میگویند وقتی مامان نصرت به رحمت خدا رفت (مادر علی پروین) علیآقا تا هفتهها گریه میکرد.
به گزارش بولتن نیوز؛کسی تا آن روز اشکهای پروین را ندیده بود. هیچکس نمیدانست علی سلطان، گریه هم بلد است.
مسعود كيميايي ديالوگي دارد در فيلم سرب؛ مرد بايد گريه هم بلد باشه (همان ديالوگ جادويي جمشيد مشايخي خطاب به مرحوم هادي اسلامي) اما كسي چه ميدانست در دل پروين چه خبر است؟
پروين، مادرش را عاشقانه دوست داشت و درگذشت مامان نصرت تا سالها پروين را در غم او عزادار كرد.
هنوز كه هنوز است، بعد از اين همه سال بهشت زهرا (س) روزهاي پنجشنبه يك مهمان ويژه دارد؛ علي پروين با گل و گلاب بر مزار مادر...
زمان گذشت و ديگر كسي اشك پروين را نديد. حتي وقتي در ورزشگاه آزادي عليهاش شعار دادند و سنگ و بطري به سمتش پرت كردند گريه نكرد؛ فقط بغض كرد و گفت ديگر من را دور و بر اين فوتبال نميبينيد.
ادعايي كه دوام چنداني نداشت و بعدها پروين زودتر از تصور ما به فوتبال برگشت. با اين همه اشك پروين درنيامد. او گريه نكرد. براي هيچكس و هيچ چيز تا اينكه روز تشييع پيكر همايون بهزادي؛ پروين به يكباره در هم شكست...
او وقتي ناصر محمدخاني و فرشاد پيوس را ديد كه اشك ميريزند، آنها را بغل كرد و جوري گريه كرد كه حضار ميگويند ياد اشكهاي علي سلطان ميافتند بر مزار مامان نصرت.
همان روزي كه علي قرار بود براي آخرين بار با مادرش وداع كند...
ياران يك به يك ميروند و از ما جدا ميشوند؛ زندگي روند سرعتي و ديوانهوار پيدا كرده و همين مسئله باعث ميشود تا فوتباليها شوكه شوند. درگذشت همايون بهزادي هم يكي از خبرهاي شوكآور اين روزها بود كه اشك علي پروين را هم درآورد...
منبع:خبرورزشی