وقایع و رخدادهای انقلاب اسلامی؛ پرکاری هالیوود و کم¬کاری ما

گروه فرهنگی - در طول هفته گذشته خبری پیرامون ساخت و پخش یک مستند در آمریکا از واقعه تسخیر لانه جاسوسی در سال 1358 بر روی خروجی خبرگزاری ها و رسانه های خبری قرار گرفت.

خبر اگرچه آنچنان مورد استقبال رسانه های داخلی قرار نگرفته و بازتاب چندانی نداشت، اما به نظر می رسد که خبر مهمی بود.

به گزارش بولتن نیوز،خبر حاکی از آن بود که «جرج کلونی» بازیگر مشهور هالیوودی و تهیه‌کننده فیلم ضد‌ایرانی «آرگو» به ‌تازگی فیلمی مستند با عنوان «بازي آمريكا و بحران گروگانگيري ايران» درباره بخشی دیگر از حوادث مربوط به تسخیر سفارت آمریکا در تهران در سال 1358 ساخته و در یکی از شبکه های پر مخاطب آمریکا به روی آنتن فرستاده است.

همشهری آنلاین در این باره اینچنین نوشت:

«۳ سال پس از اهدای یکی از سیاسی‌ترین جوایز تاریخ اسکار به فیلم سینمایی «آرگو»، بازیگر مشهور هالیوودی و تهیه‌کننده این فیلم ضد‌ایرانی همچنان دست از سر بحران گروگانگیری در لانه‌جاسوسی آمریکا برنداشته و به‌تازگی فیلمی مستند درباره بخشی دیگر از آن ماجرا با صدای جورج کلونی در آمریکا روی آنتن رفته است.

به گزارش همشهري، كلوني از 2007 در پي ساختن فيلمي درباره ماجراي اشغال سفارت آمريكا در تهران بود و در نهايت سال 2012 موفق شد اين پروژه را در شركت خود به كارگرداني بن افلك به ثمر برساند. آكادمي اسكار هم ترجيح داد جايزه بهترين فيلم را همسر رئيس‌جمهور آمريكا به سازندگان اين فيلم ضد‌ايراني اهدا كند. ...

حالا 3 سال از آن روزها مي‌گذرد و شبكه تلويزيوني NFL با پخش مستندي از مجموعه تايم‌لاين به كارگرداني تيت داناوان و روايت كلوني بازيگر و تهيه‌كننده آرگو از زاويه‌اي ديگر به بحران گروگانگيري پرداخته است.

اين فيلم «بازي آمريكا و بحران گروگانگيري ايران» نام دارد و نشان مي‌دهد فوتبال آمريكايي  36سال پيش چگونه به گروگان‌هاي آمريكايي در ايران كمك كرد. نقش اصلي را در اين ماجرا الكس پان بر عهده دارد كه آن زمان 26 ساله و گزارشگر راديو كاليفرنيا بود.

براساس آنچه در تصاوير فيلم آمده، پان با توسل به روش‌هاي غيرقانوني اقامت خود را در تهران تمديد كرد و توانست نوار حاوي صداي بازي نهايي ليگ فوتبال آمريكايي NFL موسوم به سوپربول در 1980را بين تيم‌هاي پيتسبورگ استيلرز و لس‌آنجلس رمز به جاسوس‌هاي آمريكايي برساند. اين نوارها 3هفته پس از قهرماني پيتسبورگ به‌دست گروگان‌ها رسيد تا ارتباط آنها با آمريكا به هر شكل ممكن برقرار بماند.»

همانطور که در خبر فوق آمده رخداد 13 آبان 1358 پیشتر نیز دستمایه ساخت یک فیلم سینمایی 45 میلیون دلاری در هالیوود شده بود. «آرگو» نام فیلمی است که به کارگردانی «بن افلک» و با بازیگری و تهیه کنندگی «جرج کلونی» موفق به کسب اسکار از «میشل اوباما» شد و لقب یکی از سیاسی ترین اسکارهای این اکادمی سینمایی را به خود گرفت.

آرگو درباره 6 تن از اعضای سفارت آمریکا در تهران است که در بحبوحه تسخیر آن، از شرایط استفاده کرده و گریختند و مخفیانه به سفارت کانادا پناه بردند و پس از مدتی توسط برنامه‌ای ویژه از سوی سازمان سیا به نام آرگو با پوشش شغلی مبدل از تهران خارج شدند... .

«آرگو» و «بازي آمريكا و بحران گروگانگيري ايران» تنها تلاش آمریکایی ها در این زمینه نبوده و نیست. چندی پیش در خبرها آمده بود که شبکه تلویزیونی HBO فیلمی بر اساس کتاب «میهمانان آیت الله: بحران گروگانگیری در ایران، نخستین رویارویی در جنگ آمریکا با اسلام» نوشته «مارک بودن» که شرح ماجرای 444 روز تسخیر سفارت آمریکا در تهران است را جلوی دوربین خواهند برد.

همچنین کارگردان بازی معروف GTA در مصاحبه ای از ساخت بازی جدیدش با عنوان 1979 خبر داد. داستان بازی حول ورود گروهی به تهران جهت آزادسازی گروگان های آمریکایی روایت می شود.

در سالهای اخیر، مقاطع مختلف تاریخ معاصر ایران به ویژه تاریخ پس از پیروزی انقلاب اسلامی، موضوع داستان و روایت تعدادی از فیلمهای ضد ایرانی هالیوود قرار گرفته است.
حوادث فتنه 88 و تازه تر از آن، موضوع مذاکرات هسته ای ایران با 1+5 نیز مورد توجه فیلم سازان آمریکایی قرار گرفته و در همین مدت کم، شاهد تولید فیلم، سریال، مستند و بازی در این زمینه بوده و هستیم.

فیلم سینمایی «گلاب» یکی از همین تولیدات است که به تحریف حوادث سال 88 پرداخته است. «گلاب» بر اساس نوشته‌هاي مازيار بهاري، خبرنگار و مستندساز ايراني - كانادايي كه براي پوشش اخبار انتخابات رياست‌جمهوري دهم به نمايندگي از هفته‌نامه نيوزويك به تهران آمده بود، ساخته شده است. بهاری رمانی با عنوان «سپس آنها به سراغ من آمدند» پیرامون ایام حضورش در ایران به نگارش درآورده، که مطالب این رمان در قالب فیلم سینمایی «گلاب» روایت شده است.

توجه آمریکایی ها و به تبع آن صنعت فیلم سازی هالیوود به مقاطع مهم تاریخ معاصر ایران به ویژه مقطع مهم ایام 444 روزه گروگانگیری و تسخیر سفارت این کشور در تهران، موضوع مهمی است که نباید از چشم ها دور بماند.

امروزه رسانه و تصویر مهمترین و قدرتمندترین ابزار در تغییر افکار عمومی و جهت دهی به آن است و تصویر، مهم ترین عامل برای مانایی و ماندگاری یک رخداد تاریخی است. تصویر و فیلم در سالهای پس از وقوع یک حادثه منبع مهمی در روایت آن حادثه برای کسانی است که در آن حاضر نبوده و اطلاع چندانی از آن ندارند.

با توجه به دشمنی آمریکایی ها با انقلاب اسلامی و تلاش دولت مردان این کشور در مقابله با انقلاب اسلامی، ورود هالیوود به عرصه روایت تاریخ کشورمان خطر مهمی است که نباید آن را دست کم گرفت.

پرکاری آمریکایی ها در روایت تصویری از همین یک حادثه در حالی است که در طول 38 سال گذشته سبد سینمای ایران در روایت حادثه تسخیر لانه جاسوسی خالی بوده و جز سریال «طوفان شن» به کارگردانی «جواد شمقدری» که یک نسخه سینمایی نیز از آن تدوین شد، چیز دیگری برای عرضه وجود ندارد.

معارضه انقلاب اسلامی با سرمایه داری و لیبرالیزم، یک معارضه جدی و همیشگی، آن هم در همه عرصه هاست و غرب با درک این تعارض همیشگی، جادوی سینما و تصویر را به خدمت گرفته و از آن برای روایت موضوعات و حوادث، به ویژه تقابل و رخدادهای مشترک مابین انقلاب اسلامی و غرب بر اساس میل و خواست خود و البته با تحریف های اغراق آمیز استفاده می کند.

آنچه که در این روایت های تصویری به جهان عرضه می شود، در بسیاری از موضوعات، مغایر با واقعیت های رخ داده است، اما در طولانی مدت، به دلیل جایگاه و نیز قدرت اثرگذاری رسانه، به روایتی غالب در اذهان جهانیان تبدیل خواهد شد.

این موضوع از آنچنان اهمیت و البته خطری برخوردار است که باید مورد توجه مسئولین فرهنگی نظام و نیز هنرمندان معتقد به انقلاب اسلامی قرار گیرد.

در سالهای اخیر در داخل کشور تلاش هایی برای ساخت و تولید فیلم سینمایی حداقل پیرامون همین حادثه، در این زمینه صورت گرفته، اما همه این تلاش ها به دلیل عدم حمایت های لازم نتیجه ای در برنداشته است.

 تاریخ معاصر و اتفاقات به وقوع پیوسته در آن، جزئی از هویت انقلاب اسلامی است که بسیاری از مفاهیم، مبانی و آرمان های آن در قالب همین رخدادها به جهانیان عرضه و ارائه می شود و تحریف در این وقایع و نیز روایت ناصحیح از آنها، نتیجه ای جز تحریف انقلاب اسلامی نخواهد داشت.

به نظر می رسد که مسئولین فرهنگی و ارگان های متصدی باید با تغییر رویه و سیاست های خود، ورودی جدی و موثرتری در این زمینه داشته باشند؛ ضمن آنکه هنرمندان و فعالان فرهنگی معتقد به انقلاب اسلامی نیز باید با توجه بیشتری، در راه تولید محصولات متنوع فرهنگی در این زمینه گام بردارند.