کد خبر: ۳۰۷۲۶۵
تاریخ انتشار:
مرکز سیاست یهود

۳ راهبرد جدید ضد ایرانی اسرائیل در دوران پسا توافق

یک اندیشکده صهیونیستی می‌گوید اسرائیل به جای آنکه برای اجرای دقیق برجام دست به دامان دولت آمریکا شود، خود باید گام‌هایی در راستای کاهش ابعاد پیامدهای توافق هسته‌ای برداشته و با توجه به وضع کنونی جدید و تحولات منطقه به استراتژی مشخصی در خصوص ایران دست یابد.
به گزارش بولتن نیوز،اندیشکده مرکز سیاست یهود در تحلیلی به قلم گابریل شاینمان مدیر بخش سیاست‌گذاری این اندیشکده که در نشنال اینترست منتشر شد به فقدان راهبرد مشخص اسرائیل در خصوص ایران و توافق هسته‌ای پرداخت و نوشت: اسرائیل هیچ راهبرد مشخصی در خصوص ایران ندارد. مقامات اسرائیلی از شکست کمپین عمومی خود علیه توافق هسته‌ای ایران ضربه سختی خورده‌اند و حتی فرارسیدن "روز تصویب اجرای توافق” در هجدهم اکتبر هم آن‌ها را از خواب پسا توافقشان بیدار نکرده است. اسرائیلی‌ها به ناچار ایستاده و سرنوشت خود را نظاره می‌کنند؛ موقعیتی که با مداخله نظامی روسیه در سوریه شدت بیشتری گرفته و آن‌ها را ناگزیر کرده دست به دامان دولت باراک اوباما شوند که همچنان بانگ دستاورد موفقیت‌آمیز خود را سر می‌دهد. اسرائیل که بر فرونشانی موج اخیر تروریسم فلسطینی‌ها متمرکز شده، ظاهراً وضعیت سست و نامناسبی در دوران پسا توافق دارد.


• هدف اصلی نتانیاهو متمرکز بودن آمریکا بر روی ایران بود •

بنیامین نتانیاهو به مدت شش سال راهبرد کاملاً واضح و روشنی در خصوص ایران داشت. وی موفق شد آمریکا را به انجام اقداماتی قهرآمیز شامل اعمال تحریم‌های اقتصادی، انزوای دیپلماتیک و تهدید قابل‌توجه نظامی در خصوص ایران مجاب کند تا حکومت ایران مجبور شود میان برنامه هسته‌ای و حیات خود یکی را انتخاب کند. نتانیاهو که می‌دانست اوباما با چنین راهبردی مخالف است، آن را از هر نوع مداخله‌ای مصون نگاه داشت. نتانیاهو امتیازهای بی‌سابقه و خطرناک سیاسی از قبیل توقف ده‌ماهه شهرک‌سازی‌ها و آزادی یک‌جانبه هفتاد و هشت تروریست محکوم فلسطینی را داد تا رضایت اوباما را جلب کرده و توجه وی را دوباره به مسئله ایران معطوف سازد. همینطور، سیاست حداقلی در سوریه اتخاذ کرد، واکنش‌های حساب‌شده‌ای به اقدامات تحریک‌آمیز حماس و حزب‌الله در نظر گرفت، و رویکرد بردبارانه اما محکمی در قبال جنجال‌های منطقه‌ای دنبال کرد تا از هرگونه دخالت طولانی و پیش‌بینی‌شده در این بحران‌ها که بتواند به سیاست اسرائیل در قبال ایران خدشه وارد کند، جلوگیری به عمل آورد. هدف اصلی نتانیاهو از این اقدامات این بود که تمرکز آمریکا بر روی ایران باشد.

 

• شکست کامل استراتژی اسرائیل با تصویب برجام •

راهبرد نتانیاهو در اوایل سال ۲۰۱۳ میلادی به نقطه اوج خود رسید _ اسرائیل از مسائل انحرافی اجتناب کرده بود و ایران زیر فشار اقتصادی زیادی قرار گرفته بود _ اما این راهبرد چندی پس از انتخاب دوباره اوباما به عنوان رئیس‌جمهور آمریکا از هم پاشید. آمریکا که مذاکرات مخفیانه خود را به مدت نزدیک به دو سال از اسرائیل پنهان کرده بود، توافق موقتی با ایران به امضا رساند که چندین امتیاز حیاتی از سوی آمریکا را در بر داشت و سیاست آمریکا را از حالت مخالفت با اشاعه تسلیحات هسته‌ای ایران به سیاست مدیریت برنامه هسته‌ای این کشور تغییر داد. ایران، در ازای پایان فوری و دائمی سیاست قهرآمیز آمریکا، با محدودیت‌های موقت بر روی برنامه‌های غنی‌سازی و بازفرآوری خود موافقت کرد. طی چند ماه، همه تحریم‌های هسته‌ای علیه ایران تعلیق یا رفع خواهد شد، همه اقدامات مخفی علیه برنامه هسته‌ای ایران متوقف خواهد شد و ایران به یکی از سهامداران منطقه در خصوص مسائلی چون بحران سوریه تبدیل خواهد شد. برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) نقطه فروپاشی نهایی راهبرد اسرائیل در خصوص ایران است. به‌طور خلاصه باید گفت که اوباما از نتانیاهو زرنگ‌تر از آب در آمد.

 

• اولویت‌های غلط سیاست کنونی اسرائیل در قبال ایران •

اولویت‌های فعلی سیاست اسرائیل در قبال ایران حاکی از نبود راهبردی مشخص در خصوص این کشور است. اول اینکه، اسرائیل از کشورهای عضو گروه ۱+۵ می‌خواهد با قاطعیت و دقت تمام توافق را اجرا کنند. با توجه به اینکه تنها مکانیسم مجازات، بازگشت آنی همه تحریم‌هاست، این نگرانی اصلی وجود دارد که دولت اوباما از ترس به خطر افتادن کلیت توافق هسته‌ای، تخلفات ایران از توافق را پنهان نگاه داشته و از افشای آن‌ها خودداری کند. دوم اینکه، اسرائیل قصد دارد به درک دقیق و جزئی متقابل با دولت اوباما بر سر تفسیر نقاط ریز توافق برسد. تأخیر، بی‌میلی و ناتوانی دولت آمریکا در تعیین و اجرای هر نوع مجازاتی برای آزمایش اخیر موشکی ایران، علی‌رغم تخلف آشکار برجام و قطعنامه‌های مرتبط شورای امنیت سازمان ملل، و یا به خاطر دستگیری چهارمین شهروند آمریکایی در ایران، مسئله کاملاً نگران‌کننده‌ای است. ابهامات فراوان موجود در توافق هسته‌ای احتمالاً دادخواهی‌های بی‌پایان میان هم‌پیمانان بر سر تفسیرهای متفاوت قانونی را در پی خواهد داشت. و در نهایت اینکه، اسرائیل می‌خواهد آشکارترین زخم موجود در اتحاد بین اسرائیل و آمریکا را فراموش کند و رابطه مثبتی با اوباما در آخرین سال از دوره ریاست‌جمهوری‌اش برقرار نماید. معنا و مفهوم این سیاست و پیامدهای آن مشخص نیست اما دیدار نتانیاهو با باراک اوباما نقطه آغاز رسمی این فرآیند خواهد بود.

 ۳ راهبرد جدید ضد ایرانی اسرائیل در دوران پسا توافق

• ایران، به‌رغم تلاش‌های اسرائیل، به قدرت هسته‌ای بدل خواهد شد •

این رویکرد شانس چندانی برای موفقیت ندارد. هدف آن تهران نیست، بلکه اوباماست؛ اوباما هم اهمیت چندانی برای متحد خود قائل نیست و به جای آنکه ایران را بانی مشکلات منطقه بداند، به نقش ایران در حل مشکلات معتقد است. حتی اگر تمجید و ستایش اسرائیل از اوباما موفقیت‌آمیز باشد، ماهیت موقتی محدودیت‌های فعالیت‌های غنی‌سازی و بازفرآوری ایران، بدین معناست که حتی اجرای دقیق توافق هم نمی‌تواند مانع از آن شود که ایران بصورت مشروع به کشوری در آستانه هسته‌ای شدن تبدیل شود. البته گزینه اسرائیل از نظر نظامی همچنان معتبر است اما از لحاظ دیپلماتیکی در وضعیت فاجعه‌باری قرار دارد و این واقعیت تأثیر روانی شدیدی روی اسرائیل دارد. اسرائیلی‌ها که از بی‌ثمر بودن این رویکرد جدید آگاه‌اند، شانه‌ای بالا می‌اندازند و انتظار ژانویه سال ۲۰۱۷ میلادی را می‌کشند.

 

• اسرائیل تنها حرف می‌زند و در عمل راهبردی ندارد •

اما اسرائیل نمی‌تواند تا انتخاب رئیس‌جمهور بعدی آمریکا صبر کند. توافق هسته‌ای، در صورت اجرا، خطر گریز هسته‌ای ایران را در کوتاه‌مدت کاهش می‌دهد اما به مقدار زیادی بر خطر فعالیت‌های خشونت‌بار متعارف ایران می‌افزاید. اسرائیل اطمینان دارد که نتیجه آزادی پول‌های بلوکه‌شده ایران، افزایش تصاعدی توانمندی‌های حزب‌الله خواهد بود. اسرائیلی‌ها همچنین معتقدند توافق هسته‌ای بر ستیزه‌جویی ایران خواهد افزود و لذا آستانه دولت آمریکا برای رفتارهای شرورانه ایران بالاتر خواهد رفت تا از به خطر افتادن توافق هسته‌ای جلوگیری به عمل آید. دولت اسرائیل علناً این نگرانی‌های مهم را اعلام می‌دارد اما در یافتن راهبرد مناسب برای دوران پسا توافق به تقلا افتاده است.

 

• اسرائیل باید ایران را به تخلف از تعهداتش برانگیزد•

راهبرد اسرائیل در قبال ایران در دوران پسا برجام به چه صورت می‌تواند باشد؟ اولاً، اسرائیل می‌تواند ایران را در راستای تخلف از تعهداتش برانگیزد. اسرائیل، برخلاف آمریکا، یکی از طرفین برجام نیست و بنابراین هرگز نمی‌تواند از آن تخلف کند. در عمل، تعجبی نخواهد داشت اگر تأکید مضاعف بر خرابکاری‌های سایبری و مخفیانه علیه زیرساخت نظامی هسته‌ای ایران در دستور کار اسرائیل قرار گیرد. اسرائیل، به منظور ایجاد تنش و اختلاف بیشتر می‌تواند روی اظهارات اخیر امارات متحده عربی مانور دهد؛ طبق گزارش‌ها، سفیر امارات در آمریکا بیان داشته که امارات به دنبال همان حق غنی‌سازی خواهد رفت که آمریکا امتیاز آن را به ایران اعطا کرده است. تخلف ایران از توافق یا به لغو کلی برجام خواهد انجامید، و یا دست‌کم فضای دیپلماتیک بیشتری برای اقدامات بالقوه اسرائیل ایجاد خواهد کرد. بدین‌ترتیب، شمشیر داموکلس کمی از گردن اسرائیل فاصله خواهد گرفت.

 

• اسرائیل باید به مقابله جدی با عوامل نیابتی ایران در منطقه بپردازد •

دوم، اسرائیل باید زمینه دیپلماتیک لازم را برای راهبردی مستحکم‌تر برای مقابله با حزب‌الله در لبنان و سوریه فراهم کند، پیش از آنکه این عامل نیابتی ایران از منافع مالی و سیاسی توافق هسته‌ای بهره ببرد. چنین تغییری از لحاظ نظری حمایت دولت آمریکا را به همراه خواهد داشت. دولت آمریکا با قبولاندن توافق ایران به کنگره بدبین این کشور، حتی وعده داد که جلوی حمل‌ونقل تسلیحات حزب‌الله را در قالب اقدامی گسترده به منظور مقابله با ستیزه‌جویی متعارف ایران در منطقه خواهد گرفت. اسرائیل صراحتاً می‌تواند به آمریکا و ایران اعلام کند که فعالیت‌های نظامی حزب‌الله (همچون راکت‌ها، حمله به گاردهای نظامی، کاشت بمب‌های کنار جاده‌ای در مرز اسرائیل یا تحکیم موقعیت خود در ارتفاعات جولان) واکنش بسیار بزرگ‌تری در مقایسه با سیاست شش سال گذشته اسرائیل در پی خواهد داشت. این امر همچنین اسرائیل را بر آن خواهد داشت تا سیاست خود را در قبال سوریه مورد بازبینی قرار دهد و سوریه را میدان نبرد متغیری ببیند که می‌توان در آن به تخریب توانمندی‌های ایران پرداخت. سیاست قاطعانه‌تر از سوی اسرائیل در مورد سوریه و لبنان، تمجید و تحسین کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس را نیز در پی خواهد داشت، کشورهایی که از موافقت اوباما با گسترش قدرت ایران به شدت برآشفته‌اند. اولویت‌های اسرائیل، پس از توافق هسته‌ای، باید در راستای خلع‌سلاح عوامل نیابتی ایران قرار گیرد.

 

• اسرائیل باید در راستای کاهش پیامدهای برجام گام بردارد •

سوم، اسرائیل باید همکاری در اجرای توافق را با کنگره نهادینه کند. علی‌رغم ادعاهای نامزدهای جمهوری‌خواه انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا، این توافق به احتمال زیاد پس از اوباما نیز بر قوت خود باقی خواهد بود. اگر ایران تخلف آشکاری از توافق نکند، رؤسای‌جمهور آینده آمریکا سرمایه دیپلماتیکی یا سیاسی لازم برای زیر پا گذاشتن توافق هسته‌ای را در اختیار نخواهد داشت. برای روشن شدن موضوع باید اشاره کرد که حدود دو سال طول کشید تا دولت بوش بتواند چارچوب توافقی سال ۱۹۹۴ با کره شمالی را، علی‌رغم برنامه فاحش و آشکار غنی‌سازی اورانیوم پیونگ‌یانگ و مخالفت سراسری جمهوری‌خواهان با آن توافق، لغو نماید. اسرائیل می‌تواند در راستای احیای کمیته امنیتی مشترک میان کنست و کنگره آمریکا تلاش کند و کانون توجه آن را روی اجرای برجام معطوف سازد. این کمیته در صورت ارتقای وضعیت خود می‌تواند به راهنمایی برای بینش بلندمدت اسرائیل تبدیل شده و انجمنی برای تبادل‌نظر میان دو طرف متحد فراهم کند. با توجه به پیچیدگی‌های بسیار توافق هسته‌ای، اقدامات این کمیته می‌تواند در زمان فروپاشی توافق به کار آید. تردیدی نیست که برجام آسیب جدی به موقعیت استراتژیک اسرائیل وارد کرده است. با این حال، اسرائیل باید بداند که وضع پیشین هرگز احیا نخواهد شد. اسرائیل، به جای آنکه فقط از اوباما بخواهد با قاطعیتی بیش از زمان مذاکرات، به اجرای توافق بپردازد، می‌تواند گام‌های عملی متعددی برای کاهش ابعاد پیامدهای توافق بردارد و زمینه را برای دوران پس از برجام مهیا کند. اسرائیل در مصاف با اوباما آسیب دیده است و برای جلوگیری از شکست، باید راهبرد جدیدی در قبال ایران شکل دهد که با واقعیت‌های جدید منطقه همخوانی داشته باشد

منبع:اشراف

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین