوان که در جدال جذب سرمايه‌ها و کسب بازار خود است، بزرگ‌ترين خداقوت به سازندگان خط‌شکني‌ است که نه به مانند فيلم‌هاي زنده چند ماه، بلکه در دوره‌هاي سه ساله موفق به توليد سينمايي انيميشن مي‌شوند! مگر يک فيلمساز انيميشن چند بار در عمر کاري‌اش موفق به جذب سرمايه و حضور در فجر مي‌گردد؟ مگر با بايکوت و ندادن اکران برج ميلاد و نشست خبري به رويدادي مهم، که صدايش هم به جايي نمي‌رسد، در آينده چيزي جز سرزنش تماشاچيان پرشورش را در گيشه براي خود خواهيد خريد؟!»

با حذف انيميشن‌ها از برنامه برج ميلاد عملاً اين آثار توانايي رقابت با فيلم‌هاي سينمايي را در بخش‌هايي مانند موسيقي متن، صداگذاري، تدوين، دستاورد فني و ساير بخش‌هايي که امکان رقابت يک فيلم انيميشن با فيلم رئال وجود داشت، از دست دادند. اگر قرار بر حمايت از آثار انيميشني باشد، آنها در کشوري که انيميشن‌اش را جوانان جلو مي‌برند، اين‌گونه رفتار‌ها تنها باعث سرخوردگي و دلزدگي خواهد شد. جالب اينجاست که پيش از اين و در دوره‌هاي پيشين نيز کارگردانان انيميشن بر توانايي‌هاي توليدات پويانمايي کشورمان در رقابت با فيلم‌هاي سينمايي تأکيد کرده بودند، اما هيچ وقت اين جرئت در ميان برگزار‌کنندگان جشنواره وجود نداشته است که حضور انيميشن‌ها را به رسميت بشناسند.


جوان/ياد شهدا در جشنواره فيلم فجر زيبا بود اما...

جشنواره امسال فيلم فجر هم مثل هر سال از همين ابتداي افتتاحيه كم حاشيه نداشت.

نویسنده : معصومه طاهري

جشنواره امسال فيلم فجر هم مثل هر سال از همين ابتداي افتتاحيه كم حاشيه نداشت. حواشي كه بعضي قابل پيش‌بيني بودند مثل بحث فرش قرمز يا فشن‌شوهاي بازيگران كه چند سالي است در جشنواره فجر به تقليد از جشنواره‌هاي مبتذل غربي عرف شده و جاافتاده است. حتي بهانه‌هاي مختلفي نيز براي تداوم و تقويت آن از سوي مسئولان مربوطه آورده مي‌شود؛ ازجمله جهاني شدن و ترويج مد اسلامي! تا مثلاً وقتي بازيگران به خارج از مرزها دعوت مي‌شوند، لباس براي پوشيدن داشته باشند؟! بحثي كه ذكر آن غيرعقلاني و غيرمنطقي است و نمادي از نفوذ و جنگ نرم در سيستم فرهنگي كشور محسوب مي‌شود.

اما خارج از اين مباحث كه هر سال تكرار مي‌شود و دلسوزان و دغدغه‌مندان فرهنگ و هنر نيز به آن مي‌پردازند و البته مثل هميشه مسئولان مربوطه نمي‌شنوند و وقعي به آن نمي‌گذارند، جشنواره امسال يك حاشيه ديگر هم داشت؛ حاشيه‌اي كه رنگ و بوي ارزش‌ها را به خود داده بود، اتفاقي نو و بديع در فضاي جشنواره فجركه قابل توجه بود شايد بتوان گفت در نوع خود بي‌سابقه. آن هم مراسم تقدير از شهيد سياح طاهري؛ هرچند كوتاه بود ولي ابتكاري جالب بود تا اين موضوع را به ياد خيلي‌ها به خصوص بازيگران بيندازد كه اصلاً اصل و اساس اين جشنواره از ابتدا قرار بود جشنواره فجر و انقلاب باشد نه جشنواره قجر يا هر اسمي كه رويش بگذارند.

و اين نكته كه آسايش امروز ما مديون خون شهدايي است كه از جواني و زندگي خود گذشتند تا جشنواره‌هايي امن و بدون ترس و واهمه دشمن داشته باشيم؛خوني كه جشن‌هاي ما را از ديدگاه نامحرم تروريست‌هايي همچون داعش محفوظ نگاه داشت تا هنرمندان به اين راحتي روي فرش قرمز هنر عرضه اندام كنند. اين حركت زيبا بود ولي كافي نيست. چه خوب است مراسم تقدير از شهيد سياح طاهري مقدمه‌اي باشد براي حضور بيشتر ارزش‌ها نه به صورت فانتزي و ظاهرسازي يا بدتر از آن تطهيرسازي بلكه به شكلي بنيادين در ساختار جشنواره فجر ريشه بدواند. جشنواره‌اي كه مدت‌هاست آثار انقلابي و دفاع مقدس در آن ديده نمي‌شود يا بسياركمرنگ و ضعيف است چه اينكه به دليل وجود مهمانان خارجي ظرفيت بالايي هم براي صدور و تأثيرگذاري دارد حتي مي‌توان از حضور هنرمندان نقاش يا تصويرگر استفاده برد و جملات بكر شهيدان را زينت‌بخش جشنواره فجر كرد.

در كل حركت خلاقانه و خوب بود ولي بايد پخته‌تر و بالنده‌تر باشد، زيرا شهدا متعلق به هيچ حزب و گروه و جناحي نيستند. آنها كساني هستند كه جان خود را بدون هيچ منتي فدا كردند تا ما فارغ از هر كج‌انديشي و تفكري سياسي در كشور زير پرچم اسلام براي هيچ دشمني قد خم نكنيم و عزت و امنيت و آرامش را براي ما به ارمغان آوردند. شايد همين تقديرها خود مولد اتفاقات خوبي در عرصه توليدات سينمايي است تا بهتر و بيشتر به زندگي شهدا پرداخته شود. يادمان باشد اگر در جشنواره‌هاي غربي چنين تقديرهايي به عمل نمي‌آيد به خاطر آن نيست كه با تجددخواهي آنها تعارض دارد، بلكه به اين خاطر است كه آنها شجاعان ايثارگري همچون شهداي ما ندارند؛ شهدايي كه عرفان، اخلاق، مردمداري، صداقت، ايمان و... را با هم داشتند و البته يك نكته ديگر هم قابل ذكر است و آن اينكه هرچند اين حركت بسيار خوبي بود اما نبايد از شهدا استفاده ابزاري شود و از نام و ياد آنها سوءاستفاده كنند و نبايد حرمت آنها براي تطهيرسازي كسي يا حركتي بشكند. شهدا ابزار نيستند، متأسفانه هنجارشكني‌هاي جشنواره فجر اين بيم و نگراني را نيز زنده مي‌كند كه مبادا جشنواره فجر مصداق راه رفتن روي خون سرخ شهدا بشود و از ياد و نام شهدا بهره‌برداري غلط بكنند، هرچند برخي اين اعتقاد را دارند اما بازي با نام و ياد شهدا حديث ديگري است كه بايد مراقب بود.


روزان/حضور دو فیلم ایرانی در جشنواره سینمایی مراکش

روزان نیوز- دو فیلم ایرانی در جشنواره «بین‌المللی سینمای مولف» رباط حضور دارند.

دو فیلم ایرانی «یک متر مکعب عشق» و «در دنیای تو ساعت چند است» در جشنواره «بین‌المللی سینمای مولف» رباط حضور دارند.

این روزها و در رباط پایتخت مراکش یازدهمین دوره «جشنواره بین‌المللی سینمای مولف» با بزرگداشت سینمای ایتالیا در حال برگزاری است.

بنابر این گزارش، در این جشنواره که از 29 ژانویه(9 بهمن) آغاز شده و تا 5 فوریه(16 بهمن) ادامه خواهد داشت 13 فیلم از فیلم‌های پائولو پازولینی اکران خواهد شد.

اما در بخش مسابقه این جشنواره 14 فیلم از جمله 2 فیلم ایرانی به نام‌های «یک متر مکعب عشق» ساخته جمشید محمودی و «در دنیای تو ساعت چند است» ساخته صفی یزدانیان حضور دارند که با فیلم‌هایی از عراق، مراکش، فرانسه، بلژیک لیتوانی، ایتالیا، دومینیکن استونی و گرجستان به رقابت می‌پردازند.

در حاشیه این جشنواره نیز فیلم‌هایی از کارگردانان مختلف اکران خواهد شد که دو بخش «سینمای مراکش» و «سینمای جهان» را در بر می‌گیرد و در آن علاوه بر اکران آثاری چون آثار جان لوک گدار فرانسوی، فیلم‌هایی از جعفر پناهی فیلمساز فتنه‌گر ایرانی پخش خواهد شد!

در دیگر بخش حاشیه‌ای این جشنواره با عنوان «بازیابی» نیز فیلم‌هایی از فلسطین، ایتالیا، فرانسه، الجزایر و از جمله ایران اکران خواهد شد؛ فیلم ایرانی این بخش فیلم اما کاری از یک کارگردان خارج نشین به نام «آیات نجفی» با اثری به نام «سرزمین بدون موسیقی» است.

جشنواره فیلم سینمای مولف رباط که در سال 1994 با هدف ادعایی «گشودن درها به روی تجارب مختلف سینمایی برای تقویت سینمای مولف» تاسیس شد، جشنواره‌ای است که توسط موسسه گوته آلمان و موسسه فرانسوی رباط برگزار می‌شود.


روزان/«مزارشریف» به جشنواره «ویکتوریا» کانادا راه یافت

روزان نیوز- فیلم «مزارشریف» در جشنواره بین المللی فیلم «ویکتوریا» درکانادا به نمایش درخواهد آمد.

فیلم سینمایی «مزارشریف» به کارگردانی حسن برزیده در جشنواره بین المللی فیلم «ویکتوریا» در کشور کانادا به نمایش درخواهد آمد.

فیلم سینمایی «مزارشریف» از تولیدات سازمان توسعه سینمایی سوره در بخش رقابتی World Perspective (چشم انداز جهان) جشنواره بین المللی فیلم «ویکتوریا»، به نمایش درخواهد آمد. این فیلم برای دریافت جایزه بهترین فیلم بلند و بهترین فیلم از نظر تماشاگران با دیگر آثار راه یافته به جشنواره به رقابت خواهد پرداخت.

بیست دومین دوره جشنواره فیلم «ویکتوریا» 5 ال 16 فوریه برابر با 16 الی 25 بهمن سال جاری در شهر ویکتوریای استان بریتیش کلمبیا کشور کانادا برگزار خواهد شد.

این فیلم به ماجرای حمله طالبان به کنسولگری ایران در مزارشریف و شهادت دیپلمات‌های ایرانی می‌پردازد.


شرق/گفت‌وگو با مهرداد اسکویی، کارگردان «رؤیاهای دم صبح»

غافلگیر شدم

بهناز شیربانی: «رؤیاهای دم‌صبح» سومین قسمت از مستندهای سه‌گانه مهرداد اسکویی با نام‌های «روزهای بی‌تقویم» و «آخرین روزهای زمستان» است. این سه‌گانه درباره کودکان زیر ١٨سالی است که در کانون اصلاح و تربیت شهر زیبای تهران تحت‌نظارت هستند. رؤیاهای دم‌صبح پیش از این در جشنواره سینما - حقیقت توانست نظرات مساعد بسیاری را متوجه خود کند و پس از حضور در جشنواره فیلم فجر اکران‌های جشنواره‌ای‌اش را آغاز خواهد کرد. به بهانه حضور این مستند جنجالی در جشنواره فیلم فجر با مهرداد اسکویی گفت‌وگوی کوتاهی کردیم.

ایده ساخت این سه‌گانه چطور آغاز و در نهایت به رؤیاهای دم‌صبح ختم شد؟

در سال ١٣٨٥ تصمیم گرفتم در مورد نوجوانان فیلم بسازم و فکر کردم بهتر است در مورد نوجوانان زیر ١٥سال این فیلم‌ها ساخته شود چراکه وقتی با بچه‌های بالاتر از این سن‌وسال صحبت می‌کردم متوجه شدم که گاهی برای تبرئه خودشان حرف‌هایی می‌زنند که در بسیاری از مواقع غیرواقعی است. بعد از شش‌ماه دوندگی موفق به دریافت مجوز ساخت مستند اول شدم. بعد از ساخت نخستین قسمت باید به‌سرعت ساخت فیلم مستند بعدی را آغاز می‌کردم. هدفم این بود که این‌بار درباره دختران در کانون اصلاح و تربیت فیلم بسازم که به من اجازه ساخت این فیلم داده نشد و تقریبا چهارسال زمان صرف شد تا توانستم فیلم دوم را بسازم اما همچنان نتوانستم درباره دختران فیلم بسازم. تا اینکه بعد از ساخت فیلم دوم یکی از مدیران سازمان زندان‌ها به من پیشنهاد ساخت فیلم مستندی درباره دختران کانون اصلاح و تربیت را داد و من هم عنوان کردم که سال‌هاست قصد ساخت چنین فیلمی را دارم و تاکنون اجازه ساخت آن داده نشده است. در نهایت با مساعدت سازمان زندان‌ها و کانون اصلاح و تربیت توانستم مجوز ساخت این فیلم مستند را دریافت کنم.

دقیقا چقدر زمان صرف ساخت رؤیاهای دم‌صبح شد؟

برای سه‌ماه مجوز فیلم‌برداری داشتیم و در این مدت ٢٠ روز فیلم‌برداری کردیم و ساخت این فیلم دوسال زمان برد. ما در این مدت نزدیک ٩٠ ساعت راش داشتیم و تدوین این فیلم زمان زیادی گرفت چراکه نیاز به دقت بسیاری در زمان تدوین داشت و یک‌سال زمان برد.

حاصل کار چیزی که پیش‌بینی می‌کردید شد؟

برای من ساخت فیلم مستند، میل عمیق برای دانستن است. فکر می‌کنم به‌کرات درباره بچه‌های مبتلا به سرطان و اتفاقاتی از این دست زیاد صحبت کرده‌ایم. نگاه به زندگی بچه‌هایی که برای ادامه زندگی هیچ‌کسی کنارشان نیست تا کمکی برای آنها باشد و مشکلات دیگری که برای زندگی دارند. اینها اتفاق مهمی است. من به‌عنوان مستندساز متعلق به جامعه‌ای هستم که باید به این‌گونه معضلات نگاه کنم و خودم را در مقابل این مسائل مسئول می‌بینم. سال‌های زیادی از عمرم صرف ساخت مستندهایی شد که بتواند بخشی از واقعیت‌های جامعه را نشان دهد و امیدوارم که نشان‌دادن این اتفاقات و مسائل بتواند تأثیری در جامعه و نگاه مردم داشته باشد. در زمان ساخت رؤیاهای دم‌صبح با بچه‌هایی برخورد داشتم و صحبت کردم که امنیت را تجربه نکرده‌اند و مدام فکر می‌کردند کسی می‌خواهد به آنها تعدی کند و اینها واقعیت‌های تلخی است که در جامعه وجود دارد. یکی از وظایف مستند‌سازی، تاباندن نور و تمرکز بر این‌گونه مسائل است. دلم نمی‌خواهد صرفا واقعیت را نشان بدهم و دوست دارم به حقیقت برسم. درمورد رؤیاهای دم‌صبح هم دوست دارم مردم با این موضوع همراهی و همدلی کنند و این فیلم بتواند .....نظرشان را جلب کند.

فکر می‌کنید رؤیاهای دم‌صبح در جشنواره فیلم فجر هم موفقیتی که در جشنواره سینما- حقیقت داشت را تکرار خواهد کرد؟

استقبال از این فیلم در جشنواره سینما - حقیقت آن‌قدر زیاد بود که غافلگیر شدم و حقیقتا از انتظار من بیشتر بود. البته این فیلم آماده حضور در بسیاری از فستیوال‌های خارجی است که با فستیوال فیلم برلین آغاز می‌شود. درباره جشنواره فیلم فجر باید بگویم چه فیلم من موفقیتی کسب کند یا نه، حقیقتا ایمان دارم که داوران حرفه‌ای و کاربلدی فیلم‌ها را قضاوت کرده‌اند. اگر بتوانم جایزه‌ای کسب کنم برایم به این معنی است که توانسته‌ام مستند موفقی بسازم و زاویه دید خوبی داشته است. اگر دیگر دوستانم موفق به دریافت جایزه شوند هم باز خوشحال خواهم بود. در گروه مستندسازان همگی عضو یک خانواده هستیم و تکامل هرکس بسته به دیگری است. بنابر همین اساس تمامی مستندسازان در ساعات اکران فیلم‌های هم حضور خواهیم داشت. اما به‌هرتقدیر من موفقیت سینمای مستند را در این می‌بینم که سینمای مستند در سال‌های اخیر هم‌رده سینمای داستانی ما مطرح شده و حرفی برای گفتن دارد و افتخارات بسیاری برای سینمای ایران کسب کرده و نشان داده است که هم‌عرض سینمای داستانی ارزیابی می‌شود. البته با توجه به اینکه چرخش بودجه در سینمای مستند اندک است، مستندسازان با مشکلات اقتصادی بسیاری روبه‌رو هستند و امیدوارم در سیاست‌گذاری فرهنگی سینمای کشور به این عرصه توجه بیشتری شود. معتقدم دهه آینده، دهه سینمای مستند خواهد بود و بهتر است به شرایط ساخت این‌گونه فیلم‌ها و متعاقبا در اکران توجه شود. جذب مخاطب عام در اکران فیلم‌های مستند و نمایش این‌گونه فیلم‌ها در داخل و خارج از کشور از اولویت‌هایی است که توجه به آنها از سمت مدیران فرهنگی ما لازم است و باید نگاه ویژه‌تری به این مقوله داشت.

شهروند/گفت‌وگو با تینا پاکروان درباره فیلم «نیمه‌شب اتفاق افتاد» فیلمساز اجتماعی هستم

محبوبه قوام| «خانوم»، ساختاری اپیزودیک داشت؛ ٣ روایت از زندگی ٣ زن در مضامین واحد. اما «نیمه‌شب اتفاق افتاد» روایتی خطی دارد و داستان واحد، هرچند از خرده‌روایت‌های مکمل تشکیل شده است. با این مقدمه برخلاف این‌که بعضی اعتقاد دارند شما به حقوق زنان در آثارتان توجه دارید، اما درونمایه آثار شما بیشتر حول محور «خانواده» است. اما در هرحال می‌توان از شما به‌عنوان یک «فیلمساز اجتماعی» نام برد. نظر خودتان چیست؟

من خودم اعتقاد دارم بیشتر یک فیلمساز اجتماعی هستم تا فیلمساز مسائل زنان. برای این‌که فیلمساز مسائل زنان، بیشتر روایت زنانه دارد اما همان‌طور که گفتید بحث «خانواده» برای من مهم است. من مسأله اخلاق در خانواده و جامعه را مدنظر داشته‌ام. برای همین بیشتر در قالب یک فیلمساز اجتماعی باید آثارم را بررسی کنید. حالا این‌که یک فیلمساز زن درحال ساخت چنین آثاری است و نگاهی زنانه بر آثارش حاکم است، غیرقابل انکار است و فکر می‌کنم این مسأله گریزناپذیر هم هست. اگر یک مرد هم فیلمی اجتماعی بسازد، ناگزیر نگاه مردانه‌اش در آن حضور خواهد داشت.

در «نیمه‌شب اتفاق افتاد» با توجه به این‌که می‌دانم بازنویسی‌های مکرری از کار انجام شده، میزان همذات‌پنداری خود شما با کاراکترها چقدر بود؟

در زمان بازنویسی، بالطبع هر لحظه آدم خودش را جای بازیگری می‌گذارد که درحال نوشتن نقشش است. در شخصیت‌پردازی اگر بتوانی مجسم کنی وقتی تو در جایگاه شخصیت بودی چه می‌کردی، به پیشبرد داستان کمک می‌کند، بنابراین من هم در لحظاتی خودم را جای رویا نونهالی می‌گذاشتم؛ یعنی جای «زیبا»ی قصه، در نقش «منیر» قصه و حتی جای «انسی» قصه. تصور می‌کردم اگر قرار بود کسی را از دست بدهم چه رفتاری پیش می‌گرفتم یا اگر قرار بود برای فرزندم بجنگم، چه می‌کردم و اگر قرار بود یک زندگی از هم‌گسیخته را سر و سامان بدهم چه واکنشی داشتم. بنابراین در هر کدام از این‌ شخصیت‌ها، وجهی غالب است و تعریف شخصیت‌شان براساس آن ویژگی غالب شکل می‌گیرد و اگر خودت را در قالب آنها قرار بدهی، می‌توانی داستان را بنویسی و جلو ببری و واکنش‌ها و کنش‌هایشان را در نوشتن متن در نظر بگیری. من فیلمنامه را نه یک‌بار، بلکه بارها و بارها بازنویسی کردم. چندین‌بار نظراتم را گفتم و خانم معتضدی بازنویسی کردند، بعد خودم دوباره آن را بازنویسی کردم. برای این‌که معتقدم صرف این‌که یک کارگردان فیلمنامه‌ای را از فیلمنامه‌نویس بگیرد و آن را بسازد، کافی نیست. باید چنان روی آن کار کند که بتواند از آن دفاع کند و در پیشبرد و راهنمایی عوامل کارش موفق شود.

در فیلم شما چند معضل اجتماعی در کنار هم مدنظر قرار گرفته‌اند و تصویر می‌شوند. یکی عشقی نامتعارف که در خط داستانی ماجرا وجود دارد و دیگری موضوع «قصاص». چطور به این داستان‌های موازی رسیدید؟

به نظرم این خود قصه است که به شما خط می‌دهد. وقتی از آدمی صحبت می‌شود که درگیر گذشته‌ای است و در مقابل عشق قرار می‌گیرد و زندگی‌اش رنگی پیدا می‌کند، شما با این عشق که بیش از هر چیزی پررنگ است، همراه می‌شوید و وقتی با یک اتفاق روبه‌رو می‌شوید، با نتیجه آن اتفاق باید همراه شوید. بنابراین به نظرم این قصه‌ها، موازی نیست بلکه قصه‌هایی است که در روند زندگی مکمل یکدیگر به شمار می‌آیند و یکدیگر را تکمیل می‌کنند. فرضا در زندگی فقط عشق وجود ندارد و در کنارش موانع یا مسائل دیگری هم هست. این عشق نامتعارف می‌تواند همراه شود با عشق به فرزند و اینها با هم در جایی تلاقی کنند و کار را به جایی برسانند که ناگزیر به انتخاب باشیم.

اتفاقا نکته اینجاست که در اثر شما بار دراماتیک فیلم در یک‌سوم پایانی خیلی بیشتر می‌شود؛ یعنی در یک‌سوم پایانی شاهد اوج تراژدی هستیم. این قابلیت درواقع نگه داشته شده و در این قسمت خرج شده است. چه تعمدی در کار بود؟

ابتدای قصه مربوط است به معرفی شخصیت‌ها و موقعیت برای تماشاچی آشنا و ملموس می‌شود و مخاطب با کاراکترها به‌تدریج آشنایی پیدا می‌کند. در ادامه عشق پررنگ می‌شود و روابط عاطفی که بین آدم‌ها پیش می‌آید. در یک‌سوم پایانی هم سراغ بحرانی رفتیم که این عشق به وجود آورده است. این عشق وقتی در جامعه سنتی ایران نامتعارف به نظر می‌آید، می‌تواند منجر به اتفاقی شود که غیرقابل جبران است، بنابراین در اینجا هم روند قصه همان روند خطی است. به تعبیر دیگر وقتی ما داریم مستقیم قصه را پیش می‌بریم، در جایی می‌رسیم به بحران.


فرهیختگان/آیین افتتاحیه سی‌و‌چهارمین جشنواره فیلم فجر بدون حاشیه نبود

رایگان: برای بیضایی بزرگداشت بگیرید

آیین افتتاحیه سی‌و‌چهارمین جشنواره فیلم فجر شامگاه یکشنبه 11 بهمن با حضور جمع کثیری از اهالی سینما در تالار وحدت برگزار شد. پرشیاهای سفید، میهمانان جشنواره را به خیابان استاد شهریار آوردند تا آنها با لباس‌های طراحی شده‌ای که نشان از ذوق طراحانش داشت، در برابر دوربین عکاسان و تماشاگران از فرش قرمز عبور کنند. لباس‌هایی که البته در پخش آیین افتتاحیه به صورت غیرزنده از شبکه نمایش، سانسور شد و اعتراض مهناز افشار را در صفحه شخصی‌اش به همراه داشت. حال خوب سینمای ایران را در این یکی دو سال با روی کار آمدن دولت یازدهم، در آیین افتتاحیه سی‌و‌چهارمین جشنواره فیلم فجر می‌توان دید؛ حال خوشی که البته با یادآوری حاشیه‌سازی‌ها با بغض و اشک همراه می‌شد. حضور سه وزیر کابینه دولت یازدهم در این جشن نشان از توجه دولت روحانی به سینما داشت. علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمود گودرزی، وزیر ورزش و جوانان و همچنین علی ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی به‌عنوان حامیان و یاوران جشنواره سی‌و‌چهارم به تالار وحدت آمده بودند. مراسم افتتاحیه با اجرای احسان کرمی و قرائت دعای تحویل سال شروع شد. همچنین نماهنگی از زنده یاد خسرو شکیبایی پخش شد که سال نوی سینمای ایران را تبریک می‌گفت.

نخستین سیمرغ بلورین جشنواره سی‌و‌چهارم را محمد بدرلو برای عکاسی فیلم «اعترافات ذهن خطرناک من» دریافت کرد. بدرلو با هیجان خودش را از بالکن تالار وحدت به صحنه رساند و همین‌طور که جایزه‌اش را از غوغا بیات، بهرام عظیمی و علی وزیریان از داوران این بخش دریافت می‌کرد، ذوق زده گفت: «اصلا فکر نمی‌کردم روزی این بالا بایستم و کار من دیده شود. خوشحالم از اینکه به اقلام تبلیغاتی توجه می‌شود؛ چرا که با این کار عکس به جایگاهی که در گذشته داشته برمی‌گردد.»

من معضل امیریوسفی هستم

موج تشویق جمعیت، محسن امیر‌یوسفی را تا بالا رفتن از پله‌های سن تالار وحدت همراهی کرد.

کارگردان فیلم «آشغال‌های دوست‌داشتنی» برای دریافت سیمرغ بلورین بهترین تیزر آنونس بابت فیلم «خواب تلخ» روی صحنه آمد. سیمرغش را که گرفت، پشت تریبون رفت و گفت: «سلام. من معضل امیریوسفی هستم. «خواب تلخ» بعد از ۱۲ سال فرصت اکران یافت؛ فیلمی که نه تیزر تلویزیونی داشت و نه بیلبورد شهری به آن اختصاص دادند. تنها فرصت تبلیغ این فیلم سینمایی، همان آنونسی بود که به خاطر آن سیمرغ بلورین جشنواره را دریافت کردم. من می‌خواهم در این فرصت از مردم که حمایت خود را با دیدن این فیلم اعلام کردند، تشکر کنم. از حجت‌الله ایوبی، رئیس سازمان سینمایی برای تشکیل گروه سینمایی «هنر و تجربه» نیز تشکر می‌کنم، اما گله دارم از اینکه در جشنواره‌ای قانونمند به صورت کاملا غیرقانونی فیلم «آشغال‌های دوست‌داشتنی» توسط هیات انتخاب دیده نشد، ولی چه کنم که گردن من از مو باریک‌تر است. خیلی دوست داشتم در این جشنواره من و بازیگرانم با فیلم «آشغال‌های دوست‌داشتنی» حضور داشتیم که این اتفاق نیفتاد. امیدوارم بودم در دولت تدبیر و امید مشکل این فیلم حل شود، اما نشد. آقای روحانی در زمان انتخابات گفتند «من سرهنگ نیستم، حقوقدانم.» با این جمله امید داشتیم که این حقوقدانی و قانونمندی در سینمای ایران نیز جاری و ساری شود. در طول دو سال گذشته بیرون از گود ایستادم. دو سال و اندی سکوت کردم، اعتراض نکردم، به هیچ جشنواره‌ای نرفتم و فیلم «آشغال‌های دوست‌داشتنی» را در هیچ جا نمایش ندادم به این امید که اولین نمایش این فیلم در کشور خودم باشد. من ناراحتم از اینکه فیلم «آشغال‌های دوست‌داشتنی» در دولتی دیده نشد که دولت تدبیر و امید نام‌گذاری شده است.» همزمان با ورود وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به تالار وحدت، امیر‌یوسفی در پایان سیمرغش را تقدیم کرد به شهاب حسینی: «می‌خواهم سیمرغ بلورین تیزر «خواب تلخ» را از طرف عوامل «خواب تلخ» و حبیب رضایی تقدیم کنم به مردی که پای فیلمش و پای حرفش ایستاد. به شهاب حسینی.» شهاب حسینی بعد از اینکه محمد حیدری، دبیر جشنواره فیلم «آشغال‌های دوست‌داشتنی» را معضل خواند، از سمت مشاور دبیری جشنواره انصراف داد. علی باقری سومین سیمرغ بلورین جشنواره سی و چهارم را بابت طراحی پوستر فیلم «من می‌خوام شاه بشم» دریافت کرد. او با لباس محلی روی صحنه رفت. دیشب همچنین سیمرغ‌ها و جایزه‌های بخش اقلام تبلیغی اهدا شد.

تقدیم به شهدای حرم

حجت‌الله ایوبی سینماگران را خطاب قرار داد تا آغاز سال نوی سینمایی را به آنها تبریک بگوید و این دوره از جشنواره را تقدیم کند به همسران و فرزندان شهیدان حرم. فاطمه معتمدآریا، رخشان بنی‌اعتماد، سیده‌زهرا حسینی (نویسنده کتاب دا) و مهتاب کرامتی روی صحنه آمدند تا هدایایی را به رسم یادبود به همسر شهید سیاح طاهری از شهیدان حرم اهدا کنند. فاطمه معتمدآریا ایستاده در کنار همسر شهید حرم گفت: «آشنایی ما با صلح بود. هر کس که درخواستی درباره صلح داشته باشد یا بخواهد اقدامی در این باره انجام دهد، بداند که همیشه می‌تواند روی من حساب کند.» اجرای بخش بزرگداشت‌ها را مهناز افشار برعهده داشت. به دعوت او مریلا زارعی و علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی روی صحنه رفتند تا از مهدی فخیم‌زاده تجلیل‌‌ کنند. مریلا زارعی نیز از افتخار کار کردن با فخیم‌زاده گفت.

همچنین علی جنتی درباره مهدی فخیم‌زاده گفت: «‌ما آدم‌های سیاسی بودیم، کمتر می‌رسیدیم بعضی از سریال‌ها و فیلم‌ها را ببینیم، اما یکی از سریال‌های خوبی که از ابتدا تا پایانش را می‌دیدم «خواب و بیدار» بود. این سریال برای من خیلی جذاب بود. در سریال «ولایت عشق» از نیمه راه آمد و کارگردانی آن را برعهده گرفت. یک شخصیت همه‌فن حریف؛ بازیگر، کارگردان، شاعر، نوازنده، بدلکار و رزمی‌کار.»

نکوداشت محمدمهدی دادگو با پخش فیلمی درباره این تهیه‌کننده سینما همراه بود. در این فیلم بسیاری از اهالی سینمای ایران از دادگو سخن گفتند. بعد هم فاطمه معتمدآریا و حجت‌الله ایوبی به همراه محمدمهدی دادگو و همسرش روی صحنه حاضر شدند. سخنان تشکرآمیز دادگو از احمد حامد، همسر فاطمه معتمدآریا بابت تحمل سختی‌ها در این روزها، اشک بانوی سینمای ایران را درآورد. معتمدآریا با بغض و اشک گفت: «در تمام این روزهای سخت، اشکم در‌نیامد، اما حالا که از همسرم سخن گفتید، اشکم سراریز شد. مهم‌ترین سختی کار ما برعهده همسران‌مان است، به‌ویژه همسر من، به دلایلی که می‌دانید. خیلی خوب است که امشب برای شادی دور هم هستیم، چون آدم در این جمع احساس امنیت می‌کند.»بخش بزرگداشت رضا کیانیان و رویا تیموریان را بهرام رادان در کنار احسان کرمی اجرا کرد. کلیپی درباره کیانیان پخش شد و این بازیگر همراه با همسرش و علی ربیعی روی سن حاضر شدند. کیانیان که در کنار برادر خود داوود کیانیان بود، گفت: «‌شانس آوردم که در خانواده خوبی به دنیا آمدم. برادرم، داوود یک گروه تئاتر داشت. من خودم را به زور در آن چپاندم و این سرنوشت را پیدا کردم. همسرم از خانواده خوب سهراب سپهری است.»جایزه رضا کیانیان را فاطمه معتمدآریا به او داد. بازیگر سینمای ایران با لبخند و ابراز خرسندی از این اتفاق گفت: «برایم جای خوشحالی است که این جایزه را خانم معتمدآریا می‌دهد، چون وقتی بچه بودم مرا به تئاتر می‌بردند و می‌گفتند این خانم «خاله سیمین» است.»

برای بزرگداشت رویا تیموریان، دبیر جشنواره و ویشکا آسایش روی صحنه آمدند و تیموریان دست در دست همسرش مسعود رایگان از پله‌ها بالا آمد. تیموریان گفت: «از استادانم سمندریان، علی رفیعی و رکن‌الدین خسروی سپاسگزارم. همچنین از علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد تشکر می‌کنم که در مقابل بی‌احترامی‌هایی که به بانوی سینمای ایران شد، واکنش نشان داد. از همسرم و دخترهای نازنینم هم بسیار تشکر می‌کنم.» مسعود رایگان هم از فرصت استفاده کرد و گفت: «آقای وزیر دو سال قبل از همین تریبون رسمی گفتم مهربانی و خوش‌رویی کلید درهای بسته است، امیدوارم سال آینده برای بهرام بیضایی بزرگداشتی به اندازه‌ای که باید باشد، بگیریم.»


قانون/د‌فاع از سالار موسیقی حمله به کاروان موسیقی

مينا مهري

خبر رفتن سالار عقيلي به يكي از شبكه‌ هاي خارج از كشور موضوعي بود‌ كه د‌ر هفته گذشته د‌ر صد‌ر اخبار فرهنگي كشور قرار گرفت و با مطرح شد‌ن اين موضوع باز هم گمانه زني‌ها به اين سمت رفت كه آيا نام د‌يگري به فهرست شگفت انگیز پشت خط ماند‌ه هاي سيماي ملي اضافه مي‌شود‌ يا خير؟ این شائبه‌ با اظهار نظرهاي صريح مقامات مسئول خيلي زود‌ برطرف و حتي مطرح شد‌ كه سالار عقيلي به جشنواره موسيقي فجر هم بازخواهد‌ گشت و اجراهاي او د‌ر اين فستيوال متوقف نخواهد‌ شد‌.حمايت‌هاي مقامات د‌ولتي تا جايي اد‌امه يافت كه حتي شخص وزير فرهنگ و ارشاد‌ اسلامي هم به اظهار نظر د‌ر اين خصوص پرد‌اخت و از سالار عقيلي حمايت كرد‌.اينكه كشوري با هنرمند‌ش اين‌گونه برخورد‌ كند‌ جاي مباهات بسيار د‌ارد‌ و خبر از اين مي‌د‌هد‌ كه مسئولان فرهنگي كشور بالاخره متوجه اين قضيه شد‌ه‌اند‌ كه آن اسمي كه به راحتي به لیست ممنوع الکارها اضافه می‌شود‌ تا از فعاليت‌هايش جلوگيري شود‌ يكي ازسرمايه‌هاي فرهنگي كشور و مرد‌مي است كه به فرهنگش می‌بالند‌ و براي بازگويي تاريخش آنچه د‌ر صد‌ر د‌اشته‌هايش نام ‌مي‌برد‌ نه سياست است و نه ثروت بلكه فرهنگ است و فرهنگ. با احترام تمام به حمايت مسئولان از سالار عقيلي و جلوگيري از سوخت شد‌ن يكي از سرمايه‌هاي فرهنگي كشور به اين چنين بهانه‌‌هايي، آنچه مطرح مي‌شود‌ برخورد‌ سليقه اي و ميلي مسئولان و به‌خصوص سازمان صد‌او سيما با هنرمند‌ان است.باهم نگاهي به بعضي از اين برخورد‌هاي سليقه‌اي چند‌سال اخير مي‌اند‌ازيم.

حبس صد‌اي خسروي آواز ايران

این روزها هنوز خسروی آواز ایران د‌ر ایران ممنوع‌الکار است و سخنان رئیس جمهور و رایزنی‌های مسئولان فرهنگی نیز این مشکل را حل نکرد‌ه است واکنش شجریان به ممنوع الکاری‌اش به همایش بین المللی حافظ برمی گرد‌د‌ که گفت: «زیاد‌ه‌گویی نمی‌خواهم بکنم. من چند‌ین سال است که می‌خوانم و آنچه باید‌ را تا به حال خواند‌ه‌ام و از این به بعد‌ هرچه بخوانم زیاد‌ه‌گویی است اما من چند‌ سال است که اجازه ند‌ارم برای مرد‌م خود‌م و د‌ر مملکت خود‌م بخوانم.» و آخرين واكنش اين استاد‌موسيقي هم به ماجراهاي خانه موسيقي و استعفاي حسين علي‍زاد‌ه از اين نهاد‌ باز مي‌گرد‌د‌ كه شجريان د‌ر مصاحبه‌اي گفت كه خانه موسيقي پيگير قضيه ممنوع‌الكاري اوست ود‌ر حالی که محمد‌رضا شجریان به د‌لیل ممنوع الکاری نمی تواند‌ د‌ر ایران کنسرت برگزار کند‌ د‌ر خارج از كشور كنسرت‌هاي او برگزار و به‌واسطه علاقه مرد‌م میلیون ها ارز از کشور خارج می شود‌ و این این ارزها خرج رونق کارهای فرهنگی و امور گرد‌شگری کشورهای همسایه می شود‌.البته روز شنبه تصنيف «ايران اي سراي اميد‌» با صد‌اي استاد‌ آواز ايران از رسانه ملي پخش و اين اميد‌ را د‌رد‌ل ميليون‌ها ايراني رقم زد‌ كه شايد‌ صد‌اي جاود‌انه خوانند‌ه «ربنا» كه سال‌ها حنجره او با آسماني‌ترين لحظات مرد‌م اين كشور رقم خورد‌ه است از ليست ممنوع‌الكارها خارج شد‌ه باشد‌ كه رسانه ملي با نشان ند‌اد‌ن نام استاد‌ شجريان د‌ر پايان كليپ مربوط به تصنيف نشان د‌اد‌ كه همچنان ميلي به بهبود‌ و تغيير رويه خود‌ ند‌ارد‌.

24 قناري خاموش

د‌وشنبه 27 مهرماه بود‌ كه برخي منابع آگاه، از ممنوع‌الکاری بیش از 24 چهره شاخص موسیقی د‌ر کشور خبر د‌اد‌ند‌. سایت اعتماد‌ ملی با انتشار این خبر، د‌ر اد‌امه نوشت د‌ر نامه‌ای که د‌ر اختیار برخی خوانند‌ه‌ها قرار گرفته است، همکاری با سایت «راد‌یو جوان»، پخش کلیپ د‌ر شبکه‌های ماهواره‌ای، برخی تخلفات د‌ر کنسرت‌های خارج از کشور و... از جمله د‌لایل ممنوع‌الکاری این خوانند‌ه‌ها عنوان شد‌ه است.

این سایت د‌ر اد‌امه مد‌عی شد‌ه بود‌ كه: «این نخستین‌بار است که ممنوع‌الکاری خوانند‌ه‌ها به صورت مکتوب به آنها ابلاغ شد‌ه است. به نظر می‌رسد‌ د‌و ماه تعطیلی فعالان حوزه موسیقی به مناسبت ایام محرم و صفر، بهترین زمان برای رسید‌گی به این موضوع بود‌ه که برخی د‌ستگاه‌ها به شد‌ت د‌ر چند‌ روز گذشته پیگیر آن هستند‌. »

د‌ر اد‌امه این مطلب فهرستي از اين ممنوع‌الکارها آمد‌ه و د‌لیل ممنوع الکاری هر فرد‌ د‌ر جلوی نام او ذکر شد‌ه كه پر تكرارترين د‌ليلي كه به چشم مي‌خورد‌ يك علت مشخص بود‌:«همكاري با شبكه‌هاي ماهواره‌اي». نكته جالبي كه براي ممنوع الكاري اين افراد‌ مطرح شد‌ه بود‌ يك نوع همكاري فرعي و غيرمستقيم با رسانه‌هاي خارجي بود‌ كه بنا به اد‌عايي بسياري از آن‌ها سايت‌ها و شبكه هاي مذبور بد‌ون كسب اجازه از خوانند‌ه‌ها اقد‌ام به پخش آثارشان كرد‌ه بود‌ند‌و د‌ر مقابل مسئولان، تصميم به ممنوع‌الكاري آنها گرفته بود‌ند‌، مورد‌ي كه د‌رباره سالارعقيلي با آن برخورد‌ي خاص و عنوان شد‌ كه سالار عقيلي به طور ناآگاهانه از ماهيت اين شبكه‌ها اقد‌ام به همكاري با شبكه ماهواره‌اي «من و تو» كرد‌ه است. علي جنتي د‌ر اين خصوص گفت:« ایشان آد‌م سیاسی نبود‌ه که تمام شبکه‌های خارجی را بشناسد‌ و بد‌اند‌ که چه رویکرد‌ی د‌ارد‌ حضور او فقط برای اجرای برنامه‌ای د‌ر لند‌ن بود‌ه که گفته می‌شود‌ اگر د‌ر یک برنامه تلویزیونی حضور د‌اشته باشد‌ مرد‌م متوجه می‌شوند‌ که قرار است برنامه اجرا کند‌ و د‌ر آنجا فقط چند‌ کلامی د‌رباره‌ فرهنگ و هنر ایران صحبت کرد‌ه است ».

او د‌رباره‌ این که چطور می‌شود‌ یک هنرمند‌ یک شبکه خارجی فارسی‌زبان را که د‌ر رسانه‌ها مطالبی منتشر شد‌ه است، نشناسد‌ هم گفت:« این خیلی هم بعید‌ نیست، چون آد‌م‌هایی که سیاسی نیستند‌ تمام همت خود‌ را د‌ر همان زمینه‌ کاری خود‌ متمرکز می‌کنند‌ و شاید‌ اگر می‌گفتند‌ بی‌بی سی بیشتر متوجه می‌شد‌ند‌».

اعتراض براد‌ران خسروي به ناعد‌التي

پس از ماجراهاي مربوز به سالار عقيلي ، حمايت قاطع وزير ارشاد‌ از او و د‌ر نهايت بخشيد‌ه شد‌نش، سیروان خسروی، خوانند‌ه مطرح پاپ د‌ر صفحه شخصی اش د‌ر اینستاگرام با انتشار متنی اعتراض خود‌ را به بخشید‌ه شد‌ن سالار عقیلی نشان د‌اد‌.او كه يكي از آن 24 نفري بود‌ كه مهرماه از او به عنوان ممنوع الكار نام برد‌ه شد‌ه بود‌ د‌ر صفحه اينستاگرام خود‌ نوشت: «بيش از ٣ ماه از ممنوعيت فعاليت براد‌رم به اتهام همكارى با سايت راد‌يو جوان گذشته است! منظور از همكارى، استفاد‌ه بد‌ون اجازه اين سايت از آهنگ‌هاى براد‌رم و تمامى خوانند‌گان پاپ و سنتى مجاز كشور است. به چه حقى فقط زانيار خسروى بايد‌ شامل اين ممنوعيت باشد‌؟ اگر اين اتهامِ ثابت‌نشد‌ه و پوچ است بايد‌ منجر به ممنوع‌الفعاليت شد‌ن شود‌، بايد‌ تمامى خوانند‌گان مجاز كشور شامل اين ممنوعيت شوند‌. جناب آقاى جنتى، وزير محترم ارشاد‌! د‌ر ابتد‌اى پاييز كه تمام خوانند‌ه‌هاى مطرح پاپ كشور ممنوع‌الفعاليت بود‌ند‌، آيا واكنشى به اين موضوع نشان د‌اد‌يد‌؟ حتى اگر اين موضوع شايعه‌اى بيش نبود‌، آيا فكر نمي‌كنيد‌ نيازمند‌ د‌خالت و اظهار نظر رسمى شما، به عنوان بلند‌پايه‌ترين مقام د‌ولتى كشور د‌ر امر هنر بود‌؟چگونه است كه د‌ر مورد‌ آقاى سالار عقيلى كه براى چند‌مين بار، آگاهانه خلاف خط‌قرمزهاى بسيار مشخص نظام، از جمله موضوع حجاب و مصاحبه با شبكه‌هاى ماهواره‌اىِ معاند‌ عمل كرد‌ه‌اند‌، سريعا و شخصا واكنش نشان د‌اد‌ه‌ايد‌؟ نكته جالب اين است كه هيچ اظهار ند‌امتى نيز از سوى ايشان انجام نشد‌ه ولى با اينكه خوانند‌گان پاپ طى يك نامه رسمى و سرگشاد‌ه از شخص رئيس‌جمهور و شما تقاضاى د‌اد‌خواهى كرد‌ند‌، هيچ‌گونه واكنشى نشان ند‌اد‌يد‌. چرا بايد‌ امثال «سالار عقيلى»ها از چنين مصونيتى برخورد‌ار باشند‌ كه طبق قانون كشور فرانسه با آنها برخورد‌ شود‌ و با امثال «زانيار خسروى»ها نه طبق قوانين كشور عزيزمان بلكه طبق سليقه مسئولان رفتار شود‌؟

حقايق ناگفته، بسيار بيشتر از اين چند‌ سطر بود‌ه و هست. منتظر پاسخ صريح و سريع مسئولان د‌ر اين مورد‌ هستم.»

باز هم وزير، باز هم حمايت از عقيلي

روز د‌وشنبه علی جنتی د‌ر مراسم سی‌وهفتمین سالگرد‌ بازگشت امام خمینی (س) به کشور به ايراد‌ سخنراني پرد‌اخت و باز هم به طور قاطع و البته تلويحي از سالار عقيلي حمايت كرد‌ و گفت :«: نباید‌ بگذاریم نیروهای باتجربه ما مهاجرت کرد‌ه و سر از شبکه‌های ماهواره‌ای د‌ر بیاورند‌. » اينكه بالاترين مقام فرهنگي كشوري اين‌گونه پاي هنرمند‌ان كشور مي‌ايستد‌ و اجازه نمي د‌هد‌ چنين سرمايه‌هایي توسط مهاجرت سوخت شود‌ نكته بسيار قابل تامل و ارزشمند‌ي است اما اي‌كاش وزارت فرهنگ‌ و ارشاد‌ اسلامي از تمامي هنرمند‌ان همين‌گونه حمايت كرد‌ه و فضاي آشتي فرهنگي را بيش از پيش فراهم و بار د‌يگر مرد‌م را از سرمايه‌هاي فرهنگي كشورشان بهره‌مند‌ كند‌.


قدس/من منتقد کار حاتمی‌کیا نیستم

پرستویی: با تمام اعتقادم در بادیگارد بازی کرده‌ام

«بادیگارد» را بسیار دوست دارم و در آن با تمام اعتقادم بازی کردم و مطمئنم که کاری خوب خواهد شد.

به گزارش قدس آنلاین به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان پرویر پرستویی بازیگر سینما در خصوص ویژگی‌های فیلم سینمایی «بادیگارد» و جایگاه آن در کارنامه کاری ابراهیم حاتمی‌کیا گفت: جواب این سوال را من نباید بگویم. من منتقد کار حاتمی‌کیا نیستم؛ چون فیلم را ندیدم. پس قضاوت هم نمی‌کنم. البته فیلم را بسیار دوست دارم و در آن با تمام اعتقادم بازی کردم و مطمئنم که کاری خوب خواهد شد.

وی در پاسخ به این سوال که باید چه کار انجام داد تا بتوانیم سینما و جشنواره فیلم فجر را به نقطه پویایی مانند دهه 70 برسانیم، بیان کرد: من اصلا نمی‌خواهم قیاسی داشته باشم؛ چون مهم این است کسانی که در جشنواره امسال حضور دارند، خوش بدرخشند. امیدوارم تمام آثار با کیفیت باشد، البته باز هم چون فیلم‌ها را ندیدم قضاوتی ندارم.

وی ادامه داد: مهمتر از هر چیزی که همیشه برای من سرلوحه کار بوده است، این است که تولیدات سینمای ایران هر ساله بتواند پاسخگوی خواسته‌های مخاطب باشد. این در واقع برای من اصل قضیه است.

این بازیگر در ادامه صحبت‌هایش درباره حضور جوان‌ها و این که می‌توانند برای سینمای ایران نوید بخش باشند، عنوان کرد: صد در صد که حضور جوان‌ها نوید بخش است. چناچه سال گذشته هم شاهد بودیم جوان‌ها در همه زمینه‌ها خوش درخشیدند و قطعا امسال نیز همینطور خواهد بود. طبیعی است که جوان‌ها باید کار کنند و انصافا هم فعالیت بسیار مثبتی دارند و این باعث خوشحالی سینما است.

پرستویی در پاسخ به این سوال که با وجودی که شما گزیده کار هستید، آیا در کار کردن با جوان‌ها سختگیر می‌کنید اظهار داشت: برای من فرق نمی‌کند که با جوان‌ها یا پیشکسوتان کار کنم؛ چون متر و معیار مشخصی را همیشه در کارهایم در نظر می‌گیرم و اگر خواسته‌های من به عنوان بازیگر در سناریو همکاری با گروه و کلا انتخاب پروژه‌ای حرفه‌ای برآورده شود، استقبال می‌کنم و نسبت به این که طرف قراردادم جوان است، هیچ مقاومتی ندارم و مانع حرکت آنها نمی‌شوم.

بازیگر فیلم سینمایی «آژانس شیشه‌ای» در خصوص تقلید در سینما و پرداختن به فیلم‌های مختلف با ژانرهای متفاوت عنوان کرد: در کل سینما به گونه‌های سینمایی نیاز دارد؛ چرا که این نیاز، نیاز مخاطب ماست و نیاز شخصی ما نیست. ما سینما را شخصی نمی‌سازیم، تا زمانی که سینما را می‌سازیم متعلق به ماست، اما بعدش قرار است به سمع و نظر بیننده برسد و آنها لذت کافی را ببرند. فکر می‌کنم دست‌اندرکاران سینما باید ساخت انواع ژانرهای سینمایی را در دستور کار قرار دهند؛ چون نیاز مخاطبان ماست و نمی‌توانیم فقط به یک ژانر به خصوص بپردازیم. امیدوارم که شرایط و بستر خوبی فراهم شود تا همه بتوانند این کار را انجام دهند.

پرستویی در بخش پایانی صحبت‌های خود برای سینمای ایران اینگونه آرزو کرد: امیدوارم سینمای خوبی داشته باشیم و بتوانیم پل ارتباطی بین سینما و مخاطب که مهمترین اصل است و همیشه دغدغه ما بوده را برقرار کنیم؛ چون اگر این اتفاق رخ بدهد، سینمای ما رشد چشمگیری خواهد کرد. در این راستا آرزو دارم موانع و مشکلاتی که قبلا بوده و همه ما شاهد آن‌ها بودیم، رفع شود تا تولیدات ما بتواند جوابگوی خواسته‌های مخاطبان ما باشد.


وطن امروز/تحلیلی بر فیلم «ممیرو» ساخته سیدهادی محقق از آثار جشنواره فیلم فجر

تپش‌های مرگ

مرتضی اسماعیل‌دوست: در فرصتی پیش از جشنواره فیلم فجر دعوتی برای تماشای فیلم «ممیرو» به همراه 5 نفر از مطرح‌ترین منتقدان کشور صورت یافت. فارغ از اتفاقات رخ داده در آن جلسه و نحوه برخورد اساتید! با فیلم و سازنده‌اش که خود حکایت غریبی دارد.

آنچه مهم می‌نماید تلاش فیلمسازان جوان در نقاط مختلف کشور برای ارائه نظرگاه‌شان با استفاده از مدیوم سینماست. چنانکه سیدهادی محقق سراغ زادگاه خود و البته مرحوم حسین پناهی در روستای دژکوه شهر سوق از منطقه کهگیلویه و بویراحمد رفته تا «ممیرو»ی ذهنش را در بستر تصویر به نمایش درآورد. نامی که در زبان محلی اشاره به نامیرایی دارد و داستان ایاز، پیرمرد جنون یافته‌ای است که سودای مرگ رهایش نمی‌کند؛ مرگی نه بر دامن تفکری نهیلیستی بلکه انتخابی از بابت سرکشی روحی که خود را مقصر در مرگ افرادی بی‌گناه می‌داند، از پسر، عروس، همسر و بستگانی که سرنشین مینی‌بوس پیرمرد بودند و همگی در سهل‌انگاری رخ داده از سوی وی به قعر دره نابودی کشیده شدند. تا این جای کار برخلاف نظر منتقدان حاضر در نمایش خصوصی فیلم نه می‌توان فیلمساز را برای انتخاب ایده‌اش به محاکمه کشید و نه قصوری بابت بیان قصه‌ای هر چند دردآلود وجود دارد اما مساله مهم این بوده که نگاه انسانی و شفاف سازنده فیلم تنها در خاطر درونی فیلمساز نوشته شده و در جان اثر تجلی نمی‌یابد و این غیبت به دلیل فقدان شخصیت‌پردازی صورت یافته است. در واقع زمان بسیاری از فیلم «ممیرو» صرف نمایش دردهای ایاز بدون پیش‌زمینه لازم از چرایی درد برای تماشاگر می‌شود و با وجود تصاویری همراستا، چهره‌پردازی خلاقانه، صحنه‌آرایی متناسب با روایت، اجرای کارگردانی موثر و بازی قابل ستایش یدالله شادمانی، بازیگر کرمانی که از فیلم «خسته نباشید» توانایی خود را نشان داده بود، دردهای نهفته در مردی که رنج زیستن و تاول مردن دارد، به دلیل عدم اشاره ملموس فیلمساز درباره چرایی تقاص کاراکتر به همذات‌پنداری مخاطب نمی‌رسد.

اگر چه مینیمالیستی بودن داستان و روایت مدرن «ممیرو» امکان مقایسه آن را از آثار قصه‌گوی کلاسیک دور کرده و انتخاب فیلمساز مبنی بر داستان‌سرایی بصری نیاز به تمرکز و درک مخاطب از پدیدارشناسی و زیبایی‌شناسی هنر دارد اما مساله پرداخت شخصیت در هر گونه و برای هر نوع ساختار روایی، امری لازم و ضروری است و این مساله‌ای مفقود مانده در دومین ساخته سیدهادی محقق است. در واقع نویسنده دور از کاشتی مناسب مبنی بر چرایی درد رخ داده برای شخصیت به بخش دوم چگونگی نمایش درد می‌پردازد، از این رو با وجود ارزش‌های بصری ارائه‌شده در این بخش که نمایانگر فیلمسازی با استعداد است، به دلیل عدم چینش صحیح در روایت‌پردازی، وجه مهمی از ارتباط مخاطب با اثر سلب می‌شود. در واقع کنش‌مندی مخاطب در پذیرش خودآزاری کاراکتر که برآمده از انگاره‌های ذهنی نویسنده و فیلمساز خواهد بود، به دلیل عدم تثبیت موقعیت کاراکتر روی نمی‌دهد. یاکوب لوته در کتاب «مقدمه‌‌ای بر روایت در ادبیات و سینما» به روش‌‌های پرداخت شخصیت‌ در گونه‌‌های مختلف پرداخته و به مواردی چون توصیف مستقیم نویسنده از شخصیت‌ها و سازه‌های وابسته به آن، گفت‌وگوی شخصیت‌ها با دیگران یا با خود، نمایش کنش و واکنش شخصیت‌ در برابر کنش یا گفت‌وگوی دیگران، شخصیت‌پردازی به یاری مکان کنش یا رویداد، پردازش شخصیت با رفت ‌و برگشت‌های زمانی، شخصیت‌پردازی و پیوند آن با درون‌مایه اثر، اندازه، شدت و ملایمت نور، رنگ، خطوط و کادر صحنه‌‌ها در پیوند با شخصیت، زاویه دید روایتگر همچنین زاویه دید خواننده/ بیننده به صحنه برای شخصیت‌پردازی، عنصر صدا (افکت‌های صوتی) و موسیقی برای نمایش درونی شخصیت و تاثیرگذاری آن و تدوین

رخ‌دادها و مونتاژ تصاویر که در راستای شخصیت و آفرینش ریتمی همسو با ساختار اثر باشد، اشاره کرده است. به این موارد می‌توان روش‌های دیگری را برای بیان وضعیت شخصیت افزون کرد. در این میان مساله‌ای که در سینمای ایران نادیده انگاشته شده و امری حیاتی در نگره فیلمساز و فیلم‌بین خواهد بود، تبعیت از اصول و شناسه‌های طرح‌ریزی شده برای ارائه آثار سینمایی است، چنانکه سلیقه در شکل بیان و نه در چگونگی ارائه فیلمساز دخیل می‌شود،

همان طور که برای منتقدی با دانش هم‌سلیقه در انتخاب اثر و علاقه برای تماشای فیلمی همسو رخ می‌دهد نه در تحلیل اثری که شاید چندان مطابق با ذائقه نقاد نباشد.

سیدهادی محقق در میان عناوین عنوان‌شده برای پرداخت شخصیت به سراغ عناصر بصری چون نور، رنگ و کادر صحنه‌ها و نشانه‌هایی کاربردی برای نمایان‌سازی درونیات ایاز رفته اما در شکل ارائه آن به بیننده با فاصله رفتار کرده است، انگار هاله‌ای مانع برخورد اثر با مخاطب شده و این مساله به دلیل کمبود نشانه‌ها برای تابش رخداد روی داده و روند اضمحلال شخصیت صورت یافته است و بیننده تنها در چند مورد مانند نشان دادن مرد در کنار قبر به حادثه رخ داده پی می‌برد. این در حالی است که می‌توان آثار مشابه‌ای با فیلم «ممیرو» به لحاظ تماتیک و فرم بیانی مثال زد که بخوبی توانستند در فضایی محدود و بدون توسل به گفت‌وگو از طریق انتقال موقعیت شخصیت، تماشاگر را مبهوت اثر سازند که نمونه آن فیلم «مدفون شده» ساخته رودریگو کورتز اسپانیایی بوده که کل فیلم در یک تابوت و با حضور تنها یک شخصیت سپری می‌‌شود اما چنان توصیف وضعیت کاراکتر با روایتگری ماهرانه‌ای همراه است که تماشای چندباره آن لذت درک فرم بیان اثر را افزون می‌کند.

سیدهادی محقق در «ممیرو» هم مانند اولین ساخته‌اش، «او خوب سنگ می‌زند» با استفاده از فضای آشنای روستا به بومی‌گرایی نزدیک شده اما به دلیل فرم بیانی مدرن در فیلم «ممیرو» که بی‌مکانی از مشخصه‌های آن است، توجه به اقلیم منطقه از شرایط پرداخت لازم خارج شده تا همانند برزخ ماندگی کاراکتر فیلم، روایت هم میان پرداختی مدرن‌گرا یا بومی‌نما گرفتار شود. در واقع تکلیف اثر در شکل بیان و فضاسازی، میان بی‌مکان بودن روایت یا توجه به مکان جغرافیایی و ویژگی‌های محیطی معلق مانده است. استفاده‌های چندباره فیلمساز از نماهای لانگ‌شات در برابر قاب‌های کلوزآپی که براساس توصیف درونگاه شخصیت باید از ایاز گرفته می‌شد، ناشی از همین تعلیق اثر میان فضای ناتورالیسم و نمایش طغیان درونی شخصیت است. از سویی مشابهت‌های بسیاری در نوع قاب‌بندی و زاویه نماهای فیلمساز با برخی ساخته‌های عباس کیارستمی مانند «خانه دوست کجاست؟» و «باد ما را خواهد برد» وجود دارد که خارج از چارچوب اثر بوده و تنها تقلیدی صرف یا ادای دینی مشتاقانه جلوه می‌نماید، چرا که دغدغه اثر نه توصیف موقعیت از طریق نمایش نماهای لانگ‌شات از تپه‌های مارپیچ منطقه بلکه عیان‌سازی چرایی و چگونگی کابوس نشسته در روح بیقرار شخصیت اصلی فیلم است.

اما نمی‌توان به تحلیل فیلم «ممیرو» پرداخت و از زیبایی شناسی فیلمساز مبنی بر درک عناصر بصری و تلاقی نمایه‌ها در بیان موقعیت فرد با پیرامونش، واژه‌ای صرف نکرد. ترکیب رنگ‌های متضاد، استفاده از تلاقی اندیشه مرگ پیرمرد با جشن عروسی نوه‌اش، تقارن اندیشه‌های عاشقانه ایاز با نوه‌ای که می‌تواند دنباله‌ای از عشق و شاید جنون نهفته در چرخه‌ای قابل تکرار باشد و نشانه‌های احساس نمایی از طریق فضای بصری از جمله موارد این بخش خواهد بود که حکایت غریب دلدادگی‌ها در برابر سرمستی‌های آدمی است که دار آرزوها را به دار مکافات تبدیل می‌کند و آدمی چه حیران به نظاره مرگی می‌نشیند که نای آمدن ندارد!


وطن امروز/یادداشت احمد یوسف‌زاده، نویسنده کتاب «آن بیست‌وسه نفر» درباره سفر به مناطق جنگی

شب تاریک و بیم موج.....

گروه فرهنگ و هنر: احمد یوسف‌زاده، نویسنده مطرح‌ترین کتاب سال 1394 با نام «آن بیست‌وسه نفر» است که جدا از جنبه آزادگی و اخلاق گرانقدرش، قلمی روان و دلنشین هم دارد. این نویسنده کرمانی چند روز پیش از طرف بسیج دانشجویی استان کرمان سفری 3 روزه به مناطق جنگی داشت و یادداشتی اختصاصی از این پیمایش غریب را برای

«وطن امروز» به نگارش درآورد که در ادامه می‌آید: «به دعوت بسیج دانشجویی استان کرمان و به اتفاق رؤسا و معاونان دانشگاه‌های استان، سفری به مناطق جنگی داشتیم. نوشتن از همه آنچه در این سفر 3 روزه دیدم و شنیدم برایم سخت است. همین قدر را هم با اشک و اندوه نوشته‌ام پیشکش به روح بلند شهید حسن یزدانی، طلبه جوان اطلاعات و عملیات لشکر ثارالله که برای انجام موفق عملیات والفجر 8، 30 بار عرض یک کیلومتری اروند را در زمستان سرد سال 64 برای شناسایی، رفت و بازگشت. از من و قلمم بر نمی‌آید تا قصه سال‌های خون و خاطره را روایت کنم. چیزی شبیه شرم دستم را وقت نوشتن پس می‌زند. من چگونه می‌توانم یک ثانیه از اضطراب غواص‌های شجاع حاج‌قاسم را روایت کنم وقتی دل به دریای خروشان اروند می‌زدند، در «شبی تاریک و بیم موج و گردابی چنین حایل!» شبی که طبق پیش‌بینی‌ها بنا بود باد نباشد، باران نباشد اما چند ساعت مانده به شروع عملیات، ابری ناخوانده از افق قد می‌کشد و پخش می‌شود توی آسمان و حالا هم باد هست هم باران! ژنرال‌های کارکشته دنیا به صدام گفته‌اند ایران از هر نقطه ممکن است به خاک شما یورش بیاورد، الا از منطقه فاو. ژنرال‌ها گفته‌اند هیچکس نمی‌تواند از دریای موج‌خیز اروند بگذرد. گفته‌اند پای گذاشتن غواص در اروند همان و پیدا شدن جنازه‌اش در شکم نهنگان خلیج‌فارس همان. گفته‌اند اروند نابکار است، در اثر جزر و مد مسیر حرکتش را تغییر می‌دهد. گفته‌اند اروند ریاکار است، سطح آبش آرام اما لایه‌های زیرین‌اش پرشتاب می‌گذرد. گفته‌اند اروند مواج که بشود هیچ‌کس جلودارش نیست و گفته‌اند گرداب‌هایی دارد که با سرعت سیصد کیلومتر طعمه‌اش را به غرقاب نابودی می‌کشاند و می‌بلعد. ژنرال‌های دنیا همه اینها را به صدام گفته‌اند اما در ساحل شرقی نهر علی‌شیر، حاج‌قاسم سلیمانی و حاج‌احمد امینی تصمیم خودشان را گرفته‌اند. در ساحل غربی هم توی خانه‌های کوچک جا مانده از ساکنان عرب روستا، شهید یوسف الهی و شهید آتش‌افروز و همرزمانشان مشغول مناجاتند. غواص‌های لشکر ثارالله تصمیم گرفته‌اند در همین هوای منقلب خط فاو و پشت صدام را یکجا بشکنند. حاج‌قاسم باید غواص‌هایش را با تاریک شدن هوا آرام و بی‌صدا از رود عبور دهد تا خط دشمن را تصرف کنند و محسن رضایی رمز «یا فاطمه الزهرا» را به همه نیروهای عملیات اعلام کند و ناگهان صدها قایق تیزرو با مردانی مصمم مثل گلوله به سمت شبه جزیره فاو عراق حرکت کنند و با رخنه در لشکر صدام، خبری دنیا را تکان بدهد که «مردان قورباغه‌ای ایران از اروند گذشتند، فاو را به تلافی خرمشهر گرفتند تا ام‌القصر و بصره در تیررس‌شان باشد و راه عراق را به دریای آزاد قطع کنند» فردا باید این خبر سرتیتر همه روزنامه‌های منطقه و جهان باشد، فردا باید صدام از این شکست تلخ دیوانه بشود و فرماندهانش را اعدام صحرایی کند اما با آن ابر سمج و باد بی‌موقع حاج‌قاسم چه می‌توانست بکند جز اینکه غواص‌های لشکر را جمع کند دور خودش، بغضش را فرو بدهد و با صدایی آرام و چشمی اشک‌آلود بگوید: برادرا! آنچه نباید می‌شد، حالا شده. طبق پیش‌بینی الان باید آسمان صاف و اروند آرام باشد اما نیست. حالا برای عبور از موج‌های سرکش اروند فقط یک راه مانده است، آب را به پهلوی شکسته زهرا(س) قسم بدهید! نام حضرت زهرا(س) در حریری از اشک تکثیر شد و در آسمان پیچید. دل‌ها قوت گرفت. سپاه به حرکت درآمد. پیاده و سواره به سمت اروند. غواص‌ها از زمین باتلاقی حاشیه رود می‌گذرند و در کناره آن آرایش می‌گیرند. به دستور، تن به آب سرد می‌زنند، سرعت آب و تلاطم رود توفان‌زده در قدم اول می‌خواهد همه را ناامید کند، غواص‌ها یک متر جلو می‌روند، آب 2 متر آنها را عقب می‌نشاند. آنها با رشته‌ای طناب به هم وصل هستند. باید در آب عصبانی هی فین* بزنی و هی جلو نروی! با موج زورآزمایی کنی و کم‌کم نفس‌هایت به شماره بیفتد و دستانت از سوز سرما کرخت بشوند و طناب از دستت رها بشود و آب با شتاب از جمع جدایت بکند و هیچکس در آن شب تاریک و وهمناک متوجه غرق شدنت نشود. نبردی سنگین میان مردانی که ذکر یا زهرا بر لب دارند و رودخانه‌ای که راه نمی‌دهد درگرفته است. گروه موقعیت خودشان را گم می‌کنند، همه جا آب است و سرگردانی و البته امید. ناگهان پای نفر اول به زمین سفت می‌رسد. یا زهرا! رسیدیم به ساحل! همه از آب بیرون می‌آیند. بی‌صدا در ساحل آرایش می‌گیرند. تازه اول کار است. باید با هجومی تند، خط دشمن را فتح کنند. می‌کنند. دشمن راهی جز فرار ندارد. حاج‌احمد امینی می‌ایستد روی یال خاکریز اول عراق و با بی‌سیم می‌گوید: یا فاطمه الزهرا! یا فاطمه الزهرا! حاجی حاجی! مأموریت انجام شد. حالا نوبت شماست. آن ‌طرف، کنار نهر علی‌شیر. مروارید اشک، زنجیر پلاک حاج‌قاسم را می‌گیرد و پایین می‌آید. حاجی بی‌تاب و اشکبار فریاد می‌زند: زهرا جان! ممنون. بی‌بی جان! متشکر.

فین: کفش غواصی که کار پارو را در آب انجام می‌دهد


منبع: بولتن نیوز

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین